پایان نامه بررسي رابطه اضطراب بر سلامت روان در بين دانشجويان دانشگاه پيام نور علامرودشت
چكيده
اين پژوهش با هدف بررسي رابطه اضطراب بر سلامت روان در بين دانشجويان دانشگاه پيام نور علامرودشت، به شيوه همبستگي و مقايسه اي و با استفاده از روش همبستگي انجام شده است.براي تجزيه و تحليل دادهها، از جداول فراواني، ميانگين و انحراف استاندارد و براي آزمون فرضيهها، از آزمونهاي پيرسن و تفاوت ميانگين استفاده شده است. حجم نمونه شامل90 نفر كه با روش تصادفي ساده انتخاب شدند. بين سلامت رواني با ميزان اضطراب همبستگي مستقيم وجود دارد. در اين ميان، قويترين رابطه مربوط به اضطراب و ضعيفترين رابطه مربوط به ترس مرضي است. هر دو متغير سلامت رواني و اضطراب , در بين دو گروه دانشجوي دختر و پسر تفاوتهاي معنيداري را نشان ميدهند اما رابطه دو متغير بر اساس رشته و جنسيت تفاوت معني داري نشان نمي دهد. سلامت رواني تحت تأثير عوامل متعددي است. در اين ميان، گرايش به اضطراب، همبستگي مثبت و معني داري نشان ميدهد؛ هرچه ميزان گرايش به اعمال مذهبي در بين دانشجويان بيشتر باشد، بر ميزان سلامت رواني آنها افزوده شده و احتمال ابتلاي آنان به اختلالات رواني نيز كاهش مييابد. همچنين ميزان سلامت رواني دانشجويان دختر, و گرايش به اضطراب در بين دانشجويان پسر, بيشتر است.
واژهگان كليدي: سلامت رواني، اعمال مذهبي، دانشجويان، اضطراب، گرايش.
مقدمه
فرهنگها و جوامع مختلف از دوران باستان تا عصر جديد، غالباً بهداشت و سلامتي جسمي، را امور مستقيماً مرتبط با اعمال، رفتار و باورهاي ديني گوناگون ميدانستهاند. انواع دعاها و نيايشهاي مذهبي براي درمان بيماران در جوامع مختلف نشانگر اين اعتقاد و باور ميباشد. اين روند، تا اوايل قرن بيستم و ظهور روانشناسي علمي و نظريه پردازاني چون فرويد، كه دين را از حوزه روانشناسي جدا دانستند، ادامه داشت. اما طولي نكشيد كه شاگردان و همكاران فرويد مانند آلپورت و يونگ نظري بر خلاف فرويد ارائه كردند. در دهههاي اخير مجدداً رويكرد مردم و همچنين روانشناسان وجامعه شناسان به دين و معنويت و نقش آن در زندگي آدمي، بهويژه سلامت روان آن رواج يافته است. از ديدگاه اسلام، گناه آثار زيانبار و متعددي برانسان ميگذارد. از جمله آثار آن، آسيبهاي رواني است. پس از انجام گناه، شخص گناهكار مورد سرزنش نفس لوّامه يا وجدان اخلاقي قرار ميگيرد و دچار تعارض ناشي از گناه ميشود. درنتيجه، نشانههاي افسردگي و اضطراب نسبت به عقوبت گناه و ياس و نااميدي، در صورت عدم رهايي از اين اضطراب و بعضاً تكرار گناه در وي آشكار ميشود. يكي از مهمترين مسائل دين اسلام، توجه به بهداشت و سلامت جسمي و رواني است. بعضي از واجبات و محرّمات الهي براي تأمين سلامتي و پيش گيري از ابتلا به امراض روحي و رواني تشريع شده است. در مكتب اسلام، هيچ انساني حق ندارد با انجام كارهاي زيان آور، مانند سم خوردن و يا روي آوردن به كارهاي ناشايست و به دور از شأن و منزلت انساني، به سلامت جسم و روان خود آسيب وارد كند و يا خود را در معرض هلاكت و ذلت قرار دهد. هر انساني همچنين نسبت به سلامت جسمي و روحي ديگر همنوعان خود مسئول است. در جامعه جهاني معاصر، به دليل تبعات جوامع صنعتي و بزرگ روزبهروز بر شمار مبتلايان به بيماريهاي رواني افزوده ميشود. بر اساس گزارش سازمان جهاني بهداشت در سال 1992، 5/2 درصد از تمامي ناتوانيهاي ناشي از اختلالات رواني، اجتماعي و عصبي بوده و اين مورد، 5/1 درصد از كل مراجعان به مراكز بهداشت عمومي را تشكيل ميدهند. در طرح كشور، بهداشت رواني در سال 1371 ميزان شيوع اختلالات رواني خفيف 3/15% اعلام شده است.(توسلي ،1368)
در بررسي وضعيت سلامت رواني، جسماني، نقش عوامل فشارزاي رواني، اجتماعي را مد نظر قرار داده داست. وي معتقد است: فشارهاي رواني ناشي از زندگي مدرن و تغييرات سريع اجتماعي، سياسي و اقتصادي تاثيرات عمده اي در افراد ميگذارد.اين تاثيرات در كشورهاي در حال توسعه رو به فزون است. از سويديگر، دانش آموزان به عنوان منابع فكري و با ارزش جامعه از فشارهاي رواني مصون نخواهند بود. نتايج برخي پژوهشها هم حاكي از آن است كه، «بين باروهاي مذهبي و عمل به باروهاي مذهبي رابطه مثبت وجود دارد و بالاخره، اينكه زنان بيش از مردان مذهب را باور داشته و به آن عمل ميكنند». اكسلن و همكاران با انجام پژوهشي بر روي گروهي از دانشجويان سالم و گروهي، از بيمارانيكه در جستجوي روان درماني بودند, به بررسي نقش مذهب در كاهش افسردگي و پرهيز از خودكشي پرداختند. آنان متوجه شدند كه اغلب شركت كنندگان در اين پژوهش، مذهب را منبع آرامش ميدانند تا منبع فشار. آنان دريافتند افسردگي با احساس دوري از خدا و در بين دانشجويان با تعارض درون شخصي در حوزههاي مذهبي مرتبط بود. با توجه به اينكه مذهب به عنوان يكي از عوامل مؤثر در ميزان بهداشت رواني افراد ميباشد, آن چه از اين قبيل پژوهشها به دست ميآيد، ميتواند به عنوان راهكارهايي براي افزايش و ارتقاي بهداشت رواني مورد استفاده قرار گيرد. از آن جا كه، در جامعه ايران فرهنگ و مذهب ارتباط تنگاتنگي دارند و هم چنين افراد جامعه زمينه مذهبي مساعدي دارند، ميتوان گفت: راهكارهاي فوق اثر مضاعفي بر سلامت روان افراد داشته باشد.(نسابه،1384)
بيان مساله
سلامتی طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی عبارت است از حالت رفاه کامل جسمی ، روانی و اجتماعی و نه فقط نبود بیماری و ناتوانی.بنابراین به کسی فردسالم گفته می شود که نه تنها رشد کافی ، وزن مناسب و تغذیه صحیح داشته باشد و از لحاظ جمعی بیماری نداشته باشد بلکه دارای رفتار و فکر سالم نیز باشد . سلامت روانی مانند سلامت جسمی ، صرفاً به معنای نبودن مشکلات و بیماری نیست بلکه سلامت روان هم حالات عالطفی و هم شرایط ذهنی یعنی هم احساسات و هم افکار شما را در بر می گیرد.
هدف و وظیفه اصلی بهداشت روان تامین ، حفظ و ارتقای سلامت روان افراد جامعه است ، به گونه ای که آنها نه تنها بیماری روانی نداشته باشند بلکه از عناصر شناختی عاطفی و هم چنین از توانایی های خود در رابطه با دیگران آگاه شده و با داشتن تعادل روانی بهتر بر استرس های زندگی فایق آیند ؛ کارهای روزانه را پر بارتر و سودمندتر گردانند ؛ از زندگیشان لذت ببرند و با افراد خانواده و محیط خود ارتباط مناسب برقرار نموده و فرد مفیدی برای جامعه باشند .
موضوع سلامتی از بدو پیدایش بشر و در قرون و اعصار متمادی ، مطرح بوده است اما هر گاه از آن سخنی به میان آمده عموماً بعد جسمی آن مد نظر قرار گرفته و کمتر به سایر ابعاد سلامتی ، به خصوص بعد روانی آن توجه شده است .
گرچه طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی سه بعد سلامتی با یکدیگر تعامل دارند و با مرز مشخصی نمی توان این ابعاد را از یکدیگر تفکیک نمود ولی معمولاً شاخص هایی برای سلامت جسمی و حتی رفاه اجتماعی در بسیاری از کشورها وجوددارد که هر چند یکبار مورد بررسی و تجدید نظر قرار می گیرد ، اما د رمورد سلامت روانی ، پیچیدگی و مشکل تعریف و ارزیابی آن غالباً منجر به غفلت و نادیده انگاشتن این مهم شده است .
سلامت روانی ، همان طوری که اشاره شد ، مانند سلامت جسمی ، صرفاً به معنای نبودن مشکلات یا بیماری نیست . سلامت روانی هم حالات عاطفی و هم شرایط ذهنی ، یعنی هم احساسات و هم افکار شما را در بر می گیرد . سلامت عاطفی معمولاً به احساسات و زیر و بم های روحیه افراد اشاره می کند . شما ممکن است احساس کنید که غمگین ، شاد ، نگران ، هیجان زده شکست خورده ، یا در اوج کامیابی هستید .(ميلاني فر ،1373)
افراد برخوردار از سلامت عاطفی با احساسات و حالات درونی خود در تماس هستند و می توانند به وجود آنها اذعان کنند یا آنها را بروز دهند .
بنابراین سلامت روانی ، توانایی شما را دردرک واقعیت ها ، همان گونه که هست و پاسخ دادن به چالش های آن و در پیش گرفتن تدابیر و شیوه های خردمندانه برای زندگی کردن، توصیف می کند فرد برخوردار از سلامت روانی بر آن نیست که ار فشارهای زندگی بپرهیزد بلکه می کوشد با واکنش های خود نسبت به این عوامل ، آنها را بشناسد بپذیرد و بر آنها چیره شود به طوری که امکان تداوم زندگی وجود داشته باشد .
اهميت و ضرورت تحقيق
بیماری های روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته است و هیچ فردی در مقابل آن مصونیت ندارد و این خطری است که بشر را مرتباً تهدید می کند ، ولی در قرن بیست و یکم شیوه های زندگی ،روابط اجتماعی و مسائل مربوط به سلامتی دستخوش تغییر و دگرگونی شده و از سوی دیگر فرایند صنعتی شدن و گسترش سریع شهرنشینی و سبک زندگی افراد را بشدت متاثر ساخته و تاثیر زیادی بر سطح سلامت روانی و جسمانی افراد گذاشته است .
مفهوم بهداشت رواني در واقع جنبه اي از مفهوم كلي سلامت است . فرهنگ بزرگ روانشناسي لاروس بهداشت رواني را چنين تعريف مي كند : «استعداد روان براي هماهنگ ،خوشايند و موثر كار كردن ،براي موقعيت هاي دشوار انعطاف پذير بودن و براي بازيابي تعادل خود توانايي داشتن » براي رسيدن به اين هدف ها طرح و بررسي و همچنين برنامه ريزي هاي اصولي براي تامين سلامت رواني از اوان كودكي در درون خانواده ها گرفته تا مدرسه و دانشگاه و دوران بزرگسالي و ژيري امري لازم مي نمايد و ما مسلما از ان عواملي كه به سلامتمان آسيب مي رسانند اجتناب مي كنيم و بطور فعالي سعي مي كنيم شيوه زندگيمان را طوري تغيير دهيم تا ريسكهايي كه سلامتمان را به خطر مي اندازند ،كاهش دهيم .برخورداري از تعادل رواني به عوامل متعددي بستگي دارد كه مهمترين آنها احساس امنيت و خود ارزشمندي ، فقدان اضطراب و افسردگي ،عملكرد اجتماعي بالا و سلامت جسماني و رواني است . افرادي كه دچار مسايل و مشكلات عصبي و رواني مي شوند مضطرب ،افسرده ،بلاتكليف و بي هدف بوده و در خود فرو مي روند و تداوم آن موجب مشکلاتی از قبیل آشفتگی و پریشانی فکر عدم تمرکز حواس و کاهش توان یادگیری و اختلال در عملکرد فرد می شود . با توجه به موارد گفته شده و عنایت به نقش سلامت روان و تاثیری که بر جنبه های زندگی دارد ، لذا پرداختن به آن از اهمیت والایی برخوردار است .(باقري يزدي ،1373)
اهداف تحقيق
هدف كلي
هدف اصلي از انجام اين تحقيق بررسي رابطه اضطراب بر سلامت رواني در دانشجويان شهر علامرودشت مشغول به فعاليت هستند.
اهداف جزئي
- بررسي تفاوت دو جنس در سلامت روان.
- بررسي رابطه سن درسلامت روان.
- بررسي تفاوت اشتغال در سلامت روان.
- بررسي تفاوت سلامت روان با نوع فعاليت.
- بررسي رابطه سلامت روان با اضطراب .
فرضيات تحقيق
- بین اضطراب و اختلال در سلامت روانی دانشجویان رابطه وجود دارد.
- بین اضطراب و اختلال در سلامت روانی دانشجویان دختر رابطه وجود دارد .
- بین اضطراب و انحلال در سلامت روانی دانشجویان پسر رابطه وجود دارد.
تعاریف نظری و عملیاتی اصلاحات و متغیر های پژوهش
تعاریف نظری
تعریف نظری سلامت
سازمان بهداشت جهانی سلامت روان را عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغیر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی،حل تضادها و تمایلات شخصی به طور عادلانه و مناسب می داند.
سلامت روان عبارت است از سازگاری فرد با جهان اطراف به حداکثر امکان ،به طوری باعث شادی و برداشت مفید و موثر از سوی فرد شود.(میلانی فر 1376)
تعریف نظری اختلالات شکایات جسمانی
اختلال حساس کردن[1] با علایم جسمی بسیار که بر اساس معاینه جسمی و آزمایش های لابراتوری،قابل توجهه کافی نیستند،مشخص می باشد.این اختلال معمولا قبل از 30 سالگی شروع می شود،ممکن است سالها دوام پیدا کنند و طبق DSM-IV-IR با ترکیبی از درد و علایم گوارشی،جنسی و عصبی کاذب مشخص است.(خلاصه روانپزشکی،ترجمه پور افکاری)
[1] .(Somatization disorder)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.