پایان نامه اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی بر افسردگي، پرخاشگري و اضطراب كودكان (11 – 6) سال خانواده های طلاق
فهرست محتوا
فهرست مطالب
- فصل اول (کلیات پژوهش1)
- 1-1 مقدمه. 2
- 1-2 بیان مسئله. 3
- 1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق. 7
- 1-4 اهداف پژوهش… 9
- 1-4-1 اهداف کلی.. 9
- 1-4-2 اهداف جزئی.. 9
- 1-5 فرضیه های پژوهش… 9
- 1-6 تعاریف مفاهیم و واژگان اختصاصی پژوهش… 10
- 1-6-1 تعاریف مفهومی.. 10
- 1-6-2 تعاریف عملیاتی.. 11
- فصل دوم: (مروری بر ادبیات پژوهش و پیشینه پژوهش) 12
- 2-1 مقدمه. 12
- 2-2 طلاق. 13
- 2-2-1 آثار طلاق بر روی کودکان. 13
- 2-3 کودکان 6-11 سال. 17
- 2-3-1 دگرگونی کودک بعد از ۶ سالگی.. 18
- 2-3-2 رفتارهای ناپسند این دوره 19
- 2-3-3 ویژگی های اجتماعی این دوره 19
- 2-4 افسردگی.. 20
- 2-4-1 علائم افسردگی.. 22
- 2-4-2 علل ایجاد افسردگی.. 23
- 2-4-3 انواع افسردگی.. 24
- 2-4-4 افسردگی و غم. 25
- 2-4-5 شیوع افسردگی.. 27
- 2-4-6 افسردگی واکنش عاطفی.. 27
- 2-4-7 معیار افسردگی.. 28
- 2-4-8 الگوهای شناختی افسردگی.. 29
- 2-4-8-1 الگوهای متقاطع. 30
- 2-4-8-2 الگوهای ساختاری.. 30
- 2-4-8-3 الگوی استرسور آسیب پذیری.. 31
- 2-4-8-4 الگوهای تعامل متقابل. 31
- 2-4-8-5 الگوی روانی – زیستی.. 32
- 2-4-8-6 الگوی تعاملی.. 32
- 2-4-9 نحوه رویارویی با بیمار افسردگی.. 32
- 2-4-10 درمان افسردگی.. 35
- 2-5- تعریف اضطراب.. 36
- 2-5-1 انواع اختلالات اضطرابی.. 38
- 2-5-2 نشانه ها و علائم اختلالات اضطرابی.. 39
- 2-5-3 اختلالات اضطرابی.. 39
- 2-5-4 اختلال اضطرابی ناشی از بیماریهای طبی عمومی.. 40
- 2-5-5 همه گیر شناسی.. 40
- 2-5-6 سبب شناسی اضطراب.. 41
- 2-5-7 اضطراب از دیدگاههای مختلف… 41
- 2-5-8 عوامل روانکاوی و نظریه روان تحلیل گری.. 42
- 2-5-9 نظریه یادگیری.. 43
- 2-5-10 نظریه های اصالت وجودی.. 44
- 2-5-11 درمان اختلالات اضطراب.. 46
- 2-6 پرخاشگری.. 48
- 2-6-1 پرخاشگری در کودکان. 51
- 2-6-2 پرخاشگری در کودکان 11-6 سال. 52
- 2-6-3 عوامل تعیین کننده پرخاشگری.. 54
- 2-7 تاریخچه حضور ذهن.. 58
- 2-7-1 تاریخچه حضور ذهن مبتنی بر ذهن آگاهی.. 59
- 2-7-2 تاریخچه ذهن آگاهی مبتنی بر درمان شناختی MBCT در ایران. 61
- 2-7-3 تعریف حضور ذهن: 61
- 2-7-4 مقایسه ی درمان شناختی با روشهای مبتنی بر حضور ذهن در درمان افسردگی: 62
- 2-7-5 کاربرد حضور ذهن در قالب کاهش استرس مبتنی بر حضور ذهن.. 64
- 2-7-6 مکانیسم های اثرگذاری حضور ذهن.. 67
- 2-7-6-1 تمرکز توجه بر هدف و متمرکز بر لحظه حال. 68
- 2-7-6-2 توجه کردن به شیوه ی غیر قضاوتی.. 68
- 2-7-7 ذهن آگاهی.. 69
- 2-7-8 کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی.. 74
- 2-7-9 شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی.. 75
- 2-7-10 اجماع برروی یک تعریف عملیاتی جامع از ذهن آگاهی.. 77
- 2-7-11 تلویحاتی در مورد ذهن آگاهی.. 77
- 2-7-12 مفاهیم سازی معادل از ذهن آگاهی.. 78
- 2-7-13 مولفه های ذهن آگاهی.. 78
- 2-8 پیشینه پژوهش… 80
- 2-8-1 مطالعات داخلی.. 80
- 2-8-2- مطالعات خارجی.. 83
- فصل سوم روش شناسی پژوهش… 85
- 3-1 مقدمه. 86
- 3-2 روش پژوهش… 86
- 3-3- جامعه آماری پژوهش… 86
- 3-4- حجم نمونه و روش نمونه گیری.. 87
- 3-5 ابزار پژوهش… 87
- 3-5-1 مقیاس افسردگی کودکان بیرلسون (DSRC): 87
- 3-5-2 مقیاس پرخاشگری: 88
- 3-5-3 مقیاس اضطراب اسپنس( SCAS)( نسخه کودکان) : 88
- 3-5-4 پروتکل آموزش ذهن آگاهی.. 89
- 3-6- شیوه اجرا 92
- 3-7 روشها و ابزار تجزیه و تحلیل دادهها: 92
- فصل چهارم: تجزیهوتحلیل دادهها 93
- 4-1-مقدمه. 94
- 4-2-یافتههای توصیفی و جمعیت شناختی.. 94
- 4-2-1- تحلیل های توصیفی.. 94
- 4-3- بررسی استنباطی دادهها 97
- 4-3-1- تحلیل کوواریانس… 98
- 4-3-1-1- فرضیه اول: 98
- 4-3-1-2- فرضیه دوم: 100
- 4-3-1-3- فرضیه سوم: 103
- فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری.. 106
- 5-1- مقدمه. 107
- 5-2- بحث و نتیجه گیری.. 107
- 5-3-محدودیتهای تحقیق. 113
- 5-4-پیشنهادات تحقیق. 114
- منابع. 117
فصل اول (کلیات پژوهش)
1-1 مقدمه
یکی از مهمترین چالشهایی که هر جامعه همیشه با آن روبرو است واقعیتی به نام طلاق است. پدیدهای که در جوامع امروزی با سرعت زیادی در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی و قانونی برای مردان و زنان مطلقه و فرزندانشان دارد. پدیده طلاق یک آسیب اجتماعی مهم در جوامع مختلف به شمار میآید و به دنبال این پدیده، فشارهای روانی زیادی بر افراد بعد از جدایی از همسر وارد میگردد. مشکلات بعد از طلاق بسته به شرایط اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و حتی جنسیت متفاوت است. که در این میان مسائل زنان مطلقه متنوعتر از مردان است. بدون شک زنان مطلقه که با محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی گوناگونی مواجهه هستند، با مصائب بیشتری روبرو هستند و باعث وارد شدن فشار روانی به این افراد میشود. طلاق پدیدهای است که به لحاظ ایجاد مشکلات اجتماعی فراوان، تفکرات سوء حاکم بر جامعه و برچسب اجتماعی، از جنبههای گوناگون سلامت روان زنان را متأثر مینماید و منجر به بروز مشکلاتی در کیفیت زندگی آنها در فرایند زندگی میشود (بریور[1]، 2010). بخش مهمی از آسیبهای زوجینی که طلاق میگیرند به کودک بر میگردد. پژوهشگران معتقدند کودکان دارای والدین مطلقه در مقایسه با سایر کودکان در مقیاسهای سلامت روانی کمتری کسب میکنند. این کودکان مشکلات عاطفی، رفتاری، و تحصیلی بیشتری دارند. عزت نفس پایینتر و مشکلات اجتماعی فروان تری را گزارش میکنند و به طور کلی ناسازگاری روانشناختی در آنها مشهودتر است (کلی[2]، 2000)یکی از مشکلاتی که فرزندان خانوادههای دارای والدین از هم جدا شده با آن درگیر هستند، سازگاری روانشناختی یا سلامت روان است. که شیوع آن در کودکان و نوجوانان خانوادههای متقاضی طلاق، بیش از سه برابر این جمعیت در خانوادههای غیر متقاضی است. پاسخ فوری اکثریت کودکان در هر سنی در خصوص خبر جدایی والدین، اضطراب و پریشانی است، به طوری که برخی از آنها هیجانی شده یا رفتار واپس گرایی نشان میدهند. طلاق والدین بر ویژگیهایی چون اضطراب، گوشه نشینی، پرخاشگری، بهانه جویی، انتقام جویی، بی رحمی، غمگین بودن، زود رنجی، نزاع و درگیری، بدخوابی، بی اشتهایی، بیزاری از زندگی، شک و دودلی و احساس بیماری در کودکان اثر فزاینده دارد. اغلب بررسیها نشان میدهد که فرزندان طلاق به مشکلات جسمی، عاطفی، تحصیلی (افت تحصیلی، فرار از مدرسه، ترک تحصیل) دچار میشوند و این مشکلات در رشد شخصیت و سازگاری آنان اثرات نامطلوبی بجا گذاشته و احتمال ابتلای آنان را به اختلالات روانی افزایش میدهد (یحیی زاده و حامد، 1394).از نظر والرستین، طلاق زنجیرهای از حوادث بهم پیوسته است که برای همیشه زندگی قربانیان خود را دگرگون میکند. طلاق والدین نه تنها برقراری روابط عاطفی را برای کودکان دشوار میکند، بلکه روابط گذشته آنها را با والدینشان مخدوش میکند (کلی، 2000).
1-2 بیان مسئله
در طول قرن بیستم وضعیت انسان از نظر شیوههای زندگی، روابط اجتماعی و مسائل بهداشتی و پزشکی بیش از تمام تاریخ دستخوش دگرگونی شده است. تلاش شتابزده برای صنعتی شدن و گسترش سریع شهر نشینی و زندگی ماشینی که لازمهٔ آن قبول شیوههای نوین برای زندگی است، اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و مسائل بهداشتی تازهای را به بار آورده است. اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نابسامان جهان و بار مشکلات اجتماعی و محیطی و روانی، واکنشهای بیمارگونهٔ بسیاری در افراد و جوامع به وجود آورده که خود سبب وخیم شدن اوضاع و نامساعد شدن شرایط محیط زیست شده است. گذشته نشان داده است که بسیاری از بیماریهای شایع غیر واگیر و بیماریهای روانی در کشورهای پیشرفته ودر حال توسعه زاییدهٔ عواملی هستند که خود انسان آنها را به وجود آورده و گرفتار آن شده است. بنا براین قابل پیشگیری است (نریمانی، زاهد و گل پور، 1391).
سلامت روان یکی از موضوعات و مباحث بسیار مهمی است که توجه به آن الزامی است. امروزه در مورد عوامل مؤثر بر سلامت روان، شامل عوامل جمعیت شناختی مانند سن، جنسیت، قومیت، عوامل روانی اجتماعی و محیطی مانند شرایط زندگی، تحصیلات، درآمد، کار، دستیابی به منابع اجتماعی، حمایت اجتماعی و شایستگیهای فردی، عوامل زیستی و نیز اثر بخشی انواع مداخلات بر سلامت روان در نظر گرفته میشود (شیرازی و غلامرضایی، 1395).یکی از مسائل مهمی که تاثیری مستقیم بر سلامت روان افراد بخصوص کودکان دارد، امر طلاق میباشد. خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی که ثبات یا ناپایداریاش بر اعضای خانواده و جامعه اثر میگذارد و فروپاشی این واحد کوچک گاه چنان اثر عمیقی بر فرزندان دارد که باور کردنی نیست. گذشته از اثراتی که طلاق بر زوجین میگذارد، در مواردی که زوجین دارای فرزندانی هستند، اثرات آن گریبان آنها را نیز میگیرد، حتی میتوان گفت فرزندان از این پدیده بیشترین ضربه را متحمل میشوند (یحیی زاده و حامد، 1394).علائم زیادی هستند که سلامت روان فرزندان طلاق را با مشکل مواجه میکنند و از میان آنها افسردگی، اضطراب و پرخاشگری به عنوان مهمترین عامل بشمار میآیند. یکی از شایعترین مشکلات این کودکان افسردگی است که شیوع آن در کودکان و نوجوانان خانوادههای متقاضی طلاق، بیش از سه برابر این جمعیت در خانوادههای غیر متقاضی است. افسردگی در واقع یک تأثیر ثانوی است که به دنبال اندوه، احساس تنهایی، و طرد شدگی به وجود میآید. حالت غمگینی که از عوارض اولیه جدایی است معمولاً تا شش ماه پس از جدایی ادامه دارد و باعث میشود کودکان علاوه بر از دست دادن اشتیاق به امور روزمره و تکالیف مدرسه، نسبت به بازی و سایر فعالیتها هم بی علاقه شوند. آنها اغلب اشتهای خود را از دست میدهند و از معده درد، سردرد، احساس کسالت رنج میبرند. کودکان افسرده نظرات منفیتری نسبت به خود، دنیا و آینده دارند (کامیاب نژاد و همکاران، 1390).بدون تردیـد یکی از زمینههایی که اخیراً در آسیب شناسی روانی مورد توجه محققان قرار گرفته و تحقیقات مبسوطی را به خود جذب نموده، پرخاشـگری است. پرخاشگری عبارت است از حالت منفی ذهنـی همراه با نقصها و انحرافات شناختی و رفتارهای ناسازگارانه و همچنین به رفتار آشـکارا اعم از فیزیـکی و کلامی اطلاق میشود که منجر بـه آسیب به شخص، شـیء و یـا سیستم دیـگری میشود و از سه مؤلفه تشکیل شده است: احساس پرخاشگرانه؛ حالت هیجانی که زیربنای پرخاشگری و خصومت است و «خشم» نامیده میشود. افـکار پرخاشگرانه؛ نـگرش پرخاشگرانه فراگیری است که فـرد را بـه سوی رفتارهای پرخاشـگرانه سوق میدهد و «خصومت» نامیده میشود. رفتار پرخاشگرانه؛ عبارت است از رفتار قابل مشاهده که با قصد آسیب رساندن انجام میشود (سینگ، لانسیونی، سینگ جوی، وینتون، ساباوی و واهلر[3]،2007). اضطراب عبارت است از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و دلواپسی با منشاء ناشناخته، که به فرد دست میدهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگیختگی فیزیولوژی است (سوویسلو و اورت[4]، 2013). وقوع مجدد موقعیتهایی که قبلاً استرس زا بودهاند یا طی آنها به فرد آسیب رسیده است باعث اضطراب در افراد میشود (زادباقر، بیرشک و زاده محمدی، 1394). همه انسانها در زندگی خود دچار اضطراب میشوند، ولی اضطراب مزمن و شدید غیرعادی و مشکلساز است. اضطراب به معنای واکنش فرد در مقابل یک موقعیت تهدیدآمیز، یعنی موقعیتی که در آن فرد توانایی مهار محرکات بیرونی یا درونی را ندارد، است. اضطراب یک حالت احساسی- هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن، ایجاد حالت بی قراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط مکان تناسب ندارد (غیور، سپهری، مشهدی و غفایی، 1394). اگر اضطراب عکس العمل نسبت به شرایط زمان و مکان باشد نه تنها بیماری نبوده، بلکه ممکن است سازنده باشد؛ مانند دلهره امتحان و یا اضطراب در رسیدن به فرودگاه و … . تحقیقات و بررسیها نشان میدهند که اضطراب در خانمها، طبقات کم درآمد و افراد میانسال و سالخورده بیشتر دیده میشود (محسنی و آهویی، 1395). اضطراب هنگامی در فرد بروز میکند که شرایط استرسزا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا بهطور مکرر رخ دهد، و یا اینکه دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحله مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند. در این صورت بدن فرسوده و در برابر بیماریهای جسمی و روانی (مانند اضطراب) آسیبپذیر میشود (نیدام، مزوک، باریس، لین، بلکبرن و اپل[5]، 2015).یکی از مهمترین مسائل بشری، که از دیرباز مورد توجه ادیان، مکاتب و اخیراً اندیشمندان روانشناسی بوده، شناخت «خود»، و آگاهی از مفهوم و ساختار آن است. این موضوع، به دلیل اهمیت آن در جنبههای مختلف روانشناسی، بهویژه در حوزة آسیبشناسی که مشکلات رفتاری و اختلالات روانشناختی را به «خود» به منزلة هستة مرکزی شخصیت نسبت میدهد، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. در سالهای اخیر درمانگران به استفاده از رویکردهای نوین روانشناختی برای افزایش سازگاری و سلامتی روان در افراد تمایل زیادی نشان دادهاند. یکی از رویکردهای مؤثر در زمینه کاهش سلامت روان، برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی است (شریفی درآمدی، 1393).ذهن آگاهی[6] به معنی توجه کردن به زمان حال به شیوة خاص، هدفمند و خالی از قضاوت است (کابات[7]، 1990). ذهن آگاهـی یعنی بودن در لحظه با هر آنچـه که اکنون است، بدون قضاوت و بدون اظهار نظر درباره آنچه اتفاق می افتد، یعنی تجربه واقعیت محض بدون هیچ گونه توضیح است. ذهن آگاهی یـک روش یا فـن نیست، اگر چه در انجـام آن روشها و فنون مختلف زیادی به کار رفته است. ذهن آگاهـی را میتوان به عنوان یـک شیوة «بودن» یا یـک شیوة «فهمیدن» توصیف کـرد که مستلزم درک کـردن احساسات شخصی است. (بایر[8]، 2003) حوزه تجربه ذهن آگاهی بسیار وسیع است و شامل احساسها، ادراکها، تکانهها، هیجانها، افکار، گفتار، عملکرد و ارتباط است و بنابراین میتواند به کسی که مبتلا به مشکلات هیجانی است کمـک کند. بـه نظر تیزدل، ویلیامز، سـگال و سلسبی مهارتهای آموختـه شـدة کنترل توجـه در مراقبه ذهن آگاهـی میتوانند در پیشگیری از عود دورههای افسردگـی، اضطراب و ناسازگاری سودمند باشند (ویلیام[9]، 2002).کاویانی، جواهری و بحیرایی (1384) برای اولین بار پژوهشی تحت عنوان بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب را در ایران انجام دادند. و به این نتیجه رسیدند که ذهن آگاهی بر کاهش نگرش ناکارآمد و خودآیند منفی و کاهش اضطراب و افسردگی اثر داشته است.مسئلهای که این پژوهش به دنبال آن است این است که: آیا شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی و پرخاشگری و اضطراب کودکان خانوادههای مطلقه تأثیر دارد؟
میتوان اذعان داشت که خانوادههای مطلقه به دلیل موقعیت اجتماعی و روانی که دارند عموماً در حال تنیدگی قرار دارند و به موازات آن، زندگی فرزندان این نوع خانوده ها به دلایل مختلف چالش برانگیز است.. شناسایی و آسیب شناسی عوامل زیر بنایی و بنیادی مشکلات روانشناختی فرزندان والدین مطلقه موجب میگردد که در حل و درمان این مشکلات راهکارهای مناسبی با توجه به عوامل بیان شود که در نهایت منجر به سلامت روان این افراد میشود.نسبت بزه کاری در خانوادههای متلاشی شده خیلی بیشتر از خانوادههای بادوام است و بی سرپرستی در فرزندان، عقدههای روانی ایجاد میکند و جنبه منفی طلاق خیلی گسترده است. امروزه شاخص آمار طلاق بسیار قابل توجه است به طوری که براساس آمار سازمان ثبت احوال از هر ۵٫۵ ازدواج، یک ازدواج به طلاق میانجامد و این رقم در تهران وضعیت بدتری را نشان میدهد، به طوری که در تهران از هر 9/2 ازدواج، یک مورد به طلاق میانجامد. بر اساس آمار منتشره از سازمان ثبت احوال کشور تعداد طلاق در سال 1394 163 هزارو 765 مورد میباشد و متاسفانه آمار دقیقی از کودکان طلاق در دسترس قرار ندارد اما با توجه به نرخ سالیانه طلاق تعداد آنها کم نخواهند بود. بر این اساس، آمارها نشان دهنده نرخ بالای طلاق و به دنبال آن ازدیاد فرزندان طلاق است (یحیی زاده و حامد، 1394).طلاق به هر دلیلی، درست یا نادرست، پیامدهایی دارد، هم برای افراد خانواده و هم برای جامعه. برای زن و مرد مشکلات اقتصادی، روانی، عاطفی و اجتماعی ایجاد میکند و زوجهای متارکه کرده را به انزوا میکشاند. تأثیر طلاق برفرزندان بسیار پیجیده است، فرزند تک والد، ناخواسته درگیر تضادهایی میگردد که نه توان درک آن را دارد و نه تاب کنار آمدن با آنها را. فرزندان حاصل از چنین ازدواجهایی علاوه بر اینکه نیازهایی ویژه دارند در معرض آسیبهای روانی و اجتماعی فراوانی قرار میگیرند. به طوری که یکی از پیامدهای طلاق در جوامع امروز، افزایش میزان و نوع رفتارهای انحرافی است. طلاق از مهمترین و بدخیمترین آسیبها و معضلات خانوادههای جوامع صنعتی و یا در حال گذار، مانند ایران است. باید توجه داشت که یکی از عوامل مؤثر در بزهکاری نوجوانان نابسامانی خانواده است (شکر بیگی، ۱۳۸۵: ۷۵). دنیای تنهایی این کودکان بس غم انگیز و عذاب آور است و روابط اجتماعی آنها دچار اختلال میشود و همین امر، بیشتر آنها را به سوی افسردگی، پرخاشگری و کج رویهای اجتماعی سوق میدهد. نمیتوان روابط بین طلاق و آسیبهای روانی کودکان و نوجوانان را نادیده گرفت؛ بایست قبول کرد که طلاق و جدایی اثرات نامطلوبی بر کودکان بر جای میگذارد. بررسی کودکانی که والدین آنها از هم جدا شدهاند نشان میدهد که آسیبهای روحی وارد شده به این کودکان و نوجوانان بسیار شدید است.پژوهشهای مختلف نشان میدهد در بیشتر آسیبهای اجتماعی رد پایی از فرزندان طلاق به چشم میخورد، همچنین مطالعات روان شناختی بر تاثیرات مختلف طلاق بر سلامت روان این افراد، مهر تأیید می زند. آبراهامسون در پژوهشهای خود دریافت خانوادههای افراد بزه کار نسبت به خانوادههای افراد غیر بزه کار در شرایط عاطفی نا مطلوبی به سر میبرند که ” فشار خانواده” نامیده میشود. این فشار با خصومت، تنفر، پرخاشگری، عصبانیت، افسردگی، اضطراب و آشفتگیهای عاطفی به وجود آمده و حفظ شده است، که هم در والدین و هم در فرزندان آشکار میشود. “شاو و مک کی” نیز اثر فزاینده فشار درونی و اختلاف را عامل تبیین کننده بزه کاری میدانند. لذا استدلال میشود عدم روابط گرم و عاطفی در خانواده با افزایش احتمالی گرایش فرد به بزه کاری رابطه مستقیم دارد (چلبی، ۱۳۸۶: ۹۶).بنابراین با توجه به مطالب ارائه شده اهمیت و ضرورت انجام این پژوهش معلوم میشود. همچنین؛ اگر ذهن آگاهی در سلامت روانی افراد تأثیرگذار است یا دست کم رابطه معناداری میان این دو متغیر مزبور برقرار است، بر سیاست گذاران فرهنگی، نهادهای پرورشی و پزشکی و …است که شهروندان و افراد انسانی را به طور کلی ترغیب و تشویق نمایند تا از قابلیتهای ذهن آگاهی به نحو شایسته استفاده کنند و از این طریق هم ساحت فردی و روانی خویش را آبادان و هم حیات اجتماعی را قابل تحمل و پرنشاط گردانند و به عبارت دیگر پژوهشهای صورت گرفته در زمینه آموزش ذهن آگاهی میتواند بر مشکلات اثرگذار باشد، لذا پژوهش در این زمینه ضروری و مهم تلقی میشود.
1-4 اهداف پژوهش
1-4-1 اهداف کلی
هدف کلی این تحقیق تعیین میزان اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، پرخاشگری و اضطراب کودکان (11 – 6) سال خانوادههای طلاق میباشد.
۱- تعیین میزان اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی
۲- تعیین میزان اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر پرخاشگری
3- تعیین میزان اثر بخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب
1-5 فرضیههای پژوهش
1- شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر میزان افسردگی کودکان خانوادههای مطلقه تأثیر دارد.
2- شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر پرخاشگری کودکان خانوادههای مطلقه تأثیر دارد.
3- شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کودکان خانوادههای مطلقه تأثیر دارد.
1-6 تعاریف مفاهیم و واژگان اختصاصی پژوهش
1-6-1 تعاریف مفهومی
درمان ذهن آگاهی: ذهن آگاهی چیزی است که درحال وقوع است وتوجه دقیق و مستقیم به آن وارتباط با آن، همراه با پذیرش است. درمان ذهن آگاهی یک درمان روانشناختی است که جنبههای شناخت درمانی بک و برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی زین[10] (1990) را با یکدیگر ترکیب میکند و با معطوف کردن توجه به زمان حاضر و یک آگاهیغیر قضاوتمندانه به تجارب درونی و بیرونی مشخص میشود (فلاحی، 1392).
افسردگی: احساس به شدت غمگین، بدبخت و یا ناامید بودن. برخی بیماران فقدان احساسات و یا ملامت را گزارش میدهند. مشکل بهبود یافتن از این گونه خلقها، بدبینی در مورد آینده، شرم و یا گناه فراگیر، احساس ارزشمندی حقیر و افکار خودکشی و رفتار خودکشی گرا. حالت افسردگی جنبهای از زمینه کلی صفات شخصیت جدایی است. (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013، ترجمه سیدمحمدی، 1393)
پرخاشگری: عملی هدفدار و متکی به زور که ممکن است کلامی یا فیزیکی باشد. معادل حرکتی عواطف خشم، غضب یا خصومت. در نقایص عصبی، اختلال لوپ گیجگاهی، اختلالات کنترل تکانه، مانیا و اسکیزوفرنی دیده میشود. (کاپلان و سادوک، 2015، ترجمه رضاعی، 1394)
اضطراب: پیش بینی نگران کننده خطر یا بدبختی آینده همراه با احساس نگرانی، ناراحتی و یا نشانههای جسمانی تنش. تمرکز خطر پیش بینی شده ممکن است درونی یا بیرونی باشد. (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013، ترجمه سیدمحمدی، 1393).
برنامه آموزشی ذهن آگاهی: در این پژوهش منظور از درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی جلسات درمانی است که طی 13 جلسه 90 دقیقهایی بر اساس برنامه آموزش ذهن آگاهی که توسط رندی جی سمپل[11] و جنیفرلی[12](2011) طراحی و تهیه شده است روی گروه آزمایش صورت گرفت.
افسردگی: در این پژوهش برای سنجش افسردگی از پرسشنامه افسردگی کودکان بیرلسون[13]، (1989)(RCDS) که شامل 18 گزینه میباشد استفاده گردید.
پرخاشگری: در این پژوهش برای سنجش پرخاشگری از پرسشنامه پرخاشگری فرنچ[14]، جانسون[15] و پیدا[16]، (2002) که شامل 21 گزینه میباشد، استفاده گردید.
اضطراب: در این پژوهش برای سنجش اضطراب از پرسشنامه اضطراب کودکان اسپنس[17]، (2007)(SCAS) که شامل 45 گزینه میباشد، استفاده گردید.
فصل دوم: مروری بر ادبیات پژوهش و پیشینه پژوهش
2-1 مقدمه
در این فصل به بررسی مبانی نظری تحقیق (ذهن آگاهی، پرخاشگری، اضطراب و افسردگی) و سوابق و پیشینه پژوهش (شامل تحقیقات انجام شده در داخل کشور و تحقیقات انجام شده در خارج از کشور) میپردازیم.
2-2 طلاق
طلاق از نظر لغوی به معنی رها شدن میباشد و در اصطلاح عبارت از پایان دادن زناشویی به وسیله زن و شوهر طلاق را اغلب راهحل رایج و قانونی عدم سازش زن و شوهر، فروریختن ساختار زندگی خانوادگی، قطع پیوند زناشویی و اختلال ارتباط والدین با فرزندان تعریف کردهاند. در حقیقت همانگونه که پیوند بین افراد طبق آیین و قراردادهای رسمی و اجتماعی برقرار میشود. چنانچه طرفین نتوانند به دلایل گوناگون شخصیتی، محیطی و اجتماعی و … بایکدیگر زندگی کنند به ناچار طبق مقررات و ضوابطی از هم جدا میشوند. از این نظر خانواده همچون عمارتی است که زن و شوهر ستونهای آن را تشکیل میدهند و فروریختن هرستون استحکام و استواری عمارت را دچار تزلزل و گسستگی میکند. طلاق با این دید، یکی از غامضترین پدیدههای اجتماعی، ارکان خانواده را در هم ریخته و بیشتر اثرات مخرب خود را بر روی فرزندان برجای میگذارد. طلاق گسستن و فروپاشیدن و نابودی کانون گرم و آرامبخش زندگی است که اثرات جبران ناپذیری بر اعضاء خانواده میگذارد. در تحقیقی که توسط جیهبر (۱۹۹۰) صورت گرفت مشخص گردید ازدواجهایی که به طلاق منجر شدهاند، کاهش شدیدی در اعتماد به نفس اعضاء خانواده به وجود میآورد. چنین کمبودی میتواند ماهیتی اجتماعی، روانی یا جسمی باشد. کاهش اعتماد به نفس در نتیجه طلاق منشأ مهم اختلالات اعضاء خانواده در حین و بعد از طلاق میباشد (صدرالاشرافی، 1391).
خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است که ثبات یا ناپایداریاش بر اعضای خانواده و جامعه اثر میگذارد و فروپاشی این واحد کوچک، گاه چنان اثر عمیقی بر فرزندان دارد که باور کردنی نیست. گذشته از اثراتی که طلاق بر زوجین میگذارد در مواردی که زوجین دارای فرزندانی هستند، اثرات آن گریبان آنها را نیز میگیرد، حتی میتوان گفت فرزندان از این پدیده بیشترین ضربه را متحمل میشوند. نسبت بزه کاری در خانوادههای متلاشی شده خیلی بیشتر از خانوادههای بادوام است و بی سرپرستی در فرزندان، عقدههای روانی ایجاد میکند و جنبه منفی طلاق خیلی گسترده است. امروزه شاخص آمار طلاق بسیار قابل توجه است به طوری که براساس آمار سازمان ثبت احوال از هر ۵.۵ ازدواج، یک ازدواج به طلاق میانجامد و این رقم در تهران وضعیت بدتری را نشان میدهد، به طوری که در تهران از هر 9/2 ازدواج، یک مورد به طلاق میانجامد. بر این اساس آمارها نشان دهنده نرخ بالای طلاق و به دنبال آن ازدیاد فرزندان طلاق است (یحیی زاده و همکاران، 1394).
طلاق به هر دلیل، درست یا نادرست، پیامدهایی دارد، هم برای افراد خانواده و هم برای جامعه. برای زن و مرد مشکلات اقتصادی، روانی، عاطفی و اجتماعی ایجاد میکند و زوجهای متارکه کرده را به انزوا میکشاند. تأثیر طلاق بر فرزندان بسیار پیچیده است، فرزند تک والد، ناخواسته درگیر تضادهایی میگردد که نه توان درک آن را دارد و نه تاب کنار آمدن با آنها را. فرزندان حاصل از چنین ازدواجهایی علاوه بر اینکه نیازهایی ویژه دارند در معرض آسیبهای روانی و اجتماعی فراوانی قرار میگیرند. به طوری که یکی از پیامدهای طلاق در جوامع امروز، افزایش میزان و نوع رفتارهای انحرافی است. طلاق از مهمترین و بدخیمترین آسیبها و معضلات خانوادههای جوامع صنعتی و یا در حال گذار، مانند ایران است. باید توجه داشت که یکی از عوامل مؤثر در بزهکاری نوجوانان نابسامانی خانواده است (شکر بیگی، ۱۳۸۵: ۷۵). دنیای تنهایی این کودکان بس غم انگیز و عذاب آور است و روابط اجتماعی آنها دچار اختلال میشود و همین امر، بیشتر آنها را به سوی کج رویهای اجتماعی سوق میدهد. نمیتوان روابط بین طلاق و آسیبهای روانی کودکان و نوجوانان را نادیده گرفت؛ بایست قبول کرد که طلاق و جدایی اثرات نامطلوبی بر کودکان بر جای میگذارد. بررسی کودکانی که والدین آنها از هم جدا شدهاند نشان میدهد که آسیبهای روحی وارد شده به این کودکان و نوجوانان بسیار شدید است
منابع
1- اسماعیلیان، نسرین؛ طهماسیان، کارینه؛ دهقانی، محسن و موتابی، فرشته (1392)، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانههای افسردگی و پذیرش کودکان دارای والدین مطلقه، مجله روانشناسی بالینی، سال پنجم، شماره 3، 47-57.
2- اصلانی، مهری؛ هاشمیان، کیانوش؛ لطفی کاشانی، فرح و میرزایی، جعفر (1386)، اثر بخشی درمان شناختی رفتاری (CBT) در بیماران مزمن مبتلا به اختلال استرس پس از سانحهٔ ناشی از جنگ، روانشناسی کاربردی، دوره اول، شماره 3، 6-17.
3- آقا یوسفی، علیرضا؛ اورکی، محمد؛ زارع، مریم و ایمانی، سعید (1392)، ذهن آگاهی و اعتیاد: اثربخشی ذهن آگاهی بر کاهش استرس، اضطراب و افسردگی در سومصرف کنندگان مواد، اندیشه و رفتار، دوره 7، شماره 27، 17-26.
4- بیرامی، منصور؛ موحدی، یزدان؛ کاظمی رضایی، سید ولی و اسماعیلی، سودابه (1394)، تأثیر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش نگرانی آسیب شناختی و علائم اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، پژوهش توانبخشی در پرستاری دوره دوم، شماره 1، 79-90.
5- بیرامی، منصور؛ موحدی، یزدان و علیزاده گورادل، جابر (1394)، اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در کاهش اضطراب اجتماعی و نگرشهای ناکارآمد نوجوانان، دو فصلنامه علمی ـ پژوهشی شناخت اجتماعی، سال چهارم، شماره 1، 41-52.
6- حناساب زاده، مریم و همکاران (1390)، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مورد بیماران افسرده خودکشی گرا، مجله علوم رفتاری، دوره 5، شماره 1، 33-38.
7- دهستانی، مهدی (1394)، اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر افسردگی، اضطراب
و افسردگی دانش آموزان دختر، اندیشه و رفتار، دوره 9، شماره 37، 37-46.
8- محمدخانی، پروانه و خانی پور، حمید (1391)، درمانهای مبتنی بر حضور ذهن، چاپ اول، انتشارات دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
9- رحیمی، لیلا (1392)، تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر کاهش استرس، اضطراب و اهمال کاری و افزایش بهزیستی روانشناختی پرستاران شهرستان مریوان، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد مریوان.
10- رضایی، سعید؛ خدابخشی کولایی، آناهیتا و تقوایی، داوود (1394)، اثربخشی نقاشی درمانی بر کاهش اضطراب و پرخاشگری دانش آموزان دبستانی پسر دارای اختلالات برونی سازی شده، نشریه پرستاری کودکان دوره 2، شماره 2، 10-19.11- شریفی درآمدی، پرویز (1393)، اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنآگاهی بر نشانههای افسردگی، اضطراب و
نشخوار ذهنی در افراد بزرگسال با اختلالهای طیف درخودماندگی، فصلنامه مطالعات روانشناسی بالینی، سال چهارم، شماره چهاردهم، 99-118.12- شریفی ساکی، شیدا و همکاران (1394)، اثربخشی آموزش شناختدرمانی گروهی مبتنی بر ذهنآگاهی بر کاهش اضطراب و
فرانگرانی زنان دارای سقط مکرر جنین، دوماه نامه فیض، دوره 19، شماره 4، 334-340.13- شهبازی، مهدی؛ پشابادی، علی، عابدینی، حسین (1390)، ارتباط اضطراب صفتی و حالتی با زمان واکنش و هوش ورزشکاران نخبه، و غیرنخبه، مجله رشد و یادگیری حرکتی-ورزشی، شماره 8، 65-80.14- شیرازی تهرانی، علیرضا و غلامرضایی، سیمین (1394)، اثربخشی آموزش کاهش تنیدگی مبتنیبر ذهنآگاهی بر سلامت عمومی مادران کودکان کم توان ذهنی، تعلیم و تربیت استثنایی، سال پانزدهم، شماره 9، 5-16.15- عبدالقادری، ماریه و همکاران (1392)، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان شتاختی ـ رفتاری بر کاهش درد، افسردگی و اضطراب بیماران مبتلا به کمر درد مزمن، مجله علمی پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، دوره 21، شماره 6، 795-807.16- عبدی، محمدرضا؛ پور ابراهیم، تقی و محمد نظری، علی (1392)، تأثیر برنامه مداخلهای کودکان طلاق بر میزان سازگاری آنها با طلاق والدینشان، فصلنامه خانواده پژوهی، سال نهم، شماره 35، 343-358.17- فیضه، عبدالملک؛ دباغی، پرویز و گودرزی، ناصر (1394)، اثربخشی آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در میزان استرس، اضطراب،افسردگی و بهزیستی روانشناختی در کارکنان نظامی، فصلنامه روانشناسی نظامی، دوره 6، شماره 21، 5-14.18- کامران نژاد، مرضیه؛ سیف نراقی، مریم و خوش کلام، ارکان (1390)، مقایسة میزان افسردگی و پرخاشگری در میان برادران و خواهران سالم 6-12 ساله کودکان درخودمانده و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی، فصلنامه روانشناسی افراد استثنایی، سال اول، شماره 4، 1-21.19- کاویانی، حسین؛ حاتمی، ندا و شفیع آبادی، عبدالله (1387)، اثر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی افراد افسرده، تازههای علوم شناختی، سال 10، شماره 4، 39-48.20- کاویانی، حسین؛ جواهری، فروزان و بحیرایی، هادی (1384)، اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) در کاهش افکار خودآیند منفی، نگرش ناکارآمد، افسردگی و اضطراب: پیگیری 60 روزه، تازههای علوم شناختی، سال 7، شماره 1، 49-58.21- نریمانی، محمد؛ زاهد، عادل و گل پور، رضا (1391)، رابطه ذهن آگاهی، سبکهای مقابلهای و هوش هیجانی با سلامت روانی در دانشجویان، فصلنامه علوم تربیتی، سال پنجم، شماره 19، 91-105.22- یحیی زاده حسین و حامد، محبوبه (1394)، مسائل فرزندان طلاق در ایران و مداخلات مربوطه: فراتحلیل مقالات موجود، مطالعات زن و خانواده، دوره 3، شماره 2، 91-120.23- یعقوبی، کژال؛ سهرابی، فرامرز و مفیدی، فرخنده (1389)، بررسی و مقایسه میزان پرخاشگری کودکان طلاق و عادی، مطالعات روانشناختی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا (س)، دوره 7، شماره 1، 97-107.24-
- Baer, R. A. (2003). Mindfulness training as a clinical intervention: A conceptual and empirical review. Clinical psychology: Science and practice, 10(2), 125-143.25- Beckerman, N. L., & Corbett, L. (2010). Mindfulness and cognitive therapy in depression relapse Prevention: A case study. Clinical Social Work Journal, 38(2), 217-225.
- Bohlmeijer E, Prenger R, Taal E, Cuijpers P. (2012). The effects of mindfulness-based stress reduction therapy on mental health of adults with a chronic medical disease: A meta-analysis. J Psychoso Res. 68: 539-544.
- 26- Brewer, M. M. (2010). The effects of child gender and child age at the time of parental divorce on the development of adult depression (Doctoral dissertation, Walden University).
- 27- Campbell, P. T., Gross, M. D., Potter, J. D., Schmitz, K. H., Duggan, C., McTiernan, A., & Ulrich, C. M. (2010). Effect of exercise on oxidative stress: a 12-month randomized, controlled trial. Medicine and science in sports and exercise, 42(8), 1448.
- Carmody, J., Reed, G., Kristeller, J., & Merriam, P. (2008). Mindfulness, spirituality, and health-related symptoms. Journal of psychosomatic research, 64(4), 393-403.
- Chambless, D. L., & Ollendick, T. H. (2001). Empirically supported psychological interventions: Controversies and evidence. Annual review of psychology, 52(1), 685-716.
- Chilvers, J., Thomas, C., & Stanbury, A. (2011). The impact of a ward-based mindfulness programme on recorded aggression in a medium secure facility for women with learning disabilities. Journal of Learning Disabilities and Offending Behaviour, 2(1), 27-41.
- Curry, J. F., Wells, K. C., Lochman, J. E., Craighead, W. E., & Nagy, P. D. (2001). Group and family cognitive behavior therapy for adolescent depression and substance abuse: A case study. Cognitive and Behavioral Practice, 8(4), 367-376.
- Downey, H. (2016). Mindfulness-Based Stress Reduction for Postraumatic Stress Disorder, Depression, Anxiety, and Stress.
- Evans, S., Ferrando, S., Findler, M., Stowell, C., Smart, C., & Haglin, D. (2008). Mindfulness-based cognitive therapy for generalized anxiety disorder. Journal of anxiety disorders, 22(4), 716-721.
- Faramarzi, S., Rajabi, S., & Valadbaygi, P. (2014). Effect of Mindfulness-Based Cognitive Therapy (MBCT) on reducing aggression in students. Journal of Kermanshah University of Medical Sciences (J Kermanshah Univ Med Sci), 18(8), 452-461.
- Finucane, A., & Mercer, S. W. (2006). An exploratory mixed methods study of the acceptability and effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy for patients with active depression and anxiety in primary care. BMC psychiatry, 6(1), 14.
- Frala, J. L., Leen-Feldner, E. W., Blumenthal, H., & Barreto, C. C. (2010). Relations among perceived control over anxiety-related events, worry, and generalized anxiety disorder in a sample of adolescents. Journal of Abnormal Child Psychology, 38(2), 237-247.
- Goldin, P. R., & Gross, J. J. (2010). Effects of mindfulness-based stress reduction (MBSR) on emotion regulation in social anxiety disorder. Emotion, 10(1), 83.
- Greenman, P. S. (2005). A multi-informant, longitudinal study of overt aggression, peer rejection, and school adjustment in Italian elementary school children (Doctoral dissertation, University of Ottawa (Canada)).
- Hofmann, S. G., Sawyer, A. T., Witt, A. A., & Oh, D. (2010) The effect of mindfulnessbased therapy on anxiety and depression: A meta-analytic review. Journal of
Consulting and Clinical Psychology, 78, 169-183. - Janet. J. R. (2009). In the name of the child: A developmental approach to understanding and helping children of conflicted and violent divorce. Springer Publishing Company. New York.
- Kabat‐Zinn, J. (2003). Mindfulness‐based interventions in context: past, present, and future. Clinical psychology: Science and practice, 10(2), 144-156.
- Kazemeini, T. (2010). [Comparison the Efficacy of Mindfulness based Cognitive therapy with CBT in group method on aggressive manner reduction of Mashhad taxi drivers(Persian)]. M.A theses on Psychology, Faculty of Education and Psychology, Ferdowsi University of Mashhad. 90-118.
- Kelly, J. B. (2000). Children’s adjustment in conflicted marriage and divorce: A decade review of research. Journal of the American Academy of Child & Adolescent Psychiatry, 39(8), 963-973.
- Kozak, A. (2008). Mindfulness in the management of chronic pain: conceptual and clinical considerations. Techniques in Regional Anesthesia and Pain Management, 12(2), 115-118.
- Ma, S. H., & Teasdale, J. D. (2004). Mindfulness-based cognitive therapy for depression: replication and exploration of differential relapse prevention effects. Journal of consulting and clinical psychology, 72(1), 31.
- Mace C. (2008). Mindfulness and mental health: therapy, theory, and science. 2st ed. New York. Rutledge Press: 35-36.
- Nash, V. R., Ponto, J., Townsend, C., Nelson, P., & Bretz, M. N. (2013). Cognitive behavioral therapy, self-efficacy, and depression in persons with chronic pain. Pain Management Nursing, 14(4), e236-e243.
- Nyklíček, I., & Kuijpers, K. F. (2008). Effects of mindfulness-based stress reduction intervention on psychological well-being and quality of life: is increased mindfulness indeed the mechanism?. Annals of Behavioral Medicine, 35(3), 331-340.
- Osborn, R. L., Demoncada, A. C., & Feuerstein, M. (2006). Psychosocial interventions for depression, anxiety, and quality of life in cancer survivors: meta-analyses. The International Journal of Psychiatry in Medicine, 36(1), 13-34.
- Potek, R. (2012). Mindfulness as a school-based prevention program and its effect on adolescent stress, anxiety and emotion regulation. New York University.
- Ramel, W. Goldin, P. R. Carmona, P. E. j & McQuaid, J. R. (2004). The effects of
mindfulness meditation on cognitive processes and affect in patients with past
depression. Cognitive Therapy and Research, 28, 433-455. - Roth B, & Robbins D. Mindfulness-based stress reduction and health related quality of life. Psychoso medic, 2004; 66 (1): 113-123.
- Segal, Z. V., Williams, J. M. G., & Teasdale, J. D. (2012). Mindfulness-based cognitive therapy for depression. Guilford Press.
- Semple, R. J., Reid, E. F., & Miller, L. (2005). Treating anxiety with mindfulness: An open trial of mindfulness training for anxious children. Journal of Cognitive Psychotherapy, 19(4), 379-392.
- Singh, N. N., Lancioni, G. E., Singh Joy, S. D., Winton, A. S.W., Sabaawi, M., Wahler, R. G., & et al. (2007). Adolescents withconduct disorder can be mindful of their aggressive behavior.Journal of Emotional and Behavioral Disorders, 15, 56–63.
- Shtayermman, O. (2007). Peer victimization in adolescents and young adults diagnosed with Asperger’s Syndrome: a link to depressive symptomatology, anxiety symptomatology and suicidal ideation. Issues in comprehensive pediatric nursing, 30(3), 87-107.
- Smith, B.W., Ortiz, J. A., Steffen, L. E., Tooley, E. M., Wiggins, K.T., & et al. (2011). Mindfulness is associated with fewer PTSD symptoms, depressive symptoms, physical symptoms, and alcohol problems in urban firefighters. Journal of Consulting and Clinical Psychology. 79(5): 613-617.
- Snippe, E., Dziak, J. J., Lanza, S. T., Nyklíček, I., & Wichers, M. (2017). The Shape of Change in Perceived Stress, Negative Affect, and Stress Sensitivity During Mindfulness-Based Stress Reduction. Mindfulness, 1-9.
- Speca, M., Carlson, L. E., Goodey, E., & Angen, M. (2000). A randomized, wait-list controlled clinical trial: the effect of a mindfulness meditation-based stress reduction program on mood and symptoms of stress in cancer outpatients. Psychosomatic medicine, 62(5), 613-622.
- Teasdale JD, Segal Willams JMG, Ridge way VA, Soulsby JM. (2002). Pervention of relupsel recurrence in major depression by Mind Fullness – based cognitive therapy. J consu clinic Psycho. 68: 6185-623.
- Tanay, G., Lotan, G., & Bernstein, A. (2012). Salutary proximal processes and distal mood and anxiety vulnerability outcomes of mindfulness training: A pilot preventive intervention. Behavior therapy, 43(3), 492-505.
- Vøllestad, J., Sivertsen, B., & Nielsen, G. H. (2011). Mindfulness-based stress reduction for patients with anxiety disorders: Evaluation in a randomized controlled trial. Behaviour research and therapy, 49(4), 281-288.
- Wells, A. (2002). GAD, Meta‐cognition, and Mindfulness: An Information Processing Analysis. Clinical Psychology: Science and Practice, 9(1), 95-100.
- Williams, J. M., Teasdale, J. D., Segal, Z. V., & Soulsby, J. (2000). Mindfulness-based cognitive therapy reduces overgeneral autobiographical memory in formerly depressed patients. Journal of abnormal psychology, 109(1), 150-155.
- Zeidan, F., Johnson, S. K., Diamond, B. J., David, Z., & Goolkasian, P. (2010). Mindfulness meditation improves cognition: Evidence of brief mental training. Consciousness and cognition, 19(2), 597-605.
[1] Brewer
[2] kelly
[3] Singh, Lancioni, Singh Joy, Winton, Sabaawi & Wahler
[4] Sowislo & Orth
[5] Needham, Mezuk, Bareis, Lin, Blackburn, & Epel
[6] Mindfullness
[7].kbat
[8].bayer
[9]William
[10].Zin
[11] Rendye J.Semple
[12] Jennifer lee
[13]. Reynolds test
[14].Frenj
[15]Jonson
[16].Peida
[17]Espens
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.