پایان نامه بررسی اثرات آموزش مهارتهاي زندگي بر عزت نفس و وضعيت رفتاري نوجوانان
فهرست محتوا
مقدمه:
زندگي بشر تحت تاثير تغييرات وسيع صنعتي، اجتماعي، فرهنگي، دچار تحول شده است. شمار زيادي از افراد قادر نيستند بين محركهاي متنوع بيروني ونيروهاي متعارض دروني توازون ايجادكنند ودر فرايند رشد موزون و همه جانبه كه همانا هدف اصلي تعالي انسان است، دچار مشكل مي شوند. بديهي است كه كودكان ونوجوانان به سبب بي تجربگي و نا آگاهي از مهارتهاي بازدارنده و تسهيل كننده، اصلاحي، بيشتر در معرض آسيبهاي جدي دروني و اجتماعي هستند. دانش آموزاني كه مهارتهاي مقابله با موقعيتهاي تنش زا را ندارند، به نوعي مقهور آنها خواهند شد و بدين ترتيب مستعد اختلالات رواني، عاطفي، افسردگي، اضطراب و احتمالاً مصرف مواد مخدر و رفتارهاي ضد اجتماعي خواهند شد اين دانش آموزان در فرايند تصميم گيري نيز دچار مشكل ميشوند.
بنابراين با توجه به نقش مهم مدارس در تامين بهداشت رواني دانش آموزان، برنامه آموزش مهارتهاي زندگي، روش موثري در جهت رشد شخصيت سالم دانش آموزان و تامين بهداشت رواني دانش آموزان است.
آموزش مهارتهاي زندگي، نوعي كوشش است كه در سايه آن نوجوانان ترغيب مي شوند تا خلاقيت خود را به كار گيرند و به طور خود جوش راههاي موثر را براي حل تعارضات و مشكلات زندگي خود بيابند.
به نظر مي رسد آموزش مهارتهاي زندگي گام موثري در اين جهت باشد كه استعدادها و توانمنديهاي دانش آموزان بكار گرفته شود تا خود فعالانه سر نوشت خويش را بدست گيرند و انتخاب گر باشند. ضمناً فرايند خود باوري در نوجوانان مسير درست خود را طي كرده و نوجوان ضمن استفادة درست از مهارت ها، مسئوليت اعمال و احساسات خود را مي پذيرد و مهارتهاي لازم را براي اتخاذ تصميم هاي مهم زندگي كسب مي كند.
بيان مسئله
كودكان و نوجوانان به دليل تجربه ناكافي وعدم آگاهي از مهارتهاي لازم از جمله آسيب پذيرترين قشر از اقشار اجتماعي هستند و به رغم انرژي واستعدادهاي بالقوه و سرشار، آنها از چگونگي بكار بردن توانمنديهاي خود در مواجهه با مسائل و مشكلات زندگي آگاه نيستند.
آموزش و پرورش بهترين بستر براي ارائه اين آگاهي به نوجوانان است. بنظر مي رسد آموزش مهارتهاي زندگي مي تواند توانمندي افراد را براي مقابله موفق با چالشهاي زندگي، افزايش دهد. عزت نفس آنها را بالا ببرد و به آنها ياد بدهد كه چطور بتوانند خشم خود را مهار نموده و براي برخورد با ناكاميها روش درستي را اتخاذ نمايند دانش آموزان مي توانند با استفاده از مهارت حل مساله تصميمات مهم زندگي را بگيرند ومشكلات خود را درست تحليل نمايند.
به همين جهت با توجه به اهميت موضوع، سازمان بهداشت جهاني (WHO) به منظور افزاش سطح بهداشت رواني و پيشگيري از آسيبهاي رواني – اجتماعي، برنامهاي تحت عنوان آموزش مهارتهاي زندگي تدارك ديده و در سال (1993) در يونيسف «صندوق كودكان سازمان ملل متحد» پيشنهاد كرد. از آن سال به بعد، اين برنامه در بسياري از كشورها مورد آزمايش واجرا قرار گرفته است (سازمان بهداشت جهاني، ترجمه نوري قاسم آبادي، محمد خاني،1377). در اين ارتباط تحقيقات نشان داده اند كه فشارهاي ناشي از مسائل روز مره، براي افرادي كه داراي عزت نفس بالا هستند و از سيستم حمايتي خوبي برخوردارند كمتر است. بنابراين به نظر مي رسد با استفاده از آموزش مهارتهاي لازم ميتوان حس كنترل دروني را فعال نموده و حالت خود كار آمدي و عزت نفس را تقويت نمود. با آموزش همين مهارت و در نتيجه افزايش سطح عزت نفس و كاهش تاثيرات منفي استرسهاي روزمره، مي توان به سلامت روان فرد كمك كرد.
كودكان در فرآيند رشد و بالندگي خود، مهارتهاي ارتباطي و نحوه مقابله با چالشهاي زندگي را ياد مي گيرند. اين آموزش بصورت الگو برداري از طريق خانواده، مدرسه، جامعه و حتي دوستان، به شكل غير منظم و اتفاقي فرا گرفته ميشود. به نظر مي رسد فرزندان خانواده هاي توانمند (از نظر بكارگيري مهارتهاي مقابله اي) در بكارگيري مهارتهاي مقابله اي مثبت، موفق ترند و بر عكس فرزندان فاقد و والدين توانمند از اين امر محروم ميباشند. بديهي است كه نهاد آموزش و پرورش بعنوان يكي از نهادهاي زيربنايي جامعه مي تواند در اين خصوص نقش مهم و ارزنده اي را ايفا نمايد. كشورهاي توسعه يافته مدتها است در اين ارتباط اقدام موثر داشته اند و به دنبال تحقيقات گسترده آموزش مهارتهاي زندگي به صورت رسمي و مدون در برنامه ريزي آموزشي آنان گنجانيده شده است. در كشور ايران نيز در سالهاي اخير آموزش مهارتهاي زندگي در برخي مدارس به صورت مقدماتي (ضعيف از نظر محتوي) به اجرا درآمده است.
- همچنين به نظر مي رسد كه انجام پژوهشهاي متعدد به ويژه به صورت آزمايشي توجه مسئولين را بدين امر مهم معطوف ميكند.
اهميت و ضرورت پژوهش
با شيوع روز افزون ابتلا به انواع اختلالات رواني در سطح جهان از يك طرف و اهميت جهاني مفهوم بهداشت رواني از طرف ديگر، روز به روز لزوم انجام تحقيقات گسترده و متنوع و اهميت و نقش آن در زندگي فردي و اجتماعي آشكارتر مي شود. اساس پيشگيري اوليه همانا آموزش است. مطالعات نشانگر اين امر است كه آموزش مهارت هاي مقابله اي، سطح بهداشت رواني كودكان و نوجوانان را ارتقاء مي بخشد.
سه عامل مرتبط با مصرف مشروبات الكلي و مواد مخدر عبارتند از عزت نفس ضعيف، ناتواني در بيان احساسات و فقدان مهارتهاي ارتباطي، همچنين پژوهش ها نشان دادهاند كه بين خود كار آمدي ضعيف و مصرف سيگار و الكل، مصرف مواد مخدر، رفتارهاي مخاطره آميز و ضعف عملكرد شناختي رابطه معناداري وجود دارد. مطالعان نشان داده اند كه ارتقا مهارت هاي مقابلهاي و توانايي هاي رواني اجتماعي در بهبود زندگي بسيار موثر است. توانايي هاي رواني- اجتماعي عبارتند از آن گروه توانايي هايي كه فرد را براي مقابله موثر و پرداختن به كشمكش ها و موقعيت هاي زندگي ياري مي كنند. اين تواناييها فرد را قادر مي سازند تا در رابطه با ساير انسانها، جامعه و فرهنگ مثبت و سازگارانه عمل كند و سلامت رواني فرد را تأمين ميكنند.(كلينكه، ترجمه محمدخاني،1380)
براساس تحيقيات مهمترين و موثرترين دوره سني جهت آموزش پيشگيرانه دوره نوجواني است، لذا با توجه به مطالب فوق و اهميت و نقش ارزنده آموزش مهارتهاي زندگي بر عزت نفس افراد بخصوص نوجوانان و با توجه به تاثير مثبت برنامه هاي پيشگيرانه در مدارس، پژوهش حاضر به بررسي تاثير آموزش مهارت هاي زندگي، بر عزت نفس، سازگاري اجتماعي، پيشرفت تحصيلي، اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان سال اول دوري دبيرستان مي پردازد. و همچنين رابطه اشتغال پدران، سطح تحصيلات والدين و ترتيب تولد دانش آموزان با عزت نفس، سازگاري اجتماعي، پيشرفت تحصيلي، اضطراب حالت و اضطراب صفت آنها نيز در اين پژوهش مورد بررسي قرار مي گيرند.
اهداف تحقيق
هدف كلي اين تحقيق، گردآوري اطلاعات در مورد اثرات آموزش مهارتهاي زندگي بر عزت نفس و وضعيت رفتاري نوجوانان است. همچنين نشان دادن درستي اين نظريه است كه استفاده از آموزش مهارتهاي زندگي سبب پرورش مهارتهاي رواني، اجتماعي و رفتاري مي گردد، زيرا افراد بالغ براي حضور در صحنه روابط بين فردي، مدرسه، محل كار و به طور كلي اجتماع به اين مهارتها نياز دارند.
فرضيههاي اصلي تحقيق:
در جامعه دانش آموزان دختر در سال اول دوره دبيرستان در شهرستان كرج:
- گذراندن درس مهارت هاي زندگي، عزت نفس دانش آموزان را افزايش مي دهد.
- گذراندن درس مهارت هاي زندگي، سازگاري اجتماعي دانش آموزان را سبب مي شود.
- گذران درس مهارت هاي زندگي، موجب پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مي شود.
- گذراندن درس مهارت هاي زندگي سطح اضطراب حالت دانش آموزان را كاهش مي دهد.
- گذراندن درس مهارت هاي زندگي، سطح اضطراب صفت دانش آموزان را كاهش مي دهد.
فرضيه هاي فرعي پژوهش:
در جامعه دانش آموزان دختر سال اول دوره دبيرستان در شهرستان كرج
- بين وضعيت اشتغال پدران و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
- بين وضعيت اشتغال پدران و سازگاري اجتماعي دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
- بين وضعيت اشتغال پدران و پيشرفت تحصيل دانش آموزان رابطه وجود دارد.
- بين وضعيت اشتغال پدران و اضطراب حالت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
- بين وضعيت اشتغال پدران و اضطراب صفت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
- بين سطح تحصيلات والدين و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
- بين سطح تحصيلات والدين و سازگاري اجتماعي دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
- بين سطح تحصيلات والدين و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان رابطه وجود دارد.
- بين سطح تحصيلات والدين و سطح اضطراب حالت دانش آموزان رابطه وجود دارد.
10-بين سطح تحصيلات والدين و سطح اضطراب صفت دانش آموزان رابطه وجود دارد.
11-بين ترتيب تولد و عزت نفس دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
12-بين ترتيب تولد و سازگاري اجتماعي دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
13-بين ترتيب تولد و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
14-بين ترتيب تولد و سطح اضطراب حالت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
15-بين ترتيب تولد و سطح اضطراب صفت دانش آموزان، رابطه وجود دارد.
متغيرهاي پژوهش
پژوهش حاضر به بررسي تاثير آموزش مهارت هاي زندگي بر عزت نفس، سازگاري اجتماعي، پيشرفت تحصيلي با اضطراب حالت و اضطراب صفت دانش آموزان دختر سال اول دوره دبيرستان شهر كرج مي پردازد، بنابراين متغيرهاي پژوهش عبارتند از:
1- متغير مستقل:
در اين پژوهش، آموزش مهارت هاي زندگي متغير، مستقل است كه تاثير آن بر متغيرهاي وابستهي پژوهش مورد بررسي قرار گرفته است.
2- متغيرهاي وابسته:
در اين پژوهش متغيرهاي وابسته عبارتند از عزت نفس، سازگاري اجتماعي، پيشرفت تحصيلي، اضطراب حالت و اضطراب صفت كه تاثير مستقل بر آنها مورد بررسي قرار گرفته است.
3- متغيرهاي مداخله گر (تعديل كننده):
سطح تحصيلات والدين، وضعيت اشتغال پدران و ترتيب تولد دانش آموزان به عنوان متغيرهاي مداخله گر پژوهش هستند كه در بررسي يافته هاي جانبي پژوهش، ارتباط متغيرهاي مذكور يا متغيرهاي وابسته مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است.
4-متغيرهاي كنترل:
سن، جسن و پايه تحصيلي از متغيرهاي كنترل پژوهش هستند، به اين صورت كه دانش آموزان دختر سال اول دبيرستان با حدود سني 16-15 ساله جهت جامعه و نمونه پژوهشي انتخاب شدند.
تعريف عملياتي عزت نفس:
در اين پژوهش عزت نفس، نمره اي است كه فرد در آزمون عزت نفس كوپر اسميت بدست مي آورد.
تعريف عملياتي مهارت هاي زندگي:
در پژوهش حاضر مهارتهاي زندگي عبارت است از تمرين عملي كردن پس از ارائه اطلاعات در مورد هر يك از مهارتهاي حل مسأله، استفاده از سيستمهاي حمايتي، آشنايي با برنامه ريزي و تعيين هدف، مشاركت جويي و آموزش مهارتهاي اجتماعي، همدلي و برقراري تعامل درست، حفظ كنترل دروني، حرف زدن با خود در هنگام چالشها، استفاده از شوخ طبعي، ورزش كردن، آشنايي با مفهوم خشونت و روشهاي مهار آن آشنايي با سلامت جسماني، مهارت جرأت ورزي و اظهار وجود (نه گفتن)، پاداش دادن به موفقيتهاي خود و تمرين تفكر مثبت.
جهت آموزش مهارتهاي زندگي از (كتاب مهارتهاي زندگي)[1] و نيز (راهنمايي آموزش مهارتهاي زندگي)[2] استفاده شده است، مبناي اين آموزش به صورت فعاليتهاي گروهي آزمودنيها و تشكيل كارگاه آموزشي بوده است و براي هر جلسه تمرين عملي ارائه شده است.
تعريف عملياتي سازگاري اجتماعي:
در اين پژوهش سازگاري اجتماعي، نمره اي است كه فرد در آزمون سازگاري اجتماعي واينلند به دست مي آورد.
[1] -كلينكه، ال كريس، مهارتهاي زندگي، ترجمه: محمدخاني، شهرام (1380) چاپ اول جلد1- تهران انتشارات سپند هنر.
[2] -هانتر گبوي، كارول، راهنماي مهارتهاي زندگي، تأليف بازنويسي، قاسم زاده فاطمه ترجمه نگين عبدالله زاده، صندوق كودكان سازمان ملل متحد (يونيسف 1378)
زینب –
سلام
زینب –
سلام 🦊🦊