پایان نامه بررسی فرهنگ ایمنی در شرکتهای صنعتی
چکیده
اياااین تحقیق به بررسي يكي از عوامل مهم نگهداري كاركنان يعني ايمني و سلامت حرفهاي ميپردازد. در ابتدا تعريف و مفاهيم مربوط ارائه ميشود و سپس روشهاي متداول بررسي و اقدام در زمينه بهداشت و ايمني محيط كار نام برده شده و به قوانين ايمني و سلامت حرفهاي در ايران اشاره ميگردد. همچنين فرهنگ، سخت افزار و سيستمها كه عوامل كليدي در ايمني و سلامت حرفهاي هستند مورد بررسي قرار ميگيرند. مواردي راهنما به منظور ارزيابي عملكرد ايمني و سلامت ارائه ميشود. انواع برنامههاي ايمني بر مبناي مشوق و برمبناي رفتار تحليل ميشوند. بعد از اين مطالب استرس مرد بررسي قرار ميگيرد. پس از تعريف استرس و عوامل بوجود آورنده آن، عواملي كه بر آن اثر گذاشته و از آن اثر ميپذيرند، بررسي شده و سپس راهكارهايي در چارچوب مديريت استرس براي بهينه كردن آن ارائه ميشود
1-1مقدمه :
در اکثر سازمانهای صنعتی و غیره یکی از بخش ها ایمنی است که مدیریت آن مستلزم دانش فنی و تجربه کافی در شغل مربوطه می باشد . به مقوله ایمنی از ابعاد مختلف پرداخته می شود ولی غالباً مهمترین اصل ایمنی مدیریت صحیح آن است که دارای دو بعد فرهنگی و فنی و مهندسی می باشد . معمولاً کار در حیطه های مدیریتی به ویژه در بعد فرهنگی آن مشکل تر و کار آمد تر است .
قبل از اجرای برنامه ایمنی باید هدف آن را روشن کرد ة اهداف کلی هر واحد سازمانی را خط مشی آن تعیین می کند که در دو شاخه فلسفه ایمنی و استراتژی ایمنی بیان می شود.
يكي از رسالتهاي اساسي مديريت منابع انساني نگهداري كاركنان توانمند ميباشد. از آنجا كه اقدامات نگهداري، مكملي بر ساير اقدامات و فرايندهاي مديريت منابع انساني است، حتي اگر عمليات كارمنديابي، انتخاب، انتصاب و ساير اقدامات پرسنلي به نحو بايسته انجام شود بدون توجه كافي به امر نگهداري نتايج حاصل از اعمال مديريت چندان چشمگير نخواهد بود. نظام نگهداري منابع انساني ابعاد متعددي را شامل ميشود كه ميتوان آنها را به دو دسته تقسيم نمود: دسته اول در رابطه با حفظ و تقويت جسم كاركنان است مانند برقراري بهداشت و ايمني در محيط كار، اجراي برانامههاي ورزش و تندرستي و بعضي خدمات مشابه. دسته دوم شامل مواردي است كه تقويتكننده روحيه علاقمندي كاركنان به كار و محيط كار ميباشد مانند خدمات بيمه و بازنشستگي و خدمات پرسنلي. در صورت داشتن توجه و بكارگيري اين موارد امنيت شغلي در كاركنان ايجاد شده و به رضايت شغلي آنها منتهي ميشود كه اين امر خود از اهميت بسزايي برخوردار است.
در مقاله حاضر تأكيد اصلي بر روي موارد دسته اول است به اين صورت كه در ابتدا در مورد اصطلاحات ايمني و سلامت و جنبههاي قانوني آن بحث ميشود و در ادامه به برنامهها و راهكارهاي مديريت ايمني و سلامت حرفهاي پرداخته ميشود. در قسمت دوم مقاله بحث سلامت كاركنان با توجه به عامل كليدي استرس در محيط كار با تمركز بر روي شناخت و بهينه سازي ميزان استرس بررسي ميشود. در پايان اميد است كه توجه و بكارگيري مطالب و راهكارهاي اين مقاله در افزايش ايمني و سلامت محيط كار، بهينه سازي سطح استرس و ايجاد امنيت شغلي مناسب و در نهايت ايجاد رضايت شغلي موثر باشد كه اين نيز يكي از عواملي است كه در بهبود مستمر و تعالي سازمانها بايد در نظر گرفته شود.(مجله تدبیر ،1382،شماره 142)
فرهنگ ايمني يكي از ايده هاي رايجي است كه توانايي آن را دارد كه سازمان را به سمت استانداردهاي بالايي از ايمني سوق دهد.بررسي حوادث مختلف از قبيل:زيبروگ، فليكبورگ،چرنوبيل ،و… نشان داد كه عليرغم تمام كنترل هاي مهندسي و تكنيك هاي حفاظ گذاري به دليل اينكه افراد نمي دانستند كه در مواقع مواجهه با نقص در سيستم چه كاري انجام دهند ، اين حوادث رخ داده اند.در 150 سال اخير موفقيت هاي زيادي در زمينه ايمني سيستمها بدست آمده است.نقص هاي مكرر در زمينه ي تكنولوژي كاهش داده شدند،نقش رفتارهاي انساني مشخصگرديده بطوريكه متخصصان ايمني تخمين ميزنند كه 80 تا 90 درصد از حوادث به دليل فاكتورهاي انساني بوده است.امروزه مديران احتمال رخ دادن يك حادثه را فقط در اعمال فردي كاركنان نمي يابند،بلكه آن را در فرهنگ ايمني سازمان مي دانند.
فرهنگ ايمني از سال 1986 پس از گزارش علت حادثه چرنوبيل كه حاكي از خطا واشتباهات انساني كه به علت ضعف در فرهنگ ايمني بود ،بوجود آمد.بيشتر حوادث مي تواند بدنبال نقص در مديريت ايمني سيستم تكرار شوند.حتي زماني كه تلاشهاي زيادي در جهت تكميل كردن سيستم صورت ميگيرد باز هم اشتباه كننده اي باقي ميماند.به اين دليل فرهنگ ايمني در سطح وسيعي هم اكنون مورد توجه قرار گرفته است.بي ارتباط نيست اگر بگوييم:
كه در سازمانهايي كه فرهنگ ايمني در حال توسعه است ،وظايف افراد نيز به نحو بهتري انجام ميشود.دلايل آن به ميزان كمي متفاوت است.اگر سازمان داراي فرهنگ ايمني مناسب باشد ممكن است محدوديت هاي ذاتي سيستم كم اهميت باشد.(درویشی ،فتوره چی ،1373،ص17)
2-1بيان موضوع تحقيق
فرهنگ یکی از آن کلماتی است که هم در بحث و گفتگو و هم در نوشته های راجع به تغییرات سازمانها استفاده زیادی دارد .فرهنگ اصطلاحی است که بطور رایج و گاه بی رویه و حتی بی ارتباط با موضوعی مورد استفاده واقع میشود. در اغلب موارد افراد بی آنکه معنای عمیق و واقعی فرهنگ را بدانند آنرا بکار میبرند .همه فکر میکنند معنی آنرا میدانند حال آنکه تشریح و تعریف فرهنگ واقعا مشکل است و هر کس یک تعریف از آن در ذهنش وجود دارد .
ایمنی و حفاظت از جان کارکنان سازمانها و شرکتهای مختلف صنعتی یکی از مسایل زیربنایی را تشکیل میدهد. بحث ایمنی – به اعتقاد بسیاری از کارشناسان – به عنوان یک مفهوم و معنای فرهنگی باید مورد توجه قرار بگیرد و از نظر این کارشناسان باید به صورت یک فرهنگ عمومی درآید.(پرکار ،1371،ص16)
پیشرفت روزافزون صنعت و ساختن ماشینآلات و تجهیزات جدید، ابداع روشها و دستیابی به مواد شیمیایی و ترکیبات نو، اختراعات و اکتشافات در علوم مختلف و یافتن سموم و اشعههای قوی اهمیت و ضرورت رسیدگی به ایمنی را بیشتر نمایان میکند. کارکنان صنایع نیاز دارند که در محیطی سالم و ایمن کار کنند و خانوادهها نیز میل دارند بدون اضطراب به تربیت فرزندان بپردازند. کارفرمایان علاقهمند هستند که سرمایهگذاری آنها به سود مطلوب و مستمر برسد. جامعه اصرار دارد که از نیروهای دانشمند و متخصص خود نگهداری کند و سیاستمداران نیز علاقهمند هستند کهکشورشانبدون خسارت و بحران مسیر ترقی و تعالی را طی کند. در مجموع تمامی تصمیمگیرندگان جامعه، کارکنان، تأمینکنندگان، نیروهای خدمات عمومی، تولیدکنندگان و همه قشرهای جامعه میل ندارند دچار حادثه شوند اما گاهی به عللی خودشان به دنبال حادثه میروند و گاهی نیز در اثر رفتارهای ناایمن و خطرناک دیگران دچار صدمه و خسارت میشوند. .(مجله تدبیر ،1382،شماره 142)
3-1اهميت و ضرورت موضوع
ایمنی باید به صورت یک فرهنگ عمومی درآید. نمیتوان برای هر نفری که کار میکند یک نفر مسؤول گذاشت که کار او را کنترل کند زیرا این کار به عقلانی است و نه اقتصادی.
در مورد تاریخچه ایمنی باید گفت از اولین روزهای زندگی بشر، لزوم حفاظت از خود در مقابل بلایای طبیعی و حیوانات وحشی برای انسان آشکار و ضروری شد و با گذشت زمان تکامل تدریجی زندگی بشر و نحوه رویکرد او به محیط اطرافش، او را وادار کرد تا برای حفاظت از خود، غارنشین شود، از آتش استفاده کند و آن را همیشه روشن نگهدارد. انسان یاد گرفت دامداری و کشاورزی کرده، به طور گروهی زندگی کند و خانه بسازد. بشر آموخت ابزار، پناهگاه و قلعه بسازد. زره درست کند، چرخ را اختراع کرده و وسیله نقلیه بسازد. با شروع انقلاب صنعتی، ایجاد و توسعه کارگاههای چوببری و سپس کارگاههای دیگر، به نیروی انسانی نیاز شدیدی پیدا شد و کارگران زیادی به کار گرفته شدند. حوادث کاری زیادی به وقوع میپیوست که خانوادهها دیگر اطمینانی به سالم برگشتن نانآور خانواده نداشتند. این بیاعتمادی به محیط کار تا آنجا پیش رفت که کارفرمایان برای نگهداری سرمایههای خود و کارگران برای امرار معاش خود به فکر چارهجویی افتادند. نتیجه این شد که اتحادیههای کارگری و کارفرمایی تشکیل شد و نخستین مقررات ایمنی به تصویب رسیده و لازمالاجرا شد. اتحادیههای کارگری و کارفرمایی از این قوانین و مقررات حمایت کردند. کارخانهها دوباره رونق گرفت، حوادث ناشی از کار کاهش یافت و بار دیگر اعتماد به محیط کار بازگردانده شد.(بزار جزایری ،1382،ص35)
در حال حاضر همه کارگاهها و کارخانههای صنعتی در جهان دارای قوانین و مقررات ایمنی خاص صنعت خود هستند و با نظارت مدیریتی، ایمنی، بازرسی کار و فعالیتهای بازدارنده و تشویقی سعی بر این است که هیچگونه حادثهای به وقوع نپیوندند و کارکنان با خیال آسوده، کار مولد انجام دهند. از نظر قانون، کارفرمایان مسؤولیت مستقیم ایمنی کارکنان را به عهده دارند. کارفرمایان برای اطمینان از ایمنی کارکنان و سازمان خود فرد واجد شرایطی را به عنوان مدیر ایمنی و بهداشت سازمان خود تعیین و به کار میگمارند تا برنامههای ایمنی را ایجاد و به کار بسته و از سوانح ناشی از کار جلوگیری کند
4-1 : اهدف اصلی ایمنی
هدف اصلی ایمنی، نگهداری و ارتقای سلامتی نیروی انسانی شاغل در سازمان است. کاربرد قوانین و مقررات ایمنی و حفاظت فنی ابزاری است برای دستیابی به هدف ایمنی، در ابعاد فنی، ایمنی تجهیزات و ماشینآلات نیز در نظر گرفته میشود زیرا همه عوامل تولید باید سالم باشند و بدون عیب و ایراد با هم و به طور هماهنگ کار کنند.
بنابراین تعریف ایمنی این است که تمامی فعالیتهایی که به نوعی باعث دور شدن کارکنان از خطر و یا دور شدن خطر از آنها شود، ایمنی نام دارد. از سوی دیگر دور شدن تأسیسات و منابع از خطر و یا دور شدن خطر از آنها، در محدود کاربرد ایمنی قرار دارد. ایمنی در طراحی، نصب، راهاندازی، سرویس و نگهداری، بهرهبرداری، بهینهسازی و در مجموع در تمامی فعالیتها نقش کاهندة خطر و افزایشدهندة راحتی، آسایش و اطمینان را به عهده دارد. ایمنی یکی از مشخصههای کیفیت محصول و یکی از مشخصههای ارزشی کالا و خدمات است و بدون گنجاندن ایمنی در محصول (کالا و خدمات) از زمان شروع به طراحی، نمیتوان سخنی از تضمین کیفیت و ضمانت محصول به میان آورد. ایمنی و کیفیت در حقیقت دو بال هستند که به محصول قدرت پرواز در آسمان بازاریابی را میدهد تا خود را به بازار هدف رسانده و ارزشمندی خود را ارایه کند. شرکتهای تولیدکننده در حال حاضر با نگرش به ابعاد مختلف برای تولید محصول، یکپارچگی عوامل را تحت یک مدیریت واحد و کارآمد مدنظر دارند و از آن به عنوان یکی از استراتژیهای مهم خود تلقی، اعلام و اجرا میکنند.
بهر صورت اجرای مقررات ایمنی در همه فعالیتها ضرورت قانونی دارد. برای فعالیتهای عادی روزمره مسایل ایمنی عمومی که عموم مردم با آنها سروکار دارند باید رعایت شود و در کارهای تخصصی و بیشتر صنعتی و مخاطرهآمیز باید مقررات ایمنی تخصصی و فنی رعایت شود. .(مجله تدبیر ،1382،شماره 142)
ایمنی تخصصی هم یکی دیگر از موارد است با توسعه صنعت و ساخت ماشینآلات صنعتی، تعداد مواردی که باید رعایت شود بیشتر و بیشتر میشود تا آنجا که هر دستگاهی ایمنی خاص خود را نیز دارد که پایایی تولید کالا یا خدمات به رعایت موارد ایمنی عمومی و تخصصی آن دستگاه بستگی دارد و در صورت عدم رعایت مقررات گفته شده امکان وقوع حادثه زیاد است. کار با موتورهای برقی، آسیبهای مواد، خطوط و تلمبهخانههای گازرسانی و نیازمند رعایت مقررات ایمنی فنی و تخصصی است و کسانی مجاز به کار با این دستگاهها و تجهیزات هستند که دوره آموزشی کار با دستگاه و دورة ایمنی کار با دستگاه را با موفقیت گذرانده باشند.
5-1فرضيات:
1-5-1فرضيه كلي :
بين فرهنگ ايمني و برنامه ریزی سازماني درشركتهای صنعتی رابطه معني داري وجود دارد
2-5-1 فرضيه جزئي :
بين اجزاي سيستم فرهنگ ايمني در شرکتهای صنعتی رابطه معنی داری وجود دارد .
6-1 مبانی نظری تحقيق
پيشگيري به مجموعه اقدامات ،فعاليت هاو رو ش هايي اطلاق ميشود كه باعث حذ ف و خشكاندن زمينه ها و متغيرهاي بروز حوادث وسوانح مي شوند.بحران هاي ناشي از حوادث تكنولوژيك مشتمل بر بحرانهاي ناشي از تخريب سازه ها، انواع حريق، سوانح حمل و نقل، انواع آلودگي هاي شيميايي و هس ت هاي، انفجار، پخش و نشت زوايد صنعتي و نفتي مي شوند.البته هم ه سوانح تكنولوژيك منجر به بحران نمي شوند فقط هنگامي كه تبعات يك حادثه وسيع باشد، اصطلاح بحران درباره آن به كار مي رود؛ احتمال وقوع بحران هاي تكنولوژيك همواره وجود دارد مگر اينكه با ارتقاء سيستم ايمني،كاهش داده شود. مديريت بحران عبارتست از مجموعه فعا ليت هاي اجرايي و تصميم گيري هاي مديريتي و سياسي،در مراحل گوناگون و كلية سطوح بحران، براي نجات،كاهش ضايعات و خسار ت ها، جلوگيري از وقفه زندگي و توليد و خدمات، حفظ ارتباطات، حفظ محيط زيست و بالاخره ترميم و بازسازي خرابي ها”نظام يكپارچه مديريت بحران ” است راتژي؛خاصي است كه در آژانس مديريت بحران فدرال آمريكا تنظيم شده و هدف آن اجراي مفاد “مديريت جامع بحران ” است.”سيستم فرماندهي حادثه ” ساختاري از دستورات يكپارچه و مجموع هاي از مسئوليت هاي تعريف شده بين سازماني را براي نهادهاي امدادگرتعريف مي كند.
سيستم مديريت بحران سيستمي است متشكل از برخي وزارتخانه ها،سازمان ها و نهادهاي دولتي ، عمومي، خصوصي و افراد؛ كه با هدف پيشگيري، كنترل، مديريت و احياء و بازسازي جامعه بحران زده؛ در قالب تشكيلات از پيش تعريف شده و با وظايف تفكيك شده ؛ فعاليت مي نمايند.
سازمان مديريت بحران را مي توان قلب تپنده سيستم مديريت بحران خواند . وظايف اين سازمان عبارتند از شناسايي، برنامه ريزي، سازماندهي، هماهنگي، كنترل ، اجرا و بالاخره اصلاح سيستم . اين سازمان بايد نقاط آسيب پذير ، عوامل و متغيرهاي موجد بحران را شناسايي نموده و با برنامه ريزي صحيح؛ نهاد هاي تشكيل دهنده سيستم مديريت بحران را براي انجام اقداماتي به منظور پيشگيري و كاهش خطرات، تشويق و ترغيب نمايد . سازمان مديريت بحران بايد ساختاري هماهنگ براي پيشگيري و مد يريت بحران طراحي كند؛ كه نقش و وظايف تمامي نهادهاي درگير در بحران در آن به خوبي تعريف شده باشد و به هنگام بروز بحران؛ اجراي فعاليت ها را در تمامي مراحل كنترل نموده و با استفاده از اطلاعات و تجارب حاصل شده، نسبت به اصلاح سيستم اقدام نمايد.(دعایی ،1374،ص27)
امروزه سازمان ها در محيط هايي متغير مجبور به فعاليت هستند . هرچند شرايط محيطي همواره در حال دگرگوني بوده است، ولي آنچه كه عصر كنوني را از ادوار قبلي متمايز مي كند سرعت، شدت و عمق تغيير و تحولات است. نياز به انطباق با محيط به منظور حفظ بقا ء؛ رشد و توسعه سازمان؛ نيازي اساسي است. زيرا در زمان هاي به سر مي بريم كه تغيير و تحولات محيطي عوامل تأثير گذاري بر كارايي و عملكرد سازمان بشمار مي روند. سازمان ها در صورتي كه نتوانند خود را با شرايط محيطي و عوامل متغير تأثير گذار بر فعاليتهاي آنان،سازگار نمايند، بي ترديد از گردونه رقا بتها حذف و يا به عضوي منفعل و غيرمؤثر كه بطور روزافزوني منابع و فرصتهاي خود را از دست مي دهند، تبديل خواهند شد.
اين تغيير و تحولات در حوزه مديريت شهري و علي الخصوص مديريت كلانشهرها؛ نمودي به مراتب پيچيده تر و ابعادي فزونتر يافته است؛ زيرا فضاي كلانشهرها برآيندي از تمامي فعاليت هايي است كه توسط مردم و سازمان ها؛ و تحت تأثير محيط طبيعي و جغرافيايي انجام مي شود. فضاي شهري علاوه بر تأثير پذيري از شرايط اقليمي و تهديدات ناشي از آن؛ از پيامدهاي پي شبيني نشده كنش اجتماعي و سازماني هدفمند؛ هم تأثير مي پذيرد؛ بنابر اين پر بي راه نيست اگر فضاي فعاليت مديريت شهري را يكي از پيچيده ترين فضاها بدانيم . سيستم مديريت بحران نيز كه متشكل از برخي وزارتخانه ها، سازمان ها و نهادهاي دولتي ، عمو مي ، خصوصي و افراد است؛ مجموعة پيچيد ه اي است كه درمحيطي غير ايستا فعاليت كرده و به نسبت سازمان هاي ديگر، با عوامل و متغير هايي به مراتب وسيع تر و پيچيده تر و در مواردي غير قابل پي شبيني تر؛ مواجه است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.