پایان نامه بررسي فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز پيش دانشگاهي شهر تهران در سال تحصيلي 87-86
1-1 مقدمه
با پيچيده تر شدن روز افزون جوامع امروزي رسالت سازمانها براي برآوردن انتظارات جوامع حساس تر و مهم تر مي شود. با توجه به حساسيت سازمان آموزش و پرورش براي دستيابي و اجراي موفقيت آميز هر فعاليت آموزشي افزون بر منابع مالي، وسايل و فناوري، وجود نيروي انساني سالم و متعهد، نقش اساسي را ايفا مي كند. به عبارت ديگر تعهد كاري و واكنش عاطفي فرد نسبت به كار و همچنين بالا بودن سلامت رواني ميزان توليد و قابليت كار را بالا مي برد. گرين هاو( 1974) ، به نقل از( محمدي 1385 )
نخستين بار فرويد نبرگر (1974 ) فرسودگي شغلي را تعريف كرده است. فرسودگي شغلي پديده اي عمومي و فراگير است كه از كنش متقابل فرد با محيط كار ناشي مي شود و نتيجه آن از دست دادن انگيزه، اشتياق، انرژي، و كاهش عملكرد در زندگي است. فرسودگي شغلي فقط به منزله خستگي و فشار ناشي از كار نيست، بلكه به سبك كلي زندگي فرد و ساعتهاي بيداري او نيز سرايت مي كند. هرشن سن و پاور( 1975 )، به نقل از( محمدي 1385 )
فرسودگي كاري در حقيقت آن نوع از فرسودگي رواني است كه با فشارهاي رواني يا استرسهاي مربوط به شغل و محيط كار توام گشته است. اين اختلال در ميان انواع مشاغل مدرسان و ياري دهنده هايي نظير مشاوران، مددكاران اجتماعي، پزشكان، پليس، پرستاران مشاهده شده و با محركهاي تنش زايي مانند داشتن مراجعان بيش از حد در يك زمان ، نداشتن وقت كافي و فقدان حمايت يا قدرداني مرتبط است.
با توجه بر اهميت فرسودگي شغلي در اين مقاله سعي بر آن است پديده فرسودگي شغلي تبيين و سپس مراحل ابتلا به آن مشخص شود. آنگاه در زمينه پيامدهاي روان شناختي و سازماني فرسودگي شغلي بحث و در پايان آزمون فرسودگي شغلي مربوط به معلمان اين مقطع به منظور سنجش و ا ندازه گيري اين پديده در بين دبيران زن مقطع پيش دانشگاهي شهر تهران انجام خواهد شد.
1- 2بيان مساله
اخيرا روشن شده است كه در بعضي مواقع معلمان دچار احساسي موسوم به فرسودگي شغلي مي شوند.فرسودگي شغلي موجب از كار افتادگي مي شود و اگر در مراحل اوليه آن شناخته شود به راحتي قابل درمان است.
براساس تحقيقات انجام شده كاركنان حرف خدمات اجتماعي از اولين كانديداهاي فرسودگي شغلي محسوب مي شوند. محققين اين مساله را ناشي از مواجهه هر روزه اين افراد با شرايط استرس و فقدان شرايط مثبت در محيط كار مي دانند، از اين رو پرستاران، معلمين، مشاوران، روان شناسان،مددكاران اجتماعي، افرادپليس و كاركنان سرويس هاي بهداشتي جزء افرادي هستند كه در معرض فرسودگي شغلي قرار مي گيرند. نيري( 1379) ، به نقل از( حسني 1381 )
شايان ذكر است كه دوره پيش دانشگاهي بواسطه اهميت آن،دوره حساسي هم براي دبيران و هم براي دانش آموزان است و اهميت آن به لحاظ فشار زماني، محتواي زياد، و آماده نمودن دانش آموزان براي كنكورمي باشد.
اگرچه دبيران در هر مقطع ممكن است فشارهاي رواني و جسماني ناشي از كار را تحمل نمايند امادوره پيش دانشگاهي بدليل شرايط خود ممكن است نشانه هاي بيشتري را بر دبيران اين دوره تحميل نمايد و در نتيجه موجب فرسودگي شغلي شود. بر اين اساس اين تحقيق بر آن است تا فرسودگي شغلي دبيران زن مقطع پيش دانشگاهي را در شهر تهران مورد بررسي قرار دهد و در صورت وجود چنين فشارهايي راههايي براي حل اين مساله ارائه دهد تا با برطرف نمودن شرايط مشكل زا بتوان محيط بهتري براي دبيران فراهم نمود تا وظايف خود را به خوبي انجام دهند.
1- 3 اهميت مساله
در جهان امروز توانمندي، قدرت اقتصادي و رفاه هر كشوري در گرو استفاده بهينه از امكانات، منابع و نيروي انساني آن كشور است.در اين راستا هر چه نيروي كار شايسته تر و كارآمد تر باشد پيشرفت و توفيق آن كشور در عرصه هاي گوناگون اقتصادي و اجتماعي بيشتر خواهد بود. قابل ذكر است، كار آمدي هر فرد به عواملي گوناگون مانند استعداد، هوش، انگيزش، كيفيت ابزار كار مورد استفاده، آموزش و تخصص مورد نياز، شرايط محيط كار، ملاحظات خستگي زدايي و ……بستگي دارد. اهميت شناخت شيوه هاي خستگي زدايي بدين منظور است كه با راهكارهاي مناسب بتوان از فرسودگي و خستگي بيشتر پيشگيري كرد و اين عارضه را در صورت بروز فرسودگي درمان نمود.
در بررسي اين عارضه فرسودگي بايد بر اين نكته آگاه بود كه خستگي همانا پيامد كار مداوم و يكنواخت است كه با استراحت آثار آن تدريجا از بين مي رود اما نشانه هاي بيماري فرسودگي شغلي متعدد است و نبايد اين نوع خستگي را با خستگي هاي معمولي و زودگذر اشتباه نمود.
يكي از مشكلات افراد مبتلا به فرسودگي ناشي از كار،اين است كه، ازناراحتي جسمي رنج
مي برند، قدرت آنان براي كار كردن كاهش مي يابد و بيشتر اوقات خسته و ناتوان هستند.
و نشانه هاي فيزيولوژيكي مانند سردردهاي مكرر، تهوع،اختلال در خوابيدن و تغيير عادات مربوط به غذا خوردن(مانند از دست دادن اشتها) دارند.
مشكل ديگر اين افراد فرسودگي هيجاني است.افسردگي، احساس درماندگي و نيز احساس به دام افتادن در كار و شغل خود، بخشي از مشكلات هيجاني آنهاست.افراد گرفتار خستگي شغلي غالبا دچار فرسودگي نگرشي نيز هستند.اين افراد نسبت به ديگران بد گمان مي شوند، اين تحليل در آنان ايجاد مي شود كه با ديگران بيشتر مانند يك شيء رفتار كند تا به عنوان يك انسان و ضمنا نسبت به آنان نيز نگرشي منفي پيدا مي كنند. افرادي كه دچار فرسودگي شغلي هستند اين تمايل را پيدا مي كنند كه خود يا شغلي كه به عهده دارند، سازمان محل كار خويش و يه طور كلي زندگي خود را بي اعتبار جلوه دهند، و اين احساس را پيدا مي كنند كه پيشرفت شخصي آنها كند است،و به اين نتيجه مي رسند كه در گذشته نيز قادر نبوده ا ند، پيشرفت شخصي زيادي داشته باشند و مي پندارند در آينده نيز پيشرفت نخواهند داشت.
براي فائق آمدن بر اين مشكلات بايد با استرس هاي رواني و فرسودگي شغلي مقابله كرد. اهميت پژوهش حاضر در اين است كه ابعاد مختلف فرسودگي شغلي را دربين دبيران مقطع پيش دانشگاهي شهر تهران روشن مي كند و سعي در ارائه راههايي براي كنار آمدن با آن دارد.
1-4 هدف كلي تحقيق
بررسي فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز پيش دانشگاهي دولتي شهر تهران در سال تحصيلي 87- 86 مي باشد.
1-4-1 اهداف جزئي تحقيق
– تعيين رابطه بين سن و فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز پيش دانشگاهي دولتي مي باشد.
– تعيين رابطه بين ميزان تحصيلات و فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز پيش دانشگاهي دولتي مي باشد.
– تعيين رابطه بين تعداد سالهاي تدريس و فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز دولتي پيش دانشگاهي مي باشد.
– تعيين رابطه بين تعداد سالهاي تدريس در پيش دانشگاهي و فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز دولتي پيش دانشگاهي مي باشد.
– تعيين رابطه بين نوع ماده درسي و فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز پيش دانشگاهي دولتي شهر تهران مي باشد .
1-5 سوالات تحقيق
– آيا تدريس در دوره پيش دانشگاهي موجب فرسودگي بيشتر مي شود ؟
– آيا بين سن و فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز پيش دانشگاهي دولتي شهر تهران ارتباط وجود دارد ؟
– آيا بين ميزان تحصيلات و فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز پيش دانشگاهي دولتي شهر تهران ارتباط وجود دارد ؟
– آيا بين تعداد سالهاي تدريس و فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز پيش دانشگاهي دولتي شهر تهران ارتباط وجود دارد ؟
– آيا بين تعداد سالهاي تدريس در دوره پيش دانشگاهي و فرسودگي شغلي دبيران زن مراكزپيش دانشگاهي دولتي شهر تهران ارتباط وجود دارد ؟
– آيا بين نوع ماده درسي و فرسودگي شغلي دبيران زن مراكز پيش دانشگاهي دولتي شهر تهران ارتباط وجود دارد؟
1-6 تعاريف متغيرها
1- معلم يا دبير: در اين تحقيق منظور فردي است كه در مراكز يا يك مركز پيش دانشگاهي دولتي دخترانه به تدريس يك يا چند ماده درسي به دانش آموزان مي پردازد. (شيرازي، 1378 ،ص11 )
2- مقطع پيش دانشگاهي : اين دوره كه به عنوان حلقه اتصال آموزش متوسطه و آموزش عالي به مدت يك سال تحصيلي در نظام جديد آموزش متوسطه پيش بيني شده است و به موارد زير مي پردازد :
_تعميق و گسترش آنچه كه دانش آموز در دوره سه ساله دبيرستان فرا گرفته است.
_آماده شدن براي ورود به دانشگاه
_تعميق آموزش دروس تخصصي دوره دبيرستان
_فراهم آوردن زمينه مناسب و آمادگي لازم جهت ادامه تحصيل در دوره هاي آموزش عالي
_هدايت دانش آموزان به دوره هاي آموزش عالي مطابق با استعداد و علاقه آنها
_فراهم آوردن زمينه مناسب براي شكوفايي خلاقيت و افزايش معرفت علمي و فرهنگي دانش آموزان. ( بروج و نديمي ،1377 ، ص 215 و230 )
3- تعريف فرسودگي شغلي[1]
فرسودگي شغلي كاهش قدرت سازگاري فرد با عوامل فشارزاست و سندرمي است مركب از خستگي جسمي و عاطفي كه منجر به ايجاد خود پنداري منفي در فرد، نگرش منفي نسبت به شغل، و فقدان احساس ارتباط با مراجعان به هنگام انجام وظيفه گردد. در تعريفي ديگر فرسودگي يك فرد نتيجه فشار كاري است كه منجر به سازگاري ناهنجار و اجراي كار نامرغوب مي شود . تانگ و ينگ( 1999) ،به نقل از( سانبول 2003) فرسودگي به عنوان يك تجربه روانشناسي منفي كه واكنش به استرس كاري مرتبط مي باشد تعريف شده است. دوتسچ (1984)، راتليف(1988) ، به نقل از( سانبول 2005 ) در تعريفي ديگر از پا درآمدن از رمق افتادن، از پاافتادگي، بي حالي ، سستي و رخوت متصدي شغل است. و نوعي پاسخ فرد به عوامل فشارزاي ميان فردي در محيط كار باشد كه طي آن تماس بيش از ظرفيت متصدي شغل با ديگران، باعث ايجاد تغييراتي در نگرشها و رفتار وي نسبت به آنان مي شود. (ساعتچي، 137، ص 216و217)
اين سندرم ممكن است فرد را به سوي انواع بيماريهاي رواني و جسماني سوق دهد و شامل مولفه هاي زير است: خستگي عاطفي، مسخ شخصيت، فقدان موفقيت فردي.
4- خستگي عاطفي:[2]
منظور از تحليل عاطفي و جود احساساتي است كه در آن شخص نيروهاي هيجان خود را از دست داده است و قادر به برقراري روابط عاطفي با ديگران نيست( گرگري ،1374،ص92 )، و احساساتي از عاطفي بودن در برخورد زياد با مردم است. (دميرل و توكتاميس و سزر 2005 )
5- مسخ شخصيت:[3]
اين مولفه به پاسخ هاي غير احساسي و خشن نسبت به مراجعان و همكاران مربوط است.افراد با سندرم فرسودگي احساسات منفي همراه با سرزنش ديگران را دارند ( گرگري ، 1374، ص 92)، و نگرش منفي يا واكنش بي عاطفه به طرف مردم است. (دميرل و توكتاميس و سزر 2005)
6- فقدان موفقيت فردي:[4]
اين افراد از تلاش هاي حرفه اي خود برداشتهاي منفي دارند،احساس مي كنند در شغل خودشان پيشرفتي ندارند و كار و تلاش و حرفه نتايج مثبت به همراه ندارد(گرگري ، 1374، ص92 )، و تنزل صلاحيت در دستيابي به موفقيت در كار با مردم است. ( دميرل و توكتاميس و سزر 2005 )
1-7 تعريف عمليا تي متغير ها
در اين تحقيق خستگي عاطفي به عنوان يكي از مولفه هاي فرسودگي با سوالات شماره ( 3، 9، 16، 12، 19،24، 13، 21، 14، 23 ) سنجيده مي شود.
مسخ شخصيت ، مولفه ديگر فرسودگي شغلي با سوالات شماره (20 ، 6 ، 7، 11، 17، 28، 22، 30 ) سنجيده مي شود .
فقدان موفقيت فردي ، مولفه ديگر فرسودگي شغلي با سوالات شماره ( 1، 2، 5 ، 8 ، 10، 4، 29، 18، 15، 25، 26، 27 ) سنجيده مي شود
[1] . Job burnout
[2] . Emotional exhausion
[3] . Depersonalization
[4] . Decreased personal accomplishment
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.