پایان نامه تعيين اثربخشي درمان نوروفيدبك در مقايسه با درمان دارويي در بيماران مبتلا به اختلال وسواس فكري- عملي
مقدمه
شناخت آن دسته از اختلال های روانی که تحت عنوان اختلال وسواس فکری- عملی مشخص می شوند توجه بسیاری از روانشناسان، روانپزشکان و پژوهندگان را به خود جلب کرده است. گفته می شود این اختلال طی تاریخ بشر همواره وجود داشته است و امروزه نسبت قابل ملاحظه ای از روان نژندها را به خود اختصاص داده است. شدت و استمرار این اختلال گاه به حدی می رسد که نیرو و کارایی فرد را کاملا پایین می برد و اثری فلج کننده در زندگی شخصی و اجتماعی بیمار بر جا می گذارد. اختلال وسواس فکری- عملی شامل دو بخش یعنی وسواس های فکری و وسواس های عملی است. شیوع کلی ( در طول زندگی) این اختلال را 2.5 درصد برآورد کرده اند (انجمن روانپزشکی امریکا، 2000). پژوهش ها نشان می دهد که میزان شیوع این اختلال در بسیاری از فرهنگهای گوناگون دنیا شبیه یکدیگرند. اگرچه اختلال وسواس معمولا در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع می شود اما ممکن است در دوران کودکی نیز آغاز شود. متوسط سن شروع مردان پایین تر از زنان یعنی سن 6 تا 15 سالگی برای مردان و بین 20 تا 29 سالگی برای زنان می باشد. در اکثر موارد شروع اختلال تدریجی است ولی در برخی موارد شروع حاد و ناگهانی ملاحظه شده است. در بیشتر افراد سیر اختلال به صورت افت و خیز مزمن همراه با تشدید نشانه هایی است که احتمالا با فشار روانی رابطه دارند ( همان منبع). با توجه به محدودیت های دارو درمانی و رفتار درمانی، به نظر می رسد نوروفیدبک به عنوان یک وجه درمانی جدید برای درمان وسواس باید مورد توجه قرار گیرد (هاموند،2003). نوروفیدبک راهبرد یادگیری برای اصلاح توانایی مغز است تا امواج مغزی ویژه ای تولید شود. در درمان با نوروفيدبک از الکتروانسفالوگراف به عنوان مقدمه اي براي کار درمان استفاده مي شود. به اين شکل که ابتدا الگوي امواج مغزي در اختلال مشخص مي گردد، سپس ميزان انحراف امواج از الگوي طبيعي تعيين مي شود که اين کار از طریق الکتروانسفالوگرافی کمی انجام مي گيرد. بعد با استفاده از نوروفيدبک در جهت باز گرداندن امواج به حالت طبيعي، آموزش بيمار در جهت کنترل امواج مغزي و در نتيجه رفع بيماري اقدام مي گردد. کاربرد اين درمان براي اختلالاتي مثل بيش فعالي- کمبود توجه، صرع، اضطراب و افسردگي و همچنين وسواس فکری- عملی تاييد گشته است (هاموند،2005).
بيان مسئله
اختلال وسواس فکري- عملي ( اختلال وسواس فکری- عملی )[1] يک اختلال اضطرابي بسيار ناتوان ساز است که معمولا به مثابه يک بيماري بد عللاج که نيازمند درمان مادام العمر است، در نظر گرفته مي شود. خصيصه اصلي اختلال وسواس فکري- عملي، وجود وسواس هاي فکري[2] يا عملي[3] مکرر و چنان شديد است که رنج و عذاب زيادي را به بار مي آورد. اين وسواس ها سبب اتلاف وقت مي شوند و اختلال قابل ملاحظه اي در روند معمولي و طبيعي زندگي، کارکرد شغلي، فعاليت هاي معمول اجتماعي، يا روابط فردي ايجاد مي کنند. بيمار مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی ممکن است فقط وسواس فکري، فقط وسواس عملي و يا هر دوي آنها را با هم داشته باشد (سادوک و سادوک،2003).
افکار وسواسي شامل تصاوير، افکار و تکانه هاي تکراري، ناخواسته، مزاحم و غيرفابل قبولي هستند که ذهن در برابرشان مقاوم است وکنترلشان مشکل مي باشد (راچمن[4]،1985 به نقل از کلارک[5]، 2004). محتواي افکارشان اغلب آزاردهنده و تنفر انگيز بوده و بر روي موضوعاتي مثل آلودگي، پرخاشگري، شک و ترديد، اعمال جنسي غيرقابل قبول، مذهب، نظم و ترتيب، تقارن و دقت متمرکز است. اعمال وسواسي يا اجبارها، اعمال رواني يا رفتارهاي کليشه اي و تکراري هستند که به طور معمول به منظور کاهش اضطراب يا پريشاني، در پاسخ به يک فکر وسواسي انجام مي شوند ( انجمن روانپزشکي امريکا، 2000). شستن، وارسي، منظم کردن (مرتب کردن اشيا به صورت متقارن)، انباشتن و تشريفات رواني مثل تکرار لغات و عبارات خرافي ويژه، رايج ترين اعمال وسواسي هستند (کلارک، 2004).
ميزان شيوع مادام العمر اختلال وسواس فکری- عملی درجمعيت کلي حدود 2 تا 3 درصد است. طبق تخمين برخي از پژوهشگران، اختلال وسواسي فکري- عملي در ده درصد از بيماران سر پايي مطبها و درمانگاههاي روانپزشکي يافت مي شود. با توجه به ارقام مذکور، اختلال وسواس فکری- عملی چهارمين بيماري روانپزشکي پس از فوبي، اختلالات مرتبط با مواد، و اختلال افسردگي عمده است (سادوک و سادوک،2003). در ميان بزرگسالان، احتمال ابتلاي مرد و زن به اين اختلال يکسان است ولي درميان نوجوانان، پسرها بيشتر از دخترها به اختلال وسواس فکری- عملی مبتلا مي شوند. ميانگين شروع بيماري حدود بيست سالگي است و البته در مردها مختصري پايين تر(حدود نوزده سالگي) ودر زنها کمي ديرتر(حدود بيست ودو سالگي) است. بزرگسالان جوان بين 18 تا 24 سالگي در بالاترين خطر ابتلا به اختلال وسواس فکری- عملی اند (کارنو و همکاران، 1988). استرس هاي زيادي براي اعضاي خانواده اي که با اختلال وسواس فکری- عملی شديد زندگي مي کنند، وجود دارد. اعضاي خانواده ممکن است هم با تلاش براي توقف نشانگان و هم با همکاري براي رفتار تشريفاتي بيمار، به طور مستقيم باعث گسترش بيماري شوند. انتقادات شديد ممکن است بر شدت نشانگان بيماري تاثير منفي داشته باشد و سطح اضطراب و افسردگي در اعضاي خانواده، نحوه پاسخگويي آنها به افکار و اعمال وسواسي بيمار را تحت تاثيرقرار دهد (امير، فرش من و فوآ،[6] 2000 ).
در صورتي که همايندي مادام العمر در نظر گرفته شود، درکمتر از 15% موارد تشخيص اختلال وسواس فکری- عملی خالص ديده مي شود ( براون و کمپبل[7] وهمکاران،2001؛ کارينو[8] وآندريوز،1996). با شروع دوره افکار وسواسي، و تا مادامي که دوره ادامه داشته باشد افراد در معرض خطر بالا براي ابتلا به اختلالات خلقي و اضطرابي ، خوردن و اختلالات تيک مي باشند (يوريورا – توبايز[9] وهمکاران،2000).
دنيز[10] و همکاران (2004) دريافتند که 60 تا 80% بيماران اختلال وسواس فکری- عملی، يک دوره افسردگي را در طول عمرشان تجربه مي کنند. و خطرخود کشي در مورد تمام بيماران مبتلا به اين اختلال مطرح است.
اختلال وسواس فکری- عملی در بچه ها و بزرگسالان اختلال شايعي است که در صورت عدم درمان مزمن خواهد شد (لوين[11] وهمکاران،2005 به نقل از استروچ،[12]2007).
درمطالعات کاملا نظارت شده معلوم گشته است که با دارو درماني، رفتار درماني يا ترکيب اين دو، از علائم بيماران مبتلا به اختلال وسواسي فکري – عملي به نحو موثر و چشم گيري کاسته مي شود. کلومي پرامين اولين دارويي بود که اداره مواد غذايي و دارويي (FDA)[13] براي درمان اختلال وسواس فکری- عملی تاييد کرد ( سادوک و سادوک ،2003) . نتيجه يک فرا تحليل اخير (آکرمن و گرين لند[14]،2002) از 25 مطالعه دارويي اين بود که موثرترين درمان دارويي اختلال وسواس فکری- عملی (کلومي پرايمين) در مقياس يل- براون، به طور متوسط اثر درماني اش، 64/10 با انحراف استاندارد بهبودي 33/1 مي باشد. در مطالعات فلوکستين (پروزاک) ميانگين بهبودي بر اساس مقياس يل- براون، فقط 4/5 بود. با اين حال، دارو درماني با کلومي پرامين داراي عوارض جانبي زيادي همچون خشکي دهان، تاري ديد، يبوست، تعريق، رخوت، سرگيجه و انزال زودرس مي باشد (هاموند[15]، 2003). و هر چه مصرف داروي کلومي پرامين بيشتر ادامه يابد، ميزان بهبودي کمتر است ( آکرمن و گرين لند، 2002). از ساير درمان هاي موثر براي اختلال وسواس فکری- عملی، مهاركننده هاي اختصاصي بازجذب سروتونين[16] مي باشد كه شامل فلئوكستين، سرترالين، پاروكستين، فلووكسامين و سيتالوپرام مي باشد. فلوكستين، سرترالين، پاروكستين، فلووكسامين در افراد بالاي 18سال مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی، به كار مي روند. همچنين، مصرف فلووكسامين و سرترالين در درمان اختلال وسواس فکری- عملی كودكان (سن 6 تا 17 سالگي) تاييد شده است )سادوك و سادوك،2003). اين طبقه از داروها نيز داراي عوارض گوارشي، سردرد، كژكاري جنسي، اضطراب و بي خوابي است.
[1]– Obsessive – Compulsive disorder
[2]– Obsession
[3]– Compulsion
[4]– Rachman
[5]– Clark
[6]– Amir, Freshman, & Foa
[7]– Brown & Campbell
[8]– Carino
[9]– Yoryra- Tobias
[10]– Denys
[11]– Lewin
[12]– Stroch
[13]– Food and Drug Administration.
[14]– Ackerman & Greenland
[16] – Selective Seretonin Reuptake Inhibitory
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.