پایان نامه بررسي تاثير تماشاي تلويزيون ماهوارهاي فارسي زبان بر پایبندی زنان به هويت فرهنگي
فهرست محتوا
چکیده:
باتوجه به گسترش روز افزون استفاده از شبکههای تلویزیون ماهوارهای در ایران، این پژوهش بر آن بوده است تا تأثیر برخورداری و مواجهه با شبکههای فارسی زبان تلویزیون ماهوارهای را بر پایبندی به هویت فرهنگی زنان 15 تا 49 ساله تهرانی بررسی کند. روش تحقیق انتخاب شده، روش پیمایشی مقطعی بوده است و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه کتبی بوده که مقیاس پایبندی به هویت فرهنگی در آن استاندارد بوده است. حجم نمونه برای اطمینان 400 نفر انتخاب شده که براساس روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای در شهر تهران انتخاب شدهاند. تحلیل یافتههای تحقیق نشان داده است که بیش از 82 درصد از زنان مورد مطالعه از شبکههای تلویزیونی برخوردار هستند و میزان مواجهه با آن در مقیاس صفر تا صد برابر با 50.64 بوده است. میانگین پایبندی به هویت فرهنگی نیز در همین مقیاس برابر با 62.55 بوده است و میانگین بعد ذهنی آن به میزان 10 درصد بیشتر از هویت فرهنگ عینی بوده است. نتایج تحقیق نشان داده است که کسانی که از ماهواره برخوردارند و از آن استفاده میکنند نسبت به دیگران پایبندی بسیار کمتری به هویت فرهنگی ایرانی دارند. تحلیل چند متغیره نشان داده است که به ترتیب میزان رضایت از ماهواره، مواجهه با آن و اعتماد به برنامههای ماهواره باعث تضعیف هویت فرهنگی زنان میشوند درحالی که محتوای آگاهی بخش و علمی و خبری باعث تقویت هویت فرهنگی میشود. این درحالی است که تأثیر محتوای تفریحی – ارزشی، سن، تحصیلات و پایگاه اجتماعی-اقتصادی بر هویت فرهنگی معنی دار نبوده است.
کلمات کلیدی: هویت، هویت فرهنگی، تلویزیون ماهوارهای، خشنودی، اعتماد به رسانه، زنان.
فهرست مطالب
- فصل اول: کلیات پژوهش… 1
- 1-1-مقدمه. 2
- 1- 2- بیان مسأله. 4
- 1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش…. 6
- 1-4-هدف پژوهش: 7
- 1-4-1- هدف اصلی.. 7
- 1-4-2- اهداف فرعی.. 7
- 1-5-سوالات پژوهش: 8
- 1-6- فرضیه های تحقیق: 8
- فصل دوم: ادبیات تحقیق.. 10
- 2-1- مقدمه. 11
- 2-2- پیشینه تحقیق: 12
- 2-2-1- مطالعات داخلی.. 12
- 2-2-2- مطالعات خارجی: 12
- 2-3- بخش دوم: چیستی و مفهوم هویت… 21
- 2-3-1-چیستی هویت… 21
- 2-3-2-انواع و سطوح هویت: 28
- 2-3-2-1-هویت فردی.. 29
- 2-3-2-2-هویت جمعی یا اجتماعی.. 31
- 2-3-3-بررسی سیر تحول مفهوم هویت در بستر تحول تاریخی آن (پیشمدرن – مدرن- پستمدرن). 36
- 2-3-3-1- هویت پیشمدرن.. 37
- 2-3-3-2- هویت مدرن.. 37
- 2-3-3-3-هویت پست مدرن.. 38
- 2-3-4-ابعاد هویت… 39
- 2-4-بخش سوم: فرهنگ و هویت فرهنگی.. 42
- 2-4-1- مفهوم فرهنگ و هویت فرهنگی.. 42
- 2-4-2-هویت فرهنگی ایرانیان.. 44
- 2-4-3-مؤلف ههای هویت فرهنگی ایرانیان.. 45
- 2-4-3-1-مؤلفه های پیشامدرن یا سنتی.. 46
- 2-4-3-2- منبع دوم هویت ایرانی.. 51
- 2-4-3-3- مؤلفههای مدرن.. 56
- 2-4-4-ویژگیهای فرهنگ ایرانی.. 61
- 2-4-4-1- دینی بودن ایران.. 61
- 2-4-4-2- جهانی شدن فرهنگ ایرانی.. 62
- 2-4-4-3- نو خواهی ایرانیان.. 62
- 2-4-4-4- خانواده مداری.. 62
- 2-4-5- تاریخ و حافظة فرهنگی.. 62
- 2-4-6- جغرافیای فرهنگی.. 64
- 2-5- بخش چهارم: رویکردهای نظری هویت(تئوریهای هویت). 68
- 2-5-1- نظریۀ کنش متقابل نمادین.. 68
- 2-5-2- ریچارد جنگینز و دیالکتیک درونی – بیرونی هویت… 69
- 2-5-3- آنتونی گیدنز و هویت بازاندیشانه. 71
- 2-5-4- تئوری هویت تاجفل )شناختی– احساسی – رفتاری). 72
- 2-7- بخش پنجم: چیستی رسانه ها و اثرات آنها 74
- 2-7-1- تعریف رسانههای جمعی و کارکردهای آن.. 74
- 2-6-2-مصرف رسانهای.. 79
- 2-6-3- سرمایه فرهنگی.. 81
- 2-6-4- تلویزیونهای ماهواره ای.. 84
- 2-6-5- سنخ شناسی تلویزیونهای ماهوارهای در ایران.. 88
- 2-6-6- تلویزیونهای ماهواره ای و ارزشها 89
- 2-6-7- نظریهها و دیدگاهها راجع به تأثیر رسانهها برارزشها و باورهای انسان.. 90
- 2-6-7-1- نظریه جرج گربنر(کاشت) 91
- 2-6-7-2- نظریه آنتونی گیدنز(تئوری ساخت) 94
- 2-6-7-3- نظریه استفاده و خشنودی.. 97
- 2-6-7-4- نظریه لرنر. 99
- 2-6-7-5- ژان بوردریار (نظریة فراواقعیت و وانمایی) 100
- 2-6-7-6- دانیل بورشتاین و گی دبور: تصور و نمایش… 103
- 2-6-7-7- جامعۀ شبکهای مانوئل کاستلز. 105
- 2-6-7-8- نظریۀ فمینیستیِ رسانه: رسانه و جنسیت، خیال پردازیهای تولید شدۀ جمعی به وسیلۀ زنان.. 107
- 2-6-7-9- پیربوردیو: نظریۀ منش و میدان.. 108
- 2-6-7-10- جنسیت مخاطب: 111
- 2-7- بخش ششم: رسانه ها و هویت سازی.. 113
- 2-7-1- برساختن هویت… 115
- 2-7-2-اجتماعات فرهنگی عصر اطلاعات… 118
- 2-7-3- نگرش خوشبینانه و بدبینانه به رسانه ها 121
- 2-8- بخش هفتم: جمعبندی چارچوب مفهومی تحقیق: 126
- 2-8-3- فرضیه های تحقیق.. 130
- فصل سوم: روش شناسی.. 132
- 3ـ1ـ مقدمه: 133
- 3-2- تعریف مفاهیم.. 133
- 3-2-1- متغیرهای مستقل.. 134
- 3-2-1-1- پایگاه اجتماعی – اقتصادی.. 134
- 3-2-1-2- برخورداری از ماهواره 134
- 3-2-1-3- میزان استفاده (مواجهه) از تلویزیون های ماهواره ای.. 135
- 3-2-1-4- نوع محتوای مورد استفاده از تلویزیون های ماهواره ای.. 135
- 3-2-1-5- میزان خشنودی (رضایت) از تلویزیون های ماهواره ای.. 136
- 3-2-1-6- اعتماد به تلویزیون های ماهواره ای.. 136
- 3-2-2- متغیر وابسته (پایبندی به هویت فرهنگی). 137
- 3-3- روش تحقیق.. 142
- 3-4- قلمرو زمانی و مکانی تحقیق: 142
- 3-5- واحد مشاهده و واحد تحلیل.. 142
- 3-6- ابزارهای مورد استفاده در گردآوری اطلاعات: 142
- 3-7- جامعه آماری.. 143
- 3-8- نمونه آماری و تعیین حجم نمونه. 143
- 3-9- شیوه نمونهگیری: 143
- 3-10- آزمون مقدماتی و اعتبار و روایی.. 144
- 3-11- ابزارها، روشها و تکنیکهای آماری مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل دادهها 145
- 3-12-جمعبندی.. 145
- فصل چهارم: یافته های تحقیق.. 146
- 4-1- مقدمه. 147
- 4-2-1-یافته های تحلیل تک متغیره. 147
- 4-2-1-1-تحلیل توصیفی متغیرهای زمینه ای.. 147
- 4-2-1-2-تحلیل توصیفی متغیرهای اصلی تحقیق.. 162
- 4-2-2-یافته های تحلیل دو متغیره. 178
- 4-2-2-1- رابطه بین متغیرهای زمینه ای و هویت فرهنگی.. 178
- 4-2-2-2- رابطه بین متغیرهای مستقل و پایبندی به هویت فرهنگی.. 184
- 4-3- یافته های تحلیل چند متغیره. 189
- 4-3-1- تحلیل رگرسیون چندگانه. 189
- 4-3-2- تحلیل مسیر. 191
- فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری.. 192
- 5-1- مقدمه. 193
- 5-2- نتیجه گیری.. 193
- 5-2-1- نتیجه گیری تجربی.. 193
- 5-2-2- نتیجه گیری نظری.. 198
- 5-3- پیشنهادات پژوهش…. 199
- 5-3-1- پیشنهادات اجرایی.. 199
- 5-3-2- پیشنهادات پژوهشی.. 201
- منابع: 204
- ضمیمه – پرسشنامه. 212
- چکیده لاتین.. 212
فصل اول: کلیات پژوهش
1-1-مقدمه
تا دهههای قرن نوزدهم، ضرورت و توجه به مسائلی از جمله فرهنگ، هویتفرهنگی، انگارهسازی، نماد و ازاین دست مفاهیمی که امروزه به عنوان یک ضرورت کلیه جوامع به آن توجه خاصی مبذول داشتهاند، مطرح نبود. اندیشمندان علوم متفاوت در خصوص زمینههای مختلف از جمله فرهنگ، هویت، زیباییشناختی و ازاین دست مفاهیم سخن به میان نیاورده بودند، از دهههای پایانی قرن بیستم جهان شکل تازهای به خود گرفت؛این شکل تازه تنها به دلیلایجاد تحولات پرشتاب علمی تکنولوژیک نبوده، بلکه با ظهور رسانههای همگانی مانند تلویزیون در دهه 1948 و سپس ماهواره در سطح جهانی، تفکر و توجه در مورد مسائلی چون فرهنگ (بومی، ملی، مذهبی)، هویت (فردی، جمعی، اجتماعی، ملی، بومی، منطقهای، فرهنگی، دینی و…)، به عنوان بسترهایی قابل نفوذ مورد بررسی اندیشمندان قرار گرفت و با شناخت اثرات و پدیدههای ناشی از تکنولوژی و ابزارهای نوین آن بر فرد و اجتماع جهان، اندیشمندان عرصه علوم جامعهشناسی، اجتماعی و روانشناسی نظریهها و فرضیههای مختلفی در باب رسانههای جمعی و تاثیرات آن بر مخاطبان برایایجاد تغییر در ارزشها، سلیقهها، رفتارها و در نهایت فرهنگ جوامع بشری مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. کشورهای غربی در رأس آنایالاتمتحدهآمریکا که همیشه به دنبال برتریطلبی و خودکامگی بوده؛ درپی براندازی حاکمیتهای مخالف خود خصوصاً برای سلطه بر جوامع در حال توسعه و بهرهمندی هر چه بیشتر از منابع طبیعی و امکاناتاین کشورها در جهتایجاد رفاه و تأمین مواد اولیه جوامع صنعتی خود «نظریه جریان آزاد اطلاعات» را در ماده نوزدهم اعلامیه جهانی حقوق بشر به تصویب رساند، تا ازاین طریق مداخلهگری خود را از طریق ابزارهای ارتباطی مستحکمتر نماید.
کنفرانس بینالمللی سازمان ملل متحد درباره آزادی اطلاعات که در ماههای مارس و آوریل 1948 در ژنو برگزار گردید و اعلامیه جهانی حقوق بشر در مجمع عمومی ملل متحد در دهم ماه دسامبر همان سال به تصویب رسید، بر اساس ماده 19این اعلامیه درباره آزادی اطلاعات، نظم بینالمللی حاکم بر ارتباطات جهانی، بر مبنای جریان آزاد اطلاعات گذاشته شد (شکرخواه، 1372: 9)، لذا نظریه «جریان آزاد اطلاعات» تحت لوای دسترسی همگان به اطلاعات و اخبار و آزادی بیان اهرمی در دستایالاتمتحده بهمنظور بهرهگیری از رسانههای عمومی گردید.
براساس برهان هربرت شیلر[1] استاد ارتباطات دانشگاه کالیفرنیا، هنگامی که کشورهای درحال توسعه به نظامی تجاری پخش تلویزیونی روی میآورند، در یک فرایند دگرگونی و وابستگی فرهنگی نیز وارد میشوند که در آن ارزشهای مصرفگرایی بر انگیزهها و موجبات سنتی و الگوهای دیگر شکلگیری ارزش غلبه یافته، آنها را خنثی میکند (تامپسون، 1380: 205).
در گذشته، نفوذ فرهنگهای خارجی به علت بعد مسافت و موانع مختلف جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به کندی صورت میگرفت. از دهه 1990 نفوذ فرهنگی سرعت گرفت. تا جایی که در عصر حاضر انهدام جمعی فرهنگها را تجربه میکنیم؛ مارشال مک لوهان[2] استاد مرکز مطالعات رسانهای تورنتو، که سیاره زمین به صورت یک دهکده جهانی یعنی به صورت یک جهان بدون مرز در خواهد آمد، اظهار میدارد که اثرات فرهنگی با سهولت و سرعت در سطح جهان اشاعه خواهد یافت و حالت متمرکز پذیرش فرهنگ خارجی را که حاصل تحمیل اصولی نفوذ بیگانه بر فرهنگهای بومی آسیبپذیر است، به وجود خواهد آورد (به نقل از اپادورائی: 1998).
آنچه در حال حاضر قابل درک است، پرتاب اولین قمر مصنوعی به فضا توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق در چهارم اکتبر 1957، عصری را در روابط بین المللی گشود که در عرض کمتر از نیم قرن جهان را به دهکدهای کوچک مبدل ساخت. بطوریکه در عصر حاضر تأثیر تکنولوژی و ابزارهای آن (رسانههای جمعی)، چنان بر بستر جوامع گسترانیده گردیده که گویی تمام جهان در داخل توری از تارهای عنکبوتی محصور گردیده و دهکده جهانی مارشال مک لوهان شکل گرفته است. اگر تصور کنیم که شبکههای ماهوارهای در تمامی پهنه آسمان ارتباطات را مانند تار عنکبوت به سراسر کرات متصل نمودهاند، بخوبی میتوان تصور نمود که تمامی انسانها چگونه تحت تأثیر این ارتباطات و جریان ارسال امواج دیجیتالی قرار گرفتهاند؛ بطوریکه میتوانند در یک مدت زمان کوتاه اطلاعات وسیعی را در سطح گستردهای از جهان که میتوان به مغز متفکر جهان ترسیم نمود، ارسال دارند و آنی بر شیوههای زندگی و سلیقههای عمومی جوامع تأثیر بگذارند. از سوی دیگر اگر به محوریت زن در خانواده و در جامعه توجه داشته باشیم، با تکیه بر علوم روانشناسی و جامعهشناسی مبرهن است که در طول تاریخ زنان همیشه مظهر زیبایی، طراوت، احساس از خودگذشتگی و… بودهاند و این خصلتذاتی جنی است زن میباشد و لذا نیاز به نوجویی و نیاز به نو شدن، زیبا جلوه نمودن؛ یکی از مظاهر اساسی تثبیت شخصیت فرهنگی و اجتماعی فردی زنان است که به اشکال گوناگون مانند شیوههای لباس پوشیدن و طرز آرایش و طرز رفتار بروز میکند. زنان در مسیر شکل گرفتن شخصیت خود به دنبال الگوهایی هستند که آنان را هر چه بیشتر به سلیقه و ذات درونیشان و نیازهای روحی و روانی نهفته در آنان نزدیک کند. دراین میان نهادهای اجتماعی جامعه ما نه تنها نتوانستند نقشی فعال و اثر بخش در شکلدهی به الگوهای زنان در پوشش و شکلدهی به شخصیت آنان داشته باشند بلکه با عملکرد ناقص خود موجبات گرایش زنان را به الگوهای غربی دامن زدند. رواج و گسترش رسانههای جمعی فراگیر و اثربخشی مانند ویدئو، اینترنت و ماهواره و… نیز بهاین جریان دامن زدند و باعث به انفعال کشیده شدن رسانههایملی کشور گردیدند. لذا ضرورت مطالعه و بررسی و توجه به مسائلی چون فرهنگ و هویت زنان بخوبی روشن است. با توجه و اهمیت هویت فرهنگی زنان، باید دید رسانهها و مخصوصاً رسانه فراملی شبکههای ماهوارهای چه نقشی درهویت و هویت فرهنگی زنان ایرانی دارند
1- 2- بیان مسأله
موضوع پژوهش حاضر تلویزیون ماهوارهای و هویت فرهنگی است. هویت فرهنگی یکی از بخشهای مهم هویت ملی هر کشوری است. در کنفرانس جهانی در باره سیاستهای فرهنگی که در سال 1982 در مکزیکوسیتی برگزارشد، هویتفرهنگی را هسته مرکزی شخصیت فردی و جمعی قلمداد میکند که به مثابه اصولی حیاتی زیربنای بیشتر تصمیمهای معتبر، رفتار، اعمال و فرایندهایی است که یک جامعه را در دستیابی به توسعه توانا میسازد؛ در عیناینکه ویژگیهای خود را حفظ میکند (سلیمی، 1379: 30). هویت فرهنگی از مؤلفههایی چون ملت، قلمرو جغرافیای سیاسی، زبان و دین تشکیل شده است (روح الامینی، 1379: 28). آنتادیوپ انسانشناس سنگالی براین باور است که هویتفرهنگی یک جامعه به سه عامل تاریخی، زبانی، روانشناختی بستگی دارد، با از بین رفتن هر کدام از آنها هویتفرهنگی ناقص میشود (آنتادیوپ، 1361: 5). مانوئل کاستلز[3]جامعه شناس اسپانیایی معتقد است که هویت سرچشمة معنا و تجربه برای مردم است (کاستلز، 1380: 22-29). برداشت کاستلز از اصطلاح هویت، در صورتی که سخن از کنشگران اجتماعی باشد، عبارت است از فرایند معناسازی بر اساس یک ویژگی فرهنگی یا مجموعه بههم پیوستهای از ویژگیهای فرهنگی که بر منابع دیگر اولویت داده میشود، برای هر فرد خاص یا برای کنشگر جمعی ممکن است که چندین هویت وجود داشته باشد. ساختن هویت همواره در بستر روابط قدرت انجام میگیرد. باید بین سه صورت و منشأ ساختن هویت تمایز قائل شد کهاین سه صورت عبارتند از: هویت مشروعیتبخش، هویت مقاومت و هویت برنامهدار. هویت فرهنگی به معنی میزان تعلق عاطفی و وفاداری مردم به دین، مذهب، مناسک، آداب و رسوم، نمادها، و میراث فرهنگی است؛ میراث فرهنگی شامل: اعیاد، سنتها، عرفها، اسطورهها، فلکلور، زبان و مناسک فرهنگی است (کاستلز، همان).
هویت فرهنگی بوسیله عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی بازتولید و بازنمایی و بازتعریف میشود و همزمان بهوسیلهاین عوامل نیز مورد هجمه قرار میگیرد. یکی از عوامل فرهنگی مهم در تأثیرگذاری بر هویتفرهنگی رسانهها هستند. رسانهها به تیغ دولبه شباهت دارند، هم میتوانند هویت فرهنگی را تقویت کنند و هم موجب گسست فرهنگی گردند. براساس مطالعات صورت گرفته از سوی نگارنده، مؤلفههای فرهنگیایرانیان را میتوان در 5 حوزه تقسیمبندی نمود: زبان (نوشتاری و گفتاری)، دیانت (دین و مذهب)، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه فرهنگی (میراث مادی، و میراث معنوی)، نظام اجتماعی (نظامی آموزشی، نظام خانواده، نظام اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و حقوقی).
در جامعه اطلاعاتی کنونی رسانههای فراگیری همچون تلویزیون ماهوارهای به یکی از منابع تولید، بازتولید و توزیع معرفت تبدیل شدهاند، بطوریکه شناخت تصویر و درک نسلهای کنونی را از محیط و پدیدههای پیرامونی شکل میدهند. در بسیاری از موارد این رسانههای نوین به دلیل حضور فراگیرشان جایگزین نهاد خانواده، آموزش و پرورش و دیگر نهادهای جامعهپذیری شدهاند و بهعنوان منبع و مرجع اصلی دریافت ارزشها و هویتفرهنگی نسلها در آمدهاند. امروز تلویزیون با کمک فناوری ماهواره با گذشتن از مرزهای ملی یک کشور قادر به پخش و انتشار ارزشها و عناصر فرهنگی یک جامعه در میان جوامع دیگر است. خاصیت فراملی تلویزیونماهوارهای باعث شده است که تغییرات و تحولات هویتی در بیشتر کشورهای جهان با شتاب زیادی همراه شود. برای نمونه نتایج تحقیق رونالد اینگلهارت[4] جامعه شناس ارزشها در دانشگاه میشیگان، در سال 2000 با عنوان «مطالعه ارزشهای جهانی» نشان داد که تغییرات بزرگی بر ارزشها، هویتفرهنگی وسبک زندگی مردم جهان رخ داده است کهاین تغییرات ناشی از نقش فناوریهای نوین ارتباطات و اطلاعات و رسانههای فراملی بوده است. بدینترتیب میتوان اذعان کرد که تغییرات سریع در فناوریهای ارتباطات و اطلاعات و اهمیت نقش رسانهها در زندگی شخصی و گروهی افراد جامعه، نتایج مختلفی را در پیداشته؛ که یکی از آنها تغییر هویتفرهنگی و ایجاد تفاوتهای فرهنگی بین افراد یک جامعه و ترویج ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی فرهنگهای دیگر در فرهنگهای بومی شده است. برای مثال: در تحقیق یوسفی (1381: 114) آمده است لباسهای متحدالشکل جوانان، گوش دادن به موسیقی پاپ، مدگرایی و نظایر آن از نمودهای تأثیر تلویزیون ماهوارهای بر تغییر رفتار و هویتفرهنگی نسلهای کنونی و عدم پایبندی آنان به ارزشهای فرهنگی خود است. علاوه بر این، تلویزیون ماهوارهای موجب گردیده که مخاطبان مختلفی مانند نوجوانان، جوانان و میانسالان دیدگاهها، باورها و جهانبینی مشترکی پیدا کنند و یکسانسازی هویت فرهنگی را مطابق ارزشهای فرهنگی داخل محتوای رسانهها (پیامهای تولید کنندگان)ایجاد نمایند.
در سالهای اخیر در جامعه ایران علاوه بر شبکههای تلویزیون داخلی، کانالهای تلویزیون ماهوارهای ضریب نفوذ و گسترش بالایی پیدا کردهاند. بخش عمده مخاطبان تلویزیونماهوارهای زنانایرانی هستند که در طول شبانهروز در معرضاین رسانه قرار دارند. در این راستا پژوهش حاضر درصدد است به مطالعه تأثیر استفاده از تلویزیون ماهوارهای بر هویت فرهنگی زنان ایرانی و ابعاد مختلف آن بپردازد. و سؤال اصلی تحقیق این خواهد بود که استفاده از محتوای تلویزیون ماهوارهای فارسی زبان چه تاثیری بر پایبندی به هویت فرهنگی ایرانی داشته و بر چه جنبههایی از هویت فرهنگی زنان تأثیر گذاشته است؟
1-3- ضرورت و اهمیت پژوهش
در عصر ارتباطات و اطلاعات تکنولوژی و ابزارهای فنی آن، که مهمترین آن تلویزیون ماهوارهای و اینترنت میباشد؛ موجب گشته تا گسترۀعمومی که در قهوهخانهها و مجامع عمومی صورت میپذیرفت و تبادل افکار و عقاید از تعقل افراد نشأت میگرفت، راهی آسان و بیدردسر را پیش گیرد و آن تأثیرپذیری از محیط و اجتماع بدون تحمل فشار تعقل است. از آنجائیکه گسترۀ جهان و جامعۀبینالملل در سیطرۀ شبکههای تارعنکبوتی رسانههای جمعی واقع گردیده؛ لذا این تأثیر امروزه بهراحتی با در معرض قرارگرفتن محتوای برنامههای شبکههای ماهواهای صورت میپذیرد.
امروزه ابرقدرتهایی که رسانههای جمعی را مدیریت میکنند با بررسی و شناخت دقیق از فشارساختاری موجود در جوامع در حال توسعه میتوانند برای ایجاد تعارض در درون جوامع و انتقال مفاهیم و فرهنگ مصرفی خود با استفاده از محتوای برنامههای شبکههایماهوارهای فارسی زبان سود برند. براین اساس با طراحی و برنامهریزی دقیق برنامههایی را از کانالهای مختلف بصورت شبانهروزی در سطح وسیع پخش مینمایند که حامل ارزشهایی مطلق و همگانیپسند باشد تا بهراحتی با کسب تأئید و توجه مخاطبان در لوای آن فرهنگ و مفاهیم مورد نظر خویش را انتقال دهد. با عمومی شدن و فراگیر شدن ماهوارهها و برنامههای شبکههای ماهوارهای فارسی زبان سبکزندگی، هویتفردی، اجتماعی، رفتارها و عادات، ارزشها و در نهایت هویتِفرهنگی بومی هر منطقه در مدتزمان طولانی و در سکوت روند «هویتی خاموش» طی میشود تا «هویت فرهنگی جدید» در جنبشهای اجتماعی بروز کند.
بنابراین قطعاً در عصر گسترش و عمومی شدن ماهوارهها، مسائل اجتماعی جدیدی بوجود خواهد آمد. عادات، رفتارها و ارزشها که بنیادهای سبکزندگی را تشکیل میدهند، سازنده هویت شخصی افراد هستند. از سویدیگر به دلیل کارکردهای اجتماعی رسانههایجمعی (و دراین بین ماهواره)، نقش رسانهها در نشاندادن و به تصویرکشیدن سبکزندگی بر همگان آشکار و واضح است و تأثیرگذاری رسانههایجمعی بر عقاید، ارزشها و رفتارها، موضوع بسیاری از تحقیقات ارتباطی در نیم قرن اخیر بوده است.
یکی از مسائل مهمی که در فرهنگ اقتصادزده و مادی غرب بسیار اهمیت دارد، تولید افراطی و مصرف افراطی است. افراط در مصرف که خود به صورت یک هدف در آمده باعث کشاندن افراد بهاین فراگرد شده و با اعمال فشار، آنها را دچار انواع تنگناها کرده است (کازنو، 1365: 169). به دنبال این وضعیت، روحیه مصرف گرایی بر روحیه قناعت در میان ملل جهان سوم نیز غلبه پیدا کرده است.این دوگانگی را مردم این کشورها چگونه حل خواهند کرد؟ به قول رابرت مرتون[5] جامعه شناس امریکایی «این تعارض در “هدف” و”وسیله” چه سرانجامی خواهد داشت؟»(به نقل از ریتزر، 1376) و البته نباید فراموش کرد که ما در آستانه ورود به “عصر دانایی سرشته با توانایی” هستیم و حامل دانایی سرشته با توانایی زنان هستند، و باید باور داشت که زنان ستون محکم تغییر، توسعه و پیشرفتهای اجتماعی هستند و از بستر خانواده و محور اصلی آن زن است که میتوان خانوادهای سالم داشت و بدنبال آن این توجه و ایجاد سلامت فکری و رفتاری نیز پایبندی آنان به فرهنگی بومی میتواند در حفظ امنیت و ثبات خانوادگی و در سطح وسیع و ملی کشور سودآورترین سرمایهگذاری در اقتصاد ملی به حسابآید.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.