پایان نامه بررسي زندگي و آثار ادبي ابن سكّيت دورقي اهوازي
فهرست محتوا
مقدمه
ابویوسف یعقوب بن اسحاق سکیت یکی از بزرگان ادبیات عرب در عصر و زمان خویش بود. خانوادهٔ وی که از اهالی دورق «شاد گان امروزی» بودند، به عراق مهاجرت نمودند. ابن سکیت و پدرش در بغداد مشغول علم آموزی بودند و همزمان معلم کودکان آنها در درب القنطره بغداد بودند. ابن سکیت در علوم مختلف مانند علم لغت، نحو، شعر و روایت و حتی گیاه شناسی (علم نبات) به درجات والایی رسید. وحتی شاگردانی در تمام علوم آن زمان تربیت نمود، که در فصل جداگانهای به آنها پرداختهایم.
در کتابهای مختلف تاریخی شیعه و اهل سنّت، موّرخین وی را عالمی بزرگ در علوم گوناگون زمان خویش دانستهاند. وی که از بزرگترین و برجستهترین اساتید زمان خویش بهره میبرد که هم اکنون هم پس از قرنها مورد استناد ادیبان عرب میباشند، مانند: علی بن حمزه بن عبداله بن عثمان معروف به کسائی، اسحاق بن مرار ابوعمروشیبانی، ابوزکریاء یحیی بن زیاد فرّاء دیلمی، علی بن حازم، کنیهاش ابوالحسن بغدادی که غلام کسائی بود، علی بن مغیره (أثرم)، محمد بن مستنیر (قُطرُب)، ابن اعرابی، أصمعی و… . که در فصول آتی به تفصیل دربارهٔ آنها بحث خواهیم کرد. و معروفترین شاگردان ابن سکیت احمد بن داوود بن ونند معروف به ابو حنیفهٔ دینوری میباشد. و دیگر شاگردان سکیت ابو سعید سُکری و ابوطالب المفضّل بن سلامه و … می باشندکه در فصل جداگانهای به بررسی زندگی و آثارشان خواهیم پرداخت.
بدون تردید، چیزی که باعث جاودانگی نام ابن سکیت شده است، تنها مقام علمی و دانش او نبوده است. بلکه درک و شعور باطنی والای او نسبت به ائمه زمان خویش و انجام مسؤولیت بزرگی که از سوی دو امام بزرگوار زمان وی بر عهدهاش گذاشته بودند، وبا توجه به اینکه تربیت یافته مکتب اهل بیت بود. در زمانهای که ظلم و ستم خلفای عباسی موجب استمرار مظلومیت شیعیان شده بود. در زمان متوکل به اوج خود رسید و اکثر شیعیان تقیه مینمودند. (مکلّف به تقیه بودند)
بالاخره ابن سکیت که در آن عصر پر تلاطم و دیکتاتوری خلفاء عباسی زندگی میکرد، تاب تحمل نیاورد و با توجه به اینکه همهٔ مورخین اتفاق نظر دارند، که وی با وجود داشتن مقام علمی و جایگاه
مناسب در دربار خلافت عباسی، گرایش علوی و شیعی داشت به نظر میرسد که متوکل با نقشهٔ قبلی و با تحریک حسودان و دشمنان ابن سکیت این سؤال را از او پرسید. البته شایدانتظار چنین جواب دندان شکنی را نداشت. وبا وجود اینکه میدانست عاقبت این حرف چیست ولی لحظهای درنگ نکرد چون حرف حقّی بود که به نظر ابن سکیت به قیمت جانش میارزید. و با وجودی که خودش اعتقاد داشت وگفته بودکه: جوانمرد از لغزش پایش آسیب جدی نمی بیندولی از لغزش زبانش ممکن است جانش را بدهد «یصاب الفتی من عثرة بلسانه و…» ولی اینجاهدف بیشتر از جانش میارزید و آن چنان برایش مقدس بود که تا پای جان بر سر اعتقاد و ایمان راسخش میماند و با صدای بلند میگوید: «إن قنبراً غلام علی بن ابیطالب خیر منهما و من ابیهما و…»
البته شهادت ابن سکیت، تنها ظلمی نبود که بر این دانشمند بزرگوارشیعی واردشد بلکه به خاطر اظهار محبتش به اهل بیت (علیهم السلام) ومقام و جایگاه علمی او بسیاری از معاصرانش برای خوشایندی بنی عباس و یا حسادت وبه دست آوردن مقام و دلایل دیگر کوشیدهاند که ارزش و اعتبار این شخصیت و قدر و منزلت آثار او را بر دیگران پوشیده نگه دارند. به مانند دیگر علماء شیعه که تهمتهای ناروائی به آنها زدهاند، ولی چون برای ابن سکیت هیچ بهانهای نداشتند. سعی در مخفی نگه داشتن ارزش علمی آثارش داشتهاند.
ولی همین آثار اندکی که از ابن سکیت به جای ماندهاند، گویای این واقعیت هستند که هیچ گاه خورشید زیر ابر نمیماند و این آثار ابن سکیت را عالمی بزرگ در علوم زمان خویش معرفی میکنند. و این خواستهٔ خدای بزرگ است که در قرآن میفرماید «یرفع الله الذین ءامنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات … (سورهٔ مجادله آیهٔ 11)» و این بدان معناست که خداوند خود مقام و منزلت علمی و ادبی وی را بلند مرتبه و عالی قرار داد به خاطرحقانیت وی و دفاع جانانهاش از اهل بیت علیهم السلام.
همان گونه که بیان شد، مهمترین چیزی که برای ما مسلمانان و به ویژه تشیع ارزش دارد، وجود شخصیتهایی است که مانند ابویوسف یعقوب بن اسحاق سکیت در مقابل نا حق سر فرود نیاوردند و با عزت و سربلندی و ولایت پذیری تمام در برابر دستگاه جور و ستم بنی عباس عمر جاودان یافتند، و تعدادشان کم نیست. زیرا الگوی آنان مولا و مقتدایشان امام حسین (ع) هم در برابر ظلم و ستم ایستاد
مقـدمــه…………………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. 3 وبا این که میدانست با وجود یاران اندکی که دارد شهید میشود، شهادت را به جان خرید و نوای «هل من ناصر ینصرنی» ایشان در تاریخ طنین انداز شد. و تا همیشه ایام به ما آموخت که زندگی با ذلت ارزشی ندارد و مرگ با عزّت بسیار با ارزشتر از آن است.
دانشمندان بزرگوار شیعه با وجود زندگی سراسر علم و دانش اندوزیشان و با وجود اینکه زندگی و حیات آنها به تربیت شاگردان بزرگی چون خودشان میانجامید. وبا وجودشان نهال دین هرروز پربارتر میشد، ولی به پیروی از اهل بیت (ع) و امامان عصر خویش مانند اصحاب و یاران امام حسین (ع) در کربلا ء، با خون خویش درخت نوپای اسلام را آبیاری نمودند.
یکی از این جان برکفان و سربداران ولایت، یعقوب بن اسحاق سکیت بود که نزد دو امام بزرگوار شیعه ابو جعفر حضرت امام جواد (ع) و حضرت ابوالحسن امام هادی (ع) بسیار مقرّب بود، و از یاران نزدیک ایشان بودند. و در زمان ستمکارترین خلیفههای عباسی، به کسب معرفت از این ائمه بزرگوار و انتشار فرهنگ شیعه و دفاع از حقانیت آن پرداخت.
ابن سکیت به رسم آن زمان وبه دستورائمه زمان خویش تقیه مینمود، ولی عشق و ارادت به مکتب اهل بیت (ع) و ولایت آنچنان در وجود ایشان بود که هیچ گاه نمیتوانست جایگاه رفیع امیر المؤمنین علی (ع) و فرزندان بزرگوارش را از یاد ببرد و با وجود موقعیت ویژه ای که در دربار متوکل داشت ولی دیگر تاب و تحمل نیاورد وبا به خطر انداختن جان خویش سخن حق را به زبان آورد که در تمامی کتابهای تاریخ نوشته شدو اراده و محبت ایشان به اهل بیت به همگان آشکار شد. ومانند دیگر اصحاب بزرگوار ائمه جان خویش را حداقل چیزی میدانست، که در راستای آشکار شدن حق و نابودی باطل از دست بدهد.
ابن سکیت همواره در زندگیاش علی (ع) را میدید و عشق پنهان او و فرزندانش را در سینه داشت و در حقیقت او را بایدیک معلم مکتب ولایت و به قول جناب استاد دکتر شکیب انصاری در مقالهای که در کنگره ابن سکیت[1]بیان داشت ابن سکیت را باید شهید محبّت اهل بیت نامید.
او که در بهترین شرایط آن زمان زندگی میکرد، سختترین راه را انتخاب کرد تا عشق و ارادت خود را به مکتب اهل بیت (ع) و ولایت ثابت نماید و زنگ هشداری برای آنان که در خواب غفلت بودند باشند. البته به گواه تاریخ این شخصیتهای بزرگوار هر چند جان خویش را از دست میدهند. ولی بررسی زندگی و آثار ادبی ابن سکیت دورقی اهوازی……………………………………………………………………………………. 4 برای ادامهٔ حیات دینشان و آشکار شدن حقایق در تاریخ جاودانه میشوند. و تا سالیان سال دربارهٔ آنها سخنها گفته میشود ویادشان همواره یاد آور حقانیت مکتب ولایت و اهل بیت (ع) میباشد. ابن سکیت علاوه برآنچه گفته شد، از پیشگامان نهضت گردآوری دیوانها و آثار پراکندهٔ بسیاری از شاعران کهن، از جملهٔ آنان: امرؤالقیس، زهیربن ابی سلمی، نابغه ذبیانی، اعشی، عنترة بن
شداد، طرفة بن عبد و عمروبن کلثوم؛ که از ذخایر گران بهای ادبیات عرب محسوب میشوند. و بیشتر آنها از اصحاب معلقات بودند. در فهرست ابن ندیم 30 شاعر قدیم را یادآور شده که دیوانهایشان را ابن سکیت گردآوری کرده و یا آنها را شرح نموده است.[2]
این ادیب گرانقدر، علاوه بر گردآوری آثار به شرح و تفسیر برخی از آنها نیز میپرداخت، کمتر دیوانی را میتوان یافت که ابن سکیت آن را روایت (شفاهی یا کتبی) یا شرح و تفسیر نکرده باشد.
این دانشمند بزرگ شیعه تمامی ذخایر گران بهای یادشده را از خطر نابودی نجات داد و بدین وسیله ادبیات عرب را تا قرنها وام دار خویش ساخت. بی تردید ابن سکیت، در مقایسه با همگنانش، در این عرصه از بیشترین سهم برخوردار است.[3]
ابن سکیت و بزرگانی چون دِعبل خزاعی، حسین بن سعید اهوازی و علی بن مهزیار وظیفهٔ علمی، دینی و جانی خود را برای حفظ ارزشهای والای دین اسلام و مکتب راستین اهل بیت علیهم السلام ادا نمودند.
بررسی زندگی و آثار ادبی ابن سکیت دورقی اهوازی…………………………………………………………………………………………………….. 5
الف – طرح مسأله
- ابن سکیت که بود؟
- آثار ادبی و لغوی و نحوی ابن سکیت
- دورق در کجا واقع شده؟
- چرا ابن سکیت به دربار متوکل خلیفهٔ مغرور عباسی رفت؟
- ارتباط ابن سکیت با ائمهٔ زمان خویش چگونه بود.
- علت شهادت ابن سکیت چه بود؟
ب- ضرورت بحث
- ناشناخته بودن این دانشمند بزرگ شیعه (ابن سکیت دورقی اهوازی) در میان شیعیان و دوستداران اهل بیت (ع)
- شناخت بیشتر از زندگی و آثار ابن سکیت، که این دانشمند بزرگوار، جان خویش را فدای محبّت مولای متقیان علی (ع) و فرزندان بزرگوارش که همان اهل بیت پیامبر (ص) هستند، نمود.
- بررسی دلایل شهادت ابن سکیت به دست متوکل عباسی
ج- روش تحقیق
- روش تحقیق اینجانب در این پایان نامه، توصیفی و تحلیلی میباشد و هم چنین استفاده از منابع کتابخانهای از قبیل کتب تاریخی ادبیات عربی به زبانهای فارسی و عربی و استفاده از سایتهای اینترنتی که در منابع پایانی آخر پایان نامه به تفصیل بیان شده است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.