پایان نامه تهيه نقشه هايي جديد براي حركت در درياهاي ناشناخته
مقدمه:
پاسخگويي به اين تقاضاها به منزله ارائه اطلاعات بسيار زيادي به رقبا خواهد بود.به نظر نمي رسد كه كسي اين پرسش را كرده باشد كه آيا اصولاً اين امكان و احتمال حتي به صورت ضعيف وجود دارد كه بتوان اطلاعات مفيدي از اين نوع ارائه نمود و آيا كنترل لازم در مورد هزينه هاي مربوط به تحقيق و توسعه مي تواند عملاً منجر به نوآوري گردد.
تقاضاهاي مطرح شده در اين بررسي بيان كننده نگراني عمومي در اين مورد بود كه چه پيش خواهد آمد.در وراي اين نگراني ، اين تصور نيز نهفته است كه ممكن است ما كاملاً بدانيم كه چه پيش خواهد آمد و بدين شكل ميزان بازگشت سرمايه و خطرات آن را محاسبه نماييم.تصوري كه مورد ترديد هيچ يك از افراد درگير در اين مسئله نبوده است.
تصورات ديگر عبارتند از آنكه فرايند نوآوري را مي توان از بالا كنترل نمود و نيز خط مرز سود و زيان بايد مورد توجه و عنايت خاص باشد.تمامي كساني كه در اين مباحثه شركت نموده اند نقشه اي كهنه و قديمي را دنبال مي نمايند.مسيري آشنا به سوي پايداري و اعتقاد راسخ بر اينكه اين مسير درست است.اما آيا واقعاً چنين است؟
تهيه نقشه هايي جديد براي حركت در درياهاي ناشناخته
مشكلي كه در مورد نقشه ها و طرحهاي استاندارد و اصول ناوبري سنتي وجود دارد اين است كه از آنها تنها مي توان در شناسايي مسيرهاي شناخته شده اي كه قبلاً توسط ديگران طي گرديده است استفاده نمود.به عبارت ديگر اين نقشه ها و اصول تنها براي اداره امور معلوم مي تواند مورد استفاده قرار گيرد.تنها تحت شرايط آشنا و شناخته شده است كه يك ناخداي كشتي مي تواند مقصد خود را در آن تعيين نمايد.تنها تحت چنين شرايطي است كه دنباله روي كوركورانه از فرماندهان براي اعضاي گروه معني و مفهوم مي دهد.لكن هنگاميكه منطقه و مسير جديد باشد ديگر نقشه قديمي ارزشي نخواهد داشت.اطلاعات و اعتقادات كهنه و قديمي براي وظايفي كه امروزه مديران با آنها رودرويند ديگر خالي از فايده است و اينجاست كه مفهوم مديريت ناشناخته ها شكل مي گيرد.
در تعريف ، اصول استراتژيك بديع سازمان را به سوي دريايي از ناشناخته ها هدايت مي نمايد چرا كه اعتقاد بر اين است كه هيچ كس از مقصد يك سازمان نوآور در آينده آگاهي ندارد.مديران سازمان همچنانكه به پيش مي روند ، بايد بيافرينند ،خلق نمايند ، ابداع كنند و مقصد خود را كشف نمايند.اگر قبول كنيم كه هيچكس نمي داند سازمان به كجا مي رود ، آنگاه هيچكس هم نمي تواند مسئول و فرمانده تلقي گردد.در عوض مديران بايد شرايطي را به وجود آورند كه در آن ، رفتار سازماني كنترل گردد حتي اگر كسي مستقيماً اين كار را انجام ندهد ، اگر مديران نمي توانند بدانند كه سازمان به كجا مي رود و يا آنكه فلسفه و خط مشي فعاليت كاري صحيح و مناسب براي آينده كدام است ، پس نبايد به امور همساني همچون «گروه يكپارچه» و يا «فرهنگ مشترك» كه حتي اخيراً خيلي تبليغ شده ، معتقد باشند.برعكس ، آنها بايد همه چيز را مورد سوال و ترديد قرار داده و از طريق بحث و برخورد عقايد نظريات نويني ايجاد نمايند.آنان بايد به جاي صرف اتكا به قوا و منابع انساني موجود و تنها سعي در تطبيق خود با محيط بازارهاي موجود ، درصدد توسعه منابع انساني جديد باشند و لااقل تا حدودي سعي نمايند تا محيط و شرايط جديد به وجود آورند.بايد همچنانكه به پيش مي روند اصول ناوبري دنياي ناشناخته هاي خود را توسعه داده و نقشه ها و طرحهاي نويني را ترسيم و تهيه نمايند.به منظور نيل به اين هدف مديران بايد برداشت ذهني قديمي مربوط به ثبات را كنار گذاشته و آرايش ذهني جديدي را به وجود آورند كه نقش مثبت ناپايدار و ناشناخته بودن برنامه هاي بلند مدت آينده را بشناسد.
مثالي از اين نوع سفر نوآورانه و بديع را مي توان در مقاله ديگري در كنار مقاله قبلي در همان روز با عنوان «شركت سوني به سوي هدف نشانه رفته است،» مشاهده كرد.
هدف مورد بحث در اينجا كسب موفقيت براي محصول الكترونيكي جديدي به نام ديتاديسك من[1] يا سيستم اطلاعات شخصي قابل حمل است.اين ديسك من دستگاهي است كه به راحتي در كف دست جا مي گيرد.در اين دستگاه مي توان از ديسكهايي حاوي كتب ، فرهنگهاي لغت ،دروس زبانهاي خارجي ، راهنماي مسافرتها ،بازيهاي كامپيوتري و ديگر اطلاعات استفاده نمود.اين دستگاه شامل صفحه نمايشگر كريستال است و با صدا و موسيقي نيز همراه است.در آينده نزديك ديسك من انسان را قادر خواهد ساخت تا بتواند در كيف دستي و يا جيب خود كتابخانه مورد علاقه خود را حمل نمايد.انسان به كمك اين دستگاه مي تواند در عرض چند ثانيه به قسمتهاي مختلف كتابهاي فراواني دسترسي داشته باشد.
در حال حاضر شركت سوني در ژاپن ماهانه بيست هزار دستگاه ديسك من يا به عبارت ديگر سيستم اطلاعات شخصي توليد مي كند.در نوامبر 1991 شركت سوني اين محصول جديد را در بازارهاي آلمان و ايالات متحده نيز عرضه كرد.در بهار 1992 اين دستگاه به بازارهاي انگلستان ، فرانسه و اسپانيا نيز راه يافت.
سوني چگونه اين محصول را ساخت؟ درسال 1988 يوشي تاكايوكي تا[2] ، كه مسئوليت ساخت دستگاه تك ديسك 8 سانتي متري را در شركت سوني بر عهده داشت ، ناچار به قبول شكست در ارائه اين محصول به بازار شد ، زيرا عرضه اين دستگاه به بازار در مقابل رقبا بسيار دير انجام گرفته بود.اما نااميد نشد و به فكر كاربرد ديگري براي اين دستگاه افتاد ، و بالاخره اين فكر به ذهن اش رسيد كه از اين دستگاه به عنوان قلب يك سيستم اطلاعات شخصي استفاده نمايد.يوكي تا سپس حمايت همكاران خود را در توسعه اين فكر جلب نمود.آنها از ناشران خواستند كه مطالب مرجع را بر روي ديسك ها قرار دهند ، و از طرفي از نويسندگان نرم افزار خواستند تا برنامه هايي را براي سازماندهي و اصلاح اطلاعات تهيه نمايند.آنها شروع به مهيا ساختن سيستم توزيعي نمودند كه هم فروشگاههاي كتاب و هم فروشگاههاي لوازم الكترونيكي را ترغيب به فروش اين محصول جديد نمود.
در طول اين مدت ، اين محصول حتي در شركت سوني نيز موضوعي سري و محرمانه تلقي مي گرديد.اين امر به آن دليل بود كه راز تازگي و نو بودن محصول حفظ گرديده و رقبا از مسئله بي خبر نگهداشته شوند.از طرفي فرهنگ سازماني حاكم ،افراد را تشويق مي كرد كه تا جايي كه بتوانند هر ايده اي را بر اساس طرح و نقشه خود و بدون كمك ديگري ارائه نمايند.
زماني كه تاريخ عرضه اين محصول يعني اول ژانويه 1990 فرا رسيد ، لازم بود كه آقاي نوريواوگا[3] ، مدير اجرايي شركت سوني ، از جريان مطلع شود.وي نه تنها از اين فكر حمايت نمود بلكه طرحي اصلاحي نيز پيشنهاد كرد كه موجب بهبود محصول گرديد هرچند اين كار باعث شد تا عرضه محصول به بازار شش ماه به تعويق افتد.در ابتدا شركت سوني انتظار فروش تعداد 5 هزار دستگاه را در ماه داشت ،اما آنها 8 هزار دستگاه فروختند ،و اكنون در حال توليد 20 هزار دستگاه درماه اند.يوكي تا به همراه بقيه از چنين نتيجه اي اظهار تعجب فراوان نمود.او به همراه همكارانش معتقدند كه هيچكس نمي داند كه چگونه اين محصول در آينده توسعه خواهد يافت.اين نمونه نكات مهمي را نشان مي دهد.اول آنكه مديريت رده بالاي سوني نه مديريت توليد دستگاه ديسك من را بر عهده داشتند ، و نه چنين انتظاري از آنها مي رفت.در واقع آنها تنها هنگامي كه اين محصول آماده توليد نهايي شده بود ، از جريان مطلع گرديدند.مديران غربي در اين موارد به جز اظهار حيرت و تعجب عكس العمل ديگري از خود نشان نمي دهند.مديران غربي اگرچه مي دانند كه هرگاه به كاركنان آزادي عمل بيشتري داده شود ممكن است براي ارائه ايده هاي نو انگيزه بيشتري پيدا كنند، لكن معتقدند كه كنترل يك سازمان با اين رفتار مغايرت دارد.بايد خاطر نشان ساخت كه رفتار يوكي تا و همكاران او به صورتي خودكار كنترل شده و داراي حالت و كيفيتي خود سازمانده بوده است.
كنترل خود سازمانده شامل گروه خاصي از پديده هاست.اين نوع كنترل ، زماني پديدار مي گردد كه تعامل و گفتگوهاي متقابل بين اعضاي يك گروه ، به رغم فقدان يك سلسله مراتب رسمي در ميان آن گروه و يا عدم قدرت از خارج ، ايجاد رفتاري مرتبط و وابسته مي نمايد.گروه هاي غير رسمي و شبكه مديران درون يك سازمان به وضوح شكل مي گيرند و خود را از طريق فرايندهاي سازمانده رهبري و هدايت مي نمايند.هيچ قدرت مركزي شبكه ارتباطات و اتحاد غير رسمي اي را كه در سازمان ايجاد مي گردد سازماندهي نمي نمايد ، ولي در عين حال اين شبكه مي تواند به طريقي كنترل شده رفتار نموده و جز حياتي و مهم سيستم كنترل سازمان محسوب گردد.بسياري از مديران هنوز به اين نظريه خو نگرفته اند كه يك سيستم ، يا به عبارت ديگر يك سلسله تعاملات و رفتارهاي متقابل ، مي تواند خود پايايي و خودمانايي داشته باشند ، در روش نوين تفكر- در مورد مديريتي كه در اين كتاب مطرح گرديده- از اهميت خاصي برخوردار است.در اين كتاب بارها به اين سيستمها اشاره مي شود.به ويژه در فصل سه ، چهار ، و هفت.
دوم آنكه ، توجه داشته باشيد كه پيش بيني ميزان موفقيت محصول ياد شده در بين كليه كساني كه در توسعه و توليد ديسك من درگير بودند نادرست بود.آنها واقعاً نمي دانستند كه اين محصول با موفقيت روبرو خواهد گرديد ، و يا آنكه ميزان فروش آن چقدر خواهد بود.اكنون نيز به صراحت اذعان مي دارند كه درباره موفقيت آينده اين محصول چيزي نمي دانند.آنها با ناشناخته ها مواجه بودند و هنوز هم با ناشناخته ها مواجه هستند.
[1] – Datadiscman
[2] – Yoshitaka Ukita
[3] – Norio Ohga
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.