پایان نامه ررسي رابطه بین میزان استفاده از چند رسانه اي ها و جذب دانش آموزان به مشارکت در فعاليت هاي پرورشي
چکیده :
هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه بین میزان استفاده از چند رسانه اي ها و جذب دانش آموزان به مشارکت در فعاليت هاي پرورشي است. جامعه آماري اين پژوهش کليه دانش آموزان پسر مقطع راهنمايي بخش اشکنان هستند به تعداد 231 نفر، که در سال تحصيلي 92-91 درکليه مدارس اعم از دولتي، غير انتفاعي، نمونه دولتي، شاهد و هيئت امنايي مشغول به تحصيل بوده اند. تعداد30 نفر به عنوان نمونه آماري با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي از تمامي مدارس راهنمايي انتخاب شدند. براي جمع آوري اطلاعات از دو پرسش نامه به شیوه ی محقق ساخته شامل: پرسش نامه اول که با 18 سوال به بررسي ميزان استفاده دانش آموزان از چند رسانه اي پرداخته است و پرسشنامه دوم که شامل: 50 سوال بسته پاسخ که ميزان گرايش و فعاليت دانش آموزان را در امور پرورشي و فوق برنامه مورد سنجش قرار مي دهد. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از روش هاي آمار ی از جمله درصد و میانگین انجام شده است. نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داد ها نشان می دهد که بين ميزان استفاده چند رسانه اي ها با جذب دانش آموزان به مشارکت در ترويج و توسعه تعاوني ها ،مشارکت در شوراي دانش آموزي، گرايش به پژوهش و مطالعه، مشارکت در فعاليت هاي فرهنگي و هنري ، مشارکت در برگزاري مراسم آغازين، ايام الله و مناسبت ها، فعاليت هاي گروهي، اردوها، بازديد ها و گردشگري، فعاليت هاي ترويج و توسعه نماز رابطه ی معني دار وجود دارد. ديگر نتايج مبین آن است که بين ميزان کاربرد چند رسانه اي ها توسط مربيان و جذب دانش آموزان به مشارکت در فعاليت هاي پرورشي رابطه ی معني داري وجود ندارد.
کلید واژگان: مشارکت، والدین، انجمن اولیاء و مربیان ، آموزش و پرورش ، تعلیم و تربیت، شورا
مقدمه:
دانشآموزان در مدرسه عناصری زنده و پویا هستند و در تحققیافتن اهداف آموزش و پرورش نقش دارند.مشارکت دانشآموزان دورهء متوسطه در امور مدرسه با توجه به ویژگیها و خصایص شخصیتی نوجوانان در این دورهء سنی اهمیت دارد.در این مرحله از رشد فیزیکی و فکری،استفاده از وجود دانشآموزان در امور مدرسه در افزایش اعتماد بهنفس،ارضای غرور جوانی و سایر ویژگیهای شخصیتی آنان تأثیر میگذارد.برای جلب مشارکت دانشآموزان در امور مختلف مدرسه،مسؤولان مدارس باید به حساسیت رفتاری آنان توجه کنند.ترغیب دانشآموزان با روشهای مناسب به مشارکت در امور آموزشی و پرورشی مدرسه،نه تنها در پیشبرد اهداف آموزش و پرورش تأثیر مثبت میگذارد بلکه در مشارکتجویی بعدی آنان در صحنههای مختلف جامعه نیز تأثیر خواهد گذاشت.
مشاركت از نظر لغوي به معناي (( با هم شريك شدن در انجام كار يا شركت كردن با هم)) است و در اصطلاح ، مداخله افراد در فرايند تصميم گيري، اجرا و ارزيابي برنامه ها يا فعاليت هاي مختلف تعريف شده است.
مطالعه سير تحول زندگي انسان حاكي از آن است كه از اولين روزهاي زندگي ، بشر به ضرورت و اهميت بهره گيري از توان فكري و فيزيكي همنوعان و شريك شدن در سرمايه هاي مادي و معنوي آن ها ، پي برده و فعاليت هاي او هميشه حالت گروهي و جمعي داشته است ، به گونه اي كه برخي از جامعه شناسان ، جمع گرايي و نياز به گروهي زيستن انسان را جزيي از سرشت او قلمداد كرده اند.
(( به نظر مي رسد همگرايي فكري و علمي انسان ها در آغاز هزاره سوم تاريخ جهان كه تحولات و دگرگوني هاي عميق در ابعاد مختلف فرهنگي ، سياسي ، اقتصادي و فناوري با شتاب تصاعدي و تحت عنوان جهاني شدن آغاز گرديده است ،ضرورت اجتناب ناپذيري يافته است: ماهيت پيچيده و شتاب تحولات در جامعه جهاني به گونه اي خواهد بود كه سرعت فزاينده اين نو شدن نسبت به دهه هاي قبل قابل مقايسه نيست. اين شتاب تصاعدي نه فقط در تغيير ابزار و فناوري ، بلكه حتي در نگرش و بينش انسان نسبت به خود و جهان پيرامونش ، رخ خواهد داد و سبب پيدايي تحولات تازه اي در تمامي نظام هاي اجتماعي از جمله نظام تعليم و تربيت مي شود. حال سوال اين است كه آيا نهادهاي تربيتي كشور ما، از جمله مدرسه و خانواده ، براي مواجهه با تحولات پيچيده ، پرشتاب و عميق قرن حاضر آمادگي لازم را دارند؟
يكي از راهبردهاي اصولي براي مقابله نظام آموزشي با چالشهاي احتمالي جهاني شدن ، باز تعريف اهداف، طراحي و تدوين مجدد برنامه ها با نگرش سيستماتيك است، به گونه اي كه از يك طرف پاسخ گوي نيازهاي واقعي آموزشي، علمي،اخلاقي،فرهنگي و مهارتي دانش آموزان كشور باشد و از طرف ديگر،ساختاري انعطاف پذير، آينده نگر، جامع و كامل داشته باشد كه مبتني بر غني ترين وجوه فرهنگ بومي كشور باشد.
يكي از سازو كارهاي ضروري در برنامه هاي سيستمي،برنامه جامع جلب و جذب مشاركت والدين در فرآيند تصميم گيري، اجرا، ارزشيابي و اصلاح فعاليت ها و برنامه هاي نظام آموزشي كشور است.
از تشكيل اولين انجمن خانه و مدرسه در سال 1326، بيش از نيم قرن مي گذرد و گزارش هاي پراكنده رسمي و غير رسمي كه گاه در رسانه هاي نوشتاري به چاپ مي رسد و گاه در سخنرانيها شنيده مي شود، همه مبين سودمندي و اثر بخشي و اثر بخشي مشاركت و مداخله والدين در فرايند رسمي تعليم و تربيت بوده است ، به نحوي كه والدين بخشي از بار سنگين تعليم و تربيت فرزندان جامعه خود را ، فروتنانه، بردوش كشيده اند. اما هنوز پس از گذشت بيش از نيم قرن از تشكيل انجمن اوليا و مربيان و نزديك يك قرن از تاسيس مدارس دولتي به شكل رسمي، اين تشكل مردمي، جايگاه واقعي خود را نه در نظام آموزشي و نه در فرهنگ عمومي جامعه بازنيافته است.
در هر اجتماع علمي سازمانهايي وجود دارند كه براي تقويت آن اجتماع علمي نقشهاي متعددي را ايفا ميكنند. تربيت دانش آموزان ابتدايي كه در آغاز ورود به اجتماع بزرگ انسانها هستند از حساسيت ويژه اي برخوردار است.
دراین دوره که بعنوان اساس دوره هاي بالاتر آموزشي است، دانش آموزان تجربياتی کسب می کنند كه درصورتیکه مرتبط با هم ودر ارتباط با مسايل شخصي واجتماعي باشد، برانگيزاننده، سودمند وموثر خواهد بود ويادگيري مادام العمررا به همراه خواهد داشت. يكي از فعاليت هايي كه به اهداف اين دوره ياري مي رساند، فعاليت هاي گروهي است.(شیرازی ،1373)
با عنايت به رويكردهاي جديد آموزش وپرورش نظير مديريت مبتني بر مشاركت ومناسبات انساني، تمركز زدايي ومدرسه محوري در نظام آموزش وپرورش، جلب مشاركت عملي وحضور فعال دانش آموزان در فرايند تصميم سازي وتصميم گيري وامور اجرايي مدرسه بيش از پيش مورد توجه قرار گرفته است. در بند 7 اصل شوراي دانش آموزي آمده است كه :
« در مدارس به عنوان آموزش عملي وبراي پرورش روحيه همكاري وتعاون وهمفكري وسعه صدر، تشكيل شوراي دانش آموزي مورد تاكيد قرار گيرد، اين شوراها عملاً در تنظيم جريان امور مدرسه وهدايت پاره اي از فعاليت هاي خاص دانش آموزان علاوه بر نقش آموزشي مي توانند جنبه اجرايي نيز داشته باشند»(فرهمندیان وهمکاران، 1383).
بديهي است اگر به دانش آموزان فرصت انديشيدن، ابراز وجود ومداخله موثر در امور مربوط به خودشان داده شود، موجب عزت نفس وارتقاء شخصيت آنان ومسئوليت پذيري بيشتر وفعاليت خود انگيخته ومسئولانه آنان خواهد شد. در اين راستا تشكيل شوراي دانش آموزي در مدارس ابتدايي ونگرش مثبت وبرخورد مسئولانه دست اندر كاران تعليم وتربيت وكارشناسان نسبت به اجراي اين طرح، زمينه دروني ساختن فرهنگ مشاركت ومشاركت پذيري در دانش آموزان وتحولي كار ساز در نظام اجرايي وتصميم سازي آموزش وپرورش فراهم مي سازد. كسب آمادگي وآگاهي هاي لازم براي همزيستي، هم انديشي، پذيرش تنوع ديدگاه ها وتحمل آراء وعقايد ديگران، مشاركت در امور يادگيري مهارت هاي زندگي از جمله اهدافي هستند كه از مجراي شوراهاي دانش آموزي تحقق می پذيرند. ولازمه دستيابي به اهداف مورد نظر برخورداري از مديريت مشاركت جويانه در سطوح مختلف آموزش وپرورش، اتخاذ سياست هاي مدبرانه در سازماندهي ونظارت مستمر بر برنامه ها واهتمام عملي در تقويت، توسعه وگسترش شوراهاي دانش آموزي مدارس مي باشد.
بیان مساله
یکی از مشکلات موجود در اغلب مدارس،پایین بودن میزان مشارکت دانشآموزان در امور مدرسه است.بررسیها و پژوهشهای صورتگرفته در این مورد،مؤید همین امراست.بهنظر میرسد که برای مشارکت فعال همهء دانشآموزان در مدارس،برنامهها و خطمشیهای مناسبی وجود ندارد.واگذاری امور مدرسه و مسؤولیتها به دانشآموزان خاص در بعضی از مدارس باعث کاهش روحیهء مشارکتجویی در میان دانشآموزان میشود.اتخاذ شیوههای مناسب برای افزایش مشارکت دانشآموزان مستلزم بررسیهای علمی و استفادهء مسؤولان مدارس و آموزش و پرورش از نتایج آنهاست.
آموزش و پرورش، یکی از نظام های نهادین است که به منظور پاسخ پایدار به نیازهای مستمر در حوزه تعلیم و تربیت شهروندان مطلوب جامعه مدنی پدید آمده و مهم ترین رکن جامعه پذیری و بهترین نوع سرمایه گذاری برای زیست صحیح اجتماعی انسان هاست. امروزه به تربیت شهروندی به عنوان یک نوع تربیت کلیدی و تاثیر گذار نگریسته می شود که برای دانش آموزان فرصت های مناسب برای مشارکت در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و زیست بومی فراهم می آورد. در واقع تربیت شهروندی از رسالت های اصلی برنامه ریزان آموزش و پرورش و کلیه سازمان ها و نهادهایی است که به طریق رسمی و غیر رسمی در بعد تربیت اجتماعی و مدنی فعال هستند .
بنا بر شرايط سني دانش آموزان در دوره متوسطه، اين دوره از اهميتي خاص برخوردار است. از يك سو آن ها ممكن است بعد از اتمام اين دوره به طور مستقیم وارد جامعه شده و در فعاليت هاي اقتصادي، اجتماعي و مانند این ها درگير شوند، از سوي ديگر ممكن است آن ها وارد نظام آموزش عالي شده و جهت ادامه تحصيلات خود در آن مشغول گردند. در هر دو صورت مهارت هاي مشاركت اجتماعي آنان مهم خواهد بود.
در اين راستا در نظام آموزشي كشور ما به منظور تحقق مطلوب اهداف مشارکت جویانه، كوشش هايي به عمل آمده، به طوري كه با طرح اصول چهارگانه تحول مديريتي دولت كه شامل تمركز زدايي، جلب مشاركت، واگذاري اختيارات و انعطاف پذيري است سعي شده تا از تمامي امكانات و فرصت هاي موجود به نحو مطلوب استفاده شود و در اين رهگذر دانش آموزان نيز از حالت سكون و انفعال خارج شده و به طور جدي در صحنه كلاس درس، مدرسه و حتي جامعه خويش فعال و در آن مشاركت نمايند. بدين منظور در سال 1379 آيين نامه اجرايي مدارس به تصويب شوراي عالي آموزش و پرورش كشور رسيد. آيين نامه مذكور اركان جديد تصميم گيري در مدارس را شامل مدير، انجمن اولياء و مربيان، شوراي مدرسه، شوراي معلمان و شوراي دانش آموزي دانسته است. بر اين اساس شورای دانش آموزي با هدف مشاركت دهي دانش آموزان در مدارس ايجاد شده و سعي بر آن دارد تا با تشكيل كميته های مختلف دانش آموزي، مشاركت دانش آموزان را در راستاي شرح وظايف کمیته ها برقرار سازد .
علیرغم تلاش های انجام گرفته از طریق شوراهای دانش آموزی برای مشارکت دهی دانش آموزان در امور مدارس، منابع خبری موانع متعددي از قبیل: فقدان اطلاعات دانش آموزان از وظايف و عملكرد شوراي دانش آموزي، ارج قائل نشدن مديران مدارس به پيشنهادهاي دانش آموزان، فقدان فرهنگ مشاركت در مدارس، اقتدار بيش از حد مديران مدارس، شوراي دانش آموزي به عنوان تعارفي بين دانش آموزان و مديران مدارس و غیره را به عنوان موانع فراروی مشاركت دانش آموزان اعلام نموده اند . که اتکا به چنین منابعی جهت شناسایی موانع مشارکت و اقدام برای رفع آن ها با موازین علمی منطبق نخواهد بود. از سوی دیگر پس از استقرار شورای دانش آموزی، متاسفانه فهم دقیق و روشنی از موانع موجود مشارکت دانش آموزان در فعالیت های مدارس که مبتنی بر یافته های علمی و پژوهشی باشد در دسترس نیست.
بنابراین با توجه به حساسيت مساله و اهمیت مشاركت اجتماعي به دلیل ضرورت هاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي جامعه ايراني و فقدان تحقيقات لازم در اين خصوص، شناخت دقيق و مبتنی بر موازین علمی موانع و عوامل بازدارنده فراروي مشاركت دانش آموزان در مدارس شهر تهران مي تواند راهبردهاي لازم را در افزايش مشاركت فراهم سازد. طبعاً يافتن اين راهبردها و بكارگيري آن ها موجب خواهد شد تا مدارس در خلق فرصت هاي مطلوب كه بتواند تجربه هاي شايسته اي براي رشد مهارت هاي اجتماعي دانش آموزان ایجاد نماید، موفق شده و از سوي ديگر نوعي روح دموكراسي، اتحاد، يكدلي و همگامي در مدرسه شكل گيرد كه به طور قطع بر عملكرد دانش آموزان مدرسه مؤثر خواهد بود. بدین منظور در پژوهش حاضر سعی بر آن است تا موانع مشارکت دانش آموزان در امور مدارس مورد شناسایی قرار گیرند تا بتوان بر اساس نتایج به دست آمده راهبردهای لازم را جهت رفع آن ها ارائه کرد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.