پایان نامه قلمرو قاعده ی احسان در حقوق کیفری
فهرست محتوا
چکیده
قلمرو قاعدهٔ احسان در حقوق کیفری
قاعدهٔ احسان یکی از قواعد مهم فقهی است، این قاعده که در مادهٔ 510 قانون مجازات اسلامی 1392 پیش بینی شده است ناظر به عمل کسی است که فاقد قصد مجرمانه در جرائم عمدی و تقصیر جزایی در جرائم غیرعمدی است و هم از لحاظ حکم تکلیفی و هم از لحاظ حکم وضعی تأثیرگذار است، اصولاً انگیزه جزء عناصر جرم نیست و حداکثر میتواند به عنوان یکی ازجهات تخفیف موجب تخفیف مجازات مرتکبان شود، قاعدهٔ احسان جزء عوامل رافع مسئولیت کیفری هم نیست، این قاعده متضمن هیچ قاعده جدیدی درمسئولیت کیفری نیست و ضمن اصول حقوق کیفری و فقط در همان چارچوب قرار دارد، بنابراین در جایی که کسی یک رفتار قانونی را انجام میدهد و هیچ گونه خطایی هم مرتکب نشده است اما در نتیجه فعلش آسیبی ایجاد میشود مسئول آن آسیب نخواهد بود، پس قاعده احسان به این اصل حقوق کیفری بر میگردد که مربوط به عنصر معنوی هر جرم است در اینجااست که به مفهوم اضطرار مرتبط میشود مثلاً کسی که در مقام کمک به کسی که در خطر قریب الوقوع سیل یا زلزله قراردارد بر میآید و جنایتی در نتیجهٔ فعلش رخ میدهد، در اینجااست که شخص مضطر به خاطر عمل محسنانه اش دیگر مسئولیت مدنی هم نخواهد داشت. قاعدهٔ احسان هم مسقط ضمان کیفری و هم ضمان از لحاظ مدنی است، بدین صورت که شخص محسن به انحاء مختلف مانند مباشرت و تسبیب میتواند در جهت جلب منفعت و دفع ضرر از دیگری به منظور حفظ جان، مال، عرض یا ناموس اواقدام کندو چنانچه رفتار وی مباح و مجاز باشد و در صورتی که مرتکب تقصیری نشود ضامن نخواهد بود.
کلیدواژگان: انگیزه، قاعدهٔ احسان، حکم تکلیفی، حکم وضعی، حقوق کیفری
فهرست مطالب
- عنوان صفحه
- فصل اول: مقدمه
- گفتار اول: اخلاق و حقوق.. 9
- بند اول: تعریف حقوق و اخلاق.. 12
- الف:تعریف حقوق.. 12
- ب: تعریف اخلاق.. 13
- بند دوم تفاوت اخلاق و حقوق.. 15
- بند سوم: شباهت های اخلاق و حقوق.. 17
- گفتار دوم: بازتاب آموزه های اخلاقی در قوانین کیفری.. 18
- بند اول: مفهوم جرم و نسبت آن با اخلاق.. 20
- بند دوم: مفهوم مجازات و نسبت آن با اخلاق.. 20
- گفتار سوم: انگیزه در حقوق کیفری.. 21
- بند اول تعریف قصد و انگیزه 23
- الف: قصد. 23
- ب: انگیزه 24
- ج: تفاوت انگیزه و قصد. 25
- د: شباهت های انگیزه و قصد. 26
- بند دوم: انگیزه احسان.. 27
- الف: تعریف لغوی احسان.. 27
- ب: تعریف اصطلاحات احسان.. 28
- پ:مقایسه احسان با واژه های همانند: 28
- گفتار چهارم: مستندات قاعده ی فقهی احسان.. 30
- بند اول: منابع قاعده احسان.. 31
- الف: کتاب… 31
- ب: روایات… 34
- ج: حکم عقل.. 35
- د: اجماع. 36
- بند دوم: مفاد قاعده ی فقهی احسان.. 36
- الف: نظریه ی شخصی.. 37
- ب: نظریه نوعی.. 37
- ج: نظریه مختلط… 38
- فصل دوم: تأثیر انگیزه احسان در حکم تکلیفی
- گفتار اول: ماهیت فعل مجرمانه با انگیزه احسان.. 41
- بند اول: احسان در جرایم عمدی.. 41
- الف: جرایم مستوجب حد. 42
- ب: جرایم مستوجب قصاص…. 42
- ج.جرایم مستوجب تعزیر. 45
- بند دوم: احسان در جرایم غیرعمدی.. 48
- گفتار دوم: مقایسه ی احسان با اضطرار 50
- بند اول: بررسی شرایط احسان: 50
- بند دوم: اضطرار 54
- بند سوم: ذکر وجوه افتراق بین احسان واضطرار 59
- گفتار سوم: مقایسه ی احسان با دفاع مشروع. 60
- فصل سوم: تأثیر انگیزه احسان در حکم وضعی
- گفتار اول: مصادیق وقوع احسان به نحو مباشرت در قانون مجازات اسلامی.. 67
- بند اول: اقدامات تأدیبی یا حفاظتی والدین و اولیای قانونی و سرپرستان صغار و
- مجانین.. 68
- بند دوم: اقدامات جراحی یا طبی مشروع پزشکان.. 69
- الف.مسولیت پزشک نسبت به نفس فعل طبابت و جراحی.. 69
- ب: مسئولیت پزشک نسبت به جنایت ناشی از درمان.. 70
- پ: ابراء طبیب… 76
- گفتار دوم: نقش شخص محسن به نحو تسبیب… 80
- بند اول:تعارض قاعده احسان و قاعده تسبیب… 80
- بند دوم اقدامات انسان دوستانه شخص محسن.. 81
- گفتار سوم نقش شخص محسن به عنوان معاونت… 87
- بند اول: عنصر روانی معاونت در جرم عمدی.. 88
- بند دوم: عنصر روانی معاونت در جرم غیرعمدی.. 89
- بند سوم: معاونت در اضطرار و دفاع مشروع. 90
- نتیجه گیری.. 91
فصل اول
مقدمه
الف. تبیین مسئله
سابقه دو نهاد اخلاق و حقوق و رابطهٔ این دو با هم را به نوعی میتوان مساوی با سابقهٔ عمر بشر دانست اما این سابقهٔ طولانی منجر به یک توافق در تنظیم رابطهٔ این دو نهاد نشده است به طوری که نظرات راجع به آن از گسست حقوق و اخلاق آغاز و به اعتقاد بر رسوب لایههای اخلاق بر حقوق ختم میشود. با اینکه تعیین جرم و مجازات تنها به وسیلهٔ قانون ممکن است و اخلاق به طور مستقیم در این راه دخالت نداردولی دسته بزرگی از قوانین کیفری از قواعد اخلاقی متأثر شده است، بنابراین، بایستی چنین گفت که حقوق جزا و اخلاق با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند و همواره در ارتباط با یکدیگر هستند و حقوق کیفری تأثیر و سرایت خود را بیش از هر چیز به اخلاق مدیون است. نمونهای از این گونه قواعد مواد 509 و 510 ق. م. ا مصوب 1392 است که به طور مستقیم به انگیزهٔ احسان که مفهومی اخلاقی است اشاره کرده است، در فقه قاعدهای به نام قاعدهٔ احسان وجود دارد که متأثر از مفاهیم اخلاقی به بحث در این مورد پرداخته است که اگر کسی با انگیزهٔ احسان کاری را به منظور جلب منفعت یا دفع ضرر از دیگری انجام دهد و در این بین به طور اتفاقی باعث ورود خسارت و ضرری شود، مسئول نخواهد بود.
ب.سؤالات تحقیق
۱. مبانی فقهی احسان چیست؟
۲. تأثیر انگیزه احسان در حکم تکلیفی چیست؟
- تأثیر انگیزه احسان در حکم وضعی چیست؟
۳. آیا انگیزه احسان فقط به نحو مباشرت مسقط ضمان است یا به نحو تسبیب هم میتواند مسقط ضمان باشد؟
۴. آیا انگیزه احسان فقط در جنایات مسقط ضمان است یا خیر؟
پ.فرضیه
۱. انگیزه که محرک مرتکب به ارتکاب اعمال مجرمانه در جرائم عمدی است وبه رغم اینکه در کلیه
جرائم عمدی به طور طبیعی میتواند وجود داشته باشد علی الاصول جزیی از ساختار رکن معنوی جرائم نیست البته این دیدگاه با استثنائاتی روبه رو شده و فرض ما این است که در ق.م.ا جدید با تصریح قانون گذار به انگیزهٔ احسان انگیزه مورد توجه قانون گذار قرارگرفته و میتواند مسقط ضمان باشد.
۲. با توجه به نظرات مختلفی که در مورد نحوهٔ احسان در فقه صورت گرفته و بررسی قانون
مجازات اسلامی بعید به نظر میرسد که در موارد تسبیب احسان مسقط ضمان باشد.
ت.اهداف تحقیق
در این تحقیق سعی شده است اهداف زیر مورد نظر قرار گیرد:
۱. تبیین اینکه انگیزه احسان مسقط ضمان است.
۲. جایگاه انگیزه احسان به نحو صریح در قوانین موضوعه بیان شده است.
۳. تردید در این موضوع که انگیزه به نحو تسبیب مسقط ضمان است.
ج.سابقه علمی
در زمینهٔ رابطهٔ حقوق و اخلاق مقالههایی نوشته شده از جمله:
۱. مقاله دکتر حسین میرمحمد صادقی که در این مقاله به تفکیک در مورد رابطه حقوق و اخلاق در غرب و حقوق و اخلاق در اسلام بحث شده و مبانی و زوایای آن مورد بررسی قرار گرفته است.
۲. در مقاله داود الهامی در مورد قلمرو اخلاق و حقوق گفته شده که در اخلاق اسلامی حسن نیت و پاکی ضمیر از خود عمل با ارزشتر است و معیار اخلاق تنها رفتار ظاهری مردم نیست و قضاوت نسبت به اعمال مردم از روی ظاهر صورت نمیگیرد بلکه مهم محرک درونی آنهاست.
۳. در مقالهٔ دکتر ناصر کاتوزیان چنین نوشته شده است که حقوق مجموعه قواعد الزام آور کلی است که به منظور ایجاد نظم و عدالت بر یک جامعه حکومت میکند و از طرف دولت تضمین شده است بنابراین قواعد حقوق الزام آور است ولی قواعد اخلاقی تکیه بر وجدان شخص دارد یعنی اعتبار این قواعد از درون تضمین می شوندنه از برون در حالی که قواعد حقوق از طرف دولت تضمین میشود.
۴. در مورد فلسفه مجازات مقالهٔ جان کانینگهام چنین مینویسد که مجازات یکی از قدیمیترین نهادهای بشری است. خصیصهٔ بارز این نهاد ناخوشایند بودن آن برای کسی است که مورد مجازات قرار میگیرد. این ویژگی فلاسفه را برانگیخته است تا درصددارایه توجیهاتی برای آن برآیند.
در زمینه پژوهش در مورد انگیزه کارهای زیادی صورت گرفته است از جمله:
۵.. در مقالهٔ انگیزه و تأثیر آن در مسولیت دکتر عباس زراعت انگیزه چنین تعریف شده است: کوشش درونی و میل پنهانی که انسان را به سوی عمل خاص هدایت میکند یا نفع یا احساس خاصی که مرتکب را به سوی ارتکاب جرم خاص سوق میدهد یا قصد نهایی که از طرف فاعل جرم تعقیب میشود یا علت غایی یا هدف یا قصد نهایی مورد نظر فاعل جرم یا هدفی که در پشت عملی نهفته است.
در کتب حقوق جزای عمومی نیزدر مورد انگیزه چنین گفته شده است از جمله:
۶. دکتر هوشنگ شامبیانی در کتاب خود چنین مینویسد:
انگیزه قبل از انجام هر عملی در فرد وجود دارد واین انگیزه یک حالت درونی و روانی است که حتی قبل از اراده و قصد مجرمانه در فرد وجود دارد. در حقوق کیفری طرفداران مکتب کلاسیک عقیده دارند که داعی در ماهیت عمل مجرمانه تاثیری ندارد یعنی سوء نیت و انگیزه دو مفهوم کاملاً مستقل از هم بوده و ارتباطی به یک دیگر ندارند.
۷. دکتر رضا نوربها در مورد انگیزه چنین نوشته شده است که دراصطلاح روان شناسی عاملی که باعث فعالیت موجود زنده میشود عبارت از آن تمایلات خود آگاه یا ناخودآگاهی هستند که رغبت، شوق، گرایشهای مثبت یا منفی را برای شخص در مورد فعالیتهایش و برای مجرم در ارتکاب جرم ایجاد میکنند مانند مهر، محبت، عشق، سخاوت، حسادت، خشم، کینه و مانند اینها.
۸. دکترمحمد صالح ولیدی در مورد تفاوت انگیزه و سوءنیت چنین گفته است که سوءنیت یا قصد مجرمانه نتیجهٔ مستقیم و بلافاصلهٔ عمل مجرمانه است و نتایج بعید و بعدی در قصد مجرمانه مورد توجه قرار نمیگیرد و سوءنیت یا قصد در همه جرائم یکسان ولایتغیرمی باشد ولی انگیزه این گونه نیست وبه تعدد افراد فرق میکند.
۹. دکتر محمد علی اردبیلی در کتاب خوددر مورد تأثیر انگیزه چنین گفته است که در ق.م.ا طبق ماده ۲۲ برخی حالتهای روانی که انگیزهٔ ارتکاب جرم بوده موجب اعمال کیفیات مخخفه میشود که مؤثر در مجازات تعزیری یا بازدارنده است از جمله در بند ۳ این ماده حالت برانگیختگی و انگیزهٔ شرافتمندانهٔ متهم ذکر شده که به این معنی است که جرم با نیت تأمین برخی از مصالح عالی انسانی ارتکاب یافته و لذا بزهکار چندان هم از احساس مسوولیت اخلاقی بی بهره نیست.
۱۰. در مقالهٔ قاعده احسان اسدالله لطفی در مورد مفاد قاعدهٔ فقهی احسان چنین گفته شده است که یکی از موجبات سقوط ضمان احسان میباشد بدین مقصود که هرگاه کسی به انگیزهٔ خدمت و احسان به دیگران موجب ورود ضرر به آنان شود عمل او ضمان آور نیست و شخص محسن ضامن شناخته نمیشود.
۱۱. در مقالهٔ قرآن کریم و قاعده احسان ابوالقاسم علیدوست چنین گفته شده که هرچند آیات اخیر ازسوی عموم گفتگوکنندگان از قاعده مورد توجه واقع نشده است ولی به طور جزیی مورد غفلت هم نبوده است.
۱۲. در پایان نامه جایگاه احسان در قلمرو حقوق مدنی محمدرضا صالحیان بهروز در مورد نظریه شخصی چنین بیان شده است که کافی ست که شخص عامل به قصد کمک، مصلحت و نیکی کردن به غیر وارد عمل شود و تفاوتی نمیکند که عمل انجام شده در واقع امر به آنچه مورد قصد وی بوده است منتهی شود یا خیردر هر حال به صرف اعتقاد به احسان در صورت ورود خسارت، مسئول نخواهد بود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.