پایان نامه مطالعه تطبيقي عزل ولي قهري در فقه امامیه و حقوق ایران
فهرست محتوا
فهرست مطالب
- عنوان صفحه
- چکیده تحقیق 1
- کلیات تحقیق
- الف. مقدمه 2
- ب. موضوع تحقیق…………………………………………………………………………………………………. 3
- پ. هدف کلی و آرمانی تحقیق…………………………………………………………………………………. 4
- ت.اهداف جزئی تحقیق…………………………………………………………………………………………… 4
- ث. پرسش اصلی تحقیق 4
- ج. فرضیه تحقیق 4
- چ. روش تحقیق……………………………………………………………………………………………………. 4
- ح. اهمیت موضوع تحقیق………………………………………………………………………………………… 4
- خ. روش جمع آوری اطلاعات…………………………………………………………………………………. 5
- د. ابزار گردآوری اطلاعات………………………………………………………………………………………. 5
- ذ. تعریف مفاهیم و اصطلاحات………………………………………………………………………………… 5
- ر. محدودیتهای تحقیق…………………………………………………………………………………………. 6
- ز. پیشینهٔ تحقیق…………………………………………………………………………………………………… 7
- فصل اول: مفاهیم و تعاریف
- 1-1. معانی ولایت در فقه امامیه و حقوق موضوعه……………………………………………………….. 12
- 1-1-1. معانی ولایت در فقه امامیه………………………………………………………………………… 12
- 1-1-2. معانی ولایت در حقوق موضوعه…………………………………………………………………. 12
- 1-2. اقسام ولایت در فقه امامیه و حقوق موضوعه……………………………………………………….. 12
- 1-2-1. اقسام ولایت در فقه………………………………………………………………………………… 12
- 1-2-2. اقسام ولایت در حقوق موضوعه…………………………………………………………………. 14
- 1-3. قلمرو ولایت قهری در فقه امامیه و حقوق موضوعه………………………………………………. 15
- 1-3-1. قلمرو ولایت قهری در فقه امامیه………………………………………………………………… 15
- 1-3-2. قلمرو ولایت قهری در حقوق موضوعه………………………………………………………… 15
- 1-4. رابطة ولایت و حضانت در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………………………………………. 16
- 1-4-1. رابطة ولایت و حضانت در فقه امامیه…………………………………………………………… 17
- 1-4-2. رابطه ولایت و حضانت در حقوق موضوعه…………………………………………………… 17
- 1-5. اشخاص واجد صلاحیت جهت تعیین وصی برصغار در فقه امامیه و حقوق موضوعه…….. 18
- 1-5-1. اشخاص واجد صلاحیت جهت تعیین وصی برصغار در فقه امامیه………………………. 18
- 1-5-2. اشخاص واجد صلاحیت جهت تعیین وصی بر صغار در حقوق موضوعه……………… 18
- 1-6. شرایط وصی در فقه امامیه و حقوق موضوعه……………………………………………………….. 18
- 1-6-1. شرایط وصی در فقه امامیه………………………………………………………………………… 18
- 1-6-2. شرایط وصی در حقوق موضوعه…………………………………………………………………. 19
- 1-7. ولایت حاکم و قیم و شرایط قیم در فقه امامیه و حقوق موضوعه………………………………. 19
- 1-7-1. ولایت حاکم و قیم و شرایط آن (قیم) در فقه امامیه…………………………………………. 19
- 1-7-2. ولایت حاکم و قیم و شرایط آن قیم در حقوق موضوعه……………………………………. 20
- 1-8. صغیر و اقسام آن در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………………………………………………. 21
- 1-8-1. صغیر و اقسام آن در فقه امامیه…………………………………………………………………… 21
- 1-8-2. صغیر و اقسام آن در حقوق موضوعه…………………………………………………………… 22
- 1-9. جایگاه بلوغ در فقه امامیه و حقوق موضوعه………………………………………………………… 23
- 1-9-1. جایگاه بلوغ در فقه امامیه………………………………………………………………………….. 23
- 1-9-2. جایگاه بلوغ در حقوق موضوعه………………………………………………………………….. 23
- 10-1. تعاریف، معانی، چگونگی و زمان احراز رشد در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………….. 24
- 1-10-1. تعاریف، معانی، چگونگی و زمان احراز رشد در فقه امامیه………………………………. 24
- 1-10-2. تعاریف، معانی، چگونگی و زمان احراز رشد در حقوق موضوعه………………………. 27
- فصل دوم: حقوق متقابل کودک و ولی، در مراحل مختلف و روشهای تحقق آن
- 2-1. حقوق غیرمالی کودک بر ولی، در مراحل مختلف و روشهای آن در فقه امامیه و
- حقوق موضوعه ایران …………………………………………………………………………………………. 29
- 2-1-1. حقوق غیرمالی کودک بر ولی، قبل از ولادت در فقه امامیه و حقوق موضوعه………. 29.
- 2-1-1-1. حقوق غیرمالی کودک بر ولی، قبل از ولادت در فقه امامیه………………………….. 30
- 2-1-1-2. حقوق غیرمالی کودک بر ولی، قبل از ولادت در حقوق موضوعه………………….. 32
- 2-1-2. حقوق غیرمالی کودک بر ولی، در ایام ولادت در فقه امامیه و حقوق موضوعه………… 32
- 2-1-2-1. حق نسب و شرایط اثبات آن در فقه امامیه و حقوق موضوعه………………………. 32
- 2-1-2-1-1. حق نسب و شرایط اثبات آن در فقه امامیه………………………………………… 32
- 2-1-2-1-2. حق نسب و شرایط اثبات آن در حقوق موضوعه 34
- 2-1-2-2. نفی نسب (ولد) و انواع آن در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………………………. 34
- 2-1-2-2-1. نفی نسب (ولد) و انواع آن در فقه امامیه………………………………………….. 34
- 2-1-2-2-2. نفی نسب (ولد) و انواع آن در حقوق موضوعه………………………………….. 35
- 2-1-2-3. انواع نسب در فقه امامیه و حقوق موضوعه……………………………………………… 35
- 2-1-2-3-1. انواع نسب در فقه امامیه……………………………………………………………….. 35
- 2-1-2-3-2. انواع نسب در حقوق موضوعه……………………………………………………….. 37
- 2-1-2-4. حق برخورداری از امنیت شخصی و اجتماعی در فقه امامیه و حقوق موضوعه….. 37
- 2-1-2-4-1. حق برخورداری از امنیت شخصی و اجتماعی در فقه امامیه…………………… 37
- 2-1-2-4-2. حق برخورداری از امنیت شخصی و اجتماعی در حقوق موضوعه…………… 37
- 2-1-3. حقوق غیرمالی کودک بر ولی، بعد از ولادت در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………. 38
- 2-1-3-1. حق حضانت، شرایط و پایان آن در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………………… 38
- 2-1-3-1-1. حق حضانت، شرایط و پایان آن در فقه امامیه……………………………………. 38
- 2-1-3-1-2. حق حضانت، شرایط و پایان آن در حقوق موضوعه……………………………. 39
- 2-1-3-2. حق بازی و تعلیم و تربیت در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………………………. 39
- 2-1-3-2-1. حق بازی و تعلیم و تربیت در فقه امامیه…………………………………………… 40
- 2-1-3-2-2. حق بازی و تعلیم و تربیت در حقوق موضوعه…………………………………… 42
- 2-1-3-3. حق تکریم و احترام در فقه امامیه و حقوق موضوعه………………………………….. 42
- 2-1-3-3-1. حق تکریم و احترام در فقه امامیه……………………………………………………. 42
- 2-1-3-3-2. حق تکریم و احترام در حقوق موضوعه……………………………………………. 43
- 2-1-3-4. ولایت اولیای قهری برعقد نکاح صغار و تعارض آنها در فقه امامیه و حقوق موضوعه 43
- 2-1-3-4-1. ولایت اولیای قهری بر عقد نکاح صغار و تعارض آنها در فقه امامیه 43
- 2-1-3-4-2. ولایت اولیای قهری بر عقدنکاح صغار و تعارض آنها در حقوق موضوعه… 44
- 2-1-3-5. ولایت وصی برنکاح صغار در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………………………. 45
- 2-1-3-5-1. ولایت وصی برنکاح صغار در فقه امامیه………………………………………….. 45
- 2-1-3-5-2. ولایت وصی برنکاح صغار در حقوق موضوعه…………………………………… 45
- 2-1-3-6. ازدواج صغار توسط قیم در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………………………….. 45
- 2-1-3-6-1. ازدواج صغار توسط قیم در فقه امامیه………………………………………………. 46
- 2-1-3-6-2. ازدواج صغار توسط قیم در حقوق موضوعه………………………………………. 46
- 2-1-3-7. حق استیفای قصاص در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………………………………. 46
- 2-1-3-7-1. حق استیفای قصاص در فقه امامیه…………………………………………………… 46
- 2-1-3-7-2. حق استیفای قصاص در حقوق موضوعه…………………………………………… 47
- 2-2. حقوق غیرمالی ولی بر کودک در دوران حیات در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………….. 48
- 2-2-1. حق احترام و اطاعت در فقه امامیه و حقوق موضوعه……………………………………….. 48
- 2-2-1-1. حق احترام و اطاعت در فقه امامیه………………………………………………………… 48
- 2-2-1-2. حق احترام و اطاعت در حقوق موضوعه…………………………………………………. 49
- 2-2-2. حق تأدیب و حدود آن در فقه امامیه و حقوق موضوعه……………………………………. 49
- 2-2-2-1. حق تأدیب و حدود آن در فقه امامیه……………………………………………………… 49
- 2-2-2-2. حق تأدیب و حدود آن در حقوق موضوعه……………………………………………… 50
- 2-2-3. قتل فرزند بوسیله پدر، جدپدری، مادر و قصاص آنها در فقه امامیه و حقوق موضوعه. 50
- 2-2-3-1. قتل فرزند بوسیله پدر، جدپدری، مادر و قصاص آنها در فقه امامیه……………….. 51
- 2-2-3-2. قتل فرزند بوسیله پدر، جدپدری، مادر و قصاص آنها درحقوق موضوعه…………. 51
- 2-3. حقوق مالی کودک بر ولی در مراحل مختلف و روشهای تحقق آن در فقه امامیه و حقوق
- موضوعه ایران …………………………………………………………………………………………………… 52
- 2-3-1. حقوق مالی کودک بر ولی، قبل از ولادت در فقه امامیه و حقوق موضوعه 52
- 2-3-1-1. دیة سقط جنین در فقه امامیه و حقوق موضوعه………………………………………… 52
- 2-3-1-1-1. دیة سقط جنین در فقه امامیه…………………………………………………………. 52
- 2-3-1-1-2. دیة سقط جنین در حقوق موضوعه………………………………………………….. 53
- 2-3-1-2. تأثیر نسب بر حقوق جنین در فقه امامیه و حقوق موضوعه ………………… 53
- 2-3-1-2-1. تأثیر نسب بر حقوق جنین در فقه امامیه………………………………………… 53
- 2-3-1-2-2. تأثیر نسب بر حقوق جنین در حقوق موضوعه…………………………………. 54
- 2-3-1-3. حق ارث برای جنین در فقه امامیه و حقوق موضوعه…………………………………. 54
چکیده:
ولایت قهری در روابط خانوادگی و اجتماعی اقتداری است که قانونگذار به منظور اداره امور مالی وگاه تربیت کودک (یا سفیه و مجنونی که حجرشان متصل به زمان صغر است) به پدر و جد پدری اعطا کرده است. در فقه امامیه ولایت قهری، اصلی مبتنی بر مقررات شرعی بوده که به پدر و جد پدری اعطا شده و بر عدم ولایت مادر اجماع شده است. قانون مدنی به پیروی از فقه امامیه، ولایت قهری را به پدر و جد پدری اختصاص داده و مادر را از این حق محروم ساخته است. با این حال اگر چه پدر و جد پدری از جانب خداوند میتوانند بعنوان ولی قهری دراداره امور مالی و غیرمالی مولی علیه دخالت کند بدون اینکه حاکم یا هر مرجع قانونی دیگری در اعمال آنها نظارت داشته باشد اما این بدین معنی نیست که دایره اختیارات ولی قهری نامحدود است و میتواند هر عملی ولو به ضرر مولی علیه باشد انجام دهد آنچه که اختیارات گستردهای ولی قهری را محدود میکند غبطه و مصلحت مولی علیه است یعنی ولی قهری در مقام اجرای تکالیف خود حق دارد شیوه تربیت و اداره اموال مولی علیه خود را چنانکه مصلحت میبیند انتخاب کند و این اختیار باید بای مصلحت وی (مولی علیه) مورد استفاده قرارگیرد. پس در هرجا که ازاین حق سوء استفاده شود دادگاه میتواند از تجاوز ولی قهری جلوگیری کند و یا درصورت عدم مواظبت و انحطاط اخلاقی ولی قهری محکمه میتواند ولایت و سرپرستی را به دیگران به سپارد و درصورت اثبات بی لیاقتی و عدم امانت ولی، ضم امین کند. ضمانت اجرای تکالیف ولی قهری به حرمان از این موهبت الهی محدود نمیشود. آنان نیز مانند سایر مکلفان نسبت به آثار بیمبالاتی و خودداری از انجام تکالیف خویش مسئولیت (مدنی و کیفری) دارند. با این حال اولیای قهری در ردیف بیگانگان نیستند تا دادگاه بتواند بهترین مأمور را آزادانه انتخاب کند. پس دخالت دادگاه در صورتی مباح است که ضرورت دارد. باید حدود متعارف کار ولی قهری و جامعه را درنظر گرفت و هرترک اولی را نباید بر آنان خرده گرفت. چرا که اصل بر این است هراقدامی که ولی قهری انجام میدهد برای رعایت غبطه مولی علیه است و تا زمانی که خلاف آن ثابت نشده است نفوذ حقوقی دارد و خروج ولی قهری ازنمایندگی مولی علیه امری خلاف اصل بوده و نیاز به اثبات دارد با این وصف، تمایل حقوقدانان کنونی بر این است که مصلحت مولی علیه مهمترین عامل تصمیم دربارة وضع اوست. بدون اینکه حق تقدم ولی قهری بر دیگران نیز از یاد برده شود. هیچ عاملی بطور قطع و برای همیشه حق تکالیف ولایت را از بین نمیبرد. عواملی که در قانون باعث سقوط ولایت شمرده شده است، درواقع ازموانع اجرای آن است و حق پدرو جد پدری را معلق میکند به همین جهت، همینکه مانع بر طرف شد دوباره سمت ولایت باز میگردد. بعبارتی اختیار دادگاه جهت عزل ولی قهری به معنای الغای تقدم اولیای قهری نیست زیرا پیش از تصمیم دادگاه باید این اولویت محترم داشته شود. و دلیلی وجود ندارد که پس از زوال مانع و رفع خطر و ضرر، ولی قهری طبیعی خود را، که بنابه فرض مصلحت طفل نیز در آن است باز نیابد و الا درغیر اینصورت اگر حق ولی قهری بر مولی علیه بحساب نیاید و احترام به عواطف آنان امتیازی نباشد نتایج نامعقول فراوانی به بار میآید.
کلید واژگان: ولی قهری – مصلحت کودک – عزل– حقوق تطبیقی – فقه امامیه
کلیات تحقیق
الف. مقدمه
«ولایت» (به فتح و کسر واو) در لغت، به معنی: حکومت و تسلط پیدا کردن، دوست داشتن، یاری دادن، دست یافتن و تصرف کردن آمده است. «قهری» در لغت، بمعنی: جبری و اضطراری میباشد. در اصطلاح حقوق مدنی، «ولایت»: قدرت و اختیاری است که برابر قانون به یک شخص صلاحیتدار، برای ادارة امور محجور واگذار شده است. این ولایت دارای اقسامی است: ممکن است به حکم مستقیمِ قانون به شخص داده شده، یا به موجب وصایت واگذار گردیده، و یا به حکم دادگاه برقرار شده باشد. ولایتی که به حکم مستقیم قانون واگذار شده باشد؛ اصطلاحاً ولایت قهری نامیده میشود، که قانون مدنی مواد 1807 تا 1194 از آن سخن گفته است. وظیفه و سمت وصی که از جانب پدر و جدپدری برای سرپرستی محجور تعیین شده باشد (ماده 1181 ق.م) نیز یک نوع ولایت است که غیر از ولایت قهری است، هرچند که مشمول عنوان ولایت خاص میباشد. چه اصطلاح ولی خاص، برابر ماده 1194 قانون مدنی، شامل ولی قهری و وصی منصوب از جانب پدر یا جدپدری است. هرگاه محجور ولی خاص نداشته، و ولایتِ دادگاه به شخصی واگذار شده باشد، این ولایت را قیمومت گویند، که دارای احکام ویژهای است. گاهی نیز شخصی که بوسیله دادگاه برای اداره محجور تعیین شده است، امین نامیده میشود (ماده 1187 ق.م و ماده 15 قانون جدید حمایت خانواده). بنابراین، ولی قهری، شخصی است که به حکم قانون تعیین میشود، و سمت خود را مستقیماً از قانون میگیرد، و ولایت او یک وظیفه خانوادگی و اجتماعی و به تعبیر دیگر، اجباری است نه اختیاری، و شاید به همین جهت آنرا قهری نامیدهاند. حتی بعضی از حقوقدانان ولایت قهری را به ولایت اجباری تعریف کردهاند. در فقه امامیه، تا آنجا که محقق بررسی کرده، اصطلاح ولایت قهری بکار نرفته، و به نظر میرسد که قانون مدنی نخستین بار آنرا استعمال کرده است. معهذا فقها از انواع ولایت ازجمله ولایت پدر و جدپدری، ولایت وصی، ولایت حاکم، ولایت عدول مؤمنین، به تفصیل سخن گفتهاند. و گاهی تصریح کردهاند که ولایت پدر و جدپدری ولایت اجباری است. لذا با توجه به اهمیت ولایت قهری در این مجموعه به بحث درباره ولایت قهری در فقه امامیه و حقوق ایران و نیز موارد عزل آن خواهیم پرداخت. باشد که چراغ راهی جهت پیشرفت و کاملتر شدن دانش حقوق کشور گردد.
ب. موضوع تحقیق
از آنجا که خانواده کوچکترین واحد اجتماع و هسته اصلی و پایه اساسی آن است؛ از اینرو بررسی مسائل مربوط به خانواده از اهمیت بسزایی برخوردار بوده، و دقت خاصی را میطلبد. ولایت قهری، ازجمله موضوعاتی است که از روابط خانوادگی ناشی میشود، و ولی قهری شخصی است که به حکم قانون تعیین میشود، و سمت خود را مستقیماً از قانون میگیرد. ولایت چنین فردی یک وظیفه خانوادگی و اجتماعی و به بیان دیگر اجباری است، که اصطلاحاً آن را ولایت قهری میگویند. چه طبیعت آدمی و مصلحت طفل و جامعه اقتضاء میکند سرپرستی و ادارة امورطفل، تا آنجا که ممکن است به پدر و اشخاص دیگری که قرابت نزدیک با او دارند، و به سرنوشت و خوشبختی او علاقمند هستند، واگذار شود. پس نهاد ولایت قهری، یک نهاد حقوقی است، که از طبیعت بشر و مقتضیات زندگی خانوادگی و اجتماعی او سرچشمه میگیرد، و ناظر به اداره امور مالی و غیرمالی و انجام دادن اعمال حقوقی از جانب کودکان است. با این حال هرگاه ولی قهری نتواند بنابه دلایلی از عهدة کارهای محوله برآید؛ دراین صورت، بعلت وجود احتمال زیان برای صغیر، سرپرستی طفل به شخص دیگری واگذار میگردد، و یا شخصی به عنوان امین برای همکاری با ولی قهری و تأمین منافع طفل تعیین میشود. همچنین اگر ولیقهری برخلاف مصلحت محجور، اعمالی به نمایندگی او انجام دهد؛ این اعمال غیرنافذ و قابل ابطال است، و ولی قهری مسئول اعمال نامشروع و تخلفات خود است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.