پایان نامه مقايسه هوش هيجاني و جرأت ورزي در دانشآموزان دختر و پسر نابينا و عادي
چكيده :
پژوهش حاضر، به منظور مقايسه هوش هيجاني و جرأت ورزي در دانش آموزان دختر و پسر نابينا و عادي مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصيلي 85-1384 صورت گرفته است. بدين منظور 180 دانش آموز دختر و پسر ( 120 دانش آموز عادي و 60 دانش آموز نابينا ) به روش نمونه گيري چند مرحله اي تصادفي انتخاب شدند و به پرسشنامههاي هوش هيجاني « بار – ان » و جرأت ورزي گمبريل و ريچي پاسخ دادند. يافتههاي پژوهش نشان داد كه بين هوش هيجاني كلي دانش آموزان دختر و پسر عادي و نابينا تفاوت وجود دارد، به طوري كه هوش هيجاني دانش آموزان عادي بيشتر از دانش آموزان نابينا است و نمرات دانش آموزان نابينا در مولفههاي خود آگاهي هيجاني، ابراز وجود، خود شكوفايي، استقلال، روابط بين فردي، حل مسأله، انعطافپذيري، تحمل استرس، كنترل تكانه و شادكامي پايين تر از دانش آموزان عادي است.
مقدمه
هوش هيجاني، شكلي از هوش اجتماعي و پيشبيني كننده مناسبي در كارآمدي كلي و كارآمدي در حيطههاي خاص نظير عملكرد شغلي است و توانايي كنترل احساسات و هيجانات خود وديگران، تمايز ميان آنها و استفاده از اين اطلاعات براي هدايت تفكر و عمل فرد را در بر ميگيرد ( سالووي و ماير [1]، 1990 ). هوش هيجاني با شناخت فرد از خودش و ديگران، ارتباط با ديگران، سازگاري و انطباق با محيط پيرامون كه براي موفق شدن در برآوردن خواستهاي اجتماعي لازم است، مرتبط است. هوش هيجاني، توانمندي تاكتيكي [2] در عملكرد فردي است (بار – ان، 2000 ). هوش هيجاني تأثير بسيار زيادي بر شادي و رضايت افراد دارد. كساني كه هوش هيجاني خود را به كار ميگيرند و با محيط اطراف خود سازگاري بيشتري دارند، اعتماد به نفس بالايي نشان ميدهند و از توانايي خود آگاهند. رابطه مستقيم بين هوش هيجاني و زندگي خوب و سالم نشان ميدهد كه توجه به هيجان ها، آگاه بودن و آگاه ماندن از آنها و استفاده از انها در راهنمايي كردن رفتار، اهميت زيادي دارد ( برادبري، گريوز 2005 ).
افرادي كه از هوش هيجاني بالايي برخوردارند، از توانشهاي اجتماعي موثرتري نيز برخوردارند و به واسطه ي آن روابط بين فردي مطلوبي را ايجاد كرده، ميتوانند هيجانات خود را درك و ابراز كنند و توانايي درك هيجانهاي ديگران را نيز داشته باشند ( سالووي و ماير، 1990 ). با توجه به ا ينكه مهارتهاي هيجاني و اجتماعي در ارتباط با ديگران آموخته ميشوند و لازمه كسب بسياري از اين مهارتها داشتن قدرت بينايي است، در نتيجه افراد نابينا به واسطه ي نقص بينايي خود، از به دست آودرن چنين تجربياتي محروم هستند. اين تجربيات ميتوانند تأثير زيادي بر باليدگي هيجاني و تعامل اجتماعي افراد نابينا داشته باشند ( قمراني و جعفري، 1383 ).
فصل اول
كليات
بيان مسئله :
هوش هيجاني، شكلي از هوش اجتماعي در حيطههاي خاص نظير عملكرد شغلي ايت و توانايي كنترل احساسات و هيجانات خود و دگيران، تمايز ميان آنها و استفاده از اين اطلاعات براي هدايت تفكر و عمل فرد را در بر ميگيرد معلوليت بينايي ميتواند عامل مؤثري در هوش هيجاني باشد، به طوري كه دانش آموزان نابينا، داراي هوش هيجاني پايين تري نسبت به همسالان عادي خود هستند. قابل توجه است كه معلوليت بينايي، برخي از مؤلفههاي هوش هيجاني را بيشتر تحت تأثير قرار ميدهد، به طوري كه دانش آموزان نابينا در مؤلفههاي خودآگاهي هيجاني ابراز وجود، خود شكوفايي، استقلال، روابط بين فردي، حل مسأله، انعطافپذيري، تحمل استرس، كنترل تكانه و شادكامي نمرات پايين تري نسبت به دانش آموزان عادي كسب كردند.
دراين تحقيق نشان خواهيم داد كه معلوليت بينايي به طور يكسان دختران و پسران را تحت تأثير قرار نمي دهد و برخلاف عدم تفاوت در دانش آموزان عادي، هوش هيجاني دختران نابينا، كمتر از پسران است همچنين دانش آموزان عادي نسبت به دانش آموزان نابينا از ميزان جرأت ورزي بالاتري برخوردار بودند.
اهميت و ضرورت تحقيق:
با توجه به اهميت هوش هيجاني در سازگاري فردي و اجتماعي، به نظر ميرسد افرادي كه دچار نارسايي بينايي ميباشند، مشكلاتي در ارتباط با سازگاري فردي و اجتماعي داشته باشند. چنين مشكلاتي ممكن است بر هوش هيجاني و مؤلفههاي آن در افراد نابينا مؤثر باشند و موجب تفاوت هوش هيجاني در افراد نابينا و بينا گردند. به طور كلي مسأله اي اساسي پژوهش حاضر اين است كه آيا افراد نابينا و عادي از نظر هوش هيجاني و جرأت ورزي متفاوت هستند ؟ و آيا بين هوش هيجاني و جرأت ورزي رابطه وجود دارد ؟
اهداف نظري و عملي تحقيق:
مفهوم هوش هيجاني، توانمندي تاكتيكي در عملكرد فردي است ( بار – ان، 2000 ). هوش هيجاني تأثير بسيار زيادي بر شادي و رضايت افراد دارد.
كساني كه هوش هيجاني خود را به كار ميگيرند و با محيط اطراف خود سازگاري بيشتري دارند، اعتماد به نفس بالايي نشان ميدهند و از توانايي خود آگاهند. رابطه مستقيم بين هوش هيجاني و زندگي خوب و سالم نشان ميدهد كه توجه به هيجان ها، آگاه بودن و آگاه ماندن از آنها و استفاده از انها در راهنمايي كردن رفتار، اهميت زيادي دارد ( برادبري[3]، گريوز[4] 2005 ).
كساني كه قادر نيستند از مهارتهاي هوش هيجاني خود استفاده كنند، به احتمال زياد، براي مديريت روحيه و خلق خود از روشهاي ديگري كه كمتر اثر بخشي دارند، بهره ميگيرند. احتمال دارد كه آنها دو برابر بيشتر از ديگران مضطرب، افسرده يا معتاد شوند و حتي افكار خودكشي به سرشان بزند ( برادبري، گريوز 2005، ترجمه گنجي 1384 ).
چنين مشكلاتي ممكن است بر هوش هيجاني و مولفههاي آن در افراد نابينا موثر باشند و موجب تفاوت هوش هيجاني در افراد نابينا و بينا گردد.
اهداف تحقيق :
هدف كلي :
مقايسه هوش هيجاني و جرأت ورزي در دانش آموزان دختر و پسر نابينا و عادي
اهداف فرعي :
- بين افراد نابينا و عادي از نظر هوش هيجاني و جرأت ورز ي در مدرسه تفاوت وجود دارد.
- بين افراد نابينا و عادي از نظر هوش هيجاني و جرأت ورز ي و عامل جنسيت تفاوت وجود دارد.
- بين افراد نابينا و عادي از نظر هوش هيجاني و جرأت ورز ي عامل معلوليت بينايي تفاوت وجود دارد.
- بين افراد نابينا و عادي از نظر هوش هيجاني و جرأت ورز ي تعامل جنسيت و معلوليت تفاوت وجود دارد.
فرضيه و سئوالات تحقيق :
- بين افراد نابينا وعادي از نظر هوش هيجاني و جرأت ورزي ارتباط وجود دارد .
- بين افراد نابينا وعادي از لحاظ عامل جنسيت ارتباط وجود دارد .
- بين افراد نابينا عادي از نظر عامل معلوليت بينايي ارتباط وجود دارد .
- بين افراد نابينا وعادي از نظر تعامل جنسيت و معلوليت ارتباط وجود دارد .
- بين مشاركت در فعاليتهاي فرهنگي بين دانش آموزان نابينا وعادي ارتباط وجود دارد.
متغيرها :
متغيرها شامل :
1ـ هوش هيجاني 2ـ جرأت ورزي
3ـ دانش آموزان دختر 4ـ دانش آموزان پسر
5ـ دانش آموزان نابينا 6ـ دانش آموزان عادي
متغير مستقل : دانش آموزان نابينا و عادي
متغير وابسته : هوش هيجاني و جرأت ورزي
متغير تعديل كننده : شرايط خانوادگي ـ جنسيت ـ عامل معلوليت بينايي ـ موقعيتهاي اجتماعي و فرهنگي دانش آموز ـ موقعيت شغلي و اقتصادي جامعه
تعاريف نظري و عملياتي تحقيق
هوش هيجاني : هوش هيجاني عبارتند از تنظيم عواطف به گونه اي که رفتارمان را به سمت ارتباط موثر با ديگران و سازگاري با محيط و دستيابي به اهداف هدايت کند.
[3] – Bradberi
[4] – Geriuz
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.