پایان نامه سیاست جنایی ایران و آمریکا در قبال جرایم و تخلفات صنعت زنبورداری
فهرست محتوا
چکیده:
پرداختن به موضوع صنعت زنبورداری، از منظر سیاست جنایی، شیوهٔ نوینی در مطالعات حقوقی است. نقش قانون و حقوق در صنعت و پیشرفت اقتصادی، امری است دارای حائز اهمیت؛ چراکه بسیاری از بایدها و نبایدها، توسط قانون –و البته قانونگذاریِ اصولی-، میتواند در این زمینه نهادینه شود. همچنین از طریق قانون، میتوان از صنعت زنبورداری حمایت کرد؛ به طور مثال، در جهت پیشگیری از ارتکاب تخلفات و جرائم، که مهمترین هدف سیاست جنایی است، با کمک قوانین میتوان گام مهمی را برداشت. در کنار نقش قانونگذار، مجریان و حافظانِ اجرای قوانینِ مربوط به صنعت زنبورداری، در تکمیل بحث سیاست جنایی و نیز پیشگیری از وقوع تخلفات و جرائم، نقش مهمی را ایفا میکنند، زیرا تضمین سلامت و نظم یک جامعه و صنف، در گروِ چگونگیِ ایفای وظیفهٔ قوهٔ مجریه و قضاییه میباشد. هر نظام نظامِ حقوقی، بسته به سیاست اتخاذی، میزانِ قدرتِ متفاوتی را به این دو قوه اعطا میکند که این میزانِ قدرت، با میزانِ مشارکت افراد جامعه و مجامعِ مردم نهاد، رابطهٔ عکس دارد. سیاست جنایی کنشی، در کنار سیاست جنایی واکنشی، دو بخش اصلیِ مباحث سیاست جنایی میباشد. متعاقباً قوانین کنشی و واکنشی از یک سو و نهادهای کنشگر و واکنشگر از سوی دیگر، در تکامل یکدیگر میباشند. در کنار همه جانبه بودنِ گسترهٔ بررسیهای انجام شده، تطبیق موارد ذکرشده با سیاست جنایی آمریکا در زمینه صنعت زنبورداری میتوان در تدقیق بررسیهای انجام شده کمک بیشتری کند. از این طریق میتوان خلاهای موجود در هر نظام را مورد بهتر ارزیابی قرار داد.
واژگان کلیدی:
سیاست جنایی کنشی، سیاست جنایی واکنشی، سیاست جنایی قضایی و اجرایی، پیشگیری، جرائم و تخلفات، صنعت زنبورداری.
فهرست مطالب
- فهرست- 8
- مقدمه 14
- پیشگفتار: 17
- بخش اول: سیاست جنایی کنشی در قبال جرایم و تخلفات صنعت زنبورداری- 20
- فصل اول: سیاست جنایی تقنینی کنشی- 22
- مبحث اول: سیاست جنایی تقنینیِ کنشیِ مشترک در زمینهی زنبورداری- 23
- گفتار اول: پیشگیری، با دخالت مستقیم مامورین و نهادهای دولتی- 23
- بند اول: پیشگیری از قاچاق- 23
- الف) فعل مورد پیشگیری؛ قاچاق- 24
- ب) موضوع قاچاق- 25
- پ) مقام اجرایی- 26
- بند دوم: تدابیر کنشی در جهت ارتقاء سطح کیفی و کمی زنبورداری- 26
- گفتار دوم: پیشگیری، از طریق حمایتها و الزاماتِ قانونگذاری- 27
- بند اول- پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست- 28
- بند دوم- پیشگیری از تخلفات در مرحله تولید مواد غذایی- 31
- بند سوم: بیمه 34
- بند چهارم: اجباری کردن استاندارد محصولات- 35
- بند پنجم: الزام به اخذ مجوز، جهت انجام فعالیتهای تولیدی- 38
- مبحث دوم: قانونگذاری کنشیِ افتراقی در زمینهی زنبورداری- 39
- گفتار اول: مرحله پرورش زنبورعسل- 40
- بند اول: صدور گواهینامههای مربوطه 41
- الف: گواهینامه زنبورداری و ثبت زنبورستان- 41
- 1) گواهینامهی اشتغال به زنبورداری- 41
- 2) ثبت اطلاعات زنبورستان (استقرار- انتقال) 42
- 3) مقررات اداری ثبت اطلاعات زنبورستان- 44
- 4) برچسب زنی تجهیزات زنبورستان- 44
- ب: گواهینامه سلامت- 44
- ت: گواهی بازرسی- 45
- ث) صدور مجوز صادرات و واردات- 45
- بند دوم: ساماندهی استقرار زنبورستانها 47
- الف) میزان فاصله هر زنبورستان- 47
- 1)فاصلهی زنبورستانها از یکدیگر 47
- 2) فاصلهی زنبورستانها از دیگر بهرهبردارانِ محیط زیست- 48
- 3) استقرار زنبورستان در باغات و مزارع کشاورزی- 49
- 4) فاصلهی زنبورستان از روستاها 49
- ب) استقرار در مجاورت واحد صنعتی: 49
- گفتار دوم: پیشگیری از تخلفات ارتکابی در تولید و عرضهی محصول- 50
- بند اول: رعایت استاندارد عسل- 50
- بند دوم: قاچاق عسل و زنبورستان- 51
- فصل دوم: سیاست جنایی قضایی- اجرایی در اعمال سیاست تقنینی کنشی- 52
- مبحث اول: نهادهای دولتی- 52
- گفتار اول: کنشگران مستقل در عرصهی زنبورداری- 53
- بند اول: سازمان دامپزشکی کشور 53
- بند دوم: وزارت بهداشت- 54
- بند سوم: اداره صنعت و معدن- 55
- گفتار دوم: کنشگران مشارکتی در عرصهی زنبورداری- 55
- بند اول: نقش نهادهای کنشگر مشارکتی- 55
- الف) نهادهای موجود در ایران- 55
- 1)جهاد کشاورزی- بخش زنبورداری: 55
- 2) صدا و سیما 56
- ب) نهادهای موجود در آمریکا 56
- 1)سازمان زنبورداری آمریکا ———————————-56
- 2)هیات ملی عسل- 57
- بند دوم: بررسی عملکرد نهادهای کنشگر و خلاهای موجود 58
- مبحث دوم: نهادهای غیر دولتی- 60
- گفتار اول: نهادهای مرتبط با دولت- 6
مقدمه
الف) بیان و تشریح مسئله تحقیق
صنعتی همچون زنبورداری، زمینهای برای ارتقای سطح اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و سیاسی کشور میباشد. از آنجاییکه ایران دارای تنوع آب و هوایی است میتوان در فصول متفاوت سال به نحو مطلوب به زنبورداری پرداخت. در واقع میتوان این رشته را یکی از بهترین زمینهها جهت اشتغالزایی دانست و البته به گونهای است که محدودیت جنسیتی ندارد؛ چه بسا زنبورداران خانمی که در این امر بسیار موفق عمل کردهاند. صادرات عسل و دیگر محصولات زنبور عسل میتواند یکی از زمینههای رشد اقتصادی کشورمان باشد. همچنین عملکرد خود زنبورعسل برای محیط زیست بسیار مفید است.
قاعدتاً دستیابی به نتایج مطلوب فوق، برنامهریزی کلان، توجه بیش از پیش مسولان ذیربط و بکارگیری متخصصان این عرصه را میطلبد. متاسفانه واقعیت امر به گونه دیگر است. سود جویی افراد دخیل در این شغل (بطور مستقیم یا غیر مستقیم) باعث رکود و حتی کسادی در امور زنبورداری شدهاند. همچنین متاسفانه با بکارگیری روشهای نامناسب و غیراصولی در پرورش زنبور عسل، علاوه بر تولید محصولات نامرغوب، کاهش جمعیت زنبورعسل را منتج شده است.
یکی از علل این وضعیت نامطلوب، قانونگذاری و مقررات پراکندهای است که عموماً کارشناسی شده و اصولی نیستند و بعضاً قوانین و مقررات متروکی هستند که فقط موجب تراکم قوانین شدهاند. به عبارتی، ما به قوانین و مقررات جامع و مانعی احتیاج داریم که علاوه بر این که تمام مراحل پرورش زنبورعسل (از زمان صدور مجوز پرورش زنبور عسل گرفته تا عرضه محصولات به مصرف کننده) را در بر میگیرد، قاعده و نظم اصولی بر این قوانین و مقررات حاکم باشد و منطبق با واقعیت جامعه ما باشد تا بتوان در جهت پیشرفت این شغل پیش رفت. چراکه نقشهای متعددی در این صنعت دخیلاند و تنها زنبوردار نیست که باید مورد توجه قرار گیرد؛ چه بسا زنبوردار محق است در مقایسه با دیگر افراد دخیل در این امور از حمایت بیشتری برخوردار باشد؛ زیرا در اکثر موارد زحمت اصلی را زنبوردار میکشد و در عوض بیشترین اجحاف در حق وی اتفاق میافتد. بعضاً مأمورین دولتی بجای اینکه بر اساس قانون و اصول زنبورداری با زنبورداران برخورد کنند، متاسفانه شاهد هستیم که یا به هیچ عنوان به این قوانین وقعی نمینهند و یا اجرای آنها را منوط به تأمین منافع شخصی خود میدانند و از آنجا که زنبوردار، مرجع صالحی برای احقاق حق خویش نمیشناسد، مجبور به تسلیم است. گروه سومی که نه تنها موجب تضییع حقوق زنبوردار میشود، بلکه حقوق مصرفکننده را نیز نادیده میگیرد تولید کنندگان مواد اولیه و یا عرضه کنندگان داروهای غیرمجاز هستند که متاسفانه برخورد جدی با آنها نمیشود. در واقع مشکل در مرحله قانونگذاری میباشد؛ مسامحه در برخوردبا اینگونه ناهنجاریها در مواد قانونی، جریح شدن مرتکبان را باعث میشود.
از طرفی صرف وجود قوانین ومقررات کافی نمیباشد؛ چراکه نمود قوانین اصولی در اجرای صحیح آنهاست. در واقع نهادهای ذیربط دولتی در این فرآیند (پیشرفت صنعت زنبورداری)، نقش مهمی ایفا میکنند. اگرچه زیربنای یک مجموعه منظم، قوانین و مقررات اصولی است، چگونگی اجرا واعمال این قوانین نیز به همان اندازه حائز اهمیت میباشد. نقش نهادهای غیردولتی و بعضاً خصوصی، در این راستا غیرقابل انکار است؛ تأثیر این نهادها در تعدیل و سادهسازی قوانین و مقررات، از جمله عملکردهایی است که نباید از نظر دور داشت. تا جاییکه این نهادها را میتوان ناظران دقیقی بر عملکرد دستگاههای اجرایی دانست؛ چراکه این نهادها بیشتر به نفع زنبوردار وزنبورداری فعالیت میکنند اما متاسفانه کمرنگی این نهادها در قوانین ومقررات، مشهود است.
در آخر مقامات قضایی زبان گویای قوانین مکتوب هستند و چگونگی رسیدگی به اختلافات و ناهنجاریهای ارتکابی در این شغل حائز اهمیت است. برخی جرائم با قوانین عام جرمانگاری شدهاند و در مورد برخی دیگر سیاست افتراقی در پیش گرفته شده است. بررسی این موضوع نیز حائز اهمیت است که آیا این قوانین عام در برخورد با متخلفان و کنترل رفتارهای آنان کفایت میکنند یا لازم است با آنان نیز بهصورت افتراقی برخورد شود؟
این نکات، پایه کارِ این رساله قرار داده شده و در مقام قیاس با نظام حقوقیِ برخی ایالات آمریکا بر میآییم و در ضمن بررسی دغدغههای حقوقی این نظام و میزان دقت قانونگذار به تصویب قوانین اصولی، در پایان، پیشنهادات مقتضی و متناسب با جامعه و نظام حقوقی وسیاسی کشورمان، ارائه خواهد شد.
ب) ضرورت و اهمیت تحقیق
صنعت زنبورداری رو به نابودی است چراکه زنبور و زنبوردار رو به کاهش است. زنبور موجودی است بسیار حساس و به همان اندازه مفید؛ اما متاسفانه اتفاقاتی که در اطراف زنبور و زنبورستان میافتد به دلیل حساسیت زنبور باعث نابودی جمعیت زنبورستان میشود. بسیاری از اتفاقاتی که شاید برای ما بسیار روزمره و عادی باشد اما ناخواسته به نابودی جمعیت زنبورستان کشیده میشود و همچنین، دیگر اتفاقاتی که عامداً ارتکاب مییابد. متعاقب این افعال سهوی و عامد، کسادی شغل زنبورداری شاهد هستیم و زنبورداران برای تأمین معاش خود به ناچار از طرق غیر طبیعی به افزایش میزان محصول خود میپردازند و یا در کنار زنبورداری به شغل دیگر مشغول میشوند و به تدریج رعایت بسیاری از مسائل ضروری در پرورش زنبورعسل، به دست فراموشی سپرده میشود. از این منظر است که احتیاج به قوانین اصولی حس میشود که با پر کردن خلاهای قانونی، از ارتکاب این افعال جلوگیری میشود. علیالخصوص اینکه در مقام قیاس با قوانین نظام دیگر، بهتر و دقیقتر میتوان به نتیجه مطلوب رسید.
پ) سؤالات تحقیق
آیا سیاست جنایی ایران و آمریکا در قبال جرائم و تخلفات زنبورداری، سیاست جنایی منسجمی میباشد یا خیر؟
آیا برای مقابله با جرائم و تخلفات صنعت زنبورداری نیازمند نوعی سیاست جنایی افتراقی میباشیم یا کلیات سیاست جنایی برای برخورد با این پدیده دارای کارآمدی کافی است؟
ت) روش تحقیق
این تحقیق از نظر روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانهای و میدانی میباشد. بر اساس یافتههای میدانی، از طریق مصاحبه و پرسشنامه، با جمعی از زنبوردارانِ با سابقهٔ یک منطقه، به بررسی میزان آگاهی آنان از جرائم و تخلفاتِ ارتکابی در حوزهٔ شغلیِ آنها پرداخته میشود و متعاقباً نحوهٔ برخورد و پاسخگویی به اینگونه ناهنجاریها نیز مورد توجه قرار میگیرد.
ث) فرضیات تحقیق
به نظر میرسد در ایران نتوان مدعی سیاست جنایی منسجمی در این زمینه شد چراکه قانونگذاریها پراکنده و بعضاً متناقضاند و در زمینه اجرایی و پیشگیری نیز به آن سطح فرهنگی رشد نیافتهایم؛ کاملاً برعکس این امر در سیاست جنایی فدرال آمریکا مشاهده میشود که مسائل حساس را به خوبی شناسایی کرده و در سیاست جنایی خود جای دادهاند.
در مورد سیاست جنایی افتراقی نیز میتوان به این نکته توجه داشت که جرائم ارتکابی در این شغل، صرفاً صنفی نیست بلکه برخی جرائم و تخلفات عام نیز در ارتباط با این شغل ارتکاب مییابد که به نظر میرسد با اینگونه جرائم و تخلفات بر اساس کلیات سیاست جنایی برخورد شود. اما دیگر جرائم و تخلفاتی که مختص این شغل است افتراقی رسیدگی شود.
ج) ساماندهی تحقیق
آنچه در این رساله محور بحث قرار گرفته، نوع برخورد، در مقابله با جرائم و تخلفات ارتکابی در این صنعت میباشد که در مباحث سیاست جنایی نیز بسیار حائز اهمیت میباشد؛ کنشی یا واکنشی بودنِ برخوردهای یک نظام قضایی، از معیارهایی است که قالب سیاست جناییِ آن نظام را تعیین میکند. بر همین مبنا، در بخش اول به اقدامات کنشی پرداخته شده، ابتدا سیاست جنایی تقنینی در فصل یک بررسی شده که متعاقباً در مبحث یک و دو، اقدامات کنشی مشترک و افتراقی، مورد بحث قرار میگیرد، تا بتوان بهتر به سؤال مورد نظر این رساله پاسخ داد. و در فصل دوم سیاست جنایی اجرایی و قضایی، با زیرمجموعهٔ نهادهای دولتی و غیر دولتی، در مبحث اول و دوم، گنجانده شده است. در بخش دوم اقدامات واکنشی، با همان عناوین فصل یک و دو از بخش اول، تکرار شده، با این تفاوت که در فصل اول، سیاست جنایی تقنینی واکنشی، به دو مبحث واکنش کیفری و غیرکیفری، تقسیم شده، و در بخش دوم، سیاست جنایی اجرایی و قضایی، به تناسبِ مباحث فصل قبل، عاملان پاسخگو، به کیفری و غیر کیفری، تقسیم شدهاند.
پیشگفتار:
دانش سیاست جنایی[1] برای نخستین بار توسط اندیشمندی آلمانی به نام «فوئر باخ» در کتابی با عنوان «حقوق کیفری» به سال 1803 بکار برده شد. در وهله نخست صرفاً تمرکز نگاه بر مقولهٔ کیفردهی و واکنش بود و در گام بعدی در کنار این واکنش، کنش نیز افزوده شد و در نتیجه دامنهٔ مقابله، جلوهای دوگانه، واکنشی-کنشی، به خود گرفت. (ساعد، 1390)
گذر زمان و رشد آموزهها به فعالانِ این گستره آموخت که خارج از فضای «واکنش»، میتوان به نوعی، از رهگذر «کنش» نیز، به پاسخگویی پرداخت و در کنار «کیفر»، ابزارهای دیگری که جنبهٔ کنشیِ آن غالب باشد، میتوان به کار گرفت؛ بنابراین، سیاست جنایی در مفهوم اخیر، دربرگیرندهٔ شماری از آیینهایی است که هیات اجتماع در مقابله با پدیدهٔ جنایی از رهگذر آنها، به اتخاذ پاسخهایی اعم از کیفری و غیرکیفری اهتمام میورزد. به دیگر بیان، سیاست جنایی تاملی معرفت شتاختی در خصوص پدیدهٔ مجرمانه، درک آن و ابزارهایی است که در مواجهه با رفتارهای مجرمانه و کژروانه عملی میگردد (لازرژ، 1382، ص 41). در واقع روابط حقوق جزا و سیاست به دو شکل متجلی میشود؛ اول، استفاده از ابزارها و روشهای کیفری توسط حقوق جزا در فعالیتها و یا در جهت اهداف سیاست کلی. دوم، سیاست متخذه و معمول توسط یک دولت؛ یعنی اصول، اهداف و روشهای معمول به وسیلهٔ قوای عمومیِ یک کشور به منظور مبارزه با بزهکاری است (لِواسور، 1970، ص 4).
علم حقوق، علم محض نیست؛ با عامل پیچیدهای به نام “انسان” سر وکار دارد که میبایست رفتارهای وی را، در هر شرایطی پیشبینی کند و برای آن ضمانتاجرا قرار دهد تا به هنجارهای جامعه آسیبی نرسد. انسان در رابطه با حقوق فردی خود با محیط پیرامون با مشکلاتی روبروست؛ مثل رابطه با حیوانات (لورینگ،1375،). در پی اهلی سازی حیوانات، پیشرفتهای اقتصادی و گسترش علم زیستمحیطی که برای یک جامعه در پی دارد، نظام قانونگذاریِ آن جامعه را، ناگزیر به تصویب قوانینی میکند که از طرفی خط و مشیِ اصولیِ نگهداری آنها را تعیین کند و از طرف دیگر، با پیشبینی ضمانتاجرا در قبال عدم رعایت خط و مشیهای اصولی، از آنها پاسداری کند؛ در واقع در برخورد بین «انسان» و «دیگر عوامل مؤثر در تولید قوانین جدید»، باید تعادلی در برخورد بین آنها برقرار شود تا هر دو، از رهگذر تقنینی شدن رابطه منتفع گردند و تعادل وتناسب حفظ گردد ودر صورتیکه رابطه صحیح نباشد، قوانینی جهت رفع و اصلاح این روابط وجود داشته باشد (لورینگ، 1375،)؛ چراکه ازمهمترین کارکردهای قانونگذاری اصلاح ذاتالبین است.
آنچه در این رساله به طور خاص منظورِ نظر است برخورد انسان با زنبور، پرورش، بهرهبرداری و توسعهٔ آن است که به تعبیری بحث، در حیطهٔ صنعت زنبورداری است و از آنجا که پرداختن به تمام مسائل قانونگذاری در این حیطه خارج از حوصلهٔ یک رسالهٔ مقطع کارشناسی ارشد است، غالباً میپردازیم به بحث بایدها و نبایدهای مورد توجه قانونگذار که به تناسب اهمیتِ آن ضمانتاجراهای متفاوتی برای آن در نظر گرفته است؛ در واقع به بررسی حمایت قانونگذار از این صنعت در زمینهٔ کیفری خواهیم پرداخت. حمایت کیفری از صنعت زنبورداری، در کنار جرمانگاری و پیشبینی ضمانتاجرای مناسب، با یافتن خلأها و جبران آنها امکانپذیر میباشد. پس پاسخ به این سؤال لازم مینماید که آیا قوانین موجود، پاسخگوی صنعت زنبورداری هست؟ چراکه خلأ تقنینی مانع شکوفایی این صنعت میباشد.
گرچه اساتید بزرگ حقوق جزا بر این باورند که مطالعات تطبیقی، غالباً در حد کنارِ هم گذاشتنِ نظامهای مختلف خلاصه شده و تقلیل مییابد، بدون آنکه واقعاً بتوان –ورای رویتپذیرترین موارد همگرایی و ناهمگرایی- عناصرِ نزدیک شدن ممکن (سازگار) و عناصرِ مغایر (ناسازگار) را استنباط و استخراج کرد (مارتی، 1381، 15)، اما ما، به دنبال یافتن خلأهای قانونی، موثرترین روش، تطبیقِ یک نظام حقوقی با نظام حقوقی دیگر میباشد که علاوه بر رسیدن به این مهم، میتوان به نقاط قوت و ضعف یک نظام قانونگذاری پی برد.
[1]) Criminal Policy /politics of crime / politique criminelle
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.