پایان نامه بررسی عوامل موثر بر آزمون آمادگی تحصیلی کودکان 6 ساله
مقدمه :
همانطور كه ميدانيم يكي از مهمترين مسائل و ويژگيهاي صحيح نظام تعليم و تربيت توجه كامل به سلامت جسماني و رواني و تفاوتهاي فردي ، توانائيها و استعدادهاي کودکان و تنظيم برنامههاي آموزش متناسب با اين استعدادها است كه اين امر قطعاً در فرآيند آموزش و پرورش كشور مفيد خواهد بود. اگر آموزش فراتر از ميزان توانمندي كودك باشد، تلاش و كوشش معلم، مدرسه و والدين علاوه بر بينتيجه بودن، ممكن است در بعضي موارد موجب بروز مشكلات جديدي شود. براساس آمارهاي موجود بيش از 10 درصد از كودكان هر جامعه به گونهاي از نارساييهاي متفاوت جسماني و رواني رنج ميبرند كه بعضي از همين مشكلات ميتوانند به بروز معلوليتها و بيماريهاي جبرانناپذيري منجر گردند. همچنين طبق تحقيقات انجام شده، 50 تا 70 درصد موفقيت دانشآموزان در هر پايه تحصيلي منوط به آمادگي شناختي و سلامت جسماني و رواني آنان است و 80 درصد اُفت تحصيلي نيز در مقطع ابتدايي در نتيجه مشكلاتی چون بينايي،شنوايي و هوش است كه اگر به موقع تشخيص داده نشوند، نهتنها باعث مردودي و تكرار پايهها توسط اين دانشآموزان ميشوند بلكه در اكثر موارد باعث بروز مشكلات و عوارض وخيمتر ميشود. (كارشناس دفتر آموزش و پرورش 1384).
عقيده بسياري از متخصصان تعليم و تربيت بر اين است كه شخصيت هر انسان در 6 سال اول زندگي او شكل ميگيرد، سالهاي اوليه زندگي كودك از نظر تعليم و تربيت چنان پراهميت است كه حتي يك ساعت تأخير در آن زيانبار است و اگر گفته شود هر كسي فرزند دوران كودكي خودش است، اغراق نخواهد بود، بدين جهت نبايد كودك را تنها به عنوان يك انسان كوچك در نظر گرفت و شاهد رشد و قد كشيدن او بود، براي پربار كردن اين سالهاي طلايي مراكز پيش دبستاني نقش مهمي را برعهده دارند هدف در ايجاد مراكز پيش دبستاني كمک به رشد حسي، ذهني، عاطفي و اجتماعي كودكان و در نهايت كمك به شكوفايي استعدادها و علايق آنان ميباشد. كوشش براي تربيت و پرورش و پيشرفت کودکان بعنوان نسل فردا زماني تحقق مييابد كه استعدادها و نيازهاي نونهالان خود را بشناسيم و آنگاه برنامهريزي و سرمايهگذاري مادي و معنوي آنان بپردازيم. تعليم و تربيت آنان رسالت سنگين و مسئوليت مهمي است كه ما در مقابل كودكان خانواده جامعه و در نهايت در پيشگاه خداوند تبارك و تعالي به عهده داريم بنابراين همة مسئولين و آحاد مردم بايد تلاش كنند تا متوليان تعليم و تربيت كودكان، بتوانند كارآمد و توانمندتر شده و نيازهاي كودكان را شناخته و با بكارگيري از روشهاي نوين تعليم و تربيت و يافتههاي جديد روانشناسي تربيتي و ابزارهاي نوين آموزش به رسالت و مسئوليتي كه به عهدة آنهاست با درايت و شناختي نسبي گام بردارند. يكي از مسائل مهمي كه بايد در تعليم و تربيت در نظر گرفت وجود تفاوتهاي فردي دانشآموزان و شناخت تواناييها و استعدادهاي آنان ميباشد. زيرا اگر آموزش بيش از حد توانايي كودك باشد کلاس معلم و مدرسه ووالدين اثر چنداني نداشته و حتي در بعضي از موارد موجب بروز مشكلات جديدتري نيز خواهد شد (کارشناسی دفتر آموزشی و پرورشی ، 1384) .
بسیار بدیهی است که محیط و شرایط زندگی شامل نحوه زندگی مردم، ارزش های مهم مردم و نوع عملکرد تاثیر مشخص به روی مهارتان ذهنی و هوشی افراد دارد، مثلاً کشاورزان برنج در لیبر[1] یا در تخمین میزان برنج مسلط اند، بچه های اهالی بوسترانا[2] در گفتن داستان و حافظه خوبی از نظر حکایات دارند. فرهنگ ها بطور مشخص از یکدیگر از جهات مختلف متفاوت است و تفات های خاصی فرهنگی را نمی توان معلول علل منفرد و مشخص دانست. متن بررسی تفاوت های خاص فرهنگی در زیرگروههای جمعیتی یک جامعه فرهنگی کار بسیار سخت و دشواری است. اگر ما متوجه شویم که افرادی در محیط های متفاوت از نظر فرهنگی زندگی می کند دارای میزان های هوشی متفاوت هستند، در نتیجه بر این استنباط ساده میرسیم که تفاوت های محیطی باعث تفاوت در میزان بهرۀ هوش می گردد. از طرفی برعکس می توان اظهار داشت قابلیت های فردی است که باعث می شود افراد در محیط های تفاوت به سر برند، این قابلیت ها با آزمون های هوش قابل اندازه گیری و سنجش است. بررسی ها نشان داده است که پسران که بهره هوشی شان از بهره هوشی پدرانشان بالاتر است مایلند که در وضعیت و کلاس اجتماعی بالاتری قرار گیرند تا پسرانی که بهره هوشی شان پایین تر از پدرانشان دارند. این چنین استنتاجی شگفت انگیز نیست و گویای ارتباط مستقیم بین میزان بهرۀ هوشی و سال های تحصیل فرد دارد.(والر[3]،1971).
بیان مساله
در كشور ايران هر سال بيش از يك ميليون كودك به طور رسمي وارد اولين عرصه كسب علم و دانش يعني دبستان ميشود. با شروع سال تحصيلي كودك محيط خانه را ترك و وارد نظامي ميشود كه اين نظام در تكوين ساختار سالم جامعه در آينده از جايگاه رفيعي برخوردار است. (دفترچه راهنمای اجرای سنجش آمادگی،سال 1384)
نظام آموزشي كشور هنگامي ميتواند در شكلدهي ساختار تكاملي جامعه نقش موثر و ارزندهاي ايفا نمايد كه در آن تناسب رعايت شده باشد و اين تناسب به دست نميآيد مگر اين كه دانشآموزان كه اصليترين عنصر اين نظام هستند ضمن برخورداري از سلامت جسمي و ذهني در جايگاه آموزشي مناسب جايگزين شده باشد. سازمان آموزش و پرورش استثنايي كشور با ديدگاه تشخيص تفاوتهاي فردي و با هدف جايدهي صحيح كودك در نظام آموزش از سال 1372 با همكاري وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي طرح سنجش سلامت جسمي و آمادگي تحصيلي كودكان بدو ورود به دبستان را به مرحله اجرا درآورد. اصل مهم در طرح سنجش اين است كه بكارگيري نيروي انساني متخصص و همچنين استفاده از آزمونهاي غربالگري و تشخيص دقيق تا حد امكان هر كودك را از نظر آموزش در محل جايگزيني نمايد كه شرايط آن با توجه به ويژگيهاي جسمي و ذهني متضمن حداكثر بهرهوري كودك از خدمات آموزش و پرورش باشد. در اسفند ماه سال 1375 طبق مصوبه شماره 127472/17779 مورخ 19/12/75 مقرر شد تا طرح سنجش زير نظر شوراي سياستگذاري و برنامهريزي سازمان به اجرا درآيدو بعد از آن سال هر ساله به اجرا درآمد تحقيق حاضر مربوط به سنجش سال 1385 ميباشد که به منظور شناخت بعضي از تواناييها و استعدادهاي كودكان برنامهريزي شده است و از آنجايي كه سلامت جسماني به ويژه برخورداري از سلامت بينايي،شنوايي و همچنين آمادگي قبلي كودك براي شروع به تحصیل اهميت بيشتري دارد، بنابراين در اين طرح فقط وضعيت بينايي و شنوايي و آمادگي تحصيلي كودكان مورد ارزيابي قرار خواهد گرفت. (دفترچه راهنمای اجرای آموزش سنجش آمادگی، 1384).
مساله اساسی در پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر آزمون آمادگی تحصیلی کودکان 6 ساله شهر قزوین در سال 1385 می باشد. این عوامل شامل عوامل فردی – اجتماعی نظیر جنس تحصیلات والدین، تعداد افراد خانواده، یک زبانه یا دو زبانه بودن، شهری- روستایی بودن، راست دستی یا چپ دستی می باشد.
هدف پژوهش:
از مهمترين وظايف آموزش و پرورش در اختيار قرار دادن امكانات آموزشی براي كودكان لازم التعليم است، كه يكي از معيارهاي موفقيت در اين امر مهم تشخيص سطح آمادگي كودكان لازمالتعليم است. تعيين درجه آمادگي نوآموزان براي بهرهمند شدن از فرصتهاي آموزش پيشبيني شده در برنامه با توجه به ميزان موفقيت آنان در دروس موجب ميشود كه هم نيروي تعليم دهنده به هدر نرود و هم نوآموزاني كه نمي توانند همپاي ديگر دانشآموزان در كلاس پيش روند از احساس ناكامي و شكست دور بمانند.
هدف پژوهش حاضر عبارت است از :
- شناخت عوامل موثر بر تفاوتهای فردی نوآموزان در آزمون آمادگی تحصیلی نظیر جنسیت یک زبانگی – دوزبانگی، راست برتری، چپ برتری .
- شناخت عوامل موثر اجتماعی و خانوادگی نوآموزان در آزمون آمادگی تحصیلی نظیر سن والدین، تحصیلات والدین، تعداد افراد خانواده، شهری – روستایی بودن.
ضرورت پژوهش:
انسانها در جستجوي و كنش متقابل با محيط هستند، ميل به چالش دارند و مهمتر از همه، پديدهها را تعبير و تفسير ميكند، تعبير و تفسير پديدههاست كه در رفتار تأثير ميگذارد،نه خود پديدهها. (جينزبرگ و اوپر، 1969)[4]
كودكان و بزرگسالان دائماً دانش خود از جهان را ميسازند و بازسازي ميكنند و ميكوشند تا به تجارب معنايي بدهند و نيز در تلاشند تا دانش خود را در قالب ساختهايي به مراتب منسجمتر و كارآتر سازمانبندي كنند. ( ياسايي، 1370)
براي معلمان آموزش و پرورش شناخت تواناييها و تفاوتهاي فردي نوآموزان از اهميت ويژهاي برخوردار است. توجه به رشد همهجانبه كودكان و نيازهاي اجتماعي و هوشی و جسمي و عاطفي آنان، تدوين طرح و برنامهريزي، استفاده از امكانات آموزشی و شناسايي تفاوتهاي فردي دانشآموزان را ميسر ميسازد. كودكان منفعلانه دانش دريافت نميكنند و تفكر صرفاً محصول تدريس مستقيم يا تقليد از ديگران نيست. جريان شناختي نيز اصولاً محصول رسش مغز قلمداد نميشود. اكتساب دانشآموز در كلاس اول اين محيط كوچك ولي آموزشی بايد بگونهاي باشد كه معلمان را به فعاليت كمتر و در عوض فراگيران را به فعاليت بيشتر وادار سازد و نشاط و پيشرفت در رشد را جايگزين يأس و شكست نمايد و در نتيجه آموزش صحيح، از رنج و سردرگمي و ابهام رها گشته و به نظم و آرامش بيشتر، دست يافت. در آموزش نوآموزان، به اين مطلب بايد توجه داشت كه كودك را دقيقاً در زمان مناسب يعني زماني كه برخوردهاي محيطي بيشترين تأثير را در شكوفايي استعدادهاي ذاتي كودك ميگذارند، آموزش داد. در حال حاضر آنچه كه معلم را با مشكلي روبهرو ميسازد اين است كه هر ساله عدهاي از كودكان كه در كلاس درسش حضور دارند در فراگيري مطالب تدريس شده با شكست مواجهه ميشوند و ناگزير بايد سال بعد همان تلاش را از سرگيرند:
جهت بهبود كيفيت آموزش و پرورش در دبستان و از بين بردن تأثير نامطلوب عدم موفقيت در تجربۀ يادگيري نوآموزي كه اولين بار در موقعيت آموزش قرار گرفته است، ابزاري در سال 69 تهيه شد كه بوسيله آن آمادگي ذهنی و پيشرفت تحصيلي حدود شصت هزار كودك داوطلب ثبت نام در كلاس اول مورد بررسي قرار گرفت و اعتبار و روايي اين تست محاسبه و نرمي براي مقايسه تهيه گرديد. با توجه به اینکه ازمون آمادگی تحصیلی نقش بسیار مهمی در غربال کردن دانش آموزان در بدو ورود به مدرسه دارد، پژوهشهایی از این نوع که عوامل موثر با این آزمون را مورد بررسی قرار می دهند بسیار ضروری می باشند(دفترچه راهنمای اجرای آموزش سنجش آمادگی،1384).
فرضيهها:
- سابقة آموزش پيش از دبستان بر نمره آمادگي تحصيلي كودكان دختر و پسر تأثير دارد.
- تحصيلات مادران بر نمرة آمادگي تحصيلي دختران و پسران تأثير دارد.
- تحصيلات پدران بر نمره آمادگي تحصيلي دختران و پسران تأثير دارد.
- بين تعداد افراد خانوار و نمره آمادگي تحصيلي كودكان رابطه وجود دارد.
- سن مادر بر نمرة آمادگي تحصيلي كودكان تأثير دارد.
- بين نمره آمادگي تحصيلي كودكان يك زبانه و دوزبانه تفاوت وجود دارد.
- بين دانشآموزان دست راست و چپ از نظر نمرة آمادگي تحصيلي تفاوت وجود دارد.
- بين دانشآموزان روستايي و شهري از نظر نمرة آمادگي تحصيلي تفاوت وجود دارد.
تعاریف عملیاتی و نظری اصطلاحات و متغیرها
آمادگي تحصيلي
تعريف عملياتي: متغير آمادگي تحصيلي برحسب نمره آمادگي تحصيلي كه دانشآموزان در تست دابرون-2[5] كسب كردهاند مورد سنجش قرار گرفتهاند اين تست حاوي 71 سؤال ميباشد كه توسط سازمان آموزش و پرورش استان قزوين اجرا و نمرهگذاري شده است و نمرات آن و مشخصات دانشآموزان توسط سازمان آموزش و پرورش استان قزوين وارد كامپيوتر شد و آن در اختيار پژوهشگر قرار گرفته است.
تعريف نظري : دارا بودن مهارتها، دانش، نگرش، انگيزهها و ساير ويژگيهاي رفتاري است كه شرط اوليه براي حداكثر استفاده از تحصيلات آموزشگاهي تلقي ميشود.
آموزش پيش از دبستان
تعريف عملياتي : كودكاني كه به مهد كودك و يا پيش دبستان رفتهاند و از آموزشهای مربوط به این دوران استفاده کرده اند در این پژوهش منظور از آموزش پیش از دبستان عبارتست از دوره 9 ماهه که دانش آموزان پیش دبستانی طبق آئین نامه آموزش و پرورش می گذرانند.
تعريف نظري: تعليماتي است كه در مراكز مهد كودك و پيش دبستاني به كودكان داده ميشود مانند مفاهيم كمي و رياضي و مفاهيم اجتماعي …..
سن مادر
در اين تحقيق محدودة سني مادران به طبقات 20 تا 35 -36 تا 45 -46 تا 70 تقسيم شده است.
زبـان
در اين پژوهش 1 زبانه زماني است كه كودك با يك زبان آشنايي دارد و صحبت ميكند و 2 زبانه يعني كودك با دو زبان آشنایی دارد و برای مثال در خانواده زبان مادري زبان دیگری است و در بيرون از خانواده به زبان فارسي با او صحبت ميشود.
تحصيلات والدين:
در اين پژوهش سواد والدين در چهار طبقه:
بيسواد ـ ابتدايي ـ راهنمايي ـ ديپلم و بالاتر .
تعداد افراد خانوار
در اين پژوهش تعداد افراد خانوار در 4 طبقه 3 نفري ـ 4 نفري ـ 5 نفري ـ 6 نفري و بالاتر طبقهبندي شده است.
دست غالب
كودك با كدام دست مسلط به نوشتن است راست يا چپ.
شهري و روستايي
كودك در داخل شهر زندگي مينمايد یا در روستا.
[1] – Liberia
[2] – Bostrana
[3] – Valler
[4] – Janesberg and oper
[5] – Daberon-2
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.