پایان نامه بررسي رابطه بين شادكامي و سلامت روان در بين دانشجويان رشته هاي علوم تربيتي و آموزش ابتدايي دانشگاه فرهنگيان
فهرست محتوا
فهرست مطالب
- عنوان صفحه
- فصل اول کلیات تحقیق.. 1
- 1-1- مقدمه. 2
- 1-2- بیان مساله. 4
- 1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق.. 8
- 1-5- فرضیه های تحقیق.. 10
- 1-6- تعاریف متغییر ها 11
- فصل دوم ادبیات و پیشینه تحقیق.. 13
- 2-1- مقدمه. 14
- 2-2- پیشینه نظری.. 15
- 2-3- مفهوم سلامت روان در نظریه های روانکاوی.. 16
- 2-4- دیدگاه صاحبنظران. 24
- 2-5- از دیدگاه روانشناسی تأثیرات شادی بر روابط اجتماعی افراد چیست؟. 30
- 2-6- شادکامی در خانواده و عوامل موثر درآن. 33
- 2-7- عدم شادکامی و طلاق در خانواده وعلل آن. 35
- 2-8- شادکامی و مثبتاندیشی.. 40
- 2-9- شخصیت برونگرا و شادکامی.. 41
- 2-10- شادکامی و موفقیت.. 42
- 2-11- موانع دستیابی به شادکامی.. 43
- 2-12- هوش هیجانی و شادکامی.. 46
- 2-13- هوش هیجانی، چه فرقی با هوش منطقی دارد؟. 46
- 2-14- عناصر تشکیلدهنده مؤلّفههای هوش هیجانی، از دیدگاه بار- آن. 48
- 2-15- رابطه هوش هیجانی با شادکامی.. 52
- 2-16- پیشینه تجربی.. 54
- فصل سوم روش تحقیق.. 58
- 3-1- مقدمه. 59
- 3-2- روش تحقیق.. 59
- 3-3-شیوه اجرای تحقیق.. 59
- 3-4-جامعه آماری وحجم نمونه. 59
- 3-5-روش نمونه گیری.. 60
- 3-6- روش جمع آوری داده 60
- 3-7-ابزارگردآوری داده ها 60
- 3-8- روشهای تجزیه و تحلیل داده ها 63
- فصل چهارم تجزیه و تحلیل.. 64
- 4-1-مقدمه. 65
- فصل پنجم بحث و نتیجه گیری.. 73
- 5-1- مقدمه. 74
- 5-2- خلاصه ای از تحقیق.. 74
- 5-3- نتیجه گیری کلی.. 74
- 5-4- محدودیتها 75
- 5-5- پیشنهادات.. 76
- منابع و ماخذ. 77
- ضمائم. 79
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
دانشمندان دریافتهاند که شادی موجب تقویت سیستم ایمنی بدن میشود. افراد غمگین بهطور معمول از نقص کارکرد دستگاه گوارش رنج میبرند و مرتب در معرض آلودگیهای میکروبی و ویروسی قرار میگیرند. شادی، عامل تقویتکنندهٔ سیستم اعصاب انسان است و از بروز افسردگی جلوگیری میکند. پژوهشهای روانشناسی امروزه ثابت کردهاند که برخورداری از عنصر «شادی و رضایتمندی» بیش از هرچیز امری شخصی، تربیتی و به عبارتی «اکتسابی» است و این خط بطلانی است بر باورهای رایج که شاد زیستن و رضایت خاطر از «بودن» را صرفاً درگرو «هرچه بیشتر داشتنِ» عناصری میدانند که مستقل از فردیت، هویت و کیفیتهای روانی آدمها است. مثبت اندیشی و شاد بودن، نوعی شیوه تفکر و شیوه زندگی است؛ همانگونه نارضایتی و منفی اندیشی. بنابراین میتوان انتخاب کرد که جهان پیرامون و درونی خویش را چگونه تفسیر کنیم. اندوه همیشه بوده و خواهدبود؛ شرایط نامساعد، دشواریهای زیستن، رنجها و تلخیهای فردی و شکستها و ناکامیها، همگی جزئی از زیست فردی و اجتماعی انسانهاست. میتوان به همه آنها نگریست و جام زندگی را به تیرگیهای آن آغشته کرد، و هم میتوان در وراء آن، زیبائی زنده بودن و موهبت ناب و فرصتی کوتاه را که دراختیارمان است، به تمامی قدر دانست و از چیزهای کوچک حتی، بهانهای ساخت برای شادمانی و لبخند. (حسینی، 1385).
انسان موجودی پیچیده و دارای ابعاد مختلفی است که حیات وی در اثر تعادل نسبی این ابعاد هضم شده و دوام میآورد. یکی از این ابعاد، سلامت روان میباشد که نظام نامهٔ سازمان بهداشت جهانی آن را اینگونه تعریف میکند «سلامت روان، حالت کامل آسایش و کا میابی زیستی- روانی و اجتماعی است و صرف فقدان بیماری یا معلولیت نمیباشد» سلامت روانی در مفهوم عام خود نیز به سلامت فکر و تعادل روانی و دارا بودن خصوصیات مثبت روانی اتلاق میگردد و راههای دست یابی به سلامت فکر و روح که برای تعالی و تکامل فردی و ا جتماعی انسانها ناظم است با پرداختن به آن روشن میشود و همچنین در مفهوم تخصصی خود رشتهای از بهداشت است که افراد تحصیلکرده و دارای مهارت و تجربیات خاص با اتخاذ روشهای علمی، آن را به مردم آموزش میدهند. سلامت روان، یعنی پیش گیری از بیماریهای روانی که پیشگیری به معنی وسیع آن عبارت است از به وجود آوردن عوامل و شرایطی که در واقع تکمیل کنندهٔ زندگی سالم و بهنجار میباشد وبه همین دلیل درمان اختلالهای روانی نیز جزیی از این فعالیت میباشد. یکی از عوامل مهم و در ارتباط با سلامتی روان، شادمانی است. کاواماتو (1999) افزایش شادمانی را در ارتباط مستقیم با افزایش وضعیت سلامت اشتها، خواب، حافظه، روابط خانوادگی، دوستی، وضعیت خانوادگی و در نهایت سلامت روان میداند. پرنگار (2004) معتقد است که ارتباط قوی بین شادکامی و سلامت روانی وجود دارد. آلبرکستن (2003) معتقد است که تجربهٔ استرس، احساس شادکامی را کاهش میدهد یعنی هر چه فرد استرس بیشتری را تجربه نماید، از میزان شادکامی او کاسته میشود و سلامت روانی مورد تهدید قرار میگیرد. ریملند (1983) گزارش کرد ه است که اشخاص از خود گذشته معمولاً شادتر از افراد خودخواه هستند. در سالهای اخیر، اعتقاد بر این است که در نظر داشتن شادی و طراحی برنامههایی برای شاد بودن، باعث افزایش شادمانی میشود و شادکامی محصول سلامت روانی است نه هدف آن. غالباً شادکامی توام با کارکرد مطلوب و سلامتی روانی همراه است و رضایت از روابط شخصی با سلامت روانی مطلوب رابطه دارد. افراد نوع دوست در مقایسه با کسانی که چنین نیستند شادترند و القای اندک عواطف مثبت، اشخاص را باهوشتر، مولدتر، دقیقتر و در نتیجه شادکامتر میکند. مرادی (1384) معتقد است که شادمانی با ابعاد شناختی، اجتماعی، هیجانی و جسمانی شخصیت رابطه دارد. خالقی (1388) دریافت که واقعیت درمانی به شیوه گروهی موجب افزایش شادکامی و سلامت روان و مؤلفههای مربوط به آن میشود. پترسون و همکاران (1998) نیز دریافتند که پس از آموزش نظریه انتخاب، ارضای نیازهای اساسی دانشجویان افزایش یافته است. پترسون 1998 معتقد است که خودپنداره دانشجویان دانشگاه تایوان در اثر آموزش نظریه انتخاب تقویت شده است. موفقیت هر کاری با میزان خوب کنارآمدن آدمها با یکدیگر بستگی دارد. همه انسانها برای ارضای 5 نیاز اساسی که ریشه در ژنهای ما دارد تلاش میکنند. رفتار ما همیشه وقتی بهترین انتخاب است که یک یا چند مورد از این نیازها را ارضا کند: این نیازها عبارتست از: نیاز به بقا، نیاز به عشق و محبت، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی، نیاز به تفریح (گلسر، 1996 ترجمه فیروزبخت 1384).
1-2- بیان مساله
امروز در بحث شادکامی و شاد کردن نیز مشکلاتی وجود دارد. آنچه از سوی تعلیم و تربیت به عنوان راههای افزایش شادی مطرح میشود و مبالغ بسیاری برای طرح آنها صرف میشود. تنها شادکامی را بعنوان احساس مطلوب نشانه گرفته است (شاملو،1384). بر طبق نظریه هیلز و آرگایل (2001) شادکامی یک سازه چند بعدی است که عناصر عاطفه و شناخت را با هم مقایسه میکند؛ شادکامی سه بعد اصلی دارد هیجان مثبت؛ رضایت از زندگی و نبود احساسات منفی از قبیل افسردگی و اضطراب (آرگایل و کراسلند 1987 به نقل از گاوین، 2004).
بسیاری از ما حتی نفس به اندازهای میکشیم که نمیریم و مدتهاست تنفسی عمیق را در مسیر نسیم کوهستان ازیاد بردهایم. معنای زندگی را شاید از کودکان باید بیاموزیم؛ وقتی که بیدریغ میخندند و سرخوشانه از هر شیء کوچکی بهانهای برای رضایت و آرامش میسازند. عدهای همواره به منظره پشت پنجره چشم میدوزند و عدهای دائماً به لکههای روی شیشههای همان پنجره. اگرچه به پیروی از سخن حکیمانهای که میگوید وقتی نمیتوانی دنیا را تغییر دهی دستکم خودت را تغییر بده، سهم مهمی از شاداندیشی امری فردی است؛ اما بیآنکه بخواهیم توپ را به زمین دیگران بیندازیم باید تأکید کرد که این هم تنها بخشی از حقیقت است و بخش دیگر آن، وابسته به تحلیلهای جامعه شناختی موضوع. اگر براساس مفاهیم جامعه شناختی، واحد انسانی را جزئی از کلیتی بینگاریم که پهنه زیست اجتماعی است، پس روی عمده دیگری از این سکه در فضای بیرونی و به قول هابرماس در «حوزه عمومی» است که معنا مییابد. یعنی آنچه که در قلمرو سیاست و مدیریت امر اجتماعی میگنجد؛ به عبارتی بخش قابل توجهی از میزان رضایتمندی در برنامه ریزیهای عمومی است که رخ مینماید. بدیهی است که تهیه ملزومات مادی و رفاهی از وظایف اولیه و اولویتهای مهم دولتمردان در هر جامعهای است اما نباید فراموش کرد که چنانچه نشاط، شادمانی و خرسندی عمومی رو به کاهش نهد، هیچ جامعهای نخواهد توانست حتی برنامههای رفاه اجتماعی خود را که حاصل کار و تلاش و همت نیروهای انسانی اوست، به سامان برد. در طول قرن بیستم انسان پیش از تمام تاریخ بشریت دستخوش دگرگونی از نظر شیوههای زندگی روابط اجتماعی و مسائل اقتصادی گردیده است. تلاش در جهت صنعتی شدن و گسترش شهرنشینی و زندگی مکانیزه که لازمه آن قبول شیوههای نوین برای زندگی است. اثر معکوس بر سلامت انسان گذاشته و در ارتباط با مقوله سلامت ابعاد دیگری را مشخص نموده است. یکی از این ابعاد سلامت روان افراد جامعه است. مقولهای که اگرچه تازگی ندارد لیکن از نظر تخصصی دیر زمانی نیست که به آن توجه گردیده است. با توجه به شیوع بیماری روانی در جامعه اهمیت تلاش در جهت اعتلای سلامت روانی افراد هر اجتماعی بارزتر میگردد. مهمترین مسأله در این ارتباط پیشگیری از مسائلی است که باعث میگردد سلامت روان افراد جامعه مختل گردد و بالطبع پیامدهای منفی در پی داشته باشد. پیشگیری از بروز این عوامل نیز جز با آشنایی با وضعیت موجود سلامت روان در افراد جامعهای که قصد پیشگیری در آن را داریم ممکن نیست. چرا که آشنایی با وضع موجود ما را به اوضاع امیدوار میسازد و یا ما را جهت بکارگیری روشهای مناسب، در جهت از بین بردن عوامل مخل سلامت روان و بکارگیری ابزارهای مناسب در این جهت یاری مینماید. بحث سلامت روان به دلیل پرورش نسل از اهمیت ویژهای برخوردار است (سعادتی، 1386).
فردریکسون (2002) معتقد است عواطف منفی همچون، اضطراب یا خشم، سبب میشوند ذهن فرد فقط به تولید واکنش دفاعی در برابر موضوعات ایجاد کنندهٔ این عواطف منفی، محدود شود در صورتی که عواطف مثبت، سبب میشوند که ذهن فرد بر روی محرکها باز باشد و این مساله به نوبهٔ خود فرصتهایی را برای توجهٔ گستردهتر به محیط، ایجاد کرده و در نتیجه خلاقیت فرد را بیشتر کرده و موجب شادکامی میشود. فروید نیز، طنز را وسیلهای برای دست یابی به شادی با وجود تمام اتفاقات اضطراب آور و شرایط نامساعد میداند. طنز، از ارزش ایمن سازی بسیاری برخوردار است. فروید معتقد است بدون داشتن حس بذله و استفاده از آن در موقعیتهای مقتضی امکان ندارد بتوان از نظر روانی شاد بود. طنز به ما این توانایی را میدهد که شادی را در زندگی حفظ کنیم، شادیای که همیشه در معرض خطر ناپدید شدن است. (جیکسون، 2005)
یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف، بهداشت روانی آن جامعه است. سلامت روانی نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا میکند. از آنجا که دانشجویان از اقشار مستعد برگزیده جامعه و سازندگان فردای هر کشور میباشند، بنابراین سلامت روانی آنان از اهمیت ویژهای در یادگیری و افزایش آگاهی علمی برخوردارد. از ضروریات اساسی زندگی دانشجویی که توجه به آن در رشد و توسعه جامعه اثر مستقیمی دارد و پرداختن به آن شرط اساسی در بهره وری بهینه از نیروهای کارآمد و تحصیل کرده میباشد، بهداشت روانی دانشجویان است. سلامت روانی یکی از ابعاد مهم سلامتی میباشد. بنا به تعریفی که کارشناسان سازمان جهانی بهداشت مطرح میکنند، سلامت ذهن عبارت از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی، به طور منطقی، عادلانه و مناسب باشد. سلامت روانی نقش مهمی در تضمین و کارآمدی هر جامعهای ایفا میکند. افراد برای کنار آمدن با موقعیتهای فشارزا از شیوههای مقابلهای متفاوتی استفاده میکنند. کارآمد و ناکارآمد بودن این شیوههای مقابله، نقش اساسی در بهزیستی جسمی، روانی و اجتماعی افراد دارد. در این راستا یکی از راههایی که مکرراً از سوی محققین مختلف برای حفظ ارتقای سلامت روانی توصیه میشود، انجام فعالیتهای ورزشی میباشد (دادخواه، 1383).
سازمان بهداشت جهانی سلامتی را رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری و ناتوانی تعریف میکنند (کی قباری، 2003) پژوهشهای بسیاری در ایران نقش فعالیتهای بدنی را در ارتقاء سلامت روانی بررسی کردهاند. در این میان، بیشتر پژوهشهای انجام شده حاکی از ارتباط مثبت و معنادار بین انجام انواع فعالیتهای ورزشی و سلامت روانی میباشد. در مطالعهای که (حمایت طلب و همکاران 1382 و 1383) به منظور سلامت روانی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار انجام دادند، نتایج نشان داد که گروه ورزشکار در مقایسه با گروه غیرورزشکار از عزت نفس، رضایتمندی، کارآمدی، خلق مثبت، سلامت روانی و شادکامی بالایی برخوردارند. بررسی نمرات سلامت روانی با در نظر گرفتن متغیر جنسیت نشان میدهد که میانگین نمرات سلامت روانی دختران 79/26 و میانگین سلامت روانی پسران 13/24 میباشد.
در سالهای اخیر موضوع سلامت روان بسیار مورد بحث وتوجه روان شناسان، روان پزشکان و مشاوران قرار گرفته وتوجه به نقش سلامت روان در تضمین زندگی فردی واجتماعی اهمیت ویژه یافته است. تاکنون از سلامت روان تعاریف گوناگونی ارائه شده است که همهٔ آنها بر تعادل ویکپارچگی جسم وروح تاکید ورزیدهاند. برخی سلامت روان را معادل با سازگاری با محیط خانواده دوستان وبه طور کلی اجتماع میدانند. در این تعریف کسی که بتواند تعارضهای درونی وبیرونی خود را به خوبی حل کند ودر مقابل ناکامیهای زندگی مقاوم باشد، دارای سلامت روان است. (تودور،1382 به نقل از خسروی،1385).
عوامل مؤثر بر سلامت روان با توجه به وجود تفاوتهای فردی فراوان بدون تردید بسیار متعدد است لیکن یکی از عواملی که میتواند بر سلامت روان فرد اثر گذارد کمال گرایی میباشد. این مفهوم اگرچه در دو دهه پایانی قرن بیستم مورد توجه قرار گرفته اما هنوز به عنوان پدیدهای تقریباً ناشناخته مطرح شده است. ما در جامعه کمتر خانوادهای میبینیم که بخاطر یک اشتباه کوچک فرزندشان آنها را مورد سرزنش و انتقاد قرار ندهند و انتظارهای بیش از حد توان او را از وی نخواهند. بدون تردید اکثر ما دوست داریم کارهایمان را بدون هیچ نقصی انجام داده و حتی اگر یک اشتباه کوچک مرتکب شویم خود را سرزنش میکنیم و با این خودسرزنشگری و ارزیابی منفی مشکلاتی بر فرآیندهای درونیمان ایجاد میکنیم (نجفی، 1383).
لذا در این پژوهش سعی شده است تا سلامت روان دانشجویان دانشگاه فرهنگیان …. را مورد بررسی قرار دهیم و مسئله اصلی این است که آیا بین شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشتههای علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان…. رابطه معنی دار وجود دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
یکی از محورهای ارزیابی سلامتی جوامع مختلف بهداشت روانی آن جامعه است. سلامت روانی نقش مهمی در تضمین پویایی و کار آمدی هر جامعه ایفا میکند سازمان بهداشت جهانی، سلامت را عبارت از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی میداند. هنگامی انسان در وضعیت سلامت کامل است که بهداشت در هر سه بعد وجودی آدمی تأمین شده باشد. سلامت روان عبارت است ازرفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقعیتهای اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها و شکوفایی استعدادهای فطری خویش. ارتقاء سلامت روانی در جامعه موجب بهبود کیفیت زندگی میگردد. بیماریهای روانی از بدو پیدایش بشر وجود داشته و هیچ فردی درمقابل آن مصونیت ندارد و این خطری است که بشر را مدام تهدید میکند. بیماریهای روانی خاص یک قشر یا طبقه نبوده و تمام طبقات اجتماعی را شامل میشود. مطالعات انجام شده بر روی اختلالات روانی نشان دهندهٔ آن است که آمار اختلالات روانی در اکثر جوامع در حال افزایش میباشد به طوری که سازمان بهداشت جهانی پیش بینی نموده است که تا سال 2020 اختلالات خلقی دومین، بیماریهای شایع در جهان خواهد بود اختلالات عاطفی و روانشناختی از عوامل مهم در کاهش کیفیت زندگی در تمام جوامع هستند. طبق تخمین سازمان جهانی بهداشت از هر چهار نفر یکی یا به عبارت دیگر 25 درصد جمعیت جهان ازاختلالات روانی و رفتاری و عصبی رنج میبرند. تقریباً درصد کودکان و نوجوانان در طی یک سال علایم DSM- IV نشانههای اختلالات روانشناختی را تجربه میکنند، علاوه بر این تعداد زیادی در معرض خطر آسیبهای آینده یا به خاطر مشکل رفتاری، فشار عاطفی یا روانینیازمند یاری وجود دارند، اما هنوز به مرحلهای نرسیدهاند. لذا سلامت روانی آنان از ا همیت ویژهای در یادگیری و افزایش آگاهی علمی برخوردار است. ورود به دانشگاه مقطعی بسیار حساس در زندگی نیروهای کارآمد و فعال جوان در هر کشوری است و غالباً با تغییرات زیادی در روابط اجتماعی و انسانی آنها همراه میباشد. مروری بر پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که شیوع و شدت مشکلات روانی در دانشجویان نسبت به جمعیت غیر دانشجو افزایش پیداه کرده است. از آنجائیکه دانشجویان از حساسترین اقشار جامعه هستند و نظر به اهمیت سلامت روانی این گروه مطالعهای با هدف تعیین وضعیت سلامت روانی دانشجویان و تأثیر شادکامی در افزایش آن صورت گرفت تا ضمن شناسایی گروههای آسیب پذیر با استفاده از نتایج حاصله بتوان ضمن ارائه خدمات بهداشت روان همچون مشاوره، روان درمانی و درمان دارویی موجبات ارتقاء سطح بهداشت روان دانشجویان را فراهم نموده و از عوارض و پیامدهای افت تحصیلی و هدر رفتن نیرو و توانایی قشر جوان و فعال جامعه که موجب آسیب اقتصادی کشور میگردد پیشگیری به عمل آید[1]. (صادقیان و همکاران 1385).
جامعه ما، جامعهای است که مصائب بسیاری را از سر گذرانده است، از جنگ تحمیلی تا مشکلات و مصائبی چون زلزله بم و… و لذا ضروری است که مسؤولان مربوط، در کنار اندیشیدن به تأمین نیازهای اولیه مادی، به ترویج وتدوین برنامههای عام برای گسترش مناسبتها و جشنها و مراسم شادیبخش نیز همت کنند. چنین رویکردهایی از توجه به چهره و کالبد شهری گرفته تا تشویق حضور رنگ و… را میتواند در بربگیرد؛ و در این راه میتوان از متخصصینی ذیصلاح چون جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی و تجربیات مشابه دیگر کشورها در این عرصه، بهرهها برد؛ و البته از توانائیهای معماران و هنرمندان که در کشور ما بسیارند. روانشناسی و واقعیات بارها تجربه شده در جوامع بشری ثابت میکنند که هیچ ملتی بدون خنده و شاد زیستن نخواهد توانست رؤیاها و آرمانهایش را محقق کند. (کیومرث، 1382 1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی:
– هدف کلی بررسی رابطه میان شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشتههای علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..
1-4-2- اهدف جزئی:
– بررسی رابطه بین جنسیت و نمره کل شادکامی در دانشجویان رشتههای علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..
– بررسی رابطه بین سن و نمره کل شادکامی دردانشجویان رشتههای علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..
– بررسی رابطه بین تحصیلات و نمره شادکامی در دانشجویان رشتههای علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …..
1-5- فرضیههای تحقیق
1-5-1- فرضیه اصلی:
– بین شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشتههای علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه معنی دار وجود دارد.
1-5-2- فرضیههای فرعی:
– بین جنسیت و نمره کل شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشتههای علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه وجود دارد.
– بین سن و نمره کل شادکامی و سلامت روان دردانشجویان رشتههای علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه وجود دارد.
– بین تحصیلات و نمره شادکامی و سلامت روان در دانشجویان رشتههای علوم تربیتی و آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان …. رابطه وجود دارد.
1-6- تعاریف متغییر ها
1-6-1- تعاریف مفهومی:
سلامت روان: به مجموعه عوامل و فاکتورهایی گفته میشود که به موجب آن فرد از سلامت روحی و روانی کامل برخوردار باشد. (احمدی، 1385).
سلامت روانی: به معنای سلامت فکر و اندیشه میباشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانی است که میتواند نسبت به ایجاد نظام ارزشمندی در مورد ایجاد تحرک و پیشرفت و تکامل در حد فردی، ملی و بین المللی کمک کند. (حسینی، 1374).
سلامت روانی: مجموعه عواملی که در پیشگیری از ایجاد و یا پیشرفت روند وخامت اختلالات شناختی، احساسی و رفتاری در انسان نقش مؤثر دارند. (شاملو، 1381).
شادکامی: شادکامی مجموعهای از مهارتهاست که شما را در استفاده بهینه از زندگی و لذت بردن از لحظات کمک میکند.
شادکامی سازهای مستقل است که از سه جزء اساسی (هیجان مثبت)، (رضایت از زندگی) و (نبود هیجانات منفی مانند افسردگی و اضطراب) تشکیل یافته است (آرجیل، 1999).
شادمانی ذهنی عبارتست از”ارزیابیهای شناختی و هیجانی فرد از زندگیاش “. این ارزیابی از سویی واکنشهای هیجانی به حوادث و در سویی دیگر قضاوتهای شناختی در مورد رضایت و به سرانجام رساندن وظیفه را در برمی گیرد. بنابراین، شادمانی ذهنی مفهوم وسیعی است که تجربه هیجانهای مطلوب، سطوح پایین هیجانهای منفی و رضایت بالا از زندگی را دربرمی گیرد. شادمانی ذهنی، در ادراکات و ارزیابیهای افراد از زندگیشان در ابعاد هیجانی، عملکردهای روان شناختی و اجتماعی، منعکس میشود.
1-6-2- تعاریف عملیاتی:
سلامت روان: عبارت است از نمرهای که آزمودنی از آزمون سلامت روان GHQ بدست میآورد.
شادکامی: عبارت است از نمره که آزمودنی از آزمون شادکامی بدست میآورد.
[1] عفت صادقیان و همکاران 1385- مجله تحول و توسعه آموزش پزشکی- دوره اول، شماره 1، بهار و تابستان 1388، شماره مسلسل
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.