پایان نامه عنوان: اثر شاخصهای آموزشی و تكنولوژي آموزشي بركارايي نيروي انساني در دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهران
مقدمه
آموزش و پرورش دررفتار فردي و اجتماعي انسانها نقش مهمي دارد. تأثيري كه در فرآيند رشد اقتصادي كشورها ميگذارد سبب شده تا شاخة جديدي در علم اقتصاد، تحت عنوان “اقتصاد آموزش و پرورش” توسعه يابد. به خاطر نيازهاي روزافزون جامعه به آموزش و پرورش، از پيشرفت قابل ملاحظه اي برخوردار بوده و مطالعات گوناگوني در اين زمينه صورت گرفته است. آموزش و پرورش از قديميترين نهادهاي اجتماعي است كه با بسياري از نهادها بويژه نهاد خانواده، دين و سياست و اقتصاد رابطه اي محكم دارد.
تحول هر يك از نهادهاي فوق با نقش آموزش و پرورش در ارتباط است. و از طريق آموزش و پرورش، فرهنگ يا ارزشها و نگرشها، دانشها و مهارتها از نسلي به نسل ديگر يا از جامعهاي به جامعة ديگر انتقال مييابد. از طرف ديگر آموزش و پرورش از طريق تحولاتي كه در رفتار فردي بوجود ميآورد و در رشد و پويايي فرهنگ جامعه تأثير عميقي ميگذارد. در حقيقت ميزان مشاركت مردم در فعاليتهاي اقتصادي، اجتماعي و سياسي كه در تحول جامعه نقش اساسي دارد وابسته به آموزش و پرورش آنان است. مدارس، علاوه بر انتقال علم و دانش، ارزشهاي ديگري از جمله نظم و انضباط، تعهد و احساس مسئوليت را در جوانان ايجاد كرده و تقويت مينمايند. آموزش و پرورش مردم را تواناتر و قدرت توليد آنان را افزونتر نموده و در كاهش نابرابريهاي درآمدي نقش قابل ملاحظهاي دارد. زيرا از طريق بالا بردن قدرت توليد، سطح عمومي درآمدها را افزايش ميدهد. از طرفي رشد سريع جمعيت و تقاضاي روزافزون براي آموزش، موجب شده تا جامعه نيز منابع قابل توجهي را به اين بخش اختصاص دهد.
از آنجا كه با وجود محدوديتهاي زياد منابع قسمت قابل توجهي از بودجه دولتها به آموزش و پرورش اختصاص مييابد،جامعه علاقمند است از منطقي بودن تخصيص چنين منابعي به امر آموزش و پرورش اطمينان حاصل كند و يا به عبارت ديگر از كارايي نظام آموزشي و رسالت آن جهت نيل به اهداف تعيين شده مطمئن گردد. در راستاي چنين هدفي ضرورت با توجه به هزينه هاي انجام شده براي آموزش معلمان و تكنولوژي آموزشي بكار رفته در مدارس به بررسي اين موضوع بپردازيم كه آيا انجام چنين هزينههايي نتايج لازم و مورد انتظار را داشته است. هدف عمده اين تحقيق پاسخ به سؤال بالا از طريق يك مطالعه موردي به منظور تعيين كارايي نيروي انساني (معلمان مدارس منتخب) و عوامل مؤثر بر آن (در دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهران) در سالهاي مورد بررسي است به عبارت ديگر اين تحقيق در صدد آن است كه نحوه تأثيرگذاري آموزش معلمان مدارس، محيط آموزش و تكنولوژي آموزشي بر كارايي نيروي انساني (معلمان مدارس) در نمونه تحت بررسي را مطالعه نمايد.
بيان مسأله و اهميت موضوع
بسياري از صاحبنظران اعتقاد دارند كه وجوه اختصاص يافته به آموزش و پرورش را ميتوان هزينههاي سرمايهگذاري به حساب آورد. از اين رو، تخصيص بودجه كافي به امر آموزش و پرورش با توجه به بنيادي بودن آن ضروري است. توجه به اين بخش آثار مثبت و نتايج اجتماعي، اقتصادي متعددي به دنبال دارد كه به بررسي اجمالي آن ميپردازيم:
1-2- شناخت و طبقه بندي فوايد اقتصادي آموزش و پرورش:
آموزش و پرورش جزو آن دسته از كالاهاي عمومي است كه توليد آنها نه تنها براي فرد، بلكه براي جامعه بسيار مفيد ميباشد. به اين معني كه آموزش فردي،بازتابها و پيامدهاي متنوع اجتماعي به دنبال دارد. فردي كه آموزش ميبيند نه تنها خود را از تواناييها و كفايت هاي قابل توجهي برخوردار ميشود بلكه تحصيلات او در محيط منزل، محيط كار در جامعه آثار بسيار گسترده اي دارد. براي آ نكه به صورت سيستماتيك با مسأله برخورد نماييم مي توانيم فوايد اقتصادي آموزش و پرورش را به طور كلي به فوايد خصوصي و فوايد اجتماعي تقسيم كنيم. اين فايدهها نيز هر يك به نوبه خود به فوايد مستقيم و غيرمستقيم تقسيم ميشوند. در اين بخش ابتدا فوايد خصوصي و سپس فوايد اجتماعي آموزش و پرورش بطور مختصر مورد شناسائي و مطالعه قرار ميگيرد.
1-2-1- فوايد خصوصي آموزش و پرورش
اين فوايد به آن دسته از مزايايي اطلاق ميشود كه منحصراً افراد از آن بهرهمند ميشوند. فوايد خصوصي را ميتوان به دو بخش مجزا تقسيم نمود: فوايد مستقيمي كه آموزش نصيب افراد ميكند و فوايد غيرمستقيمي كه افراد آموزش ديده از آن بهره ميبرند.
1-2-2-فوايد خصوصي مستقيم
فايده مستقيم خصوصي ناشي از سرمايه گذاري در آموزش، در حقيقت همان اضافه درآمدي است كه افراد تحصيل كرده بدليل ارتقاء سطح توانايي ها و بهره وري دريافت ميدارند. مهمترين اثر اقتصادي آموزش در واقع افزايش قدرت توليد و دستيابي به درآمدهاي بيشتر است. بنابراين فايده خصوصي مستقيم آموزش، افزايش سطح درآمدي فرد است.
1-2-3- فوايد خصوصي غيرمستقيم
فوايد خصوصي غيرمستقيم آموزش كه عمدتاً بصورت درآمدهاي رواني و مزاياي اجتماعي است، ناشي از امتيازاتي است كه آموزش و تخصص براي فرد بوجود ميآورد. به طور كلي مي توان گفت كه افراد تحصيل كرده از شأن و منزلت اجتماعي بالاتري برخوردارند و جامعه با تفويض مسئوليتهاي سنگين بر دوش افراد روشنفكر و آموزش يده احترام بيشتري براي آنان قائل ميگردد. برخي از فوايد خصوصي غيرمستقيم آموزش را ميتوان به اختصار بصورت ذيل طبقهبندي نمود:
- افراد تحصيل كرده در محيط كار از مزاياي جنبي بيشتر و شرايط كاري بهتري برخوردارند.
- افراد تحصيل كرده امكان ارتقاء سريعتر از نردبان ترقي شغلي را دارا ميباشند.
- افراد تحصيل كرده از فرصتهايي كه در اختيار دارند، مناسبترين را برميگزينند. به طور مثال اين افراد در مورد پس انداز، مصرف و سرمايه گذاري،تصميمات عقلاني تري ميگيرند.
- افراد تحصيل كرده به خاطر بينشي كه پيدا ميكنند، عموماً زندگي بهتري براي خود خواهند ساخت.
بطور مثال در سلامت خود و فرزندان تلاش بيشتري ميكنند، در انتخاب همسر و تعداد فرزندان آگاهانهتر تصميم مي گيرند، در شرايط مساوي طول عمر بيشتري دارند، عموماً كمتر دچار اعتياد و ارتكاب جرائم ميشوند، فرزندان صالح و موفقي تريبت ميكنند كه اكثراً داراي تحصيلات عالي مي باشند و همان گونه كه مشاهده مي شود اهميت فوايد خصوصي غيرمستقيم آموزش نه تنها به هيچ وجه كمتر از فوايد مستقيم آن نمي باشد بلكه به طور حتم فوايد آن بيشتر است.
1-2-4- فوايد اجتماعي آموزش و پرورش
بسياري از سرمايه گذاريهاي عمومي داراي آثار اجتماعي بسيار گستردهاي ميباشند. به عنوان مثال، احداث يك سد مخزني در يك منطقه علاوه بر رونق و توسعه كشاورزي آن منطقه كه اثر مستقيم اين سرمايهگذاري است در توزيع عادلانهتر درآمدهاي مردم منطقه تأثير به سزايي دارد. اثر احداث سد در توزيع درآمد را به عنوان آثار ثانويه و يا آثار غيرمستقيم اجتماعي آن مينامند. در اين چارچوب فوايد اجتماعي آموزش و پرورش خود به دو بخش مستقيم و غيرمستقِِِم تقسيم ميگردد.
1-2-5- فوايد اجتماعي مستقيم
مهمترين فايده اجتماعي مستقيم آموزش اين است كه افراد آموزش ديده قادرند كالا خدمات بيشتري توليد كرده و به جامعه ارائه دهند. همان گونه كه در آثار مستقيم انفرادي آموزش ملاحظه شد، افراد تحصيل كرده قدرت توليد بيشتري دارند و قادرند در واحد زمان محصولات بيشتري را ايجاد نمايند. جامعه از آن جهت تمايل دارد تا در آموزش سرمايهگذاري كند كه با آموزش بيشتر ، توده مردم از تواناييهاي توليدي بيشتري برخوردار ميگردند و با رشد توليد ملي به رشد اقتصادي دامن ميزنند. همچنين افراد تحصيل كرده كه خالص ارزشهاي بيشتري ميباشند، درآمد بالاتري را ايجاد مي كنند و از اين رهگذار ماليات بيشتري را نيز به دولت ميپردازند. به طور كلي مي توان گفت كه آن جوامعي كه داراي افراد آموزش ديده بيشتري ميباشند، در شرايط مساوي كالا و خدمات زيادتري توليد ميكنند و داراي رشد اقتصادي بالاتري هستند.
1-2-6- فوايد اجتماعي غيرمستقيم
آثار غيرمستقيم سرمايه گذاريهاي آموزشي بر جامعه، فوقالعاده مهم قلمداد ميشوند. در واقع، گاهي ارزش اقتصادي يك اختراع و نوآوري در صنعت كه موجب افزايش محصول ملي و صرفه جويي قابل توجهي در هزينههاي توليد ميشود، از كل مخارج سالانه آموزش و پرورش كشور بيشتر ميباشد. بسياري از آثار اجتماعي سرمايه گذاريهاي آموزشي عمومي پايا و زوال ناپذير دارند. برخي از مهمترين فوايد غيرمستقيم اجتماعي آموزش و پرورش را ميتوان به اختصار بصورت ذيل طبقهبندي نمود:
- هر قدر مردم يك جامعه از تحصيلات بيشتري برخوردرا باشند قادرند در واحد زمان درآمد بيشتري ايجاد كنند.
- هر اندازم مردم يك جامعه از آموزش بيشتري برخوردار باشند، هزينههاي اجتماعي آن جامعه از قبيل هزينههاي دستگاه قضايي، انتظامات، پليس راهنمايي و امثال آن كاهش خواهند يافت.
- با ارتقاء سطح تحصيلات مردم يك جامعه، سطح بهداشت و تغذيه بالاتر و هزينههاي درمان و سوبسيد دارو به طور نسبي كمتر خواهد بود. در جامعه اي كه افراد آن از سلامت بيشتري برخوردار باشند روزهاي بيشتري در هفته، در ماه و در سال را به كار اشتغال خواهند داشت و بهره وري عامل كار افزون خواهد شد. علاوه بر اين ميزان تحصيلات در كيفيت نيروهاي كار نيز تأثير فراواني دارد.
- هر قدر افراد جامعه آموزش بيشتري ديده باشند. در حل معضلات اجتماعي نظرات بهتري داشته و با مشاركت ايشان مشكلات جامعه به طور ملموس كاهش خواهد يافت.
- انتقال تكنولوژي كه يكي از محورهاي اساسي توسعه صنعتي است، عمدتاً با تلاش و كوشش افراد تحصيل كرده تحقق مييابد.
- اكنون كه رشد اقتصادي وابسته به ارتقاء سطح تكنولوژي، بهره وري عامل كار، مديريت نوين و تخصيص بهينه منابع كمياب است، هر قدر افراد جامعه از تحصيلات بيشتري برخوردار باشند، ضمن مشاركت بيشتر، تقسيم كار و تفويض مسئوليتها بين افراد برحسب نوع تخصص و تواناييها ميتوان اميد داشت كه بهرهوري عامل كار و كارايي سازمان به تدريج بهبود يافته و افزايش يابد.
1-3- اهداف و ضرورت پژوهش
هدف اساسي اين تحقيق تعيين كارايي نيروي انساني (معلمان مدارس منتخب) و عوامل مؤثر بر آن (در دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهران در سالهاي مورد بررسي) است.
ضرورت اين تحقيق از آن جهت است كه نشان خواهد داد كه آيا آموزشهاي معلمان مدارس و تكنولوژي آموزشي به كار رفته در مدارس توانسته است كارايي نيروي انساني (معلمان مدارس منتخب) را در نمونه مورد بررسي افزايش دهد. در حقيقت با توجه به هزينههايي كه براي آموزش معلمان و تكنولوژي آموزشي موجود در مدارس صورت ميگيرد، ضرورت ايجاب ميكند به بررسي اين موضوع بپردازيم كه آيا انجام چنين هزينههايي نتايج لازم و مورد انتظار را داشته است؟ نتايج اين مطالعه ميتواند سياستگذاران آموزش و پرورش را در راه تخصيص بهينة منابع ياري كند.
سؤالات تحقيق
در اين تحقيق با توجه به مطالبي كه در خصوص اهميت پژوهش مطرح شده سؤالات زير مطرح ميشود:
- آيا آموزش معلمان مدارس بر كارايي فني آنها تأثير مثبت ميگذارد يا خير؟
- بكارگيري تكنولوژي آموزشي بر كارايي فني آنها چه تأثيري دارد؟
- اثر محيط آموزشي بر كارايي فني آنها چه تأثيري دارد؟
1-4- فرضيه هاي تحقيق
با توجه به سئوالات تحقيق فرضيه هاي تحقيق بشرح زير مطرح ميشود:
آموزش معلمان مدارس نمونه بر كارايي فني آنها (در دبيرستانهاي پسرانة منتخب منطقه دو تهران در سالهاي مورد بررسي ) تأثير مثبت دارد.
بكارگيري تكنولوژي آموزشي بر كارايي فني نيروي انساني (در دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهران در سالهاي مورد بررسي) تأثير مثبت دارد.
اثر محيط آموزشي بر كارايي فني نيروي انساني (در دبيرستانهاي پسرانة منتخب منطقه 2 تهران در سالهاي مورد بررسي) مثبت است.
1-5- كليات پژوهش
در ادامه، اين مطالعه در نظر دارد به منظور تعيين كارايي نيروي انساني (معلمان مدارس منتخب) و عوامل مؤثر بر آنها (در دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهران) در سالهاي مورد بررسي در فصل دوم به مروري بر ادبيات تئوريك در زمينة سرمايه انساني ، اقتصاد آموزش و پرورش، آموزشهاي ضمن خدمت و ساير مباحث تئوريك مرتبط با موضوع پژوهش حاضر پرداخته و سپس مروري مختصر اما جامع بر اديبات تجربي موجود در زمينة محاسبة كارايي انواع آموزش و پرورش را ارائه نمايد. فصل سوم اين پژوهش به ادبيات موجود در زمينة روش تحليل فراگير دادهها خواهد پرداخت تا زمينة لازم جهت برآوردهاي لازم در فصل چهارم را فراهم نمايد. در فصل چهارم، اثر آموزش معلمان مدارس و تكنولوژي آموزشي بر كارايي نيروي انساني در دبيرستانهاي پسرانه منتخب منطقه 2 تهران (سالهاي 83-82 و 80-79) را بررسي مينمايد. و بالاخره در فصل پنجم به بحث و نتيجهگيري در اين زمينه خواهيم پرداخت و پيشنهادات ارائه خواهد شد
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.