پایان نامه بازتاب فضايي تحولات اقتصادي روستاهاي شهرستان رضوانشهر در دو دهه گذشته (83-63) مورد دهستان مركزي
فهرست محتوا
مقدمه:
ساختار فضايي از انطباق سازمان فضايي بر محيط طبيعي- فيزيكي بوجود ميآيد. در اصل ساختار فضايي تجلي روابط دروني و بيروني واحدهاي يك مجموعه فضايي و جايگاه اجزاء آن بر بستر محيط فيزيكي است كه بر روي همديگر تاثير ميگذارند و باعث تحول در محيط ميشوند. با توجه به بررسي و شناخت وضع گذشته و وضع موجود منطقه مورد مطالعه چگونگي جغرافيايي را در جهت بهبود شرايط زيستي- انساني تغيير داد. اين واقعيت كه يك سري عوامل بيروني و دروني بر توليدات كشاورزي و روابط اجتماعي اقتصادي يك منطقه تاثير ميگذارد و باعث دگرگوني در مناسبات اجتماعي- اقتصادي مي شود.
به عقيده هانس بوبك (Hans Bobek) امروزه جغرافيا عمدتاً به بررسي عرصههاي ساختاري- كاركردي مي پردازد. عرصههايي كه نه تنها از نظر مكاني بلكه از لحاظ ساختاري- كاركردي قابل تبيين و تشخيص هستند. در اين چارچوب يك عرصه ساختاري از طريق هماهنگي پديده هاي گوناگون يا همسويي هدفهاي پراكنده و يك عرصه كاركردي به واسطه تاثير مكاني نيروهاي ويژه موجود و موثر در آن مشخص و تعريف مي شود. (سعيدي 1379، ص5)
فرانتس شافر (F.Safer) مينويسد كه ((گروههاي اجتماعي نه تنها حاصل كاركردها بلكه همچنين حاصل روندهاي مكاني- فضايي هستند. زنجيره كنش متقابل را كه پديد آورنده روندهاي مكاني- فضايي به شمار مي رود ميتوان در ارتباط با روندهاي زير در نظر گرفت:
الف)دگرگوني در نحوه برخورد با ارزشها: يعني ارزيابي ارزشها كه گروه اجتماعي براساس آن ويژگي هاي طبيعي و اجتماعي- اقتصادي را به سنجش مي گيرد. ممكن است كم و بيش به سرعت دگرگون شود. بدين سان ب) كاركردهاي اجتماعي- اقتصادي معين تغيير و تحول مي پذيرد كه خود ج) ميتواند روندهاي اجتماعي – اقتصادي تازه اي را طرح سازد كه- د: پس از گذشت زماني معني الگوهاي پايداري ميسازد كه براساس آنها روندهاي مكاني فضايي تحت تاثير قرار گرفته در نهايت ساختارهاي مكاني- فضايي تازه اي را پديدار ميسازند.))منظور از كاركرد در اينجا كاركردهاي فضايي است كه عمدتاً به معناي مجموعه فعاليتهاي انساني و روابط حاكم بر آنهاست. (سعيدي 1379، ص6)
170 فصل ششم : بازتاب فضايي تحولات آزمون فرضيات ، جمع بندي و ارائه پيشنهادات
2-6- علل شكل پذيري و امكان پذيرش دگرگوني در تحولات اقتصادي شهرستان رضوانشهر و دهستان مرکزی (80-1360):
1-2-6- نقش آموزش و ارتباطات در تحولات منطقه:
شهرستان رضوانشهر با وسعتي در حدود 804 كيلومتر مربع، جمعيتي بالغ بر 66311 هزار نفر را در خود جاي داده است كه تا قبل از سال 1376 جزء يكي از بخشهاي شهرستان تالش بوده است. بيشتر ساكنان شهرستان رضوانشهر 5/72 درصد كشاورز ميباشند كه در حدود 10500 هزار هكتار از اراضي كشاورزي رابه كشت برنج اختصاص دادهاند و در حدود چهار هزار هكتار زمين به محصولات باغي شهرستان مربوط ميشود.
قبل از شروع جنگ تحميلي بخش رضوانشهر يكي از محرومترين بخشهاي شمالي كشور از نظر امكانات و خدمات توليدي بوده است لذا پس از پايان جنگ تحميلي بعد از شهرستان رشت و انزلي در غرب گيلان كم كم شهرستان رضوانشهر دچار تغيير و تحولاتي از حيث چشم اندازهاي فرهنگي و آموزشي گرديد كه آن به نوبه خود در چشم اندازهاي طبيعي هم اثر گزار بوده است.
اين دگرگوني به صورت آموزش، آگاهي و نوآوري در تكنولوژي شروع شده به طوري كه با تنوع فرهنگي همراه و منجر به ارتقاء فرهنگي و باعث فراموش شدن بر خي از ارزشهاي فرهنگي شده است. دليل اين كه شكل پذيري و دگرگوني آموزشي و فرهنگي در شهرستان رضوانشهر و دهستان گيل دولاب تت تاثير عوامل زير متحول شده است :
1- برخورداري از شرايط مساعد محيط طبيعي بكر و عالي و سرشار از استعداد طبيعي رضايت بخش جهت پيشرفت اقتصادي- فرهنگي.
2- همجواري و برخورداري از مواهب درياي خزر ، داشت پيشينه فرهنگي غني فرهنگي و نزديكي و مبادلات فرهگي با شهرستان هاي انزلي ، رشت وتالش.
3-وجود استعدادهاي درخشان بالقوه انساني در سطح منطقه و موقعيت وشرايط جغرافيايي اين شهرستان كه سبب جذب گردشگران به نطقه در فصل تابستان گرديده اند .
– موقعيت جغرافيايي و ارتباطي شهرستان رضوانشهر كه از يكسوي در سر راه ارتباطي رشت- انزلي، آستارا كه جاده ترانزيتي شمال كشور از داخل شهرستان رضوانشهر مي گذرد قرار دارد و از طرف ديگر در نتيجه مجاورت با آستارا از گمرك آنجا در مبادلات تجاري سود مي برد .
171 فصل ششم : بازتاب فضايي تحولات آزمون فرضيات ، جمع بندي و ارائه پيشنهادات
مطالعات ميداني پرسشگري از روستاهاي دهستان مركزي مويد تاثير گذار عوامل فوق در تحولات اقتصادي منطقه گرديده است :
1- از هر 100 خانوار روستايي دهستان مرکزی حداقل 15 خانوار از فاميل درجه 2 و 3 آنها در خارج از كشور زندگي مي كنند و يا رفت و آمد مي كنند و نزديك به 25 درصد خانوار سفرهايي به خارج از كشور داشته اند (1380 تا 1350).
2- از هر 100 خانوار 99 خانوار داراي تلويزيون و ويدئو ميباشند و از هر 100 خانوار 76 خانوار داراي چندين تلويزيون و وسايل ارتباطي پيشرفته ديگري ميباشند كه در امر آموزش و آگاهي به كشاورزان حرف اول را مي زند.
3- از هر 100 خانوار روستايي نزديك به 10 خانوار داراي ماهواره آسيايي و اروپايي مي باشند كه تاكنون بنابر آمار توقيف ماهواره در نيروي انتظامي شهرستان 1370 تا 1383 نزديك به 200 ماهواره كشف وظبط شده و بالغ بر 100 ماهواره هم در سطح دهستان وجود دارد.
4- از هر 100 خانوار 42 خانوار به كامپيوتر و اينترنت دسترسي دارند و از هر 100 نفر جمعيت روستايي 56 نفر به كاربرد كامپيوتر آشنايي دارند.
5- بيش از 150 نوع مجله و روزنامه در سطح شهرستان در روزنامه فروشها پخش
ميشود كه محتواي آنها فرهنگي- علمي، سياسي و اقتصادي مي باشد. تعداد خوانندگان روزنامه و مجلات بيشتر جوانان و ميانسالان مي باشند كه 50 درصد جمعيت روستايي را دربرميگيرد.
6- تجديد گروهبندي تربيتي و تسهيلات در حمل و نقل ويژه تحصيلات در تمامي موارد دستيابي به مدارس و آموزشگاهها را آسان كرده است. لذا با ازدياد ماشينهاي سواري و راههاي جاده اي ارتباطات براي تحصيل روزانه به مدارس را فراهم آورده كه در امر تسريع آموزشي مفيد بوده است.
بنابراين فقدان آموزش و ارتباط سالم روستاييان با خارج از روستا باعث مي شود كه روستايي فقط به كار روزانه خود كه همان كشاورزي و دامپروري و ساده زيستي است ادامه دهد.
افلاطون از قول سقراط درفدر مي گرديد: كشتزاران و درختان تمايل ندارند چيزي به من بياموزند در حالي كه انسانهاي مقيم شهرها از ميل چنين مي كنند تنها به لطف اين آميزش و اختلاط بوده است كه نيروهاي خلاقه انسان به نحوي درخشان باليده اند. (سهامي، 1373، ص32)
172 فصل ششم : بازتاب فضايي تحولات آزمون فرضيات ، جمع بندي و ارائه پيشنهادات
نابرابريها در توزيع امكانات آموزشي بين شهر وعد دسترسي روستائيان به آوزش عالي خود يكي از دلايل مهاجرت روستاييان از سال 65 تا 80 بوده است كه جميعت دهستان بيشتر كاهش يافت. بنابراين
آن چه كه در روستاها بيشتر از شهرها مورد توجه است پرداختي روستاييان بيشتر از شهرنشينان به تماشاي تلويزيون و روزنامه هاي محلي و راديو و تلويزيون مي باشد كه همگي از جمله وسايل عمده انتقال ارزشهاي روحيه فرهنگ شهري شدن است. بنابراين ارتباطات فرهنگي و آموزشي سبب اطلاعات و آگاهيهاي بيشتر و نتيجتاً توليد و نوآوريهاي زيادتر به رستا شده است. روستايي قبل از آموزش نسبت به جهان داراي يك ديد محدود بوده است ولي پس از آموزش و ارتباط، فرهنگي و فني و آگاهي ها اداري ديدي وسيع و عيني نسبت به جهان پيشرفته مي گردد.
2-2-6- تبادلات و تنوعات فرهنگي در منطقه ارتقاء اجتماعي مي آفريند:.
با وارد شدن شهرنشينان به محيط روستا به عناوين مختلف چه به صورت گردشگر، سرمايه گذار و كارفرما به همراه خود سرمايه و نوآوري را هم به محيط روستا عرضه ميدارد كمبود درآمد در محيط سنتي روستا برغم تفاوتهايي كه از حيث ثروت در ميان آنها وجود دارد وضعي چندان مساعد براي ارتقاء اجتماعي فراهم نميآورد. لذا با گسترش ارتباطات ، مراسم هاي سياسي، جشنها، ميز گردها در خصوص توسعه روستا زياد ميشود و آگاهي اجتماعات روستايي افزايش مييابدودرسطح توليدات كشاورزي و ارتقاء سطح درآمد روستايي اثرميگذارد. تنوع توليدات ايجاد شده باعث با بالا رفتن درآمد خانوار روستايي و برخوردهاي اجتماعي، فرهنگي با مناطق و افراد بيرون روستا و مهاجران تازه وارد زياد مي شود و باعث ورود نو آوري در فرهنگ و امكانات به روستا ميشود. با همنوايي فرهنگي در ارزيابي ارزشهاي انساني و اقتصادي بسياري از ارزشهاي قديمي و يا حتي با ارزش از بين ميرود و فرهنگي جديد مورد قبول ساكنان در محيط شكل مي گيرد كه باعث ارتقاء سطح فرهنگ منطقه ميشود.
براي بسياري از جوانان روستايي و يا براي فرزندان آنها ارتقاء اجتماعي لزوماً در گرو مهاجرت نهفته است. مثلاً فلاني با مهاجرت به ژاپن و يا تهران آدم مهمي شده است. لذا با گسترش امكانات ارتباط و برخورد فرهنگها و تبادل ارزشهاي فرهنگي در محيط روستا باعث رشد تفكر اجتماعي نسبت به مسائل
173 فصل ششم : بازتاب فضايي تحولات آزمون فرضيات ، جمع بندي و ارائه پيشنهادات
اجتماعي جامعه ميشود و باعث تغييراتي در نحوه برخورد با ارزشها مي شود و چون قبل از برخورد فرهنگي مطالعات و آگاهي هاي عمومي يا حرفه اي كه روستاييان براي دسترسي دارند كمتر است. والدين چندان صحيح سخن نميگويند با خواندن آشنايي كمتري دارند و شوق چنداني براي تبادلات ذهني و فرهنگي از خود نشان نميدهند. با اين حال اين وظيفه به عهده جوانان گذاشته مي شود تا
تبادلات و ارتقاء فرهنگ اجتماعي را كامل كنند. تقابل ميان فرهنگ عامه روستايي با فرهنگ مهاجران تازه وارد غالباً به ساختار زدايي از فرهنگ روستايي ميانجامد تلويزيون; شب نشينيها و قصه گويان روستاهاي ما را يك سره نابود كرده است. از جمله اثر گذارهاي فرهنگي كه در نتيجه مبادرت شهر و روستا رضوانشهر و روستاهاي دهستان مركزي گيل دولاب ي توان مشاهده نمود بشرح زير است :
1- زماني كه شهرنشينان وارد محيط روستا ميشوند نوع غذاهاي شهري را وارد روستا مي كنند كه فنون جديد و پخت غذا را در روستا ترويج ميكنند مثل پخت پيتزا و ماكاروني كه نياز به فر و يا ماكرو فر براي طبخ غذا دارد و تكنولوژي نو نيز مي طلبد.
2- از نشانههاي تنوع فرهنگي وجود چندين نوع گويش در سطح دهستان است كه با وارد شدن مهاجران تازه وارد چه به صورت ويلا دار و يا كارگران زراعي تنوع گويش روستايي از گيلكي به تركي، تالشي،عنبراني و كردي افزايش يافته است و آنان كه با زبانهاي مختلف برخورد دارند به چند زبان رايج صحبت مي كنند امكان دارد قبلاً گويشها در سطح دهستان موجود بوده باشد ولي نسبت آن به قبل افزايش يافته و اختلاط زباني زياد شده است.
3- تحول فرهنگي حتي در آداب و رسوم و سنن، جشنها كه سمبل فرهنگي يك منطقه
ميباشد نيز نفوذ كرده است به طوري كه كمترين كسي در منزل پدري خود جشن عروسي
ميگيرد ديگر جشنها به تالارها و رستورانهاي شهر رضوانشهر و انزلي كشانده شده است. جشنهايي كه آداب و رسوم بخصوصي داشت اكنون رنگ عوض كرده و در رنگ و نوع لباس هم تاثير گزار بوده است. لباسهاي محلي با نقش و نگار خود جاي خود را به لباسهاي مدل جديد شهري داده است.
4- با غلبه شدن بر مشكلات اقتصادي در سطح روستا ديگر نرمش ناپذيري نسبي در گروههاي اجتماعي مشاهده نمي شود. كشاورزان با همه گونه گوني به سبب نوع معيشت خود يك گروه اجتماعي ويژه هستند كه قبلاً ازدواج درون گروهي داشتند ولي با ارتباطات همسايگي با مهاجران تازه وارد و دوستان قديمي ارتباطات برخوردي اخلاقي گسترش يافت و با ديد وسيع نسبت به مذهب ازدواجهاي بيرون گروهي شدت يافت و آميزش فرهنگي،مذهبي در كنار تنوع فرهنگي حاصل شد لذا ازدواج شيعه
174 فصل ششم : بازتاب فضايي تحولات آزمون فرضيات ، جمع بندي و ارائه پيشنهادات
و سني و يا ازدواج خانواده هاي ترك و گيلك و تالش را در منطقه شاهد هستيم كه قبلاً خيلي به ندرت اين مراسم اتفاق ميافتاد.
5- يكي ديگر از نشانه هاي ارتقاء اجتماعي ميتوان به عدم كشت توتون و ترياك اشاره كرد با توجه به آموزش و توصيه رسانه ها و اقدامات پيشگيرانه در اين خصوص كشاورزان قبول دارند كه اين
امر براي رشد و تعالي جامعه مضر است ديگر اقدام به كشت آن نمي كنند البته به غير از آن دلايل سياسي- امنيتي هم دارد.
6- يكي از نشانههاي ارتقاء فرهنگي در سطح منطقه را ميتوان چاپ و انتشار كتابهاي فرهنگي و تحقيقاتي در مورد منطقه دانست كه در اين خصوص بيش از چندين جلد چاپ شده است كه در شناساندن فرهنگ منطقه و مشخصات زندگي مردم كمك شاياني كرده است و از نشانههاي ديگر آن انتشار هفته نامه هاي مختلف مثل گيلوا، وارش، تالش، گيله مرد و غيره و فصلنامه هايي كه در سطح شهرستان چاپ و علاقمندان عرضه ميشود كه حاوي مطالب با ارزش در مورد خصوصيات اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي منطقه ميباشد.
7- يافتن شغل در شهر و كارمند شدن و در استخدام دولت در آمدن از ديگر نشانههاي ارتقاء اجتماعي است. بسياري از مردان سياست، نويسندگان، قضات، دانشگاهيان و پزشكان نام آور شهرستان و استان از همين دهستان برخاستهاند. يك تحقيق و مطالعه كوچك از كارخانه چوب و كاغذ ايران (چوكا) كه در كنار دهستان گيل دولاب ميباشد نشان داد كه توده كارگران و بعضي از تكنيسينها ريشه محلي دارند ولي نسبت به كادرهاي محلي با افزايش ميزان تخصص و درجه مهارت نيروي كار رو به كاهش ميگذارند تا آنجا كه مهندسان متخصص منشاء فرا دهستاني و فرا شهرستاني دارند كه بيشتر متخصصان در خارج شهرستان زندگي ميكنند البته اين امر علتهاي ديگر هم دارد كه از بحث اين تحقيق خارج است.
3-2-6- روستانشيني شهري دليلي ديگر بر تحولات روستايي در شهرستان رضوانشهر وروستاهاي دهستان مركزي:
واژه جديد روستانشيني شهري در واقع پاسخي به واقعيت جديد استقرار در روستاهاي خوش آب و هوا و نزديك به شهر است افرادي كه از شهرها مي آيند غالباً اشتغال خود را در شهر حفظ ميكنند و بناچار به صورت مهاجران روزانه ظاهر ميشوند در اين دهستان كه خود شهر رضوانشهر در وسط آن قرار گرفته است بيشتر كارمندان ادارات نيز در آن ساكن هستند لذا فرزندان كشاورز كه براي ادامه
175 فصل ششم : بازتاب فضايي تحولات آزمون فرضيات ، جمع بندي و ارائه پيشنهادات
تحصيل به خارج از استان رفته بودند و يا در آموزشگاههاي افسري فارغ التحصيل شدهاند پس از ازدواج در همان روستا ساكن ميشوند و با وسيله نقليه به صورت سرويس دولتي و با ماشين شخصي اقدام به تردد در مسير منزل و محل كار مي كنند. در كار اين رفت و آمد افراد بومي با خريد زمين و خانه براي دوستان خود كه راحتي و آسايش امكانات را هم در خود دارد. براي آشنايي و سكونت وارد روستا كردند كه كم كم تعداد آنها رو به فزوني گراييد. از عوامل ودلبستگي هاي اين گونه افراد به محيط:
يكي علايق و دلبستگي هاي خانوادگي به روستاي خود مخصوصاً آنكه امكانات و تسهيلات و موتوري فراهم تر از گذشته است .
دوم : رونق اقتصادي اين افراد كه هم قابليت داشتن مسكن در شهر و روستا را مي يابند و هو وسيله نقليه شخصي در اختيار دارند و روستا را محيط امن تري براي گذراندن اوقات فراغت مي باند و با آمدن آنها تبادلات فرهنگي هم در پي خواهد داشت . از دلايل توسعه اين امر ميتوان:
توسعه زود هنگام در موتوري كردن انفرادي براي خانوارها
- دلبستگي مفرط به موطن اصلي و دارا بودن يك سكونتگاه شخصي
- ارتقاء سطح زندگي افراد به طوري كه امكان دارا بودن دو وسيله نقليه شخصي را در سطح خانوار ميسر ميكند.
- ايجاد تجهيزات و عناصر ويژه رفاه در محيط روستايي
- موفقيتهاي شيوه زندگي بوم شناسي
- كاهش ساعات كار روزانه و از توسعه شبانه روز ممتد كه جابجايي از محل سكونت به محل كار را تسهيل ميكند. ميتوان ياد كرد لذا با آمدن مهاجران تازه وارد به سطح دهستان به همراه خود وسيله ارتباطي جديد را آوردند كه تحول را در فرهنگ و اقتصاد بوجود آوردند.
4-2-6- عالي ترين فضايل روستايي چگونه در حال تغيير است:
با تمام تفاسير گذشته يك واقعيت روشن و واضح است كه در روستانشيني شهري و شهري شدن منشهابه پيچيدهتر و مشكلتر شدن وضعيت روستا كمك مي كند در چهره روستايي استحكام بيش از درخشش به چشم مي خورد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.