پایان نامه بررسي مشکلات زندانيان زن پس از آزادي از زندان
مقدمه:
انسان به عنوان موجودي با فرهنگ براي حفظ روابط اجتماعي از طريق افكار و احساسات ارزشها و هنجارهاي اجتماعي را شكل داده و بر حسب ان پديده نظم اجتماعي را سامان ميدهد لذا هر گاه ارزشهاي اجتماعي و قواعد رفتار مراعات نشود نظم اجتماعي آسيب ميبيند كه از آن جامعه به عنوان كجرو ياد ميشود . (آقاجاني ، كتاب زنان ، جلد 17: 67)
ترديدي نيست كه در اكثر جوامع به مسأله جرم و بزه از ابعاد گوناگون جامعهشناسي روانشناسي و جرم شناسي و ابعاد ديگر پرداخته شده و اين مسأله خود تا حد زيادي ذهن جامعهشناسان آن جوامع را به خود مشغول داشته است .
با افزايش روز افزون جمعيت و ورود به هزاره سوم بالطبع هر روز شاهد بروز ناهنجاريهاو جرائم زيادي در جامعه خواهيم بود و زنان به عنوان نيمي از اين جامعه كه امروز نيمي از جمعيت فعال و همچنين از اركان مهم سياستگذاري جامعه از ابتلا به اين پديده مستثني نيستند.
زنان به عنوان افرادي كه ميتوانند قطعا در حوزه تعريفات الگوها و هنجارهاي حوزه هاي اجتماعي خود نقش تعيين كننده و تاثير گذار داشته باشند، خود نيز ميتوانند بسته به عواملي كه در تحليل دامنه هاي آسيبشناسي اجتماعي اين تحقيق خواهد امد به افرادي بدل شوند كه خود از اين الگوها تحظي نموده و در معرض مجازاتهايي قرار گيرند كه براي اين عدول از قوانين جامعه آنها را مجازاتها را تعريف كرده است .
زنان با خروج از اين قوانين باعث شدهاند كه بدون در نظر گرفتن نقش خود و تاثير گذاري فرزندان از الگوهاي رفتاري آنان و يا اگاهي ناصحيح از آنچه بايد انجام دهند به بيراهه رفته و كجرو ونام گيرند كه عاقبت بايد به مجازاتهاي در نظر گرفته شده از سوي جامعه تن در دهند كه زندان شايعترين آنهاست.
اين تحقيق به بررسي مشكلات زندانيان زن پس از آزادي ميپردازد و اينكه آيا حمايتهايي براي بازگشت به زندگي سالم در جامعه آنان صورت ميگيرد يا اينكه يك زن به خاطر طرز نگاه جامعه پس از گذراندن دوران محكوميت باز هم بايد تا آخر عمر عنوان متخلف و كجرو را با خود يدك بكشد.
در ابتدا لازم مي دانم از زحمات بيدريغ استاد محترم سركار خانم دكتر هما زنجاني زاده قدر داني نموده ، چه اگر حمايتهاي استادانه ايشان نبود اين تحقيق به نتايج مطلوبي دست نمي يافت .
همچنين از كليه دوستاني كه مرا در مراحل مختلف ياري كردند كمال تشكر را دارم .
الهه تبرا زاده
ارديبهشت 1384
طرح مسأله
از نتيجه بررسي و مطالعات در زمينه جرم و كجروي به اين نتيجه ميرسيم كه آسيبسازي فقط منجر به مردان نيست و زنان نيز در پديد آوردن اين قبيل رفتارها سهم بسزايي دارند.
نتايج نشان ميدهد كه كجروي در ميان زنان تفاوت بارزي با كجروي مردان دارد مثلا رفتارهاي كجرو در ميان زنان شامل : فحشا سقط جنين در مواردي سرقسمتهاي كوچك نگهداري اشياء مسروقه،جعل اسنادو…ميباشد كه تا حدودي متضمن خشونت كمتري هستند . همچنين شاهد هستيم كه مردان بيشتر از زنان بازداشت ميشوند و بزهكاري زنان ديرتر از مردان به حد اكثر ميرسد. (سليمي و داوري ، جامعهشناسي كجروي : 304)
اين تفاوت علاوه بر ويژگيهاي جسماني ، دليل اجتماعي و رواني نيز دارد . به خاطر نگاه خاصي كه جامعه به زن دارد و هميشه دوست داشته كه او را محفوظ در خانه و محبوس در سنتها نگه دارد ، به همين دليل وقتي كه زنان مجرم تلقي ميشوند و مجبور به قبول مجازات بعد از رهايي و اتمام دوره قبل از محكوميت خانواده، جامعه و همچنين نظام اجتماعي ديگر او را مانند دوره قبل از محكوميت پذيرا نيست.
براي نقض اين پديده وجود سازمانهاي حمايتي و بازپروري ضروري مينمايد تا براي سرگيري زندگي سالم شرايط مناسبي را براي زنان فراهم آورد. در اين تحقيق سعي داريم بررسي همين مشكلات بر سر راه زندانيان زن آزاد شده از زندان وجود دارد بپردازيم و به اين سوالات پاسخ دهيم .
1-زنان پس از آزادي از زندان با چه مشكلاتي مواجه ميشوند؟
2- براي برطرف كردن اين مشكلات چه راهكارهاي حمايتي وجود دارد؟
اهميت و ضرورت تحقيق
انحرافات اجتماعي بويژه انحرافات زنان تهديدي در قبال به خطر افتادن امنيت رواني-اجتماعي و حتي سياسي و اقتصادي يك جامعه ميباشد . اولين و كوچكترين نهاد اجتماعي كه با آن روبرو ميشويم خانواده است و طبيعتاً افراد در وجود خانواده بيشترين و اساسي ترين الگوها و هنجارها را ميآموزند پس به كانون خانوادهاي بزرگتر يعني جامعه گام مينهند و هر گونه تغيير در الگوهاي خانواده باعث تغيير در افراد خانواده نيز ميشود. زنان در خانواده كه به عنوان مادر شناخته ميشوند بيشترين نقش تعيين كننده در شيوه پرداختن به زندگي و آموزش به فرزندان را به عهده دارند. چه بسيارند زنان كه خود به تنهايي هم مسئوليت تربيت فرزندان را به عهده دارند (كه خود گامي بزرگ در جهت ساختن فرداي آنان است ) و نقش ديگرشان بر آورده كردن نيازهاي مالي و اقتصادي خانواده است . و مطمئنا براي برآورده ساختن اين دو نياز عاطفي و مالي دچار مشكلات بسيار زيادي خواهند شد . بسياري از آنان نتوانسته از عهده اين مهم برايند و دچار رفتار انحرافي ميشوند و كانون خانواده را سخت دچار مشكل ميسازند از طرفي ديگر فرزندان نميتوانند از اين چنين زناني الگوهاي مناسب را آموخته و به جاي آن رفتارهاي انحرافي را جايگزين ميسازند و از طرف ديگر شايد خانواده نتواند اين زنان را باز به محيط خود بپذيرد .
اين زنان به گونه هاي مختلف دچار مشكلات ميشوند و پس از آزادي عده اي از آنان بازگشت به زندان را تنها راه ادامه زندگي دانسته و عده ديگر كه راه بهتر يعني پناه به خانواده را ترجيح ميدهند دچار واكنشهايي از سوي اطرافيان ميشوند كه آنان نيز متقاعد ميشوند كه به رفتار گذشته باز كردند و از سوي دوستان سابق خود حمايت شوند و تعدادي ديگر نيز اصلا به محيط خانواده باز نميكردند.
اهداف تحقيق
بر اساس عنوان تحقيق اهداف زير قابل بررسي است:
- بررسي و شناخت مشكلات زندانيان زن آزاد شده از زندان مشهد
- بررسي و اهميت جايگاه هر يك از اين مشكلات در فرايند زندگي روزمره زندانيان زن بعد از آزادي
انحرافات اجتماعي
رفتارهايي كه با معيار ها و هنجارهاي اجتماعي سازگار و منطبق نيست وقتي تعداد جرائم و بزهكاري ها از حد معيني از يك جامعه گذشت ميتوان از ان به عنوان يك بيماري اجتماعي يا آسيب نام برد. ( فهيم ، مأوي ، شماره 74 : 5)
كجروي deviance
رفتاري است مغاير با معيارهاي پذيرفته شده يا انتظار اجتماعي گروه يا جامعه خاص ، رفتارهاي گوناگون نظير تقلب ،ارتشاء ، جنايت، اعتياد، انحرافات جنسي و… را در بر ميگيرد. ( ساروخاني،دايره المعارف علوم اجتماعي) به بيان ديگر هر جامعه اي ازاعضاي خود انتظار دارد از ارزشها و هنجارهاي رفتاري كه به زندگي اجتماعي آنان نظم و انسجام مي بخشد پيروي ميكنند، اما در هر وضعيت اجتماعي در بين اعضاي جامعه عده اي پيدا ميشوند كه پاره اي از اين ارزشها و هنجارها را رعايت نميكنند كه اين عمل را كجروي يا انحراف مي نامند .
آسيبشناسي Pdathology
از جمله واژه هايي كه بسياري آن را مفهومي مترادف با كجروي مي دانند. آسيبشناسي وظيفه ريشه يابي بيماري هاي تني راه به عهده دارد و قلمرو جامعهشناسي نيز آسيبشناسي اجتماعي نهاده ميشود . ( سليمي ، جامعهشناسي كجروي : 233)
آسيبشناسي اجتماعي
مطالعه ناهنجاري هاو آسيبهاي اجتماعي نظير بيكاري ،اعتياد،فقر، خودكشي، طلاق، ولگردي و گدايي و … همراه با علل آثار و عوارض ، شيوه هاي پيشگيري و درمان آنها به انضمام مطالعه شرايط بيمار گونه و نابسامان اجتماعي است . آسيبشناسي اجتماعي مطالعه خاستگاه اختلالها و بي نظمي هاو نابساماني هاي اجتماعي است . ( ابهري ، آسيبهاي اجتماعي : 4)
نابهنجاري
يكي از مفاهيم نزديك به انحراف است فرد نابهنجار كسي است كه فاقد سازگاري بافت كلي يك نظام باشد كه يادر كارايي يك نظام مفسر يا با انتظار و توقع مردم نا همخوان و يا از آنچه معمول و متداول و طبيعي شمرده ميشود متمايز باشد . (محمدي، آسيبهاي اجتماعي زنان در دهة 80-1370 : 22)
به بيان ديگر رفتاري نابهنجار ، انحراف و آسيب تلقي ميشود كه حاوي انحرافات گسترده اي از معيار هاي اجتماعي باشد . از نظر جامعهشناسي ، مشروعيت و نابهنجار خار بودن يك رفتار از نوع ديدگاه و انتظار يك جامعه يا هر گروه اجتماعي ناشي ميشود و در صورتي انحراف تلقي ميشود كه هنجارهاي مكرر و در حدي گسترده ناديده گرفته شود . (شريعتمداري ، كتاب زنان ، شماره 17 : 52 )
بزهكار
كسي كه بر خلاف مسير و موازين مورد قبول جامعه گام بر ميدارد و رفتاري خلاف رفتار انسانهاي منضبط و معقول انجام ميدهد.
بزهكاري
شامل كليه اعمال و ناهنجاري هايي ميشود كه به دليل عوامل رواني بيروني از فرد سر زده و ضد ارزشهاي اجتماعي محسوب ميشود . (اصلاح و تربيت ، 1381 ، ج6و7 : 50)
جرم
از نگاه حقوقي هرگونه فعل يا ترك فعلي كه در قانون براي ان مجازات تعيين شده باشد جرم محسوب ميشود . (جهانگيري، 1379 : 437)
مجرم
كسي است كه در زمان معين ، عمل او بر خلاف مقررات قانوني رسمي كشور باشد . وقوع جرم نه تنها نظم و ارامش و سلامت جامعه را بر هم مي زند ، بلكه خسارات روحي و جسمي و مادي به افراد و آزادي و استقلال آنها وارد ميسازد . ( شلويري و پولادي ، 1381 :146)
مشكل اجتماعي
مشكل با قيد اجتماعي به موقعيت تعدادي از افراد در قالب گروههاي سازمان يافته يا غير سازمان يافته اطلاق ميشود كه عمل آنها از سوي كل جامعه تاييد نميشود و در صورت استمرار عمل گروهي ،آسيبهايي براي كل جامعه ايجاد خواهد شد و افراد سعي دارند تا به رفع يا كاهش اثرات آن بپردازد.
جامعهشناسان كلاسيك مشكلات اجتماعي را در موقعيت هاي دردناك يا غير مطلوب براي توده واقعي مردم تلقي كرده اند .
روسپيگيري
در فرهنگ جامع روان شناسي ـ روان پزشكي ـ دكتر نصرا… پورافكاري درتعريف روسپگيري مي كويد: «اين اصطلاح به معادله پاياپاي بي بند و بارانه جنسي توسط مرد يا زن (روسپي كه ممكن است مرد باشد يا زن باشد) بر كسب درآمد و تأمين معاش اطلاق ميشود.»
نوع رابطه ميان روسپي و مشتري نوعي تحقير متقابل است.
روسپيگري معمولاً با ساير انواع آسيبشناسي رواني ـ اجتماعي ، نظير اعتياد ، جرم ، جنايت و الكسيم، همراه است. زن هاي روسپي به درجات مختلف اختلال شخصيتي دارند ودر بعضي موارد قواي هوشي پايين تر از معمول را دارا هستند .برخي از آنها همجنس گرايند و احساس خصومت خود را از طريق تحقير وي با درگير ساختن او در رابطه غير اجتماعي و غير اخلاقي ابراز ميكنند.مردان روسپي كه اغلب در جوامع غربي خود را در اختيار پيرزنان و همجنسبازان ميگذارند هر چند خود نيز غالباً همجنس گرا هستند، اغلب سرد مجازند. (كامكار و همكاران ، 1383: 296)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.