پایان نامه بررسي وضعيت خانوادگي و تحصيلي نوجوانان سارق (14-11) ساله كانون اصلاح و تربيت
مقدمه
خانواده يكي از مهمترين و مقدسترين نهادهاي اجتماعي است كه در طول تاريخ از جمله عوامل دوام و قوام جامعه بشري بوده و آنچه موجب نگراني جوامع شده است صدمات و لطمات جبرانناپذيري است كه بر اثر فروپاشيدن اين كانون ايجاد ميشود .
صدماتي كه متوجه تمام اعضاي خانواده منجمله فرزندان مي شود . جدايي والدين براي فرزندان و خود آنها بسيار حايز اهميت و قابل بررسي است چرا كه وضعيت فرزندان پس از طلاق و جدايي والدين از نگرانكنندهترين و بحثانگيزترين جنبه طلاق بوده است . و اين مسئله در صورت ازدواج مجدد والدين با ديگري ، ابعاد نگران كنندهاي به خود ميگيرد . دوره بلافاصله بعد از جدايي براي اكثر افراد يك دوره تضاد و دوگانگي عاطفي و تغييرات خلقي شديد است (معنوي ، 1362).
اين تضاد و دوگانگي موجبات تغييرات عميق در رفتار خانواده بخصوص و فرزندان پديد ميآورد كه از جملة آن بزهكاري ميباشد . از طرف ديگر مشخص شده است كه بيشتر بزهكاران متعلق به خانوادههايي هستند كه در آن از محبت و تفاهم اثر كمي وجود دارد و غالباً داراي خانوادههاي از هم پاشيده ميباشند (نوابي نژاد ، 1362) .
كلوارد[1] (1965) ميگويد :
در تئوري گذر از نوجواني بطرف بزرگسالي كه توسط بلاك[2] نايدرهافر[3] بيان شده، بسياري از مشكلاتي كه در رابطه با سازگاري نوجوانان ميباشد مطرح شده است و كوششهاي صورت گرفته است .
براي اينكه بزهكاري را بتوانند بعنوان يك مشكل اجتماعي توضيح دهند اين مشكل معمولاً بر اساس سه وضعيت ميباشد :
1-تغيير اساسي كه در وضعيت فرد ايجاد مي شود به عنوان بحراني در زندگي فرد ميباشد .
2-شدت بحران بستگي به وسايل رسمي اجتماعي دارد كه اين تغييرات را در جامعه تسهيل ميكند .
3-رفتارهاي غيرعادي و انحرافي ممكن است از اين بحران ناشي شود .
عبور از دوران كودكي به سمت دوران بزرگسالي يك مسئله خيلي حساس ميباشد و براي جوامع انساني يك دورهاي فشارزا ، بحساب ميآيد .
يك نوجوان در جوامع امروزي نميتواند هر شغلي كه خواست بگيرد و بدليل پيشرفت فشار روزافزون علم و تكنيك در زمينههاي مختلف يك نوجوان براي اينكه مهارتي لازم را در اين مورد كسب كند نياز به آموزشهاي طولانيمدت دارد و قاعدتاً در اين دوره يك نوجوان بدليل موقعيتي كه دارد نه ميتواند نقش پدري را عهدهدار شود و نه ميتواند همسري اختيار كند .
نوجوان عليرغم اينكه آمادگيهاي لازم را در زمينههاي عاطفي و بيولوژيكي دارند از اينكه عهده دار نقشهاي بزرگسالان شوند تا مدتي محروم ميمانند و يك وضعيت خاصي دارند كه نه بزرگسال و نه كودك محسوب ميآيند .
بنابراين نوجوانان علاقمند نقشهاي بزرگسالان ميباشند و ميخواهند آن چيزهايي كه بزرگسالان دارند ، اينها هم داشته باشند .
ولي چون امكان دسترسي به اين علائقشان بزودي ميسر نيست اين خودش ميتواند علتي براي انحراف اين نوجوانان باشد و با تشكيل دادن گروههاي كوچك به آن خواستههايي كه امكان دسترسي در آن شرايط برايشان وجود نداشت ، در اين گروهها برسند (cloward , 1970) .
بنابراين دوران كودكي پرمايهترين دقايق عمر است . بايستي از تمام طرق ممكنه آموزش و پرورش و كليه علوم حياتي و رواني و اجتماعي براي سازندگي و تكوين يك شخصيت ايدهآل از اين وجود شكلپذير بهره گيري كرد . از دست دادن اين لحظات گرانبها جبرانناپذير است . به جاي اينكه سالهاي نخستين عمر كودك را مهمل بگذارند تا در آن زمينه علفهاي خودرو و هرزه برويد با دقت تمام آن را آمادة كشت ساخت و در آن بذر ثمربخش پاشيد .
اين كشت مستلزم شناسايي عميق و فيزيولوژي و روانشناسي كودك و نيازهاي مادي و رواني او است . فراموش نكنيم بزرگترين نياز كودك محبت است ، كودك درس محبت ، رحم و شفقت ، نيكوكاري ،وفاداري ، صفا ،خلوص ، پاكي ، راستي ، صراحت لهجه ، رشادت ، شهامت ،شجاعت ، ازخودگذشتگي ، فداكاري ، ادب ، فروتني ، تواضع ، عزت نفس ، تعاون ،سخاوت ،ا حسان ، ايثار ، حريت ، تقوا ، عشق به كمال و ساير سجايا و ملكات انساني را در نخستين سالهاي زندگي خود در دامن پرمهر و محبت پدرومادر از راه بذل محبت آنان ميآموزد . كانون خانواده تنها پناهگاه و تكيه گاه اميد اوست . خانواده آيينه شخصيت كودكان است. بايد بكوشيم تا اين آيينه شفاف و خالي از رنگ كدورت باشد .(كينيا . م)
بيان مساله :
ويژگي اصلي تشخيص اختلال توداري ، داشتن الگوي تكراري و پيوسته تجاوز به حقوق اوليه ديگران يا تخطي از معيارها و ضوابط اجتماعي متناسب با سن است (wicks, 1984) از نظر پيروان مكتب كلاسيك ، بزهكار فردي است كه تحت اراده آزاد خود ، دست به عمل زده است كه موجب خسارات و زيان جامعه گرديده است. (كينيا ، 1357)
مظلومان ميگويد : به نظر (Anderson) عمل بزهكارانه پديدهاي از تظاهرات اجتماعي است و عاملي كه براي دفاع از خود آنرا مرتكب ميشود . در واقع تغيير دهنده نوع دفاع ، يا نحوه دفاع ميباشد .
زيرا او بدينوسيله قصد دارد كه خارج از اجتماع يا عليه آن به عمل دست بزند كه بتواند وجود خود را به اثبات برساند (مظلومان ، 1365) .
از نظر گود : سرقت متضمن روبهرو شدن با قرباني است و دزدي با تهديد به زور انجام ميشود .
طبق تعريف مركز تحقيق فدرال :
سرقت به عنوان كوششي است براي بدست آوردن هر چيز باارزشي كه مورد مواظبت و پاسداري و امانت و كنترل شخص يا اشخاص ميباشد . بازور و يا بوسيله تهديد به زور يا خشونت و يا با قراردادن قرباني در ترس انجام گيرد .(Goode , 1948) روانكاوان سرقت را بيان سمبوليك نياز به محبت والدين ميدانند ، كه البته بيشتر در مورد سرقتهاي بياهميت صدق ميكند .
بزهكاران ضعفمن (Ego) دارند كه منجر به جرم غيرارادي ميشود كه با احساس پشيماني بعد از انجام عمل توام است .
ضعف فرامن (soper Ego) با بزهكاري نقشه كشيده توام است و شخص احساس گناه بعد از آن نميكند . (اشكوري ، 1355) .
اهميت و ضرورت تحقيق
از نظر (كينيا) جاي ترديد نيست كه در بسياري از خانوادهها فشارهايي وجود دارد كه همراه است با ترجيحات ، خصومت ، ناامنيها ، سختي ، خشونت ، و غيره و يا ميتواند از آن نتيجه شود و اين فشارها روي بسياري از كودكان تاثير و انعكاسهايي دارد . مشاهده چنين شرايط خانوادگي در ميان بعضي از گروههاي بزهكار منجر به تنظيم اين فرمول شده است : « كودكي كه ايجاد مسائل پيچيدهاي ميكند كودكي است كه خود او داراي مسائل پيچيده است .»
« بزهكار از نظر عاطفي دچار اختلال است و اختلال عاطفي نتيجه قهري وجود اختلالهاي عاطفي خانوادگي است . روانپزشكان و روانكاوان اخيراً اين نظريه را اثبات كردهاند و محتملاً در دورة ماست كه بزهكاري جوانان تا بدين حدود در تمام سطوح توجيه و تبيين شده است .»
معهذا اين نكته مسلم نيست كه تمام بزهكاران و يا خانواده آنان تعداد زيادي از اختلالهاي عاطفي دچار باشند . به علاوه توجيه و تفسير بزهكاري يك موضوع نظري حائز اهميت فوقالعادهاي است كه تاكنون بدون جواب مانده است و جواب كلي و قاطع بدان داده نشده . قبول داريم كه بعضي از بزهكاران نوجوان به خانوادههايي تعلق دارند كه دچار تعارض و كشمكشهاي خانوادگي و اختلالهاي عاطفي هستند . اما اين تضادها و اختلالهاي عاطفي ميتواند موجب بروز تبهكاري شود به اين معني كه يا به كودك فرصت داده ميشود تا موارد تماس خود را با تبهكاران افزايش دهد و يا در اثر عدم اهميت خانواده در آشنا ساختن كودك با مسائل ممنوعه زندگي در جامعه است كه فاجعه بروز ميكند .
اهداف تحقيق :
الف : جستجوي شرايطي براي پيدا كردن سلامت اجتماعي نوجوانان .
ب : آشنايي با وضعيت بزهكاري نوجوانان سنين (14 تا 11) سال .
ج : آشنايي با وضعيت تحصيلي نوجوانان سارق .
د : شناخت روابط خانوادگي نوجوانان سارق .
سوالات تحقيق :
الف : بين وضعيت روابط خانوادگي نوجوانان سارق و بزهكاري آنان آيا رابطهاي وجود دارد ؟
ب : بين وضعيت تحصيلي نوجوانان سارق و بزهكاري آنان آيا رابطهاي وجود دارد ؟
ج : بين وضعيت اعتياد نوجوانان سارق و خانوادههايشان با بزهكاري آنان آيا رابطه اي وجود دارد ؟
متغيرهاي تحقيق
متغير مستقل : در اين پژوهش وضعيت تحصيلي نوجوان ، وضعيت خانوادگي نوجوان ، وضعيت اعتياد نوجوان و والدين در متغيرهاي مستقل ما ميباشند .
متغير وابسته : در اين پژوهش متغير وابسته ما بزهكاري نوجوانان سارق (14 تا 11) سال مي باشد .
تعريف عملياتي مفاهيم :
با توجه به اهداف رساله ، تمرين اصطلاحات مورد نظر از اين قرار است .
طلاق :
ازدواج ، وحدت و اتصال است و طلاق جدايي و انفصال .
سرقت :
به عنوان كوششي است براي بدست آوردن هر چيز باارزشي كه مورد مواظبت و پاسداري و امانت و كنترل شخص يا اشخاص ميباشد ، يا به زور و يا تهديد يا خشونت از كسي گرفته ميشود .
نوجواني : اين اصطلاح از لاتين گرفته شده است و معنايش ، در حال رشد ميباشد. اين دوران به دورهاي گفته ميشود كه خود از كودكي به سمت بزرگسالي حركت ميكند ، يا اينكه از وابستگي به سمت استقلال پيش ميرود .
مردودي :
[1] -cloward
[2] -Black
[3] -Nider hoffer
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.