پایان نامه بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی درتغییرنگرش نوجوانان وجوانان به سوء مصرف مواد
فهرست محتوا
فهرست مطالب
- چکیده 1
- فصل اول: کلیات تحقیق.. 2
- 1-1- مقدمه. 3
- 1-2- بیان مسئله. 4
- 1-3- اهمیت و ضرورت مطالعه. 6
- 1-4- اهداف تحقیق.. 8
- 1-5- فرضیه های تحقیق.. 9
- 1-6- فرآیند اجرایی تحقیق.. 9
- 1-7- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها 10
- فصل دوم: پیشینه پژوهش… 11
- 2-1- مقدمه. 12
- 2-2- سوء مصرف مواد. 12
- 2-2-1- سبب شناسی اعتیاد. 12
- 2-2-2- انواع نظریه ها درباره اعتیاد. 19
- 2-2-2-1- نظریه یادگیری اجتماعی – شناختی.. 20
- 2-2-2-2- نظریه های شناختی – عاطفی.. 21
- 2-2-2-3- نظریه های روان تحلیل گری.. 22
- 2-2-2-4- نظریه رفتارگرایان شناختی.. 23
- 2-2-2-5- نظریه کاهش تنش یا استرس… 23
- 2-2-2-6- الگوهای تقویت مثبت.. 23
- 2-2-2-7- نظریه گروه همسالان. 24
- 2-2-2-8- مدل استرس اجتماعی.. 25
- 2-2-2-9- نظریه شخصیت.. 26
- 2-2-3- نوجوانی و جوانی و خطر سوء مصرف.. 26
- 2-2-4- رویکردهای پیشگیری از سوء مصرف مواد. 28
- 2-3- نگرش… 34
- 2-3-1- تعریف نگرش… 34
- 2-3-2- اجزای نگرش… 35
- 2-3-3- نگرش نسبت به مواد مخدر. 36
- 2-3-4- تأثیر نگرشها، باورها و انتظارات در گرایش به مواد مخدر. 36
- 2-3-5- الگوهای تغییر نگرش… 37
- 2-3-5-1- الگوهای یادگیری تغییر نگرش… 37
- 2-3-5-2- الگوهای شناختی تغییر نگرش… 38
- 2-3-5-3- الگوی کارکردی.. 39
- 2-3-6- تغییر نگرش… 39
- 2-4- مهارت های زندگی.. 40
- 2-4-1- تعریف مهارتهای زندگی.. 40
- 2-4-2- اهداف آموزش مهارتهای زندگی.. 42
- 2-4-3- برنامه آموزش مهارتهای زندگی.. 42
- 2-4-4- برنامه آموزش مهارتهای زندگی برای پیشگیری از سوء مصرف مواد. 44
- 2-4-5- اجزاء و ابعاد برنامه آموزش مهارتهای زندگی.. 44
- 2-6- پیشینه تجربی.. 45
- 2-6-1- پیشینه داخلی.. 45
- 2-6-2- پیشینه خارجی.. 46
- 2-7- جمع بندی فصل دوم. 47
- فصل سوم: روش شناسی تحقیق.. 48
- 3-1- مقدمه. 48
- 3-2- نوع تحقیق.. 49
- 3-3- طرح تحقیق.. 49
- 3-4- معرفی جامعه آماری.. 49
- 3-5- طرح نمونه گیری.. 49
- 3-6- ملاک های ورود و خروج.. 50
- 3-7- ابزارهای گردآوری داده 50
- 3-8- روش اجرا 52
- 3-9- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات.. 53
- فصل چهارم: نتایج پژوهش… 54
- 4-1- مقدمه. 55
- 4-2-یافتههای توصیفی و جمعیت شناختی.. 55
- 4-2-1- سن.. 55
- 4-2-2- سابقه اعتیاد در فامیل.. 56
- 4-2-3- پایه تحصیلی.. 57
- 4-3- یافته های توصیفی متغیر های تحقیق.. 58
- 4-3-1- آمار توصیفی متغیر ها 58
- 4-3-2- آزمون میانگین.. 62
- 4-4- آزمون فرضیه پژوهش… 64
- 4-4-1- پیشفرضهای تحلیل کوواریانس در بررسی متغیر های تحقیق.. 64
- 4-4-1-1- نرمال بودن. 64
- 4-4-1-2-همسانی واریانسها 65
- 4-4-1-3- بررسی خطی بودن رابطه بین متغیر وابسته و مستقل.. 65
- 4-4-2- تحلیل کوواریانس… 67
- 4-4-2-1- آموزش مهارت های زندگی در تغییر نگرش نوجوانان و جوانان به سوء مصرف مواد موثر است. 67
- فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری.. 69
- 5-1-مقدمه. 70
- 5-2- خلاصه پژوهش… 70
- 5-3- بحث در نتایج.. 71
- 5-4- نتیجه گیری کلی.. 73
- 5-5-محدودیتهای تحقیق.. 73
- 5-6-پیشنهادات تحقیق.. 74
- منابع. 76
- پیوست ها و ضمایم. 80
چکیده
بر طبق آمارهای مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها شیوع رفتارهایی که سلامتی را به خطر میاندازد در جامعه نوجوانان و جوانان رو به افزایش است. اعتیاد و سوء مصرف مواد از جمله این رفتارهای پرخطر محسوب میشوند. با وجود اثرات زیان بار فردی و اجتماعی متعدد این معضل اجتماعی، طبیعی است که این مساله یکی از اولویتهای پژوهش در حوزه بهداشت روانی جوامع در چارچوب شناخت، پیشگیری و درمان به موقع سوء مصرف مواد باشد. لذا در این پژوهش، به بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی درتغییرنگرش نوجوانان وجوانان به سوء مصرف مواد در شهر تبریز پرداخته شده است. هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی درتغییرنگرش نوجوانان وجوانان به سوء مصرف مواد میباشد. برای این منظور، 60 نفر از نوجوانان و جوانان 16-25 ساله مدرسه آموزش از راه دور شتاب تبریز، وابسته به ناحیه 4 آموزش و پرورش به عنوان نمونه آماری انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت آموزشهای مهارتهای زندگی سازمان بهداشت جهانی قرار گرفت. نیز، جهت سنجش نگرش به مواد مخدر، از پرسشنامه نگرش به مواد مخدر نظری بهره گرفته شد. سپس دادهها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای زندگی در تغییر نگرش نوجوانان و جوانان به سوء مصرف مواد مؤثر است. به طور خلاصه با توجه به نتایج بدست آمده آموزشی مهارتهای زندگی برنامه پیشگیری موثری است که میتواند تغییر معناداری در عوامل خطرساز مرتبط با مصرف مواد ایجاد نماید. این یافتهها به روشن شدن مکانیزم عمل برنامه آموزشی مهارتهای زندگی کمک میکند، یافتههای پژوهش حاضر تاییدی است بر سودمندی رویکردهای مبتنی بر نفوذ اجتماعی است که بر عوامل خطرساز و حفاظت کننده روانی اجتماعی مرتبط با مصرف مواد تاکید مینماید.
کلمات کلیدی: مهارتهای زندگی، تغییر نگرش، سوء مصرف مواد
1-1- مقدمه
دوره نوجوانی و جوانی، دوره رشد مهمی است که با فرآیند شکل گیری هویت همراه است. قسمتی از این فرآیند رشد، خطر جویی است که به شکل رفتارهای جنسی ناسالم و مصرف الکل، سیگار و سایر مواد تظاهر مینماید. بررسیهای همه گیرشناسی حاکی از آن است که مصرف سیگار، مشروبات الکلی و سایر مواد در بین نوجوانان جوامع مختلف، در دهههای اخیر افزایش چشم گیری داشته است. بر طبق آمارهای مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها شیوع رفتارهایی که سلامتی را به خطر میاندازد در جامعه نوجوانان و جوانان رو به افزایش است. مصرف سیگار، مصرف تنباکو، غذاهای پر چرب و مصرف کم فیبر، عدم فعالیت فیزیکی، مصرف الکل، رفتارهای پرخطر جنسی و سوء مصرف مواد از جمله رفتارهای پرخطر محسوب میشوند (دشتی، 1392). از نظر بهداشتی سالیانه به طور متوسط ۵ میلیون نفر در جهان به خاطر مصرف مواد مخدر از بین میروند و حدود ۴۲ میلیون نفر به واسطه سوء مصرف مواد مخدر به بیماری ایدز مبتلا میشوند. به این ترتیب اعتیاد و سوء مصرف مواد را باید یکی از بارزترین مشکلات زیستی – روانی – اجتماعی دانست که میتواند به راحتی بنیان زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی یک فرد و جامعه راست نموده و در معرض فروپاشی قرار دهد. با وجود اثرات زیان بار فردی و اجتماعی متعدد سوء مصرف مواد، طبیعی است که این مساله یکی از اولویتهای پژوهش در حوزه بهداشت روانی جوامع در چارچوب شناخت، پیشگیری و درمان به موقع سوء مصرف مواد باشد. این مساله در میان جمعیت نوجوان و جوان از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که اولاً این قشر از جمعیت کشور در واقع سرمایههای اصلی جامعه در تولید علم و فناوری بوده و به لحاظ منابع انسانی از پایههای بنیادین پیشرفت ترقی و توانمندی هر جامعهای محسوب میشوند؛ و ثانیاً دوران جوانی به دلیل ویژگیهای خاص جسمانی و روانی این دوره از پرخطرترین دورههای تمایل و ابتلا به سوء مصرف مواد محسوب میشود. بنابراین، طبیعی است که اعتیاد بیشترین خسارت را از ناحیه تباهی نیروهای جوان، فعال، کارآمد و عمدتاً تحصیل کرده بر جوامع وارد میسازد (بوتوین[1]، 2005).
مطالعات نشان میدهند که مداخلههای درمانی مناسب میتواند به میزان بسیار بالایی رفتارهای پرخطر از جمله اعتیاد، خودکشی و فرار نوجوانان را قبل و پس از اقدام کاهش دهد. برای تدوین مداخلات درمانی مناسب، بررسیهای زیادی در مورد شناخت ویژگیهای شخصیتی و شناختی این گونه افراد و نیز عاملهای خطرساز محیطی انجام شده است. در بیشتر این مطالعات مشخص شده است که این افراد خصوصیات شناختی دارند که میتواند عامل خطرساز مهمی برای آنان باشد. از جمله این ویژگیها میتوان از نداشتن مهارت جرأت ورزی، عدم مهارتهای حل مساله، نا امیدی، سبک اسنادی منفی، نظر منفی نسبت به خود و محیط، عدم ارتباط صحیح با دیگران را نام برد. اسکات و کلام[2] (1987) بر این باورند که این ویژگیها، باعث میشود که فردی که نظر منفی نسبت به خود دارد، نتواند راه حلهای جانشینی مناسب برای حل مشکلات خود بیابد زیرا با دیگران ارتباط ندارد، از راهنماییهای آنان بهره نمیگیرد، مشکل را غیرقابل حل میداند، هیچ روزنه امیدی برای آینده نمیبیند و در نهایت به این نتیجه میرسد که خودکشی، فرار و اعتیاد مناسبترین راه حل برای این مشکلات است. مطالعات گوناگون پیشنهاد کردهاند که درمان شناختی – رفتاری با تمرکز بر آموزش مهارتهای مورد نیاز میتواند برای نوجوانان مفید باشد (عبدالله پور، 1390).
خوشبختانه در دو دهه گذشته پیشرفتهای معناداری در ایجاد برنامههای مؤثر برای پیشگیری از مصرف مواد در نوجوانان رخ داده است. رویکردهای پیشگیرانه روی عوامل خطرساز و محافظت کننده مرتبط با شروع مصرف مواد تمرکز میکنند و در این زمینه به نوجوانان آموزشهایی میدهند. برنامه آموزش مهارتهای زندگی برای جلوگیری از سوء مصرف مواد در نوجوانان برنامه پیشگیری اولیه موثری است که روی عوامل خطر ساز و محافظت کننده مرتبط با مصرف مواد تمرکز دارد و به خوبی مهارتهای اجتماعی و شایستگی شخصی را افزایش میدهد (بوتوین و گریفن[3]، ۲۰۰۲). کارایی این برنامه به خوبی در تحقیقات خارجی مشخص شده است (بوتوین، 2005).
1-2- بیان مسئله
یکی از معضلات مهم جوامع بشری که از دیرباز وجود داشته است و امروز نیز ابعاد خطرناکتری یافته مشکل اعتیاد میباشد و این امر با پیدایش مواد افیونی جدید، روشهای توزیع، مصرف و عوارض مهمتری چون ایدز به امر پیچیدهای تبدیل شده است، متاسفانه این مشکل در کشور ما به خصوص با توجه به موقعیت جغرافیایی خاصی خود از ابعاد مهمتری برخوردار است. تعداد معتادان، کاهش تدریجی سن اعتیاد، رواج روز افزون اعتیاد تزریقی همه نشانگر حساسیت مساله در کشور ماست (بخشی پور رود سری، 1393).
وابستگی به مواد مخدر در نوجوانان و جوانان یکی از بزرگترین نگرانیهای جوامع امروز است. اعتیاد به مواد مخدر تهدیدی جدی برای ساختارهای فرهنگی، بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی بوده، اساس تعادل، رشد و توسعه جوامع را بر هم زده و منابع بسیار انسانی، اقتصادی و اجتماعی را به هدر داده است. بر اساس آمار سازمان جهانی بهداشت روزانه در جهان، حدود 185 میلیون نفر از داروهای غیر مجاز استفاده میکنند که 2/13 میلیون نفر آنها دچار اعتیاد تزریقی هستند. 25 میلیون نفر نیز دچار وابستگی دارویی میشوند و عامل مرگ 6/12 درصد افراد در جهان مصرف الکل و داروهای غیر مجاز میباشد. در 65 درصد موارد عامل مرگ زودرس در سنین قبل از 65 سالگی مصرف الکل و داروهای غیرمجاز میباشد (مورتی و همکاران[4]، 2011).
با توجه به این موارد، در نوجوانان احتمال بروز رفتارهای پر خطر زیادی وجود دارد که علل این رفتارها ممکن است واکنشهای مقابله با ترس، ترس از بی کفایتی، نیاز به اثبات خود و یا فشار همسالان باشد. بنابراین نوجوانان نیروی فعال و پویای جامعه هستند و نمیتوان این جمعیت را نادیده گرفت و باید نگرشها و ویژگیها و مشکلات و نیازهای آنها را شناخت و روشهای ارتباط صحیح با آنها را فرا گرفت (سیگل و ولش[5]، 2014).
سوء مصرف مواد مخدر در تمام ابعاد و زمینهها چنان پیچیده و بغرنج است که بیشتر اذهان بشری را به خود معطوف داشته است. بی شک در این عرصه، نوجوانان و جوانان بیشترین گروهی هستند که با این مشکل دست به گریبانند (عصمت پناه و خاکشور، 1388). مصرف مواد عمدتاً در دوره نوجوانی آغاز میشود و این آغاز در بستری از تغییرات بی شمار جسمی و روانشناختی روی میدهد. این تغییرات و دیگر آثار سوء مصرف مواد مخدر، مسئولان و کارشناسان را بر آن داشته که به منظور پیشگیری از سوء مصرف مواد به ارائه راه حلهایی بپردازند. علی رغم تلاشهای گستردهای که صورت گرفته است، مبارزه با این معضل، چندان مؤثر واقع نشده است و شیوع سوء مصرف مواد در دانش آموزان راهنمایی تا دبیرستان به طور فزایندهای بیش از سالهای گذشته بوده است (یار محمدیان، 1392).
یکی از مهمترین استراتژیها در پیشگیری از اعتیاد، تغییر نگرشهای مثبت و تثبیت نگرشهای منفی نسبت به مصرف مواد مخدر است، نگرش یعنی، باورهای فرد در مورد نتیجه و عاقبت هر کار و ارزشی که فرد برای این نتیجه قائل است. نگرشها دلایلی منطقی بروز رفتارهای هر فرد خاصی میباشد؛ عوامل بسیاری بر نگرش افراد تأثیر میگذارند، یکی از این عوامل دانش و اطلاعات فرد در حوزههای مختلف میباشد؛ لذا طبق مطالعات صورت گرفته، مشخص شده است که: افرادی که نسبت به مواد مخدر، نگرشها و باورهای مثبت دارند احتمال مصرف و اعتیادشان بیشتر از کسانی است که نگرشهای منفی یا خنثی دارند. بر همین اساس تغییر نگرشها از خنثی به منفی آسانتر از تغییر نگرشها از مثبت به منفی است. به همین دلیل افرادی که سیگاری نیستند بیشتر از سیگاریها به مضرات سیگار توجه دارند (بستامی و همکاران، 1395).
در جوامع صنعتی برنامههای متنوعی را برای پیشگیری و سوء مصرف مواد در دست اجرا دارند. این برنامهها بیشتر متمرکز در بین نوجوانان و جوانان میباشند که بیشترین شیوع مصرف را داشتهاند و خطر بالایی جهت ابتلای آنان به مواد مخدر وجود دارد. برای پیشگیری از سوء مصرف مواد امروزه به دنبال به کار بستن روشهای متفاوت پیشگیرانه نظیر افزایش اطلاعات، آموزش عاطفی و مقاومت در برابر نفوذ اجتماعی هستند. هم اکنون تاکید بر استفاده از روشهای آموزش مهارتهای شخصی و اجتماعی است، روشهایی نظیر آموزش مهارت قاطعیت اجتماعی (پنتز[6]، ۱۹۹۴). آموزش مهارتهای رفتاری-شناختی (اسهینگ[7]، ۱۹۸۴)، و آموزش مهارتهای زندگی (بوتوین[8]، ۱۹۸۳). در این میان برنامه آموزش مهارتهای زندگی بوتوین از اهمیت بسیاری برخوردار است. مهارتهای زندگی میتوانند اعمال شخصی و اعمال مربوط به دیگران و نیز اعمال مربوط به محیط را به طوری هدایت کنند که به سلامت بیشتر منجر شود و سلامت بیشتر یعنی آسایش بیشتر جسمانی، روانی و اجتماعی. آموزش مهارتهای زندگی که اولین بار توسط بوتوین مطرح گردید سعی دارد از طریق افزایش منابع مقابلهای اشخاص موجب پدیدایی احساس خودکارآمدی قوی و از بین رفتن عزت نفس پایین گردد، امری که در بسیاری از آسیبها از جمله سوء مصرف مواد دارای نقش محدودی است (مؤمنی و همکاران، 1390).
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.