پایان نامه بررسی اعتماد شهروندان نسبت به مدیریت شهری
مقدمه
فراخواندن مردم به مشاركت در امور شهر و محله سكونت، از جمله تئوريهاي مدريت مشاركتي است. مسلم است كه انسان محور اصلي توسعه است. وجه تمايز انسان، در واقع مشاركت اجتماعي و زندگي جمعي او به همراه اصل مشاركت نظام يافته متفكرانه، نهفته است. پيشرفتهاي بشري نيز همگي مرهون مشاركت گسترده اجتماعات است.مشاركت، درگيري ذهني و عاطفي اشخاص در موقعيتهاي گروهي است كه آنان را برمي انگيزاند تا براي دستيابي به هدفهاي گروهي، يكديگر را ياري دهند و در مسئوليت كار شريك شوند.رفاه هر جامعه در گرو ايجاد اطمينان از اين نكته است كه همه اعضاي آن احساس كند كه در آن سهمي دارند و در واقع از جريان عادي جامعه كنار گذاشته نشده اند. امروزه شهروندان به مدیریت شهری اعتماد کمتری دارند و این موضوع به عوامل بسیاری بستگی دارد در این پروژه سعی شده است به موضوع اعتماد که یکی از عوامل تعیین کننده مشارکت و جذب شهروندان در زمینه های مختلف و مرتبط با مدیریت شهریست پرداخته شود. مشاركت مردمي امروزه در اجتماعات بشري از جايگاه ويژه اي برخوردار است. استراتژي مشاركت در همه ابعاد بيانگر روح دموكراسي و مردم سالاري حكومت ها و دولت هاست. هر چقدر نقش مردم در عرصه هاي مختلف يك نظام حكومتي زياد باشد نشان از مشروعيت بالاي آن حكومت و دولت ميان آحاد جامعه و نظام بين المللي است.
يك سازمان و سيستم اجتماعي براي رسيدن به اهداف كلان و تحقق برنامه هايش احتياج دارد به اقداماتي دست بزند كه مهم ترين آنها پرداختن به اصل مشاركت مي باشد. شهرداري به عنوان يك سازمان نيمه دولتي و غير انتفاعي كه وابستگي هاي زيادي به امكانات جامعه خود دارد، مي بايستي ساختار مديريتي و سازمان اداري خود را به سوي يك سيستم مشاركتي سوق دهد تا بتواند به بهترين وجه از شرايط و امكانات جامعه استفاده نمايد و علاوه بر اينكه به اهداف سازماني خود نائل مي شود، با ايجاد روند مشاركتي و دخالت مردم در تصميم گيري ها و سرنوشت شهر، نوعي مشروعيت قانوني را از جانب شهروندان اخذ كند و بدين ترتيب هم مسائل اقتصادي و هم مشكلات اجتماعي و سياسي خود را به حداقل برساند.
اعتماد عمومي يكي از سرمايه هاي اجتماعي است كه وحدت را در سيستم هاي اجتماعي ؛ ايجاد و حفظ نموده و ارزش هاي دموكراتيك را پرورش مي دهد اعتماد ، شهروندان را به نهادها و سازمان هايي كه نمايندگان آنها هستند پيوند مي دهد و بدين طريق مشروعيت و اثر بخشي دولت وسازمانهای دموكراتيك افزايش مي يابد و باعث رشد و شکوفایی اقتصادی خواهد شد.(ادیبی،1355)
1-2 مساله اصلی پروژه
افزايش جمعيت و شهرنشيني به عنوان پديده اي فراگير در يكصد سال اخير هم كشورهاي صنعتي و هم كشورهاي در حال توسعه را دربر گرفته است. بطوري كه بسياري از جوامع معاصر، داراي شهرهاي پرجمعيت چند ميليوني هستند. پيش از سال 1900 ميلادي رشد شهرنشيني، مربوط به كشورهاي غربي بود، اما از ابتداي قرن بيستم، دامنه شهرنشيني به كشورهاي در حال توسعه نيز كشيده شد و در دهه هاي اخير جمعيت شهرنشين اغلب كشورهاي در حال توسعه بيش از جمعيت روستانشين آنها است.
مشاركت به عنوان يك فرآيند اجتماعي در قالب دو گرايش عام و خاص قابل بررسي است كه گرايش عام را مشاركت سنتي و گرايش خاص را مشاركت مدرن مي نامند. در زندگي اجتماعي انسان ها فرآيند مشاركت هم در شكل سنتي و هم مدرن آن از جايگاه ويژه و برجسته اي برخوردار بوده و هست.
شكل سنتي مشاركت را مي توان با مفاهيمي چون تعاون، همكاري و همياري متقابل معادل دانست كه از ديرباز در جوامع بشري موجود بوده و هست اما مشاركت در مفهوم مدرن بيشتر محصول قرن بيستم است كه با تحقق جامعه مدني در غرب و ايجاد دولت هاي رفاه در اروپا و آمريكاي شمالي آغاز شد.
حال بايد اذعان داشت در جامعه در حال گذر ايران نيز محتاج به مشاركت همه جانبه شهروندان داريم تا با فائق آمدن بر مشكلات در راستاي يك جامعه توسعه مند حركت كند. عليرغم تمام تلاش هاي انجام شده در ايران، تا به حال فرآيند مشاركت به عنوان يك فرهنگ عمومي در انديشه و عمل شهروندان، از جايگاه مناسبي برخوردار نيست يا كمرنگ است. مشاركت به عنوان يك كنش اجتماعي ريشه در باورها، نگرش ها و ارزش هاي اجتماعي افراد جامعه دارد و براي تحقق مشاركت افراد بايستي اعتماد، رضايت و آگاهي آنها را در فضاي مناسب و مطمئن جلب كرد وگرنه مشاركت در شكل مفهومي و جامعه شناختي آن پديد نخواهد آمد يا در سطح بسيار نازلي قرار خواهد گرفت.
از جديدترين اسلوب ها و زمينه هاي مشاركتي، مشاركت شهروندان در مديريت شهري در جهت اداره شهرهاست. اين مشاركت يكي از الزامات زندگي اجتماعي مدرن است و هنگامي تحقق مي يابد كه شهرنشينان از شرايط فردگرايي و انزواي اجتماعي خارج و از طريق تحقق حقوق شهروندي، از حالت فرديت به طريق شهروندگرايي و جمعيت تغيير هويت دهند.(چلبی،1375)
پروژه حاضر تحت عنوان ” بررسي اعتماد شهروندان نسبت به مدیریت شهری ” است كه به بيان نظري تحقيق پرداخته و از بعد اجتماعي زمينه هاي مشاركت شهروندان را با استفاده از تحقيق كاربردي مي سنجد. در پايان نيز راهكارهايي براي تحقق هر چه بيشتر اين مشاركت مطرح مي كند.
مشاركت مردمي امروزه در اجتماعات بشري از جايگاه ويژه اي برخوردار است. استراتژي مشاركت در همه ابعاد بيانگر روح دموكراسي و مردم سالاري حكومت ها و دولت هاست. هر چقدر نقش مردم در عرصه هاي مختلف يك نظام حكومتي زياد باشد نشان از مشروعيت بالاي آن حكومت و دولت ميان آحاد جامعه و نظام بين المللي است.
يك سازمان و سيستم اجتماعي براي رسيدن به اهداف كلان و تحقق برنامه هايش احتياج دارد به اقداماتي دست بزند كه مهم ترين آنها پرداختن به اصل مشاركت مي باشد. شهرداري به عنوان يك سازمان نيمه دولتي و غير انتفاعي كه وابستگي هاي زيادي به امكانات جامعه خود دارد، مي بايستي ساختار مديريتي و سازمان اداري خود را به سوي يك سيستم مشاركتي سوق دهد تا بتواند به بهترين وجه از شرايط و امكانات جامعه استفاده نمايد و علاوه بر اينكه به اهداف سازماني خود نائل مي شود، با ايجاد روند مشاركتي و دخالت مردم در تصميم گيري ها و سرنوشت شهر، نوعي مشروعيت قانوني را از جانب شهروندان اخذ كند و بدين ترتيب هم مسائل اقتصادي و هم مشكلات اجتماعي و سياسي خود را به حداقل برساند. در تحقيق حاضر ما به دنبال شناخت راهكارهاي راهبردي در زمينه مشاركت شهروندان با شهرداري هستيم و سئوال اساسي ما در تحقيق حاضر پيدا كردن الگوهاي مناسب مشاركتي بين شهروندان و شهرداري و زمينه هاي همكاري منطقي آنهاست.
1-3 تشریح بیان موضوع پژوهش
ساماندهي عوامل و منابع براي پاسخگوئي به نيازهاي ساكنان شهر و مجموعه اي از اجزاء زنده اي كه در شهر حضور يافته و با يكديگر تعامل و ارتباط دارند را مديريت شهري ناميده اند. شهرداري مسئول مديريت شهر است و بعنوان هسته مركزي مديريت شهر ، هدايت ، نظارت راهبري و جلب مشاركت ساير مجموعه ها مي باشد. بدين ترتيب شهرداري مي تواند در نظام مديريت شهري تحقق بخش عمده اي از اهداف مربوطه را به عهده گيرد.
دولت الكترونيك نيز شامل تمام سازمانهاي دولتي مي باشد كه از طريق كاربرد فن آوري با يكديگر ارتباط دارند، همچنين پل ارتباطي بين افراد،اطلاعات و دولت مي باشند.بنابراين نياز به يك سيستم يكپارچه الكترونيك جهت انسجام بين دولت ،اطلاعات و افراد مي باشد. پس دولت الكترونيك استفاده سهل و آسان از توزيع خدمات دولتي بصورت مستقيم و شبانه روز و شكل پاسخگو از دولت مي باشد.
اولين وظايف شهرداري هنگام تصويب قانون بلديه تهيه نان و نظافت معابر بود سپس گسترش يافت تا به امروز كه متوليان شهر مي باشند و شهرداري ها نيز از حالت ساده خارج شده تا بتوانند پاسخگوي مسائل جديد شهري باشند. در كشورهاي توسعه يافته شهرداري ها علاوه بر امور خدماتي و عمراني در سطح شهر در تمام زمينه ها بصورت مستقيم و غيرمستقيم به اداره شهر مي پردازند و اعمال فعاليت هاي مديريتي و برنامه ريزي در حيطه وظايف آنان است و نظام اداري ايران فاقد رده مديريت محلي(شهري) است طوري كه نهادهاي رسمي در ادارة امور شهرهاي ايران كمترين هماهنگي را دارند. (رهنما،1377)
بعد از چندين سال از بدو تأسيس شهرداري ورنامخواست در اين يكي دو ساله اخير روندها يكسان و امور تمركز يافته است و همكاران با ساماندهي بيشتري انجام وظيفه مي نمايند زيرا هدف از هرسازمان تأمين رفاه ، آسايش و رفع نيازمندي هاي مردم آن محل است كه برخي بطور مستقيم ، بعضي بطور غيرمستقيم وسيله حصول به اين هدف مي باشد. پس دستيابي به اهداف آن از طريق فعاليت هاي سازمان يافته ، بهتر و راحت تر قابل دستيابي است.
بطور كلي سازمان ها از خصوصياتي برخوردارند و ممكن است تا حدودي با يكديگر متفاوت باشند اما آنچه مهم است فرآيند يكسان در سازمان هاي محلي است تا به تبع آن مشكلاتي را ايجاب ننمايد.
امروزه كاربرد فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي ، به ويژه اينترنت بمنظور تقويت دسترسي به خدمات دولتي و توزيع آنها به نفع شهروندان ، شركت ها و كارمندان بخش عمومي في نفسه امرجديدي نيست چرا كه موسسات دولتي از اولين و بزرگترين مصرف كنندگان اين فناوري بوده اند. با اين وجود يكپارچه شدن تمام فرآيندهاي شهرداري در عملكرد شان تأثير مثبت مي گذارد. (توسلی،1374)
هدف: در دسترس قراردادن فرمها توسط شهرداري ها به مردم و تکميل آنها از طريق وب سايت شهرداري بدون مراجعه مکرر به شهرداري و آگهي ايشان از فرآيند عملکردهاي شهرداري
1-4 ضرورت انجام پروژه
چون تا به حال در اين زمينه تحقيقات كافي و مناسبي در كشور ما انجام نشده و نياز جامعه براي انجام اين تحقيقات در بحث مديريت شهري و مشاركت هاي اجتماعي جلب توجه مي كند، ضروري مي نمود تا پژوهشي در مورد مشاركت شهروندان با سازمان شهرداري صورت پذيرد و امروزه مسئولين براي اجراي پروژه ها به اقدامات مطالعاتي و بررسي وضع موجود مي پردازند و آينده نگري هايي را انجام مي دهند. به دليل اينكه شهرداري به عنوان تنها متصدي امور شهري با اين حجم كار به تنهايي از عهده تمام اين مسائل بر نمي آيد و پتانسيل ها و نيروهاي بالقوه و بالفعل در شهر موجود است كه براي رفاه و آباداني شهر مفيد هستند و مي توانند سازمان شهرداري را در مديريت خود كمك كرده و به نوعي مشاركت داشته باشند بر آن شدم تا مسائل و مشكلات را مطرح كرده و پيشنهاد هايي را ارائه نمايم. همچنين اهميت داشت در اوضاع و احوال امروز جامعه كه شعار حكومت مردم سالاري ديني و جامعه مدني مطرح است، توسط محققيني الفباي چنين جوامعي را شروع كنيم و در تصميم گيري ها و برنامه ريزي ها ادعا كنيم كه مستقيماً مردم را دخالت مي دهيم كه اين عمل خود در قالب مشاركت مردمي سر آغاز تحقق جامعه مردم سالار و مشاركت جو مي باشد.
ايجاد و توسعه ي شهرهاي جديد در سده اخير، برخي از مفاهيم و تعاريف علمي در حوزه ي علوم اجتماعي را به چالش كشيده است. تغييرات پر سرعت در اين زمينه باعث شده تا هنوز تعدادي از اين مفاهيم مورد بررسي مجدد قرار نگرفته و وسعت اين تحولات،پرداخت و تحليل اين موضوعات را ناگزير كرده است. گيدنز اعتقاد دارد در جوامع مدرن نظامهاي انتزاعي جانشين نظام خويشاوندي، اجتماعي، محلي، سنت و دين شده است.(رضایی،1373)
تغيير زندگي از نوع محلي به زندگي با چارچوبهاي شهري يكي از تفاوتهاي اصلي جوامع مدرن با جوامع پيش از آن است. تغيير نوع زندگي افراد جامعه از شيوهي روستايي به شهري باعث تغييرات زيادي در حوزهي مديريت شهروندان شده است. از جمله تفاوت هاي عمده مابين اين دو الگوي زندگي(شهري و روستايي)، جايگزيني نقش افراد با سازمانها در ارايه خدمات است. در جوامع روستايي مسئوليت انجام امور بر عهدهي افرادي مشخص(كدخدا، ميراب، روحانيت و …) بوده و با تغيير نحوهي زندگي به شهرنشيني (به عنوان يكي از مهمترين نتايج انقلاب صنعتي) اين وظيفه را سازما نهاي گوناگون عهده دار شده اند. با توجه به اين تغييرات عمده، نوع روابط افراد در چارچوب اداره شهر، دچار تحولي چشمگير شده و از رابطه فرد با فرد، به رابطهي فرد با سازمان تغييركرده است. به اعتقاد گيدنز، در جوامع مدرن كه نظام اي انتزاعي در آنها تسلط دارند،اعتماد نقش ويژهاي را ايفا ميكنند. با توجه به اينكه مديريت شهري متولي اداره شهرها
يكي از اجزاء اصلي مدرنيته است، بررسي اعتماد در اين حوزه اهميت ويژهاي مييابد.
براي بررسي نحوه و ميزان اعتماد شهروندان نسبت به مديريت شهري كه از مسائل پراهميت در اين حوزه محسوب مي شود، متغييرهاي دخيل در اين رابطه تعيين شده و نوع رابطه و ميزان تأثير آنها را در اعتماد مابين شهروندان (به عنوان ساكنان شهر كه از خدمات مديريت شهري بهره مند مي شوند) و مديريت شهري مشخص شده است.(طوسی،1373)
1-5 اهداف اساسی از انجام پروژه
پژوهش حاضر با هدف بررسي امكانات و زمينه هاي موجود براي بهره گيري از الگوهاي مشاركتي در اداره امور شهرها انجام مي گيرد. تلاش اين است كه در پرتو نظريه هاي معتبر به شناخت وضع موجود دست يابيم و با بهره گيري از تجربيات محققان ديگر، راهكارهاي كارآمد و مناسبي را در جهت بهبود وضعيت مشاركت شهروندان با شهرداري ارائه دهيم.
1– مطالعه در ادبيات مشاركت
2-بررسي الگوهاي اجتماعي جهت ارائه الگوي مناسب و مشاركتي بين شهروندان
1-6 نتایج حاصل از انجام پروژه
نتایج حاصل از این پروژه تأکید بر همکاری در یک واحد اجتماعی(شهرداری) است که افراد در شکل آرمانی آن به طور مؤثر با یکدیگر ارتباط دارند و برای رسیدن به یک هدف مشترک به صورت هماهنگ با یکدیگر کار می کنند. نتایج آن است که با استفاده از این نوع نگرش ها و تحقیقات، تنشها و تضادهای میان اعضای یک واحد شهرداری که از نظر قابلیت ها ومیل به همکاری با یکدیگر تفاوت دارند حل شود.
نتايج حاصله بيانگر آن بود كه كاركنان زماني حداكثر رفتار شهروندي سازماني را دارند و اثربخشي را افزايش مي دهند كه احساس نمايند كه عدالت سازماني در مورد آنها رعايت مي گردد.
1-7 قلمرو پروژه
1-7-1 قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی پژوهش حاضر حوزه مدیریت دولتی بوده که در این تحقیق به مبحث ارتباط بین ابعاد رفتار شهروندی سازمانی و تأثیر آن بر کیفیت خدمات پرداخته می شود.
1-7-2 قلمرو مکانی
این تحقیق در شهرداری واقع در شهر اهل انجام شده است.
1-7-3 قلمرو زمانی
این تحقیق در فاصله زمانی بهمن ماه 1391 تا خرداد ماه 1392 می باشد.
1-8 تعریف واژه ها و اصطلاحات
مشاركت: مشاركت عبارتست از فعاليت هاي اداري و داوطلبانه اي كه از طريق آن اعضاي يك جامعه در امور محله، شهر، و يا روستاي خود شركت مي كنند و به صورت مستقيم يا غيرمستقيم در شكل دادن به حيات اجتماعي خود سهيم مي شوند.(عابدی جعفری،1389)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.