پایان نامه بررسی تاثیر تلویزیون بر مهارتهای تحصیلی کودکان و نوجوانان مقطع راهنمایی
چکیده
اين پژوهش به منظور بررسی تاثیر تلویزیون بر مهارتهای تحصیلی کودکان و نوجوانان مقطع راهنمایی شهرستان مهر انجام شده است. بدين منظور، از ميان كليه دانشآموزان مدارس راهنمايي پسرانه شهرستان مهر (18760=N) تعداد 600 دانش آموز با استفاده از روش نمونهگيري خوشهاي انتخاب شدند. ابزار جمعآوري اطلاعات پرسشنامهاي، محقق ساخته بود كه روايي آن با استفاده از نظر 7 تن از متخصصان موضوع تعيين گرديد. به منظور بررسي پايايي ابزار جمع آوري دادهها از آلفاي كرانباخ استفاده شد و پايا بودن آن مورد تأييد قرار گرفت(72/0=a) دادههاي به دست آمده با استفاده از روشهاي توصيفي آماري مانند ميانگين و درصد و نيز روش آماري استنباطي خي دو (مجذور كاي) تجزيه و تحليل شد.
واژگان کلیدی : تلويزيون، کودک، کارکرد، رسانه، اجتماع، اوقات فراغت، اجتماعي شدن.
مقدمه:
ابتدا باید بپذیریم که تماشای تلویزیون بیش از ضرورت و نیاز و استفاده از آن در اکثر اوقات یک مشکل رایج در جامعه است. طبق تحقیقات اخیر جامعه شناسان آموزش و پرورش یکی از دلایل و نه همة آن ، افت تحصیلی کودکان و نوجوانان علاقه آنها به تماشای تلویزیون است. البته لازم به ذکر است که ما با یک معضل نسبتاً جدیدتر هم دست به گریبان هستیم به نام اینترنت و بازیهای کامپیوتر که در این میان مجال سخن از آن نیست تماشای تلویزیون نسبتاً در سطح کشورهای مختلف نیز شایع است البته با شدّت و ضعف های خودش . (مهاجری ،1374)
در شهرستان مهر نیز به طبع تاثیرت جهانی و کشوری این مسئله به چشم می خورد و با توجه به اینکه درصد قابل توجهی از جمعیت کشور ما زیر پانزده سال است در واقع قشر وسیعی از خانواده ها را با خود درگیر کرده است و از آنجا که در هر خانواده یک یا چند نوجوان وجود دارد این نتیجه حصال شد که با جامعة آماری بزرگی رو به رو هستیم و درصد بالایی از خانواده ها با این مشکل دست به گریبان هستند. شواهد و مدارک در این خصوص گواه آن است که در خانواده هایی که هنوز کامپیوتر وارد نشده است نوجوانان از تلویزیون استقبال بیشتری به عمل می آوردند ، مجموعه این عوامل مارا بر آن داشت تا در پی راه حلی برای این معضل در حد توان در این تحقیق برآئیم.
یکی از نگرانیهای موجود این است که جوانان بیش از زمان نرمال ، حداکثر زمان را صرف تماشای تلویزیون می نمایند. و این امر متأسفانه ، تاثیر سوء بر سایر فعالیتهای آنان خصوصاً تحصیل و مطالعه آنان می گذارد. شواهد نشان می دهد که تاثیر پذیری نوجوانان از محتوای برنامه ها ، همچنین تبلیغات بیشتر از بزرگسالان است. (اسدی ،1370)
به طور کلی به نظر می رسد که تلویزیون به خودی خود مطالب چندانی برای بازیهای خلاقانه و تخیلی ارائه نمی کند ، اما در برخی از موارد تلویزیون ممکن است وقت کودک یا نوجوان را آنقدر اشتغال کند که باعث تضعیف امور تحصیلی نوجوان و تشویق وی به انفعالی بودن و باقی ماندن زمان کمتری برای فعالیتهای مفید دیگر بشود.
اما برنامه های آموزندة خوب می توانند نوجوانان را با طیف گسترده ای از آموزهای مفید در زمینه فرهنگ های مختلف ، مکانهای دیدنی و دانستنیهای مفید در امور تحصیلی و کسب تجربه های مفید دیگران و …
به عقیده محققان امر ، اجازه به نوجوانان برای تماشای نامحدود ، غیر منتخب و بدون نظارت بزرگسالان توصیه نمی شود و موجب آسیب های جدی بر کودکان و نوجوانان می شود. در حالیکه تماشای محدود ، منتخب و تا حدودی تحت نظارت می توانند صاحب یک زندگی غنی و پربار شوند. آثار بلند مدت تلویزیون بر اجتماعی شدن نوجوانان قابل بحث است اما در کوتاه مدت ، تماشای مقداری از برنامه های پر طرفدار نوجوانان را در حفظ تماسشان با همسالانی که همان برنامه را تماشا می کند یاری میدهد. (رشید پور ،1372)
همچنین طبق مدارک موجود تلویزیون نوجوان را در درک تصویرگیری دو بعدی از فضای سه بعدی و همچنین حرکات و تغییرات دیداری یاری می دهد.
در این تحقیق ما بر آنیم که به بررسی میزان تاثیر تماشای تلویزیون بر کاهش زمان مطالعه دانش آموزان پسر راهنمایی شهرستان مهر می پردازد و آسیب های این کاهش مطالعه را بررسی خواهد کرد. در این تحقیق بیشتر بر نظریات بنده را تأکید شده است.
بیان مساله:
كودكان ما امروزه در خانه اي پا به دنيا میگذارند كه تلويزيون در آن به طور ميانگين هفت تا هشت ساعت در روز روشن است. حالا ديگر بيش از آنكه از مادربزرگها داستان و از پدربزرگها خاطره بشنويم اين تلويزيون است كه داستانهاي مربوط به انسانها، زندگي و ارزشهاي آن را براي ما بيان میكند.
تلويزيون، امروزه به عنوان عمومي ترين و پرمخاطب ترين رسانه جمعي، سهم عمده اي در آموزش و تأثيرگذاري مستقيم و غير مستقيم بر فرهنگ و روح و روان جمعي دارد.
تاثير پذيري اكثريت خاموش جامعه از تلويزيون و برنامههاي ماهواره اي تلويزيوني بسياري از اوقات كشورهاي جهان سوم را با بحران فرهنگي روبرو كرده است. (اکبر زاده ،1381)
تلويزيون هر روز بر ما تسلط بيشتري میيابد و ما بايستي نگران آثار مخرب برنامههاي تلويزيوني براي كودكان و خانوادههاي خود باشيم. اين حق ماست و میبايستي عكس العمل نشان دهيم. اگر چه تلويزيون في نفسه مطرود نيست اما برنامههاي تلويزيوني در مجموع زيانبار بوده اند. در غرب به نوعي و در شرق به شكلي ديگر خطر برنامههاي مخرب و منحط تلويزيوني احساس ميشود.
ما بدبختانه فرزندانمان را با تلويزيون تربيت میكنيم وقتي میخواهيم آنان را ساكت كنيم براي آنان تلويزيون روشن میكنيم و يا آنان را به تماشاي برناههايي كه خودمان هم نمي دانيم چه هستند دعوت میكنيم. خودمان هم متاسفانه عادت كرده ايم به آنچه پخش میشود فقط خيره شويم و نگاه كنيم. بشر با توليد نيازمند به شناخت دنياي اطراف خود است و انتقال فرهنگ و روحيه مدني میتواند به صورتي سالم و سازنده انجام گيرد اما به نظر میرسد تلويزيون يك مانع اصلي بر سر راه رسيدن به دنياي بهتر است پس ما بايستي از آثار سوء اين جعبه جادويي آگاه شويم و در ارتباط با تلويزيون مسؤوليت خود را بپذيريم.
«تلويزيوني كه میتواند داراي اثرات كاملاً مخرب باشد میتواند به صورت ابزار مفيدي نيز در خدمت تعليم و تربيت درآيد تلويزيون میتواند چنين باشد ولي خيلي غير محتمل است كه چنين بشود.»
ساخت برنامههاي با ارزش وقت بيشتر و تخصص بالاتري لازم دارد اما افرادي كه بتوانند براي مدت زمان پخش برنامههاي بد بسازند زياد هستند و اين مسأله را حل میكند.
نمي توان كودكان را براي زماني كه در مقابل صفحه تلويزيون صرف میكنند سرزنش كرد و اينكه آنها تقصيري ندارند كه از طريق تلويزيون اطلاعات دگرگون شده را دريافت میدارند.
جان كندري میگويد: قرار نيست كه تلويزيون از بين برود از سويي خيلي كم احتمال دارد كه تلويزيون فضاي مناسبي را براي اجتماعي كردن كودكان ايجاد كند.» (حقیقی ،1373)
در گذشته كودكان ناظر فعاليت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طي يك نسل به آنان آموخته بود الگويي براي نسل آينده میشد اما اكنون بايد دريابيم كه كودكان از محيط اطراف خود چه چيزهايي را فرا میگيرند؟ عواملي كه محيط اطراف آنان را میسازد چه نام دارد؟ و تلويزيون به عنوان يكي از اين عوامل چه میكند و چه بايد بكند؟
در كتاب تلويزيون خطري براي دموكراسي زير عنوان « چرا بچهها تلويزيون تماشا میكنند؟» آمده است كه : انگيزه كودكان از نشستن در پاي تلويزيون با خواست بزرگترها فرق دارد. بزرگترها به اقرار خودشان براي سرگرمي به تماشاي تلويزيون میپردازند ولي كودكان ضمن اينكه طالب سرگرمي هستند غالباً براي فهميدن دنياي اطراف به تلويزيون مینگرند. بزرگترها معمولاً اهميت كمتري براي تلويزيون قايل هستند و به آن با يك ساده باوري آگاهانه نگاه میكنند». تبليغات تلويزيوني روي شخصيت كودكان، باورهاي كودكان و اعمال كودكان به شدت مؤثر میافتد. معمولاً كودكان از دو سالگي تماشاي فيلمهاي كارتوني را شروع و تقريباً در 6 سالگي به تماشاي تلويزيون عادت میكنند. يعني قبل از اينكه به مدرسه بروند با تلويزيون دوست میشوند.(رستمی،1374)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.