پایان نامه بررسی توسعۀ فیزیکی شهر آمل و تأثیر آن بر حوزه نفوذ
مقدمه:
در اين پاياننامه هدف جلوگيري و ممانعت از توسعه فيزيكي نيست بلكه بررسي توسعه فيزيكي و ارائه راهكارها و الگوهاي توسعه شهر آمل است كه از اين طريق توسعه فيزيكي شهر را به گونهاي هدايت بكنيم تا از وضع موجود بهترين استفاده شود در حال حاضر توسعه و گسترش روزافزون جمعيت در سطح كشور به همراه تحولات سياسي و اقتصادي موجب بلعيده شدن زمينهاي كشاورزي حوزه نفوذ شهر و تخريب منابع طبيعي موجود در آن شده است در اين راستا پژوهش حاضر درنظر دارد روندهاي ناموزون گسترش شهر را مشخص نموده و تأثير گسترش را بر حوزه نفوذ شناسايي نموده و در رفع برخي از تنگناها براي بهرهبرداري بهينه و مديريت محيط مورد استفاده مسئولين اجرايي و برنامهريزان قرار گيرد.
توسعه بافت شهري آمل از سالهاي 1345 شمسي تا عصر حاضر كه باعث تحول در بافت پيكرهاي morphological و بافت توزيعي (Spatial) شهر از يك سو و تغيير ساختار اقتصادي و اجتماعي شهر از سوي ديگر گرديده از مهمترين مسائلي است كه در شناخت و مطالعه اين شهر از ديدگاه علم جغرافيا مورد بررسي قرار ميگيرد هدف اين مطالعه آن است كه چگونگي و علل توسعه فيزيكي شهر را در مراحل مختلف زمان مورد مطالعه با توجه خاص به گسترش شهر در مقر و موقعيت فعلي مشخص نموده و به چگونگي عملكرد پارامترهاي مختلف طبيعي، اقتصادي و اجتماعي در تحويل ساختار شهري به نتايج قانع كننده دست يابد.
1-2- اهداف تحقيق
با توجه به موضوع پاياننامه كه بررسي توسعه فيزيكي شهر آمل و تأثير آن بر حوزه نفوذ ميباشد با توجه به اين مسائل هدف از انجام پژوهش حاضر عبارتند از:
1- شناخت اصول حاكم بر توسعه فيزيكي شهر آمل و نقش آن بر حوزه نفوذ
2- شناخت و تعیین جهات توسعه شهر در آينده به گونهاي كه كمترين تأثيرات سوء را بر زمينهاي كشاورزي حوزه نفوذ داشته باشد.
3- ضرورت شناخت تنگناهای توسعه شهری و اراضي حساس به آسيبپذيري
4- ارائه راهبرد به منظور توسعه متعادل شهر
1-3- ضرورت و اهميت تحقيق
رشد و توسعه بياندازه شهرها و تراكمهاي خارج از اندازه آن از جمله مشكلات و مسائل شهرهاي امروزي ميباشد كه منجر به پديدههاي مثل حومهنشيني و توسعه فيزيكي بيرويه در شهرها را موجب گشته است. (مشهديزاده، 1373، ص 419)
مهمترين مسائلي كه رشد بيرويه شهرها در اثر توسعه فيزيكي به وجود آمده است، عبارتند از: اصراف در استفاده زمين، فقدان تسهيلات و وسايل شهري كافي، عدم پيوستگي حومه شهر و در نتيجه افزودن بر مشكلات شهري. با روند توسعه فيزيكي شهرها، زمينهاي اطراف خود را ميبلعند، و هم زمينهاي اطراف شهرها، شكل و سيماي دگرگوني را به خود ميگيرند و به سرعت زمينهاي كشاورزي حاصلخيز اطراف شهرها از كاربري كشاورزي به ديگر كاربريها تغيير ميدهند و مهمترين كار براي جلوگيري از اين روال گسترش شهرها به شكل عمودي و گسترش شهر براساس طرح و برنامه ميباشد. (شيعه، 1381، ص 167)
پايگيري هسته اوليه شهر در كنار رودخانه هراز و توسعه قسمتهاي مختلف شهر با تأثيرپذيري از عامل ارتباطي و رابطه متقابل شهر با نواحي روستايي و شهري نزديك آن، محقق را بر آن داشت تا با استفاده از تئوري و ديدگاههاي مربوطه چشمان
داز شهري آمل و توسعه آن را در سالهاي مورد مطالعه در رابطه با عملكرد جغرافيايي توجيه و تحليل نمايد.
1-4- پيشينه تحقيق
براساس اطلاعات موجود و بررسيهاي صورت گرفته تاكنون مطالعات سيستماتيك و مدون در زمينه مورد مطالعه در منطقه مورد مطالعه صورت نگرفته اما پژوهشهاي در قالب موضوعات مختلف مانند زمينشناسي هيدرولوژي و خاكشناسي و توريسم كه معمولاً فراتر از محدوده مورد مطالعه را شامل ميشود انجام شده كه ميتوان از آن در اين پژوهش به عنوان مطالعات پايه از آنها استفاده كرد.
عمده مطالعات كه در موضوع مطالعه شده است به شرح زير ميباشند:
1- جلاليان، حميد، بررسي توسعه كالبدي شهر آمل از ديدگاه جغرافيا، پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، 1370.
2- لطفي، صديقه، بررسي توسعه بافت شهر آمل و علل آن در بين سالهاي 1365 ـ 1345، پايانن امه كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، 1370.
3- طرح توسعه و عمران (جامع) شهر آمل، 1353، 1379.
4- قرباني كوتنائي، آرش، بررسي روند توسعه فيزيكي شهر سقز و تعيين عوامل و توسعه، پاياننامه كارشناسي ارشد، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركز، تابستان 1385.
1-5- فرضيه های تحقيق
1) با وجود اينكه شهر آمل از لحاظ مورفولوژیکی با محدودیت توسعه مواجهه نیست اما حفظ اراضي زراعي پيرامون آن محدود كردن توسعه فضايي آن را اقتضاء ميكند.
2) به نظر مي رسد كه گسترش افقي، راهكار مناسبي در جهت توسعه شهر آمل نميباشد.
3) به نظر ميرسد الگوي انتخابي طرح جامع شهر آمل منطبق با نيازهاي توسعهي آتي آن نیست.
1-6- روش و مراحل تحقيق
روش بررسي تحقيق توصيفي ـ تحليلي است. نوع تحقيق كاربردي ـ توسعهاي است و محدوده مورد مطالعه شهر آمل ميباشد. براي انجام اين تحقيق چند مرحله اساسي مورد توجه قرار گر فته است؛ مرحله نخست از طريق مطالعه كتابخانهاي نسبت به جمعآوري اطلاعات موردنياز تحقيق اقدام شده که در اين زمينه از سايتهاي علمي و اطلاعاتي نيز استفاده به عمل آمده است، در اين رابطه اطلاعات و آمارهاي موردنياز از آمار نامهها و سالنامههاي آماري مركز آمار ايران جمعآوري شده است. در مرحله دوم از روشهاي مناسب تحقيق جغرافيايي نظير مطالعات ميداني و از روش مشاهدهاي و مصاحبهاي و از نوع استقراء ميباشد و در روند پژوهش از نرمافزارهاي AutoCAD نيز استفاده شده است.
اگر نقشه را به عنوان ابزاري در جهت شناخت بهتر محيط به حساب آوريم در اين تحقيق مشاهده خواهد شد كه از نقشه جداول و همچنين نمودار به نحوي كه اینها بيانگر شخصيت تحقيق باشد استفاده قابل ملاحظه گرديده و در تجزيه و تحليل و استناج مطالب از آن بهره كافي برده است.
1-7- كاربرد نتايج تحقيق
نتايج اين تحقيق الگويي روشن و منطقي در فهم مسايل پيچيده و در حال تغيير شهر ارايه ميدهد همچنين ميتواند به عنوان ابزاري مفيد و سودمند در اختيار مديران و برنامهريزان مرتبط با امور شهري قرار گيرد تا براي پيشبيني توسعه آينده شهر، تمام فاكتورهاي مؤثر در توسعه شهر و در ر ابطه با حوزه نفوذ را درنظر داشته باشنداین تحقیق می تواند در طرح های جامع و تفصیلی شهر نیز مورد استفاده قرارگیرد.
1-8- تنگناها و محدوديت های تحقيق
مهمترين محدوديتهاي تحقيق را ميتوان اينگونه برشمرد:
– تغییر در مرزهاي سياسي داخل استان و داخل شهرستان و به تبع آن تغییر در تعداد جمعيت شهرها شايد اصليترين و دشوارترين مشكل باشد چرا كه امكان هرگونه مقايسه تطبيقي در روند توسعه چندين ساله شهر آمل را بسيار ضعيف و ناتوان ميكند.
– پراكندگي بيش از اندازه اطلاعات آماري و تنوع آن، بسياري موارد اين گستردگي اختلاف فاحشي را در زمينه انعكاس واقعيت اطلاعات به وجود ميآورد. مثلاً آمارهاي منتشر شده سال 1335.
– عدم امكان دسترسي آسان و به موقع به اطلاعات و منابع جديد و كمبود اطلاعات مربوطه به توسعه فيزيكي و جهات توسعه آن و عدم همكاري سازمانهاي ذيربط از جمله محدوديتهاي مهم در تهيه اين پاياننامه ميباشد.
1-9- واژههاي كليدي
الف) حريم شهر. خط كمربندي يا منطقهاي كه تحت نفوذ مستقيم شهر قرار دارد به عبارتي ديگر اراضي و املاك متصل به حد خارجي محدوده قانوني شهر كه حدود آن تشريفات مقرر در قانون شهرداريها تعيين ميشود و شهرداريها موظف به اعمال نظارت در اين محدوده ميباشند. (شيعه، 1381، ص 167)
ب) توسعه فيزيكي. منظور از توسعه فيزيكي گسترش افقي و عمودي شهر و دگرگوني در بافت كالبدي آن ميباشد. (شيعه، همان، ص 165)
ج) كاربري زمين. برنامهريزي كاربري اراضي شهري، ساماندهي مكاني و فضايي فعاليتها و عملكردهاي شهري براساس خواستها و نيازهاي جامعه شهري است. (پورمحمدي، 1385، ص 3)
د) حوزه نفوذ. حوزه نفوذ محدودهاي اطراف شهر است كه بيشتر ارتباط عملكردي را با شهر اصلي داراست. يا ساكنين آباديهاي واقع در آن براي برخورداري از خدمات شهري (مدرسه، درمانگاه، خريد و فروش و غيره) به طور روزمره ناچار به مراجعه به شهر اصلي ميباشد. (زياري، 1378، ص 70)
فصل دوم
2-1- تعريف و مفهوم شهر در ايران
شهر و شهرنشيني روند اجتماعي برجستهاي است كه بيشتر موجب دگرگوني در روابط متقابل انسان با محيط و با انسانهاي ديگر شده است. در حقيقت تغيير در واكنشهاي انسانها نسبت به هم و نسبت به محيط، به تحول اجتماعي و دگرگوني فضايي امكان داده كه نمود عيني آن به صورت يك پديده نو كه اصطلاحاً شهر ناميده ميشود، نمايان گرديده است.
مفهوم شهر در دورههاي مختلف تاريخي و مناطق مختلف يكسان نبود و مفهوم آن در هر دوره و مناسب با هر سرزمين تفاوتهايي را نشان ميدهد. واژههايي مانند: پوليس، هگمتانه، پاسارگاد، كهندژ، شارستان، شهر و شهرستان. در ايران شهر چه در دوره باستان و چه در دوره اسلامي پايگاه و جايگاه دستگاه اداري و نظام شاهنشاهي بوده است. شهر را در فارسي باستان خشت ميگفتهاند كه به معني قلمرو پادشاه بوده است. در تعريف عام در واقع شهر سكونتگاهي بوده كه هم مركز اداري يكي از تقسيمات كشوري بوده و هم مسجد جامع داشته است. شهر به عنوان فضاي زنده و پويا در بستر فضا و محيط جغرافيايي تولد يافته و به كمال ميرسد، همچنين شهر پديدهاي است تاريخي و جغرافيايي كه ساخته و پرداخته عواملي است كه گذشت زمان و حال بر آن اثر گذاشته است. سادهترين تعريفي كه از شهر ارائه شده است، شهر را در محلي دائمي، حداقل ده هزار نفر جمعيت ميداند. در ايران از نظر مركز آمار نقاطي كه جمعيت آن بيش از ده هزار نفر باشد شهر محسوب ميشود. بسياري از محققان شهر را مترادف با نوعي جامعه تخصصي و غيركشاورزي ميدانند و فعاليت اقتصادي را مهمترين ضابطه در تميز شهر از روستا تشخيص دادهاند. از ديد جامعهشناسان شهر محلي است با روحيات، افكار و آداب و رسوم، معتقدات و احساسات خاص. برخي ديگر از جامعهشناسان ملاكهاي اداري، حقوقي را مطرح ميكنند و از وجود تأسيساتي مانند: شهرداري، حكومت محلي و سازمانهاي مشابه را نام ميبرند. (نظريان، 1378، ص 90)
ماركس دريو جغرافيدان معاصر فرانسوي، شهر را بدينگونه تعريف كرده است:
«منطقه بزرگي كه به منظور حيات اجتماعي انسانها آمايش يافتهاند و تعداد زيادي از جمعيت آن از راه فعاليت غيره كشاورزي زندگي ميكنند». (فريد، 1382، ص 6)
به نظر جغرافيدانان، شهر منظرهاي مصنوعي از خيابانها، ساختمانها، دستگاهها و فضاهايي است كه زندگي شهري را امكانپذير ميسازد. جغرافيدانان، شهر را به عنوان يك واحد مجزا به حساب نياورده و ارتباط متقابل آن را با منطقه و كشور مورد مطالعه قرار ميدهند. (شيعه، 1381، ص 6)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.