پایان نامه بررسی رابطه نوع شخصیت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه
مقدمه:
تحقیقی که پیش روی ماست، همانطور که از نامش پیداست در جستجوی شناخت وبررسی تفاوتهی فردی ، یا به عبارت بهتر شخصیت افراد در چگونگی عملکرد تحصیلی دانش آموزان خواهدبود
در روانشناسی جدید،شخصیت را به صورت زیر تعریف می کنند:”سازمان پویای جنبه های شناختی (یعنی تواناییهای ذهنی )، عاطفی، غیر شناختی (یعنی غیر ارادی )،فیزیولوژیک وشکل ظاهری هر فرد” .این تعریف نشان میدهد کهدر تکوین شخصیت دو عامل کلی نقش دارند:زیستی واجتماعی.عوامل زیستی معمولاً به ارث می رسند و از همان ابتدا در فرر وجود دارند. عوامل اجتماعی محصول محیط اجتماعی هستند، محیطی که فرد اولین سالهای زندگی خود را در آن گذراندهاست: خانواده،مدرسه،اشخاصی که با او ارتباطداشته اند،موفقیتها و شکستهای اولین دوران کودکی او.( روانشناسی عمومی،حمزه گنجی)
قابل ذکر است که در این تحقیق منظور از شخصیت بیشتر بررسی تیپ شخصیتی برونگرا می باشد.
برون گرایی،یکی از نمونه های شخصیت است که با توجه کامل شخص به جهان خارج وپدیده های اجتماعی را،بیش از توجهش به خویشتن وآگاهی از خویشتن نشان می دهد.اصطلاح مقابل برونگرایی درونگرایی می باشد که یونگ آنرا به منظور اراﺌه جهت گرایش به عالم درونی نه بیرونی(عالم اشیاﺀ و اشخاص) بکار برده است.یکی از نمونه های شخصیت وسرشت است که به جای توجه به عالم پیرامون خود،به افکارواحساسات خود تکیه می کنند.(فرهنگ لغات واصطلاحات روانشناسی،دکتر عبدالمهدی یادگاری
در این بررسی سه عامل شخصیتی روان رنجور،روان پریش ودروغسنجی هم در نظر گرفته شده است.
برونگرایی،روان رنجوری،روان پریشی ودروغسنجی هر فرد ازاجرای پرسشنامه شخصیتی ایزنگ به دست می آید.
نمره میانگین به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی هر فرد در نظر كرفته خواهد بود.
بیان مساله:
در این تحقیق موضوع این خواهد بودکه آیا نوع تیپ شخصیتی(مثلاً برونگرایی)در پیشرفت یا عدم پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر میگذارد.
روانشناسی اجتماعی تفاوتهای فردی را قبول دارد. هیچ دو نفری نیستند که دقیقا شبیه هم باشند. افراد از نظر دانش،شخصیت،نیازها،انگیزه ها، یا خزانه ی رفتارها با هم تفاوت دارند. این تفاوتها پیامد تجربه های منحصر به فردی است که هر فردی کسب کرده است. هیچ فردی نمی تواند دقیقا تجربه هایی را داشته باشدکه شخص دیگر داشته است. این فرض، البته نمی گوید که امکان ندارد افراد به هم شبیه باشند، بلکه فقط تاکید می کند که در تحلیل هر نظام اجتماعی بایستی یگانه بودن هر فرد را در نظر داشت. یک تلویح مهم این فرض،قبول داشتن ماهیت ذهنی انسان هاست.هر فرد دیدگاه خاص خود را از جهان دارد که واقعیت او را تشکیل می دهد.فهم واقعیت یک فرد کمک زیادی به تبیین رفتارهای آن فرد می کند.
هر یک از افراد شرکت کننده در تعامل کلاسی-معلم و شاگردان او- منحصر به فرد است. هر کدام از آنها کیسه ی شخصی خود را به دوش می کشد که حاوی شخصیت،انگیزشها،دانش،نیازها،یا رفتارهای منحصر به فرد اوست. این کیسه شیوه ای را که یک فرد تعامل می کند،تحت تاثیر قرار می دهد. هیچ دو نفری نیستند که به شکل یکسان تعامل کنند. گر چه دانش آموزان یک کلاس گاهی مثل هم لباس می پوشند و شبیه به نظر می رسند،آنها از لحاظ کیسه ی شخصی که به دوش می کشند با هم تفاوت دارند. بنا بر این،هر چند تعامل کلاسی ممکن است از لحاظ موضوع مورد نظر یکی باشد،اما این موضوع ها از لحاظ محتوایی،رفتارهای همراه آنها،طول مدت،دامنه،یا ویژگی های دیگر،متفاوت اند. بعضی مواقع،تفاوتها،بسته به میزان شباهت میان افراد،ممکن است کوچک یا بزرگ باشد. اما نه معلم و نه محقق نمی تواند فرض کند که همه ی دانش آموزان مشابه اند و تعامل کلاسی برای افراد تعامل کننده یکسان است.
این تفاوتها،در عملکرد تحصیلی اثر میگذارد.از اینرو،اگر معلمان بخواهنددانش آموزان خود را درک کنندوبدانند چگونه باید به انها نزدیک شوند،باید سعی کنند تا آنها را بشناسندوطوری سازمان بدهند تا همه دانش آموزان با همه تفاوتهای فردی نگرش مثبت پیذا کنند واز سوی دیگر،آموزش،یادگیری،و تعامل را تسهیل کنند.(روانشناسی اجتماعی،کریمی)
البته،در پیشرفت تحصیلی عواملیدیگر نیز از قبیل هوش،تحصیلات پدرومادرووضع اقتصادی خانواده ونوع تربیت ومحیط دخیل هستند که در این تحقیق سعی خواهد شداز تاثیر این عوامل جلو گیری شود.
سوالاتی که در رابطه با مساله مورد پژوهش مطرح می شوند،عبارتنداز:
1-آیا برونگرایان پیشرفت تحصیلی بیشتری دارند؟
2-0ایا روان رنجورها پیشرفت تحصیلی کمتری دارند؟
3-آیا روان پریش ها پیشرفت تحصیلی کمتری دارند؟
با توجه به مطالعات قبلی انجام شده میتوان گفت به این علت که برونگراها به علت اجتماعی بودن ومحبوبیت داشتن،دارای پایگاه جامعه سنجی بالاتری بوده ودرنتیجه پیشرفت تحصیلی بیشتری نشان میدهند.هر چند امکان داردکه روابط یک رابطه تصنعی بوده وهردو متغیر حاصل صفات دیگردانش آموزان،نظیر هوش یاثبات عاطفی باشد،باوجود این،مشاهدات گزارش شده این نتیجه گیری را برمی انگیزد.(روانشناسی اجتماعی،یوسف کریمی)
اهداف اجرای تحقیق:
هدف کلی:
بررسی تاثیر نوع شخصیت در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه سمیه ورسالت شهرستان اهر استان آذربايجان شرقي در سال تحصیلی 86-1385
هدف جزﺌﻰ:
بررسی فرضیات زیر:
1-برونگرایان ،پیشرفت تحصیلی بیشتری دارند.
2-روان رنجورها، پیشرفت تحصیلی کمتری دارند.
3-روان پریش ها،پیشرفت تحصیلی کمتری دارند.
ضرورت اجرای تحقیق:
درک لزوم، مطالعه شخصیت چندان دشوار نیست مخصوصاًدر مباحث مربوط به تعلیم وتربیت.
داشتن اطلاعات ودانش لازم در باره شخصیت دانش آموزان ضروری است؛زیرا نحوه رفتار وبرخورد باآنهارا در دوره های مختلف رشد تعیین می کند.برای معلمان این،شناخت می تواند در چگونگی برخورد وحتی چگونگی عرضه کردن اطلاعات درسی به شاگردان در سنین مختلف راهی خوب باشد.وبالاخره این شناخت میتواند برای پیشگیری از برخی مساﺌل رفتاری واخلاقی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
مقدمه
روان شناسی شخصیت حوزه بسیار گسترده ای است،خود موضوعی است پیچیده ودارای ابعادوجنبه های گوناگون.برای شناخت شخصیت انسان،از دیر باز کوششهای فراوانی به عمل آمده است که برخی از آنها غیر علمی،برخی خرافاتی،ومعدودی دیگر علمیو معتبر است.نظریه های متنوع ومختلفی در مورد چگونگی شکل گیری شخصیت،عوامل ﻤؤدر این شکل گیری،تشکیل دهنده شخصیت واز این قبیل عرضه شده است که بعضی کوشیدند پاسخگوی همه سوالها در مورد شخصیت انسان باشند وبرخی به جند جنبه شخصیت پرداخته اند.
در این تحقیق هدف بررس تیپ شخصیتی برونگرایی میباشد البته به طور اجمالی شخصیت روان رنجور وروان پزیش ودروغسنجی مورد بحث قرار گرفته است.
شخصیت چیست ؟
صاحبنظران حوزه شخصیت وروان شناسی از کلمه شخصیت تعریفهای گوناگونی اراﺌه داده اند.از نظر ریشه ای،شده است که کلمه شخصیت که برابر معادل کلمه انگلیسی است در حقیقت از ریشه لاتین گرفته شده است که به معنی نقاب یا ماسکی بود که در یونان وروم قدیم بازیگران ﺘﺌاتر بر چهره می گذاشتند. این تعبیر تلویحا اشاره بر این مطلب دارد که شخصیت هر کس ماسکی است که او بر چهره خود میزند تا وجه تمیز او از دیگران باشد.
در زبان عامه،شخصیت به معانی دیگری به کار میرود؛مثلا،وقتی گفته میشود که کسی با شخصیت است؛یعنی،اینکه اودارای ویژگیهایی است که میتواند افراد دیگر را تحت نفوذ خود قرار دهد یا متانت ووقار ویژه ای دارد. همین طور در نقطه مقابل آن بی شخصیت به معنی داشتن ویژگیهای منفی است که البته باز هم دیگران را تحت تا ثیر قرار میدهد،اما در جهت منفی.همچنین کلمه شخصیت در عرف به عنوان چهره مشهوروصاحب صلاحیت در حوزه های مختلف به کار میرود،همچون شخصیت سیاسی،شخصیت علمی،شخصیت هنری واز این قبیل.
اما تعریف قابل قبولی از شخصیت را به صورت زیر اراﺌه میدهیم:
“شخصیت عبارت است از مجموعه ویژگیهای جسمی،روانی،و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می سازد”
عوامل ایجاد کننده شخصیت دو دسته اند: عواملایجاد کننده ی شخصیت دو دسته اند: عوامل وراثتی که به وجود آورنده ی ویژگی های جسمی هستند و عوامل محیطی که زمینه ساز رشد و توسعه ی جنبه های وراثتی و ایجاد کننده، بسیاری از خصوصیات اکتسابی شخصیت می باشند.
اما ویژگی های وراثتی برای تحقق یافتن و رشد خود به زمینه ای مناسب نیاز
دارند و این محیط است که چنین زمینه ای را می تواند فراهم سازد. هر قدر فرد از نظر ویژگی های وراثتی ممتاز و برجسته باشد،اگر در محیطی نا مناسب قرار گیرد،توانایی های ارثی او امکان کمتری برای شکوفا شدن پیدا خواهند کرد. کودکانی که در محیط های دور از محیط انسانی پیدا شده اند،گواه روشنی بر این مدعا هستند. این کودکان از بسیاری جنبه های رشد شخصیت از کودکان عادی عقب مانده تر بودند و حتی آموزشهای بعدی و امکانات فراهم شدهٴ بعدی برای آنان نتوانسته است عقب ماندگی های آنها را به طور کامل جبران کند.
آنچه در بررسیهای گوناگون مشخص شده است،این است که محیط و وراثت هر دو در ایجاد شخصیت به طور متقابل سهم دارند و نمی توان تمایز مشخصی از نظر تاثیر آنها بر شخصیت انسان قایل شد.(روانشناسی شخصیت ؛ یوسف کریمی)
نظریه های شخصیت
می توان گفت که نظریه های شخصیت،از زمانی که بقراط (این طبقه بندی به جالینوس حکیم نیز نسبت داده شده است) حکیم یونانی،افراد انسانی را از نظر غلبه اخلاط چهار گانه به سنخهای صفراوی،بلغمی،دموی و سوداوی تقسیم کرد و برای هر یک از این سنخها ویژگی های معینی قایل شد،آغاز شده است. از آن زمان تا زمان حاضر نظریه های گوناگون با گرایش ها و زمینه های متفاوتی درباه شخصیت انسان عرضه شده است.
الف- نظریه های روانکاوی:شامل نظریه های فروید،یونگ،ادلر،و اریک فروم.
ب- نظریه های سنخ شناسی: شامل نظریه کرچمر و شلدون.
ج- نظریه های تحلیل عاملی: شامل نظریه کاتل و نظریه آیزنک.
د- نظریه های انسان گرایی: شامل نظریه مزلو.
ه- نظریه های شناختی: شامل نظریه جرج کلی.
و- نظریه های یاد گیری اجتماعی: شامل نظریه جولیان راتر.
ز-نظریه های انگیزشی: شامل نظریه هنری موری.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.