پایان نامه بررسی عوامل موثر بر کاربرد اینترنت در دختران
مقدمه:
هدف اين پژوهش ، بررسی عوامل موثر بر کاربرد اینترنت در دختران است. جامعه آماري اين پژوهش همه افراد 15 تا 28 ساله شهر ستان لامرد با حجم نمونه 300 نفر ميباشد.برای اندازه گیری میزان نگرش به استفاده از اینترنت از پرسشنامه ای 26 عبارتی معتبر و پایا استفاده شد و اندازه گیری میزان هنجارهای اجتماعی به استفاده از اینترنت و تمایل به استفاده از اینترنت توسط یک پرسشنامه پژوهش گر ساخته پس از کسب اعتبار و پایایی تحقق یافت. آزمون های آماری اسپیرمن، پیرسون، رگرسیون خطی ساده، رگرسیون چندگانه و هم خطی چندگانه انجام شد.
اطلاعات جمعآوري شده با استفاده از نرم افزار spss در دو سطح توصيفي و استنباطي تجزيه و تحليل شدهاند. در بخش آمار استنباطي از رگرسون لجستيک تک متغيره و چند متغيره استفاده شده است. یافته ها: در بیشتر نمونه ها، نگرش متوسط و هنجارهای اجتماعی زیاد بود و در نیمی از نمونه ها تمایل به استفاده از اینترنت در حد متوسط برآورد شد. مطابق با تئوری رفتار منطقی، میزان نگرش و هنجارهای اجتماعی به استفاده از اینترنت با تمایل به استفاده از اینترنت ارتباط مستقیم و قدرت پیش گویی داشتند (p<0.01) همبستگی معنادار بین جنس با نگرش به استفاده از اینترنت (p=0.012) و بین میزان تحصیلات نیز با تمایل به استفاده از اینترنت همبستگی معنادار مشاهده شد (p=0.014) همچنین بین سابقه کار بالینی و نگرش به استفاده از اینترنت نیز همبستگی p=0.003) وr=0.56 ) مشاهده شد.
نتیجه گیری: افزایش نگرش مثبت و هنجارهای اجتماعی به استفاده از اینترنت منجر به افزایش تمایل به استفاده از اینترنت (عوامل مدل رفتار منطقی) می شود
فصل اول
طرح تحقیق
مقدمه
این مقاله نتیجه تحقیقی است که در آن رابطه علی میان ابعاد مختلف استفاده از اينترنت با احساس تجربه شده از اينترنت نشان داده می شود. در این مطالعه توسعه شتابان کاربرد اينترنت در کشور و بهويژه در بين نسل جوان به عنوان یک گزاره مفروض در نظر گرفته شده است.
اهميت روابط اجتماعي و عوامل تاثير گذار بر آن موجب شکلگيري مطالعات بسياري در اين خصوص شده است. شناخت آسيبهايي که ممکن است اين روابط را تهديد كنند نيز تحقيقات بسياري را به خود اختصاص داده است. يکي از اين آسيبها خطرات محتمل فنآوري و به طور خاص رسانهها بر اين روابط است (محسني و همکاران، 1385). ظهور اينترنت بهمثابه رسانهاي قدرتمند در سالهاي اخير دوباره باب گفتگوهايي جديد را در خصوص نقش رسانهها گشوده است. اينترنت بهمثابه يک رسانه در سالهاي اخير رشد حيرتانگيزي کرده است و نويدها و تهديدات بسياري را به همراه داشته است .
اگر دگرگوني در فنآوريهاي ارتباطي را موجب دگرگوني فرهنگي بدانيم، بايد به تأسي از مک لوهان اذعان داريم، فنآوريهاي نوين ارتباطي که تناسبي با فرهنگ پيشين ندارند، عدم تجانسي نسبتا بادوام آفريدهاند و اين عدم
تجانس يا به اصطلاح تأخر فرهنگي موجب پيدايي بحراني فرهنگي شده است که با دگرگونيهاي اجتماعي بروز پيدا ميکند (محسني،45:1380). آلنتورن به خوبي اين شرايط به ظاهر تناقضآميز انساني را توصيف کرده است: “ما در سکوت زندگي ميکنيم، در شلوغي به سر ميبريم، منزوي هستيم و در درياي خلقگم شدهايم” (امانی،1380). همين امر باعث شکلگيري منابع جديد هويتي براي فرد ميشود و او را در يک سردرگمي قرار ميدهد. اينجاست که بحران هويت کمکم بروز پيدا خواهد کرد. جواني که از نظر هويتي دچار بحران شود به شدت مستعد خواهد بود که دچار آسيبهاي مختلف اجتماعي، فرهنگي، فردي و رواني شود.(شاوردی ،1383)
يکي از مهمترين ويژگيهاي اينترنت که در توسعه و گسترش کاربرد آن نقشي اساسي ايفا کرده، چند کاربردي بودن آن است. امروزه اينترنت در طيف وسيعي از فعاليتهاي تجاري، اقتصادي، فرهنگي، تبليغي، اداري و سازماني، سياسي و نظامي، اجتماعي و علمي کاربرد پيدا کرده است. اينترنت وسيله و ابزاري براي مبادله اطلاعات و برقراري ارتباطات در جهان امروز است. بدين ترتيب ميتوان مدعي شد هيچکدام از ابزارهاي ارتباطي و اطلاعرساني پيشين چنين آثار گستردهاي را در همه شئونات حيات فردي و اجتماعي بشر بر جاي نگذاشته است. امروزه اينترنت يك وسيله حياتي براي بسياري از مردم كشورها به شمار ميرود و از اين طريق اطلاعات ارزشمندي به دست ميآورند. ولي با وجود اين امتيازها و قابليتهاي فراوان، اينترنت مشكلات جدي بسياري را ايجاد كرده است (مهدی زاده ،1376)
بیان مساله
ابراهيم آبادي (1388) در تحقيق خود به مطالعه”الگوي استفاده از اينترنت: محيط يادگيري و بافت فرهنگي و اجتماعي” پرداخته است. نتايج تحقيق نشان دادهاند كه به طوركلي بين ميانگين نمرات گروه آزمايش و كنترل در ميزان استفاده از اينترنت، تفاوت معنادار است و اين متغير توانسته است تغييرات مربوط به يادگيري را تبيين و پيشبيني نمايد. به اين معنا كه استفاده بيش از اندازه و غير معمول از اينترنت با يادگيري و پيشرفت تحصيلي رابطه معكوس دارد. با ملاحظه دادههاي مربوط به نوع و ابعاد استفاده از اينترنت و مقايسه ميانگين گروهها ميتوان گفت، دانشآموزان به موازات افزايش بهرهمندي از اينترنت براي انجام فعاليتهاي علمي و درسي، بهتدريج نحوه استفاده خود از رايانه و اينترنت را به نفع فعاليتهاي درسي بهبود ميبخشند. به نظر ميرسد كاهش زمان استفاده فراغتي و افزايش استفاده درسي و علمي از شبکه بيش از آنکه به علاقه يا بيعلاقگي افراد مرتبط باشد، با جو و زمينههاي فرهنگي و اجتماعي زندگي، نحوه و ميزان حضور يادگيرندگان در شبکه و محتوا و کيفيت محيط يادگيري الکترونيکي (فضاي مجازي) ارتباط دارد.(سرمد،1376)
مزاياي بيشمار اينترنت در زمينة پژوهش، آموزش و ارتباطات، دانشگاهها و مؤسسههاي آموزش عالي را ترغيب كرده است تا زمينه دسترسي به اين شبكه عظيم را براي اعضا و دانشجويان خود فراهم سازند و به توسعة استفاده از آن بپردازند. دسترسي به منابع اطلاعاتي و يافتههاي علمي، اشتراك دانش، ارتباطهاي علمي بين دانشمندان، آموزش از راه دور، دسترسي به كتابخانههاي مجازي و مواردي ديگر از طريق اينترنت باعث شده است كه اين شبكه بيش از آنچه در ابتدا تصور ميرفت، اهميت يابد.
به علاوه، محدوديتهاي مالي دانشگاهها، محدوديت در مكان و زمان دسترسي به مجموعههاي چاپي كتابخانه هاي فيزيكي و مشكلات ديگر، به اولويت استفاده از اينترنت به عنوان آسانترين ابزار دسترسي به اطلاعات علمي و تخصصي منجر شده است، به طوري كه امروزه دسترسي به منابع و فهرست كتابخانههاي سنتي نيز از طريق اين ابزار امكانپذير است. (جواهری،1386)
اهمیت و ضرورت تحقیق
هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین استفاده از اینترنت در دختران است. در این مطالعه، معنیداری رابطه بین جوانانی که از اینترنت استفاده میکنند (کاربران) و جوانانی که از اینترنت استفاده نمیکنند (غیر کاربران) از نظر گرایش آنها به مشارکت در سیاست را کشف خواهیم کرد و همچنین نشان خواهیم داد که رابطه بین میزان استفاده از اینترنت و میزان گرایش به مشارکت در سیاست، به چه صورتی است؟
در این مقاله، اثرات اینترنت به عنوان یک رسانه بر مشارکت سیاسی بررسی میشود. تأثیر رسانهها بر مخاطبان، مسئلهای بسیار پیچیده و هنوز ناشناخته است و این همان نکتهای است که “میشل گورویچ” (Gurevich. Michael) در کتاب “فرهنگ، جامعه و رسانهها” (Culture, Society, and Media) بر آن تأکید کرده و گفته است: “این سوال که تأثیر رسانهها بر مخاطبان چگونه است، یکی از پر دامنهترین و مکررترین سوالات در حوزه رسانههاست که به آن پاسخهای گوناگونی داده شده است که حتی برخی از آنها در تضاد با یکدیگرند” (قاسم زاده،1385)
وقتی بحث تأثیر رسانهها بر رفتار مخاطبان را محدود و از نقش و تأثیر آنها بر رفتار سیاسی گفتگو میکنیم، در میان صاحبنظران علوم سیاسی نیز با نظراتی مشابه نظرات ارتباط شناسانی مانند میشل گورویچ مواجهه میشویم. به عنوان مثال، “جودیث ترن” (Tern. Judish) میگوید: “در تبیین پدیدههای دیده شده در مبارزات انتخاباتی، یک تئوری کامل و فراگیر وجود ندارد، بلکه تکهها و قطعات کوچک تئوریکی هستند که میتوان آنها را در تبیین چنین پدیدههایی مورد استفاده قرار داد”
برخی از اندیشمندان علوم ارتباطات به این نتیجه رسیدهاند که در تبیین رویدادهای مربوط به تاثیر رسانهها، باید به جای تکیه بر تئوری های کلان، به تکهها و قطعات تئوریک اتکا کرد. برخی دیگر از چنین دستاوردهایی به شرح زیر است:
مشخص شده است که به احتمال زیاد، عوامل مشخصی در اثرگیری از مبارزات انتخاباتی رسانهها مؤثرند، عواملی چون سن، جنس، تحصیلات، میزان وفاداری حزبی، انگیزه برای پیگیری رقابت های انتخاباتی، میزان پذیرش رسانهها به عنوان واسطه قابل اعتماد، مدتی که صرف شنیدن، دیدن و خواندن هر پیام یا برنامه انتخاباتی میشود (محسنیان راد، 1378). میدانیم که تمامی ارتباطشناسان اتفاق نظر دارند که ارتباط، نوعی فراگرد است. هر پدیدهای که خصلت فراگردی داشته باشد، از پویایی و تعامل شدید در میان عناصر خود برخوردار است. بنابراین میتوان گفت به جای آنکه از تأثیر رسانهها بر رفتار سیاسی سخن بگویم، باید از تأثیرات رسانههایی خاص، با محتوایی خاص، با مخاطبانی خاص، در محیط جغرافیایی و فرهنگی خاص و در لحظهای خاص سخن بگویم.
رسانهای که در این پژوهش در نظر گرفته شده، اینترنت است که میخواهیم تأثیر آن را بر مشارکت سیاسی جوانان شهر لامرد بررسی کنیم.
در این پژوهش که به بررسی اثرات اینترنت بر مشارکت سیاسی خواهیم پرداخت، ادعای من این است که اینترنت در تقویت برخی از ارزش ها، از جمله مشارکت در سیاست درمیان کاربران نقش قابل توجهی دارد. تأیید تأثیر اینترنت در تقویت برخی از ارزش های سیاسی، نشان میدهد که چشم انداز نوینی در عرصه نظریهپردازی ارتباطات به وجود آمده است. در این راستا، ابتدا مفاهیم اینترنت، گروه های اجتماعی، مشارکت سیاسی و رابطه بین اینترنت و مشارکت سیاسی به طور مبسوط شرح داده خواهد شد و در نهایت، دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش های آماری پیشرفته تجزیه و تحلیل خواهد شد.(آذزنیا ،1383)
اهداف تحقیق
هدف کلی:
بررسی رابطهی میزان استفاده از اینترنت با میزان گرایش جوانان دختر 28-15 سال لامرد .
بررسی معنیداری رابطه بین جوانانی که از اینترنت استفاده میکنند (کاربران) و جوانانی که از اینترنت استفاده نمیکنند (غیر کاربران) از نظر گرایش آنها به مشارکت در سیاست.
اهداف فرعی:
بررسی معنی داری رابطهی مکان استفاده از اینترنت با گرایش جوانان به مشارکت در فرهنگ.
بررسی رابطهی متغیر های جمعیت شناختی و شخصی با میزان گرایش جوانان به مشارکت در سیاست.
فرضیات تحقیق
1- به چه ميزان زنان فرهنگي از اينترنت استفاده مي نمايند ؟
2- دختران فرهنگي به چه منظوري از اينترنت استفاده مي نمايند؟
3- علل عدم استفاده برخي از آنان از اينترنت چيست ؟
4- دختران فرهنگي بيشتر از چه سايتهايي استفاده مي نمايند ؟
5- دختران فرهنگي به چه ميزان استفاده از اينترنت را مفيد مي دانند ؟
6- زنان فر هنگي به چه ميزان از سايتهاي مربوط به زنان استفاده مي کنند ؟
7- ميزان مراجعه دختران فرهنگي به کافي نت در چه حدي است ؟
8- طبق نظر دختران فرهنگي ، ميزان برابري فرصتهاي زنان ومردان در استفاده از اينترنت در چه حدي است ؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.