پایان نامه بررسی نظام مالیاتی در اقتصاد اسلامی
چکیده
مالیات ها، از جمله ابزارهایى هستند که در دهه هاى اخیر، نقش مهمّى در اقتصاد کشورها دارند و به منظور درآمد زایى، تخصیص منابع و توزیع مجدد و…، مورد بررسى هاى فراوان قرار گرفته اند. مبحث مالیات و آثار اقتصادى آن، از مباحث دامنه دار و مهم درآمد عمومى است که جایگاه ویژه اى در نقش آفرینى اقتصادى دولت به دست آورده است.
نظام موجود مالیاتى کشور ما، با مشکلات گوناگونى دست به گریبان است و کاستى هاى فراوانى دارد. مقررات و قوانین مالیاتى به حدى پیچیده است که گاه افزون بر مؤدّیان مالیاتى، براى مأموران نیز پیچیدگى دارد. از این رو، در نظام اسلامى ما، مناسب است اصلاحاتى در راه اجراى هرچه بیش تر اهداف اسلام صورت پذیرد. در همین راستا، تحقیق در نظام مالیاتى اسلام و جست وجوى زوایاى مختلف آن، اهمیت و ضرورت مى یابد. این نوشتار، مى کوشد تا با نظر به نظام مالیاتى اسلام و با توجه به نظام مالیاتى موجود، ابعادى از آن را بررسى کند. در این نوشتار، نخست به معرفى اجمالى مالیات هاى ثابت اسلامى و سپس به تبیین جایگاه مالیات هاى حکومتى و شرایط، صفات و قوانین فعلى حاکم بر نظام مالیاتى مى پردازیم. هم چنین به آسیب شناسى و راهکارهاى اصلاحى نظام مالیاتى موجود پرداخته، در فصل پایانى، پیشنهادها و راهکارهایى اساسى در زمینه گسترش فرهنگ مالیاتى داده مى شود.
1-1:مقدمه
در این دهه با توجه به سیاستهای اقتصادی نقش «مالیات» به عنوان تنها راه چاره تأمین منابع مالی دولت، جهت اجرای طرحهای ملی عمرانی، اهمیتی خاص و اولویتی اساسی یافته است.
قوانین مالیاتی در دوران معاصر و عصر خردگرایی،به مثابه ابزاری در جهت رشد اقتصادی به شمار میروند؛ زیرا «مالیات» نه تنها متضمن ایجاد در آمد دولتهاست، بلکه باید در راستای سیاستهای مالی و پولی کشور وصول و هزینه شود، و یکی از مهمترین هدفهای وصول مالیات ، اصل تعدیل ثروت و عدالت اجتماعی است.
در اصطلاح علم اقتصاد، مالیات عبارتست از بخشی از درآمد، ثروت، فروش و یا بخشی از هر نوع پایه حقوقی دیگر که توسط دولت از اشخاص حقیقی و حقوقی اخذ میشود
بینش اقتصادى اسلام، مال و ثروت، ودیعه اى است الهى که خداوند حکیم آن را در اختیار خلیفه خود، انسان، قرار داده است. با چنین رویکردى انسان باید از مواهب طبیعى براى کمال و سعادت خود و جامعه بهره گیرد. این نظام که از وحى الهى سرچشمه گرفته است، بر اساس قوانین الزامى و ملاک هاى اخلاقى و با ایجاد زمینه هاى تولید فراوان، توزیع عادلانه و حفظ کرامت انسان، آسایش و سعادت زندگى را فراهم مى آورد.
باید گفت، مالیات بر اموال و دیگر انفاق ها در قالب خمس، زکات و مالیات هاى گوناگون حکومتى، به منظور رفع نیازهاى اقتصادى فردى و برقرارى عدالت اجتماعى در جامعه برقرار شده است.
تلاش براى کشف، تنظیم و شفاف سازى قوانین اسلامى مربوط به انواع مالیات از سوى عالمان بزرگ دینى و کارشناسان مربوط و ترویج فرهنگ درست پرداخت مالیات از سوى مسئولان و کار بست بهینه مالیات ها براى استقلال نظام اسلامى، رفع تبعیض و رشد اقتصادى هدفمند، مى توان اثر بسزایى در شکوفایى اقتصادى و بالندگى جامعه اسلامى داشته باشد.
نوشتار حاضر، تلاش کوچکى است به منظور تبیین جایگاه، اهداف و شرایط مالیات در حکومت اسلامى، بررسى قوانین فعلى مالیات جمهورى اسلامى ایران و آسیب شناسى وضع موجود این مجموعه مى کوشد تا براى مدیران و برنامه سازان گران قدر در جهت تبیین، ترویج و اصلاح فرهنگ مالیاتى، توشه راهى فراهم آورد.
1-2:بیان مساله
گسترش تعهدات دولت در عرصه اقتصادي و اجتماعي و تلاش در جهت تحقق اهداف مهمي چون رشد اقتصادي، ثبات قيمت ها، افزايش اشتغال، بهبود تراز پرداخت ها ، توزيع عادلانه درآمد و تخصيص منابع توليد هزينه هاي دولت را با روند افزايشي روبرو ساخته است.
درآمدهاي مالياتي نقش مهمي در منابع درآمدي كشور ايفا مي كنند و اتكاي دولت به اين گونه از درآمدها حكايت از سلامت اقتصادي دارد. گرچه درآمدهاي مالياتي در اغلب كشورهاي توسعه يافته جنبه علمي به خود گرفته ولي در اغلب كشورهاي در حال توسعه به علل مختلف اقتصادي، اجتماعي و سياسي سهم درآمدهاي مالياتي بسيار ناچيز بوده و در مقابل درآمد حاصل از فروش منابع طبيعي بيشترين سهم را در تامين و مخارج دولت داشته است. در ايران نيز نقش اصلي درآمدهاي دولت را حداقل در دو دهه اخير درآمدهاي ناشي از فروش نفت ايفا مي كند. تركيب نامناسب درآمدهاي دولت حكايت از وابستگي تركيب درآمدهاي مالياتي است و نشان مي دهد كه عدم كارايي و وجود نارسايي در نظام مالياتي كشور در هر يك از مراحل جمع آوري اطلاعات، تشخيص و وصول متجلي مي گردد.
ارزيابي ماليات هاي اقتصاد اسلامي و مقايسه آن با مالياتهاي متعارف در اقتصاد جديد مستلزم شناخت ابعاد فقهي مالياتهاي اسلامي و بررسي نظام تاثير اين مالياتها و الگوي مصرف آنها با توجه به اهداف كلان اقتصادي است.
در اقتصاد اسلامي در مقايسه با سيستم هاي مالياتي ديگر چون افراد داوطلبانه به پرداخت مالياتهاي موظف اقدام مي كنند هزينه جمع آوري آن بسيار پايين است . آنچه تاكنون كمتر مورد توجه خاص محققان اقتصاد اسلامي قرار گرفته است طرح مسئله ماليات در يك نظام اقتصاد اسلامي و براساس فقه شيعه و مقايسه آن با جايگاه ماليات و سياستهاي مالياتي در اقتصاد جديد متكي برنظام كينز مي باشد و اين سوال مطرح مي شود كه آيا اساسا اين امكان وجود دارد كه در چهارچوب يك دولت اسلامي بتوان مالياتهاي مخصوص مانند زكات، خمس، خراج، جزيه و امثال آن را در ساير منابع مالي دولت ادغام كرد.
اين سوال نه تنها از نقطه نظر تئوريك بلكه از جهات كاربردي نيز حائز اهميت است . امروز اقتصاد كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه اعم از اسلامي و غيراسلامي متاثر از نظام فكري كينز مي باشد، در واقع تفاوت اساسي سيستم مالياتي در يك نظام اسلامي با ساير سيستم ها در اين است كه همه ابعاد آن از اهداف سياستهاي مالياتي، الگو و ابزار جمع آوري ماليات، الگوي مصرف ماليات و حتي علت اخذ ماليات بايد مجوز شرعي داشته باشد و مبتني برموازين اسلامي باشد در حالي كه در سيستم متعارف ضرورت يك سياست مالياتي در مقطع خاصي از عملكرد اقتصاد ملي معمولاشرط لازم و كافي براي اعمال آن است.
در اقتصاد اسلامي ماليات به وسيله دولت ها تبيين و به مرحله اجرا گذاشت شده است كه امتياز اين مالياتها به صورت كلي در يك نظام مبتني بر ايدئولوژي اسلامي، پايين بودن هزينه وصول و پرداخت داوطلبانه آن مي باشد كه بنابه اعتقادات شهروندان كه پرداخت ماليات را به صورت كلي وظيفه شرعي و اعتقادي خود تلقي مي كنند فرار و انتقال مالياتي در اين سيستم به حداقل مي رسد. همچنين شفافيت و صداقت در رفتارهاي اقتصادي و عملكرد مالي فعالان اقتصادي نيز فاكتور مهم ديگري مي باشد كه نظام اقتصادي را از ساير نظام ها متمايز مي كند.
سادگي و عدم پيچيدگي اين نوع ماليات سبب مي شود همه مردم از درك مفاهيم و مقررات و قوانين مربوط به شكلي مناسب برخوردار باشند و نهايتا در يك نظام مالياتي برپايه فقه و اصول و شريعت مترقي همه مردم برابر و از تبعيض و نارضايتي اثري ديده نمي شود. بنابراين اين نوع نظام جايگاه ويژه اي در اقتصاد اسلامي دارا مي باشد.
1-3:اهمیت و ضرورت تحقیق
زندگی انسان ها در كنار یكدیگر و تشكیل جامعه انسانی یا همان قبیله، كافی بود تا این نیاز احساس شود كه انجام امور نیازمند ایجاد تشكیلات منسجمی است تا با استفاده از توانمندی های نیروهای موجود در جامعه بتواند به برنامه ریزی مدو ن تر و كارآمدتری بپردازد، لذا حكومت های اولیه با هدف تامین و رفع نیازمندی ها در داخل یك سلسله سنن و نظامات شكل گرفت. با گذر زمان، افزایش جمعیت و ایجاد نیازهای جدید و پیچیدگی روابط درون و برون قبیله ای، تامین هزینه های نگهداشت نیروی انسانی و در رأس آن رفع هزینه های نیروهای نظامی و امنیتی جوامع واژه مالیات را به ادبیات اقتصادی وارد می كند.
در دین اسلام نیز مالیات برای نخستین بار در مورد جهاد تشریع شد تا مردم خود بودجه موردنیاز جنگ و جهاد را بطور كامل تامین كنند به سخن دیگر هركس به اندازه توانایی خود از انفال مال دراین باره انجام وظیفه كند و قرآن كریم نیز به همین موضوع اشاره دارد.
افرادی كه مالیات پرداخت نكرده باشند در صورت استفاده از این خدمات از حق سایرین استفاده كرده اند و اجحاف در حق آنانی است كه مالیات پرداخته اند
در دوره های تاریخی نحوه دریافت باج و خراج از مردم جهت تامین هزینه های اموراداری و نظامی اشكال مختلفی داشته است. حكومت ها در طی زمان به انواع مختلف این مالیات ها را اخذ كرده اند. هرچند دریافت مالیات در دوره های تاریخی برخلاف اهداف اولیه آن عموما با اجحاف برحق مردم از آنان گرفته شده است لیكن بجهت اهداف بسیار متنوع اقتصاد اسلامی در مقایسه با مكاتب دیگر بحث مالیات نیز از ارزش و جایگاه ویژه ای برخوردار است. مالیات در نظام اسلامی نقش اساسی داشته و اهداف خاصی را پیگیری می كند حمایت از فقرا و كم درآمدها، تثبیت و یا كاهش نرخ تورم، حفظ و امنیت مردم نظام اسلامی، ایجاد و تقویت زیرساخت های اقتصادی و… از جمله این اهداف است.
یك نوع مالیات در دین اسلام مالیات اولی (ثابت) است كه نسبت، مقدار وضع یا مجموع آن مشخص شده است مانند خمس، زكات و… ولی از آنجا كه مخارج دولت بسیار گسترده تر و وسیعتر از این است، اقتضا می كند تا منابع تامین درآمد جدیدی تحت عنوان مالیات وضع گردد. اگر مفهوم فی سبیل الله را تعمیم دهیم و هرآنچه كه در راه رضای خدا و در راستای اهداف كلی و مقدس حكومت اسلامی است را شامل شود، دراین صورت مصارف زكات گسترده تر می شود و انواع دیگری از مالیات ها را ضروری می سازد كه همان مالیات های ثانوی (متغیر) است و حاكم اسلامی براساس مصلحت مسلمانان در شرایط خاص به طور موقت وضع می كند. لازم است بدانیم
قوانین و مقررات در حكومت اسلامی بنابر اینكه حكومت مشروعیت الهی دارد و اسلام نیز پیروان خود را موظف به اطاعت از حكومت حق و مشروع كرده است و فقهای شیعه نیز، براساس همان دلیلهای ولایت فقیه، به وجوب اطاعت از حكوت فقیه عادل حكم كرده اند. و اینكه پرداخت مالیات نیز جزء قوانین حكومت اسلامی است و لازم است كه در رعایت و اجرای قوانین مالیاتی توجه خاصی داشته باشیم. گذشته از بحث قوانین و مقررات پرداخت مالیات را از جنبه دیگری نیز می توان مورد بحث و بررسی قرار داد و آن مربوط به ادای دین است. همانطور كه می دانیم هر فردی در قبال دریافت خدمات از دیگر افراد جامعه لازم است بهای استفاده از خدمت را بپردازند در جامعه اسلامی نیز بدلیل استفاده از خدمات متنوع و مختلف از دولت اسلامی مانند امنیت، آرامش، بهداشت، دادرسی و مردم و افراد جامعه وظیفه دارند نسبت به پرداخت های بهای آن اقدام كنند و چنانچه فردی از جامعه به هر نحو ممكن خدمتی را از دولت اسلامی می گیرد ملزم است بهای خدمت كه همان مالیات است پرداخت نماید و این همان دینی است كه برعهده شخص باقی می ماند تا هزینه انجام خدمت را بپردازد و با توجه به اینكه ارائه خدمت از طرف حكومت اسلامی بصورت عام می باشد لذا افرادی كه مالیات پرداخت نكرده باشند در صورت استفاده از این خدمات از حق سایرین استفاده كرده اند و اجحاف در حق آنانی است كه مالیات پرداخته اند. و این نوعی تصرف در حق دیگر افراد جامعه و نوعی بدهی است كه باید ادا شود.
مالیاتی در صورتی می تواند مفید باشد كه از سه اصل كارآمدی، اقتصادی بودن و عادلانه بودن تبعیت كند
توجه به دو مسئله فوق یعنی قوانین در حكومت اسلامی و حق جامعه و ادای دین نشان می دهد بحث مالیات مسئله ساده ای نیست كه براحتی بتوان از كنار آن گذشت لذا بر همه افرادی كه به نوعی صاحب كسب و درآمد هستند لازم است به میزانی كه قانون مشخص می كند نسبت به پرداخت آن اقدام كنند. و از اعلام غیرواقعی میزان درآمدها و یا فعالیت های زیرزمینی كه فرار مالیاتی را منجر می شود بشدت پرهیز كنند و بهتر است بدانیم دراثر كاهش درآمدهای مالیاتی و زیان های ناشی از آن مانند كاهش قدرت مالیات در توزیع و تخصیص منابع، كاهش درآمد دولت، ایجاد مشكل در هدف گذاری (تثبیت یا كاهش نرخ تورم) در نهایت منجر به كاهش فعالیت های عمرانی و زیرساخت ها شده و همه افراد جامعه را دچار مشكل می كند. البته این مسئله را نیز نباید فراموش كرد كه درآمدهای مالیاتی در صورتی می تواند مفید باشد كه از سه اصل كارآمدی، اقتصادی بودن و عادلانه بودن تبعیت كند چرا كه در غیر این صورت نه تنها اهداف اقتصادی جامعه را تامین نخواهد كرد كه اثرات منفی نیز بر فعالیت ها و اهداف اقتصادی جامعه خواهد گذاشت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.