پایان نامه بررسی نظريات توسعه كالبدي و تحليل و بررسي بهسازي و نوسازي بافتهاي فرسوده شهر نقـده
مقدمه:
تا قبل از جريان جهاني ناشي از انقلاب صنعتي تغييرات جوامع شهري بسيار بطني و نامحسوس بوده و به تبع آن كالبد شهرها نيز با دگرگوني قابل توجهي مواجه نبود. همگام با تغييرات اقتصادي ٬ اجتماعي و فرهنگي و فناوري هاي جديد بافت هاي شهري با تغيير شكل و شالوده مواجه گرديدند. چرا كه شهر نيز همچون ساير پديده هاي مصنوع انسان ساخت در طول زمان دچار تغيير تحول رشد و توسعه ميگردد . اين توسعه فرايندي پويا و مداوم است كه در طي آن محدوده هاي فيزيكي شهر و فضاهاي كالبدي آن در جهات عمودي و افقي از لحاظ كمي افزايش و از حيث كيفي تغيير مي يابد و اگر اين روند سريع و بي برنامه باشد به تركيب فيزيكي مناسبي از فضاهاي شهري نخواهد انجاميد در نتيجه سيستم هاي شهري را با مشكلات عديده اي مواجه خواهد ساخت.(زنگی آبادی ، 1371،ص5)
در اكثر شهرهاي امروزي كشور مي توان رد پايي از وقايع و نيز دوره هاي تاريخي كه آن شهر سپري نموده است را مشاهده نمود. محله ها و بافتهاي يك شهر از امكانات وعوامل رشد مساوي در طول زمان برخوردار نبوده و نيستند و همين امر سبب به وجودآمدن تفاوتهاي آشكاردر سيماي شهرها شده است . در حاليكه شهر پايدارو توسعه يافته شهري است كه در حين رشد ٬ توسعه و ايجاد فضاهاي جديد ارتباط منطقي و منسجم بين فضاهاي جديد و قديم برقرار نموده و يكپارچگي و هويت شهر را حفظ و تقويت نمايد . امروزه مهم ترين مشكل در مورد رشد ناانديشيده شهرها فقدان نقشه و برنامه جامع اقتصادي ٬ اجتماعي و فرهنگي براي توسعه شهر است . از مسائل مهمي كه رشد بي رويه شهرها در اثر توسعه حومه نشيني به وجود آورده است مي توان از اسراف در استفاده زمين فقدان تسهيلات و وسايل شهري كافي٬عدم پيوستگي حومه شهر و در نتيجه افزودن بر مشكلات شهري نام برد.(شیعه، 1371، ص24)
بدون شك زمين منبع غير قابل جايگزيني بوده ٬ به خصوص زمين با كاربري خاص مانند جنگل ها ٬ اراضي كشاورزي مرغوب و مراتع متراكم و غيره كه با تبديل چنين اراضي نه تنها يك منبع اقتصادي مهم در كشوري مانند ايران از بين مي رود بلكه پيامدهاي زيست محيطي آن غير قابل جبران است . در طرح هاي توسعه شهري و توسعه هاي خودرو در دهه هاي گذشته شهرها و آبادي هاي غالبا بدون توجه به اين امر حياتي (كاربري بهينه زمين) در جهت هاي مختلف و در روي اراضي باارزش (از لحاظ كشاورزي و زيست محيطي و غيره) مانند دشتهاي غني ٬ كوهپايه ها ٬ سواحل دريا و حواش رودخانه ها گسترش يافته اند.(اعتماد ،1379 ، ص16)
بافتهاي فرسوده شهري بدون طرح و نقشه ي قبلي شكل گرفته وتغيير و تحول يافته و توان جوابگويي به نيازهاي امروزين را ندارد شبكه معابر اين بافتها علاوه بر مشكل عدم دسترسي مناسب ساكنين به محل سكونت خود امكان دسترسي خدمات شهري نظير جمع اوري بهداشتي زباله ٬ آتش نشاني ٬ اورژانس ….. را بسيار سخت مي سازد.
1-2 اهميت و ضرورت تحقیق
با وجود آگاهي از اثرات نامطلوب ناشي از توسعه هاي كالبدي شهر بر محيط طبيعي اين واقعيت را نيز بايد قبول كرد كه توسعه هاي شهري امري اجتناب ناپذير است. پيش بيني جمعيتي براي سال ١٤٠٠ ايران با تخمين جمعيت ٩٠ ميليون نفر و محاسبه نرخ رشد شهرنشيني فعلي نياز به حداقل ٢برابر مساحت كنوني براي شهرها را قطعي مي سازد و اگر چه رشد درون شهري مي تواند بخشي از اين نياز را مرتفع نمايد لذا توسعه غالب در حومه شهرها اتفاق مي افتد . جايي كه توسعه كاربري هاي انديشيده نشده زمين نه تنها باعث تحليل زمين هاي مرغوب و از بين رفتن اكوسيستم هاي حساس مي گردد بلكه به دليل آنكه تنها هدف چنين توسعه هايي افزايش مقياس است به دنبال خود تمركز گرايي ٬ تخصص گرائي و مكانيزه شدن را به ارمغان مي آورد كه هر دو محيط طبيعي و مصنوعي را دچار بحران مي سازد . براي كنترل و هدايت چنين توسعه هائي مشخص نمودن جهات مطلوب توسعه ٬ مكان هاي صحيح زمين و اعمال سياست هاي حفاظت طبيعي در راستاي اهداف اجتماعي – اقتصادي نياز به برنامه ريزي توسعه زمين هاي شهري دارد ( حبیبی ودیگران ،1386 ص19 توسعه فيزيكي و رشد جمعيت شهري ايران تا چند دهه قبل داراي افزايش متعادل بوده و با بروز تحولات جديد ٬ شهرها به ويژه شهرهاي بزرگ تغييرات و دگرگوني هائي را پذيرفتند. اين دگرگوني ها به شكل افزايش سريع جمعيت و گسترش فيزيكي شهرها و به صورتي نامتعادل بوده است ٬ سطح زير ساخت شهري بيشتر تحت تسلط ساختمان هاي مسكوني بوده و در حقيقت بين كاربري هاي شهري و اختصاص زمين و سرانه هاي شهري تناسب معقولي برقرار نبوده است . چنين حالتي را ميتوان در اكثر حوزه هاي شهري كشور صادق دانست . با اين وجود تنها گسترش محدوده قانوني شهري و امكان ساخت و ساز در نواحي پيرامون شهري همراه با جايگزين شدن اقشار مرفه باعث فرسودگي و تخليه جمعيتي بافتهاي قديمي شهري نمي گردد . و عواملي چون مديريت ضعيف شهري و فقر داده هاي آماري و اطلاعاتي طرح هاي تيپ شهرسازي و غالبا با ديد معماري ٬ عدم در نظر گرفتن شاخص هاي اجتماعي – اقتصادي و فرهنگي به موازات شاخص هاي كالبدي٬ضعف امكانات مالي جهت اجراي طرح ها٬ عدم وجود نيروي انساني متخصص ٬ مشاركت ضعيف مردم در اجراي طرح ها همراه با ناتواني آنان در نوسازي بافتهاي مسئله دار شهري نقش اساسي تري را در اين زمينه ايفا مي نمايد. با قبول چنين واقعيت هايي هنوز بافتهاي قديمي و فرسوده داراي اهميت و ارزش مي باشند. چرا كه بافتهاي تاريخي به دلايل متعددي در شهرسازي اهميت دارند. يكي از علل وجود مركزيت هميشگي براي وحدت بخشي به پيكره شهر است . اين امر زندگي سالم و روان را در يك شهر تضمين مي كند از سوي ديگر بافت قديم با ارزش هاي كالبدي تاريخي و فرهنگي نهفته در خود بهترين نشانه هويت شهري بوده است و درعين حال حيات و رشد اين بافت مانع از فرسودگي شهر از درون شده و توسعه بي رويه آن را محدود مي كند. بررسي هاي كارشناسي نشان مي دهد بافت هاي قديمي به دليل جايگاه خود در مركزيت شهر از بهترين محدوده ها براي تمركز خدمات تجاري اداري سياسي و اقتصادي به شمار مي روند . در يك جمع بندي نهايي مي توان اهميت بافتهاي كهن را به شرح زير ارائه كرد:
١- بعد نظري تجزيه و تحليل نظريه هاي توسعه كالبدي در بافت هاي قديم شهري.
٢- تجزيه و تحليل الگوهاي فعلي ملاك عمل سازمان هاي اجرايي همراه با نقد و ارزيابي آن جهت ارتقاء مباني نظري و الگوهاي اجرايي توسعه در بافت هاي كالبدي شهري.
٣- اهميت اين بافتها در كالبد شهرها به عنوان قلب تپنده اقتصادي.
٤- پاسخگويي به نيازهاي جمعيت رو به تزايد.
٥- اهميت و بار فرهنگي.
٦- وجود عناصر و المان هاي با ارزش تاريخي.
٧- عدم هماهنگي بافت با نيازهاي جديد كاربران.
٨- مشكلات ترافيكي.
٩- اهميت و لزوم خدمات رساني در زمان بحران.
١٠- لزوم تعيين معيارهاي آسيب پذيري شهري و پهنه بندي نقاط بحراني به ويژه در بافت كهن.
١١- قطعيت خطر وقوع زلزله و عدم امكان پيشگويي زمان وقوع زلزله.
- لزوم استفاده از سيستم هاي جديد برنامه ريزي و پردازش اطلاعاتي : (حبیبی ودیگران 1386 ص20 ،21 ، 22)
با توجه به ضرورتهای گفته شد برنامه ریزی صحیح واصولی برای بافت های فرسوده شهری وبهسازی و نو سازی آنها جهت به روز کردن ومعاصر سازی آنها امری ضروری ونیاز اصلی شهرهای امروزی است.
ضرورت ارتقای سطح زندگی همه ساکنان شهری و استفاده همه شهروندان از خدمات شهری و تسهل خدمات رسانی توسط دستگاههای ذی ربط .
1-3 پيشينه تحقيق
نظريات توسعه كالبدي و احيا و نوسازي بافت هاي كهن و قديمي غالبا در ١٥٠ سال اخير از طرف محققان به نامي همچون اوژن ويوله لودوك (١٨٧٩-١٨١٤)٬جان راسكين (١٩٠٠- ١٨١٨)٬كاميلوبويي تو(١٩١٤- ١٨٣٦) ٬كاميلوسيته (١٩٠٣- ١٨٤٣) ٬لوكا بلترامي (١٩٣٣-١٨٥٤)٬ لئوناردو بنه ولو (١٩٣٣)٬ لودويكو كواروني (١٩٨٧ – ١٩١١)٬ گوستاو جيوواني ٬ پاتريك گدس (١٩٣٢- ١٨٥٤)٬ لوكوربوزيه (١٩٦٥- ١٨٨٧)٬ لوئيس مامفورد (١٨٩٥) كوين لينچ(١٩٨٤- ١٩١٨)٬ الدوراسي (١٩٩٧- ١٩٣١)٬ كريستوفرالكساندر(١٩٣٦)٬كنستانتين دوكسيادس (١٩٧٥- ١٩١٣) ٬ ريچارد راجرز (١٩٣٣) ارائه شده است. اما پيشينه توجه به بافتهاي موجود شهري به طور عام و بافت هاي تاريخي به طور خاص به حدود نيم قرن پيش باز ميگردد. توجه به بافت تاريخي شهرها در سطح جهان طي دهه هاي اخير شكل هاي گوناگوني را به خود گرفته است .ظهور و پيدايش علوم مرتبط با شهرسازي و برنامه ريزي باعث گسترش و نشر افكار و تئوري هاي مختلفي در باب شهر و توسعه كالبدي شهري گرديده است كه به چند مورد آن صورت گذرا اشاره مي گردد:
كاميلوسيته معمار و شهرساز اتريشي بود كه مهمترين اثر وي كتاب “هنر ساختن شهرها” به سال ١٨٨٩ مي باشد. در اين كتاب وي برداشتي كاملا زيبايي شناسانه از شهرهاي قرون وسطي و رنسانس دارد. سيته شيفته زيبايي و هماهنگي فضاي شهرهاي تاريخي بود و در مقايسه شهرهاي جديد با شهرهاي كهن معتقد بود كه “شهرهاي جديد به علت نظم و ترتيب بيش از حد و يكنواختي شان و به وجودآوردن فضاهاي با هويت خاص نازيبا بي تناسب و فاقد ارزش هنري هستند” . ولي مي توان ابتذال شهرهاي موجود را با بررسي آثار وبناهاي تاريخي درگذشته ازميان برد. سيته خواستار ساماندهي فضاهاي شهري بود و اعتقاد برآن داشت كه در آرايش فضاهاي شهري بايد از هنر بهره جست . بر اين اساس بود كه درصدد زنده كردن فضاها و بافت هاي كهن شهري برآمد و راه حل هاي هنري را مطرح نمود و در قالب چنين راه حل هايي طرح هاي تزئيني شهري را عنوان كرد. ( حبیبی ودیگران و دیگران، 1386، ص23، 24)
در سال ٢٠٠٣ دكتر عليرضا ربيع استاد ايراني دانشگاه بين المللي ايران در آمريكا در پژوهشي با عنوان “توانمند سازي محله اي ٬ رويكرد جايگزين براي تلفيق سنت و مدرنيزم در بافت هاي قديم شهري” احكام و ضوابط طرح هاي جامع و تفصيلي را به عنوان حكم اعدام بافت هاي سنتي محله هاي قديمي برشمرده است.
در ايران نيز دكتر سيد محسن حبيبي در اثر تاريخي خود با عنوان “از شار تا شهر” تغيير ساختار شهرايراني از دوره قبل از اسلام تا انقلاب اسلامي را بررسي و تجزيه وتحليل مي نمايد تقسيم بندي زماني محقق در سه مقطع زماني به صورت زير انجام ميگيرد:
الف : قبل از اسلام ٬ كه در طي آن پديده شهر شكل گرفته ٬ تجربه احداث شهرهاي جديد و ساماندهي شبكه شهري موجود حاصل شده و بعد از آن توسعه شهر نشيني صورت مي گيرد. در اين مرحله مفهوم شهر بالنده شده و ساختار اوليه آن ساماندهي مي گردد.
ب: بعد از اسلام ٬ كه در طي آن مفهوم شهر دگرگون شده و عناصر مشخصي چون مسجد٬ بازار و محله ساختار شهر را دگرگون مي سازد . اثرات تحولات اقتصادي ٬ اجتماعي وسياسي در دوره مختلف تاريخي تا قبل از دوره قاجار بر بافت شهري ايران ارزيابي مي شود . اواخر اين دوره انحطاط تاريخي و فرود سهمگين شار ايراني در مقابل بستر سازي تجلي انقلاب صنعتي شهر اروپايي است.
ج: دوره معاصر٬ كه در طي ان مفهوم شار مجددا ابداع گرديده و شهرنشيني شهرسازي و شهرگرايي در ايران كاملا تغيير شكل مي يابد. رواج الگوهاي وارداتي ٬ طرح هاي توسعه شهري ٬ كاهش ارزش بافت قديم ناشي از ناهماهنگي ساختاري – كالبدي با الگوهاي زيستي كنوني بررسي و تحليل مي گردد.
در حاليكه شهر از درون تهي شده و مي پوسد نقاط پيراموني آن بيشتر و بيشتربه خود توسعه بخشيده و مي بخشند. اين در حالي است كه محدوده اي وسيع در درون شهر تحت عنوان بافت قديم رها شده باقي مي ماند و هر زمان بيش از زماني ديگر فرو مي ريزد. حبيبي در اين تحقيق تئوري رشد شهر از درون را ارائه مي كند و اعتقاد دارد “رشد شهر از برون سبب گرديده است تا شهر قديم از نو ساختن خويش باز ماند معاصر نگردد و جريان زمان در كالبد استوار آن راه نيابد شهر كهن از زيستن باز مانده است اورا هوائي تازه بايد و حالي ديگر شايد لازم است كه فرآيند تاريخي نو شدن بدان باز گردانيده شود لازم است كه فلسفه “رشد شهر از درون” دگرباره رخسار نمايد تا شهر را دركليت امروزي آن مفهومي نو بخشد و هويتي بارز دهد” (حبیبی ودیگران، 1386 ص35)
دكتر محمد مهدي عزيزي در سال ١٣٧٩ در پژوهشي با عنوان “تحليل فرآيند توسعه شهري معاصر در ايران ” به سير تحول سياست هاي مداخله در بافتهاي كهن شهري مي پردازد . عزيزي پس از بررسي مباني نظري و مداخله در بافتهاي كهن شهري اقدامات اجرايي و قانوني در توسعه بافتهاي كهن را در سه مقطع حكومت قاجار تا پايان دوره اول پهلوي (طرح ميدان بهارستان و توپخانه و اجراي قانون بلديه در سال ١٣٠٩ و احداث شبكه گذرگاهي بوذرجمهري و خيام همراه با از بين بردن سازمان محلات تهران قديم تخريب ديوار كهن شهري اصلاح شبكه گذرگاهي درسال ١٣١٣ همراه با توسعه شديد ديوان هاي دولتي با روش هاي جديد جايگزين اسلوب سنتي و رواج سبك تهران به جاي سبك اصفهان و اجراي ان در ساير شهرداري هاي كشور) ٬ دوره پهلوي دوم تا پيروزي انقلاب از سال ١٣٢٠ تا ١٣٥٧ (تهيه هفت برنامه عمراني توسعه شهري با زير مجموعه هاي تامين آب و برق رساني تاسيسات شهري و خدمات بهداشتي درماني قانون حق السهم ٥٠ درصدي شهروندان در عمران شهري و در نتيجه افزايش فاصله طبقاتي شهري در شهرهاي غني و مرفه در برنامه دوم توسعه رواج واژه شهر كهن در برابر شهر جديد٬ افزايش وابستگي شهرداري ها به اعتبارات دولتي رواج و توسعه طرح هاي تيپ جامع و تفصيلي شكست كامل طرح هاي تفصيلي بازنده سازي ناشي از عدم توجه به مشاركت مردمي)٬ دوران پس ازپيروزي انقلاب اسلامي تا مقطع كنوني (عدم توجه به مقوله بافت هاي تاريخي و كهن دربرنامه غير مصوب اول توسعه عمراني ٬ تهيه طرح هاي روانبخشي در سال ١٣٦٣ ٬ ابلاغ طرح ساماندهي بافتهاي قديم شهري در سال ١٣٦٧٬ تشكيل سازمان ميراث فرهنگي٬ تاسيس دفتر بهسازي بافت شهري در وزارت مسكن و شهرسازي با هدف ساخت و ساز مسكن و توسعه دروني محلات شهري ٬ توجه و عنايت ويژه به بافت هاي كهن شهري و سايت مداخله در آن با عنوان نوسازي بافتهاي فرسوده موجود و تجميع قطعات درمناطق شهري كشور و بهسازي و نوسازي بافت هاي مسئله دار شهري در برنامه هاي دوم و سوم توسعه كشور) بررسي و تحليل مي نمايد. نتايج حاصل از اين تحقيق شامل وجود فراز و نشيب درزمينه سياست گذاري و اجراست تا قبل از دوره ١٢٨٥- ١٢٦٧ اقدام قابل توجهي به عنوان مداخله در بافت كهن صورت نمي گيرد. اما دوره رضاخان نقطه عطف مداخلات كالبدي است كه به مدد اقتدار دولتي انگاره هاي مورد نظر خود را جامه عمل مي پوشاند. جنگ تحميلي نقطه عطف بعدي است كه در آن نه تنها بافتهاي كهن تاريخي به فراموشي سپرده مي شود بلكه هر چه بيشتر به سوي زوال و تخريب پيش مي رود. مشكلات ناشي از فرسودگي بافتهاي فرسوده كشور باعث توجه به آن در بالاترين سطوح برنامه ريزي كشور شد و بخش اعظمي از سياست ها و برنامه ريزي هاي برنامه دوم توسعه را به خود اختصاص داد (غزیزی،1379، ص37، 46)
در سال ١٣٥٦ دكتر محمود منصور فلامكي در اثر باارزش “باززنده سازي بناها و شهرهاي تاريخي” ضمن بررسي نظريه ها و شخصيت ها در سير تكاملي باززنده سازي روش بررسي بناهاي فرسوده در بخش معماري و پيوند با محيط از فضاهاي كالبدي تا فضاي زيستي مراحل رشد و توسعه مراكز مسكوني عوامل فرسودگي و تخريب شهرهاي تاريخي از بناهاي منفرد تا بافت هاي شهري شناخت بافتهاي شهري٬تاريخي و تغيير شالوده آن در بخش شهرسازي را بررسي و ارزيابي مي نمايد. فلامكي جهت باززنده سازي شهرهاي تاريخي روش هايي چون طرح هاي بهداشتي و فني ٬ طرح هاي تزئيني ٬ طرح هاي بازسازي مرمت فضاي محدود و طرح جامع مرمت شهري را ارائه مي نمايد.(حبیبی ودیگران، 1386، ص37)
در سال ١٣٨٠ دكتر علي شماعي رساله دكتري خود را با عنوان “اثرات توسعه فيزيكي شهر يزد بر بافت قديم و راهكارهاي ساماندهي و احياي آن” در دانشگاه تهران ارائه كرده است . هدف از اين تحقيق بررسي و تحليل اثرات توسعه فيزيكي ناموزون يا نامتعادل شهر يزد بر بافت قديم و ارائه راهكارهاي مناسب در راستاي توسعه پايدار متعادل شهري است. نتايج بررسي اين محقق مشخص مي نمايد كه ساختار و سازمان متعادل و منسجم شهر در چند دهه اخير به يك ساختار قطاعي ناموزون يا نامتعادل تبديل شده است. همچنين در اثر توسعه فيزيكي نامتعادل در حاشيه شهر و عدم توجه كافي به ساماندهي و احياي بافت قديم مهاجرت جمعيت از آن شدت گرفته و ساختار جمعيتي آن نامتعادل و ناموزون گرديده است . همچنين ساختار اقتصادي بافت قديم به ويژه وضعيت اشتغال ميزان درآمد قيمت املاك و فعاليتهاي اقتصادي به ويژه صنايع دستي دچار ركود گرديده است. از طرف ديگر تحت تاثير توسعه ناموزون شهر كاركردهاي مراكز خدماتي و تاسيسات شهري در بافت قديم در مقايسه با بافت جديد دچار ركود شده است . سياست ها و برنامه هاي دولت در توسعه فيزيكي ناموزون و نامتعادل شهر و ركود بافت قديمي نقش عمده اي داشته است .در پايان جهت بهبود ساماندهي و احياي بافت قديم شهر يزد راهكارهايي پيشنهاد شده است.(ههمان منبع، ص38)
در سال ١٣٨٣ محمد تقي رهنمايي و پروانه شاه حسيني در اثري با عنوان “فرآيند برنامه ريزي شهري در ايران ” انواع طرح هاي توسعه را مورد ارزيابي قرار داده و ماهيت طرح هاي بهسازي بافت قديم را دوگانه مي داند. اين دوگانگي ناشي ازتداخل وظايف سازماني شهرداري و سازمان ميراث فرهنگي است . چرا كه شهرداري ها بر اساس وظايف سازماني قصد دارند كه از فضاهاي فرسوده شهري متناسب با مقتضيات زمان و مكان به نحوي كه مشكلات آنها را كاهش دهد استفاده كنند. در همين حال سازمان ميراث فرهنگي تخريب بافتهاي قديمي را بدون ارزشيابي تك تك واحدها و ساخت و سازها نوعي تخريب فرهنگي مي داند. اين طرح ها در اجرا با مشكلات ديگري چون وضعيت حقوقي و ملكي مبهم وجود زمين ها و بناهاي وقفي و مسائل اجتماعي و اقتصادي روبرو شده و اجراي ان را با كندي همراه مي سازد. نمونه اجرايي اين طرح ها را مي توان در ماسوله كه با مشكل حقوقي وارث دربيرجندبامشكل وقف و در قم با مشكل تامين منابع مالي براي خريد اراضي روبرو است نام برد.(راهنمایی وشاه حسنی ، 1387،ص110)
مضاف بر اين آثار در ايران پروژه هايي چون ” طرح حفظ و احياء بازسازي بافت هاي قديم شهري سمنان ” توسط ايرج عبا س زادگان و راضيه رضازاده (١٣٦٨) طرح “بهسازي و ساماندهي ٧/٤ هكتار از اراضي شرق بازار اروميه” توسط شيوا اسدالهي و سيد محسن حبيبي (١٣٨٠) ” تحليل سناريوهاي توسعه كالبدي در بافت هاي قديم شهري ” توسط پروانه زندي در دانشگاه تربيت مدرس (١٣٨١) “شيوه هاي ساماندهي در بافت هاي فرسوده و قديمي ” توسط ابوالفضل مشكيني و ” توسعه كالبدي – فضايي شهر سنندج با GIS ” توسط كيومرث حبيبي…. انجام گرفته است.(حبیبی ودیگران، 1386 ،38)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.