پایان نامه بررسی همبستگی بین هوش و خلاقیت دانش آموزان دبیرستانی
چكيده :
در اين تحقيق به بررسي رابطة هوش و خلاقيت و همچنين مقايسة بهرة هوشي و خلاقيت دانشآموزان دختر و پسر پرداخته شده است.
جامعه آماري ما در اين تحقيق دانشآموزان دبيرستاني شهرستان اسلامشهر ميباشد.
حجم نمونه ما در اين تحقيق 100 نفر ميباشد كه از اين 100نفر پسر 50 نفر و 50 دختر ميباشند.
و جهت انتخاب نمونهها از نمونهگيري خوشهاي استفاده شده است.
در اين پژوهش از آزمونهاي ريون براي سنجش هوش و آزمون خلاقيت تورنس جهت شنجش خلاقيت دانشآموزان مقطع دبيرستانهاي شهرستان اسلامشهر استفاده گرديده است.
در اين پژوهش چهار فرضيه مطرح گرديده است.
- بين ميزان بهرة هوشي و خلاقيت دانشآموزان پسر همبستگي وجود دارد. نتايج تحيق حاضر نشان ميدهد كه ضريب همبستگي محاسبه شده بين بهرة هشي و خلاقيت دانشآموزان پسر (43%) كه در سطح (1%) ميباشد، معنادار ميباشد.
- بين ميزان بهرة هوشي و خلاقيت دانشآموزان دختر همبستگي وجود دارد. نتايج تحقيق حاضر نشان ميدهد كه ضريب همبستگي محاسبه شده بين ميزان بهرة هوشي و خلاقيت دانش آموزان دفتر (9%) كه در سطح (1%) ميباشد، معنادار است.
- بين ميزان بهرة هوشي دانش آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد. نتايج تحقيق حاضر نشان ميدهد كه t محاسبه شده ميزان بهره هوشي دانش آموزان دختر و پسر (575/0) در سطح (5/0) معنادار نيست، يعني بين آنها تفاوت معناداري وجود ندارد.
- بين ميزان خلاقيت دانش آموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد. نتايج تحقيق حاضر نشان ميدهد كه t محاسبه شده ميزان خلاقيت دانشآموزان دختر و پسر (08/2) در سطح (5/0) معنادار ميباشد.
فصل اول :
(كليات تحقيق)
مقدمه :
با اينكه روانشناسان و محققين در اهميت خلاقيت در بين افراد اجتماع پي بردهاند، با اين وصف خلاقيت از جمله موضوعاتي است كه در تحقيقات علمي كمتر مورد توجه قرار ميگيرد. اين علامت ممكن است به دلايل زير باشد.
- وجود عقايد سنتي مبتني بر ارثي بودن اين پديده و بياثر بودن تربيت بر روي آن.
- قامت افرادي كه داراي اين قدرت هستند و توجه محققين در پديدههايي كه اكثريت را در بر ميگيرد.
- اعتقاد به اينكه افراد باهوش در زندگي موفقتر از افراد خلاق هستند، به دليل آنكه اكثر آنها تحصيلات عالي كرده و در رفاه مادي به سر ميبرند، در صورتيكه افراد خلاق اغلب در فقر زندگي ميكنند، از نظر اقتصادي در تنگنا بوده و در فقر هم ميميرند و در نتيجه نبودن رغبتي در پرورش افراد خلاق بوجود ميآيد.
- مطالعه و اندازهگيري خلاقيت بسيار مشكل است.(خانزاده، 1359، ص 10)
باوجود مسائل فوق مطالعه خلاقيت بينتيجه مانده تا اينكه دانشمندان به اين نكته پي بردند كه افراد خلاق به خوبي ميتوانند منشاء رشد و توسعه در زمينههاي تجاري صنعتي، اقتصادي باشند. با توسعة تحقيقات علمي در زمينة خلاقيت بر روي بسياري از عقايد سنتي از جمله اين عقيده كه خلاقيت منشاء ارثي دارد و قابل پرورش نيست خط بطلان كشيده شد آموزش ميگويد : خلاقيت كودكان امري همگاني است در حاليكه در بين بزرگسالان تقريباً وجود ندارد. خود به خود اين سوال پيش ميآيد كه چه ميشود اين توانايي عظيم و همگاني، بشري شود. اين همان سوالي است كه انسان را دربارة انديشة «الكساندر دوما» به تأمل وا ميدارد (خانزاده، 1359، ص 12و11).
مزلو خلاقيت را چنين تعريف كرد. خلاقيت در ابتدا از روان، هوشيار سرچشمه ميگيرد. ايدههاي تازه يا نوآوريهاي واقعي است كه با آنچه در حال حاضر وجود دارد، كاملاً متفاوت است.
رولومي چنين نظر داده است كه فرايندههاي خلاقيت نيز عقلاني نبوده، بلكه فوق عظلانياند.
فعاليتهاي فكري، ارادي، عاطفي را گرد هم آورده و به تحرك واميدارد. وي معتقد است تفكر خلاق، نمايش بالاترين درجة سلامتي عاطفي بوده و عبارت از ابراز وجود افراد سالم در جريان خودسازي و تكامل تعيين خودش است. (تورنس- ترجمة قاسم زاده.1372. ص18).
مطالعات اخير نشان ميدهد كه خلاقيت و هوشبهر آن طور كه برخي از سولفان ادعا ميكنند با هم تباين ندارند. در حقيقت هيچ خلاقيت آشكاري نيست كه با هوشبهر لااقل 120 همراه نباشد. ولي در هوشبهرهاي بالاتر از 120 همبستگي بين خلاقيت و هوشبهر كاهش مييابد.(تورنس، ترجمه قاسم زاده، 1372 بررسيهاي به عمل آمده نشان دهندة اينست كه پسرها خلاقيت بيشتري نسبت به دخترها از خود نشان دادهاند.
مخصوصاً در دورة كودكي قسمت عمدة اين اختلاف ناشي از روشهاي متفاوت تربيتي است كه نسبت به آنها اعمال ميشود. به پسرها فرصتهاي بيشتري براي استقلال داده ميشود. و با نشان دادن ابتكار و استعداد بيشتر مورد تشويق والدين و معلمان قرار ميگيرند.
اكثر خانوادهها شيوههاي محافظه كارانه و سازگارتري را تقويت ميكنند. از بين آزمونهاي موجود براي اندازهگيري خلاقيت آزمون تورنس بالاترين كاربرد را داشته است. (خانزاده، 1359، ص 61،60)
در اين پژوهش سعي شده است كه همبستگي بين هوش و خلاقيت دانشآموزان مورد بررسي قرار گيرد.
«بيان مسئله»
نيروي خلاقي هر جامعه بزرگترين و پرارزشترين سرمايه است كه هر جامعه در اختيار دارد.
همچنين اين افراد در زمينة توسعة تجاري، صنعتي و اقتصادي ميتوانند نقش موثري داشته باشند. جامعه نياز مبرم به حل مشكلات اجتماعي دارد و با ديد اقتصادي متوجه ميشويم كه حل اين گونه مشكلات به راحتي امكانپذير نميباشد و به خلاقيت نياز دارد.
همبستگي بين هوش و خلاقيت بالاست اما مطلق نيست. كودكاني كه داراي بهرة هوشي پايين و حتي متوسط هستند از خلاقيت كم يا متوسط برخوردارند. اما لزوماً عكس اين موضوع صادق نيست. بهرة هوشي بالا هميشه به معناي خلاقيت بالا نيست. از اينرو بهرة هوشي بالاي 135 كه در بسياري از برنامههاي ويژة كودكان با استعداد مورد استفاده قرار ميگرفت، احتمالاً براي كودكان كاملاً خلاق بسيار بالاست و بيشتر آنها را كنار ميزند.
- بنابراين مهمترين سوالات پيش روي محقق اين است كه :
آيا بين ميزان بهرة هوشي و خلاقيت ارتباط وجود دارد؟
و آيا بين ميزان بهرة هوشي و خلاقيت دانشآموزان دختر و پسر تفاوت وجود دارد؟
«اهميت تحقيق»
به دليل اينكه موضوع اين تحقيق هوش و خلاقيت ميباشد و هوش و خلاقيت يكي از مباحث مهم روانشناختي است و به دليل اينكه اين تحيق بر روي جوانان انجام گرفته و اكثريت جامعه ما را جوانان تشكيل ميدهند، اين تحقيق داراي اهميت بسيار ميباشد.
«اهداف تحقيق»
هدف اين تحقيق بررسي رابطة بهرة هوشي و خلاقيت دانشآموزان ميباشد.
هدف ديگر مقايسه ميزان بهرة هوشي و خلاقيت دانشآموزان دختر و پسر ميباشد. البته قابل ذكر است كه هدف تحقيق برداشتن گامي در جهت رشد و ارتقاء عملكرد تحصيلي و سلامت رواني دانش، آموزان ميباشد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.