پایان نامه تأثیر فناوری اطلاعات بر روی بهره وری نیروی کار
مقدمه:
در فصل اول ادبيات موضوعي مورد بررسي قرار مي گيرد كه تعريف بهره وري و معرفي شاخصهاي بهره وري در بخش (1-1) مورد بحث قرار گرفته است. در بخش (1-2) مفهوم دستمزد مورد بررسي قرار گرفته است. بخش (1-3 ) به اهميت و مفاهيم فناوري اطلاعات و مسير تحولات كامپيوتر و اينترنت اختصاص داده شده است و در انتها و بخش (1-4 ) به خلاصه اي از وضعيت فناوري اطلاعات در ايران وجهان پرداخته شده است .
1-1- بهره وري
امروزه وجود رقابتهاي جهاني و سير پر شتاب تكنولوژي براي تسخير بازار يك سو و محدوديت منابع طبيعي از سوي ديگر ، ضرورت توجه به بهره وري را براي همگان روشن ساخته است . اينك سياستگذاران و مديران « بهبود بهرهوري » را گاه به عنوان ابزار و گاه به عنوان هدف مورد توجه قرار ميدهند.
جميع اختراعات و ابداعات بشر ابتدائي ترين ابزار كار در اعصار بدوي گرفته تا پيچيده ترين تجهيزات مكانيكي و الكتريكي زمان حاضر، متأثر از همين تمايل و اشتياق به بهره وري افزونتر بوده است.[1]
يكي از مهمترين اهداف بهر وري ، افزايش مطلوبيت زندگي ، رفاه بيشتر ،آرامش و آسايش انسانهاست كه امروزه يكي از اهداف كشورها مي باشد . همانطور كه گفته شد ، امروزه در اقتصاد كليه كشورها ، چه توسعه يافته و چه توسعه نيافته ، توجه به افزايش بهره وري امري ضروري تلقي مي شود ، زيرا كشورها مي توانند با استفادة بهينه از منابع كمياب ، كالاهايي با كيفيت بالا و قدرت رقابتي بيشتر توليد كنند و اين خود باعث رفاه و آسايش افراد جامعه ميشود ، زيرا كشورها مي توانند با استفادة بهنيه از منابع كمياب ، كالاهايي با كيفيت بالا و قدرت رقابتي بيشتر توليد كنند و اين خود باعث رفاه و آسايش افراد جامعه مي شود. به همين دليل برخي از كشورها ، سرمايه گذاري هاي عظيم و گسترده اي را براي ارتقاء و گسترش آن در تمام سطوح جامعه انجام داده و از اين طريق به درجات بالايي از رشد و توسعه دست يافتهاند.
1-1-1- تعريف بهره وري
كلمة « بهره وري » معادل فارسي انتخاب شده براي لغت «productivity » ميباشد. تعاريف متعددي براي بهره وري صورت گرفته است كه به مرور زمان دستخوش تغييرات شده است .
اولين بار اين واژه در آثار قدما ، بخصوص در اثري از آگريكولا (Agricola ) به نام (De-Re-Metadlical ) عنوان شده است . اما در قرن هيجدهم فيزيوكراتهايي همچون كوئيزني (Quesnay ) در سال 1766 و لنيزه (Li-Littre ) در سال 1883 به اين واژه مفهوم قدرت توليد كردن اطلاق كردند. [2]
در مباحث اقتصادي ، بخصوص بهره وري نيروي كار ، در نظريات « تقسيم كار » آدام اسميت ، براي اولين به چشم مي خورد . كه اسميت معتقد بود كه با تقسيم كار مي توان توليد نهايي نيروي كار را را افزايش داد .
– تعريف قدرت تقليد كردن در فرهنگ لاروس تاسال 1949 مشاهده شده است . اما از اوايل قرن بيستم اقتصاد دانان به اين واژه مفهوم جديدي را بخشيدند كه عبارت است از « رابطة قابل سنجش بين توليد و عوامل توليد»[3].
– منوچهر فرهنگ ، در فرهنگ لغت اقتصادي ، اين كلمه را به قدرت توليد ، قابليت توليد و مولويت و بهره وري ترجمه كرده است . و همچنين مرتضي قره باغيان در فرهنگ اقتصاد و بازرگاني ، بهره وري را « رابطة ميان توليد كالا و خدمات با عوامل توليد مورد استفاده در توليد آن كالا و خدمات تعريف مي كند» و مي گويد كه ، بهره وري هر عامل توليد معمولاً برابر است به نسبت تغيير در عامل توليد به تغيير در توليد با استفاده از شاخص عددي .
در ساده ترين تعريفي كه از بهره وري صورت گرفته است ، بهره وري را نسبت داده به ستانده تعريف كرده اند :
اين تعريف در اكثر كتابهايي كه در مورد بهره وري صحبت مي كنند به كار گرفته شده است. تعاريف ديگري نيز از بهره وري صورت گرفته كه به صورت زير مي توان بيان كرد:[4]
– در سال 1950 سازمان همكاري اقتصادي اروپايي[5] (OECD ) :« بهره وري را خارج قسمت بازده به يكي از عوامل توليد تعريف مي كند. بدين ترتيب مي توان از بهره وري سرمايه، بهرهوري سرمايهگذاري، بهره وري مواد خام ، بسته به اينكه بازده در ارتباط با سرمايه و سرمايه گذاري ، يا مواد خام ، و غيره مورد بررسي قرار گيرد، نام برد »
– اشتانيز (P.O.Stenier ) : «بهره وري را معيار عملكرد و يا قدرت و توان موجود در توليد كالا و خدمات تعريف مي كند».
– سيگل (Sigle ) : « مجموعه نسبتهاي بازده به داده ».
– ماندن (Mundel ) : «بهره وري به مفهوم نسبت بين بازده توليد به واحد منابع مصرف شده است كه با يك نسبت مشابه به دورة پايه مقايسه مي شود و به كار مي رود. بهره وري برابر است با خارج قسمت خروجي ( ميزان توليد) بريكي ( يا همه ) از عوامل توليد ».
– ديويس (Davis ):«تغيير بدست آمده در شكل محصول درازاء منابع مصرف شده ».
– فابريكانت (Fabricant ) : « يك نسبت هميشگي بين خروجي به ورودي ».
– سومانت( Sumanth ): « يك نسبت بين خروجي ملموس و ورودي ملموس».
– ايسترفيلد (T.E.Eeasterfield) :« بهره وري را نسبت بازدة سيستم توليدي به مقداري كه از يك يا چند عامل توليدي به كار گرفته شد است را بيان مي كند ».
– ژان فورايسته ( Fourastie) : او به مقوله انساني واجتماعي بهره وري اهميت مي دهدو هدف اصلي از بالاتر بودن بهره وري را كم كردن قيمت فروش ، افزايش قدرت خريد مزد بگيران ، ارتقاء سطح زندگي و تسريع و پيشرفت اجتماعي مي داند نه فقط بهبود موقعيت اقتصادي فني بنگاههاي تجاري و افزايش فاصله بين قيمت فروش و هزينه توليد و مالاً منافع بيشتر.
– تعريف سازمان بين المللي كار[6](ILO) : سازمان بين المللي كار بهره وري را اين طور بيان مي كند كه « معيار براي بخش بهره وري ، نسبت تركيب عوامل اصلي توليد يعني : زمين سرمايه ، نيروي كار و سازماندهي بر محصولات است».
– مركز بهره وري ژاپن [7] (JPC) : اين مركز بهره وري را به صورت زير تعريف مي كند : « به حداكثر رساندن استفاده از منابع ، نيروي انساني ،تسهيلات و غيره به طريق علمي . كاهش هزينه هاي توليد ، گسترش بازارها ، افزايش اشتغال و كوشش براي افزايش دستمزدهاي واقعي و بهبود معيارهاي زندگي ،آنگونه كه به سود كارگر ، مديريت و عموم مصرف كنندگان باشد.».
– سازمان بهره وري آسيايي [8](APO) : « بهرهوري يك رابطه با يك مقايسه ارزشي ميان مقدار كالا و خدمات توليد شده و مقدار منابع به كاررفته جهت توليد كالاها مي باشد كه به صورت يك نسبت توضيح داده مي شود.»
– آژانس بهرهوري اروپا[9](EPA): اين آژانس معتقد است كه بهره وري عبارت است از :
الف : بهره وري ، درجة استفاده مؤثر از هر يك از عوامل توليد است.
ب : بهره وري دردرجة اول يك ديدگاه فكري است كه همواره سعي دارد ، آنچه را كه در حال حاضر موجود است بهبود بخشد. بهره وري مبتني بر اين ايده و نظر است كه انسان مي تواند فعاليتهايش را هر روز بهتر از پيش به انجام رساند. علاوه بر آن بهره وري مستلزم آن است كه به طور پيوسته تلاشهايي در راه انطباق فعاليتهاي اقتصادي با شرايط دائماً در حال تغيير و همچنين تلاشهايي براي به كار گيري نظريه و روشهاي جديد انجام گيرد».
سازمان بهره وري ملي ايران [10](NIPO) :« بهره وري يك فرهنگ ، يك نگرش عقلاني به كار و زندگي است كه هدف آن هوشمندانه تر كردن فعاليتها براي دستيابي به زندگي بهتر و متعالي است.»
1-1-2- مدلها و شاخصهاي بهره وري
لازمه تدوين يك استراتژي موفق براي بهبود بهره وري ، تنظيم روشي سيستماتيك براي اندازه گيري بهره وري هم در سطح كلان و هم در سطح خرد است . در اين بخشها به مدلهاي مختلف اندازه گيري اشاره مي شود.
بهره وري جزئي : بهره وري جزئي به صورت نسبت توليد به نهاده مورد نظر تعريف مي شود .
الف – بهره وري نيروي كار : [11]بهره وري نيروي كار يكي از شاخصهاي مهم در استفاده بهينه از منابع است . بنابراين ، بهره وري نيروي كار مشخص كننده ميزان توليدي است كه هر واحد نيروي كار در جريان توليد ايجاد مي كند. در محاسبه بهرهوري نيروي كار به دو پارامتر يعني ارزش افزوده و متوسط ساعات كار صرف شده نيازمنديم و رشد بهره وري نيروي كار را مي توان به صورت زير محاسبه كرد:
كه در آن :
GLp : شاخص بهره وري نيروي كار LP0 : بهره وري نيروي كار در سال پايه
LPt : بهره وري نيروي كار در زمان t Vt : ارزش افزوده به قيمت ثابت
L : تعداد نيروي كار
ب – بهره وري سرمايه : بهره وري سرمايه يكي ديگر از شاخصهاي بهره وري جزئي است كه متوسط ارزش افزوده حاصل از هر واحد سرمايه را بيان مي كند كه به صورت زير محاسبه مي شود:
كه در آن :
Gcp : شاخص بهره وري سرمايه
CPt : بهره وري سرمايه در زمان t Vt : ارزش افزوده به قيمت ثابت
CPo : بهره وري سرمايه در سال پايه Kt : موجودي سرمايه به قيمت ثابت.
بهره وري كل : بهره وري كل نسبت كل ستاده به كل داده تعريف مي شود. كه شاخصها و روشهاي متفاوتي براي اندازه گيري بهره وري كل وجود دارد كه در زير به مواردي از آنها اشاره خواهد شد:
الف : شاخص ابتدائي : فرض را بر اين مي گذاريم كه تنها دو عامل سرمايه و نيروي كار در فعاليتهاي توليدي به كار گرفته مي شوند. بنابراين بهره وري كل [12] (TFP) نسبت ارزش توليد به مجموع وزني از ارزش عوامل توليد است كه به صورت زير محاسبه مي شود:
TFPt : شاخص ابتدائي بهره وري كل
: ارزش توليد Wt.Lt: ارزش نيروي كار به كار رفته در توليد
rt.kt : ارزش سرمايه به كار رفته در توليد
: به ترتيب سهم نسبي (وزن ) عامل نيروي كار و عامل سرمايه از توليد مي باشند .
ب – شاخص سولو : شاخص سولويكي از شاخصهاي معروفي است كه بيشتر در مباحث اقتصادي اندازه گيري بهره وري كاربرد دارد. تابع توليد از نوع كاب داگلاس را كهQ ارزش توليد ، k سرمايه ، L نيروي كار و و B به ترتيب كشش توليدي نسبت به عامل سرمايه و نيروي كار را نشان مي دهد و A ضريب تكنولوژي است ، در نظر بگيريد. با انجام رياضي بر روي تابع توليد به رابطه زير دست مييابيم كه :
كه در اين رابطه نرخ رشد بهره وري كل عوامل توليد را نشان مي دهد. و نرخ رشد نيروي كار و نرخ رشد سرمايه و نرخ رشد توليد را نشان مي دهند.
ج – شاخص مقدار ديويژيا : در اين روش شاخص بهره وري كل از نسبت شاخص توليد به شاخص نهاده ها به دست مي آيد. شاخص نهاده ها به وسيله شاخص ديويژيا كه است ، اندازه گيري مي شود. در اين رابطه و B به ترتيب كشش توليد نسبت به سرمايه نيروي كار است كه توسط تابع توليد كاب داگلاس تخمين زده مي شوند. بدين ترتيب شاخص بهره وري كل عوامل توليد از رابطه زير به دست مي آيد كه در آن V ارزش افزوده به قيمت ثابت و D شاخص نهاده ها مي باشد:
د – شاخص كندريك : تابعي كه كندريك براي تخمين تغييرات بهره وري كل در ايالت متحده امريكا مورد استفاده قرار داده است، از نوع تابع توليد ضمني است . شاخص بهره وري كل در اين روش ، بر اساس نسبت محصول واقعي به ميانگين وزني عوامل توليد كار و سرمايه ، به صورت زير محاسبه مي شود:
كه در آن ، w,r به ترتيب سهم سرمايه و نيروي كار درآمد ايجاد شده ، نيروي كار ، Vt ارزش افزوده ، و K ارزش موجودي سرمايه بر اساس قيمتها ثابت مي باشند.
رشد بهره وري بر اساس شاخص كندريك ، به صورت زير محاسبه مي شود:
اگر نتيجه مثبت باشد ، نشان دهنده رشد بهره وري در صنعت مورد نظر خواهد بود.[13]
هـ – مدل فوراسيته[14]: فوراسيته براي محاسبه بهره وري كل فرمول زير ارائه ميدهد :
كه در آن :
P : بهره وري كل DL: كار مستقيم
Q : حجم فيزيكي محصولIL : كار غير مستقيم
O : هزينه هاي سربار يا بالاسري
M : مواد و مصالح مصروفه E : انرژي صرف شده
و- مدل گريگ –هريس (Craig –Harris)
اين مدل به صورت زير تعريف مي شود:
كه در آن :
Pt : بهره وري كل R : نهاده مواد خام و قطعات و كالاهاي نيمه ساخته
L : نهاده نيروي كار O : ساير نهاده هاي مربوط به كالاو خدمات (هزينه هاي سرباز )
C : نهاده سرمايه Qt : ستاده كل
ستاده كل در اين مدل از جمع كليه كالاهاي توليد شده به قيمت فروش به اضافه سود سهام و بهره اوراق قرضه يا ديگر منابع شبيه به آن بدست ميآيد و داده ها در اين مدل بصورت زير تعريف مي شوند:
×]نفر/ساعت كار انجام شده در هر گروه [= داده نيروي انساني در سال جاري به قيمت سال پايه
]نرخ دستمزد سال پايه با ميزان حقوق براي ان گروه خاص[
]قيمت مواد در سال پايه [×]كليه واحدهاي خريداري شده و ميزان تغيير درموجودي انبار[ = داده مواد خام و قطعات خريداري شد به قيمت سال پايه
داده هاي (هزينه هاي ) متفرقه شامل كليه هزينه هاي انجام شده بجز داده هاي مربوطه به نيروي انساني ، مواد و سرمايه مي گردد.
داده سرمايه شامل تجهيزات ، موجودي نقد ، اسناد دريافتي و حسابهاي دريافتي ، موجودي
انبار و ساير دارائي هاي جاري مي گردد كه تمامي اينها به قيمت سال پايه محاسبه مي شوند
[1] – ابطحي ، حسن و كاظمي ، بابك ، (1376 ) ، ص 3
[2] – حسين زاده ، علي ، (1380) ، ص 12
[3] – همان ، ص 13
[4] -اين مدلها و شاخصها از پايان نامه علي حسين زاده اقتباس شده است . صص16-13
[5] – Organization for European Coopreation
1 – International Labor Organization
3 – Asion Productivity Organization
4 – European Productivity Agency.
1- National Iran Productivity Organization
[11] – توكلي، اكبر؛ آذربايجاني، كريم و شهريار، علي، (1379)، ص91
[13]– مجله برنامه و بودجه ، شماره 4 و 5 ، مرداد و شهريور 1379، صص 95-91
[14] – از اين قسمت مدلهاي بهره وري از پايان نامه كارشناسي ارشد حسين علي زاده صفحات 32-13 اقتباس شده است .
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.