پایان نامه تجلي اوصاف امام علي در ادب فارسي
مقدمه:
علي حلال مشكلها، علي آرامش دلها
كند تا مشكلم آسان علي گويم، علي جويم
صفات ا… جمالي
* الّا بذكر الله تَطمئن القلوب[1]: مگر نه اين است كه نام حضرت علي 7 از اعلي، از اسماء الله است؛ مگر نه اين است كه علي 7 پروردهي مكتب نبوي است؛ مگر نه اين است كه علي 7همدم و ياور مظلومان است؛ مگر نه اين است كه علي 7مظهر عدالت و امامت است، بنابراين به ياد علي 7بودن، همراه علي 7بودن، يار علي 7بودن مايه آرامش دلهاي عاشقان مي باشد.
آسمان آفتاب
لطف حقي، نور رحمت در دلت جا يافته
آسمان آفتابي، آفتابي در دلت پيدا شده
سلمان ساوجي
آسمان مظهر بزرگي و عظمت است و آفتاب مظهر درخشندگي و زيبايي. بنابراين شاعر علي 7 در بيت فوق مشبه به قرار داده كه وجه شبه آن بزرگي و درخشندگي است.
آسمان لافتي
اي علي! اي آسمان لافتي، بحر نجا
عشق تو در اين فلك غوغا و محشر كرده است
نامعلوم
مصداق اين وصف در غزوه اُحد مي باشد. وقتي پيامبر (ص) و سربازانش براي مقابله با دشمن به سوي كوه اُحُد حركت كردند و به آنجا رسيدند، پيامبر (ص) عده اي را مأمور كرد كه از گردنه اُحد پاسداري كنند و به هيچ عنوان حتي در صورت پيروزي سپاه اسلام آنجا را ترك نكنند. جنگ آغاز شد و سپاه اسلام پيروز گرديد، وقتي سپاهيان وارد ميدان شدند جهت جمعآوري غنايم، عليرغم دستور پيامبر (ص) آن عده اي كه در گردنه بودند، وارد ميدان شدند كه ناگهان دشمن از فرصت استفاده كرد و از پشت به سربازان اسلام حملهور شد. در آن زمان وقتي دوباره آتش جنگ شعله ور شد، سپاه دشمن به دروغ اعلام كردند كه پيامبر (ص) كشته شد و همين امر سبب شد گروهي از مسلمين فرار كنند. وقتي دشمن فرصت را مناسب ديدند به پيامبر (ص) حمله ور شدند. حضرت علي 7 كه در كنار پيامبر (ص) بود. از پيامبر دفاع مي كرد و پروانهوار اطراف رسول خدا (ص) مي گشت و از او محافظت مي نمود. در اين جنگ حضرت علي 7 آن قدر با كفّار جنگيد و آن قدر با شمشيرش به دشمن ضربه زد تا اينكه شمشيرش شكست و پيامبر (ص) وقتي وضع را بدين گونه ديد شمشير خود را ذوالفقار نام داشت، آن را به حضرت علي 7 داد و با آن حضرت به مقابله پرداخت. در همين زمان بود كه جبرئيل در زمين و آسمان ندا كرد: «لا فتي الّا علي لا سَيف اِلّا ذوالفقار». جوانمردي چون علي 7نيست و شمشيري چون ذوالفقارش.
آسمان عدل پرور
خصم جهل و بت پرستي، ضد بيداد و فساد
آسمان عدل پرور يا اميرالمؤمنين
حبيب الله خبّاز
رسول خدا (ص) درباره عدل علي 7 مي فرمودند: «كفّي و كفُّ عليّ في العدلِ سواءٌ و يدي عليّ بن ابي طالبٍ في العدل سواءُ » دست من و علي بن ابيطالب در اجراي عدالت يكسان سات. سپس فرمودند: «با وفاترين شما در تعهدات الهي نسبت به رعيت و در تقسيم اموال و بالاترين شما در نزد پروردگار علي 7 است.[2]
علي 7قانون فطرت است؛ منبع فياضي است كه تمامي ندارد وي شخصي است كه پيش از عمر خود به دنيا آمد. سراسر وجود 7، تاريخ، سيرت، خلق و خوي، و عدل … او درس است و بس.
«علي 7 پيش از آنكه امام عادل براي ديگران باشد و درباره ديگران به عدل رفتار كند، خود شخصاً موجودي متعادل و متوازن بود، آنقدر بزرگ بودند كه روزها چشم انسانها مواسات و از خود گذشتگيهاي او را ميديد.
آسمان آفتاب
لطف حقي، نور رحمت، در دلت جا يافته
آسمان آفتابي، نور عزت در دلت پيدا شده
سلمان ساوجي
آسمان همان فضاي لايتناهي كه مظهر عظمت و بزرگي است و آفتاب در شعر و ادب فارسي مظهر درخشندگي و زيبايي. اين دو صفت يعني بزرگي و درخشندگي از اوصاف بارز و آشكاري است كه در تمام زندگي مولا اميرالمؤمنين مورد اقرار همه كس حتي دشمن اوست. پيغمبر (ص) و علي 7
از يك نور عظيم و زيبا خلق شدند.
حسين بن علي 7 فرمودند: از جدّم رسول الله شنيدم كه فرمود: در شب معراج در عرش الهي فرشتهاي ديدم كه در دستش شمشيري از نور همانند ذوالفقار علي 7 بود. فرشتگان آسماني هر وقت مشتاق ديدار علي 7 ميشدند به آن فرشته نگاه مي كردند. به پيشگاه پروردگار عرض كردم، پروردگارا اين برادرم عليبنابيطالب و پسر عم من است؟ خداوند تبارك و تعالي فرمود: اي محمّد! اين فرشته را شبيه علي 7 خلق كردم تا مرا عبادت كند و آنچه تا روز قيامت حسنه و تسبيح و تقديس من مي نمايد ثوابش متعلق به عليبنابيطالب است.[3] عظمت علي 7 ، صفا و درخشندگي علي 7 آنقدر زياد است، چه از زبان قرآن، چه از زبان پيامبر (ص) و ائمه و بزرگان كه حدّي براي آن وجود ندارد.
در كتاب احقاق الحق نوشته علامه عبدالله حنفي آمده است كه: ابي هريره روايت كرد و گفت: روزي نزد رسول خدا نشسته بوديم كه علي 7 وارد شد و رسول خدا (ص) گفت: برادر و عموزادهام خوش آمد و من و او از يك نورآفريده شدهايم.[4]
و علامه گنجي در كتاب كفايه الطالب مي نويسد: ابن عباس از رسول خدا (ص) روايت كرد كه فرمود: خداوند چهل هزار سال پيش از آنكه دنيا را بيافريند، عمودي از نور آفريد و او را در برابر عرش خود قرار داد تا چون آغاز بعثت من شد، آن را دو نيم كرد از نصف آن پيغمبر شما را آفريد و نيم ديگر عليبنابيطالب است.[5]
آفتاب كبريا
آفتاب كبريايي، دُر بحر لافتي
فخر آل مصطفي مخصوص نص هل اتي
سلمان ساوجي
آفتاب شرع
آفتاب شرع و مهر دين و سلطان امم
مِهر پاك مصطفي يعني اميرالمؤمنين
آصف تهراني
آفتاب عالم آسمان
آفتاب عالم اسلام و خورشيد صفا
نور يزدان، روشنايي بخش بر ليل و نهار
امين ميرهادي
آفتاب فروزان
شمع جمع است چو در گوشهي محراب دعاست
آفتابيست فروزنده چو در پيش صف است
بابا فغاني
آگاه اسرار
تو اي آگاه از اسرار علي جانم، علي جان
سروجانم فداي تو علي جانم، علي جانم
نامعلوم
– حضرت علي 7 خبر داد كه ابنملجم فرق من را با تيغ مي شكافد و محاسنم را از خون سرم خضاب خواهد كرد.[6]
– اميرالمؤمنين از شهادت امام حسن 7 به زهر و شهادت امام حسين 7 خبر داده بود.[7]
– اميرالمؤمنين از خوارج و نهروان و عبور نكردن ايشان از نهر و كشته شدنشان، شهادت ميثم تمار، قنبر، كميل و حجر بن عدّي خبر داده بود.[8]
– حضرت علي 7 خبر داده بود از وقوع فتنهها در كوفه و كشته شدن سركردگان ظلم و چنين هم شد كه وي خبر داده بود وقتي كه زيادبنابيه و يوسفبنعمر و ديگران در كوفه بناي لقدي و ظلم نهادند به هلاكت رسيدند و همچنين خبر داده بود مردم را از عرض كردن معاويه بر ايشان سب و دشنام دادن وي را.[9]
خبري غيبي حضرت علي 7 درباره كشف راز مجدي كه با هر بار ساختن خراب مي شد، خبر غيبي حضرت مانع از ازدواج پسر و مادر، خبر غيبي درباره احوالات جوان مقدسي در سفر حج، خبر غيبي از كردار دشمنان، خبر غيبي از مقدار صحيح دينارها، خبر غيبي حضرت درباره پرچم دار كفر يعني حبيب بن حمار، خبر غيبي حضرت بر هلاكت لشكر نهروان، هلاكت معاويه و … بيانگر آگاهي و ارتباط آن حضرت با عالم غيب مي باشد و بس.
آمر به معروف
علي آمر به معروف است، علي مردان مردان است
علي ناهي ز منكر هست علي مردان مردان است
نامعلوم
از نگاه سيره علمي و ملي اميرالمؤمنين يكي از عوامل اصلي تداوم حكومت اسلامي، امر به معروف و نهي از منكر است، چونكه اقامهي تمامي ارزشهاي اسلامي و اشاني ارتباط مستقيم با اين فرضيهي الهي دارد؛ از نگاهي اگر اين فريضه فراموش گردد، حكومت اسلامي و محمّدي با شكست روبرو خواهد شد. در اشارات پيامبر (ص) و حضرت علي 7 و ديگر ائمه سفارش و تأكيد به اين مسئله بسيار آمده است. حضرت امير در آخرين لحظات زندگاني پربركت خود در وصيت نامهاش مي گويد: «لا تتركوا لِامر بالمعروف و النهي عَن المُنكر[10]» امر به معروف و نهي از منكر را رها نكنيد تا پليدان بر شما مسلط گردند، آنگاه دعا كنيد و مستجاب نشود
[1] – سوره … آيهي … .
[2] – الامام علي بن ابيطالب، ص 494.
[3] – بحارالانوار، ج 39 ، ص 109.
[4] – زندگاني اميرالمؤمنين، ص 31 ، به نقل از احقاق الحق.
[5] – همان، ص 32، به نقل از كتاب كفايه الطالب.
[6] – منتهيالآمال، ص 213.
[7] – همان، ص 214-213.
[8] – همان، ص 215.
[9] – بحارالانوار، ج ، ص .
[10] – سياستنامه امام علي 7، ص 116
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.