پایان نامه رابطة هوش هیجانی با خلاقیت و سلامت عمومی در دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد
چکیده:
زمینه و هدف: امروزه هوش هیجانی در روابط بین فردی از اهمیت زیادی برخوردار است و یافته های پیشین نقش تعیین کنندگی را برای آن در زمینه خلاقیت افراد در نظر گرفته اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة بین هوش هیجانی با خلاقیت و سلامت عمومی در دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد ساری تدوین گردید.
روش: 155 نفر از دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد ساری (65 پسر و 90 دختر) به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های هوش هیجانی شرینگ ، خلاقیت عابدی و سلامت عمومی گلدبرگ را تکمیل نمودند. جهت تحلیل داده ها از آزمون معناداربودن ضریب همبستگی پیرسون، t گروههای مستقل و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد: بین هوش هیجانی و خلاقیت رابطة مثبت وجود دارد (56/0 r = و 05/0P < )، بین هوش هیجانی و سلامت عمومی رابطة مثبت وجود دارد (53/0 r = و 05/0P < ) و هوش هیجانی دانشجویان دختر بیشتر از دانشجویان پسر است (40/3t = و 05/0P < ).
نتیجه گیری: هوش هیجانی نقش تعیین کنندگی در میزان خلاقیت و سلامت عمومی افراد دارد. لذا با استفاده از روشهای شناختی و رفتاری می توان در جهت ارتقاء سطح خلاقیت و سلامت عمومی گام برداشت.
واژه های کلیدی: هوش هیجانی- خلاقیت- سلامت عمومی
مقدمه:
يکي از موضوعاتي که درحوزة روابط بین فردی مي توان مطرح کرد، هوش هيجاني[1] است . همدلي با ديگران و استفاده مثبت از هيجانها در تفکر و شناخت، کاربرد مناسب هيجانها در روابط انساني، درک حالات هيجاني خود و ديگران و خويشتنداري، موضوع هوش هيجاني است که مؤلفه هاي روانشناختي هستند که مي توانند بر سلامت جسم و روان و همچنین سلامت فکر فرد تأثير بسزايي داشته باشند(1).ماير كارلسو و سالوي[2] (1999)پيشنهاد ميكنند كه هوش هيجاني به افراد كمك ميكند كه افكار روشني داشته باشند و اين همان چيزي است كه منجر به فرآيندهاي بينشي و شهودي ميشود(2).
اوسويس، براكت و ماير[3] (2007) اضافه ميكنند كه هوش هيجاني يك فرد را توانا ميكند تا خلق مثبت را افزايش دهد يا حفظ نمايد و بنابراين به صورت غير مستقيم تفكر خلاق را افزايش ميدهد(3).تورنس(1994)، خلاقيت را فرآيندي ميداند كه شامل حساسيت نسبت به مسائل، كمبودها و بنبستها ميشود و مركب از چهار عامل سيالي[4]، ابتكار[5]، انعطافپذيري[6] و بسط[7] ميباشد. فرضهاي نظري پيشنهاد ميكنند كه هوش هيجاني ممكن است منجر به خلاقيت بيشتر در افراد بشود. براي مثال گينا[8]، (2005) پيشنهاد ميكند كه هوش هيجاني و مؤلفههايش منجر به مهارتهاي خاصي از جمله خودآگاهي، خلاقيت و همدلي ميشود(4).
پالفای و سالووی(1993) معتقد هستند تواناییهای هیجانی می تواند با خلاقیت مرتبط باشد. هوش هیجانی شخص را قادر می سازد از روابط بین خلق و عملکرد آگاه شود و تلاشهای خود را به سمت فعالیتهایی هدایت کند که بهترین وضعیت هیجانی را موجب شود. بعضي مطالعات تجربي از اين فرض حمايت كردهاند كه هوش هيجاني منجر به خلاقيت[9] بيشتر ميشود( 4). در صورتي كه در اين ميان مطالعاتي نيز يافت ميشود كه نشان ميدهد هوش هيجاني مانع خلاقيت ميشوند. براي مثال زناسي و لوبارت[10]،(2009)نشان دادند كه بعضي از مولفههاي هوش هيجاني (توانايي تشخيص هيجانات از روي صورت و تصاوير) به طور منفي با عملكرد خلاق ارتباط دارد(5).وجود اختلاف در نتايج تحقيقات مختلف ميتواند. ناشي از گستردگي حوزه هوش هيجاني باشد. نظر به اينكه هوش هيجاني از چندين مولفه مختلف تشكيل شده است به نظر ميرسد كه بعضي از اين مؤلفهها سهم بيشتري در برآورد خلاقيت داشته باشند(5).امروزه تأکید زیادی بر اثرات روان شناختی هیجان میشود و این موضوع عموماً پذیرفته شده است که هیجان با سایر ظرفیتهای شناختی انسان ارتباط تنگاتنگي دارد. گاهي اوقات اين هيجانها منجر به افزایش ظرفيتهاي شناختي و گاهي اوقات منجر به كاهش اين ظرفيتها ميشود، به علاوه توافقهای زیادی وجود دارد که هیجانها منبع اولیه انگیزش هستند، آنها اعمال انسان را برانگیخته، حفظ و هدایت می کنند (6).
در مورد ارتباط هوش هيجاني و سلامت، بسياري از تحقيقات پيشين نشان مي دهد که افرادي که از هوش هيجاني بالايي برخوردار هستند نسبت به افرادي که هوش هيجاني آنها پايين تر است، به طور معناداري از سلامتي جسماني و رواني بالاتري ، برخوردار مي باشند(10،9،8،7).
از آنجا که به نظر می رسد که هوش هیجانی به عنوان یکی از مولفههای مهم در ارتباطات نقش بسزائی در خلاقیت ایفا میکند، شناخت میزان هوش هیجانی در دانشجویان موجب می شود که میزان خلاقیت آنها در زمینه های مختلف مخصوصاً زمینه مربوط به رشته تحصیلی آنها تعیین شود که این موضوع می تواند در به کارگیری دانشجویان خلاق در حیطه های مختلف علمی، فرهنگی، هنری و از این قبیل، و در اداره امور مختلف کشور کمک قابل توجهی نماید. همچنین از لحاظ کاربردی نتايج این تحقيق ميتواند در جهت برنامهریزی لازم در جهت تبدیل کاستیها و ایجاد ظرفیتهای جبران کننده و مکمل در جهت ایجاد تفکر خلاق در دانشجویان علوم پزشکی مورد استفاده قرار گیرد. به این ترتیب میتوان امیدوار بود که نتایج مطالعه حاضر تصویر عینی و گویايی از کم و کیف، نارسائیها و نقاط قوت و ضعف دانشجویان علوم پزشکی که در ارتقاء سطح سلامت افراد جامعه نقش بسزایی دارند، در زمینه خلاقیت ارائه دهد و علاوه برآن با بررسی میزان سلامت عمومی دانشجویان، اطلاعات مناسب و كارآمدي براي برنامهریزان بهداشت روانی در جهت حفظ و ارتقاء سطح سلامت عمومی آنها فراهم نماید.
[1] -Emotional Intelligence
Ivcevic, Brackett, & Mayer -[3]
[4] -Fluency
[5] – Originality
[6] – Flexibility
[7] – Elaboration
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.