پایان نامه پايان نامه بررسي موانع و مشکلات الحاق ترکيه به اتحاديه اروپا
مقدمه :
طرح مسئله : يكي از عمده ترين سياست هاي تركيه از بدواستقرار حكومت جمهوري دراين كشوروروي كارآمدن مصطفي كمال ـ معروف به آتاتورك ـ تلاش در جهت پيوستن به اردوگاه غرب بوده است ؛ كوشش دولت مردان اين كشوردر طي سه دهه گذشته براي اتحاد با اروپا وورود به جامعه اروپا ،درراستاي رسيدن به همين هدف بوده است. در چارچوب اين سياست ، تركيه، در بيشترسازمان هاي بين المللي كه در اروپا تاسيس شد،( مانند ناتو ـ شوراي اروپا ـ سازمان همكاري اقتصادي و توسعه، سازمان ملل متحد، بانك جهاني، جامعه ي اقتصادي اروپا و… ) شركت جست..پس از پيدا يش” بازار مشترك اروپا” 1نيز دولت هاي اين كشوراعم از نظامي ـ غيرنظامي ـ ائتلافي و… همه دررسيدن به اين هدف گام برداشته ودر فرصت هاي مناسب تمايل خود را براي پيوستن به جامعه اروپا اعلام داشته اند2.اينكه چه علل وعواملي موجب توجه دولت مردان تركيه به اروپا و پيوستن به اتحاديه ي اروپايي شده است را مي توان به شرح ذيل خلاصه نمود :
الف ـ تركيه به علت در پيش گرفتن يك سياست غرب گرايانه3 ، بلوك غرب را به بلوك شرق ترجيح مي داد ؛ومي توان گفت كه با اين عمل تمايل داشت خود را يك كشور غربي معرفي نمايد.
ب ـ درخواست عضويت يونان در جامعه اروپا ـ8 ژوئن 1958ـ ورقابت تركيه با آن كشور .
ج ـ به علت اهميت خاصي كه اعضاي جامعه اروپا در تجارت خارجي ، بخصوص در صادرات محصولات كشاورزي دارند .
د ـ استفاده كشورهاي عضو جامعه اروپا از وامها و تسهيلات ما لي 1.
ه- به علت اينكه بخشي از خاك تركيه(3%) ـ تراس شرقي ـ دراروپا قراردارد.(ژئوپليتيك)
اما علي رغم تلاش ها ي بيشمار دولت مردان تركيه در جهت پيوستن به اتحاديه اروپايي ، اين كشور تاكنون نتوانسته است به اين خواست وتمايل قديمي خود ( بيش از 40 سال انتظار ) جامعه عمل بپوشاند؛ودر طول اين مدت زمانِ نسبتاً طولاني همواره با موانع عمده اي روبرو بوده است كه رفع آن موانع ، پيش شرط مهم اتحاديه ي اروپايي براي پذيرفتن تركيه در ميان اعضاء خودمي باشد . موانعي كه بارها و بارها از سوي مقامات اتحاديه ي اروپا ـ كميسيون اروپا2ـ در نشست ها واجلاس هاي متعدد خود از جمله ، اجلاس سران اين اتحاديه در نويل اسپانيا ژوئن 2002 ) وكپنهاك3 دانمارك (12اكتبر2002)نيز مورد تاكيد مجدد قرار گرفت .
لذا با توجه به مطالب مطروحه ، هدف اين رساله ، بررسي ، تحقيق و نهايتاً تجزيه و تحليل اين موانع مي باشد ؛اينكه به چه علت كشور تركيه ودولت مردان آن تاكنون علي رغم تمامي تلاش هاي خود ، هنوز بادربهاي بسته اتحاديه ي اروپا به روي خود مواجه بوده و نتوانسته اند مجوز ورود به باشگاه اروپائيان را بدست آوردند، سئوالي است كه يافتن پاسخ آن هدف تحرير رساله حاضر را تشكيل مي دهد .
روش تحقيق :
در اين تحقيق به منظور آزمون فرضيه هاي پژوهش و به اقتضاي ماهيت مطالعات وموضوعات حوزه ي روابط بين المللي از روش « توصيفي ـ تاريخي » استفاده خواهد شد .
روش گردآوري مطالب ،« كتابخانه اي »بوده ودربررسي و جستجوي منابع علاوه بر كتب و مقالات به زبان فارسي حتي الامكان سعي شده است از جد يدترين متون نيز استفاده گردد .
اهميت و علت انتخاب موضوع :
جمهوري تركيه در منطقه ي استراتژيكي وحساسي چون خاورميانه قرار دارد؛ و به همين علت بررسي سياست خارجي اين كشورازاهميت بسزايي برخوردارمي باشد. اين كشور با داشتن تنگه هاي بسفر وداردانل درشمال، مدتها مورد توجه قدرت هاي بزرگ در عرصه روابط بين المللي بوده است ؛و به اين جهت تحولات بيشماري را گذرانده است.در منطقه ي خاورميانه نيز، تركيه جايگاه ويژه و ممتازي دارد . آنچه كه به عنوان عنصري اساسي و محوري در سياست خارجيِ منطقه اي تركيه مي تواند مطرح گردد ، موضوع ”عدم مداخله در سياست هاي منطقه اي” ازابتدا تا كنون (بجز جنگ كره و خليج فارس )ميباشد .
به جهت نزديكي اين كشور به اروپا، سياست ”اروپايي گرايي1”، ساختار اصلي فعاليت هاي سياست خارجي و تصميم گيرندگان2 سياسي اين كشور را در طول تاريخ تشكيل داده است . هر چند كه تاكنون اين كشوردرپيگيري اين رهيافت موفقيت هاي نسبي اي را بدست آورده است ،(از جمله عضويت در برخي سازمان هاي اروپايي نظير ناتو و … ) اما اين كشوردر راه عضويت در مهمترين سازمان اروپائي ـ اتحاديه اروپا ـ موفق نبوده است ،و سران اين اتحاديه هر بار با پيش كشيدن موانعي چند بر سرراه تركيه به اتحاديه ، مانع از پيوستن اين كشوردرجمع خود شده اند. به هر جهت اين استراتژي در عرصه سياست خارجي تركيه ـ اروپايي گرايي ـ يكي از عوامل مهم عدم توجه اين كشور به تحولات ومسائل منطقه بوده است؛اما تحولات كنوني درمنطقه و جهان، بويژه ” فروپاشي شوروي سابق” وظهور و بروز ”جمهوريهاي مسلمان تازه استقلال يافته”، موجب تحولات شگرف درسياست هاي منطقه اي اين كشورشده است .مجموع اين تغيير و تحولات سياسيِ بين المللي شديداً بر كشورهاي منطقه وهمسايه ، بويژه جمهوري اسلامي ايران تأثير گذار بوده است . جمهوري اسلامي ايران از جمله كشورهاي سوق الجيشي خاورميانه است كه به جهت همسايگي با تركيه از يكطرف، وموقعيت ژئوپلتيكي1اش از طرف ديگر بشدت متأثر از تغييرات سياست خارجي تركيه در منطقه وجهان مي باشد.عضويت اين كشوردر پيمان آتلانتيك شمالي ـ ناتو2 ـ، همكاري با اسرائيل بويژه در بعد نظامي ، تلاش جهت نفوذ در جمهوريهاي تازه استقلال يافته وارائه ي الگوي كشوري لائيك به اين كشورها ، هماهنگي با سياست هاي آمريكا در منطقه ، عضويت اين كشوردراتحاديه اروپا ( هر چند هنوز كامل نشده است ) و .. جملگي مسائلي هستند (بويژه عضويت در ناتو واتحاديه اروپا) كه سياست هاي منطقه اي كشورهاي همسايه تركيه را شديداً متأثر ساخته ودر صورت تحقق عضويت كامل تركيه در اتحاديه اروپا ، جمهوري اسلامي ايران همسايه اتحاديه اروپا خواهد شد و تركيه نيز ديكر نه به عنوان يك كشوراوراسيايي3، بلكه به عنوان يك كشوراروپايي كه عضو اتحاديه قدرتمند اروپا مي باشد ، رفتار سياست خارجي خويش را در عرصه روابط بين المللي و منطقه اي تنظيم خواهد نمود . من حيث المجموع نه تنها ايران، كه كشورهاي منطقه نيز مي بايست بد قت تحولات تركيه در عرصه روابط بين الملل را مورد توجه قرار داده و با عنايت به قدرتي كه تركيه از رهگذر عضويت دراتحاديه اروپا بدست مي آورد ، سياست خارجي خويش را (در بعد منطقه اي و جهاني) تنظيم نمايند .
لذا بررسي ”موانع الحاق” جمهوري تركيه به اتحاديه اروپاوا ينكه آيا اين كشور اساساُ موفق به پيوستن به جامعه اروپا مي شود يا خير ،ويافتن پاسخ آن ضروري به نظر مي رسد . به عبارت ديگر اينكه جمهوري اسلامي ايران همسايه اتحاديه اروپا باشد (در صورت تحقق عضويت تركيه در اتحاديه اروپا ) و يا يك كشورآسيايي (در صورت عدم تحقق عضويت) ،اختلافاتي اساسي را در تنظيم الگوي رفتار سياست خارجي اين كشور در منطقه و جهان ايجاد خواهد كرد؛ واين مهم ضرورت پرداختن به موضوع رساله را آشكار مي سازد .
اهداف تحقيق :
هدف پژوهش حاضر پاسخ به اين پرسش اساسي است كه ، چرا و به چه علت ”جامعه اروپا” كشور تركيه را علي رغم تلاش هاي بيمشاردولتمردان اين كشور در طول قريب به 40 سال هنوز به عضويت نپذيرفته است ؟ سوا لي كه مطرح ميشوداين است كه:
آيا اروپائيان واقعاً تمايل به پذيرفتن اين كشور در اردوگاه خوددارند ؟ يااينكه اساساً چنين اعتقادي وجود نداشته (به ويژه پس از سپري شدن دوران جنگ سرد و فروپاشي شوروي ـ سابق ـ و به تبع آن كاهش اهميت استراتژيكي تركيه در نزد اروپائيان) و صرفاً با پيش كشيدن موانعي چند بر سر راه تركيه، سعي دردور نگاه داشتن تركيه مسلمان از باشگاه اروپائيان ( مسيحي ) دارند ؟ چنين فرضي هنگامي كه در كنار نوع رفتار اتحاديه اروپا با ساير كشورهاي متقاضي عضويت ( نظير مجارستان ، اسلواكي ، ليتواني و … ) قرار مي گيرد ، اين فرضيه را كه «اراده اي مصمم براي پذيرش جمهوري تركيه از جانب اروپائيان وجود ندارد» راتقويت و(احتمالاً) تأئيد مي نمايد . لذا پاسخگويي به اين سئوالات و ابهامات در روابط تركيه و اتحاديه اروپا و فهم علل اساسي و حقيقي عدم پذيرش تركيه از جانب اروپائيان هدف پژوهش حاضر را تشكيل مي دهد، كه بطور مشروح و مستدل بدان پرداخته خواهد شد .
سابقه موضوع :
بررسي ادبيات موجود :
تا آنجا كه نگارنده بررسي و جستجوكرده است، در خصوص موضوع مورد پژوهش اين رساله تاكنون تحقيق مستقلي صورت نگرفته است . منابع به زبان خارجي به ندرت يافت مي شود؛ تا جائيكه هيچگونه هيچگونه كتابي دراين رابطه(حداقل به زبان فارسي) تأليف نشده است.آنچه كه بيشتر انجام گرفته غالباً بصورت پايان نامه ها ،رساله هايِ ارتقاي مقام(وزارت امور خارجه) مقالات فارسي(بيشترترجمه) و…بوده است؛ كه در اكثر اين منابع بيشتر به روابط تركيه واروپا وكمتر به موانع الحاق اشاره شده است.
پايان نامه ها ورساله هاي ارتقاي مقام دراين رابطه غني تر ميباشند. اما آنچه كه به وضوح به عنوان وجه غالب تمامي اين تأليفات وآثار مشاهده مي گردد : اولاً ،عدم ارتباط مستقيم به موضوع رساله ي حاضرـ موانع الحاق ـ وثانياً ، بيشتر به علل و عوامل وزمينه هاي گرايش تركيه به غرب واروپا پرداخته شده است ..به لحاظ رعايت اسلوب وروش تحقيق نيز ايراداتي به اين آثار وارد است ؛ به ويژه آنكه فرضيه ويا سؤالي مطرح نشده است ،كه در طول پژوهش مورد آزمون قرار گيرد . به زبان انگليسي نيز منابع مختلفي به صورت مقاله در سايتهاي مختلف اينترنتي وجود وارد كه هر كدام نيز از زاويه اي خاص به موضوع نگريسته اند؛ از اين منابع نيز تا حد لزوم استفاده شده است . به ويژه در خصوص نظرات جديد مقامات اروپا ( كمسيون اروپا) در مورد وضعيت تركيه .
اماآنچه كه اين پايان نامه را ازادبيات موجود متمايز مي سازد برخورداري از ويژگي هاي ذيل مي باشد:
اولاً : به لحاظ اسلوب و روش تحقيق حتي الامكان سعي شده است اصول و مباني متدولوژيك در يك تحقيق علمي در نگارش رساله حاضر رعايت گردد.انتخاب فرضيه ها و سئوال و يا سئوالات اصلي تحقيق با دقت ووسواس علمي ومنطبق با اصول تحقيق طرح ريزي شده است ، كه نگارنده با نصب ا لعين قراردادن آن در طول پژوهش خويش ، سعي دريافتن پاسخ منطقي و علمي به آن سئوال و نيازمندي هاي فرضيه ي مطرح شده دارد .
ثانياً : به لحاظ ماهوي نيز تفاوت هاي عديده اي وجود دارد ؛ نحوه ي جمع آوري مطالب ومنابع ، دوري جستن از ادبيات ژورناليستي و توجه به متد علمي ، ارتباط منطقي بين مطالب كليه فصول به منظور پاسخ به فرضيات مطرح شده و آزمون آنها ، و… جملگي موضوعاتي هستند كه وجه فارق تحقيق حاضر را از آثار ديگر تشكيل ميدهد .
سئوال اصلي : سئوال اصلي تحقيق بدين صورت مطرح مي گردد :
« موانع الحاق جمهوري تركيه به اتحاديه اروپا كدامند ؟ »
سئوالات فرعي :
1 ـ عوامل گرايش جمهوري تركيه به اروپا وغرب چه بوده است ؟
2 ـ علل موفقيت نسبي تركيه(در دوران جنگ سرد) درعضويت سازمان هاي اروپايي بويژه ” پيمان آتلانتيك شمالي” ـ ناتوـ چه بوده است ؟
3 ـ تغيير ساختار نظام بين المللي و پايان يافتن جنگ سرد چه تأثيري برجايگاه منطقه اي و جهاني تركيه داشته است ؟و آيا اين تغييرات موجبات تقويت مواضع تركيه در الحاق به اتحاديه اروپا را باعث شده است ؛ ويا بالعكس نقشي منفي و بازدارنده ايفا نموده ؟
2ـ داوركريم لو ، « بررسي روابط تركيه و جامعه اروپا » ، مجله سياست خارجي ، سال هفتم ، شماره 4 ، زمستان 72 ، ص 1.
3–westernism
1–كشورها درصورت عضويت ،مي توانند از كمكها وحمايتهاي اقتصادي با نكها ي اروپايي استفاده نمايند.
2 -european commission
3–copenhagen
2-decision-making
1 – تأثير عوامل جعرافيايي بر جهت گيريهاي سيا ستي يك كشور .
3-eurasian
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.