پایان نامه اوضاع سياسي ، اجتماعي ، فرهنگي ،تاريخي بني حماد در الجزاير
مقدمه
حكومت حمادي ها بر مغرب از سال 405 تا 547 و 135 م. نزديك به يك قرن و نيم دوام داشت طي اين مدت آنان توانستند به بسط و گسترش مسائل سياسي و نظامي بپردازند حاكمان اين دولت نه نفر بودند اولين آنها حماد بن بلكين الذيري و آخرينشان يحيي بن عزيز بود كه عبدالمؤمن بن علي اولين خليفه موحدين در سال 547 هـ. او را سرنگون ساخت .
دولت حمادي اولين دولت بربري مستقلي بودند كه توسط مغربيهاي اصيل برالجزاير حاكم شدند قبل از آن مغرب شاهد حكومت بني رستم اباضي بود كه شهر تاهرت رابعنوان پايتخت برگزيدند و توسط فاطميون سرنگون شدند. اين دولت در دوران حكومت مغرب نقشي مهم در گسترش اسلام و زبان عربي داشت حماد توانست در استقلال و ايجاد دولتي واحد بر باديس بن مغر پيشي گيرد پس از آن سعي و تلاش فراواني از خود نشان داد تا اين دولت را تشكيل داده و آنرا سامان دهي و بر آن حكومت كند.
مي توان اين دوره را دورة استقلال بر برها يا دورة ملوك الطوايفي ناميد در تصور ما بر خلاف حكومت معاصر آن در اندلس اين حكومت به مثابة دوره چهارم حيات سياسي در مغرب است زيرا سه دوره سياسي قبل از آن وجود داشت كه عبارت است از : 1ـ دوره واليان (فتوح)، 2ـ عصر مماليك عربي مستقل مانند ادريسي ها ، رستمي ها، آل اغلب ،3ـ دوره وحدت فاطمي ها .
دولت حمادي دوليت قبيله اي بود كه تحت امر باقي حكام نبود ليكن از لحاظ پيشرفت علمي و تاريخي به دولت قاهره ،بغداد ،قرطبه ، پالومو، فاس و غيره كه از متمدن ترين شهرهاي آن زمان اسلام بودند نميرسيد دولت حمادي دوليت بود كه عده اي به زور مغرب اسلامي را ميان خود قسمت كرده بودند.
حقيقتاً بني حماد از بهترين حاكماني بودند كه بر سرزمين هايشان در جهان اسلام حكومت كردند و علي رغم اختلافات داخلي هميشه به فكر راحتي و ارتقاء سطح زندگي مردم عادي و مصالح كشور بودند با وجود همه اين شورشها و انقلابات كه درون خانواده حمادي بود هيچ گاه شكل حكومت كه استبداد موروثي بود تغيير نكرد. دوران حكومت حمادي ها به كرات شاهد تغيير پايتخت بود در ابتدا شهر اشير ، سپس قلعه؛ و در آخر بجا يه شاهد حكومت پنج تن بود كه اولين آنها ناصربن علناس و آخرين آنان يحيي بن عزير بود.
پرسش هاي پژوهش
موضوع: اوضاع سياسي، تاريخي،اجتماعي ، فرهنگي بني حماد در الجزاير
سؤال اصلي كه مطرح است اين است دليل پديد آمدن اين قوم در الجزاير چه بوده است ؟ و چرا بعد از مدت مديدي دچار انقراض و سقوط شد؟
فرضيه اول اين است كه ما مي بينيم قبيله اي دروادي هاي مختلف آن بين تمامي شهرهاي مغرب پخش شده است . مانند زنانه و صنهاجه چه در مغرب يا مغرب ميانه و آفريقا يا امتداد يافتند . همچنانكه قيام دولتها با وحدت سياسي حقيقي بخش هاي فراواني از شهر هاي مغرب رادر بر مي گيرد خود مؤيد اين اصل است . مانند آن دولت ،فاطميون و مرابطين مي باشند، و دولت حمادي از بدو تأسيس تا زمان سقوط داراي جايگاهي بزرگ و مهم در تاريخ .غرب مياني بوده و ساكنان الجزاير به توقي دادن دولت حمادي همت گماشتند و سعي در گسترش نفوذ دولت حمادي در مغرب اقصي داشتند اما اين دولت چند سالي بيشتر بطول نانجاميد كه باعث سقوط شد و نتوانست براقصي نقاط آن تسلط داشت باشد همچنانكه با مشكل بزرگي مواجه بود كه در رأس آنها هجوم قبايل عربي در (642 هـ) بود كه يكي از دلايل مهم انقراض دولت در سال 547 گرديده است .
سئوال ديگري كه مطرح است اين است كه تأثيرات حكومت حمادي در مغرب مياني چه بوده است؟ حقيقتاً حماديها از بهترين حاكماني بودند كه بر سرزمين هايشان در جهان اسلام حكومت كردند علي رغم اختلاف داخلي هميشه به فكر راحتي و ارتقاء سطح زندگي مردم عادي و مصالح كشور بودند . خصوصاً در زمان حكومت ناصر و منصور كه به بالاترين حد مجد و ابهت دست يافتند ايجاد كاخ ها، بنا هاي فراوان ،جذب دانشمندان ممتاز در علوم فقهي و ديني ، بحث و مناظره با علما خصوصاً رجال فقه ، كلام ، علوم طبيعي مانند كيميا و….. سازش و روابط با دول اروپايي و قبايل عربي هلالي كه حالت ثبات سياسي ، اقتصادي ، مالي و امنيتي را براي دولت حمادي به ارمغان آورد.
هدف و اهميت تحقيق
كاركرد صحيح و درست اقوام و قبائل متعدد در طول تاريخ از لوازم واجب و اجتناب ناپذير آنان براي برپايي و دوام شان بوده و بازگو كردن عوامل مهم شكوفايي و رشد شان سبب تجربه اندوزي و درس گرفتن از آنان مي شود در قرون 5 و 6 قدرتهاي سه گانه بزرگي مثل زنانه ، بني زيري ، بني حماد در مغرب عربي سربر آورند، از ميان اين دول بزرگ ، دولت حمادي حكومتي محلي و قبيله اي تشكيل داد. درست است به جايگاه دولتهاي بزرگ مثل مراطبين ، موحدين نمي رسيدو پايتخت آنان ننيز از نظر ارزش و اعتبار به پاي شهرهاي فاس و مراكش يا قيروان نمي رسيد اما در طول يك قرن و نيم توانستند دست به فعاليت هاي عمراني ، كشاورزي ، فرهنگي ، معماري و … بزنند. تا آنجا كه مردم ديگر شهرها به هجرت به سوي قلعه و بجايه دو پايتخت مهم آنان ترغيب شدند . به گفته اين خطيب شهر قلعه شاهد پيشرفتهاي معماري و فرهنگي بسياري از جمله قصرهاي زيبا، برجهاي مرتفع ، مساجد زيبا و وسيع بوده است و به راستي قلعه، قلعه علم و مذهب شد.
مؤسس دولت (حماد ) نگهبان مرزهاي دولت حمادي بوده تا جائيكه حكومت الجزاير شرقي و حفظ و صيانت ان از هجوم قبايل زناني بر عهده او بوده، از رودخانه شلف تا رودخانه موبويه يعني بر تمام مغرب تسلط پيدا كرد و جانشينان او نيز روية او را ادامه داده و به مجدو عظمت وصف ناپذيري دست يافتند و از بزرگترين شهرهاي آفريقا و يشرفته ترين آنها شد.
اما با تمام اين مزايا عوامل زيادي باعث زوالشان شد حمله دشمنان خارجي مثل نورمانها ،بني هلال، مراطبين و موحدين ، بني زيري ، فساد و رفاه طلبي و بي كفايتي يحيي بن العزيز ، خيانت وزيرش ميون ميمون بن حمدون و همكارانش با موحدين و عوامل ديگر خصوصاً اختلاف و انقلابات داخلي سبب ستوطشان شد، اين دولت نتوانست شرايط سازگاري و هماهنگي را براي ماندگاري بيشتر قبل از انحطاط فراهم كند ، و زماني كه رو به انقراض ميرفت عوامل بسياري در سقوطش او را ياري كردند.
و هدف ما نيز شناخت پيچ و خم هاي دولت ، عوامل ضعف و قدرت او ، و چگونگي بوجود آمدن دول بزرگ در عرصة سياست خارجي ، تأثير دولت از جهات مختلف فرهنگي ، علمي و …. بر شهرهاي هم جوار بوده است.
تحليل منابع تحقيق
روش تحقيق كتابخانه اي ، توصيفي ،مقايسه اي است، بدين منظور كه با بررسي كتب و نشريات متعدد كه از دوران اين قوم بر جاي مانده و با تحقيقاتي كه بعداً انجام گرفته است توانسته ام بررسي جامع و كاملي از اين دولت داشته باشم ،منابع فراواني ما را در اين زمينه ياري داده اند، خصوصاً منابع جامع و كاملي كه به فارسي نوشته شده مثل العبرومقدمه اين خلدون، كامل ابن اثير و كتب عربي كه ترجمه نشده اند مثل موسوعه تاريخ العالم ج 2 كه براستي منبع عظيم و جامعي بوده است . اگر منابع بزرگ و عظيم تاريخ حمادي را كنار گذاريم بقيه منابع شرح مختصري از دولت در اختيار محقق ميگذارند مثل نظم الجمان ، قاموس الاسلامي ، مسالك الممالك ، نجوم الذاهره و… ، خصوصاً زماني كه اين حكومت محلي از دل دولت بزرگتري مثل بني زيري در تونس برخاسته باشد. منابع بسياري در مورد بني زيري اطلاع مختصري مي دهند امادر مورد بني حماد مطلبي در كتاب خويش نميآورند حال شايد روش حكومتي و مملكت داري اين دو قوم شبيه هم بوده البته در مواردي مثل عقايد و مذاهب و شيوه و مسلك حكومتي و مدارا با دول خارجي ، با دولت همسايه (بني زيري) اختلاف داشتهاند.
منابع تاريخي بيشتر به بررسي وقايع تاريخي ، سياسي دولت حمادي مي پردازند و كمتر از مسائل ديگر مثل فرهنگي ، مذهبي . روش حكومتي و … سخني به ميان آورده اند و اگر محقق بخواهد اطلاع كاملي در اختيار ديگران بگذارد بايد اين دولت را توأماً با دولت بني زيري مطالعه نمايد زيرا در حقيقت قالب و شكل منحصر به فرد و واحدي داشته اند .
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.