پایان نامه بررسي رابطة کیفیت زندگی با ميزان شادماني در بين کارکنان پالایشگاه گاز و کارکنان آموزش و پرورش
چکیده
هدف اين تحقيق بررسي رابطة کیفیت زندگی با ميزان شادماني در بين کارکنان پالایشگاه گاز و کارکنان آموزش و پرورش است. براي انجام تحقيق حاضر، تعداد 50 نفر ازکارکنان پالایشگاه گاز به روش نمونهگيري خوشهاي مرحلهاي از بين کارکنان پالایشگاه گاز پارسیان و آموزش و پرورش انتخاب شدند. سپس مقياس کیفیت زندگی و پرسشنامة شادماني آكسفورد دربارة آنها اجرا شد. پس از جمعآوري دادهها، فرضيههاي تحقيق با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و آزمون t آزموده شدند. نتيجه نشان داد كه بين کیفیت زندگی و ميزان شادماني رابطة مثبت و معنادار وجود دارد (P<0/01). رابطه کیفیت زندگی و ميزان شادماني در بين کارکنان مذكر قويتر است؛ اين رابطه در بين کارکنان مجرد و متأهل متفاوت نيست. ميزان کیفیت زندگی افراد مؤنث از افراد مذكر بيشتر است؛ اما تفاوت معناداري بين ميزان شادماني آنها وجود ندارد. همچنين نتيجة تحقيق نشان داد افراد متأهل در مقايسه با افراد مجرد کیفت زندگی ترند؛ اما بين ميزان شادماني آنها تفاوت معناداري وجود ندارد.
مقدمه
«شادكامي» از مهمترين نيازهاي رواني بشر است كه تأثير عمدهاي بر شكلگيري شخصيت و سلامت روان دارد و همة انسانها شادكامي را خود و براي افراد مورد علاقهشان ميخواهند. از عهد باستان تا كنون به احساسات مثبت انسان از جمله شادكامي توجه شده است. افلاطون در كتاب جمهوري به سه عنصر در وجود انسان اشاره ميكند كه عبارتند از: قوة عقل يا استدلال، احساسات و اميال. وي شادكامي را حالتي از انسان ميداند كه بين اين سه عنصر، تعادل و هماهنگي وجود داشته باشد. ارسطو معتقد است دستكم سه نوع شادماني وجود دارد؛ در پايينترين سطح، شادي را همان لذّت ميداند؛ در سطح بالاتر شادي همان موفقيت و كاميابي است و نوع سوم شادي از نظر ارسطو، شادي ناشي از معنويت است. وي معتقد است شادكامي حقيقي از ارضاي اميال حاصل نميشود، بلكه از انجام چيزي كه از لحاظ اخلاقي ارزش انجام دادن دارد، يعني از تجلّي فضيلت حاصل ميشود. به اعتقاد جرمي بنتام شادكامي غير قابل تشخيص از لذّتهاي جسماني بوده، عبارت است از فعاليتهايي كه افزايش آنها موجب لذّت و كاهش درد و ناراحتيها ميشود. فارابي معتقد است سعادت دنيوي و اخروي انسان با تحقق چهار نوع فضيلت به دست ميآيد كه عبارتند از: فضيلتهاي نظري، فضيلتهاي فكري، فضيلتهاي اخلاقي و صناعات عملي. وي راه رسيدن به سعادت را داشتن ملكات اخلاقي دانسته، و خلق نيكو را اعتدال يا حد وسط افراط و تفريط ميداند.(لياقتدار ،1387)
برخي از پژوهشگران، شادكامي را حالت رواني مثبتي ميدانند كه با سطح بالاي رضامندي كلي از زندگي، عاطفه مثبت و سطح پايين عاطفه منفي مشخص ميشود. سليگمن، رشيد و پارك، مفهوم شادكامي را در سه مؤلفه جاي داده است: الف) هيجانهاي مثبت (زندگي بانشاط)؛ ب) تعهد (زندگي درگيرانه يا زندگي خوب؛ ج) معناداري (زندگي با معنا). سليگمن معتقد است بر اساس پژوهشهاي چند سال اخير، ثابت شده است شادكامي عامل پديدآورندة منافعي به مراتب بيشتر از صِرف احساس خوبي داشتن است؛ افراد شادكام، سالمتر و بسيار موفقترند و درگيري و تعهد اجتماعي بيشتري دارند.
يكي از پرسشهاي اساسي دربارة شادكامي اين است كه آيا شادكامي حالتي است كه به رويدادها و موقعيتهاي زندگي مربوط ميشود يا به شخصيت فرد ارتباط دارد و يا اينكه نتيجة تعامل ميان اين دو است؟ بيشتر بررسيها نشان ميدهند كه شادكامي يك ويژگي شخصيتي است. بررسيهاي شخصيتي در مورد شادكامي نشان ميدهد كه افراد شاد و ناشاد، نيمرخهاي شخصيتي متمايز دارند. در فرهنگهاي غربي، افراد شاد برونگرا و خوشبين هستند و از عزت نفس بالا و كنترل دروني برخوردارند. در مقابل، افراد ناشاد به سطوح بالايي از روانرنجوري گرايش دارند. همبستگي برونگرايي با شادكامي يا عاطفي بودن مثبت حدود 70/0 است اما همبستگي روانرنجورگرايي با عاطفي بودن منفي بيش از 9/0 است. در پژوهشي كه توسط مرادي، جعفري و عابدي در مورد «شادماني و شخصيت» انجام شد، به ارتباط معنادار شادكامي با ابعاد شناختي، اجتماعي، هيجاني و جسماني شخصيت اشاره شده است. در اين پژوهش، كنترل دروني، خوشبيني و تفكر مثبت، هدفمندي، خلاقيت، ثبات هيجاني، عزت نفس، خودكارآمدي، برونگرايي، نوعدوستي، توافق اجتماعي، وظيفهشناسي، روابط مثبت با ديگران و سلامت سيستم ايمني بدن به مثابه مؤلفههاي شخصيتي مؤثر در شادكامي ياد شده است. اين پژوهشگران بر اين باورند كه بين شادكامي و مؤلفههاي يادشده، رابطة علّي و دوسويه برقرار است. برخي از پژوهشگران نيز شادكامي را متغيري شخصيتي ميدانند كه پايهاي زيستشناختي دارد. هيجان مثبت، رضايت از زندگي، نبود هيجانهاي منفي، روابط مثبت با ديگران، هدفمند بودن زندگي، رشد شخصيتي، دوست داشتن ديگران و طبيعت نيز شروط لازم براي رسيدن به شادكامي هستند. لوبوميرسكي و همكاران الگوي يكپارچهاي از شادكامي ارائه و عوامل شادكامي را از سه جنبه بررسي كردهاند: عوامل ژنتيكي (نقطه تنظيم)، شرايط محيطي و صفات شخصيتي (فعاليت ارادي). بر اساس اين پژوهش، عوامل ژنتيكي 50% ، صفات شخصيتي 40% و عوامل محيطي 10% واريانس شادكامي را پيشبيني ميكنند. لوبوميرسكي و همكاران معتقدند عوامل ژنتيكي، در طول زمان ثابت و پايدار، و در برابر نفوذ و كنترل مقاومند و تغيير در صفات شخصيتي به مراتب بيشتر از عوامل محيطي ظرفيت شادكامي را افزايش ميدهد.
بیان مساله
در یکی دو دهه اخیر رویکرد روانشناسی مثبت مورد توجه روانشناسان بسیاري قرار گرفته است .یکی از مباحثی که در سالهاي اخیر در رویکرد روانشناسی مثبت مورد توجه قرار گرفته است، مبحث شادي است. واژه شادي مفهومی روانشناختی است که داراي تعاریف و ابعاد مختلفی می باشد. در واژه نامه ها، شادي با واژههایی همچون خوشحالی،شادکامی، خوشی و نشاط هم معنا دانسته شده است.(فتحعلي ،1374)
در سطح عموم مردم شادي، بودن درحالت خوشحالی و سرور یا دیگر هیجانات مثبت، رضایت از زندگی و فقدان افسردگی و دیگر عواطف منفی است. در مباحث روانشناختی شادي به عنوان یکی از هیجانات مثبت طبقه بندي شده است که انسانها در فعالیتهاي روزمره خود آنرا تجربه میکنند. روانشناسانی همچون( آرگایل
2001 ) نیز شادي را ترکیبی از وجود عاطفه مثبت، عدم وجود عاطفه منفی و رضایت از زندگی میدانند. سرور یکی از سه جزو شادي یا شادکامی است. همانگونه که در تعریف آرگایل مشخص شده است دو بعد دیگر شادي، رضایت از زندگی و فقدان عاطفه منفی است. سرور جنبه هیجانی شادي و رضایت از زندگی جنبۀ شناختی آن می باشد.
شادي جنبهاي از عواطف انسانی است که داراي جنبه ها و تجلیات مختلف فردي-اجتماعی، روانی-جسمانی و شناختی-عاطفی میباشد. از آنجا که شادي تأثیر کمی و کیفی زیادي بر زندگی دارد، در فرآیند تحول و توسعه مورد تأکید و توجه قرارگرفته است. هدف از پژوهشهاي مربوط به شادي، بررسی علل شادي و فرآیندهاي مولد آن است، برخی از علل آن نظیر اوقات فراغت، خلق مثبت و حتی عوامل علّی نظیر شخصیت نیز تا حدودي قابل تغییرند. از سوي دیگر، داشتنشادي و خلق خوب پیامدهاي کاربردي و عملی در زندگی و عملکرد شغلی فرد دارد. شادي فعالیت فرد را بر میانگیزد، بر آگاهی او میافزاید، خلاقیت وي را تقویت میکند و روابط اجتماعی وي را تسهیل مینماید، شادي همچنین مشارکت سیاسی را رونق میبخشد و موجب حفظ سلامتی و طول عمر افراد میشود.شادي و آرامش روحی زمینه هاي باروري خرد و اندیشه را بوجود میآورد.
افراد شاد داراي عزت نفس بالا،روابط دوستانه محکم و اعتقادات مذهبی معنادارهستند . تحقیقات نشان میدهد که شادي صرف نظر از چگونگی کسب آن میتواند سلامتی جسمانی را بهبود بخشد. افرادي که شاد هستند احساس امنیت بیشتري میکنند، آسانتر تصمیم میگیرند، داراي روحیه مشارکتی بیشتري هستند و نسبت به کسانی که با آنها زندگی میکنند،بیشتر احساس رضایت دارند.(علي پور ،1387)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.