پایان نامه بررسي عوامل (اجتماعي – فرهنگي و رواني – ذهني) مرتبط با ايجاد روحيه تحقيق در كودكان و دانشآموزان و طراحي روشهاي عملي آشناسازي دانشآموزان با پژوهش
فهرست مطالب
عنوان شماره صفحه
فصل اول :مقدمه
1- بيان مقدمه، مسأله و اهداف پژوهشي : 6
فصل دوم : بررسي آثار و نظريات موجود
1-2- آئين مدرسي مانع كنجكاوي علمي.. 19
1-1-2- سنت گرايي و يكسونگري مانع تحقيق و پژوهش علمي.. 20
3-2- محيط خانواده وروحيه تحقيق و پژوهش… 24
1-3-2- عوامل بازدارنده روحيه تحقيق و پژوهش در محيط خانواده 24
2-3-2- عوامل تقويت كننده روحيه تحقيق و پژوهش در محيط خانواده 25
4-2- عوامل ابزدارنده روحيه تحقيق و پژوهش در نظام آموزشي.. 27
2-4-2- تعليم و تربيت نقلي.. 28
3-4-2- تعليم و تربيت بانكي.. 29
عنوان شماره صفحه
6-4-2- روش تدريس معلم محوري.. 32
7-4-2- فقدان آموزش روشهاي تحقيق در مدارس… 34
8-4-2- وضع نامطلوب كتابخانههاي مدارس… 35
9-4-2- فقدان روحيه تحقيق در بين معلمان. 38
10-4-2- فقدان نشريات علمي و تحقيقي به زبان دانشآموزي : 40
5-2- عوامل تقويت كننده روحيه تحقيق و پژوهش در نظام آموزشي.. 41
1-5-2- ترويج روحيه اكتشاف و مشاهدهگري : 42
2-5-2- روش تعليمي حل مسأله : 46
3-5-2- هماهنگي روش تعليمي حل مسأله با چگونگي شكلگيري رشتههاي علمي.. 58
4-5-2- انتخاب الگوي تدريس متناسب با شرايط رشد دانشآموزان. 60
5-5-2- دادن كار پروژهاي به دانشآموزان : 61
6-5-2- توسعه و تجهيز كتابخانهها و آزمايشگاهها 66
7-5-2- اجتناب از مطالعه بيهدف.. 68
8-5-2- مدرسه و نماد هويت پژوهشي.. 70
جمع بندي و تلفيق آثار و نظرات موجود 71
عنوان شماره صفحه
فصل سوم : چارچوب نظري
3-3- نظريه يادگيري اجتماعي.. 87
4-3- نظريه انتقادي و ديالكتيكي.. 88
6-3- نظريه زيست بوم خلاقيت و پژوهش… 92
7-3- نظريات انگيزشي روحيه تحقيق و پژوهش… 96
1- بيان مقدمه، مسأله و اهداف پژوهشي :
هر تمدني كه در تاريخ بوجود آمده است مبتني بر مطالعه تحقيق و پژوهش بوده است، سرزمين باستاني ايران يكياز گهوارههاي تمدن بشري بوده است، آثار باقي مانده از آن دوران نشان ميدهد كه ايرانيان در هنر، ادبيات، موسيقي،علم و كشورداري به درجة بالايي از مدنيت رسيده بودند، دانشگاه معروف گندي شاپور (جنديشاپور) و تختجمشيد كه هر بينندهاي را شگفتزده ميكند از دلايل و شواهد آن است ، كتاب زرتشت (مواعظ سه گانه پندار نيك،گفتار نيك، كردار نيك) و كتاب معروف ماني بنام ارژنگ نقاشيها و ادبيات زيباي آن نشان دهندة عجين شدن،فرهنگ و ادبيات مكتوب با روح تاريخي ملت ايران است.
ملت ايران با اين زمينة تاريخ به ديني كه معجزهاش كتاب (قرآن) و اسم كتابش خواندني (قرآن) و اولين آيهاي كه برپيامبرش نازل شد آيه اِقرء (بخوان) بود پاسخ مثبت داد.آيهاي كه همزمان با مشاهده آن تابلويي از نور در جلو ديدگانپيامبر ظاهر شد، كه تا دور دستها كرانههاي افق را روشن كرده بود، و بصورت سمبليك مجاورت خواندن با روشناييو نور را نشان ميدهد. مروري بر اسامي سورههاي اين كتاب خواندني (قرآن) نشان ميدهد كه همواره انسان را بهپژوهش و تحقيق پيرامون محيط طبيعي و اجتماعي دعوت ميكند، اسامي سورههايي مانند بقره، نحل، رعد، هود،روم، يوسف و… بيانگر متد عيني و طبيعتگرايي و دعوت انسان به مطالعه متن طبيت و محيط پيرامون است، متدتجربه مستقيم ودر متن مردم و تاريخ و طبيعت رفتن و آشنايي عملي با قانونمنديهاي حاكم بر اجتماع، تاريخ و طبيعت.
از افتخارات جاودان دين اسلام است كه از قومي بيابانگرد، صحرانشين، شتر چران، و خونريز، فرهنگ و تمدنيبارور ساخت و اين هم امكانپذير نبود، مگر با گسترش فرهنگ مطالعه، تحقيق و پژوهش در جامعه آن روز، كه از كانالقرآن اشاعه پيدا كرده بود، رواج فرهنگ تحقيق و پژوهش باعث تربيت انسانهايي دانشمند، متفكر، مخترع، مجاهد،مبارز و سياستمدار و نوآور شد، و بسياي از اختراعات و اكتشافات در حوزههاي مختلف دانش بشري را به اسمفرهنگ و تمدن اسلامي به ثبت رساندند.
در سرزمين ايران بطور خاص از امتزاج دو فرهنگ ايراني و اسلامي، فرهنگي قوي و نيرومند متولد شد و رنسانسيآغاز گرديد كه قرون چهارم و پنجم هجري با گسترش نظاميهها، مدارس ديني كه زادگاه توليد دانشمندان نامآوريهمچون ابوعلي سينا، ذكرياي رازي، جابربن حيان، ابن هيثم بودند، محصولات فرهنگي زيادي در قالب كتاب كه ثمرهروح وافر اين افراد به تحقيق و پژوهش مستمر بود به تمدن بشري عرضه شد، كه آثار آن تاكنون باقي مانده است.
فايده و لزوم ترويج فرهنگ تحقيق و پژوهش بر كسي پوشيده نيست، زيرا بنياد تمدن بر كشف قانونمديهاي حاكم براجتماع، تاريخ و طبيعت استوار است. ترويج فرهنگ تحقيق و پژوهش در بين كودكان و دانشآموزان در شرايط فعليجامعه ما بيشتر احساس ميشود. مسائلي مانند بحران هويت، گسست نسلها، ناكارآمد بودن نظام آموزشي برايآشنايي كودكان و دانشآموزان با روحيه تحقيق و پژوهش، ضرر و زياني كه نظام آموزش عالي كشور از وروددانشآموزان بياطلاع از فرهنگ تحقيق و پژوهش متحمل ميشود، ضرورت بررسي و تحقيق و كاربستهاي عمليدر اين زمين را ايجاب ميكند دانشآموزي كه وارد دانشگاه ميشود اگر با تحقيق آشنا نباشد و بصورت فردي وگروهي براي پاسخ دادن علمي به يك موضوع و مسئله ساده جامعه پذير نشده باشد، نظام آموزش عالي كشورآسيبپذير ميشود، بخش مهمي از كارآمدي نظام آموزش عالي كشور در زمينه تحقيق و پژوهش به ورودي آن مربوطميشود كه از نظام آموزش و پرورش وارد شدهاند.
يكي از مهمترين راههاي رهايي از بحران هويت، پيوند نسلها، برقراري روابط ذهني، عاطفي با پيشينيان و بازيابيهويت ملي، داشتن روحيه تحقيق و پژوهش است، اندوختن ثروت معنوي، خلاقيت، آفرينندگي، سازندگي، فعاليت وگزينشگري با داشتن روحيه تحقيق و پژوهش امكانپذير است. كسي كه داراي اين ويژگيها باشد، دچار بحران هويتنميشود، احساس خام بودن و پوكي و پوچي نميكند و با تقويت درون مايههاي علمي، معنوي، عقلي ميتواند فردمفيدي براي خود و جامعه باشد.
همه موجودات ماهيتشان بر وجودشان مقدم است، ولي انسان تنها موجودي است كه اول وجود پيدا ميكند و بعدماهيتش شكل ميگيرد و ماهيت انساني با آموختهها و تجارب شكل ميگيرد كه از طريق داشتن روحيه تحقيق وپژوهش امكانپذير است و كسي كه با پژوهش و تحقيق سر و كار نداشته باشد مانند كسي ميماند كه وجود دارد وليماهيت ندارد و يا ماهيت او كمتر از وجود اوست و چنين انساني دچار بيقراري و آشفتگي ميشود. هر چه انسانبيشتر تحقيق كند، بيشتر آموخته است و هر چه بيشتر بياموزد ماهيتش را بيشتر ساخته است و فردي كه بيشتر تحقيقكند بر غناي ماهيت خود افزوده است.
در هر جامعهاي كودكان و دانشآموزان مدارس انبوهترين و متمركزترين مخاطبان محسوب ميشوند، تعليمات وآموزشهاي دوران كودكي و مدرسهاي بعلت انعطافپذيري شخصيت، اهميت زيادي دارد و تثبيت شدن روحيهتحقيق و پژوهش در كودكان و دانشآموزان مدارس، اثرپايداري بر شخصيت آنان بجا ميگذارد، داشتن نگاه علمي، وحل مسائل مختلف زندگي به شيوه علمي، صلاحيت علمي و اجتماعي را براي ورود به دانشگاه افزايش ميدهد و آنعدهاي كه هم وارد دانشگاه نشوند هنگامي كه با نگاه علمي و تحقيقي به محيط زندگي توجه كنند، اثار و مزاياي آن درجامعه كلان ملي مشهود است. رواج فرهنگ تحقيق و پژوهش در بين كودكان و دانشآموزان به سرعت به درونخانوادهها و ديگر اقشار و طبقات اجتماعي راه مييابد. ناتواني درون ساختاري وزارت آموزش و پرورش در زمينةروحيه تحقيق و پژوهش در كودكان ودانشآموزان كه وروديهاي آينده نظام آموزش عالي كشورند، و اهميت ترويجفرهنگ تحقيق و پژوهش در جامعه، ضرورت بررسي، پيرامون كشف عوامل اجتماعي – فرهنگي و رواني – ذهنيمرتبط با روحيه تحقيق وپژوهش در كودكان و دانشآموزان را ايجاب ميكند و روشهاي عملي آشناسازي دانشآموزانبا تحقيق و پژوهش هنگامي امكانپذير است كه اين عوامل شناخته شود و راهكارهاي مناسب به كار بسته شود.
يكي از وظايف نظام آموزش و پرورش هر كشور انتقال ميراث فرهنگي از نسلي به نسل ديگر است ولي از اين وظيفه مهمتر، پرورش و ايجاد استعدادهايي مانند خلاقيت و حساسيت هنري و دادن اطلاعاتي است كه نسل جوان را براي مشاركت درامور فرهنگي و آفرينش آثار علمي، فني وهنري آماده كند، به عقيده كرشن اشتاينر[1] فيلسوف معروف آلماني، فرهنگ را از دو منظر ميتوان مورد توجه قرار داد، يكي از لحاظ ايستايي يا سكوني و ديگري از لحاظ پويايي يا حركتي، انتقال ميراث فرهنگي گذشتگان به نسل جديد، همان جنبة ايستايي فرهنگ است، ولي تغيير و تحول و نواوري در دستاوردهاي تمدني و افزودن بر علوم و فنون موجود، به جنبه پويايي و حركتي فرهنگ مربوط ميشود و اين وظيفه نظام آموزش و پرورش است كه نسل نوجوان و جوان را به شيوهاي جامعهپذير كند، تا در آينده بتواند در توليد علم نقش داشته باشد و حداقل آن اينكه مسائل و مشكلات زندگي فردي و اجتماعي خود و ديگران را به شيوهاي علمي حل كند.[2]
بنيان منطقي و فلسفي امر تدريس، طبيعت خلاقانه را طلب مي كند، كه بدون اتخاذ رويكرد پژوهش علمي امكان پذير نميشود، اگر معلمان و دبيران مدرسه از ابتدايي تا راهنمايي در مسير تحقيق و پژوهش بويژه در مسائل تعليم و تربيت و نيازمنديهاي دانشآموزان و جامعه باشند، مدارس و كلاس از حالت يكنواخت خسته كننده و تكليفي عادي و معمولي، به طرف شادي، نشاط، پويايي و تكامل گام بر ميدارد.[3]
امروزه هر فردي بخشي از دوران زندگي خود را در مدارس سپري ميكند. فرد اگر بتواند، تحصيلات دبيرستاني خود را به اتمام رساند و وارد دانشگاه شود، نياز به آشنايي با فنون اوليه كسب روحيه و تحقيق علمي دارد، تا بتواند زندگي علمي پر ثمري را در دانشگاه تجربه كند و اگر نتواند تحصيلات دبيرستاني خود را به اتمام رساند، در هر مقطعي (ابتدايي، راهنمايي، دبيرستان) كه فارغ التحصيل شود، جزء افراد جامعه ميشود و به مردم عادي ميپيوندد، نظام آموزشي بايد اين توانايي را داشته باشد، تا فارغ التحصيلان هر مقطع در حد خود توانايي علمي كسب كنند و بتوانند مسائل و مشكلات پيرامون خود را به شيوه علمي حل كنند.
”به عقيده ژان فورداستيه مردم عادي نبايد از روي آوردن به روح علمي شانه خالي كنند، روح علمي جزء سرمايه روحي بشر نشده است و فكر روزانه و يا فكر عموم را آنطور كه ميتوانست بكند ، زنده و بارور نساخته است. مردم عادي متوجه نشدهاند كه روح علمي ميتواند در حل بخش مهمي از مشكلات آنان مؤثر واقع شود، داشتن روحيه علمي تنها كار دانشمندان نيست، هر فرد عادي ميتواند با داشتن روح علمي دنيايي كه در آن زندگي ميكند و در ساختن دنيايي انسانيتر همكاري كند.[4]
متأسفانه عامه مردم بر اثر نداشتن روح علمي و عدم اطلاع از روشها و فنون پژوهش علمي و بياعتنايي نسبت به ارزشها براي حل مسائل زندگي خود به حدس و گمان پناه ميبرند و في المثل اعمال زور تنها راه حل كشمكشهاي سياسي و اجتماعي ميدانند، كسانيكه بايد درباره امور اجتماعي و سياسي تصميمگيري نمايند، از اين عيب مصون نيستند، چون غالباً فرصت كافي براي مراجعه به نتايج پژوهش علمي را ندارند، در تصميمات خود اعتقاد عمومي و افكار ساخته و پرداخته را ملاك عمل قرار داده و ناگزير دچار اشتباه ميشوند و بجاي اصلاح اموري كه حل و فصل آن را عهده دار شدهاند، دشورايهاي تازهاي را براي جامعه فراهم ميكنند.[5]
نظام آموزش و پرورش علاوه بر اين كه رسالت نهادينه كردن روح باور علمي را در افراد عادي و نخبگان آينده جامعه بر عهدهدارد ”بايد خود را با توسعه روزافزون علم و فناوري در حوزههاي گوناگون هماهنك كند مدرسه بايد مكاني باشد كه موجب پرورش و شكوفايي انديشه و خلاقيت شاگردان شود. اگر بخواهيم در اثر فناوري مدرن موفق باشيم، بايد در روشهاي آموزشي موجود تجديد نظر كنيم و روشهاي را به كار گيريم كه دانشآموزان را به تفكر وا دارد و آنها را به طرف انديشهورزي سوق دهد، در جريا كسب دانش مهم به كار افتادن نيروي تفكر است. حفظ معلومات و مهارتها فاقد ارزش تربيتي است، محيط كلاس بايد نيروي تفكر شاگردان را تحريك كند و از اين طريق در راه كسب معرفت به آنها كمك كند.[6]
تفكر و انديشهورزي و داشتن روحيه علمي را بايد از مدرسه آغاز كرد و در كلاس به دانشآموزان آموخت كه فكر كنند، تفكر وانديشيدن مستلزم شرايط خاصي است، تنها با گفتن اينكه ”فكر كنيد“ تفكر ايجاد نميشود … اگر نگوئين نظام آموزشي كشور رگههاي كنجكاوي و زمينههاي موجود در كودكان و نوجوانان را از بين ميبرد، ولي بااطمينان ميتوان ادعا كرد كه نظام تعليم و تربيت ما گرايش به سوي پژوهش و انديشهورزي را در دانشآموزان بارور و شكوفا نميكند.[7]
زندگي در جهان پيچيده كنوني بدون نهادينه كردن رويكرد علمي در نسل جديد با مشكلات همراه است، هر فردي روزانه با مسائلي مواجه ميشود كه تنها با نگاه علمي ميتوان آنها را حل كرد و زندگي را براي خود و ديگران ساده ودلپذير كرد ” در هفدهمين كنگره بين المللي تحقيقات در مسائل مختلف كه در سيدني استراليا برگزار شد و بيش از هفتاد و چند كشور جهان در آن شركت كرده بودند، مشخص شد كه مسئله تحقيقات و پژوهش علمي در كشورهاي صنعتي جهان اينك از يك امر لوكس كه خاص مسائل ويژه بسيار پيچيده علمي باشد، پا را فراتر گذاشته وبصورت مسئلهاي كه ضرورت آن در كلية شئون جوامع بشري بديهي ميباشد، تبديل شده است. منطق كاملاً جاافتادهاي كه ذهن متفكران و مخترعان و سازندگان آن كشورها را پر نموده است اين است كه هر كاري را بايد با علميترين شيوه آن انجام داد و براي يافتن علميترين شيوه در هر مورد بايد به تحقيق توسل جست، اين منطق و طرز تفكر است كه موجب ميشود تحقيقات بصورت يك امر بديهي، ضروري در تمام سئون زندگي آنها نفوذ كند.[8]
تحقيق و پژوهش را بايد نيروي انساني دانا و متفكر انجام دهد، به همين دليل است كه بسياري از متفكران به عامل منابع انساني به عنوان مهمترين ركن توسعه اقتصادي، صنعتي و فرهنگي و سياسي توجه كردهاند.* و نقش زيربنايي نظامهاي آموزشي در كلية سطوح در تحقق اين آرمانها قابل توجه است، در ساية برنامهريزيها و سياستگذاريهاي صحيح و اصولي در آموزش و پرورش ما قبل دانشگاه نسل جديد از بينشها و بنيادهاي صحيحي علمي و فرهنگي برخوردار ميشود و اين بنيادها را دست ماية كسب تخصص و قابليتهاي علمي در سطوح پيشرفته قرار ميدهد و برخي صاحبنظران توسعه از ميان سطوح مختلف آموزش و پرورش پيش از دانشگاه. نقش اصلي و اساسي را براي دورة ابتدايي قائل بوده و معتقدند كه در گام نخست بايد تحول در برنامههاي دوره ابتدايي، آن را با نيازهاي علمي و فرهنگي توسعه سازگار ساخت.[9] تا كار زيربناي مراحل تحصيلي بعدي محكم و استوار و متناسب با روح علم جويي و كاوشگري گذاشته شود.
با توجه به آنچه گفته شد دو هدف اصلي زير در اين طرح پژوهشي مورد نظر است.
يك : شناخت عوامل اجتماعي، فرهنگي – و رواني – ذهني روحيه تحقيق و پژوهش در دانشموزان مقاطع مختلف تحصيلي.
دو :شناخت روشهاي عملي آشناسازي كودكان ودانشآموزان با روحيه تحقيق و پژوهش.
[1] – Kerschen steiner.
1 – كاردان، علي محمد، 1372 : 51..
2 – سوخوملينسكي، ترجمة رضي هيرمندي ، 13752 : 135.
1 – اقتباس، فوراستيه، ژان، ترجمة علي محمد كاردان : 1371 : 22.
3- يادگار زاده، غلامرضا، 1380 : 3.
* چارلز هندي (Charles Handi) به عنوان يكي از تحليلگران نو انديش ميگويد : موقعيت اقتصادي ژاپن هيچ ارتباطي با مواد خام نداشته و در عوض متكي بر شيوه تعليم و تربيت و نحوه اداره مردم است، ما بايد مردم خود را به داراييهاي خود تبديل كنيم و بيشتر داراييهاي خود را هم به انواع داراييهاي فكري و معنوي بدل نمائيم تا فكر در موج سوم از عنصر دانايي به عنوان نخستين ويژگي موج سوم ياد ميكند كه جانشين غايي ديگر نهادهها يا عوامل اصلي توليد ميشود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.