پایان نامه بررسي ملاکهاي انتخاب دوست در بين دانش آموزان پايه اول پسر در مقطع متوسطه شهرستان ملاير
پيشگفتار:
مي دانيم كه رشد مهارتهاي اجتماعي يكي از لوازم رشد همه جانبه شخصيت است و پديدة اساسي نوجواني تهيه شخصيت است. كه به شكلهاي مختلفي صورت مي گيرد. دوستي هاي نوجوانان بخاطر استقلال و براساس يك نياز اجتماعي و براي ايجاد روابط سالم و سازنده است.
در اين مرحله ازسن شخصيت اجتماعي نوجوانان در حال شكل گيري گرفتن است.
رفاقتها و دوستي ها نقش عمده اي در اجتماعي شدن انان ايفا مي كند. البته در تمام مراحل رشد خصوصاً در سن نوجواني نقش خانواده و اولياء و مربيان به عنوان تقويت يا تسهيل كنندة رشد نبايد فراموش شود.
به همين منظور در اين معقولة تحقيق ملاك هاي انتخاب دوست از نظر نوجوانان پسر مورد بررسي قرار مي گيرد، تا با شناسائي و اشنايي بيشتر با طرز تفكرات دانش آموزان به مورد بهترين ملاك هاي انتخاب دوست، بهترين و عاقلانه ترين روشهاي تربيتي را انتخاب كنيم.
بنابراين جهت تحقيق اين اهداف دست به كار تحقيق زده و مقوله حاضر را به پنج فصل تهيه كرده و بهترين ملاك انتخاب دوست را از بين نظرات دانش آموزان پيدا كرده ايم. در جزوه حاضر از منابع مختلفي در زمينة دوست يابي نوجوانان استفاده شده اميدواريم كه نتيجه مورد استفاده دوستان و همكاران قرار گيرد.
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول
بيان مسئله ………………………………………………………………………………………………… 9
بيان هدف………………………………………………………………………………………………… 10
ضرورت اجراي طرح ………………………………………………………………………………… 11
سوالات تحقيق………………………………………………………………………………………….. 12
بيان فرضيه …………………………………………………………………………………………….. 13
تعاريف عملياتي………………………………………………………………………………………… 13
فصل دوم تاريخچه تحقيق و مطالعة منابع مربوط به موضوع
نوجواني………………………………………………………………………………………………….. 16
تاثير معاشران………………………………………………………………………………………….. 20
دوست يابي……………………………………………………………………………………………… 25
طرد شدن و پذيرفته شدن از سوي همسالان…………………………………………………. 29
تحقيقات انجام شده ………………………………………………………………………………….. 36
فصل سوم روش اجراي تحقيق
جامعه …………………………………………………………………………………………………….. 43
نمونه و روش نمونه گيري………………………………………………………………………….. 43
روش جمع آوري اطلاعات………………………………………………………………………….. 44
ابزار تحقيق………………………………………………………………………………………………. 44
روش آماري بكار رفته ……………………………………………………………………………… 44
فصل چهارم: تجزيه و تحليل
تجزيه و تحليل داده ها ( اطلاعات) ………………………………………………………………. 47
توصيف اطلاعات رابطه با فرضيه ها ………………………………………………………….. 47
فصل پنجم
سوالات و دادهها ……………………………………………………………………………………… 47
تفسيرنتايج ( بحث و خلاصه) …………………………………………………………………….. 89
بيان مسئله ………………………………………………………………………………………………. 92
نتيجه گيري كلي………………………………………………………………………………………… 92
نمودار…………………………………………………………………………………………………….. 93
كاربرد و منابع …………………………………………………………………………………………. 95
فهرست منابع……………………………………………………………………………………………. 95
پرسشنامه ………………………………………………………………………………………………. 97
فصل اول
مقدمه :
يكي از سخنان حكيمانه و جامعه شناسانه اين است كه « انسان با الطبع اجتماعي است.» و اين بدان معني است كه انسان بر نهاد پيوستن به همنوعان خود آفريده شده است. و اين غريزه اي است كه انسان در بطن خود دارد.
زيرا انسان به تنهايي قادر به گذشتن از مراحل زندگي در دنيايي كه آكنده از ناروائيها و مالامال از دشواريها و مقرون به خطاهاست، نيست. و از اين رو انسانها ناگريزند به ياري جستن و همكاري كردن براي رسيدن به ا جتماعي كه در آن بتوان آنچه را فرد از انجام آن ناتوان است انجام داد. هر قدر صفوف بشر به هم پيوسته شود و اختلاط و تعاون بينشان افزوده گردد، در ميدان زندگي و مدارج ترقي پيشرفت خواهند كرد. از اين رو، اسلام كه ديني پيشرو و جاودانه است، اجتماع بشري را دعوت مي كند كه با زو به بازوي هم كار كنند به هم مهرورزند پس صدايي آسماني فرياد مي زند:
« اي مردم» ما همه شما را نخست از مرد و زني آفريديم، و آنگاه شعبه هاي بسيار و فرق مختلف گردانيديم تا يكديگر را بشناسيد و به دين خدا چنگ زنيد و پرا كنده نشويد. اين است دعوت اسلام از تمامي مردم. و چون افراد انساني همه در معرض سختيهاي هلاكت آور و بدبختيهاي دردناك و مشكلات طاقت فرسا قرار دارند. كه به تنهايي بر مقابلة با آنها توانا نيستند، ناگزيرند كه براي خود مرزي يا افرادي از نوع خود ذخيره كنند كه بين خود و آنها رابطه اي مطمئن و يك پيوستگي پايدار و دوستي و محبتي خاص برقرار گردد. تا بين اين افراد احساس برادري صادقانه و درك دوستي خالصانه حاصل شود. كه هر كدام در سختيها ياري گر ديگري باشند در كمك رساني و همكاري و بر آوردن نيازها و نجات دادن از سختيها و بيرون آوردن از گرداب، و اين رابطة مقدس است كه هر يك را به ديگري مي پيوندد. و دلها و خواستها را به هم نزديك مي كند كه « دوستي» ناميده مي شود.
و براي زندگي انسان اين امري ضروري است ، هر چند كه فرد در تحمل سختيها و شكيبايي در مكروهات نيرومند باشد و از فكر ثابت و راي تدبير برخوردار باشد. از اين روست كه دانشمندان جامعه شناسي و مربيان جامعه كوشش كرده اند كه براي تامين بعد مهم زندگي بهترين راهها را فرا راه مردم قرار دهند و نيكوترين وسيله ها را براي استحكام و استواري روابط برادري و كسب محبت و صداقت كه ركن اصلي دوستي است بين مردم معرفي كنند.
زيرا اگر دوستي مستند بر حب قلبي صحيحي كه عاري از ريا و كدورت و انحرافي پست نباشد. اين چنين دوستي ميان تهي است. و خيري در آن نيست.
پس مشخص مي شود كه موضوع دوستي و برادري از مهمترين مقتضيات زندگي و بزرگترين ضروريات انساني است. مي بينيم كه موضوع دوستي به حد فراوان از توجهات و ساعي معصومين بهره مند مي شود و از راهنمائي هاي پي در پي آنان در بناي اساسي اين دوستي و آنچه در خور صفات و شرط دوستي آمده است. و تمام مردم را پند و اندرز داده اند. كه در ذخيره كردن و بدست آوردن دوستان سستي نورزند. تا آنجا كه پيامبر خدا مي فرمايد: بهترين شما كساني هستند كه اخلاقشان بهتر است و با مردم سازگارند و بين افراد با يكديگر صلح و سازگاري دهند ( نهج البلاغه) و نيز فرموده است مهرباني مومن بر مومن براي خاطر خداوند است.
از بزرگترين شاخه هاي ايمان است. بدانكه كسي دوستيش در راه خدا باشد و بخشش در راه خدا باشد . و منع و پرهيزش در راه خدا باشد.
چنين كسي از برگزيدگان خداوند تعالي است ( اصول كافي ، جد3)
پس مي بينيم كه پيامبر (ص) مردم را تشويق مي كند به مهرباني و دوستي و برادري بين يكديگر و مهربانيها و دوستيها را در دل مردمان شيرين مي كند، با يادآوري نعمتهاي جاوداني و پاداش بزرگي كه پروردگار براي اين دوستي و مهرباني برشمرده است، ولي به شرح آنكه اين دوستي صرفاً براي خاطر خداوند بوده و از انحرافي پست و مصلحتهاي مادي به دورباشد. پس دوستي و مهرباني صادقانه و خالصانه همان چيزهايي هستند كه اسلام مردم را بدانها دعوت كرده و براي كسانيكه داراي اين رفتارها هستند خداوند تعالي پاداش فراوان و مرتبه پسنديده مهيا كرده است.
دوست شريك زندگي است كه در وجود انسان مانند روح در بدن جاري است . مانند ائينه است دوست خوب و رفيق مهربان يكي از نعمتهاي بزرگ الهي و پناهگاه انسان و ارام بخش دل و روان است . وجود دوست حقيقي در اين جهان پرتلاطم يكي ازاحتياجات هرانساني است. كسي كه از نعمت دوست مهربان محروم مي باشد، احساس غربت و تنهائي مي كند و يار و غمخواري ندارد، تا در مشكلات زندگي به او پناه ببرد. و از مددش برخوردار گردد.
يكي از بهترين خوشيهاي زندگي رفت و آمد و گفتگوهاي دوستانه است. كه غمها را مي زدايد و به انسان نيرو و نشاط مي بخشد. دوستي در د ورة نوجواني بر اساس يك نياز اجتماعي و براي ايجاد روابط سالم و سازنده است.
« شخصيت اجتماعي نوجوان در حال شكل گرفتن و بر اين اساس رفاقتها و دوستيها نقش عمده اي را در اجتماعي شدن آنان ايفا مي كند. جذب گروهي و پذيرش در جمع دوستان براي نوجوانان اهميت فراوان دارد و لذا بايد هر گونه انزوا و كناره گيري را به دقت مورد بررسي قرار داد، و علت آنرا جويا شد.[1]
مطالعه بي شاپ[2] نشان داد كه تصميم به ادامه تحصيل و رفتن به دانشگاه در نوجوانان تحت تاثير تصميمات رفقا و دوستان آنان بوده است. هلن كر مي گويد3
« من تا وقتي كه شيوة برخورد با ديگران را نياموختم به مفهوم واقعي خود پي نبردم»
تحقيق راجرز و دياموند[3]نشان داد كه قبول خويشتن و تصويب ديگران همبستگي مثبت دارند. يعني هر چه تصويب ديگران حاصل شود، فرد بهتر خود را مي پذيرد و به خويشتن اعتماد مي كند. گروه هم سن قدرت زيادي دارد و داراي عملكرد متنوعي است . هامچك[4] عملكرد گروه هم سن را بصورت زير مي داند.
- جانشين شدن براي خانواده .
- منبع احترام شخصي
- منبع ثبات و استواري
- حفاظي در مقابل فشار بزرگسالان
- منبع قدرتي كه فرد طرز رفتار خود را از آنان مي گيرد.
- وسيله اي براي انجام امور اعضاء
- سرمشقي براي رشد اخلاقي و عقلاني
گروه هم سن به دو صورت به نوجوان در برابر خانواده كمك مي كند:
اول، جاي پدر و مادر را مي گيرد. دوم، در مقابل پدر و مادر از جوان حمايت مي كند يعني در مقام پدر و مادر عمل مي كند. تاثير گروه هم سن تا حدي است كه گاهي طرز رفتار نحوة تكلم و حتي شيوه هاي لباس پوشيدن اعضاء را تعيين مي كند.
اگر انتخاب دوستان درست صورت پذيرد، به رشد شخصيت و حتي احساس نوع دوستي نوجوان كمك مي كند. به عقيده بس، «دوستي هاي دوران بلوغ و نوجواني باعث تجاربي مي شوند كه در توسعه شخصيت نوجوان نقش مهمي دارد.
اين تجارب باعث دوستيهاي عاقلانه اي در دوران كمال و بزرگسالي مي گردد.[5]
دوستيهايي كه بر اساس علاقه و اعتماد و متقابل استوار است. اين دوستي ها اولين احساس نوع دوستي را در نوجوان ايجاد مي كند.
جذبه و كشش و دوستي هاي گروه هم سن تا آن اندازه است كه فرهنگ خاصي را بوجود مي آورد. كه جوانان از اين فرهنگ خاص تبعيت مي كنند. اين فرهنگ خاص را گاهي فرهنگ جوانان نيز مي نامند. از جمله خصوصيات اين فرهنگ است كه اولاً، به ارزشهاي سنتي چندان پاي بند نيست. ثانياً راز داري در بين افراد آن متداول است. ثالثاً از طبقه اجتماعي خود تبعيت مي كند. رابعاً معيار خاصي را براي معاشرت اعضاء يكديگر دارد. خامساً ، زبان ويژه اي دارد. سادساً، اجباري در اعضاء براي تبعيت از يكديگر احساس مي شود. « با توجه به اينكه گروه هم سن براي نوجوان ايجاد امنيت مي كند و سپري در برابر حملات بزرگسالان است. و فرهنگ خاص خود را عرضه مي كند، هرگونه اقدام نابجاي والدين، نوجوان را بيشتر به طرف همسالان مي كشد. شناخت مرحلة رشد و آگاهي از نيازهاي اين دوره همراه با ارتباطي صحيح و با فضائي توام با احترام و اعتماد مي تواند به والدين اعتبار ببخشد و آنان را در برابر گروه هم سن قرار ندهد.[6]
موضوع اصلي رابطة نوجوان با ديگران سير تدريجي او از حالت وابستگي دوران كودكي و غرق بودن در خانواده آميزش و ارتباط با دنياي خارج از خانواده است. زندگي در جمع و گروه براي نوجوان فوايدي را به همراه دارد. از جمله نجات از تنهائي ها كه مانع خطراتي چون انزواطلبي، افسردگي و حياي افراطي مي شود. حيا اجتماعي و زندگي با همسالان و معاشران به او فرصت مي دهد كه رشد رواني مناسبي داشته باشد و ديگر اينكه نقش جنسي خود را در سايه حيات جمعي بپذيرد. سنين نوجواني به گفته گزل 14 سالگي اوج ارتباطات است. مطالعه ها، خنده ها بي حساب گوئيها، سخن چينيها، تمام انواع رفتارهاي ظاهري كه بي اهميت است. براي آنها معني دار است. از ديدي ديگر آنها با همة علاقمندي به دوستي و انس، خود را در اين جنبه محدود نگه مي دارد. از ديدي ديگر آنها با همة علاقمندي به معاشرت و ميل به گروه خود را در دامنه اي محدود قرار مي دهند.
[1] – ابراهيم اميني، آئين تربيت.
[2] – دكتر محمد رضا شرفي، دنياي نوجواني. 1370.
[3] – براهني، زمينه روانشناسي، جلد 2 شخصيت.
[4] – محمد رضا شرفي، دنياي نوجواني، 1370.
[5] – وبسن، بلوغ، صفحه 57.
[6] – احمد احمدي، روانشناسي نوجوانان و جوانان، 1371.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.