پایان نامه بررسي و مقايسه ميزان افسردگي در بين دختران نوجوان و جوانان قشر فقير و دختران نوجوان و جوان قشر غني
چكيده:
در اين پژوهش يك گروه بيست نفري از نوجوانان و جوانان قشر فقير جامعه و يك گروه بيست نفري از نوجوانان و جوانان قشر غني جامعه انتخاب شدهاند و با استفاده از يك طرح پژوهشي از نوع علمي و مقايسهاي از نظر ميزان افسردگي مورد سنجش و مقايسه قرار گرفتند. افسردگي افراد با استفاده از مقياس افسردگي بك سنجيده شد و نمرات افسردگي به دست آمده به عنوان شاخصي از ميزان افسردگي و نيز به عنوان دادههاي خام پژوهش مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت. ازآنجا كه هدف پژوهش مقايسه دو گروه فوق از نظر ميزان افسردگي بود دادههاي ياد شده با استفاده از روش مقايسه ميانگينها تجزيه و تحليل شد و در نهايت اين نتيجه بدست آمد كه ميزان افسردگي در نوجوانان و جوانان قشر فقير بيش از نوجوانان و جوانان قشر غني است.
مقدمه
فقر موضوع مورد بحث و بررسي بسياري از رشتههاي علمي نظير اقتصاد، جمعيتشناسي، روانشناسي اجتماعي، ژئوپولتيك، اخلاق، اقتصاد بينالملل، سياست و اقليمشناسي بوده است.
تا اين اواخر در اكثر جوامع، فقر به عنوان يك وضعيت بشري، مشيت الهي شمرده ميشد. كه از يك سو حاصل بيدانشي و از سوي ديگر زاده زندگي شباني و كشاورزي تلقي ميشد.
در اجتماعات پيشرفته سرمايهداري فقر معلول تن آسايشي خود فقيران محسوب ميشد. لذا پژوهشگران اجتماعي پژوهش درباره فقر را دون شأن خود ميدانستند. اساسا فرض بر اين بود كه در جوامع مزبور مساله فقر به كلي حل شده و آن عده معدودي كه فقيرند خودشان تقصير كارند چون كه تن پرونده و بعلاوه و دولت و مؤسسات پژوهشي نيز روي خوشي به اين قبيل موضوعات نميدادند. اما اشاعه عقايد روشنفكرانه و تساوي طلب در دوره بعد از جنگ جهاني دوم بخصوص از دهه 1960 و نشر مقالات و كتابهايي درباره وضع فقيران و محلات فقيرنشين شهرهاي بزرگ و ساكنان نواحي عقب افتاده ممالك مرفه، دولتهاي غربي را ناگزير كرد به وجود فقر اذعان كنند و برنامههايي براي تخفيف دامنه فقر در كشور خود به مورد اجرا بگذارند. بر اثر تغيير در نحوه نگرش به مساله فقر، محققان نيز پژوهش علمي درباره فقر را وجهه همت خود قرار دادند. با اين وصف مطالعه دوباره فقر كاري است كه تازه شروع شده و لذا آثاري در اين زمينه كه جامعيت داشته باشند بندرت انتشار يافته است. در پيريزي جامعهشناسي فقر ميتوان اين نكته را در نظر آورد كه پارهاي از مقالات آن توصيفي هستند. و حالآن كه تعدادي ديگر تحليلي و فني هستند و فهم آنها محتاج دانستن مبادي علم اقتصاد و جمعيتشناسي است. در حال حاضر كه دنيا دستخوش مشكلات عظيمي است و تعداد زيادي از كشورهاي عقب مانده با دشواري سير كردن شكم جمعيت روزافزون خود دست به گريبان هستند. مساله فقر بيش از هر موقع ديگري اهميت پيدا كرده است.
(مارك هنري – پاوي / ترجمه مسعود محددي / 1379)
- نكته اساسي كه خود بر مديران يعني بر مسئولان اجرايي و محققان در حيطههاي كاملا مرتبط علوم اجتماعي و علم اقتصاد تحليل ميكند، اين است كه به شكلي معماوار فقر اگرچه واپس مينشيند، ولي فرآيند كاهش پيوسته سطح زندگي برخي دستهجات اجتماعي و برخي گروههاي سني شديد ميشود. از نظر آماري اندازهگيري مسائل فقر از طريق تعريف خطي نمايانگر در آمد سرانه امكانپذير است. براساس اين تعريف فرد يا گروهي كه در زير اين خط قرار داشته باشند، در ارضاي نيازهاي اساسي خود با تضيقات غيرقابل قبولي مواجه هستند. البته اين خط براساس سطح عمومي توسعه تغيير ميكند.
(مارك هنري – پاوي / 1379)
يافتههاي آماري نشان ميدهد كه 17 درصد از كل جمعيت كشور زير خط فقر قرار دارند. جميعت زير خط فقر در سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي 48 درصد بود. بدين ترتيب طي 22 سال گذشته بيش از 30 درصد جمعيت از زير خط فقر خارج شدهاند. شمار جمعيت روستايي زير خط فقر كه قبل از انقلاب بالغ بر 48 درصد جمعيت روستايي كشور بود. در سال 1380 به حدود 26 درصد رسيده است. همچنين جمعيت شهري زير خطر فقر از 47 درصد كل جمعيت شهري در قبل از انقلاب به 2/12 درصد در حال كاهش است.
بيان مساله:
افسردگي يكي از حالات رواني بيمارگونه است كه به نظر ميرسد در تمام دورانها با جوامع بشري همراه بوده است. كما اينكه در آثاري كه از چند هزار سال قبل بر جاي مانده نشانهاي از وجود آن به چشم ميخورد. به عنوان مثال حكمايي چون بقراط از افسردگي تحت عنوان ملانكولي ياد كردهاند و آن را به زيادي صفراي سياه در بدن نسبت دادهاند. در عصر جديد نيز افسردگي از آنچنان شيوعي برخوردار بوده است كه آن را سرماخوردگي بيماريهاي رواني دانستهاند.
در خصوص چگونگي پديدآيي و ماهيت بيماري افسردگي تلاشهاي پژوهشي كه بويژه در قرن بيستم انجام شده است، نتايج خوبي به همراه داشته است. به يمن اين پژوهشها امروزه اطلاعات زيادي در مورد افسردگي در دست است. دانش ما در مورد نشانههاي افسردگي، انواع افسردگي، زمينههاي ژنتيك، بيوشيميايي و نوروترانسميتري افسردگي، زمينههاي شناختي از افسردگي و بالاخره انواع روشهاي درماني افسردگي از آن جملهاند.
عليرغم اطلاعات زيادي كه امروزه در خصوص افسردگي در دست است هنوز ابعاد وسيع اين بيماري به خوبي شناخته نشده است و با توجه به حالات متنوعي كه از اين بيماري به چشم ميخورد به نظر ميرسد متغيرهاي زيادي در اين بيماري دخيل هستند. فقر به عنوان يكي از پديدههاي اجتماعي كه ميتواند بعد اجتماعي – اقتصادي و فرهنگي داشته باشد از اين قبيل متغيرهاي تاثيرگذار است. در خصوص تاثير و نقش فقر در نابسامانيهاي جامعه نظير بزهكاري، آدمكشي، اعتياد، فحشاء، دزدي و … مطالب زيادي نوشته شده و به نظر ميرسد كه نقش فقر در اين نابسامانيها حداقل به عنوان يك عامل مهم ثابت شده است.
اما تاثير و رابطه فقر با بيماريهاي رواني موضوعي قابل بحث است. در حالي كه در برخي از نوشتهها تاكيد زيادي شده است كه فقر در ايجاد بيماريهاي رواني بسيار تعيين كننده است با اين حال برخي از مؤلفين ديگر در نقش نسبي آن جانب احتياط را رعايت كردهاند و تاثير آن را منوط به بسياري از عوامل اثرگذار ديگر دانستهاند. رابطه فقر با انواعي خاص از اختلالات رواني و اينكه آيا فقر در ايجاد برخي از بيماريها بيش از بيماريهاي ديگر موثر است موضوعي باز هم قابل بحث و مبهم است.
با توجه به اين ابهامات كه در خصوص رابطه فقر و بيماريهاي رواني و جدو دارد. موضوع پژوهش حاضر مطرح شده است. از اين رو در اين پژوهش درصدد هستيم كه به اين سؤال پاسخ دهيم كه آيا بين افراد قشر فقير جامعه و قشر غني تفاوتي از نظر ميزان افسردگي به چشم ميخورد يا خير؟
اهميت و ضرورت مساله مورد بررسي:
اين پژوهش كه به منظور مقايسه افسردگي بين دو قشر غني و فقير صورت ميگيرد از جانب مختلفي ميتواند حائز اهميت باشد.
اولين نكته در خصوص اهميت اين پژوهش توجه به موضوع فقر است. براساس بررسيهاي به عمل آمده و كارهايي كه در دست است فقر پديده نسبتا رايج در اغلب جوامع انساني و بخصوص در جوامع جهان سوم است. به عنوان مثال گزارش شده است. در سال 1379 از جمعيت 5/40 ميليون نفري، شهرنشينان 6/14 درصد از جمعيت 2/23 ميليون نفري، روستانشينان كشور 8/16 درصد، كه جمعا حدود 10 ميليون نفر از جمعيت كشور را تشكيل ميدهند، زير خط فقر دارند. گروه زير خط قرمز يعني افرادي كه از توان كافي جهت تامين حداقل نيازهاي اساسي براي زندگي خود برخوردار نيستند. به زبان پولي و با در نظر گرفتن نرخ تورم، خانوارهاي 8/4 نفره شهري كه امسال ماهانه 71000 ريال و خانوارهاي روستايي 6/5 نفره، كه ماهانه 480000 ريال و كمتر درآمد دارند، زير خط فقر قرار دارند. اين جمعيت 10 ميليون نفري كشور اصطلاحا فقير ناميده ميشوند. پس كل جمعيت كشور در دهه اول درآمدي و حدود 50 درصد جمعيت كشور در دهه دوم درآمدي، كه در شهرها و روستاها زندگي ميكنند را افراد فقير تشكيل ميدهند. علاوه بر اين جمعيت 10 ميليون نفري فقير در 25 درصد ديگر از خانوارهاي شهري و 28 درصد ديگر از خانوارهاي روستانشين نيز، كه جمعا شامل 5/16 ميليون نفري در تامين هزينههاي اساسي زندگي خود با دشواريهاي نسبي مواجه هستند، به لحاظ نبود مشاغل پايدار و درآمدهاي قابل اتكاء و وجود تورم اين گروه ممكن است به گروه فقرا بپيوندند. از طرف ديگر امروزه اين امر مسلم شده است كه بين فقر و نابسامانيهاي اجتماعي ارتباط تنگاتنگي وجود دارد. هر جا كه صحبت از نابسامانيهايي چون اعتباد، فحشاء، بزهكاري و … در بين است معمولا فقر به عنوان يك عامل اثر گذار يا به عنوان يك همبسته نيز مطرح است. بنابراين به نظر ميرسد كه فقر به عنوان يك پديده اجتماعي نياز به بررسي و مطالعه دارد و اين پژوهش نيز به نحوي در اين ارتباط صورت ميگيرد. نكته ديگر در خصوص اين پژوهش اشاره به رابطه بين فقر و يك بيماري رواني است. تا آنجا كه در منابع روانپزشكي به چشم ميخورد. مؤلفين زيادي اشكال مختلف فقر نظير فقر اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، بهداشتي را در ايجاد بيماريهاي رواني موثر دانستهاند. در حالي كه اين موضوع، هنوز به خوبي نشناخته نشده است. و جا دارد كه رابطه فقر هم به طور كلي با بيماريهاي رواني و هم به طور اقتصادي با بيماري خاص مورد بررسي قرار گيرد. از آنجا كه اين پژوهش در اين راستا صورت ميگيرد، به نوبه خود حائز اهميت است.
از آن جا كه پژوهشهايي نظير اين پژوهش ميتوانند نتايجي به همراه داشته باشند كه مورد استفاده محققان مسائل رواني – اجتماعي و همچنين مديران جامعه قرار گيرند و احتمالا به پيشگيري از مشكلات رواني – اجتماعي، كمك كنند موضوع مورد بررسي در اين پژوهش ميتواند داراي اهميت باشد.
از آن جا كه پژوهشهايي نظير اين پژوهش ميتوانند نتايجي به همراه داشته باشند كه مورد استفاده محققان مسائل رواني – اجتماعي و همچنين مديران جامعه قرار گيرند و احتمالا به پيشگيري از مشكلات رواني – اجتماعي، كمك كنند موضوع مورد بررسي در اين پژوهش ميتواند داراي اهميت باشد.
اهداف پژوهش:
مهمترين هدف اين پژوهش همان گونه كه از موضوع آن استنباط ميشود مقايسه ميزان افسردگي در دو دسته از نوجوانان و جوانان است، نوجوانان جواناني كه در طبقه فقير جامعه زندگي ميكنند و نوجوانان و جواناني كه در طبقه فني جامعه به سر ميبرند.
علاوه بر هدفي كه به آن اشاره شد در اين پژوهش برخي اهداف فرعي و جانبي ديگر نيز دنبال ميشود. برخي از اين اهداف به شرح زير است. همان گونه كه ميدانيم فقر از نظر روان شناختي يكي از منابع مهم استرس، به شمار ميرود. با فرض اين موضوع يكي از اهدافي كه اين پژوهش دنبال ميكند به طور صنفي و جانبي تاثير استرسهاي
رواني – اجتماعي را بر روي افسردگي ميسنجد.
يكي ديگر از اهداف اين پژوهش اين است كه نتايج مطالعات و تجربيات گذشته را در بخشي از جامعه ما مورد ارزيابي قرار ميدهد. همان گونه كه ميدانيم فقر به عنوان يكي از زمينههاي رواني – اجتماعي كه در بسياري از بيماريهاي رواني نقش دارد، مطرح شده است. در اين پژوهش يكي از اهداف اين است كه سرنخهايي در خصوص صحت و سقم اين مطلب بدست آورد.
اهداف كاربردي اين پژوهش را نميتوان ناديده گرفت. مسلما در صورتي كه بين فقر و ميزان افسردگي در نوجوانان و جوانان رابطه معنادار وجود داشته باشد اين نتيجه ناشي از واقعيتهاي زيادي است كه ايجاب ميكند. همه افرادي كه با نوجوانان و جوانان سروكار دارند در مورد آنا تعمق كنند. از اين رو نتيجه پژوهش ميتواند براي بسياري از افرادي كه با نوجوانان و جوانان سروكار دارند نظير مشاوران، معلمان، روانشناسان، روانپزشكان، مددكاران اجتماعي، اولياء مدارس، والدين و حتي مسئولان كشوري و مقامات حائز اهميت و مورد استفاده باشد.
فرضيه پژوهش:
همان گونه كه قبلا اشاره شد اين پژوهش تحت عنوان بررسي مقايسه ميزان افسردگي بين نوجوانان و جوانان قشر غني و فقير صورت ميگيرد با توجه به اين موضوع فرضيه اساسي اين پژوهش را اين گونه مطرح ميكنيم.
ميزان افسردگي در نوجوانا و جوانان قشر فقير بيش از نوجوانان و جوانان قشر غني است. براساس اين فرضيه چنانچه يك گروه از نوجوانان و جواناني كه در قشر فقير قرار دارند با گروه ديگر كه در قشر غني به سر ميبرند از نظر ميزان افسردگي مقايسه شوند، انتظار ميرود كه ميزان افسردگي در نوجوانان و جوانان قشر فقير بيش از نوجوانان و جوانان قشر غني باشد.
تعريف پژوهش:
تعريف نظري و عملياتي متغيرهاي پژوهش:
اين پژوهش تحت عنوان بررسي و مقايسه افسردگي در نوجوانان و جوانان قشر فقير و غني صورت ميگيرد. از اين رو متغيرهاي عمده مورد بررسي عبارتند از افسردگي، قشر فقير، قشر غني، در اين قسمت اين متغيرها را تعريف خواهيم كرد.
1- افسردگي:
الف: تعريف نظري
واژه افسردگي به معناي ضعف، تا حدي داراي ابهام است و در رشته مختلف معاوني متفاوتي دارد. در روان پزشكي افسردگي بر حسب موارد خاص به يك علامت يا سندرم اطلاق ميشود و براي شخص عادي حالتي مشخص با غمگيني و گرفتگي و بيحوصلگي همراه ميباشد.
بنابراين افلسردگي يك نوع بيماري است كه خصوصيات عمده آن تغيير خلق شخص و احساس غم و اندوه است كه ممكن است از يك نوع نوميدي خفيف تا احساس ياس شديد نوسان داشته باشد.
اين تغيير خلق نسبتا ثابت است و گاهي روزها، هفتهها و ماهها و حتي سالها دوام پيدا ميكند. همراه اين تغييرات خلق، تغييرات مشخص در رفتار و نگرش، تفكر، كارآيي و اعمال فيزيولوژيك بوجود ميآيد. به طور كلي شدت افسردگي بستگي به تعداد علائم و درجه نفوذ آنها دارد. در خفيف ترين فرم، ممكن است فقط معدودي از علائم اساسي وجود داشته باشد. مهمترين علامت افسردگي ناتواني در كسب لذت از چيزهايي است كه قبلا براي او لذت بخش بوده است.
افسردگي كم شدن تنوس رواني است كه روي خلق و رفتار و احساس كه شخص در وجود خودش دارد اثر ميگذارد كه اين حالت ممكن است به صورت خستگي مختصر، اشتغال خاطر، بدبيني، نااميدي و غمگيني تظاهر ميكند يا بصورت كاهش فعاليت و اراده و حتي استعداد و بالاخره احساس عدم اعتماد به نفس و احساس تقصير و گناه جلوهگر ميشود.
خلق در بيماران افسرده با كاهش انرژي و علاقه، احساس گناه، اشكال در تمركز، بياشتهايي و افكار مرگ و خودكشي مشخص هستند. ساير علائم بعبارتند از تغيير در سطح فعاليت، تواناييهاي شناختي تكلم و اعمال نباتي اين اختلالات عملا هميشه منجر به اختلال در عملكرد و روابط اجتماعي و بين فردي ميگردد.
علائم و نشانهها و تابلوي باليني: نشانههاي معيني وجود دارند كه در هر نوعي از افسردگي ديده ميشوند اين نشانهها بر حسب نوع و شدت افسردگي متغير هستند برخي از مهمترين اين نشانه عبارتند از:
بدخوابي[1]: ممكن است به صورت مشكل به خواب رفتن (بيخوابي اول شب) – مشكل در خواب ماندن (بيخوابي در فاصله خواب) يا بيدار شدن در صبح زود (بيخوابي سحري) تظاهر كند.
اختلال در اشتها: ممكن است به صورت كاهش اشتها و كاهش علاقه به غذا، فقدان اشتها، يا خودداري از غذا خوردن به دلايل هذياني باشد.
علائم جسماني: ممكن است به صورت واكنشهاي خفيف سيستم عصبي خودكار باشد كه دستگاههاي قلبي و عروقي، گوارش، توليدمثل يا تنفس را عصب ميدهد و يا به صورت اشتغال خاطر هيپوكندرياك يا علائم جسماني معين، يا هزيانهاي جسمي تظاهر كند. غالبا همين علائم جسماني است كه در ابتدا بيمار را نگران كرده و او را به معاينهع طبي سوق ميدهد.
علاوه بر اين، شخص اغلب عصرها احساس ميكند كه حالش نسبت به صبح بهتر است و هيچ توضيح قانعكنندهاي براي اين موضوع وجود ندارد.
خصوصيات اصلي و مركزي حالات افسردگي، كاهش ميل به فعاليتهاي لذتبخش روزمره مثل معاشرت، تفريح، ورزش ، غذا و روابط جنسي است . اين ناتواني براي كسب لذت، حالتي نافذ و پايا دارد. بطور كلي، شدت افسردگي بستگي به تعداد علائم و درجه نفود آنها دارد . در خفيفترين شكل ممكن است فقط معدودي از علائم اساسي وجود داشته باشد. (پورافكاري – 1373)
مهمترين علامت افسردگي همين ناتواني در كسب لذت است از چيزهايي كه قبلا براي شخص لذتبخش بوده است. غمگيني يكي از خصوصيات افسردگي است. معهذا ممكن است به جاي غمگيني از گيجي، اضطراب و عدم تمركز فكري شكايت داشته باشد.
احساس درماندگي، ميل به خود ملامتگري، كاهش اعتماد به نفس از شايعترين علائم افسردگي است. كندي رواني حركتي يا برعكس آن تحريك و آشفتگي ممكن است.
بياشتهايي و كاهش وزن نيز از علائم عمده افسردگي شمرده ميشود. تغييرات شبانهروزي خلق به صورت شدت يافتن علائم بهنگام صبح بارز است. شكايتهاي مبهم از سردرد، كم درد، يبوست، بدون علت آشكار گاهي با افسردگي رابطه دارد. وجود افكاري انتحاري تكرار شونده نيز در ميان مهترين علائم افسردگي بوده و مستلزم توجه جدي.
انواع افسردگي: در DSMIII اختلالات خلقي به شرح زير طبقهبندي شدهاند:
- اختلالات خلقي عمده Major affective disorol
در اينجا خصيصه اصلي، اختلالي است شامل يك دوره افسردگي و يا يك دورهماني ميباشد. اشخاصي كه داراي دورههايي ماني و يا هر دوره ماني و افسردگي باشند گفته ميشود كه داراي اختلالي به نام اختلال دو قطبي [2]هستند، و اشخاص كه فقط داراي افسردگي باشند گفته ميشود كه داراي اختلال افسردگي عمده هستند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.