پایان نامه بررسی آراء و نوآوریهای شهید محمدباقر صدر در اصول فقه
فهرست محتوا
فهرست مطالب
- چکیده. 1
- مقدمه. 2
- فصل اول: کلیات تحقیق. 5
- 1-1- بیان مسئله. 6
- 1-2- ضرورت و اهمیت انجام تحقیق. 6
- 1-3- سابقه تحقیق. 6
- 1-4- اهداف تحقیق. 7
- 1-4-1- هدف کلی تحقیق. 7
- 1-4-2- اهداف جزیی تحقیق. 7
- 1-5- سوالات تحقیق. 7
- 1-6- دامنه تحقیق. 8
- 1-7- روش تحقیق. 8
- 1-8- زندگی نامه و فعالیت های اجتماعی و سیاسی شهید صدر. 9
- 1-9- نمایی کلی از اندیشه های شهید صدر. 11
- 1-9-1- حکومت اسلامی. 11
- 1-10- مسؤولیت خطیر حوزویان. 15
- 1-11- شهادت.. 16
- فصل دوم: نوآوریهای اصولی شهید صدر. 18
- 2-1- تعاریف و اصطلاحات.. 19
- 2-2- نوآوری شهیدصدردرساختارسازی(تقسیم بندی مباحث علم اصول) 20
- 2-2-1- ادله محرزه. 25
- 2-2-2- اصول عملی. 26
- 2-3- نظریه منطقه الفراغ. 27
- 2-4- نوآوری شهید صدر در تعریف علم اصول. 28
- 2-4-1- ضرورت تعریف هر علم قبل از شروع مسائل آن. 29
- 2-4-2- بررسی تعریف سنتی علم اصول. 29
- 2-5- موضوع علم اصول. 36
- 2-6- نوآوری شهید صدر در تفسیر حقیقت حکم ظاهری و کیفیت جمع میان احکام ظاهری و واقعی 39
- 2-6-1- بررسی تعریف حکم واقعی وظاهری. 39
- 2-6-2- بررسی تعریف حکم شرعی 40
- 2-6-3- خصوصیات تعریف شهید صدر. 43
- 2-6-4- امتیازات راهکار شهید صدر در جمع بین حکم واقعی وظاهری. 51
- 2-7- نوآوری شهید صدر در وضع الفاظ «نظریه قرن اکید». 54
- 2-7-1- بررسی تعریف لغوی واصطلاحی وضع. 54
- 2-7-2- نظریه دلالت ذاتی الفاظ. 57
- 2-7-3- نظریه دلالت وضعی اعتبار وگرایشهای آن. 58
- 2-7-4- نظریه قرن اکید شهید صدر. 64
- 2-8- نوآوری شهید صدر در اصلاح کتابهای درسی علم اصول. 69
- 2-9- نوآوری شهید صدر در عنوان بندی مباحث اصولی. 73
- 2-10- نوآوری شهید صدر در اصطلاح سازی درعلم اصول. 76
- فصل سوم: بررسی نظریه حق الطاعه و حجیت قطع. 80
- 3-1- نوآوری مبنایی شهید صدر«نظریه حق الطاعه». 81
- 3-2- حجیت قطع. 91
- فصل چهارم: سیره از دیدگاه شهید صدر. 102
- 4-1- سیره از دیدگاه شهید صدر. 103
- 4-1-2- راه های اثبات سیره عقلایی و متشرعه و چگونگی استدلال به آن. 107
- 4-1-3- چگونه موافقت کاشف از امضای شارع را به دست می آوریم؟. 111
- 4-1-4- چه مقدار از احکام با سیره متشرعه اثبات می شود؟. 115
- 4-1-5- مفاد امضای سیره عقلایی تا چه مقدار است؟. 115
- 4-1-6- تفاوتهای میان سیره متشرعه و عقلا 116
- 4-1-7- انواع سیره متشرعه. 117
- نتیجه گیری. 120
- منابع و مأخذ. 126
چکیده
علم اصول به عنوان یک علم بنیادی در فرآیند اجتهاد و استنباط حکم شرعی از ادله خاص خود در طول تاریخ خود شاهد فراز و نشیبهای زیاد و گوناگونی بوده است. شهید صدر که خود یکی از بزرگترین اصولیان معاصر است، دوره تحول در این علم را به سه دوره تقسیم میکند: دورهی اول دورهی پیدایش که از ابنجنید آغاز و با ظهور شیخ طوسی به پایان رسید. دوره دوم دورهی رشد و تکامل و دوره سوم، دورهی کمال و شکوفایی است که از زمان وحید بهبهانی آغازید و توسط شیخ انصاری به اوج خود رسید. دوره و عصر شهید صدر را با توجه به نوآوریهای اصولی موجود میتوان عصر چهارم تلقی نمود؛ زیرا وی در ابعاد گوناگون این علم دست به نوآوری زده و فرآیند ابتکاری وی عبارت است از: ساختارسازی که به معنای ارائه تقسیمبندی خاص برای علم اصول است، نظریه پردازی (ابداع آرای جدید و بیسابقه در علم اصول)، تاریخمندی (توجه به تاریخ تحول علم اصول)، انسجامبخشی (کشف ارتباط مباحث علم اصول باهمدیگر)، غنیسازی (بازآفرینی براهین و استدلالهای اصولی)، ریشهیابی (راه یافتن به اصل مسائل اصولی) عنوانبندی جدید مسائل علم به مقتضای اصل بحث، اصطلاحسازی که در آن اصطلاحات جدیدی توسط ایشان به علم اصول راه یافت و درسی سازی که همان نگارش متون درسی مناسب سطوح سه گانه یادگیری در حوزه میباشد. در این پژوهش تلاش شده است که به مهمترین مسائل نوآورانه شهید صدر پرداخته شود؛ مسائلی از قبیل حقالطاعه، تببین حقیقت حکم ظاهری و چگونگی جمع بین حکم ظاهری و واقعی، حجیت قطع و عدم تلازم ذاتی بین آن دو، تعریف علم اصول و موضوع آن، تفسیر صحیح دلالت الفاظ و نظریه قرن اکید، تبیین نقش و کشف مبانی و تعریف اقسام سیره، معرفی اصطلاحات ابتکاری، بررسی دلایل تقسیم بندی مباحث اصولی و طرح درسی سازی و دلایل آن.
کلیدواژهها: اصول، فقه، نوآوری، قرن اکید.
مقدمه
برای شناخت هر اندیشهای یا مکتبی مهمترین گام، بازشناسی شاخصههای اصلی آن مکتب است. مکتب اصولی یا به تعبیر عربی خود شهیدصدر (المدرسه الاصولیة) را میتوان براساس میزان نوآفرینی وتحول در ساختارهای مبنایی، باز گشایی بابها و عناوین جدید درآن علم، ارائه تفسیرهای نوین از مسائل کهنه در علم مورد بحث، ابتکار اصطلاحات کاملاً بی سابقه و در واقع بن مایههای اصلی که از رهگذر آنها میتوان یک اندیشه یا مکتبی را از دیگری متمایز دانست، مورد ارزیابی قرار داد.
شاید این نکته هویدا باشد که نبوغ مکتب داران سهم بسیار بالایی در فرآیند مکتب سازی در هر علمی از علوم از جمله علم اصول دارا میباشد. نبوغ شهید صدر وتلاش بی دریغ وی همانگونه که گذشت در ایجاد رویکرد نوآورانه در شکل گیری مکتب اصولی مخصوص وی تأثیر بسزایی دارد.
تفاوت مکتبهای اصولی ناظر به تفاوتهای کلی و کلان است که چهره علم اصول را عوض میکند. سید کاظم حائری که از شاگردان دوره نخست اصول شهید صدر است در توصیف کلی پیرامون اندیشههای اصولی شهید صدر معتقداست کارهای ابداعی شهیدصدر را میتوان درسه بخش معرفی نمود:
الف) مباحثی اصولی که کاملاً جدید وبی سابقه هستند؛ مانند بحث حق الطاعه و سیره.
ب) مباحثی که سابقهای دراصول دارند اما شهید صدر تفسیر ابتکار آمیز از آنها ارائه نمود مانند معنای حرفی.
ج) مباحثی که فاقداستدلالها و برهانهای لازم است و شهید صدر در استحکام آنها تلاش فراوانی از خود نشان داد.
اما اگردقت بیشتری در شناسائی مکتب شهید صدر انجام شود میتوان نه شاخصه اصلی را برای مکتب اصولی شهید صدر برشمرد هرچند شاخصههای دیگری هم قابل شناسایی هستند:
- ساختار سازی: ارائه تقسیم بندی متکاملتری از مباحث علم اصول؛
- عنوان سازی: خلق عناوین جدید همراه با جعل برخی اصطلاحات از قبیل: الحکم الشرعی و تقسیماته، الحکم الواقعی و الحکم الظاهری، اجتماع الحکم الواقعی و الظاهری و …؛
- ریشه یابی: تمرکز بر پارهای مباحث زیربنایی همچون تفاوت حکم ظاهری و واقعی، تفاوت امارات با اصول، تعلق حکم به عناوین ذهنی یا موضوعات خارجی؛
- نظریه پردازی: طرح نظریه جمع میان حکم ظاهری و واقعی، حق الطاعه؛
دلیلیت و دلالت سیره، حجیت قطع، تفسیر وضع و…؛
- غنی سازی: تکمیل، ترمیم، بازپروری و بازآفرینی مباحث مطرح شده در ابوابی همچون باب دلیل عقلی، تعارض ادله و نیز مباحث الفاظ؛
- انسجام بخشی: تبیین نظام تفکر اصولی و ارتباط معنادار قواعد اصولی؛
- تاریخ مندی: جست وجو از تحولات تاریخی و ادوار تطور علم اصول؛
- درسی سازی: رعایت نکات آموزشی و به کارگیری شیوههای درسنامه نویسی؛
- اصطلاح سازی: ابتکار اصطلاحاتی از قبیل حقالطاعه، تزاحم حفظی، تعارض مستقر و غیر مستقر و…؛
منظور از شاخصه ساختارسازی همان ارائه ساختاری جدید و تقسیمبندی دقیق و مستدل برای مباحث اصولی است. در واقع شهید صدردر تمام گامهای نوآورانه خود همواره تلاش میکند که دلیل کافی برای آنها داشته باشد و مسئله ارائه ساختار جدید که در قالب یک یا دو تقسیمبندی نو مطرح شده است از این امر مستثنی نیست. شهید صدر دو نوع تقسیمبندی را در تقریرات دوره دوم مطرح کرده یکی از آنها را در کتاب حلقات (دروس فی علم الاصول) بکارگرفته است.
اما عنوانسازیهای مباحث اصولی توسط ایشان دیگر نوآوری است که در کتاب حلقات ونیز بعضاً در تقریرات درس خارج اصول خود به آن دست یازیده است. در واقع فرایند عنوانسازی مسائل کهنه اصول بیانگر یک نیاز فنی است که برای وی محسوس بوده که در کنار یک فرآیند بزرگتر و کلی شکل گرفته است؛ از قبیل: الحکم الشرعی و تقسیماته، الحکم الواقعی و الظاهری، شمول الحکم للعالم والجاهل، الامارت و الاصول و شبهة تنجز الواقع المشکوک وغیره.
یکی دیگر از رویکردهای جدید شهید صدر در بررسی مباحث اصولی ریشهیابی آنها و تاریخیابی در معرفی و شناسایی آن مباحث است؛ زیرا به نظرایشان دانستن اینکه ریشه اصلی مسئله مورد بحث کجا قرار گرفته، در رسیدن به دیدگاه درست، نقش مهمی را ایفا مینماید همانگونه که در موضوع تفاوت حکم ظاهری و واقعی و فرق امارت و اصول میبینیم. همچنین از نظر ایشان فهم تاریخ مسئله، تأثیر بسیار زیادی در فهم خود مسئله اصولی دارد. بر همین اساس میبینیم در مباحث مهمی مانند اصالت البراءة توجه خاصی به تاریخ آن مبذول داشته است. البته ایشان به تاریخ تحول علم اصول اهمیت زیادی میدهد و نخستین عالمی است که به تاریخ علم اصول و تطور و تحول آن پرداخته است. مقدمهی مفصل وی در کتاب المعالم الجدیده گواه گویای این مدعا است.
اما در بعد نظریهپردازی که موضوع اصلی این پایاننامه است، شهید صدر به شکلی ظاهر شده که باید گفت ایشان صاحب مکتب اصولی بوده است و سخنی به گزاف نیست که ادعا شود ایشان توانسته است تحولی مثبت و هویدا در علم اصول ایجاد نماید.
علاوه بر ابعاد یاد شده از جهت غنیسازی مباحث اصولی شهید صدر همین مقدار کافی است که به تقریرات درس خارج وی گذری داشته باشیم تا این حقیقت هویدا گردد. شهید صدر در بسیاری از مسائل اصول به تعمیق و تدقیق زائدالوصفی در بازپروری و بازآفرینی روی آورده بطوریکه هرگاه دیدگاهی را درست اما استدلال آنرا نادرست دیده، تلاش کرده است استدلال صحیح را خود مطرح نماید.[1]
اما در بعد انسجام بخشی باید تاکید کرد که شهید صدر از معدود اصولیانی است که با دقت کامل به ارتباط مسائل اصولی و تأثیر آنها بر همدیگر توجه نموده ومورد بحث قرار داده است. استدلالهای گویا ودقیق وی در مقدمه کتاب دروس فی علم الاصول گواه بسیار خوبی در این زمینه میباشد. اما رویکرد نوآورانه ایشان در اصلاح کتابهای درسی علم اصول به بهترین شکل در کتاب «دروس فی علم الاصول» منعکس شده است.
در پایان باید گفت ابداعات اصول شهید صدر هرگز بدون ابتکار اصطلاحات جدید؛ از قبیل: حق الطاعه، یقین ذاتی ویقین موضوعی، قرن اکید و… ممکن نبوده است.
در این پایان نامه نگارنده تلاش خواهد نمود به مهمترین ابداعات ونوآوری های شهید صدر بپردازد.
این پژوهش در سه فصل تنظیم شده است: در فصل اول کلیات، فصل دوم زندگی، آثار، اساتید و شاگردان و در فرازی دیگر به مهمترین فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی وسیاسی وشمه ای از اندیشههای شهید صدر پرداخته شده و در فصل سوم به نوآوریهای اصولی ایشان پرداخته شده است. البته نوآوریهای روشی و استدلالی شهید صدر که در سراسر مسائل اصولی به چشم میخورد، در این تحقیق مطرح نگردیده است و پرداختن به آنها تحقیقات گستردهتری را میطلبد.
بنابراین در این پژوهش به نوآوریهای شهید صدر در ساختارسازی، تعریف علم اصول، نظریه حقالطاعه، حجیت قطع، تفسیر حقیقت حکم ظاهری و کیفیت جمع میان احکام ظاهری و واقعی، بحث سیره، نظریهی قرن اکید، اصلاح کتابهای درسی علم اصول، عنوانبندی مباحث اصولی، اصطلاحسازی در علم اصول پرداخته شده است.
[1] صدر، محمدباقر، دروس فی علم الاصول، حلقه سوم، جلد اول، ص 80.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.