پایان نامه : بررسی برنامه محيط زيست سازمان ملل متحد و تأثير آن بر حقوق بين الملل
فهرست محتوا
چکیده
هدف از انجام این تحقیق بررسی برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد و تأثیر آن بر حقوق بین الملل است. که به روش کتابخانهای انجام شده است. به موازات شناسایی حق برخورداری از محیط زیست در عرصهٔ بین المللی، شاهد هستیم که این حق در قوانین داخلی کشورها نیز بیش از پیش مورد شناسایی قرار گرفته و در غالب قوانین اساسی که بعد از 1970 تصویب یا اصلاح کلی شدهاند مورد توجه واقع شده است، علاوه بر قوانین اساسی داخلی کشورها، قوانین مربوط به برنامههای توسعهٔ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی نیز در بسیاری از کشورها راهکارهای تحقق این حق را پیش بینی کرده است.
حقوق بین الملل تلاش کرده است تا با تدوین قوانین و مقررات بین المللی، دولتها را پایبند به حفاظت از محیط زیست نماید. در همین راستا میتوان «بین المللی کردن حفاظت محیط زیست» را به عنوان یک رهیافت نوین در حقوق بین الملل معاصر به شمار آورد. در این رهیافت با تکیه بر دو پایه سازمانها و ارگانهای بین المللی از یک طرف و قواعد و مقررات بین المللی از طرف دیگر تلاش میکند تا مسأله حفظ محیط زیست را به عنوان یک ارزش مشترک بشریت مورد شناسایی قرار دهد تدوین و تصویب ” راهبرد ملی توسعه پایدار” در کلیه کشورها موضوعی است که بر ضرورت آن از سال 1992 در کنفرانس بین المللی محیط زیست و توسعه در برزیل تا کنون همواره تأکید شده است. پیشگامی دولتها در سطح ملی در این زمینه سبب میشود که آنها در مذاکرات بین المللی در زمینه توسعه پایدار از سیاستهای مشخص و در نتیجه نفوذ بیشتری در نتایج حاصله برخوردار باشند. اتخاذ تصمیمات و سیاست گذاری در سازمان ملل متحد و یا سایر نهادهای مربوطه بین المللی در زمینه ابعاد مختلف توسعه پایدار بایستی همراه با تأمین وسائل اجرایی باشد. در این رابطه کشورهای توسعه یافته باید تعهدات بیشتری را بپذیرند و به کشورهای در حال توسعه در زمینههای برنامهریزی و اجرا کمک نمایند.
واژگان کلیدی: سازمان ملل، محیط زیست، حقوق بین الملل، توسعه پایدار
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه
موضوع محیط زیست تا چند سال پیش، در سازمان ملل هیچ جایی نداشت. نظام جهانی و ملل متحد تنها از دهه 70 به دنبال رشد و گسترش فنآوری و ایجاد هزاران صنایع بزرگ و کوچک، ساختارهایی را در این خصوص به وجود آورده است. از سویی دیگر محیط زیست با ایجاد کشوهای جهان سوم در عرصه بینالملل و عدم توجه آنها به حفظ آن، اولین اقدامات را در این خصوص انجام داد.
مسئله حفاظت از محیط زیست از اواسط دهه 1960 به طور جدی توجه جهانیان را به خود جلب کرد. مجمع عمومی سازمان ملل با تشکیل کنفرانس محیط زیست در سال 1968، نخستین گام را در جهت این اهداف برداشت. در پی این کنفرانس، کنفرانس مهم دیگری در استکهلم با شرکت 1200 نماینده از 110 کشور در 1972 تشکیل شد. تصویب «اعلامیه محیط زیست بشر» به عنوان اولین بیانیه اصول بینالمللی در زمینه حفظ محیط زندگی انسان حاصل مذاکرات کنفرانس استکهلم است. در این اعلامیه اهمیت همکاری کشورها در زمینه حفاظت از محیط زیست مورد تأکید قرار گرفته است و از دولتهای جهان خواسته شده تا ترتیبی اتخاذ کنند که فعالیتهایشان به محیط زیست سایر کشورها خسارت وارد نیاورد و مسئولیت اعمال زیانبار خود را نیز بپذیرند. [1]
حقوق محیط زیست، ابزار مهمی برای نظارت و مدیریت توسعه پایدار است. این حقوق در تعیین خط مشیها و اقدامات حفاظتی محیط زیست و همچنین استفاده معقولانه و پایدار از منابع طبیعی مؤثر است.
همانگونه که در اسناد و بیانیههای مهم بین المللی درباره محیط زیست از جمله بیانیه ریو نیز مورد تأکید قرار گرفته است، در مراحل تکامل طولانی و دشوار بشر بر روی زمین، مرحلهای فرا رسیده است که در آن، انسان به یاری پیشرفت سریع علوم و فن آوری به روشهای متعدد و در مقیاسهای غیرقابل پیش بینی، قدرت تغییر محیط زیست خود را به دست آورده است. این وضعیت نه تنها نسل کنونی بشر را با تهدیدی جدی مواجه ساخته، بلکه بقای بشر را نیز به طور جدی در معرض خطر قرار داده است.
یکی از مهمترین منابع مورد اتکا برای مقابله با این خطرات و تهدیدها و تنظیم رفتار تابعان حقوق بین الملل، حقوق بین الملل محیط زیست است. امروزه توسعه پایدار کلید حل اکثر مسائل زیست محیطی میباشد و از اساسیترین موضوعات حقوق بین الملل محیط زیست به شمار میرود؛ به طوری که از آن میتوان به عنوان اصلیترین هدف توسعه و تدوین حقوق بین الملل محیط زیست نام برد. تا حدی که اهمیت توسعه پایدار در حقوق بین الملل محیط زیست باعث شده که جهان شاهد تحول این شاخه حقوقی به حقوق بین الملل توسعه پایدار باشد.[2]
بیان مسئله
محیط زیست دانشی است که به مطالعهٔ روابط انسان با محیط اطرافش میپردازد؛ براین اساس، محیط زیست را میتوان به سه بخش تقسیم نمود. به عبارت دیگر، محیط زیست خود از سه محیط جداگانه، ولی مرتبط با یکدیگر پدید آمده است و تعاملات بین هر یک از این سه محیط با یکدیگر و نیز ارتباطات و تعاملات انسان در محیطهای یاد شده، بین خود انسانها و بین انسان و محیطهای نامبرده در مجموع محیط زیست را به وجود میآورد. این سه محیط عبارتند از: محیط زیست طبیعی، محیط زیست اجتماعی و محیط زیست مصنوعی. هنگامی که روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی میان دو یا چند کشور مورد توجه باشد، مفهوم محیط اجتماعی فراتر از سرحدّات سیاسی را شامل میگردد و به همین دلیل می گویند، مسئله محیط زیست فراگیر و جهانی است (مصدق، 1382: 3).
در گذشته حفظ محیط زیست مسئله داخلی و جزء قلمرو حق حاکمیت کشورها به حساب میآمد در حالی که پارهای از تحولات در زمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، تکنولوژی، علمی و زیست محیطی در سطوح بین المللی طی دهههای اخیر فراهم آورده است. با مشاهده پیامدهای مخاطره آمیز تخریب محیط زیست بویژه در کشورهای پیشرفته از یکسو، پیشرفت دانش مربوط به طبیعت و محیط زیست از سوی دیگر به تدریج توجه سازمانهای بین المللی، ملتها و حکومتها را نسبت به ابعاد خطر آلودگی محیط زیست و ضرورت مقابله با آن عوامل جلب کرد. روند رو به افزایش نابودی جنگلهای استوایی، بیابانی شدن سریع قسمتهای بزرگی از قاره آفریقا و آسیا، کاهش لایه ازون، آلودگی آبهای زیرزمینی و دیگر منابع محیط زیستی به کرات و به طور مستند گزارش شده است. حتی با اینکه جامعه جهانی هر چند با تأخیر، تدابیری برای ممنوعیت استفاده از گاز سی.اف.سی. و نقل و انتقال و فروش مواد شیمیایی خطرناک اتخاذ نموده است، لکن هنوز نحوه جبران خسارات عظیم وارده بر محیط زیست روشن نیست.
یکی از مهمترین منابع مورد اتکا برای مقابله با این خطرات و تهدیدها و تنظیم رفتار تابعان حقوق بین الملل، حقوق بین الملل محیط زیست است. از این رو، همانگونه که در اسناد و بیانیههای مهم بین المللی درباره محیط زیست بیان شده است در مراحل تکامل طولانی و دشوار بشر بر روی زمین، مرحلهای فرا رسیده است که در آن، انسان بر روی پیشرفت سریع علوم و فن آوری به روشهای متعدد و در مقیاسهای غیرقابل پیش بینی، قدرت تغییر محیط زیست خود را به دست آورده است. این وضعیت نه تنها نسل کنونی بشر را با تهدیدی جدی مواجه ساخته، بلکه بقای بشر را نیز به طور جدی در معرض خطر قرار داده است. (دبیری، 1386: 214). مسأله تخریب گسترده یا بین المللی محیط زیست به تدریج به عنوان یک تخلف از حقوق بین الملل عرفی به رسمیت شناخته شده است. اکنون در تعدادی از عهدنامههای دوجانبه و چند جانبه مکانیسمهایی برای اجرای اصول و قواعد بین المللی پیش بینی و محاکم اروپا و آمریکا برای جبران خسارت ناشی از فجایع محیط زیستی مؤثر بر حقوق بشر پا به عرصه گذاردهاند.
با توجه به آنچه بیان شد در این پژوهش برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد را مورد مطالعه قرار میدهیم و در پی پاسخی به این پرسش هستیم که برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد کدام است و چه حقوق و تدابیری برای محیط زیست در قوانین بین الملل تدوین شده است؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
در گذشته حفظ محیط زیست مسئله داخلی و جزء قلمرو حق حاکمیت کشورها به حساب میآمد. در حالی که پارهای از تحولات در زمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، تکنولوژی، علمی و زیست محیطی در سطوح ملی و بین المللی طی دهههای گذشته موجبات گسترش قلمرو، توسعه ابعاد و نهایتاً تغییر و تحول مفهوم محیط زیست را در دهههای اخیر فراهم آورده است.
با مشاهده پیامدهای مخاطره آمیز تخریب محیط زیست به ویژه در کشورهای پیشرفته از یک سو، پیشرفت علوم و دانش مربوط به طبیعت و محیط زیست از سوی دیگر به تدریج توجه سازمانهای بین المللی، ملتها و حکومتها را نسبت به ابعاد خطر آلودگی محیط زیست و ضرورت مقابله با عوامل آن جلب نمود.
از این رو نگرانیهای زیست محیطی در دستور کار بسیاری از سازمانهای بین المللی در اوائل دهه 1960 قرار گرفت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.