پایان نامه بررسی بهره وری شغلی کارکنان مركز توانبخشي
پيشگفتار
منابع علمي عديده اي گزارش داده اند كه بيماريها و مشكلات رواني در بين همه انواع بيماريها و امراض بار عاطفي، اقتصادي، خستگي، رواني و جسماني و فرسودگي زيادي را بر مراقبان چه خانواده و چه كاركنان مراكز ارائه دهنده خدمات درماني و توانبخشي تحميل مي كنند، پذيرش اين بار شايد تا حدي براي خانواده كه جگر گوشه اش به يكي از بيماريهاي رواني مبتلا شده است، توجيه پذير باشد، ولي درباره كاركنان مركز خدمات سلامت روان چنين موضوعي را به مصداق آن شمع تمثيل گونه كه خود آب مي شود تا روشني بخش حيات ديگران باشد جز با واژه هايي چون فداكاري و ازخودگذشتگي نمي توان وصف كرد.
سالها پيش وقتي از خانه هايمان قدم به كوچه و خيابان مي گذاشتيم بيماراني را مي ديديم ژوليده، آشفته و نامرتب و با انواع و اقسام زخمها كه زير لب با خود سخني مي گفتند يا در خودمانده بودند و يا گاه با خشم برديگري مي خروشيدند. با ديدن اين تصوير كه كم هم رويت نمي شد. عذاب وجدان گريبان مان را مي گرفت و با خود يا با ديگران لب به نجوا و اعتراض مي گشوديم كه چرا كسي نيست تا به اينان كمك كند، دستگير آنان باشد، مرهمي بر زخمهايشان بگذارد.
اينك چندسالي است كه شاهد تحولي در اين زمينه هستيم. سازمان بهزيستي بعنوان متولي درجه اول امور توانبخشي كشور موظف شد تا بيماران رواني مزمن را سازمان بخشي كند و مقرر شد تا با همكاري بخش غيردولتي صورت گيرد.
بهزيستي:
عبارت است از مجموعه متشكلي از تدابير، خدمات و فعاليتها و حمايت هاي غيربيمه اي كه به منظور بسط رحمت اسلامي جامعه و حفظ ارزش ها و كرامات والاي انساني تكيه بر مشاركت هاي مردم و همكاري هاي نزديك سازمان هاي ذيربط در جهت گسترش خدمات توانبخشي، حمايتي، بازپروري، و پيشگيري از معلوليت ها و آسيب هاي اجتماعي و كمك به تأمين حداقل نيازهاي اساسي گروههاي كم بهره اقدام نمايند.
خدمات توانبخشي:
توان بخشي عبارتست از مجموعه اي از اقدامات پزشكي، آموزشي، حرفه اي و اجتماعي كه موجبات استقلال نسبي افراد ناتوان و معلولين را در جامعه فراهم نموده و سبب بازگشت و الحاق مجرد آنان به جامعه و استفاده يكسان از فرصت هاي مختلف اجتماعي، آموزشي و اقتصادي در مقايسه با افراد سالم مي گردد.
معلولين رواني:
شامل كليه مبتلايان به بيماريهاي مزمن رواني بوده، به نحوي كه حالت ايجاد شده در زندگي فردي و اجتماعي شخص تأثير گذاشته و وي را ناتوان مي سازد. مهمترين بيماريهاي اين مقوله شامل اسكيزوفرني، اختلالات خلقي (مثل افسردگي و ترس مرضي)، هيستري، وسواس و اختلالات پسيكوپاتيك مي باشد.
درحال حاضر بيش از 130 مركز غيردولتي درمان و توانبخشي بيماران رواني مزمن در استانهاي مختلف كشور مشغول به فعاليت مي باشند.
مدتي است كه ما به اصطلاح آدم هاي سالم ديگر كمتر دچار عذاب وجدان در اين باره مي شويم چرا كه هستند مراكزي و كساني تا به تيمار اين عزيزان بيمار بپردازيم و كساني كه با شكيبايي و بردباري زايد الوصف، انرژي زيادي مصروف مراقبت و ارائه خدمات به بيماران رواني مزمن مي كنند.
باران مهر نيز نمونه اي از مراكز نگهداري غيردولتي است.
كه با ارائه خدمات روانپزشكي، پزشكي، روان پرستاري، روان شناسي، كاردرماني، تمام وقت در اختيار شما عزيزان مي باشد.
مقدمه
بهره وري مقولة جديدي نيست، قدمت نوشته هاي راجع به آن به سال هاي 400 قبل از ميلاد مسيح برمي گردد با يك نگرش دقيق تر متوجه مي شويم، قدمت نوشته هاي راجع به بهره وري شايد به زمان شروع زندگي انسان در زمين برمي گردد. كوششها و فعاليت هاي مختلف انسان همواره بر آن بوده است كه حداكثر نتيجه را از حداقل منابع و تلاش ها بدست آورد. شايد بتوانيم اين تمايل را كه حتي در زندگي انسان هاي بدوي به نوعي ديده مي شود بهره وري بناميم. در بينش مديريت علمي با بنيانگذاري فردريك تيلور فردگرايي سازماني يا رفتار عقلاني سازمان مترادف با بهره وري و استفاده بهينه از منابع و امكانات موجود به منظور نيل به اهداف تعيين شده معني شده است. از اين نوشته و تعريف پيداست كه طرفداران مديريت علمي به عنوان بنيان گذاران مكتب علمي نياز به علم خاصي براي افزايش بهره وري و كارايي را احساس نموده و مديريت علمي را پي ريزي نمودند.
بهره وري مفهومي است جامع و كامل كه افزايش آن به عنوان يك ضرورت جهت ارتقاء سطح زندگي و رفاه بيشتر تا آرامش و آسايش انسان ها كه هدف اساسي براي همة انسان ها مي شود.همواره مدنظر دست اندركاران اقتصاد و سياست و دولتمردان بوده است. (گلابيان، 80-89).
واژة بهره وري توسط دانشمندان علم اقتصاد و طرفداران مكتب مركانيليسم (سوداگري) وارد علم اقتصاد شده است. شايد به طور رسمي و جدي نخستين بار لغت بهره وري در مقاله اي توسط فردي به نام «گوئينزي» در سال 1766 ميلادي ظاهر شد. بعد از بيش از يك قرن يعني در سال 1883 آن طور كه فرهنگ لغت شناسي لاروس بيان مي كند، فردي به اسم «ليتر» بهره وري را بدين گونه تعريف كرد:
«قدرت و توانايي توليد كردن» كه در اين جا اشتياق به توليد را بيان مي كند.
از قدم هاي علم مديريت از «آدام اسميت» (تحليل گر روابط بين انسان و تقسيم كار) و «كارل ماركس» (ارائه دهنده نظرية ارزش نيروي كار) را مي توان نام برد كه هر دو در ارائه جامع مفهوم بهره وري در جهان نقش بسزايي دارند.(گلابيان، 80-79).
ماركس معتقد بود در راه قرار گرفتن در مسير پيشرفت فني گرايش بسيار شديد به افزايش سريع تعداد ماشين آلات و ديگر ابزار نسبت به تعداد كارگر وجود دارد و به همين مناسبت سرمايه داران در مددجويي از شگردهاي نو كه بهره وري فردي كار را ارتقا مي بخشد، نيازمند ذخاير هنگفتي از سرمايه مي باشند و باز عنوان مي نمايد كه ارتقاء بهره وري نيروي كار اساسي ترين طريقي است كه سرمايه داران مي كوشند به مدد آن ارزش اضافي يا مازاد هر چه بيشتر افزايش دهند. (دليريان، 80) .
از اوايل قرن بيستم اقتصاددانان واژه مفهوم كاملاً مشخص ذيل را ارائه دادند، «رابطة قابل سنجش بين توليد و عوامل كار».(گلابيان، 80-79).
در اوايل قرن بيستم اين واژه مفهوم دقيق تري به عنوان رابطه بازده (ستانده) و عوامل و مسائل به كار رفته براي توليد آن بازده بدست آورد. فردي بنام ارلي در سال 1900 بهره وري را رابطة بين بازده و وسايل به كاررفته براي توليد آن بازده عنوان كرد.
تيلور با بررسي و تجاربي كه كسب كرده بود در صدد بهبود بخشيدن به فعاليت هاي كارگاههاي صنعتي براساس پيروي از روش مديريت علمي بود. مديريت علمي او شامل دو عنصر اساسي است، يكي كشف بهترين طريقه انجام دادن هر عمل در زمان مشخص و لازم و با استفاده از بهترين ابزار لازم و دوم تقسيم كار بين مديران و كاركنان. به عقيدة تيلور كشف بهترين راه انجام عمليات، تهيه ابزارو روش هاي انجام كار و تعيين زمان و مكان مناسب و صدور دستور به عهدة مديران است و فايده اين كار و پيروي از آن را در افزايش سطح توليد (بهره وري) و جلوگيري از اتلاف وقت و هزينه مي دانست.
– استيرفيلد: بهره وري را نسبت بازده سيستم توليدي به مقداري كه از يك يا چند عامل توليد به كار گرفته شده است تعريف مي كند.
(NIPO) سازمان بهره وري ملي ايران: براساس تعريف اين سازمان بهره وري يك فرهنگ است، يك نگرش عقلاني به كار و زندگي است كه هدف آن هوشمند كردن فعاليت ها براي زندگي بهتر است. (گلابيان ، 80-79).
(EAP) آژانس بهره وري اروپا: اين سازمان مي گويد بهره وري درجة استفاده مؤثر از هر يك از عوامل توليد است. بهره وري در درجة اول يك ديدگاه فكري است كه همواره سعي دارد آن چه را كه در حال حاضر موجود است بهبود بخشد. بهره وري مبتني بر اين قاعده است كه انسان مي تواند وظايف و كارهاي خود را در هر روز بهتر از روز قبل انجام بدهد. ارتقاء سطح بهره وري مستلزم آن است كه بطور پيوسته تلاش هايي در راه انطباق فعاليت هاي اقتصادي با شرايط دائماً در حال تغيير و همچنين تلاش هايي براي به كارگيري نظريه ها به روش جديد انجام گيرد. بهره وري ايمان راسخ انسان ها به پيشرفت است.
تاريخچه مركز توانبخشي باران مهر
در سال 1384 مركز توانبخشي باران مهر شروع به كاردرماني كرده است. در ابتداي كار اين مركز درماني با 13 نفر پرسنل در حوزه درمان، مراقبت از بيماران و كليه فعاليتهاي درماني خويش را آغاز كرده است. مركز توانبخشي باران مهر فعاليتهاي درماني خود را به منظور درمان بيماران رواني مزمن و بهبودي بيماران با خدمات روانپزشكي، پزشكي، روان پرستاري، روان شناسي، كاردرماني، تمام وقت كار خود را شروع كرده است. اين مركز بر اساس مجوز صادره از سازمان بهزيستي استان تهران در حيطة كاملاً خصوصي تأسيس شده است.
ظرفيت پذيرش بيماران در مركز توانبخشي باران مهر
ظرفيت مركز 50 نفر ظرفيت آزاد موجود 8 نفر
ظرفيت رايانه اي 40 نفر ظرفيت رايانه موجود 40نفر
ظرفيت آزاد 10 نفر كارتن خواب 2 نفر
بيماران مركز توانبخشي باران مهر داراي بيمارهاي رواني از قبيل اسكيزوفرني، افسردگي، روان پريشي، اختلال وسواس و ساير بيماريهاي اعصاب و روان كه موجب بروز اختلال در آن ها شده، شامل مي شود. كاركنان اين مركز هر كدام لباس كار مخصوص به خود را مي پوشند. مراقبين لباس آبي رنگ (روپوش مانند)، خدمه لباس طوسي رنگ، مديرعامل لباس رسمي و پزشكان هم لباس مخصوص به خود را مي پوشند. اين مركز توانبخشي در سال 1384 به صورت استيجاري توسط صاحب امتياز جناب آقاي دكتر مجيد بهروزنيا فعاليتهاي درماني خود را شروع كرده و در سال 1385 توسط همين صاحب امتياز خريداري شد و تعداد پرسنل به 20 نفر رسيد.
فعاليتهاي اجرايي مورد نظر در مركز توانبخشي باران مهر:
فعاليت هاي لازم براساس آيين نامه سازمان بهزيستي استان تهران در حوزة نگهداري و درمان بيماران رواني مزمن آقايان مي باشد و با ارائه خدمات روانپزشكي، پزشكي، روان پرستاري، روان شناسي، كار درماني كمك به بهبودي بيماران مي نمايد. همچنين آموزش به مددجويان جهت مهارت هاي زندگي، حرفه آموزي، تقويت اعتماد به نفس و رفع اضطراب از فعاليتهاي مهم در اين مركز محسوب مي شود به دليل آنكه مددجو با روحيه اي قوي و اعتماد به نفس بالا و عاري از هرگونه ترس و تنش و اضطرابي شروع به فعاليت نمايد و همين امر موجب جلب اعتماد از سوي ديگران بخصوص بيماران مي شود و در ضمن يك رابطه دوستانه و صميمي بين مددجو و بيمار ايجاد مي شود و بيمار خيلي راحتر مي تواند مشكل خود را بيان كند و از مددجو كمك بخواهد.
- استفاده از تست Gaf براي نمره گذاري ميزان توهم و هذيان موجود در بيماران رواني مزمن از سوي روانشناس باليني صورت مي گيرد و نتيجه آن به پزشك معالج داده مي شود براي تجويز دار. البته قابل ذكر است كه اين تست قبل از پذيرش هر بيمار، توسط روانشناس باليني گرفته مي شود و بعد بيمار پذيرش مي شود و 2 هفته بعد از استفاده از داروهاي تجويز شده از سوي پزشك معالج دوباره اين تست توسط روانشناس باليني از بيمار گرفته مي شود براي آگاهي از اين مطلب كه آيا بعد از دارو درماني از ميزان توهمات بيمار كاسته شده يا نه و اگر اين ميزان كم نشده بود داروي ديگري تجويز مي شود.
- استفاده از فرم مشاهده رفتاري و ثبت كليه رفتارهاي مشاهده شده در طول دوره درمان بيماران از سوي روانشناس باليني صورت مي گيرد و نتيجه آن به پزشك معالج داده مي شود.
- رفتاردرماني هم از سوي روانشناس باليني در مورد بيماراني كه به هيچ وجه نظافت شخصي خود را رعايت نمي كنند و خيلي بي اعتنا هستند نسبت به انجام كارهاي شخصي خود و توضيحاتي از سوي روانشناس باليني به بيماران داده مي شود كه چگونه لباس بپوشند، چگونه صحبت بكنند و با ديگران برخورد كنند، چگونه نظافت شخصي خود را رعايت كنند، و اين كه انجام اين كارها به نحو احسنت چه محاسني براي بيماران دارد و در روحية آن ها تأثير بسزايي مي گذارد.
- مهارتهاي زندگي بر روي بيماراني كه از هوش و استعداد بالايي برخوردارند و تحصيلاتي داشته اند و از درك و فهم بالايي برخوردار هستند.
- گروه درماني هم از جمله فعاليتهاي مورد نظر مي باشد كه از سوي روانشناس باليني بر روي بيماران اجرا مي شود. در گروه درماني بيماران بر طبق معيار عقلي، هوشي، استعداد و درك و فهم به چند گروه تقسيم مي شوند و روي موضوعي صحبت مي كنند و از فوايد و مضرات مثلاً استفاده از سيگار يا مواد مخدر صحبت مي كنند.
- كار درماني: بيماران در اتاق كاردرماني از هوش، استعداد و خلاقيت هنري خود استفاده مي كنند دست به ساخت كارهاي دستي مي زنند مثلاً ساخت تابلو با گل هاي خشك يا جعبه هاي كادويي و يا نقاشي و تزئين بر روي كوزه هاي گلي، ….
البته قابل ذكر است كه كارهاي دستي بيماران مركز توانبخشي باران مهر در سال 1386 در يكي ازغرفه هاي نمايشگاه شيرخوارگاه آمنه در جشن رمضان به نمايش گذاشته شد و نتيجة خوبي هم داد و مردم بسيار استقبال كردند.
- تفريح درماني: ايجاد شادي و نشاط در روحيه بيماران بسيار الزامي است، لذا با تأييد سازمان بهزيستي و اجازه از سوي مدير و مسئول بخش بيماران را به پاركها و فضاهاي سبز در اطراف شهر مي برند و چند ساعتي را در آن جا به تفريح، ورزش، … مي گذرانند.
ورزش هاي صبحگاهي: هر روز بيماران ساعات بين 30/6-6 نرمش مي كنند و ورزش هاي صبحگاهي را همراه با مسئول بخش يا هر شخصي كه اين مسئوليت به آن واگذار شده انجام مي دهند و خيلي خوب همكاري مي كنند و بعدازظهرها ساعت 15-4 وارد سالن ورزشي مي شوند و به صورت اختياري بازي هاي مختلف چون فوتبال دستي، پينگ پونگ، گل كوچك، فوتبال و ساير ورزش هاي ساده را انجام مي دهند و سرگرم مي شوند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.