پایان نامه بررسی رابطهی سرمایه فرهنگی با میزان مشارکت اجتماعی در بین زنان شاغل در اداره آموزش و پرورش
فهرست محتوا
چکیده
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی با میزان مشارکت اجتماعی زنان شاغل در آموزش و پرورش شهر میاندوآب بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان شاغل در آموزش و پرورش شهر میاندوآب تشکیل میدهند که تعداد آنها 1500 نفر میباشد. که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی و به تناسب جمعیت شاغل آنها را در سه مقطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه طبقهبندی کرده و با استفاده از تکنیک پرسشنامه محققساخته اطلاعات لازم گردآوری شد. سپس با استفاده از نرمافزار کامپیوتری (spss) تنظیم و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نتایج بدین شرح میباشد. براساس اطلاعات بهدست آمده در مجموع میتوان گفت میزان مشارکت اجتماعی دبیران زن در حد بالایی بوده و میزان سرمایه فرهنگی آنان در حد متوسط میباشد که سهم دو بعد تجسم یافته و عینیتیافته در حد متوسط و سرمایه فرهنگی نهادی کمتر از حد متوسط است.
در نتیجه میتوان گفت که بین دو متغیر میزان مشارکت اجتماعی و میزان سرمایه فرهنگی همبستگی مستقیم معنی داری وجود دارد.
واژگان کلیدی: سرمایه فرهنگی، مشارکت اجتماعی، دبیران زن، آموزش و پرورش.
فهرست مطالب
- 1-1- مقدمه. 2
- 1-2- بیان مسئله. 3
- 1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق.. 6
- 1-4- اهداف تحقیق.. 9
- 1-4-1- هدف کلی.. 9
- 1-4-2- اهداف ویژه. 9
- فصل دوم: پیشینه پژوهش
- 2-1- مفهوم مشارکت و تاریخچۀ آن.. 11
- 2-2- مشارکت ابعاد، کارکردها و شیوه ها 15
- 2-2-1- گونه شناسی مشارکت… 15
- 2-2-1-1 – هدف یا ابزار بودن مشارکت… 15
- 2-2-1-2- آسان و پیچیده بودن مشارکت… 16
- 2-2-1-3- علایق به مشارکت… 16
- 2-2-1-4 – بعد سازمانی مشارکت… 18
- 2-2-1-5 – مشارکت بر حسب موضوع.. 19
- 2-2-1-5-1- مشارکت اقتصادی.. 19
- 2-2-1-5-2- مشارکت اجتماعی.. 20
- 2-2-1-5-3- مشارکت سیاسی.. 22
- 2-2-1-5-4 – مشارکت فرهنگی.. 23
- 2-2-1-6- مشارکت بر مبنای شعاع و قلمرو عمل.. 24
- 2-2-1-7- مشارکت بر مبنای اهداف و انتظار. 24
- 2-2-1-8 – مشارکت به لحاظ شروع و شکل گیری.. 25
- 2-2-2- نردبان مشارکت… 25
- 2-2-3- شیوه های مشارکت مردمی.. 27
- 2-2-3-1- شیوه های سازمان نیافته و نامنظم.. 28
- 2-2-3-2- شیوه های سازمانیافته ومنظم.. 29
- 2-2-3-3 – شیوه های فعال. 30
- 2-2-3-4- شیوه های انفعالی. 31
- 2-2-4- کارکردهای مشارکت… 31
- 2-3- مشارکت اجتماعی زنان.. 33
- 2-4- مبانی نظری مشارکت… 34
- 2-4-1- نظریه اختیار عاقلانه. 34
- 2-4-2- دیدگاه تفسیرگرایی.. 39
- 2-4-3- نظریۀ کارکردی – ساختی.. 45
- 2-5- مفهوم سرمایه. 55
- 2-6- مفهوم سرمایه فرهنگی و تاریخچۀ آن.. 57
- 2-6-1-سرمایه فرهنگی، طبقه و سلیقه ی فرهنگی.. 61
- 2-6-2- میدان و حوزه های سرمایه ی فرهنگی.. 62
- 2-6-3- روشنفکران و سرمایۀ فرهنگی.. 64
- 2-6-4-کارکردهای سرمایهی فرهنگ….. 64
- 2-6-4-2- کارکرد سرمایهی فرهنگی از نگاه متفکران ایرانی.. 66
- 2-7- مبانی نظری سرمایه فرهنگی.. 66
- 2-7-1- پیر بوردیو. 66
- 2-7-2- بازتولید فرهنگی.. 71
- 2-7-3- عادتواره. 73
- 2-7-4- تشخص و تمایزات فرهنگی.. 74
- 2-8- پیشینه تجربی تحقیق.. 76
- 2-8-1- پیشینه داخلی.. 76
- 2-8-2- پیشینه خارجی.. 80
- 2-9- مدل نظری تحقیق.. 81
- 2-10- فرضیههای پژوهشی.. 82
- فصل سوم: روش شناسی
- 3-1- مقدمه. 84
- 3-2- انواع متغیرها 84
- 3-3- تعریف مفاهیم.. 85
- 3-3-1- تعریف مفهومی سرمایه فرهنگی و ابعاد آن.. 85
- 3-3-1-1- تعریف عملیاتی سرمایه فرهنگی وابعاد آن.. 85
- 3-3-2- تعریف مفهومی مشارکت اجتماعی.. 86
- 3-3-2-1- تعریف عملیاتی مشارکت اجتماعی.. 86
- 3-4- روش تحقیق.. 87
- 3-5- جامعه آماری.. 87
- 3-6- حجم نمونه. 87
- 3-7- روش نمونه گیری.. 88
- 3-8- جدول توصیف نمونه. 88
- 3-9- ابزار گردآوری اطلاعات… 88
- 3-10- معرفی ابزار اندازه گیری.. 89
- 3-11- تعیین اعتبار ابزار پژوهش…. 89
- 3-12- پایایی گویهها 92
- 3-13- روش تجزیه و تحلیل دادهها 94
- فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادهها
- 4-1- مقدمه. 97
- 4-2- نتایج تحلیل توصیفی متغیرهای زمینهای.. 98
- 4-2-1- توزیع فراوانی وضعیت تأهل دبیران مورد مطالعه. 98
- 4-2-2- توزیع فراوانی سطح تحصیلات دبیران زن مورد مطالعه. 99
- 4-2-3 – توزیع فراوانی رشته تحصیلی دبیران زن مورد مطالعه. 100
- 4-2-4- توزیع فراوانی مقطع تدریس دبیران زن مورد مطالعه. 101
- 4-2-5- توزیع پراکندگی سن دبیران زن مورد مطالعه. 102
- 4-2-6- توزیع پراکندگی میزان مشارکت اجتماعی دبیران زن مورد مطالعه. 103
- 4-2-7- توزیع پراکندگی میزان سرمایه فرهنگی دبیران زن مورد مطالعه. 104
- 4-2-8 – توزیع پراکندگی میزان سرمایه فرهنگی تجسم یافته در بین دبیران زن مورد مطالعه. 105
- 4-2-9- توزیع پراکندگی میزان سرمایه فرهنگی عینیت یافته در بین دبیران زن مورد مطالعه. 106
- 4-2-10- توزیع پراکندگی میزان سرمایه فرهنگی نهادی در بین دبیران زن مورد مطالعه. 107
- 4-3 – نتایج تحلیل استنباطی دو متغیره. 108
- 4-3-1- همبستگی بین میزان مشارکت اجتماعی و میزان سرمایه فرهنگی دبیران زن.. 108
- 4-3-2 – همبستگی بین میزان مشارکت اجتماعی و سرمایه فرهنگی تجسمیافته دبیران زن.. 109
- 4-3-3- همبستگی بین میزان مشارکت اجتماعی و سرمایه فرهنگی عینیت یافته دبیران زن.. 110
- 4-3-4- همبستگی بین میزان مشارکت اجتماعی و سرمایه فرهنگی نهادی دبیران زن.. 111
- 4-3-5- مقایسه میزان مشارکت اجتماعی برحسب مدرک تحصیلی دبیران زن مورد مطالعه. 112
- 4-3-6- تبیین مشارکت اجتماعی دبیران زن براساس متغیرهای سرمایه فرهنگی و ابعاد سه گانه آن.. 113
- 4-3- 7 – شکل تحلیل مسیر جهت تبیین مشارکت اجتماعی توسط ابعاد سرمایه فرهنگی.. 117
- 4-4- نتایج آماری آزمون فرضیهها 119
- فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
- 5-1- مقدمه. 121
- 5-2- خلاصۀ پژوهش…. 121
- 5-3- نتایج تجربی.. 122
- 5-3-1- نتایج توصیفی متغیرهای زمینهای.. 122
- 5-3-2- نتایج استنباطی متغیرها 123
- 5-3-3- بحث و تفسیر نتایج.. 126
- 5-3-4- پیشینههای تجربی و ارتباط آن با نتایج حاصله. 131
- 5-4- محدودیت های پژوهش…. 132
- 5-5- پیشنهادها 132
- 5-5-1- پژوهش…. 132
- 5-5-2- کاربردی.. 132
- منابع. 134
مقدمه
با توجه به ابعاد توسعه در زمینههای مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، برنامه ریزی در جهت دستیابی به وضع مطلوب و تلاش در جهت تحقق آن ضروری است. یکی از لوازم برنامه ریزی در دنیای جدید، توجه به مشارکت فعال و اثربخشی افراد جامعه در تمام ابعاد مختلف توسعه میباشد. مسئله مشارکت اجتماعی در معنای وسیع کلمه که در برگیرندهٔ انواع کنشهای فردی و گروهی به منظور دخالت در تعیین سرنوشت خود و جامعه است در سالهای اخیر به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته است. به عبارت دیگر مشارکت اجتماعی امروزه به عنوان مولفهٔ اصلی توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع انسانی است و مفهوم و موضوع آن بخشی از ادبیات توسعه را تشکیل میدهد. بر این مبنا، نگرش نوین توسعه با تأکید بر اهمیت نقش مردم در فرایند توسعه و با رویکرد توسعه درون زا، به مردم به عنوان عناصر فعال و خلاق در روند توسعه مینگرد. بر این اساس است که در اهداف استراتژیهای توسعه اعتقاد به لزوم مشارکت فعال قشرهای وسیع جامعه درتصمیم گیرهای سیاسی و اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است (نیازی به نقل از نصیری،1389).
از آنجایی که کشور ما نیز با برنامهریزیهای مختلف در صدد طی کردن مراحل توسعه میباشد باید به مشارکت به عنوان مولفهٔ اساسی و تفکیک ناپذیر توسعه نگریسته شود و اعتقاد به لزوم مشارکت فعال گروههای وسیع جامعه در تصمیم گیریهای سیاسی و اجتماعی مورد تأکید قرار گیرد.
وجه دیگر تحقیق سرمایه فرهنگی است. در کنار سرمایه اقتصادی به عنوان مالکیت ثروتهای مادی یا مالی که عنصر مهمی در روابط اجتماعی به خاطر تقابل بالقوه فقرا و ثروتمندان است، انواع دیگری از سرمایه وجود دارند نقشی به همان اندازه مهم در پویایی اجتماعی بازی میکنند. بوردیو همراه با سرمایه اقتصادی انواع دیگری از سرمایه را مشخص میکند که نقش مهمی در شکل گیری طبقات، گروههای اجتماعی و باز تولید اجتماعی دارد. از جمله این سرمایهها، سرمایه فرهنگی است. سرمایه فرهنگی همانا مجموعهای از ثروتهای نمادین است که از یک سو به معلومات کسب شده بر میگردد و از سوی دیگر به صورت موفقیتهای مادی. این سرمایه به حالت عینیت یافته، میراث فرهنگی به شکل اموال (تابلوها، کتابها، واژه نامهها و…) جلوه میکند و نیز میتواند به حالت نهادینه شده در جامعه به صورت عناوین، مدارک تحصیلی، موفقیت در مسابقات ورودی و غیره که به استعدادهای فرد عینیت میبخشد، ظاهر میشود. سرمایه فرهنگی بدون کوشش شخصی کسب نمیشود و مستلزم کار طولانی، مداوم و پیگیری یادگیری و فرهنگ پذیری است. سرمایه فرهنگی داشتنی است که بودن شده است. ملکی است که درونی شده است و خصلت فرد شده است. سرمایه فرهنگی با سرمایه اقتصادی به شکل تنگاتنگی گره خورده است (شویره وفونتن،1385: 97-96).
با توجه به اهمیت هردو متغیر مشارکت اجتماعی و سرمایه فرهنگی به عنوان شاخصهایی از توسعه و زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور پرداختن به آنها ضروری به نظر میرسد.
1-2- بیان مسئله:
از مشارکت تعریف و تفسیرهای بسیاری به عمل آمده است. گستردگی مفهومی و وجود تفسیرهای متعدد یکی از ویژگیهای این مفهوم است. مشارکت از نظر لغوی بر وزن مفاعله به معنای شرکت دو جانبه و متقابل افراد برای انجام امری میباشد. فرهنگ انگلیسی آکسفورد مشارکت را، کنش یا واقعیت شرکت داشتن و سهم داشتن معنی نموده است. اصطلاح مشارکت را آلن بیرو به معنای سهمی در چیزی یافتن و از آن سودبردن و یا در گروهی شرکت جستن و با آن همکاری داشتن تعریف کرده است (بیرو،1370: 257).
مشارکت اجتماعی در جهان به مفهوم عمومی آن به معنای سهیم شدن در منافع حاصل از یک کار جمعی با عضویت در گروه خاص و فعالیت در یک عمل گروهی، تاریخی به اندازهٔ زندگی اجتماعی بشر دارد. اما مشارکت اجتماعی به مفهوم خاص آن به نوعی با مفهوم مشارکت سیاسی عجین شده است. بر اساس این برداشت خاص مشارکت اجتماعی را میتوان در دنیای غرب محصول انقلابات دموکراتیک دانست.
در جهان امروزی مشارکت اجتماعی یکی از مؤلفههای اصلی توسعهٔ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع انسانی است. بدینترتیب در اهداف راهبردهای توسعه، اعتقاد به لزوم مشارکت فعال گروههای وسیع جامعه در تصمیمگیریهای سیاسی و اجتماعی مورد تأکید قرار گرفته است. شرط لازم برای ایجاد الگوی توسعه این است که افراد ذینفع فعالانه در برنامه آن دخالت داشته باشند و نسبت به امور توسعه احساس مسئولیت کنند.
امروزه دانشمندان و نظریهپردازان تأکید زیادی بر مقولهٔ مشارکت مردم در امور مختلف دارند تا جایی که مشارکت مردم و شهروندان در بسیاری از جوامع به عنوان یکی از پایههای توسعه محسوب میشود و برنامهریزیها و سیاستگذاریها بدون توجه به نقش مردم و مشارکت شهروندان میسر نیست.
«کورت لوین معتقد است که مشارکت از ایستادگی مردم در برابر دگرگونی، نوسازی و نوآفرینی میکاهد و بر سازگاری آنان میافزاید در فضای مشارکتی، تعارضات و ستیزهها جای خود را به همکاری و تعاون میدهند». (نصیری،1389: 13).
یکی دیگر از دلایلی که امروزه بر مشارکت مردم تأکید میشود، تعیین مشروعیت حکومتها و دولتمردان از طریق مشارکت مردم میباشد. به عبارتی میتوان گفت پیوند جامعه با دولت بر اساس مشارکت تحقق مییابد؛ زیرا مشروعیت حکومت از طریق رضایت عمومی و به دنبال تأمین خواستههای جامعه به دست میآید. توسعه ملی در کشورهای جهان سوم بیش از هر چیز به مشارکت فعال و مؤثر افراد جامعه وابسته است. فقدان این مشارکت و وفاق اجتماعی زمینهٔ اختلاف را در میان بخشهای مختلف جامعه فراهم میکند و بخش اعظم منابع جامعه صرف مقابله با عوارض نامطلوب این برخوردها میگردد. ازاین رو نگرش برنامهریزان و خطمشی تبیینکنندگان در قرن بیستویکم باید معطوف به افزایش نقش مشارکتهای مردمی در فرایند توسعه در زمینههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی باشد. از طریق تأمین مشارکت مردم در امور مربوط به خود، قوۀابتکار و ابداع مردم تقویت شده و به نحو احسن مورد استفاده قرار خواهد گرفت با توجه به نقش و کارکرد اساسی مشارکت در سه سطح ایجاد شهروند برجسته، جامعهٔ بهتر و شیوهٔ حکومتگری مطلوب میتوان به ارتباط تنگاتنگ مشارکت و مردمسالاری پی برد. از یک طرف مشارکت میتواند دربستر نظامها و جوامع مردمسالار تحقق یابد و از طرف دیگر مشارکت به ایجاد یک جامعهٔ مردمسالار کمک خواهد کرد البته باید توجه داشت که مشارکتهای آگاهانه، مستمر و پایدار که در یک جامعه نهادینه شدهاند میتوانند هدف فوقالذکر را تأمین کنند کنشگرانی که چنین مشارکتهایی دارند در یک فرایند بازاندیشانه به بهترشدن زندگی اجتماعی کمک میکنند. این نوع مشارکت بیشتر از آنکه از بالا و توسط حکومت تجویز شود ناشی از گروهبندیها و شکلگیری اجتماعات خودجوش و داوطلبانه در میان اقشار گوناگون اجتماعی است (همان منبع:13).
مشارکت اجتماعی تحت تأثیر عوامل زیادی است از جمله مهمترین عوامل سرمایههای اجتماعی و فرهنگی یک جامعه است. در واقع سرمایه اجتماعی و فرهنگی علاوه براین که همدیگر را تقویت میکنند، منجربه بالا رفتن مشارکت افراد یک جامعه هم میشوند (بویز،2005:5 به نقل از فرجی و فعلی،1389).
بدون شک مسیر پیشرفت و توسعه یک کشور نیازمند مشارکت فرد فرد مردم یک جامعه است و این امر امکان پذیر نیست مگر در جوامعی که سرمایههای فرهنگی و اجتماعی بالایی دارند. فقدان مشارکت افراد یک جامعه، فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی آن کشور را با مخاطرات گوناگونی مواجه ساخته و حتی ممکن است حرکات و برنامههای بخشهای مختلف اقتصاد را به ورطهٔ تضاد و مقابله سوق دهد (شجاعی، 1380:17).
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.