پایان نامه بررسی چالشهای اجرای آراء دیوان عدالت اداری
فهرست محتوا
فهرست مطالب
- چکیده………………………………………………………………………………………………………………………………. 1
- فصل اول – کلیات تحقیق
- 1-1- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………. 3
- 1-2- بیان مساله…………………………………………………………………………………………………………………….. 3
- 1-3- اهمیت موضوع……………………………………………………………………………………………………………….. 5
- 1-4-اهداف تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………. 8
- 1-5- سئوالات تحقیق………………………………………………………………………………………………………………. 8
- 1-6 فرضیههای تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………………………………..8
- 1-7- تعریف عملیاتی مفاهیم و واژههای کلیدی تحقیق……………………………………………………………………………. 9
- فصل دوم – مبانی نظری و پیشینه تحقیق
- 2-مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………. 11
- 2-1- جایگاه دیوان عدالت اداری 11
- 2-2- پیشینه تاریخی………………………………………………………………………………………………………………. 12
- 2-3- دیوان عدالت اداری و اصل 173 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران………………………………………………….. 14
- 2-4 صلاحیت دیوان 15
- 2-5 قضات دیوان 17
- 2-6 صلاحیت و حدود اختیارات دیوان………………………………………………………………………………………….. 22
- 2-6-1 اقامه دعوا………………………………………………………………………………………………………………….. 23
- 2-6-2- اقامه دعوی دولت علیه دولت 25
- 2-6- 3 قلمرو صلاحیت دیوان 28
- 2-6- 4 صلاحیت و اختیارات دیوان عدالت اداری در رابطه با نوع دعاوی…………………………………………………….. 30
- 2-7 صدور رأی وحدت رویه……………………………………………………………………………………………………… 38
- 2-8- محدودیتهای حاکم بر رسیدگیهای دیوان عدالت اداری نسبت به برخی مقررات دولتی………………………………. 38
- 2-8- 1 نظریه شورای نگهبان در خصوص اصل 170 قانون اساسی……………………………………………………………. 40
- 2-8-2-صلاحیت دیوان نسبت به شورای عالی انقلاب فرهنگی………………………………………………………………… 44
- 2-9 رسیدگی در شعب تجدیدنظر……………………………………………………………………………………………….. 53
- 2-10- نقش اجرای احکام در آرای هیات عمومی 56
- 2-11- اجرای احکام 57
- فصل سوم – ضمانت اجرای آراء صادره از دیوان عدالت اداری و چالشهای آن
- 3- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………… 62
- 3-1- ضمانت اجرای آرای دیوان………………………………………………………………………………………………… 62
- 3-2- موارد صدور رأی به انفصال………………………………………………………………………………………………… 66
- 3-3- ماهیت رأی صادره………………………………………………………………………………………………………….. 68
- 3-3- 1 ماهیت کیفری انفصال……………………………………………………………………………………………………. 68
- 3-3-2 ماهیت حقوقی انفصال……………………………………………………………………………………………………. 69
- 3-3-3 ماهیت اداری انفصال……………………………………………………………………………………………………… 70
- 3-4- مرجع صدور حکم به انفصال………………………………………………………………………………………………. 70
- 3-5 قطعیت و یا قابل شکایت بودن حکم به انفصال …………………………………………………………………………………………………….. 71
- 3-6 چگونگی اجرای حکم انفصال ………………………………………………………………………………………………………………………………73
- 3-7 گستره حکم به انفصال ………………………………………………………………………………………………………………………………………. 75
- 3-7-1 گستره حکم به انفصال در قوه مجریه ………………………………………………………………………………………………………………. 76
- 3-7-2 گستره حکم به انفاصل در قوه قضاییه ……………………………………………………………………………………………………………… 79
- 3-7-3 گستره حکم به انفاصل در قوه مقننه ………………………………………………………………………………………………………………… 80
- 3-8 استنکاف از اجرای آرای شعب دیوان عدالت، موضوع ماده 37 قانون دیوان عدالت اداری ………………………………………….. 83
- 3-8-1 اشکال استنکاف ……………………………………………………………………………………………………………………………………………. 86
- 3-8-2 مجازات مقرر در ماده 37 ……………………………………………………………………………………………………………………………….. 88
- 3-8-3 احراز استنکاف نسبت به آراء قطعی دیوان ………………………………………………………………………………………………………. 88
- 3-9 اجرای حکم توسط دادرس ………………………………………………………………………………………………………………………………… 92
- فصل چهارم- نتیجه گیری و پیشنهادات
- 4- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………. 102
- 4-1- نتیجه گیری 102
- 4-2- پیشنهادات…………………………………………………………………………………………………………………. 104
- منابع و مآخذ
- منابع فارسی………………………………………………………………………………………………………………………. 106
چکیده:
کنترل قضایی دولت و اعمال اداری آن، در نظام حقوقی رومی ژرمنی از طریق یک مرجع قضایی ویژه به عمل میآید. در ایران نیز که تا حد زیادی پیروی نظام یاد شده بود و به ویژه در بخش دادرسی اداری، از تحولات حقوقی فرانسه، تأثیر پذیرفته، دیوان عدالت اداری نقش مهمی در کنترل عملکرد اداری دولت داشته است. در پژوهش پیش رو یکی از مباحث مورد غفلت و یا کمتر مطالعه شده آن مرجع یعنی ضمانت اجرای آرای صادره و مطالب مربوط به آن مورد بررسی قرار میگیرد. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که ضمانت اجرا در آرای دیوان عدالت اداری باید از سازوکارهای قانونی محکمتری در قانون اساسی و سایر قوانین برخوردار شود، تا عملاً کارآیی داشته باشد و این نقص (عدم اجرای رأی انفصال در مورد برخی از مستخدمین رده بالای سه قوه و سایر کارکنان دولت بنا به برخی مصالح) برای حراست از اصل حاکمیت قانون در عرصه عمل کاملاً مرتفع شود.
کلید واژه: اجرای آرای دیوان عدالت ادرای، ضمانت اجرای آرای دیوان عدالت اداری، چالشهای اجرای آرای دیوان عدالت اداری، صدور آرای انفصال از سوی دیوان برای مستخدمین دولت، ضمانت اجرای استنکاف از آرای دیوان عدالت اداری.
فصل اول
کلیات
1-1 مقدمه
دیوان عدالت اداری، عالیترین مرجع قضایی صلاحیتدار جهت رسیدگی به شکایت شهروندان از اقدامات، تصمیمات و مصوبات خلاف قانون و شرع واحدها و مأموران دولتی است.[1] این مرجع که بر اساس الگوی فرانسوی شورای دولتی، شکل گرفته در نوع خود، خدمات فراوانی را به شهروندان جامعه در برابر قدرت حاکمیت ارائه کرده است. بنابراین تقویت روزافزون جایگاه و شأن این مرجع با اهمیت قضایی-اداری و نظریهپردازی در خصوص مبانی، صلاحیتها و سازوکارهای آن میتواند ما را در دستیابی به آرمان دفاع از حقوق خصوصی و عمومی شهروندان، یاری کند.
در علم حقوق، بحث (ضمانت اجرا) همواره یکی از تفاوتهای هنجاری اخلاقی و قواعد حقوق است. [2] اهمیت این امر در مطالعه صلاحیتهای دیوان عدالت اداری، آن است که در صورت فقدان و یا ضعف ضمانت اجرای آرای مربوطه، فلسفه وجودی و اهداف مترتب بر دیوان، زیر سؤال رفته، تصمیمهای آن ماهیت تشریفاتی به خود گرفته، زمینه تمرد ماموران دولتی از اجرای وظایف قانونی خود، بیشتر فراهم شده و در نتیجه حقوق و آزادیهای شهروندان، مورد تهدید و تعرض قرار میگیرد. از این رو بررسی چگونگی ضمانت اجرای آرای مذکور و چالشهای آن لازم است. بهطور کلی، ضمانت اجرای آرای صادره از دیوان، علاوه بر تعقیب اداری و انتظامی صدور حکم به انفصال است که از سوی دیوان صادر شده و به واسطه آن، مقامات و ماموران متمرد از تصمیم دیوان از خدمات دولتی بر کنار میشوند.
1-2 بیان مساله
کنترل قضایی دولت و اعمال اداری آن، در نظام حقوقی رومی ژرمن از طریق یک مرجع قضایی ویژه به عمل میآید. ایران نیز که تا حد زیادی پیرو نظام یاد شده بوده، به ویژه در بخش دادرسی اداری، از تحولات حقوقی فرانسه، تأثیر پذیرفته است. دیوان عدالت اداری نقش مهمی در کنترل عملکرد اداری دولت داشته است. در پژوهش پیشرو، یکی از مباحث مورد غفلت و یا کمتر مطالعه شدهٔ آن مرجع یعنی ضمانت اجرای آرای صادره و مطالب مربوط به آن مورد بررسی قرار میگیرد. چالشهای فرا روی این موضوع در ساختار حقوقی-سیاسی ایران نیز موضوع بحث ماست.
دیوان عدالت اداری، عالیترین مرجع قضایی صلاحیتدار جهت رسیدگی به شکایت شهروندان از اقدامات، تصمیمات و مصوبات خلاف قانون و شرع واحدها و مأموران دولتی است. این مرجع که بر اساس الگوی فرانسوی شورای دولتی، شکل گرفته در نوع خود، خدمات فراوانی را به شهروندان جامعه در برابر قدرت حاکمیت ارائه کرده است. بنابراین تقویت روزافزون جایگاه و شأن این مرجع با اهمیت قضایی-اداری و نظریهپردازی در خصوص مبانی، صلاحیتها و سازوکارهای آن میتواند ما را در دستیابی به آرمان دفاع از حقوق خصوصی و عمومی شهروندان، یاری کند.
در این تحقیق برخی چالشهای مربوط به یکی از مهمترین مباحث دیوان-یعنی حکم به انفصال-به عنوان ضمانت اجرای آرای صادره از آن مرجع، مطرح شده است. ابهام، اجمال و نقص قوانین و مقررات و نیز فقدان رویه قضایی راهگشا در این خصوص، ما را بر آن میدارد که برای حل پارهای از این چالشها به نظریهپردازی، روی آوریم. در این راستا، ضمن پرداختن به ماهیت حکم به انفصال، قطعیت یا عدم قطعیت، کیفیت اجرای آن و محدوده عمل حکم یاد شده و موانع عملی فرا روی آن با توجه به سازوکارهای مقرر در قانون سیاسی و ساختار سیاسی-حقوقی جمهوری اسلامی، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
به نظر میرسد مهمترین مطلب در خصوص حکم انفصال، بررسی حوزه عمل آن است. دراینباره، با نگاهی واقعبینانه، میبینیم که این ضمانت اجرا در خصوص قدرتمندترین مدیران و کارگزاران نظام یعنی رؤسای قوای سهگانه و برخی مقامهای عالیرتبه دیگر که حسبسازوکارهای مقرر در قانون اساسی عزل و نصب میشوند، عملاً کارآیی نداشته و این امر، نقص مهمی برای حراست از اصل حاکمیت قانون در عرصه عمل میباشد. در یک ارزیابی کلی، از آنجا که تشریفات عزل و نصب مقامهای عالیرتبه مذکور در قانون اساسی مقرر شدهاند، قوانین عادی-نظیر قانون عدالت اداری- نمیتوانند با سازوکارهای مقرر در قانون اساسی به معارضه برخیزند، در نتیجه در صورت وجود هرگونه تعارض در حوزه عملکرد حکم به انفصال، ترتیبات مقرر در قانون اساسی، برتری یافته و حوزه عملکرد حکم مذکور را در خصوص قدرتمندترین مقامها و مدیران نظام، بلااثر و محدود میکند. [3]
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
در علم حقوق، بحث ضمانت اجرا همواره یکی از تفاوتهای هنجاری اخلاقی و قواعد حقوق است. اهمیت این امر در مطالعه صلاحیتهای دیوان عدالت اداری، آن است که در صورت فقدان و یا ضعف ضمانت اجرای آرای مربوطه، فلسفه وجودی و اهداف مترتب بر دیوان، زیر سؤال رفته، تصمیمهای آن ماهیت تشریفاتی به خود گرفته، زمینه تمرد ماموران دولتی از اجرای وظایف قانونی خود، بیشتر فراهم شده و در نتیجه حقوق و آزادیهای شهروندان، مورد تهدید و تعرض قرار میگیرد. از این (اصل یکصد و هفتاد و سوم قانون اساسی) رو بررسی چگونگی ضمانت اجرای آرای مذکور و چالشهای آن لازم است. بهطور کلی، ضمانت اجرای آرای صادره از دیوان، صدور حکم به انفصال است که از سوی دیوان صادر شده و به واسطه آن، مقامات و ماموران متمرد از تصمیم دیوان از خدمات دولتی بر کنار میشوند. [4]
نقش دیوان عدالت اداری در حفظ و حراست از حقوق شهروندان در برابر قدرت حاکمیت و اختیارات وسیع دولتمردان بر کسی پوشیده نیست. نوپا بودن دیوان و زمینههای فکری-فرهنگی هزاران ساله حاکمیت زمامداران بر شوون زندگی عمومی و خصوصی مردم، ایجاب میکند که اهمیت و اختیارات این مرجع قضایی، از طریق نظریهپردازیها و مطالعات بنیادین به عموم شهروندان، شناسانده شود. فقدان قانونگذاری در خصوص برخی عملکردها و تفاصیل دیوان، مشهود است؛ امری که پژوهشهای علمی و تصویب لوایح و طرحهای
متناسب را میطلبد.
صدور رأی از شعب و یا رییس کل دیوان عدالت اداری، باید جزو مستندات مقرر در قانون اساسی، برای عزل مقامهای کلیدی، قرار گیرد، برای مثال، مقام رهبری به استناد حکم به انفصال دیوان در خصوص یک فرمانده نظامی ارشد، به عزل او بپردازد و یا رییس جمهوری در پی حکم دیوان به انفصال وزیر یا رییس موسسه دولتی، نامبرده را بر کنار کند.
بهطور کلی، حکم به انفصال از خدمات دولتی در دو مورد صادر میشود:
الف- در ضمن دادرسیها: چنانچه در اثنای رسیدگیها، دیوان مدارک و اسناد خاصی را از واحدهای دولتی مطالبه کند و آن واحدها از اجرای این دستور، استنکاف کنند به انفصال محکوم میشوند؛ ماده 44 قانون دیوان مصوب سال 1392، مقرر میدارد (در صورت درخواست رئیس دیوان یا هر یک از شعب دیوان، کلیه واحدهای دولتی، شهرداریها و سایر مؤسسات عمومی و مأموران آنها مکلفند ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ نسبت به ارسال اسناد و پروندههای مورد مطالبه اقدام نمایند و در صورتی که ارسال اسناد ممکن نباشد، دلایل آن را به دیوان اعلام کنند. در صورت موجه ندانستن دلایل توسط دیوان و مطالبه مجدد و امتناع از ارسال ظرف یک ماه، مستنکف، به حکم شعبه به انفصال موقت از خدمات دولتی از یک ماه تا یک سال یا کسر یکسوم حقوق و مزایا به مدت سه ماه تا یک سال محکوم میشود. این امر حسب مورد مانع اختیار دیوان برای اقدام مقتضی در جهت دستیابی به دلایل و مدارک مورد نیاز یا صدور رأی طبق مدارک و قرائن موجود در پرونده نیست. مطالبه اسناد طبقهبندی شده مطابق مقررات مربوط صورت میگیرد. تبصره- شعبه دیوان مکلف است علاوه بر موارد مذکور در این ماده مراتب امتناع مسؤول مربوطه از انجام وظایف قانونی را جهت تعقیب کیفری به مرجع قضائی صالح اعلام نماید.) همین مجازات، مقرر است در موردی که دیوان، احتیاج به اخذ توضیح از نماینده واحدهای مذکور در تبصره 1 و 2 ماده 43 دارد و مسئول مربوطه از تعیین نماینده، خودداری کند یا نماینده تعیین شده از حضور در دیوان، استنکاف کند. پس در حین دادرسی، استنکاف واحد دولتی مربوطه از تعیین نماینده و یا خودداری از ارائه اسناد و مدارک مربوطه، از مبانی صدور حکم انفصال میباشد. اجرای احکام دیوان عدالت اداری به این مهم پرداخته است که با رجوع به نصوصات قانونی فوق اگر شخصی به دیوان عدالت اداری مراجعه و علیه واحد دولتی شکایتی مطرح نمود و موفق به اخذ رأی از شعب بدوی و یا تجدید نظر دیوان عدالت اداری شد و طرف شکایت یعنی واحد دولتی یا ارگان انقلابی از اجرای رأی خودداری کرد این شخص میتواند جهت احقاق حق خود به عنوان محکوم له اقدامات ذیل را انجام دهد:
بر اساس ماده 110 قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال 92.
1- (در صورت استنکاف شخص یا مرجع محکومٌ علیه از اجرای حکم قطعی، واحد اجرای احکام دیوان، مراتب را به رئیس دیوان گزارش میکند. رئیس دیوان بلافاصله پرونده را به شعبه صادرکننده رأی قطعی ارجاع مینماید. شعبه مذکور موظف است خارج از نوبت به موضوع استنکاف رسیدگی و رأی مقتضی صادر و پرونده را جهت اقدامات بعدی به واحد اجرای احکام دیوان ارسال نماید.)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.