پایان نامه تاثیر معنا درمانی گروهی بر کاهش نشانگان افسردگی ، اضطراب و استرس در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز
فهرست محتوا
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی، اضطراب و استرس بیماران مبتلا به ام اس پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق بیماران ام اس شهر تبریز بودند. نمونه اصلی شامل 60 نفر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. نمونه فرضیهها شامل 30 بیمار با اضطراب، استرس و افسردگی بالا بودند که به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. شرکت کنندگان مقیاسهای خود سنجی افسردگی، اضطراب و استرس را پاسخ دادند. بعد از 10 جلسه معنادرمانی به شیوه گروهی برای گروه آزمایش دوبار از آنها آزمون افسردگی، اضطراب و استرس اخذ شد. نتایج تحلیل آماری کوواریانس و آزمون تی همبسته در سطح معنادار بودند. نتایج نشان داد که معنادرمانی به شیوه گروهی باعث کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است و همچنین معنادرمانی بر تداوم کاهش افسردگی، اضطراب و استرس در مرحله پیگیری یک ماهه تأثیر داشته است.
کلمات کلیدی: معنادرمانی گروهی، افسردگی، اضطراب، استرس، مولتیپل اسکلروزیس
فهرست
عنوان صفحه
- فصل اول: کلیات تحقیق.. 1
- 1-1-مقدمه. 2
- 1-2-بیان مساله. 3
- 1-3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق.. 6
- 1-4-سوال اصلی تحقیق.. 8
- 1-5-اهداف تحقیق.. 8
- 1-6-فرضیات تحقیق.. 8
- 1-7-تعریف مفهومی متغییرها 9
- 1-8-تعریف عملیاتی متغییرها 10
- فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق.. 11
- 2-1-مقدمه. 12
- 2-2- مولتیپل اسکلروزیس… 12
- 2-3- نظریات مربوط به ام.اس… 13
- 2-4- علائم کلی بیماری (ام.اس): 14
- 2-5- انواع بیماری ام.اس… 15
- 2-6- مشخصه اصلی بیماری ام اس… 16
- 2-7- دلایل ابتلا به بیماری (ام.اس) 17
- 2-8- سبب شناسی و شیوع بیماری ام.اس… 19
- 2-9-عود در بیماران ام.اس… 20
- 2-10-درمان بیماری (ام.اس) 23
- 2-11- واقعیت درمانی.. 25
- 2-11-1-نیازهای پنج گانه. 31
- 2-11-2- ماشین رفتار. 33
- 2-11-3- دنیای مطلوب.. 36
- 2-11-4- اصول ده گانه نظریه انتخاب.. 38
- 2-12- مفهوم بیماری از دیدگاه واقعیت درمانی.. 39
- 2-12-1- علل انتخاب انواع ناراحتی ها 40
- 2-12-2- فرایند درمان واقعیت درمانی.. 41
- 2-12-3- سیستم WDEP. 42
- 2-12-4- مداخله گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی و نظریه انتخاب.. 48
- 2-13- ماهیت افسردگی.. 50
- 2-13-1- علل افسردگی.. 52
- 2-13-2- روش های درمان افسردگی.. 53
- 2-14- تعریف استرس… 54
- 2-14-1-واکنش های (زیست شناختی) جسمانی نسبت به استرس… 55
- 2-14-2- واکنش روانی نسبت به استرس… 57
- 2-15- استرس و اضطراب.. 57
- 2-16-سوابق و پیشینه تحقیق.. 58
- 2-16-1-تحقیقات انجام شده در داخل کشور. 58
- 2-16-2-تحقیقات انجام شده در خارج از کشور. 61
- 2 – 17-جمع بندی.. 64
- فصل سوم: روش شناسی تحقیق.. 65
- 3-1-مقدمه. 66
- 3-2-جامعه آماری تحقیق.. 66
- 3-3-نمونه آماری ( حجم نمونه و روش نمونه گیری ) 66
- 3-4- ابزار های اندازه گیری.. 66
- 3-5- روش های اجرای کار. 67
- 3-6- ابزار گرد آوری اطلاعات.. 68
- 3-7- روش تجزیه و تحلیل اطلاعات.. 69
- فصل چهارم: تجزیهوتحلیل دادهها 70
- 4-1-مقدمه. 71
- 4-2-یافتههای توصیفی و جمعیت شناختی.. 71
- 4-2- تحلیل های توصیفی.. 71
- 4-2-1- سن.. 71
- 4-2-2- جنسیت.. 72
- 4-3- بررسی استنباطی دادهها 78
- 4-3-1- پیشفرضهای تحلیل کوواریانس در بررسی متغیر های تحقیق.. 79
- 4-3-1-1- نرمال بودن. 79
- 4-3-1-2-همسانی واریانسها 80
- 4-3-1-3- بررسی خطی بودن رابطه بین متغیر وابسته و مستقل.. 81
- 4-3-1-4- تحلیل کوواریانس… 85
- 4-3-1-5- معنا درمانی گروهی بر کاهش افسردگی بیماران مبتلا به ام اس موثر است. 85
- 4-3-1-6- معنادرمانی گروهی بر کاهش اضطراب بیماران مبتلا به ام اس موثر است. 86
- 4-3-1-6- معنا درمانی گروهی بر کاهش استرس بیماران مبتلا به ام اس موثر است. 88
- 4-4- یافته های اضافی پژوهش… 89
- 4-4-1- بررسی تفاوت بین نمره اضطراب پس از معنادرمانی گروهی با نمره پیگیری… ……. 89
- 4-4-2- بررسی تفاوت بین نمره اضطراب پس از معنادرمانی گروهی با نمره پیگیری.. 90
- 4-4-3- بررسی تفاوت بین نمره اضطراب پس از معنادرمانی گروهی با نمره پیگیری.. 91
- فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری.. 92
- 5-1-مقدمه. 93
- 5-2- بحث و نتیجه گیری.. 93
- 5-3-محدودیتهای تحقیق.. 97
- 5-4-پیشنهادات تحقیق.. 98
- ضمایم و پیوست ها 100
- منابع و مآخذ. 156
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1-مقدمه
بیماری مولتیپل اسکلروزیس یکی از بیماریهای سیستم عصبی مرکزی میباشد که درآن غلاف میلین به صورت پیشرونده تحلیل میرود. آمار دقیقی از میزان مبتلایان به این بیماری در ایران در دسترس نیست، اما به طور تقریبی بین 30 تا 40 هزار نفر در ایران دچار این بیماری هستند. بسیاری از بیماریهای مزمن، از جمله MS با خطر بالای افسردگی و نامیدی همراهند.
اگرچه اضطراب یکی از علائم ناتوان کننده در این بیماران است اما کمتر مورد بررسی قرار گرفته است؛ ادبیات پژوهشی شیوع آن را متغیر گزارش کردهاند، دریک بررسی در بیمارانی که به تازگی تشخیص این بیماری را دریافت کرده بودند 34% و در والدین آنها 40% گزارش شده است. بطور کلیام اس تأثیر قابل ملاحظهای برکیفیت زندگی افراد مبتلا- حتی در اوایل بیماری- میگذارد. با وجود این، ناتوانیهای جدی، اغلب در سالهای بعد آشکار میشود. یکی از استرس زا ترین جنبههای این بیماری نامعلوم بودن آینده آن است، حتی در یک هفته آینده معلوم نیست که بیمار چه احساسی داشته باشد. درست هنگامی که آنها در حال سازگارشدن با احساس ناتوانی ناشی از حملات قلبی بیماری هستند، حمله دیگری با محدودیتهای بیشتر از راه رسیده و بایستی با دوره دیگری از سازگاری و تغییرات زندگی، مواجه شوند. از آنجاییکه این بیماران هم بایستی با استرسهای زندگی روزمره و هم با استرسهای ناشی از علائم بیماری که نوسان دار و غیر قابل پیش بینی هستند، مقابله کنند. بنابراین، پیشرفت بیماری ممکن است با کار، زندگی خانوادگی، ارتباطات و فعالیتهای اجتماعی تداخل کند. هدف مداخلات روان شناختی کمک به این افراد به منظور مقابله با چالشهای فوق میباشد.
مشاوره و روشهای روان درمانی متفاوتی برای تسکین آلام روانی این بیماران در چند سال اخیر متداول گردیده است که یکی از این روشهای درمانی، معنا درمانی است. معنی درمانی با درنظر گرفتن گذرایی هستی و وجود انسانی به جای بدبینی و انزوا، انسان را به تلاش و فعالیت میخواند و بیان میدارد که آن چه انسانها را از پای درمی آورد، دردها و سرنوشت نامطلوبشان نیست، بلکه بی معنی شدن زندگی است که مصیبت بار است. اگر رنج، شجاعانه پذیرفته شود، تا واپسین دم زندگی معنی خواهد داشت و معنای زندگی میتواند حتی معنی بلقوهٔ درد و رنج را نیز دربر گیرد. در این پژوهش به بررسی تأثیر معنادرمانی گروهی جهت کاهش نشانگان افسردگی و استرس، اضطراب این بیماران پرداختهایم.
1-2-بیان مساله
زندگی انسان در این جهان همواره با اضطراب و دلهره همـراه بـوده اسـت. انسانها معمولاً در اثـر عوامل گوناگون دچار میزانی از اضطراب و دلهره هستند. استرس و اضطراب کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصیف حالات و احساسات بسیار استفاده میشوند. در روان شناسی، اضطراب مرحلهٔ پیشرفتهتر استرس مزمن است، که هنگامی به صورت یک مشکل بهداشت روانی در میآید که برای فرد یا اطرافیانش رنج و ناراحتی به وجود آورد یا مانع رسیدن او به اهدافش شود و یا در انجام کارهای روزانه و عادی او اختلال ایجاد کند (پارجمنت، 2007). افسردگی نیز یکی از نابسامانیهای بنیادین روانی است (مهریار، 1382). حالتی است که بر احساسات، افکار، رفتار، و سلامت جسمانی فرد تأثیر ژرفی گذاشته (سالمانز، ترجمه: خلخالی زاویه، 1382) و چگونگی ادراک او از خود و محیطش را دگرگون میسازد (کاپلان و سادوک، ترجمه: پورافکاری، 1375). این دگرگونی تا اندازهای است که وی در کنترل خود و پیرامونش، احساس درماندگی میکند (سلیگمن، 1975). یکی از بیماریهایی که به دلیل ماهیت کم توان کنندهاش میتواند فرد را به افسردگی برساند، مولتیپل اسکلروزیس (ام. اس.) میباشد (آبراموویتز، ترجمه: همت خواه،1384). این بیماری یکی از قدیمیترین و در عین حال مهمترین بیماریهای مغز و نخاع است (باردلی و همکاران، 2004) که با دورههای پیشروندهٔ کاهش و افزایش بیماری، علایم سه گانهٔ آسیب زا شامل التهاب ازبین رفتن پوشش عصبها (میلین) و جراحت دستگاه اعصاب مرکزی تشخیص داده میشود (هوشر و گودین، 2005). از بین رفتن پوشش عصب در بخشی از مغز که کنترل احساسات را به عهده دارد، پیش بینی ناپذیر بودن حملههای بیماری، کاهش توانمندیهای پیشین و مشکلاتی نظیر از دست دادن کار و در آخر عوارض ناشی از مصرف داروهایی که در درمان به کار میروند از جمله دلایل افسردگی در بیماران ام.اس. است (آبراموویتز، ترجمه: همت خواه، 1384) که به نوبهٔ خود سویههای بسیاری از زندگی فرد را دگرگون مینماید. یکی از این سویهها، کاهش مقابلهٔ سودمند با دشواریهای زندگی است. این کاهش مهارت مقابله به سهم خود میتواند افسردگی بیمار را بیشتر از پیش نماید و این چرخه همچنان ادامه یابد (ارنلت و رودولف، 2006). شدت افسردگی بیمار بر کیفیت زندگی، توانمندیهای بدنی (پیتون و همکاران، 2006)، سویههای شناختی، شناختی، و بازگشت دوبارهٔ بیماری (لوپز و همکاران، 2006) تأثیر ویران کنندهای میگذارد. الگوی بیماری و شیوهٔ برخورد با آن در بیمار ام.اس. که دچار افسردگی شده است در برابر بیماری که به افسردگی دچار نشده یا آن را مهار کرده، بسیار ناهمانند است (کورنچ و همکاران، 2000). ناامیدی و خستگی از دیگر پیامدها و چه بسا نشانههای افسردگی میباشد. ناامیدیای که بیمار را از مقابلهٔ سودمند و ادامهٔ درمان باز میدارد (وینسمن و اسچووتز، 2004) و همین امر سبب میشود با آغاز حملهٔ دیگر بیماری فرد به درمان دارویی گستردهتر و حتی بستری درازمدتتر نیاز داشته باشد (پتن و متس، 2002). چنین آسیبهای گستردهای میتوانند در افزایش افسردگی فرد سهم بسزایی داشته باشند که با افزایش افسردگی خطر اقدام به خودکشی با هدف پایان دادن به این دشواریها نیز افزایش مییابد (مختاری، 1384). انجمن حمایت از بیماران ام.اس. (2006) در گزارشهای خود بیان کرد که خطر خودکشی در بیماران. ام اس. به طور معمول 7/7 برابر بیشتر از جمعیت عادی است. افکار خودکشی در بیماران ام.اس. ایرانی 30 درصد است که از این میان اقدام به خودکشی 5 برابر بیشتر از جمعیت عادی است و این میزان به ویژه در 5 سال نخست بیماری و در سنین 40 تا 50 سال نمایان میشود (ملکوتی، 1385). از این رو توجه جدی به دشواریهای بیماران به ویژه افسردگی و اضطراب ایشان ارزنده مینماید. روان شناسان کوشیدهاند برای پیشـگیری و درمـان اضطراب، روشهای گوناگونی را به افراد آموزش دهند. اما به نظر می رسدکه استفاده از روشهای سنتی و ساده برای درمان اضطراب و افسردگی کافی نیست، لذا اهمیت مذهب و بـه کـارگیری روشهای معنـوی در چنـد دهـه گذشته به صورت روزافزون توجه روان شناسان و متخصصان بهداشت روانی را به خود جلب کرده است. شواهدی وجود دارد که عموم مـردم بـه طـور فزایندهای بـه معنویـت تمایـل دارنـد و بررسیهای همگانی افزایش قابل ملاحظه در علاقه به امور معنوی را تأیید میکنند. مطالعات آزمایشی نیز نشان میدهد که بین مذهب و معنویت و سلامت روانی رابطه معنا داری وجود دارد، با این حـال دلایـل ایـن ارتبـاط مـبهم است. از آنجایی که شیوههای رویارویی با افسردگی و اضطراب بیماران ام اس ناهمانند است و پژوهشهای اندکی (به ویژه در ایران) در زمینهٔ سودمندی معنادرمانی در کاهش افسردگی بیماران ام.اس. انجام شده است، پژوهش کنونی با هدف کاهش افسردگی بیماران ام.اس. بر آن است تا سودمندی شیوهٔ معنادرمانی را در کاهش افسردگی بررسی نماید.
1-3-اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بیماری مولتیپل اسکلروزیس یکی از بیماریهای سیستم عصبی مرکزی میباشد که درآن غلاف میلین به صورت پیشرونده تحلیل میرود. آمار دقیقی از میزان مبتلایان به این بیماری در ایران در دسترس نیست، اما به طور تقریبی بین 30 تا 40 هزار نفر در ایران دچار این بیماری هستند. بسیاری از بیماریهای مزمن، از جمله MS با خطر بالای افسردگی و نامیدی همراهند.
اضطراب احساس ناخوشی، نگرانی و یا تنشی است که فرد در پاسخ به شرایط تهدید کننده و یا فشارزا ارائه میکند. اضطراب میتواند خفیف و یا چنان شدید باشد که فرد را به هراس افکند، به طور طبیعی اضطراب گذراست اما هرگاه مدت زمان آن طولانی شود و یا در غیاب فشارهای روانی و یا تهدید ادامه یابد، آنگاه باید به عنوان یک مشکل تلقی شود. افسردگی حالتی است که انسان در دراز مدت احساس سختی و ناراحتی میکند، پریشان حال و مضطرب میباشد و زندگی را کسالت بار و دلتنگ کننده احساس میکند. فرد افسرده در رابطه با هیچ چیز احساس خشنودی، رغبت و لذت نمیکند. برای انسانهای افسرده شروع کردن کارها بسیار سخت و مشکل بوده و خیلی زود خسته میشوند. (کاراکویان، 2010). یکی از مداخلات مطرح در مبحث سلامت روان، معنا درمانی است که در اثربخشی آن مطالعات مختلف اثبات شده است و میتواند فرد را در یافتن معنای زندگی یاری داده و سبب کاهش تنشها و مشکلات روانشناسی وی گردد. معنای زندگی یکی از مقولههایی است که انسان حقیقت جو در پی آگاهی یافتن به ماهیت آن است. معناداری زندگی، کاملاً به نگرش انسان به زندگی بستگی دارد. برای آن که زندگی فردی معنادار شود، وی باید معنای زندگی را درک نماید. یکی از معروفترین تعریف مبنای زندگی، توسط فرانکل در سال 1984 ارائه شده است. وی معتقد است که هنگامی که انسان به فعالیتهای مورد علاقهاش میپردازد، با دیگران ملاقات میکند، به تماشای آثار هنری- ادبی میپردازد و یا به دامان طبیعت پناه میبرد، وجود معنا را در خود احساس میکند.
Abstract
This study aimed to investigate the effectiveness of group therapy on reducing depression, anxiety and stress in patients with MS is paid. The population of this research was Tabriz MS patients. The main sample consisted of 60 students who were selected by convenience sampling. Assumptions of 30 patients with anxiety, stress and depression, which were randomly divided into two experimental and control groups, respectively. Participants self-report measures of depression, anxiety and stress response. After 10 sessions of group therapy twice tested for their depression, anxiety and stress were obtained. Statistical analysis of covariance and t-test were at a significant level. The results showed that the group logo therapy reduces depression, anxiety and stress in the experimental group compared with the control group and also on continued therapy reduced depression, anxiety and stress at one-month follow-up had an impact.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.