پایان نامه طرح پزشك خانواده قبل و بعد از اجرا چه تاثيري بر افراد داشته است
فهرست:
چکیده ……………………………………………………………………………………………………………………………………………..7
فصل اول :کلیات پژوهش
1-1 : مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………..9
2-1:بیان مساله…………………………………………………………………………………………………………………………………10
3-1:اهمیت و ضرورت تحقیق…………………………………………………………………………………………………………..11
4-1: اهداف تحقيق…………………………………………………………………………………………………………………………..13
5-1: فرضیات تحقیق………………………………………………………………………………………………………………………..14
6-1:تعریف عملیاتی متغیرهای ………………………………………………………………………………………………………..14
فصل دوم : مبانی نظری تحقیق
1-2:مبانی نظری تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………….16
1-1-2:عزت نفس……………………………………………………………………………………………………………………………16
2-1-2 : رهنمودهای کلی برای بالا بردن عزت نفس کودکان و نوجوانان ………………………………………………18
3-1-2:پیشرفت تحصیلی………………………………………………………………………………………………………………….24
2-2:پیشینه تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………………….31
1ـ بررسی تحقيقات انجام شده در داخل ايران………………………………………………………………………………….31
2ـبررسی تحقيقات انجام شده در خارج از ايران…………………………………………………………………………………..35
فصل سوم : روش تحقیق
1-3:روش تحقیق……………………………………………………………………………………………………………………………..40
2-3:جامعه آماري و شيوه نمونه گيري………………………………………………………………………………………………..40
3-3:روش نمونه گیری ……………………………………………………………………………………………………………………40
4-3 :تعیین ابزار اندازه گیری …………………………………………………………………………………………………………….40
5-3 : شيوه جمع آوري اطلاعات…………………………………………………………………………………………………….43
6-3 :ابزار گردآوري اطلاعات…………………………………………………………………………………………………………….43
7-3 : روش جمع آوري اطلاعات………………………………………………………………………………………………………43
8-3: روش تجزیه و تحلیل اطلاعات………………………………………………………………………………………………….44
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها
1-4 تحلیل یافته ها …………………………………………………………………………………………………………………………46
فصل پنجم : بررسی نتایج
1-5 :نتیجه گیری ……………………………………………………………………………………………………………………………50
2-5 :محدودیت ها…………………………………………………………………………………………………………………………..51
3-5 :پيشنهادهاي تحقيق…………………………………………………………………………………………………………………..52
منابع و مأخذ……………………………………………………………………………………………………………………………………53
پیوست
پرسشنامه…………………………………………………………………………………………………………………………………………59
1-1 :مقدمه
هزینه های مراقبت سلامت به سرعت در 6 سال اخیر افزایش یافته و به عنوان یکی از مهمترین چالش های نظام سلامت مطرح شده است. بطوریکه این افزایش هزینه با اتلاف منابع و عدم کارایی همراه بوده است . در نتیجه بیانیه آلماآتا ، ارائه خدمات در قالب PHC و اجرای طرح پزشک خانواده را به عنوان سیاستی در جهت کاهش هزینه های مراقبت سلامت اعلام نمود. در کشور ما نیز این طرح از سال 1384 به اجرا درآمد . پژوهش حاضر بر آن است تا ضمن سنجش هزینه های اجرای طرح پزشک خانواده ، پیامدهای مربوط به آن را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی، مقطعی و کاربردی است و برای تعیین هزینه- کارایی طرح پزشک خانواده در 18 مرکز بهداشتی درمانی شهرستان و224 مرکز بهداشتی درمانی روستایی در سال 86 انجام شده است. اطلاعات مورد نظر با استفاده از پرسشنامه، مطالعات کتابخانه ای، آمار و مدارک موجود گردآوری شده و با تکنیک های Expert Opinion ، تعیین کارایی نسبی، کنترل آماری فرآیند، مدل تصمیم گیری MADM تجزیه و تحلیل گردیده اند.
بررسی نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد در مقایسه کارایی نسبی شبکه ها بهداشتی درمانی، شبکه های خرمبید و ارسنجان دارای بیشترین کارایی و شبکه های شیراز و کازرون دارای کمترین کارایی می باشند و بدنبال مقایسه رتبه هزینه-کارایی شبکه ها ، شبکه شیراز در سال 1383و 1385 دارای بیشترین رتبه هزینه-کارایی ، شبکه ارسنجان در سال 1383 و شبکه خرمبید در سال 1385 دارای کمترین رتبه هزینه-کارایی می باشند . یافته های حاصل از پژوهش بیانگر این مساله می باشد كه اگر چه توجه به بيمار ، افزايش شاخص هاي بهداشتي ، افزایش سطح آموزش سلامت، بهبود دسترسي و عدالت و ارائه بهترخدمات به دنبال انجام طرح پزشك خانواده رخ داده اما اين طرح نه تنها هزینه ها را كاهش نداده بلكه باعث افزایش هزینه های مراقبت سلامت نیز شده و بار مراجعه به داروخانه ، آزمایشگاه ، رادیولوژی و میزان مراجعات غیر ضروری به پزشک خانواده را نیز افزایش داده است. بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که افزایش یا ارتقاءکارایی، عدالت و دسترسی در سيستم سلامت را بدون صرف اين هزينه هنگفت، از طريق برنامه ريزي و مديريت و سازماندهي اصولی برنامه های بهداشتی و با توجه به نياز سنجي و درك نيازهاي مردم ، اعمال نظارت مستمر و اصولي بر فعاليت ها امکان پذیر باشد.(علي آبادي ،1380)
2-1 :بیان مسئله
شايد بدليل خاصيت ذاتي پزشكي باشد كه پزشكان اغلب مشغول “عمل” هستند و كمتر در باب آنچه مي كنند بطور جدي تأمل مي كنند.
در واقع اين نگرش حتي در ذهن افراد جامعه كه تخصصهاي ديگري به غير از پزشكي دارند نيز بطور رايج ديده مي شود كه نقش پزشك در جامعه بر ايشان با استعاره “تعمير كار” تعريف مي شود. يعني بدن انسانها ايراد ذاتي پيدا مي كند كه باعث اختلال در عملكرد روزمره آنها مي شود و وظيفه پزشك اينست كه اين ايرادات را مرتفع سازد و افراد را به زندگي قبلي شان برگرداند.
ليكن در جهان واقع چنين نگاهي ساده انگارانه است. مي توان براي روشن شدن مطلب از تجربه دكتر ماكسول مالتز استفاده كرد. او خود يك جراح پلاستيك بود و در تجارب باليني اش با اين مورد برخورد داشته است كه شخصي كه تصور مي كرده چهره اش ايراد دارد با از بين بردن اشكالات با روشهاي جراحي، مشكلاتش حل نمي شده است. دكتر مالتز بتدريج به اين نتيجه رسيده است كه تصوير بدني هر شخص به نوع ذهنيتي كه از خودش دارد بر مي گردد و با سبك زندگي و نگرشش به زندگي ارتباط دارد.
اين مشكلي است كه امروز در جامعه ما نيز بروز كرده است و هر روز در جرايد و روزنامه ها درباره شيوع ناموجه اعمال زيبايي نظير عمل زيبايي بيني و ليپوساكشن مي خوانيم.
اين مثال نمونه كوچكي از ابعاد گوناگون مفهوم پيچيده اي است كه پزشك با آن سر و كار دارد يعني “سلامت”. بي شك سلامت در زندگي بشري نقشي كليدي دارد زيرا با مفاهيم اساسي ديگري چون سعادت و خوشبختي ارتباطي تنگاتنگ دارد.
شايد كسي خرده بگيرد كه اين دست تأملات درباره سلامت به كساني نظير فيلسوفان و يا جامعه شناسان مربوط مي شود و نه به پزشك كه كارش نشستن در مطب و مريض ديدن است ليكن در اين مقدمه سعي بر اين است كه نشان دهم كه آنچه در اين كتاب مي خوانيم چه اهميت كاربردي براي نظام سلامت ما دارد و جدي گرفتن آنها چقدر براي ما مهم است.
از منظر اول از نگاه كسي كه تجربه عملي مشاركت در طرح پزشك خانواده به مدت چند ماه داشته قضيه را بررسي مي كنم. هنگامي كه مي خواستم كار در يكي از روستاهاي استان چهارمحال و بختياري آغاز كنم مرا چنين توجيه كردند كه بايد مديريت يك تيم سلامت را بر عهده بگيرم كه بتواند ابعاد مختلف زندگي سالم را در آن ناحيه اصلاح كند. ليكن با شروع به كار با سيل بيماران مواجه شديم كه هر روزه به مركز درماني مراجعه مي كردند. خيلي زود متوجه شدم كه نبود وسايل حمل و نقل مناسب و خرابي راهها و مشكلات معيشتي باعث شيوع زودرس استئوآرتريت خصوصاً در زنان و شيوع بيماريهاي عفوني بدليل آب نامناسب و نبود حمام هاي بهداشتي باعث مراجعه اين تعداد زياد بيمار بوده است.(اصف زاده ،1371)
ليكن ويزيت كردن و تجويز دارو براي اين تعداد زياد بيمار و خستگي حاصل از آن عملاً توان و زماني براي تلاش براي حل ريشه اي مشكلات باقي نمي گذاشت.
در تجربه ام در جايگاه پزشك عمومي در شهر با شرايط به ظاهر متفاوتي مواجه شدم. در يك درمانگاه با امكانات معمول درماني نظير امكان تزريقات و پانسمان درصد قابل توجهي از بيماراني كه يك پزشك عمومي ملاقات مي كند دچار سرماخوردگي هستند. جالب توجه است كه از اين تعداد، آنچه شواهد علمي نشان مي دهد، تعداد قابل توجه به بيماري اي با عامل ويروسي دچار شده اند، ليكن اكثراً اين بيماران انتظار دارند كه پزشك حتماً در نسخه پني سيلين تجويز كند و با موارد متعددي برخورد مي كنيم كه علي رغم مراجعه قبلي بيمار به پزشك و تجويز پني سيلين و داروهاي مسكن و آنتي هيستامين باز به دليل علائم سرماخوردگي به پزشك مراجعه كرده است.
در واقع بطور خلاصه در يك دوره چند ساعته كار در يك مطب پزشك عمومي بطور معمول آنچه مي گذرد ملاقات تعداد زيادي بيمار سرماخورده است كه اكثراً به صراحت يا تلويحاً آنتي بيوتيك تزريقي مطالبه مي كنند و تعدادي هم مراجعه مجدد مي كنند تا علائم بيماريشان را كه حاصل دوره طبيعي بيماري است از بين ببرند و انرژي زيادي از او براي مقاومت در برابر تجويز غير علمي دارو به هدر مي رود اين يك تجربه ملال آور است. بعد از ملاقات چندين مريض مشابه پزشك ناخودآگاه در كارش بي دقت و سهل انگار مي شود و بعد از مدتي اگر قيد و بندهايي نداشته باشد كه او را مجبور كند در همين نقش باقي بماند، براي ارتقاء جايگاهش به سطح يك متخصص تلاش خواهد کرد.
اين در حاليست كه همين فرد مي تواند نقش مهمي در هدايت سلامت جامعه داشته باشد. پزشك عمومي با بيماراني از طيف هايي گسترده برخورد دارد و در عين حال چون پزشكان از بين افراد تيزهوش جامعه انتخاب شده اند و اگر از نيروي ذهن استعدادشان درست استفاده شود مي توانند عامل تغيير باشند. با يك آموزش اجتماعي صحيح بسياري از موارد سرماخوردگي مي تواند با استفاده از داروهاي خارج از نسخه در منزل مديريت شوند و پزشك بجاي صرف وقت و انرژي براي مديريت آنها مي تواند به مسائل جدي تر سلامت جامعه بپردازد.
در كنار اين مسئله بايد اعتراف كنم كه عموماً ما پزشكان در برقرار ارتباط درست با بيمار ناتوانيم. با توصيف موارد باليني زير سعي مي كنم اين واقعيت را نشان دهم:
- آقاي شصت ساله اي با شكايت ناتواني جنسي به من مراجعه كرد. هنگام ورود در دستش برگه اي بود كه از من خواست آن را ببينيم. برگه جواب بررسي آسيب شناسي يك نمونه بافت ريه بود كه سرطان بدخيمي را نشان مي داد. او توضيح داد كه اين جواب نمونه همسرش است كه از حدود شش ماه پيش با اين تشخيص تحت درمان است و پزشكان به او گفته اند كه مدت زيادي زنده نخواهد ماند. واضحاً هر عقل سليمي بسرعت در مي يابد كه اين مرد نمي توانسته با زني كه در آستانه مرگ است روابط جنسي مناسبي داشته باشد ليكن با تعجب مشاهده كردم كه در مراجعه اي كه به يك پزشك داشته است علاوه بر درمان ضد افسردگي داروي آنتي سايكوتيك با دوز پايين نيز تجويز شده بود. وقتي از او پرسيدم كه غير از اين داروها چه توصيه ديگري به تو كرد در جواب گفت كه من درباره افسردگي ام با او صحبت كردم و بقيه قضايا را توضيح ندادم …
- آقاي 50 ساله كشاورز با اختلال خواب مراجعه كرده و در شرح حالي كه بيان كرد توضيح داد كه چند روز قبل بدليل مشاجره با يكي از فرزندانش دچار ناراحتي، اضطراب و بي خوابي شده بوده است. با مراجعه به پزشك براي او داروي سه حلقه اي ضد افسردگي و بنزوديازپين تجويز شده بود كه شكايت او از اين بود كه زياد مي خوابد. از او درباره الگوي خوابش قبل از شروع دارو و مشكل اخيرش سؤال كردم كه توضيح داد كه سر شب مثلاً ساعت 8 مي خوابيده و ساعت 2 تا 3 بعد از نيمه شب بيدار مي شده است. در جواب اين پرسش كه آيا از بيدار شدن نيمه شب آزرده مي شده است گفت كه مشكل نداشته است. توصيه كردم كه داروهاي را قطع كند و اطمينان دادم كه بعد از مدتي به روال قبل باز خواهد گشت ….
از اين رو در هنگام تفسير مشكلات يك فرد و “بيماري” لحاظ كردن آنها بايد محتاط بود زيرا گاه اين كار تبعات ناخوشايندي بدنبال دارد. ()علي آبادي ،1380)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.