پایان نامه مقایسه اثر عصاره گیاه تریبولوس ایرانی با مکمل حاوی تریبولوس بر میزان آنزیمهای کبدی سرم افراد مبتدی تحت شش هفته فعالیت ورزشی مقاومتی
فهرست محتوا
فهرست مطالب
- فصل اول: کلیات طرح
- 1.1. مقدمه 3
- 2.1. بیان مسئله 4
- 3.1. اهمیت و ضرورت پژوهش.. 5
- 4.1. اهداف پژوهش.. 6
- 1.4.1. هدف کلی. 6
- 2.4.1. اهداف ویژه 6
- 5.1. فرضیهها 7
- 6.1. محدودیتهای پژوهش.. 7
- 7.1. تعریف واژهها و اصطلاحات.. 7
- فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق
- 1.2. مقدمه 12
- 2.2. مبانی نظری پژوهش.. 12
- 1.2.2. کبد 12
- 2.2.2. آنزیمهای پلاسما 13
- 3.2.2. آنزیمهای کبدی. 14
- 1.3.2.2.آمینوترانسفرازها (ترانس آمیناز ها) 16
- 2.3.2.2. آلانین آمینوترانسفراز (ALT) 18
- 3.3.2.2. آلکالین فسفاتاز(ALP) 18
- 4.2.2. خارخاسک(ترس تریس) 19
- 3.2. پیشینه پژوهش.. 21
- فصل سوم: روش شناسی تحقیق
- 1.3. مقدمه 30
- 2.3. روش پژوهش.. 30
- 3.3. جامعه آماری. 30
- 4.3. نمونههای آماری. 30
- 5.3. طرح تمرین. 30
- 6.3. روش خونگیری. 31
- 7.3. روش تهیه عصاره 31
- 8.3. متغیرهای پژوهش.. 31
- 9.3. روش جمع آوری اطلاعات و اجرای پژوهش.. 32
- 10.3. روشهای آماری. 32
- فصل چهارم: تجزیه و تحلیل آماری
- 1.4. مقدمه 34
- 2.4. توصیف آزمودنی ها 35
- 3.4. آزمون فرضیهها 40
- فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
- 1.5. مقدمه 53
- 2.5. خلاصه پژوهش.. 53
- 3.5. بحث و نتیجه گیری. 56
- 4.5. نتیجه گیری کلی. 58
- 5.5. پیشنهادات برای پژوهشهای آینده 58
- منابع. 59
چکیده:
هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثر عصاره تریبولوس ایرانی با مکمل حاوی ترکیبات تریبولوس بر غلظت آنزیمهای کبدی مردان جوان تحت 6 هفته تمرین مقاومتی بود.
مواد و روش پژوهش: 40 مرد سالم غیرفعال با میانگین سنی 09/3±87/22 و BMI
55/3±96/23 به صورت تصادفی به 4 گروه ده نفره تقسیم شدند: گروه اول تمرین مقاومتی را به همراه دوز یک عصاره خارخاسک (300mg قبل از شام) انجام دادند، گروه دوم تمرین مقاومتی را به همراه مصرف دوز دو عصاره خارخاسک (300mg قبل از صبحانه و 300mg قبل از شام) انجام دادند، گروه سوم تمرین مقاومتی را به همراه مصرف کپسول تونیک (یک کپسول قبل از صبحانه، نهار و شام) که محتوی ترکیبات تریبولوس مصنوعی بود، انجام دادند و گروه چهارم تمرین مقاومتی را همراه با مصرف دارونما که نشاسته بود (300mg قبل از صبحانه و 300mg قبل از شام) انجام دادند.
برنامه تمرینی شامل 6 هفته تمرین مقاومتی فزاینده بود که هفته اول با 60 درصد MHR انجام شد و در هفته آخر به 85 درصد MHR رسید. تجزیه تحلیل دادهها با نرم افزار spss انجام شد. برای تعیین تفاوت معنی دار بین گروهها از آنالیز واریانس (ANOVA) و جهت تعیین محل تفاوت از آزمون تعقیبی LSD و توکی استفاده شد.
یافتههای پژوهش: این پژوهش نشان داد که غلظت آمینوترانسفرازهای کبدی در گروههای 4 گانه پس از 6 هفته تمرین مقاومتی و مصرف خارخاسک و مکمل تریبولوس و دارونما نسبت به روز اول اختلاف معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: مصرف عصاره خارخاسک و مکمل تریبولوس همراه با انجام تمرینات مقاومتی نمیتواند افزایش سطح ترانس آمینازهای کبدی را که طی تمرینات مقاومتی و آسیب به کبد اتفاق می افتد کاهش دهد.
واژگان کلیدی: تمرین مقاومتی، آمینوترانسفرازها، خارخاسک
فصل اول
(کلیات تحقیق)
1.1. مقدمه
فعالیت بدنی با پاسخها و سازگاریهای فیزیولوژیک در دستگاههای مختلف همراه است و شناخت و بررسی این پاسخ یا سازگاریها به ویژه دردستگاه آنزیمی که نقش مهمی را در واکنشهای حیاتی و تأمین انرژی بدن دارند بسیارمهم و قابل توجه است زیرا در اثر انجام فعالیتها و تمرینات ورزشی گوناگون، آنزیمها از نظر پاسخ و سازگاری دچار تغییرات مختلفی میشوند که شناخت این تغییرات در تفسیر سازوکارهای فیزیولوژیک حاصل از ورزش و تمرین جسمانی مؤثر است (ویلمور و کاستیل، 1391).
ورزش در کنار نقش مثبتی که در ایجاد سازگاریهای فیزیولوژیک دارد میتواند با آسیب سلولی نیز همراه باشد (ویلمور و کاستیل، 1391).
امروزه برای افزایش آمادگی جسمانی ورزشکاران رشتههای مختلف ورزشی تمرینات متنوعی انجام میدهند. یکی از تمریناتی که تقریباً تمام ورزشکاران از آن استفاده میکنند تمرینات مقاومتی است. استفاده از تمرینات مقاومتی سابقه هزاران ساله دارد اما در 20 سال اخیر به بخش کاملی از برنامههای تمرینی اغلب رشتههای ورزشی تبدیل شده است. امروزه همراه با انجام تمرینات ورزشی مصرف مکملهای غذایی نیز بسیار گسترده شده و کمتر ورزشکاری را میتوان یافت که یک یا چند مورد از این مکملها را مصرف نکرده باشد. مصرف مواد غذایی نیروزا عمدتاً با هدف بهبود عملکرد، افزایش توده بدون چربی یا توده عضلانی و در نتیجه افزایش قدرت و توان در راستای کسب موفقیت در بیشتر رشتههای ورزشی انجام میشود (بشیری و همکاران، 1389).
مطالعاتی نیز در رابطه با بکارگیری گیاهان و تلفیق آن با ورزش صورت گرفته است. یکی از این گیاهان خارخاسک است. دارویی بودن این گیاه سبب استفاده وسیع از آن برای درمان انواع بیماریها شده است. خارخاسک در دمای گرم و نواحی گرمسیری اروپای جنوبی، جنوب آسیا، سراسر آفریقا و استرالیا میروید (کریمی و همکاران، 1390).
ازطرف دیگرکبد بزرگترین ارگان در بدن مهره داران و بخشی برای متابولیسم است. بیماریهای کبد یکی از مشکلات جدی سلامتی است و بوسیله مواد شیمیایی سمی بوجود میآید. اعمال سلولهای کبد ذخیره سازی مواد مختلفی از جملهتری گلیسرید، گلیکوژن و ویتامینها است. مهمترین عمل متابولیکی سلولهای کبد گلوکونئوژنز یا تبدیل چربیها و اسیدهای آمینه به گلوکز و دآمیناسیون اسیدهای آمینه برای تولید اوره است.
کبد درتعامل ویژگیهای هورمونی و سوخت و سازی با استفاده از آنزیمهای مختلف، هنگام استراحت، تمرین و بازسازی منابع انرژی در مرحله برگشت به حالت اولیه فعالیتهای ورزشی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به این دلیل بررسی و مطالعه این اندام هنگام فعالیتهای ورزشی از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است (میردار و همکاران، 1387).
بررسی پاسخهای حاد و دراز مدت عوامل مختلف از جمله فعالیتهای بدنی و مکملها بر کبد از جمله مهمترین بخش پژوهشها برای دستیابی به سلامت و جامعهای پویا به شمار میرود.
2.1. بیان مسئله
فعالیتهای بدنی دستگاههای مختلف بدن را تحت تأثیر قرار داده و باعث سازگاری این دستگاهها با نیازهای خاص ارگانیسم هنگام کار و فعالیت بدنی میشود. دستگاه قلبی تنفسی، دستگاه عضلانی و کلیهها جزو ارگانهای هستند که با فعالیت بدنی تغییراتی در نحوه کار آنها بوجود میآید. کبد شاهراه متابولیسم بدن و اصلیترین عضو درگیر در فرایندهای سوخت و سازی است که به نوبه خود میتواند نیازهای سوخت و سازی دستگاههای دیگر بدن را تحت تأثیر قرار دهد. کبد را میتوان به کارخانه شیمیایی تشبیه کرد که وظیفه تولید، تغییر، ذخیره و دفع مواد را برعهده دارد (برزگرزاده زرندی و دبیدی روشن، 1391).
کبد بزرگترین عضو بدن محسوب میشود و در فرد بالغ با اندام متوسط حدود دو درصد وزن کل بدن را تشکیل میدهد (نواکس و کارتر، 1982)، کبد نقش مهمی در متابولیسم کربوهیدرات، چربی و پروتئین، به ویژه در هنگام ورزش دارد و همچنین اعمال مختلفی مانند پالایش و ذخیره سازی خون، متابولیسم هورمونها، تولید آنزیم و صفرا، ذخیره سازی ویتامینها، آهن و تولید فاکتورهای انعقادی را برعهده دارد (کریمی و همکاران، 1390)، از سوی دیگر کبد دارای اهمیت حیاتی در ترکیبات واسطهای متابولیسم، سم زدایی و حذف مواد سمی میباشد. تولیدات متابولیکی مضر ارگانهای دیگر میتوانند بصورت غیرمستقیم بر کبد اثر بگذارند (آندروئولی و همکاران 1380، آن ماری برد 1370، فالن و همکاران، 1999، نواکس و کارتر، 1982).
این نقش و جایگاه کبد موجب شده است تا تأثیر ورزش برکبد در برخی مطالعات مورد بررسی قرارگیرد.
از سوی دیگر تأثیر فعالیتهای جسمانی بر سیستم آنزیمی و تغییرات آنها موضوع مهمی است که مطالعات و پژوهشهای در مورد آن صورت گرفته است.
بررسیها نشان میدهد ورزشکاران و مربیان علاقمند به انجام تمرینات شدید و متوالی هستند بدون آنکه در تنظیم بازیافت مناسب دقت کنند. به علاوه نسبت به بروز آسیبها و آزادشدن آنزیمهای مختلف ناشی از بیش تمرینی که نشان دهنده تغییرات مهمی در داخل بدن است توجه ندارند (بی کرایدر و همکاران، 1384) از طرفی انجام فعالیتهای ورزشی بر اندامهای داخلی بدن مانند کبد، کلیه و مغز تاثیرگذار است (نواکس و کارتر، 1982).
سلولهای کبدی به عنوان سلولهای پیچیده متابولیکی حاوی مقادیر بالایی از آنزیمها هستند (نصیری زاهد و خسروی، 1389)، تغییرات آنزیمهای سرمی شاخص مناسبی برای تعیین صدمهها و تخریب بافتی و سلولی است. با توجه به نقش سوخت وسازی و بالینی آنزیمها و تأثیر فعالیت بدنی و مکملهای مصرفی مختلف بر آنها استفاده از تغییرات فعالیت آنزیمها در ارزیابی و تشخیص بیماریها و آسیب بافتهای مختلف بدن بسیار اهمیت پیدا کرده است.
پژوهشها نشان دادهاند که بهترین شاخصها برای ارزیابی وضعیت کبد، آنزیمهای آسپارتات آمینوترانسفراز 1(AST) یا ترانس آمینازاگزالواستیک سرم (SGOT) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) یا ترانس آمینازپیرویک گلوتامیک سرم (SGPT) و آلکالین فسفاتاز (ALP) هستند. این آنزیمها جزو دسته ترانس آمینازها هستند (8، برنارد، 1998، لونت و لمن، 2004، نی شی و همکاران، 2004).
گیاه خارخاسک با نام علمی تریبولوس ترستریس مشهور به پانکچرواین (Puncture vine) یک گیاه علفی یکساله دارای ساقه خوابیده در سطح زمین و پوشیده از کرک است، این گیاه در نواحی مدیترانهای و نواحی گرم اروپا، آسیا، آمریکا، آفریقا و استرالیا و در ایران اکثراً در نواحی خشک اطراف تهران، کرج، قم و خراسان بطور گسترده پراکنده شده است. این گیاه در طب سنتی چین، هند، عراق، بلغارستان، جنوب آفریقا و نیز ایران کاربرد بسیار داشته است (کریمی و همکاران، 1390 ویان و همکاران، 1996).
خارخاسک به عنوان مدر، دفع کننده سنگهای مجاری ادراری و تقویت کننده قوای جنسی به کار میرود و همچنین در درمان بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، تومورها، دردهای مفصلی و بیماریهای تنفسی کاربرد دارد. عصاره خارخاسک توانایی بدن را برای ایجاد توده ماهیچهای و قدرت بدنی افزایش میدهد (باقری، 1392).
پژوهشهای متعددی افزایش فعالیت آمینوترانسفرازهای کبدی را به ویژه پس از فعالیتهای استقامتی نشان دادهاند و در برخی پژوهشها تغییرات فعالیت این آنزیمها پس از تمرینات مقاومتی بررسی شده است اما با توجه به نتایج ضد و نقیض این پژوهشها و اهمیت بررسی سطوح سرمی این آنزیمها پس از فعالیتهای تمرینی در این پژوهش سعی خواهد شد اثر تعاملی تمرین مقاومتی و گیاه خارخاسک و مکمل حاوی ترکیبات تریبولوس بر مردان جوان غیرفعال بررسی شود.
3.1. اهمیت و ضرورت پژوهش
امروزه استفاده از تمرین مقاومتی در ورزشکاران با هدف تندرستی و تناسب اندام رونق زیادی پیدا کرده است. همچنین ورزشهای مقاومتی بطور گسترده در برنامههای بازتوانی مورد استفاده قرار میگیرند و به عنوان یک مدل تمرینی مهم برای سلامتی شناخته شدهاند. بنابراین مکانیسمهای که تأثیر انواع تمرینات مقاومتی را در سازوکارهای فیزیولوژیک بدن بیان میکنند همواره مورد توجه هستند (بشیری و همکاران، 1389).
کبد مجموعهای از سلولهای فعال است که سهم عمدهای از کل نظم بیوشیمیایی بدن را به عهده دارد. درحین تمرین بدنی کبد در معرض محرکهای مانند افزایش دمای بدن، تشکیل گونههای فعال اکسیژنی (ROS)، توقف گردش خون و کاهش گلیکوژن قرار میگیرد. نتایج بعضی از تحقیقات نشان داده است که تمرین بدنی، حمایت کبدی در برابر تنشهای مختلف محیطی و فیزیولوژیک مانند سرما، گرما و هیپوکسی، ایسکمی و تخلیه انرژی را افزایش میدهد و انجام تمرینات منظم و آمادگی بدنی جهت پیشگیری از بیماریهای کبدی توصیه شده است (نصیری زاهد و خسروی، 1389 و توشیو و همکاران، 2002) کبد محتوی پروتئینها و آنزیمهای با ظرفیت آنتی اکسیدانی بزرگ است و فرض بر این است که فشارهای اکسیداتیوی که توسط گونههای اکسیژن واکنشی (ROS) ایجاد میشوند باعث ایجاد آسیبهای کبد میشوند. فعالیت و رقابتهای ورزشی به علت ماهیت استرسی که دارند موجب به هم خوردن هموستاز میشوند که ممکن است منجر به بروز صدماتی در بافتهای مختلف بدن از جمله کبد شوند (نصیری زاهد و خسروی، 1389 و هریس و و همکاران، 2001).
بررسیها نشان میدهند انجام تمرینات شدید، متوا لی و طولانی مدت سبب بروز آسیب سلولهای کبد و در نتیجه آزادسازی آنزیمهای AST و ALT و ALP در خون میشود. بالا بودن فعالیت آنزیمهای AST و ALT و ALP پلاسما در طول این تمرینات را میتوان با تغییر در نفوذپذیری غشا عضله، تخلیه گلیکوژن عضله، پراکسیداسیون لیپیدی غشا سلول و آسیب سلولی ناشی از فرایندهای مکانیکی مرتبط دانست (نصیری زاهد و خسروی، 1389، لونت و لمن، 2004 وسوزوکی و همکاران، 2006).
چندین فرضیه از جمله فرضیه هایپوکسی، استرس گرمایی و همولیز (برزگرزاده زرندی و دبیدی روشن، 1391 و بلور، 1997)، ضایعات سلولی ایجاد شده توسط انجام فعالیت بدنی ناشی از فرایندهای مکانیکی (برزگرزاده زرندی و دبیدی روشن، 1391 و نیاتو و همکاران، 2001) و یا تغییر در نفوذپذیری غشا بعد از انجام فعالیت (برزگرزاده زرندی و دبیدی روشن، 1391 و منا و همکاران، 1996) برای توجیه افزایش فعالیت این آنزیمها وجود دارد. ازطرف دیگر بررسیها نشان میدهد آنزیمهای ALT، AST و ALP در ساعات مختلف شبانه روز و حتی به صورت فصلی دچار تغییراتی میشوند (برزگرزاده زرندی و دبیدی روشن، 1391 و ایلرا و و همکاران، 1992 وپاد هورسکا و همکاران، 2006 وسوترن و همکاران، 1993).
خارخاسک گیاهی است علفی و یکساله که در نواحی مدیترانهای و نواحی گرم اروپا، آسیا، آمریکا، آفریقا و استرالیا بطور گسترده پراکنده شده است (کریمی و همکاران، 1390) و این گیاه در طب سنتی برای درمان بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، تومورها، دفع سنگ مجاری ادراری و تقویت قوای جنسی و… کاربرد دارد (کریمی و همکاران، 1390 و فیراس و همکاران، 2008 و نیکلف، 2007 ویان و همکاران، 1996).
با توجه به این که در اکثر پژوهشها، آثار مثبت تمرینات بدنی بر شاخصهای آسیب کبدی مورد بررسی قرار گرفته است، این مطالعه به دنبال آن است تا اثر تعاملی تمرینات مقاومتی و استفاده از فرم طبیعی وسینتتیک گیاه خارخاسک را بر نحوه تغییرات ترانس آمینازهای کبدی مردان جوان غیرفعال بررسی کند.
4.1. اهداف پژوهش
1.4.1. هدف کلی
مقایسه اثر عصاره خارخاسک و مکمل تریبولوس بر غلظت آنزیمهای کبدی مردان جوان غیرفعال
1-مقایسه اثر 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 mg عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر شاخص توده بدنی
2- مقایسه اثر 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 mg عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر رکورد اندام فوقانی
3- مقایسه اثر 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 mg عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر رکورد اندام تحتانی
4- مقایسه اثر 3 و 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 میلی گرم عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی برغلظت آنزیم AST
5- مقایسه اثر 3 و 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 میلی گرم عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر غلظت آنزیم ALT
6- مقایسه اثر 3 و 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 میلی گرم عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر غلظت آنزیم ALP
5.1. فرضیهها
1-بین اثر 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 mg عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر شاخص توده بدنی مردان جوان غیر فعال تفاوت معنی دار وجود ندارد.
2-بین اثر 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 mg عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر رکورد اتدام فوقانی مردان جوان غیر فعال تفاوت معنی دار وجود ندارد.
3-بین اثر 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 mg عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر رکورد پایین تنه مردان جوان غیر فعال تفاوت معنی دار وجود ندارد.
4- بین اثر 3 و 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 mg عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر آنزیم AST کبدی مردان جوان غیر فعال تفاوت معنی دار وجود ندارد.
5- بین اثر 3 و 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 mg عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر آنزیم ALT کبدی مردان جوان غیر فعال تفاوت معنی دار وجود ندارد.
6- بین اثر 3 و 6 هفته مصرف مکمل تریبولوس، 300 و 600 mg عصاره خارخاسک به همراه تمرین مقاومتی بر آنزیم ALP کبدی مردان جوان غیر فعال تفاوت معنی دار وجود ندارد.
6.1. محدودیتهای پژوهش
1-عوامل روانی مؤثر بر نتایج پژوهش پس از مصرف گیاه خارخاسک یا مکمل تریبولوس
2-عدم امکان کنترل آزمودنیها از نظر ژنتیکی
3-عدم امکان کنترل تغذیه آزمودنیها در طول دوره پژوهش
4-عدم امکان کنترل چرخه شبانه روزی و میزان خواب آزمودنیها
7.1. تعریف واژهها و اصطلاحات
آمینوترانسفرازها
آمینوترانسفرازها (ترانس آمینازها) آنزیمهای پلاسمایی هستند که انتقال گروههای آمین راازآسپارتات یاآلانین به آلفاکتوگلوتارات کاتالیزمی کنند (ناطقی و همکاران، 1390).
AST (آسپارتات آمینوترانسفراز)
آسپارتات آمینوترانسفراز یا گلوتامیک اگزالواستیک ترانس آمینازسرمی آنزیمی است که در انتقال گروه آمین اسید اسپارتیک به آلفا کتو گلوتاریک نقش دارد (ناطقی و همکاران، 1390).
در مطالعه حاضر، منظور از AST میزانی از غلظت AST در پلاسما میباشد که به روش الایزا اندازه گیری شد.
ALT(آلانین آمینوترانسفراز)
آلانین آمینوترانسفراز یا گلوتامیک پیرویک ترانس آمیناز سرمی عمدتاً در سیتوپلاسم و به میزان کمتر در میتوکندری سلولها فعالیت داشته (ناطقی و همکاران، 1390) و در انتقال گروه آمین آلانین و تشکیل اسید پیرویک دخالت دارد (گرانسر، 1379 و روبرت و هار، 2007).
در مطالعه حاضر، منظور از ALT میزانی از غلظت ALT درپلاسما میباشد که به روش الایزا اندازه گیری شد.
ALP (آلکالین فسفاتاز)
آلکالین فسفاتاز قلیایی نوعی فسفاتاز است که استرهای آلی اسید فسفریک را در PH قلیایی (5/10-9) هیدرولیز میکند و فسفات را آزاد مینماید. همانند اسید فسفاتاز از دسته آنزیمهای هیدرولاز میباشد. آلکالین فسفاتاز آنزیم غشاء سلولی است و در بسیاری از بافتهای بدن یافت میشود اما در روده، استخوان، کبد، کلیه و جفت زیاد است و در کبد و استخوان از همه بیشتر است (آل ویلی و همکاران، 2006). در مطالعه حاضر، منظور از ALP میزانی از غلظت ALP درپلاسما میباشد که به روش الایزا اندازهگیری شد.
خارخاسک
گیاهی است علفی، دارای ساقهای خوابیده در سطح زمین و پوشیده از کرک است. قسمتهای مورد استفاده این گیاه، میوه، دانه، برگ، ریشه و گاهی کلیه اعضای گیاه است ولی بیش از همه میوه آن مورد استفاده قرار میگیرد. ترکیبات شیمیایی گیاه خارخاسک شامل رزین، اسانس، تانن، روغن ثابت، آلکالوئید، پلی فنلها، ساپونین، دیوسوژنین، روس کوژنین و مواد معدنی شامل کلسیم، فسفر، آهن، سدیم، پتاسیم، گوگرد، ازت و کلر است (10- رحیمی نیا، 1387 -شریعت، 1386 -فصلنامه گیاهان دارویی، 1387 -هانس، 1381). منظور از خارخاسک دراین مطالعه پودرخشک از قسمت گل گیاه خارخاسک است که با دو دوز 300 و 600 mg داخل کپسولها قرار گرفت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.