پایا ننامه بررسی رابطه سرمایه های فکری و عملکرد سازمانی با تاکید بر نقش یادگیری در مدیران مدارس متوسطه
فهرست محتوا
چکیده
در سالهای اخیر، بحث اقتصاد نوین در برابر اقتصاد سنتی، مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. اقتصاد نوین، اقتصادی مبتنی بر برتری و اولویت دانش است. در اقتصاد دانشی، داراییهای فکری و به خصوص سرمایههای انسانی، جزو مهمترین داراییهای سازمانی محسوب میشوند. لذا در این پایان نامه پس از بررسی ادبیات نظری تحقیق به بررسی تأثیر سرمایههای فکری برعملکرد سازمانی با تاکید برنقش میانجی قابلیت یادگیری سازمان در مدیران مدارس متوسطه ناحیه 4 شهر تبریز پرداخته شده است. هدف این پایان نامه، بررسی نقش میانجی قابلیت یادگیری سازمانی در رابطه میان سرمایههای فکری و عملکرد سازمانی میباشد. اهمیت بررسی عملکرد سازمانی در تحقیقات و مطالعات مختلفی مورد تأیید و بررسی قرار گرفته است. بنابراین تحقیق حاضر قصد دارد به بهبود وضعیت عملکرد مدیران مدارس متوسطه شهر تبریز با در نظر گرفتن متغیرهای سرمایههای فکری و یادگیری سازمانی بپردازد. جامعه آماری این پژوهش مدیران مدارس متوسطه ناحیه 4 شهر تبریز میباشد. برای سنجش متغیرهای تحقیق از پرسشنامهای با طیف 5 گزینهای لیکرت که شامل 50 سؤال بود استفاده شد است. این پرسشنامه میان 86 نفر از مدیران مدارس جامعه آماری تحقیق توزیع گردید. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد افزایش کیفیت سرمایه فکری نقش موثری در عملکرد و یادگیری سازمانی خواهد داشت از طرفی قابلیت یادگیری خود تأثیر مثبتی بر عملکرد سازمان داشته و هم به عنوان متغیر میانجی دارای تأثیر معناداری بر رابطه سرمایه فکری و عملکرد سازمان است. در نهایت پیشنهاد آتی برای بهبود وضعیت عملکرد سازمانی ارائه گردیده شده است.
کلمات کلیدی: سرمایه فکری، سرمایه انسانی، سرمایه رابطهای، یادگیری سازمانی، عملکرد
فهرست مطالب
- فصل اول. 1
- 1-1 مقدمه. 2
- 1-2) بیان مسئله. 3
- 1-3) اهمیت موضوع تحقیق. 4
- 1-4) اهداف تحقیق. 6
- 1-5) فرضیه های تحقیق. 8
- 1-6) چارچوب نظری 9
- 1-7) مدل مفهومی تحقیق 9
- 1-8) تعریف مفهومی متغیرها 9
- 1-9) فرآیند اجرایی تحقیق 10
- 1-10) سازماندهی تحقیق 11
- فصل دوم. 12
- 2-1) مقدمه. 13
- 2-2) سرمایه. 13
- 2-3) تاریخچه سرمایه فکری 14
- 2-3-1) سرمایه فکری.. 15
- 2-3-2) اهمیت سرمایه های فکری.. 20
- 2-3-3) ویژگی های سرمایه فکری.. 21
- 2-3-4) مولفه های سرمایه فکری.. 23
- 2-3-5) رابطه سه مولفه سرمایه فکری.. 28
- 2-3-6) الگوهای سرمایه فکری.. 29
- 2-3-7) منافع و مزایای سنجش سرمایه فکری.. 36
- 2-4) مفهوم یادگیری 37
- 2-4-1) سطوح یادگیری.. 39
- 2-4-2) ویژگی های یادگیری سازمانی.. 51
- 2-4-3) متغیرهای موثر بر یادگیری سازمانی.. 52
- 2-4-4) عناصر تشکیل دهنده یادگیری سازمانی.. 53
- 2-4-5) انواع یادگیری سازمانی از نظر آرجریس و شون. 53
- 2-4-6) ابعاد یادگیری سازمانی از نظر نیفه. 54
- 2-5) مقدمه ای برای عملکرد. 57
- 2-5-1) تعریف عملکرد. 57
- 2-5-2) تعریف عملکرد سازمانی.. 58
- 2-5-3) ارزیابی عملکرد. 61
- 2-5-4) مزایای ارزیابی عملکرد. 62
- 2-5-5) عملکرد مدیران. 62
- 2-5-6) عوامل موثر بر عملکرد مدیران. 63
- 2-5-7) وظایف مدیران آموزشی.. 64
- 2-6) توسعه فرضیه. 67
- 2-6-1) رابطه میان سرمایه فکری و یادگیری سازمانی.. 68
- 2-6-2) رابطه میان سرمایه فکری و عملکرد. 68
- 2-6-3) رابطه میان قابلیت یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی.. 69
- 2-6-4) نقش میانجیگری قابلیت یادگیری در رابطه میان سرمایه فکری و عملکرد سازمانی.. 70
- 2-7) پیشینه تحقیق. 70
- 2-7-1) مطالعات داخلی.. 70
- 2-7-2) مطالعات خارجی.. 72
- فصل سوم. 75
- 3-1) مقدمه. 76
- 3-2) نوع تحقیق. 76
- 3-3) قلمرو تحقیق. 76
- 3-4) جامعه آماری تحقیق. 77
- 3-5) روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه. 77
- 3-6) روش و ابزار جمع آوری اطلاعات.. 77
- 3-7) تعیین روایی و پایایی ابزار سنجش تحقیق. 78
- 3-8) روش تجزیه و تحلیل داده های آماری.. 79
- 3-9) متغیرهای تحقیق. 79
- 3-10) جمع بندی و خلاصه فصل سوم. 80
- فصل چهارم. 81
- 4-1) مقدمه. 82
- 4-2) تحلیل های توصیفی.. 82
- 4-2-1) جنسیت.. 82
- 4-2-2) تحصیلات.. 83
- 4-2-3) سابقه فعالیت.. 83
- 4-3) تحلیل های تک متغیره 83
- 4-3-1) شاخص های توصیفی.. 83
- 4-3-2) آزمون میانگین.. 84
- 4-4) تحلیل های دو متغیره 86
- 4-4-1) همبستگی پیرسون. 86
- 4-5) تحلیل های چند متغیره 87
- 4-5-1) آزمون کفایت نمونه برداری.. 87
- 4-5-2) ارزیابی مدل اندازه گیری.. 88
- 4-5-3) ارزیابی مدل ساختاری.. 92
- 4-5-3-1) برازش مدل ساختاری.. 92
- 4-5-3-2) تحلیل مسیر. 94
- 4-6) خلاصه و جمع بندی فصل چهارم. 113
- فصل پنجم. 100
- 5-1) مقدمه. 101
- 5-2) مروری بر چارچوب کلی تحقیق. 101
- 5-3) نتایج در راستای یافته های تحقیق. 102
- 5-4) پیشنهادات.. 104
- 5-4-1) پیشنهادهای کاربردی.. 104
- 5-4-2) پیشنهادهای برای تحقیقات آتی.. 105
- 5-5) محدودیت های تحقیق. 106
- 5-6) محدودیت های خارج از اختیار محقق. 107
- 5-7) خلاصه و جمع بندی فصل پنجم. 107
- منابع و مآخذ. 109
- پیوست.. 115
مقدمه
در دنیای امروز سازمانها با محیطی رو به رو هستند که مشخصه آن افزایش پیچیدگی، جهانی شدن و پویایی است. بنابراین سازمانها برای استمرار و استقرار خود با چالشهای نوینی مواجه هستند که برون رفت از این چالشها مستلزم توجه بیشتر به توسعه و تقویت مهارتها و تواناییهای درونی است که این کار از طریق مبانی دانش سازمانی و روشهایی صورت میگیرد که سازمان از آنها برای رسیدن به عملکرد بهتر در دنیای کسب و کار استفاده مینماید. با پیشرفت سریع تکنولوژی برتر, به ویژه در زمینههای ارتباطات, کامپیوتر و مهندسی بیولوژی, از دهه 70 الگوی رشد اقتصادی جهان به طور اساسی تغییر کرد و به دنبال آن, دانش به عنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایههای پولی و فیزیکی شد (چن [1],2004) جامعه آینده جامعهای دانش محور است که در آن ذخیره و کاربرد دانش پایه رشد اقتصادی و انباشت سرمایه است. صنایع در چنین جامعهای برای کسب مزیت رقابتیشان بر مدیریت دانش و یکپارچه سازی آن اتکا میکنند نه بر عناصر محصولات صنعتی (اچ سو و فنگ [2], 2009).
در عصری که اطلاعات و دانش اهمیت چندانی پیدا کرده است سرمایه فکری به عنوان یک عامل تولید ثروت در مقایسه با سایر داراییهای مشهود و فیزیکی، ارجحیت بیشتری پیدا میکند و داراییهای فکری و بخصوص سرمایههای انسانی جزو مهمترین داراییهای سازمانی محسوب میشوند و موفقیت بالقوه سازمانها ریشه در قابلیتهای فکری آنها دارد (احمدیان و قربانی، 1392).
بحث اساسی در داراییهای نامشهود و سرمایههای فکری این است که عملکرد سازمانها تنها بر حسب موضوعات مالی ارزیابی و تفسیر نمیشود، بلکه عوامل دیگری نیز وجود دارند که نه تنها بهبود موضوعات مالی، بلکه بقا و جاودانگی غیر مالی سازمانها را نیز تضمین میکنند. به موضوعات غیر مالی که در دوران معاصر اهمیت چشمگیر و قابل ملاحظهای یافتهاند، عناوینی چون داراییهای نامشهود، سرمایههای فکری و داراییهای دانش محور داده میشود.
سرمایه فکری موضوع جدیدی است که به لحاظ نظری در چند سال اخیر در سطح جهانی مطرح شده است. از آن جا که سرمایهٔ فکری منبعی پر ارزش برای کشورها و سازمانها به حساب میآید، میزان رشد و توسعه آن به سرعت در حال تبدیل شدن به شاخص توسعه یافتگی کشورهاست.
1-2- بیان مسئله
امروزه به دلیل گسترش و پیشرفت فن آوری، ماهیت کار نیز از سنتی و دستی به فکری و هوشی تبدیل شده است. از طرف دیگر، همه کسب وکارها در سراسر دنیا تحت فشار مستمر کاهش هزینه و افزایش ارزش قابل ارائه به مشتریان قرار دارند. از این رو، بسیاری از سازمانها به دنبال یافتن راه کارهایی هستند که بتوانند از طریق ارائه خدمات با کیفیت، انعطاف پذیری، نوآوری و پاسخ گویی سریع، از سایر رقبا متمایز شوند و به اثربخشی و کارائی بالاتر دسترسی پیدا کنند. بسیاری بر این باورند که سازمانهایی میتوانند در دنیای پررقابت امروزی به فعالیت و حیات خود ادامه دهند که دارای عملکرد سازمانی بهینه و برتر نسبت به رقبا باشند و ضمن از استفاده مناسب از فرصتها، از تهدیدات به نفع خود سود ببرند. عوامل مؤثر بر عملکرد سازمانها را به دو دسته عوامل برون سازمانی و عوامل درون سازمانی تقسیم میکنند. عوامل برو ن سازمانی شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حقوقی هستند و عوامل درون سازمانی در برگیرنده مقولههایی چون سرمایه اجتماعی، سرمایه فکری و فرهنگ سازمانی، ساختار، فناوری، راهبردها و فرایند یادگیری سازمانی میباشند که نقش این عوامل در سازمانها بیش از پیش نمایان است.
از دیدگاه استراتژیک, سرمایه فکری به منظور خلق و افزایش ارزش سازمانی مورد استفاده واقع میشود و موفقیت یک سازمان بستگی به توانایی آن در مدیریت این منبع کمیاب دارد. سرمایه فکری اصطلاحی مبهم و پیچیده است و تعاریف و مفهوم سازی ها در این رابطه تماماً یکسان ارائه نشدهاند. عناصر موجود در مدلهای ارائه شده توسط معروفترین محققان این رشته شامل سرمایه انسانی, سرمایه ساختاری و سرمایه مشتری رابطهای هستند (بونیتس [3], 2000). در حال حاضر سازمانهای موفق به خوبی متوجه شدهاند که سرمایه گذاری بر روی سرمایه فکری برای افزایش تواناییها در جهت خلق محصولات و خدمات باارزش ضروری بوده و از این رو بیشتر مدیران متفق القول هستند که سرمایه فکری مهمترین محرک خلق ارزشهاست و بر عملکرد سازمان تأثیر مثبتی دارد. در این مطالعه، قابلیت یادگیری سازمانی نیز به مثابه عنصری مؤثر در ارتقا عملکرد سازمانی مورد بررسی و مطالعه قرار داده خواهد شد. سینکولا[4] یادگیری سازمانی را ابزاری میداند که به وسیله آن دانش محافظت میشود، به طوری که افراد دیگر علاوه بر ایجادکنندگان دانش نیز میتوانند آن را به کارگیرند. در تعریف دیگر، یادگیری سازمانی ایجاد شرایطی در سازمان است که تک تک افراد آن شرایط و تغییرات به وجود آمده را میپذیرند و از آن به عنوان یک فرایند دائمی استقبال میکنند (قربانی زاده و همکاران، 1391).
عملکرد سازمان موضوعی است که برای اندازه گیری آن, معیارها و مدلهای متنوعی اشاعه یافته است. در این راستا چهار معیار عملکردی مد نظر در مدلهای کلاسیک که به منظور اندازه گیری عملکرد سازمانها مورد توجه قرار گرفته است، شامل رضایت کارکنان, رضایت مشتریان, نتایج جامعه و نتایج مالی و عملکردی میباشد (منوریان, 1385). بر این اساس و با توجه به عدم تمرکز بر موضوع سرمایههای فکری طی تحقیق حاضر تلاش خواهد شد تا ارتباط میان سرمایه فکری و عملکرد مدیران سازمان آموزش و پرورش مورد مطالعه قرار گرفته و بر اساس نتایج حاصله پیشنهاداتی در زمینه بهبود شرایط ارائه گردد.
1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق
پیتر دراکر[5] در جامعه پساسرمایه دار مینویسد که دانش، جانشین ابزار، سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار جسمانی در فعالیتهای تجاری خواهد شد. به عبارت دیگر، مزیت نسبی یک سازمان اقتصادی دیگر وابسته به حجم سرمایههای فیزیکی مانند زمین، تجهیزات یا امکانات تولیدی نخواهد بود و خلق ارزش در سازمانها از طریق داراییهای ناملموس که به آن سرمایه فکری میگوییم حاصل میشود. کشف و مدیریت سرمایه فکری یک کشور یا یک سازمان اقتصادی مستلزم ایجاد نظامی مبتنی بر عوامل متغیر است که به آشکارسازی و شناسایی سرمایههای ناملموس کمک کند. فلسفه موجودی سازمانها و نهادهای اجتماعی به ویژه سازمانهای رسمی دستیابی به اهدافی است که به این منظور تأسیس یافتهاند. سازمانها ابزاری برای پاسخگویی به نیازهای جامعه هستند، از این رو با توجه به انتظاراتی که از آنها متصور است در موقعیتی حساس قرار دارند. باید توجه داشت که تأکید بر سرمایه انسانی منجر به درک بهتر ارزشهای نهفته افراد، بنگاهها، نهادها و جوامع در حال حاضر و حتی در آینده برای بهره گیری بهتر از سرمایه فکری میشود. آنچه در جهان آیند ه خالق ارزش اقتصادی است نه نفت و گاز و مواردی مانند آنها بلکه فرزندان عاقل دانشمند و دانش دوست هر ملت هستند. یکی از شاخصهای کشورهای توسعه یافته توجه به نقش نیروی انسانی میباشد. امروزه هیچ سازمانی بدون توجه به نیروی انسانی و نقش سازنده آن در ارائه خدمات قادر به ادامه حیات نیست.
استوارت[6] (2010) بیان میدارد که سازمان رشد میکند چون دارای ارزشهای پنهانی میباشد که به منظور استمرار رشد و توسعه بایستی آنها را نمایان کرده, مورد مراقبت قرار داده و آنها را به درون کسب و کار انتقال دهند. لذا علی رغم پیچیدگی اندازه گیری سرمایههای فکری سازمان, به علت اهمیت اثبات شده داراییهای دانشی و اندازه گیری کردن آنها در خلق و نگه داشت قابلیتهای متمایز کننده سازمانها, پرداختن به موضوع اندازه گیری داراییها و سرمایههای فکری دارای توجیه اقتصادی و علمی قابل توجهی میباشد.
در ادبیات سرمایه فکری اگر چه موضوع رابطه سرمایه فکری با عملکرد کسب و کار مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است اما در بررسیهای انجام شده اغلب قابلیت یادگیری سازمانی را به عنوان نقش میانجیگری و واسط سازمان نادیده میگیرند. بنابراین این پژوهش این فاصله تحقیقاتی را با نشان دادن تأثیر سه مؤلفه سرمایه فکری بر ارتقا عملکرد سازمانی با در نظر گرفتن نقش قابلیت یادگیری سازمان پر خواهد کرد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.