پایان نامه بررسی تاثیر مهندسی مجدد فرایندهای کسب و کار بر چابکی سازمان ها
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر مهندسی مجدد فرایندهای کسب و کار بر چابکی سازمان ها است. برای انجام این پژوهش مبانی نظری وسیعی در زمینه مهندسی مجدد و چابکی سازمانی مورد بررسی قرار گرفت . مدل تحلیلی این پژوهش بر اساس این مطالعات و مراجعه به نظر صاحبنظران شکل گرفت و تمامی فرضیات این پژوهش بر اساس مدل تجلیلی بنا نهاده شدهاند و بر اساس این مدل چابکی سازمانی در چهار بعد پاسخگویی به مشتری ، آمادگی رویارویی با تغییرات ، ارزش قائل شدن برای مهارت ها و دانش انسانی ، تشکیل دادن مشارکت مجازی مورد تحلیل قرار گرفت . جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان سازمان های شهرستان لامرد به تعداد 1100 نفر تشکیل دادند داده های پژوهش با استفاده از پرسش نامه جمع آوری شده است و با تکنیکهای آماری spss مورد تحلیل قرار گرفت و داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان میدهد که بین مهندسی مجدد و چابکی سازمانی ارتباط معنی داری وجود داشته به گونه ای که مهندسی مجدد بر مولفه های چابکی سازمانی موثر میباشد. این پژوهش در خاتمه به ارائه پیشنهادهای کاربردی پرداخته است.
مقدمه :
امروزه باتوجه به قابلی تهاي مهندسی مجدد فرایندهاي کسب و کار در به ارمغان آوردن ارزش و ایجاد مزیت هاي رقابتی در سازمان، این مقوله طرفداران بسیاري پیدا کرده است . مهندسی مجدد فرایندهاي کسب و کار ، با نام هاي متفاوتی می توان شناخت، نام هایی از قبیل طراحی مجدد فرآیندهاي اصلی (کاپلان و مورداك1991 )نوآوري فرآیندي (داونپورت1993 ) طراحی مجدد فرآیندهاي کسب و کار(داونپورت و شورت 1990، ابلنسکی 1994) مهندسی مجدد سازمان (لوونتال1994، هامر و چمپی1993) طراحی مجدد ریشه اي (جوهانسون1993) و معماري مجدد سازمان (تالوار1993)همگی از نا مهایی هستند که مقوله مهندسی مجدد فرایندهاي کسب و کار را معرفی می کنند
هنگامی که از ما خواسته می شود تعریف کوتاهی از مهندسی مجدد فرایندهاي کسب و کار به عمل آوریم پاسخ می دهیم که به معناي همه چیز را از نو آغازکردن است.
موضوعی که مهندسی مجدد را موضو ع درخوربراي مطالعه می نمایاند، تغییرات شگرفی است که در شاریط کسب وکار طی سال هاي گذشته به وجود آمده است . شرایط صنعتی در 15 تا 20 سال گذشته به طور اساسی تغییر کرده است . در این دوره،تکنولوژي، شرایط بازار و خواسته هاي مشتري با سرعت و درجهت هاي مختلف تغییر پیدا کرده درحالی که این تغییرات سابقاً کمتر موردتوجه بوده است. براي نمونه چند مورد از این چالش ها عبارتند از:
بخش بندي بازارهاي پویا، کاهش زمان رسیدن به بازار، افزایش تنوع محصول، تولید براي مشتریان مشخص،کاهش طول عمر محصول، جهان یسازي تولید و غیره.
در عصر رقابت جهانی، اقتصاد جهانی هم به سرعت جایگزین بازارهاي محلی می شود. ظهور بازارهاي باز، کاهش موانع تجاري، بهبود در حمل و نقل و پیوندهاي ارتباطی منجر به ایجاد موقعیتی شده است که بازارها و رقابت هاي محلی به صورت استاندارد جهانی عمل می کنند. درنتیجه بنگاه هاي صنعتی امروز با چال شها و فشارهاي رقابتی جدیدي روبه رو شده اند.
از این رو سازما ن ها براي بقاء و حفظ موقعیت خود، اشکالی متفاوتی به خود می گیرند. یکی از جدیدترین اشکال سازمانی، فرم سازمان هاي چابک است. سازمان هاي چابک فراتر از انطباق با تغییرات می اندیشند و متمایل به استفاده از فرصت هاي بالقوه در یک محیط متلاطم و کسب یک موقعیت ثابت به خاطر نوآور يها و شایستگی هاي خود می باشند.
مقاله حاضر با درنظرگرفتن معیار چابکی، در صدد ارایه یک متدولوژي بهبود یافته مهندسی مجدد است که در آن انتخاب فرآیند براي اعمال مهندسی مجدد بر مبناي میزان تاثیر آن در افزایش چابکی سازمان صورت می گیرد.
انديشمندان و كارگزاران مديريت براي بهبود عملكرد سازما نها، اقدام به نوآوري هاي مختلفي از جمله مديريت كيفيت جامع، بهبود مستمر، تحول سازماني، تعيين اندازه صحيح سازمان ها نموده اند. هدف مشترك تمامي اين رويكردها، تغيير نحوه انجام كارها به منظور بهبود عملكرد سازماني بوده است. در اين ميان يكي از نوآور يهاي مديريتي كه به سرعت متداول شده، مهندسي مجدد است.
فرآيند كسب و كارمهندسي مجدد با فرآيند محوري و با تغييرهاي اساسي كه در سازمان به وجود مي آورد فعاليت هايي كه در سازمان ارزش افزوده ايجاد نمي كنند را با فرآيندهاي جديد جايگزين مي كند. در آن صورت، انرژي سازمان روي كارهاي واقعي و ارزش آفرين متمركز مي شود كه ارتقاي بهره وري را با افزايش سرعت، ارتقاي كيفيت، بهبود خدمات و كاهش قيمت تمام شده به دنبال خواهد داشت. در سال هاي اخير، دانشگاه ها نيز به دليل پيشرفت در فناوري، افزايش هزينه آموزش، رقابت جهاني و انتظار جامعه، با چالشها و بحران هاي زيادي روبرو هستند، بسياري از آنها براي فائق آمدن بر چالشها و بحران هاي ناشي از آن، به اقدام هاي مهندسي مجدد و طراحي مجدد فرآيندهاي خود پرداخته اند.
هدف دانشگاه از مهندسي مجدد فرآيندها، ساده سازي روش هاي انجام فعاليت ها به منظور افزايش رضايت افرادي كه به آنها خدمات ارائه مي گردد، مانند اعضاي هيئت علمي ها، دانشجويان، كاركنان، پشتيباني كنندگان مالي و كاهش معني دار هزينه ها مي باشد.
انديشمندان و كارگزاران مديريت براي بهبود عملكرد سازمانها از يكي از نوآوريهاي مديريتي به نام مهندسي مجدد فرآيندها استفاده ميکنند، مهندسي مجدد بر طراحي مجدد فرآيندهاي كاري جهت دستيابي به بهرهوري و مزيت رقابتي تمركز ميكند. در سالهاي اخير، دانشگاهها نيز به دليل پيشرفت در فناوري، افزايش هزينه آموزش، رقابت جهاني و انتظار جامعه، با چالشها و بحرانهاي زيادي روبرو هستند، از اينرو بسياري از آنها به اقدامهاي مهندسي مجدد و طراحي مجدد فرآيندهاي خود روي آوردهاند. لذا در اين مقاله تعريف، اهداف، اصول، فنون، عوامل موفقيت، موانع، ديدگاهها، عناصر مهندسي مجدد و همچنين ضرورت مهندسي مجدد فرآيندها در دانشگاه، چالشهاي فراروي دانشگاهها و نهايتاً ماهيت دانشگاهها در آينده بحث شده است.
بيان موضوع تحقيق
اكثر كتب و مقالات علمي، سابقه مهندسي مجدد را دهه ١٩٨٠ دانسته اند . در اين دهه در بيشتر سازمانهاي اقتصادي آمريكا يك نارضايتي فراگير به علت عدم حصول ارزش افزوده بالا از فنآوري اطلاعات حاكم شد . اين شركتها با اينكه سرمايه عظيمي جهت توسعه فنآوروي اطلاعات صرف كرده
بودند، اما اين سرمايه گذاري تاثير چنداني در افزايش بهره وري و بهبود عملكرد آنان نداشت.
براي حل اين مشكل نظريه هاي متفاوتي از سوي كارشناسان و متخصصان ارائه گرديد كه مهمترين آنها توسط مايكل همر بيان شد.
بر اساس اين نظريه، سه نيرو بصورت جداگانه و نيز مشترك، شركتهاي امروزي را به گونه اي روزافزون به سرزميني هدايت مي كنند كه به چشم مديران و دست اندركاران آن هراس انگيز و ناآشنا
مي نمايد. اين سه نيرو عبارتند از : مشتريان، رقبا و تغييرات . كه به C3 معروفند. در اين دنياي دگرگون شده، اصول« تقسيم كار» وضع شده از سوي آدام اسميت كه محور سازماندهي شركتها بود، ديگر كارساز نمي باشد و لذا براي شركتها سودمند و ضروري نيست تا كار خود را بر پايه اين اصول سازمان دهند. ساختار وظيفه گرا در دنياي كسب وكار امروز غيرمؤثر بوده و منسوخ است . شركتها بايستي اينك برگرد محور فرآيندها سازماندهي شوند.
به عقيده همر اين نظريه (مهندسي مجدد فرآيندهاي كسب وكار )به اندازه انديشه هاي آدام اسميت در زمان خودش، انقلابي و دور از دسترس مي نمايد . مديراني كه نظريه« سازمانهاي فرآيندگر ا »را شناخته
و پذيرفته اند، راه خود به سوي آينده اي پيروزمند را گشوده و همواره كرده اند وآنان كه چنين نمي كنند، از كاروان عقب خواهند ماند.
از سال ١٩٩٣ تفكر مهندسی مجدد فراگير شد و در تمام دنيا مورد توجه مديران قرار گرفت . دردوران كسب و كار فراصنعتي، شركتها مي بايد بر پايه بهم پيوستن دوباره وظا يف و برگرد محورفرآيندهاي يكپارچه سازماندهي شوند و مهندسي مجدد حداقل تا زماني كه اكثر سازمانها از مدل قديمي آدام اسميت و فردريك تيلور، به سازمانهاي نوين تبديل نشوند، به حيات خود ادامه خواهد داد.
امروزه، انطباق با تغييرات سريع محيطي و كسب انعطاف پذيري ضرورتي اجتناب ناپذير است . لازمه اين كار دگرگون سازي كسب و كار ، جهت انطباق با تغييرات محيطي است . يكي از شناخته شده ترين راهبردهاي دگرگون سازي كسب وكار، مهندسي مجدد مي باشد . البته عليرغم اثربخشي بالا ي مهندسي مجدد پياده سازي اين پروژه ها در بيشتر موارد باشكست مواجه مي شود . هدف ازاين تحقيق شناسايي عوامل حياتي موفقيت و شكست پروژه هاي مهندسي مجدد درداخل كشور مي باشد . بدين منظور از طرحهايي كه با عنوان مهندسي مجدد اجرا شده يا ماهيتي مشابه با پروژه هاي مهندسي مجدد داشته اند انتخاب و به بررسي عوامل موثر بر پروژ ه هاي مهندسي مجدد در آنها پرداخته شده است . اين عوامل در هفت دسته كلي ، آمادگي سازمان براي اجراي تغيير، برنامه ريزي، شناخت و طراحي، ارزيابي، فرهنگ و تغيير وتكنولوژي اطلاعات ، طبقه بندي و مورد بررسي قرار گرفته است . بررسيها از طريق مطالعه مستندات، انجام مصاحبه هاي باز و توزيع پرسشنامه انجام گرفته است . نتايج حاصل از انجام بررسيها وضعيت متوسط رو به پاييني را براي پروژه هاي مورد بررسي نشان مي دهد. اين امر حكايت از عدم دستيابي به نتايج كامل و مورد انتظار از پروژه ها دارد. عمده عواملي را كه مي توان در اين امر موثر دانست عبارتند از : عدم آمادگي سازمانها در اجراي پروژه مهندسي مجدد و مواجهه با تغيير،عدم توجه به تكنولوژي ا طلاعات، مشاركت نكردن افراد سازمان در انجام پروژه، عدم حمايت مدير ارشد و وجود مقاومتهايي د ر بين مديران مياني و پرسنل سازمان در برابر پروژه .
روزگار كنوني روزگاري است پر از دگرگوني و آشوب، دوراني كه در آن ناگهان ثروتها پديد مي آيند و از دست مي روند، چون دگرگوني هم دگرگون شده است . و ديگر، دگرگوني افزايشي به صورت مستقيم وجود ندارد . گري همل 2 مديران را به در هم كوبيدن الگوها و راهبردهاي كهنه كسب و كار و پديد آوردن الگوها و راهبردهاي نوين فرا م يخواند. براي اين كار او معتقد است كه نبايد آنچه را در حال دگرگوني است از دريچه چشم آنچه موجود است ديد . بلكه بايد از جاذبه الگوهاي كهن رها شد و متفاوت ديد. براي اين كار بايد خود را از چنگال الگوي كسب و كار كنوني، كه به تخيل و وفاداري پنجه انداخته رها ساخت و چنان الگويي پديد آورد كه از آنچه تاكنون آمده است متفاوت باشد و رقيبان سنتي را به تقلا وادارد و سازمانها براي حفظ بقا و حضور درعرصه رقابت، ناگزي ر به دگرگوني و استفاده از تازه ترين دستاوردهاي تكنولوژي براي دستيابي به بالاترين سطح بهبود و توانايي خود و كاركنان خود مي باشند ، علاوه بر اين سازمانها مي بايد به سطح دگرگوني مداوم و مستمر برسند . يكي از شناخته شده ترين راهكارهايي كه اين انديشه را به عمل نزديك مي كند مهندسي مجددفرآيندهاست . كه ضمن دستيابي به نتايج بنيادي در كوتاه مدت از چنان انعطافي برخوردار مي شوند كه قادر به دگرگوني مداوم و مستمر خواهند بود و عملكرد فرايند ها در سطح بالايي نگه داشته مي شود.
مهندسي مجدد سازمانها يك رويكرد كل نگر است كه طي فرآيندي، استراتژي رقابت سازمان را با پردازشهاي دروني و كاركنان آن مرتبط مي كند. اين ارتباط از طريق به كارگيري جديدترين و در دسترس ترين تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات برقرار مي شود .
تفاوت عمده مهندسي مجدد سازمانها نسبت به ساير رويكردهاي مديريتي اخير در دگرگوني بنيادي و بهبود اساسي است كه درنحوه انجام فعاليتهاي سازمان به ارمغان مي آورد و ديگر اينكه پياده سازي و استقرار آن به مراتب پيچيده تر از ساير رويكردهاي مديريتي به شمار مي آيد. از يك طرف مهندسي مجدد پتانسيل بالايي در افزايش بهر ه وري از طريق كاهش زمان فرآيند و هزينه آن، بهبود كيفيت، و افزايش رضايت مشتري، دارد اما از طرف ديگر اغلب به يك تغيير اساسي در ابعاد استراتژي ها، فرايند ها،تكنولوژيو منابع انساني نياز دارد . به همين دليل معمولا حدود 70 درصد پروژه هاي مهندسي مجدد در عمل با شكست مواجه مي شوند. با توجه به اين واقعيت مي توان مهندسي مجدد سازمانها را فرآيندي به شمار آور د كه داراي ريسك بسيار بالايي است. و به طور كلي حوزه تاثير گذاري مهندسي مجدد، فرايندهاي اصلي سازمان است.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.