پایان نامه بررسي رابطه بين استفاده از رسانه هاي جمعي با ميزان اعتماد اجتماعي شهروندان
مقدمه:
طرح مساله:
موضوع تحقيق حاضر بررسي رابطه بين استفاده از رسانه هاي جمعي با ميزان اعتماد اجتماعي شهروندان تهراني است. اعتماد اجتماعي عبارت است از« حسن ظن فرد به ساير افرادونهادهاي جامعه با اين انتظار که آنها به گونه اي عمل خواهندکردکه نتايج منفي به حداقل کاهش يافته و دستيابي به اهداف ميسر گردد.»
رويکردهاي مختلفي به اعتماد وجود دارد که نيوتن و دالهي[1] آنها را بطور کلي در دو گروه فردي و اجتماعي جمع کرده اند.رويکرد فردي شامل تمام نظريه هايي است که اعتماد را از بعد روانشناسي و روانشناسي اجتماعي مورد توجه قرار مي دهند.در اين رويکرد اعتماد محصول عوامل فردي و روانشناختي چون تجارب دوران کودکي ويژگي هاي روحي و تجارب زندگي روزمره محسوب مي شود.مطرح ترين نظريه پردازان اين رويکرداوسلنر[2]واريک اريکسون[3] هستند.اما در رويکرد اجتماعي اعتماد محصول عواملي چون؛ مشارکت مدني،محيط اجتماعي،روابط اجتماعي و ميزان گستردگي جامعه انساني به حساب مي آيد.در اين رويکرد مي توان از افرادي چون توکوويل،پارسونزو پوتنام نام برد.با اين حال امروزه اغلب نظريه پردازان اين حوزه سعي دارند تا تلفيقي از اين دو رويکرد را دربررسي اعتماد به کارگيرند.
تحقيق حاضر با رويکرد اجتماعي،اعتماد را در سه نوع ميان فردي،عام و نهادي مورد توجه قرار داده است.اعتماد ميان فردي در سطح يک رابطه چهره به چهره قرار مي گيرد.در اين نوع از روابط،اعتمادمتوجه دوستان،آشنايان و اعضاي خانواده است.اعتماد عام در سطحي فراتر از روابط چهره به چهره و دوستانه قرار مي گيرد. هدف اعتماد شخص معيني نيست،بلکه بصورت کلي مطرح مي شودبراي مثال اعتماد به زنان در مقابل مردان.يا اعتماد به نژاد و مليت متفاوت. اعتماد نهادي متوجه نهادها و سازمانهاي رسمي يا غير رسمي وبطور کلي ساختار هاي غير شخصي است.
با توجه به اهميت اعتماد در کنش اجتماعي به عنوان عاملي براي کنترل و پيش بيني رفتار کنشگران در سطوح مختلف،اعتماد نقش موثري در تعين نظم اجتماعي دارد.از اين رو همواره مورد توجه متفکران حوزه جامعه شناسي نظم بوده است. به زعم نظريه پردازان اين حوزه بي اعتمادي و يا پايين بودن ميزان اعتماد اجتماعي کنش اجتماعي را دشوار و در نتيجه نظم اجتماعي را مختل خواهد کرد.به اين معني که افراد در موقعيت هاي توام با بي اعتمادي عملا نمي توانند با آسودگي خاطر دست به کنش با همنوعان خود بزنند. اين امر هزينه هاي مختلفي را براي آنان جهت انجام کنش اجتماعي تحميل خواهد کرد.
شواهد موجود نشان مي دهد که اعتماد درجامعه ما وضعيت چندان مطلوبي ندارد.تحقيقي كه با عنوان »ارزشها و نگرشهاي ايرانيان« درسال 1381 از سوي دفتر طرح هاي ملي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي انجام گرفته است،نشان مي دهدكه فضايي توام با شك،ناامني و بطور كلي بي اعتمادي در بين افراد حاكم است.به عنوان نمونه در استان تهران پاسخ افراد به اين سوال كه امانت داري در بين مردم به چه ميزان رواج دارد ؟به اين شرح است :6/ 33 درصدپاسخ ها ميزان رواج اين ارزش اخلاقي در بين مردم را متوسط عنوان كرده اند 5/ 24در صد كم،4 /15درصد خيلي كم و6/7درصدپاسخها به گزينه اصلا تعلق دارد .همين درصدها در رابطه با ارزش صداقت و راستگويي كه به عنوان يكي از عناصر اصلي اعتماد از آن ياد مي شود(امير كافي به نقل از جانسون،1380: 19).به اين ترتيب است گزينه كم با بالاترين در صد 9/29گزينه متوسط 3/29درصد گزينه خيلي كم 9/19در صد گزينه اصلا 7/9درصد زيا د 2/8درصد خيلي زياد 3/2درصد وگزينه كاملا 7/0درصد پاسخ ها را به خود اختصاص داده اند.(ارزشها و نگرشهاي ايرانيان1381:63)در مورد ميزان رواج ارزش اخلاقي پايبند بودن به قول قرارها در بين مردم وضعيت پاسخ ها به اين شرح است :گزينه متوسط 8/38درصد،كم 4/24درصد،خيلي كم7/14درصد زياد8/9درصد،خيلي زياد 6/2درصد،كاملا8/0درصد.همچنين دررابطه با رواج دورويي در بين مردم بيشترين پاسخ ها زياد و خيلي زياد به ترتيب با 3/37و4/29درصد بوده است.(همان،1380: 64) همانطوركه اشاره شد،صفات اخلاقي فوق به عنوان شاخص هاي اعتماد فردي از سوي»جانسون» مطرح شده است.به اين ترتيب مي توان گفت كه اعتماد اجتماعي وضعيت مطلوبي در جامعه ندارد.اين امردر پژوهش ديگري كه به طور مستقيم به بررسي اعتماد ميان فردي و عام پرداخته نيز مشاهده شده است.«بررسي تجربي نظام شخصيت»عنوان پژوهشي است كه توسط مسعود چلبي انجام گرفته است.در اين پژوهش بي اعتمادي شخصي و بي اعتمادي غير شخصي عام مورد سنجش قرار گرفته كه نتيجه يافته ها به نقل از چلبي بيانگر وضعيت نامطلوب اعتماد در جامعه است.«يافته هاي موجود نشان مي دهدكه ميزان اعتماد تعميم يافته و اعتماد شخصي در هيچ يك از شهر هاي مورد مطالعه در سطح مقبولي نيست و اين امر بالقوه مخل نظم رواني و اجتماعي است.«(شهر هاي مورد مطالعه در اين پژوهش عبارتند از :تهران،تبريز،مشهد،كرمان و استهبان ميانگين بي اعتمادي شخصي و بي اعتمادي تعميم يافته در اين پژوهش به ترتيب برابر با 45و 39 گزارش شده است)(چلبي،1380: 172-170)
در ادبيات مربوط به اعتماد اجتماعي عوامل اجتماعي و فردي مختلفي به عنوان عوامل تاثيرگذار بر اعتماد اجتماعي مشخص شده اند.عواملي كه از طريق مكانيسم هاي مختلف موجب تقويت و يا تضعيف اعتماد اجتماعي مي شوند.ميزان عام گرايي،احساس امنيت اجتماعي،تعهداجتماعي،ميزان آگاهي از محيط،ميزان توسعه سازمان هاي داوطلبانه،شبكه هاي روابط اجتماعي ونحوه آموزش هنجارها و ارزشهاي مربوط به اعتماد كردن در فرايند جامعه پذيري از جمله عوامل اجتماعي موثر بر اعتماد اجتماعي هستند.
در اين بين براي رسانه هاي جمعي با توجه به گستردگي و نفوذ آنها در جامعه نقش ويژه اي تعريف شده است.جيمز كلمن، پيوتر زتومپکا,رابرت پوتنام و آنتوني گيدنز از جمله نظريه پردازان اعتماد اجتماعي هستند كه در بحث هاي خود به نقش رسانه هاي جمعي در تضعيف و يا تقويت اعتماد اجتماعي تاكيد كرده اند به اين ترتيب كه رسانه هاي به عنوان منبع مهم اطلاعات و همچنين يكي از عوامل اصلي فرايند جامعه پذيري نقش موثري در فرايند اعتماد كردن بازي مي كنند.
نظريه پردازان اعتماد نقش رسانه هاي جمعي در تقويت و تضعيف اعتماد اجتماعي را به شكل زير ترسيم كرده اند.
رسانه ها به تصورات افراد از محيط شكل مي دهند؛آنها مي توانند با ارائه تصويري زشت ويا زيبا از جامعه ميزان اعتماد در بين مخاطبان خود را افزايش و يا كاهش دهند.رسانه ها به شكل گيري الگوهاي كنش در بين مخاطبان كمك مي كنند- اين الگوهاي كنش به افراد كمك مي كنند تا در موقعيت هاي مختلف دست به كنش بزنند.رسانه هاي جمعي از طريق تحرك رواني امكان تعاملات اجتماعي را در بين مخاطبان خود افزايش مي دهند.رسانه هاي جمعي مي توانندزمينه دسترسي به نهاد هاي انتزاعي و تخصصي را براي مخاطبان خود فراهم كرده و در نتيجه موجب اعتماد ويا بي اعتمادي به اين نهاد ها در بين مخاطبان خود شوند و نهايتا اينكه رسانه هاي ارتباط جمعي به عنوان يكي از عوامل جامعه پذيري نقش موثري درنهادينه كردن ارزشها و هنجارهاي اعتماد در بين مخاطبان خود دارند (Sztopka,1999.Putnam,1995,.كلمن،1378،گيدنز،1378).
با توجه به نقش رسانه هاي جمعي در تسهيل،تقويت و تضعيف اعتماد اجتماعي، رابطه ميزان استفاده از آنها با ميزان اعتماد اجتماعي مخاطبان در سه نوع فردي،عام و نهادي بررسي مي شود.در تحقيق حاضر رسانه هاي ارتباط جمعي در سه بعد مورد توجه قرارگرفته اند در يک بعد ميزان استفاده از نوع رسانه موردتوجه است که منظور ميزان تماشاي تلويزيون و ميزان روزنامه خواندن است.در بعد ديگر نوع تلويزيون مورد توجه قرار گرفته که در اين بعد رابطه تماشاي دو نوع تلويزيون داخلي و ماهواره اي با اعتماد اجتماعي بررسي خواهد شد.
سوالات اساسي تحقيق :
آيا ميزان استفاده از رسانه هاي جمعي بر ميزان اعتماد اجتماعي مخاطبان موثر است؟
- آيا تاثير ميزان استفاده از رسانه هاي جمعي در انواع مختلف آنها(تلويزيون،روزنامه)بر اعتماد اجتماعي متفاوت است؟
- آيا تاثير ميزان تماشاي تلويزيون در دو نوع داخلي و خارجي بر اعتماد اجتماعي متفاوت است؟
- آيا بين تماشاي انواع مختلف پيام هاي تلويزيون داخلي،خارجي وخواندن انواع مختلف مطالب روزنامه ها رابطه متفاوتي با اعتماد اجتماعي وجود دارد يا خير؟
اهميت و ضرورت تحقيق:
اعتماد يکي از مفاهيم مهم حوزه جامعه شناسي نظم به حساب مي آيد اين اهميت در وهله نخست ريشه در جايگاه اعتماد در کنش اجتماعي دارد. نيکلاس لومان[4] نظريه پرداز حوزه اعتماد از زاويه كنترل و پيش بيني كنش اجتماعي نگاه کارکردي به اعتماد دارد به ويژه در شرايط جامعه مدرن که توام با پيچيدگي و ريسک يا خطر پذيري است،در اين شرايط اعتماد نقش مهمي در تعين و حفظ نظم اجتماعي بازي مي کند.
زتومپکا،کلمن و گيدنز نيز چنين کارکردي براي اعتماد اجتماعي قائل هستند.اعتماد اين اجازه را مي دهد که افراد به راحتي با يکديگر ارتباط برقرار کنند.به واسطه اين تسهيل کنش است که از اعتماد به عنوان يکي از مهمترين ابعاد سرمايه اجتماعي ياد مي شود.(کلمن،1378: 456)
منابع علمي محدود اعتماد به زبان فارسي وتعداد اندک پژوهش هاي انجام گرفته با موضوع اعتماد نشانگر اين نکته است که تا کنون توجه جدي به اعتماد اجتماعي در جامعه ما نشده است. اما اين امر به معناي کم اهميت بودن آن در جامعه نيست.جامعه ايي که به اشکال مختلف واجد برخي از ويژگي هاي مدرنيته است.اگر چه تا کنون در متني ديده نشده که از آن به عنوان جامعه مدرن ياد کنند ولي در اغلب متون به در حال توسعه بودن آن با عبارت مبهم در حال گذار اشاره شده است.بويژه با توجه به تحولات ساختاري و جمعيتي دهه اخير،تحولاتي چون افزايش جمعيت،گسترش شهر نشيني،توسعه رسانه هاي ارتباط جمعي درحوزه هاي داخلي وخارجي وبدنبال آن تحولات ارزشي و فرهنگي.(رفيع پور.1378ربيعي1378)مجموعه ايي از اين تحولات به همراه افراط و تفريط هاي موجود در حوزه هاي مختلفي چون سياست،اقتصاد و فرهنگ عملا فضاي پيچيده و آشفته ايي به جامعه ما داده است.
توسعه شهرها درنتيجه تحولات جمعيتي،بويژه افزايش جمعيت و مهاجرت و بدنبال آن نفوذ پذيري مرزهاي درون گروهي سبب شده تا دامنه روابط اجتماعي افراد از محدوده سنتي خود فراتر رود؛شهروندان همواره در محيط هايي قرار مي گيرند که با غريبه هايي از گروهها و قوميت هاي مختلف مواجه هستند،بويژه با توجه به تنوع قومي و گروهي موجود در جامعه،شرايط موجود اجتماعي و اقتصادي،ارتباط و تعامل با ديگران ناشناس را براي ماگريز ناپذيرکرده است،با اين حال فقدان اعتماد در چنين وضعيتي شرايط را براي افراد دشوارتر خواهد کرد.شهروندان مجبور خواهند بود هزينه هاي زيادي را براي جبران بي اعتمادي متحمل شوند؛ لزوم قرار دادهاي رسمي و غير رسمي و ضرورت وجود تضمين درمراودات اجتماعي وپايين آمدن سطح ارتباطات اجتماعي در بين افراد ازجمله پيامدهاي وجود بي اعتمادي است در صورتيکه وجود اعتماد اجتماعي به تسهيل کنش کمک کرده وبه زعم پوتنام به مانند روغني چرخ هاي ارتباط اجتماعي را روان خواهد کرد.با توجه به ويژگي هاي فوق،اهميت اعتماد در جريان کنش هاي اجتماعي روشنترمي شود.از طرف ديگر همانگونه كه اشاره شده اعتماداجتماعي در جامعه مورد مطالعه ما وضعيت مطلوبي ندارد.
شواهد مبتني بر پژوهش هاي اجتماعي نشان مي دهد كه اعتماد اجتماعي در جامعه ما وضعيت چندان مطلوبي ندارد.نظريه پردازان اعتماد عوامل مختلفي را در تضعيف و يا تقويت اعتماد بين افرد موثر مي دانندو رسانه هاي جمعي يكي از همين عوامل موثر بر اعتماد در نزد آنان است.(,1999.پوتنام,1995,.كلمن،1378،گيدنز،1378).
رسانه هاي جمعي،امروزه نقش موثري در زندگي روزمره ما ايفا مي کنند و يکي از واقعيت هاي انكار ناپذيرزندگي بشر امروزي به شمار مي آيند.آنها بخش مهمي از زمان و مكان زندگي ما را به خود اختصاص داده اند.ما همواره در معرض پيامهاي مختلفي هستيم كه در قالب هاي متفاوت از سوي آنها ارسال مي شود پيامهايي كه درموقعيتهاي مختلف به نيازهاي متفاوتي پاسخ مي دهند.وسايل ارتباط جمعي واجد كاركردهاي متنوعي هستند هارولد لاسول كاركرد اين وسايل را به اين شرح خلاصه كرده است :نظارت بر محيط ،ايجاد همبستگي اجتماعي در واكنش به محيط وانتقال ميراث فرهنگي. (مك كوايل،1382 :108).بطور كلي ميتوان گفت رسانه ها نقش مهمي در زندگي اجتماعي افراد بازي مي كننداطلاع رساني وآگاه كردن افراد از واقعيت هاي محيط(حوادث ورويدادها)،آموزش هنجارها و ارزشهاي رايج و اجتماعي كردن افراد ،ايجاد همدلي وانسجام اجتماعي در بين افراد (همان،1382: 109).
رسانه ها نقش موثري بر شكل گيري نگرش افراد نسبت به محيط و افراد حاضر در آن دارند،رسانه ها همچنين در نهادينه كردن ارزشهاي رايج،برجسته كردن ايده ها و افكار خاص وشكل دادن به تصور افراداز جامعه موثر هستند. در تحقيق حاضر با توجه به نقش و جايگاه رسانه هاي جمعي، تاثير ميزان استفاده از آنها بر اعتماد اجتماعي بررسي شده است.
فرضيات تحقيق
بین استفاده از انواع رسانه ها ی مورد استفاده و میزان انواع اعتماد اجتماعي رابطه وجود دارد.
بین میزان استفاده از تلویزیون های ماهواره ای با میزان اعتماد اجتماعی رابطه وجود دارد.
نگرش مثبت نسبت به رسانه های داخلی در میزان اعتماد اجتماعی افراد موثر است.
کسانیکه از مطبوعات بیشتر از تلویزیون استفاده می کننداز اعتماد اجتماعی بیشتری برخوردارند ..
تعریف مفاهیم:
تعريف نظري و عملي مفاهيم تحقيق :
مفاهيم تحقيق حاضر شامل متغيرهاي وابسته،مستقل،واسطه،کنترل و متغير هاي زمينه ايي تحقيق است.
متغیر وابسته تحقیق :
اعتماداجتماعي:
تعریف اعتماد اجتماعي عبارت است از حسن ظن فرد نسبت به ساير افراد و نهادهاي جامعه با اين انتظارکه آنها به گونه ايي عمل خواهندکردکه نتايج منفي به حداقل کاهش يافته و دستيابي به اهداف ميسر گردد.
اعتماد ميان فردي:
اين نوع ازاعتماداجتماعي در روابط چهره به چهره جاي مي گيرد. سطحي حداقل از كنشگران، ارتباطي كه در آن دو نفر حضور دارند.
اعتماد نهادي:
اين نوع از اعتماد متوجه ساختارهاي غيرشخصي است.هر چند ساختارهاي غير شخصي درسطحي خردازافراد تشکيل شده انداما اين افرادباتوجه به ساختاري که درآن قرارگرفته اند تعريف مي شوند.
متغير هاي مستقل تحقيق:
متغير مستقل تحقيق حاضر رسانه هاي ارتباط جمعي است.
بطور كلي رسانه هاي ارتباط جمعي عبارتند ازآن دسته از وسايل ارتباطي كه مورد توجه جماعت كثيري باشد وسايل ارتباطي كه در تمدنهاي جديد بوجودآمده و مورد استفاده اند وويژگي اصلي آنان قدرت وشعاع عمل زياد است.(كازنو،1377: 4)
تلويزيون:
با توجه به جامعه مورد مطالعه دو نوع تلويزيون دولتي و ماهواره ايي انتخاب شده اند.تلويزيون دولتي شامل تمام شبكه هايي است كه مالكيت آنها با دولت بوده و توسط دولت نيز كنترل مي شود.در جامعه مانيز تلويزيون توسط دولت اداره مي شود و هر شش شبكه آن دولتي هستند.در كنار شبكه هاي تلويزيون دولتي به مدد توسعه تكنولوژي ارتباطات امروزه افراد مي توانند با استفاده از گيرنده هاي ماهواره ايي از برنامه هاي ساير شبكه هاي تلويزيون كه از نقاط مختلف جهان پخش مي شوند استفاده كنند.اين شبكه ها در تحقيق حاضر با عنوان شبكه هاي ماهوارهايي مورد توجه قرار گرفته اند.
روزنامه:
یکی از وسایل ارتباطی مکتوب که تازگی خبر خصوصیت اصلی آن است
متغير هاي واسطه
در تحقيق حاضر بر اساس نظريه هاي مربوط به اعتماداجتماعي و كاركردهاي رسانه هاي ارتباط جمعي پنج متغير به عنوان واسطه رابطه بين رسانه ها واعتماد انتخاب شده اند كه در ذيل تعريف آنها آمده است.
عام گرايي:
تعريف:ميزان تمايل به تنظيم هنجاري سلوك بر اساس قواعد وضعيتي كه درآن سلوك صورت تحقق به خود ميگيرد.(چلبي؛1380: 103)تمايل فرد يا گروه به اينكه در روابط اجتماعي خود،ديگران را براساس ضوابط مربوط به مقوله كنشگران آن وضعيت تيماركندودرواقع نوعي سوگيري ارزشي است كه فردياگروهي سعي دارددربرخوردباكنشگران اجتماعي ديگر آنهارابراساس قواعدوضوابط عام و نه قواعد وضوابط مربوط به خودو جامعه خود مورد ارزيابي وقضاوت قراردهد.
احساس امنيت اجتماعي:
تعريف نظري:بيانگر آسودگي خاطر فرد است كه نيازهايش درطول زمان ارضاء مي گردندوبه رهايي فرد ازترس ونگراني وحفظ خود در حال وآينده مربوط مي گردد (اميركافي؛1380: 27).
تعهد اجتماعي:
تعريف:تعهددرلغت به معناي پايبندي به عهد وپيمان،وفاداربودن،احساس مسووليت كردن و مراقبت كردن معنا شده است.بطور كلي تمايل به ميزان وفاي به عهد احساس مسووليت وتكليف در مقابل ديگران تعرف مي شود.(چلبي؛1380: 146)
ارزيابي مثبت از مسوولان جامعه:
متغير ارزيابي مثبت از مسوولان به عنوان متغيري واسط بين رسانه هاي جمعي و اعتماد به نهادهاي فعال در جامعه مورد توجه قرار گرفته است.
ارزيابي مثبت از محيط اجتماعي:
يکي ديگر از متغير هاي واسطه تحقيق در رابطه بين رسانه هاي جمعي و اعتماد اجتماعي متغير ارزيابي مثبت از محيط اجتماعي است
– نگرش مثبت به رسانه هاي جمعي:
نگرش نوعي جهت گيري مثبت و منفي نسبت به هر چيزي؛اشخاص،نهادها،اشياء،مکان ها و… است.
متغير هاي زمينه اي تحقيق:
متغير سن: ميزان سن پاسخگويان با سوال مستقيم پرسيده شده است.
متغير جنسيت:جنسيت با سوال مستقيم و در دو طبقه مرد و زن سنجيده شده است.
متغير ميزان تحصيلات:.ميزان تحصيلات با استفاده از سوال مستقيم قابل سنجش شده و در شش گروه طبقه بندي مي شود.
1-عدم بهره مندي ازتحصيلات(بيسواد)
2- ابتدائي(بصورت ناقص يا كامل)
3- راهنمائي(بصورت ناقص يا كامل)
4- متوسطه(بصورت ناقص يا كامل)
5- كارداني وكارشناسي(بصورت ناقص يا كامل)
6- كارشناسي ارشد به بالا(بصورت ناقص يا كامل)
متغير وضعيت تاهل:
وضعيت تاهل با استفاده از سوال مستقيم قابل سنجش و در سه گروه طبقه بندي شده است.
1- متاهل
2- مجرد
3- ساير موارد(طلاق گرفته،همسر فوت شده،کسانيکه تنها زندگي مي کنند
چهارچوب تحليلي تحقيق:
اعتماداجتماعي عبارت است از حسن ظن فرد نسبت به ساير افراد جامعه و نهاد هاي موجود درآن،با اين انتظار که آنها به گونه اي عمل خواهند کرد که نتايج منفي به حداقل کاهش يافته و دستيابي به اهداف ميسرگردد.پديده ايي اجتماعي است،به اين ترتيب که هم نقش مهمي در کنش اجتماعي باز ي مي کند و هم در جريان کنش اجتماعي شکل مي گيرد.براي اعتماد اجتماعي سه نوع جداگانه تعريف کرده اند که در هر يک از آنها اعتماد، متوجه اعتماد شونده هاي متفاوتي است.اين سه نوع عبارتند از:اعتماد ميان فردي،نهادي و عام؛ اعتماد ميان فردي در روابط مستقيم و دو طرفه بين فرد و نزديکانش از قبيل دوستان،خانواده،همسايگان وهمکاران مورد توجه قرار مي گيرد.اعتماد نهادي متوجه نهادها و سازمان هاي مختلفي است که در سطح جامعه فعاليت مي کنند و اعتماد عام در سطحي فراتر از رابطه دوستانه متوجه افراد غريبه شامل قشرهاي مختلفي از افراد است،براي نمونه اعتماد به زنان،اعتماد به اقليت هاي قومي و ديني.
همانطور که در بحث نظري تحقيق نيز اشاره شد اعتماد به عنوان يک امر اجتماعي تحت تاثير عوامل مختلفي است. بر مبناي نظريه هاي بحث شده مي توان از عوامل موثري چون احساس امنيت،عامگرايي،تحرک فيزيکي ورواني،مشارکت اجتماعي،تعاملات اظهاري،اعتماد بنيادي،اجتماعي شدن واستفاده از رسانه هاي ارتباط جمعي نام برد.
در تحقيق حاضر از بين عوامل مختلف موثر بر اعتماد اجتماعي به بررسي رابطه بين ميزان استفاده از رسانه هاي ارتباط جمعي و ميزان اعتماد اجتماعي خواهيم پرداخت.با اين حال ملاحظه خواهد شد که رسانه هاي ارتباط جمعي با توجه به نقش و تاثيرات گسترده عملابا ساير عوامل موثر بر اعتماد اجتماعي نيز رابطه دارند.
آنچه از نظريه هاي مختلف مربوط به اعتماد اجتماعي بر مي آيد بين استفاده از رسانه هاي ارتباط جمعي و ميزان اعتماد اجتماعي افراد رابطه وجود دارد.اما جهت اين رابطه در نظريه هاي مختلف،به شيوه اي متفاوت گزارش شده است از طرف ديگر عملا در بررسي اعتماد اجتماعي به رابطه بين هر يک از ابعاد آن با عوامل موثر بر اعتماد يا توجه نشده و يا اينکه اين توجه به بعد مشخصي تقليل پيدا کرده است.تفاوت رابطه بين رسانه ها و اعتماد اجتماعي در نظريه هاي مطرح شده عملا فضاي رابطه رسانه ها و اعتماد اجتماعي را ابهام آميز کرده است. براي نمونه گيدنز اعتماد اجتماعي را مبتني بر فقدان اطلاعات مي داند؛اين در حالي است که کلمن وزتومپکا دو تن از نظريه پردازان اعتماد بر نقش کليدي اطلاعات در فرايند اعتماد تاکيد مي کنند.
[1] – Newton and Dalhe
[2]– Uslaner
[3]– Erikson
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.