پایان نامه بررسی رابطه مدیریت کیفیت جامع با رضایت شغلی کارکنان در اداره اموزش و پرورش
مقدمه
– در دوران حاضر استفاده هر چه بیشتر و بهتر از امکانات و ظرفیت ها و نیرو های بالقوه در همه زمینه ها بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد.بدیهی است نیرو ها و نهادهای تولیدی با همه تلاشی که در جهت افزایش سطح کمی و کیفی تولید به کار می برند، همچنان باید در افزایش ظرفیت توان تولیدی خود بکو شند. بدیهی است رفاه همگانی و توسعه ملی جز در سایه ارتقاء بهرهوری که حاصل استفاده هر چه بیشتر از استعدادهای انسانی و مادی و هدایت انها به سمت اهداف متعالی است به دست نمیآید , از این رو بها دادن هرچه بیشتر به امر بهره وری و کاربردی کردن آن به عنوان یک وسیله موثر در جهت شکوفایی اقتصاد باید مورد توجه و عنایت خاص مدیران در دستگاههای اجرایی ، واحد های اقتصادی و آموزشی قرار گیرد.
– با در نظر گرفتن شکل جدیدی از تقاضا که در سیستمهای جدید آموزشی به وسیله ذینفعان متفاوت ظهور کرده است تمرکز سازمانهای آموزشی از کمیت مداری به کیفیت گرایی متمایل شده و یا در حال شکل گیری است. این تغییر نه تنها مختص کشور های توسعه یافته, بلکه متوجه کشور های در حال توسعه نیزمی با شد. چنین رويكردی اهمیت بکارگیری مدیریت کیفیت جامع (TQM) را در آموزش مورد توجه قرارمی دهد.
– مدیریت کیفیت جامع یک دید گاه کیفیت مدار است که هدف ان ایجاد بهرهوری از طریق ایجاد بهبود مستمر و تضمين کیفیت در تمامی بخشهای سازمان با در گیر کردن تمامی اعضا سازمان در این فرایند است.
– مديريت كيفيت جامع يكي از كاملترين و كارآترين فلسفه هاي مديريتي است كه به نحوشايسته اي مباحث كيفيت و رضايت مشتري را در بردارد . در دنياي امروز كه از يكسو رقابتهاي ملي، منطقه اي و بين المللي بسيار شديد و تنگاتنگ و از سوي ديگر تغييرات و تحولات در تكنولوژي، نيازبازار و … بسيار سريع و پر شتاب بوده و مسلمًا تجزيه و تحليل شناخت صحيح و بكارگيري مناسب مباحثي از قبيل مديريت كيفيت جامع مي تواند بسيار راهگشا و مؤثر باشد . از نكات برجسته و ممتاز بحث مديريت كيفيت جامع اينست كه بسياري از فنون و روشهاي مرتبط با مسائل مديريتي و كيفيتي را بطور جامع و با تلقيني مناسب و بصورت يكپارچه در خود جاي داده است.
بطور كلي شركتهايي كه در جهت اجراي فلسفه مديريت كيفيت فراگير قدم بر مي دارند، بايستي از تلاشهاي بهبود مستمر كيفيت كه در تمام اجزا سازمان جريان دارد، مطمئن شوند . حركت در جهت يك فرايند بهبود مستمر، اغلب با پذيرش يكي از فلسه هاي مديريت كيفيت، مانند اصول دمينگ، فلسفه جوران يا كرازبي شروع مي شود . اين افراد صاحب نام، اصول و راهنمايي هايي را براي تغيير محيط شركتها و ايجاد فرهنگ كيفيت مداري در سطح سازمانها با نگرشها و رويكردهاي منابع انسان تدوين كرده اند.
– امروزه شرایط حاکم بر بازارهای جهانی، محدودیتمنابع، رقابتهای بسیار فشرده و … سازمانها را به سوی اتخاذ راهبردهای مناسب سوق داده است. یکی از این راهبردها مدیریت کیفیت فراگیر میباشد. مدیریت کیفیت فراگیر روشی است که اجرای راهبردهای حیاتی یک سازمان را تضمین میکند و در واقع یک برنامه تغییر است که از لایههای بالای سازمان شروع و به پایین سازمان جاری میشود و چنانچه بطور مناسب در سازمان پیاده و بکار گرفته شود موجب ارتقاء انعطاف پذیری سازمان، افزایش مشارکت کارکنان،کاهش هزینهها، افزایش رضایت مشتریان و کارکنان و در نهایت تعالی کسب وکار میگردد.
– چارچوبهایی برای دستیابی به این راهبرد بهوسیلة، نویسندگانی همچون دمینگ در 1982، کراسبی در 1979، جوران و گرینا در 1980، فیگن باوم در 1991 وایشی کاوا در 1985 مطرح شده است. هر یک از این اساتید که به عنوان پیشگامان مدیریت کیفیت فراگیر شناخته میشوند، مجموعهای از متغیرهای اصلی را معرفی نمودهاند که توجه و کاربرد آن در پیادهسازی موفق مدیریت کیفیت فراگیر ضروری میباشد. نگرش آنان به مدیریت کیفیت مجموعهای از قواعد و اصول مدیریت کیفیت را فراهم میآورد که سازمان برای جاری سازی مدیریت کیفیت فراگیر میبایست آنها را مورد توجه قرار دهد . اما علیرغم وعده کسب نتایج اقتصادی و اجتماعی ارزشمند در صورت استقرار مدیریت کیفیت فراگیر، متأسفانه اجرای مدیریت کیفیت فراگیر بطوریکه انتظار میرفت، موفقیتآمیز نبوده و معمولاً در 65% موارد اجرای مدیریت کیفیت فراگیر با شکست مواجه شده است . البته دلایل بسیاری برای این عدم موفقیت مطرح شده است؛ از جمله درک نامناسب از مدیریت کیفیت فراگیر، فقدان حمایت از پشتیبانی مدیر ارشد،عدم انعطافپذیری فرهنگ شرکت، عدم هماهنگی ساختار سازمانی و …. که مجموعه این علل در قالب عواملی که به عوامل بحرانی موفقیت معروف میباشند مرتبط میباشد.
– مدیرت کیفیت جامع روشی است که راهبردهای حیاتی سازمان را تضمین می کند . هر چند این روش در آغاز در ژاپن اجرا شد ولی بعدها در نقاط دیگر جهان به ویژه آمریکا علاقه مندان بسیاری پیدا کرد . بیشتر مدیران در آغاز ممکن است گمان کنند که این روش نیز مانند بسیاری از روشهای که چندان به اصطلاح باب روز می شود و بعداً از میان می رود ، تب جدید است که به زودی فراموش خواهد شد . این دسته از مدیران سخت در اشتباه هستند و بهتر است برای تقویت و بقای هر چه بیشتر و رشد لازم با استفاده از این روش ، به نیاز مشتریان ، کارکنان و سهامدارن خود جامع عمل بپوشانند.
– این روش به اندازه ای سودمند است که مدیران ارشد سازمانها برای تحلیل و پلایش های راهبردی خود ساعتها وقت صرف می کنند . این روش در مقایسه با بیشتر روشهای موجود مدیریتی ، به بهبود کلی و مستمر در فرآیندهای سازمان می انجامد . رمز موفقیت این روش تا اندازه ای به کاربرد روشهای آماری در تمام رده های سازمان مربوط می شود . به گفته مشاوران با تجربه در اجرای روش مدیریت کیفیت جامع ، سیاست گزاری خود نوعی فرآیند است و بنابراین باید آنها را با استفاده از روشهای آماری کنترل کرد این روش در واقع روشی ساده شامل انجام چند فعالیت مشخص جداگانه است که عبارتند از :
1- بررسی و تحلیل جو بازاری که سازمان در آن عمل می کند .
2- انتخاب چند هدف نهایی و مشخص کردن راهبردهایی که دستیابی به آنها را تضمین می کند .
3- تنظیم برنامه ای که شامل اجرای راهبردهای برگزیده است .
نکته مهم و اساسی در اجرای این راهبردها ، توجه دقیق و پیوسته به آنها برای تعیین نوسانهای ایجاد شده در اجرا و تصحیح آنهاست . موفقیت کامل در اجرای این روش مدیریتی را می توان دو جمله خلاصه کرد : دقت در انتخاب راهبردها و نظارت در انطباق آنها با هدفهای سازمان .
– نکته مهم دیگری که در بیشتر روشهای مدیریتی دیگر رعایت نشده است ، مسأله نظام اجرای راهبردهای سازمان است که در روش مدیریت کیفیت جامع کاملاً رعایت می شود و از همین رهگذر ، این روش با روشهای دیگر تفاوت بسیار دارد.
– این روش به تأمین نیروهای لازم برای اجرای هدفهای حیاتی سازمان توجه بسیار دارد . روشهای قدیمی ، الویتها را فقط بر اساس تغییر در جو بازار ، صنعت و نیاز مشتریان و بازنگری همیشگی آنها برای تضمین و مطابقت با رسالت سازمان ارزش بسیار قایل است . این روش به سرعت جای روشهای قدیمی را گرفته و خواهد گرفت . برای مثال روشی که تا چند سال پیش مرسوم بود و شاید هنوز هم در بعضی از دانشگاهها تدریس می شود ، روش مدیریت بر مبنای هدف (MBO) است . هر چند این روش ، شناسایی هدفهای مورد قبول مدیران و کارکنان رده های اجرایی سازمان را تضمین می کند ، اما در بیشتر سازمانها این هدفها بصورت صرفاً ارقام مالی ذکر می شود و هیچ ارتباطی با هدف های اجرایی سازمان ندارد . اما در روش مدیریت کیفیت جامع ، هدفهای کلی سازمان به هدفهای اجرایی کوچکتری که برای همه مدیران و کارکنان رده های گوناگون پذیرفتنی و درک شدنی است ، تبدیل می شود. ( تنر و ایروینگ ،1376، ص 45 )
– امروزه سازمان ها برای بقا در بازار بسیار رقابتی تلاش می کنند تا حداکثر ارزش را با حداقل هزینه برای مشتریان و مصرف کنندگان فراهم سازند . این شرایط موقعیتی دو گانه به وجود آورده است زیرا از یک سو سازمان به منظور حفظ و افزایش سهم خود در بازار به دنبال ایجاد حداکثر ارزش برای مشتریان می باشد و از طرفی به منظور ایجاد حداکثر سود به دنبال کاهش هزینه هاست .
– در چنین شرایطی استفاده از مدیریت کیفیت جامع می تواند راهکاری اثر بخش باشد ، تا با استفاده از آن سازمان ها بتوانند با هزینه کمتر محصولات و خدماتی با کیفیت بالاتر ارائه نمایند . در این پایان نامه سعی می شود ، به ارائه مفهوم ، اصول و کاربرد مدیریت کیفیت جامع در سازمان ها پرداخته شود .
1-2 قلمرو تحقیق
قلمرو این تحقیق به دو بخش زیر تقسیم می شود
الف) قلمرو مکانی
در این تحقیق به شرح و بررسی ابعاد مدیریت کیفیت جامع که شامل هشت بعد اصلی بر اساس اصول و مبانی ادوار دمینگ در بهبود کیفیت می باشد و تاثیر این هشت بعد را بررضایت شغلی کارکنان اداره اموزش و پرورش گچساران مورد بررسی قرار می دهیم . اداره اموزش و پرورش به عنوان یک سازمان خدماتی با بهره گیری از پیشرفته ترین تجهیزات و سیستم های اموزشی نقش غیر قابل انکاری در پیشرفت کشور در همه زمینه ها داشته است زیرا توسعه پدیده ای است با ابعاد اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی که تحقق ان به عوامل و امکاناتی بستگی دارد که اموزش و پرورش از مهمترین ان عوامل است.
ب) قلمرو زمانی
آغاز این تحقیق از اذر ماه 1390شروع و تا پایان فروردین1391ادامه داشته است
1-3 بیان اهمیت مسئله
مفاهیم مدیریت کیفیت فراگیر و روشهای اجرایی و پیادهسازی آن در نوشتههای دانشگاهیان و محققین، بسیار مورد بحث قرار گرفته و کارشناسان و مشاوران در زمینه استقرار آن در سازمانها روشهای مختلفی را مورد استفاده قرار دادهاند. در این روشها و راه کارها، مراحل و قدمهایی مطرح شده که با تحقق آن، سازمان میتواند در ابعاد مختلف، کیفیت را مشاهده نماید.
تعداد نمونههای موفق در این زمینه بسیار کم میباشد. بسیاری از سازمانها علیرغم شروع خوب و با اتکا بر یک روش یا مدل اجرایی پس از گذشت مدت زمان و صرف هزینههای زیاد متأسفانه بعلت عدم توجه مدیران و برنامهریزان سازمان به مجموعهای از عوامل تأثیرگذار بر روند اجرا، برنامهها منتهی به شکست میشوند. هر چند آثار ناشی از این عدم موفقیت موجب تلف شدن هزینهها و زمانهای صرف شده میشود، اثر مخرب دیگری نیز در سازمان بر جا میگذارد و آن مقاومت سازمان به تغییرات بعدی میباشد. بنابراین لازم است در اجرای مدیریت کیفیت فراگیر، عوامل تأثیرگذار بر تسهیل، تسریع، تداوم ،کارا بودن و اثربخش بودن فرآیند اجرا شناسایی و مورد توجه مدیران و برنامهریزان قرار گیرد. بدیهی است که شناسایی عوامل به تنهایی کفایت نمینماید و از آنجا که استقرار و تداوم مدیریت کیفیت فراگیر در سازمان کاری محدود به زمان مشخصی نمیباشد و بهصورت پیوسته و در بطن فعالیتهای سازمان بهصورت مستمر وجود خواهد داشت، لذا لازم میباشد که این عوامل بهصورت مستمر مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرند. ارزیابی یک سازمان بر مبنای این عوامل نقاط ضعف و قوت را آشکار میسازد و بازخورد مناسب جهت تصحیح انحرافات ایجاد شده فراهم میگردد.
بنابراین برای دستیابی به موفقیت در مدیریت کیفیت فراگیر نه تنها لازم و ضروری است که توجه به کیفیت در صدر تمام فعالیتها و برنامههای سازمان قرار گیرد و سازمان برنامه و طرحی منظم را در این زمینه تدوین و تعقیب نماید، بلکه لازم میباشد که عوامل بحرانی موفقیت مدیریت کیفیت فراگیر شناسایی و با یک روش و برنامه مشخص مورد ارزیابی قرار گیرند.
در خصوص مدیریت و برنامه ریزی برای اداره اموزش و پرورش به عنوان رکن اصلی تعلیم وتربیت در کشور و نیز اهداف تعیین شده ای مثل ارتقاع سطح فرهنگ و سواد در جامعه و ارائه خدمات به جامعه این سؤال مطرح میشود که ایا به کار گیری اموزه های مدیریت کیفیت فداگیر باعث افزایش رضایت شغلی کارکنان این اداره به عنوان مهمترین جایگاه تعلیم و تربیت در کشور خواهد شد؟
1-4 اهمیت و ضرورت تحقیق :
در دهه 1990، مديريت کيفيت جامع به يکي از استراتژي هاي رقابتي بسيار جذاب براي شرکتهايي بـــدل شد که در جست وجوي تفاوت چشمگيري با ديگران بودند. دانشگاهيان و صنعتگران به اين جاذبه کــه مديريت کيفيت جامع سازمان را تشويق به تمرکز بر نياز مشتري به وسيله فرآيند بهبود و توجه به بهبود هزينه ها، کيفيت و رضايت مشتري مي نمود، اذعان کردند. پايه مديريت کيفيت جامع مبتني بود بر پيگيري فعالانه بهبود مستمر، درک نگرش مشتريان درون سازمان، آموزش و توسعه در تمامي ابعاد سازمانــي. اما عده اي نيز معتقد بودند که فلسفه مديريت کيفيت جامع محدوديت هاي خاص خود را داراست. يافته هاي سيتکين (Sitkin) نشـان مي دهد که مديريت کيفيت جامع براي مباحثي چون فروش مازاد اندازه، خطرناک بوده و کارايي و اجراي آن زيانبار است و اين بخشي از ناتواني مديريت کيفيت جامع است. محققان معتقدند که امروزه بازاريابي مديريت کيفيت جامع تبديل به صنعت خاص خود شده است و درک مديريت کيفيت جامع به عنوان يک نتيجه اجراي همه جانبه آن گسترش يافته است. لوتانز(Luthauns) براين باور است که مديريت کيفيت جامع قادر به درک تغييرات آتي نيست و پيشنهاد مي کند که زمان کافي صرف مديريت کيفيت جامع شود. گروهي نيز معتقدند که سازمان يادگيرنده به دليل وابستگي متقابلي که دارد گام منطقي بعدي در ارزشگذاري تغييرات است. (باران دوست و رحماني، 1382)مديريت کيفيت جامع در صنايع ژاپن منجر به نتايج شگفتآوري شده است. TQM راهي است به منظور باقي ماند و موفق شدن. اما چه چيزي TQM را تبديل به يک ضرورت کرده است. مديريت کيفيت جامع در واقع يک نوع يکپارچگي جامع و کلي در سراسر يک سازمان است به منظور دستيابي به مزيت رقابتي از طريق بهبود مستمر در تمام فعاليتهاي سازمان. اگر بخواهيم تکتک کلمات موجود در مديريت کيفيت جامع را به صورت تکتک معني کنيم عبارتند از:
- کيفيت: برآوردن تمام اظهارات مشتريان و احتياجات ضمني آنها.
- مديريت: يک هيئت اجرايي که به طور کامل به صورت کميته و هماهنگ درآمدهاند.
در حالت ايدهآل تمام افراد درون سازمان بايستي سازماندهي و گروهبندي شوند. براساس تحقيقات دومينگ در سال 1986، حدود 94% از مشکلات مربوط به کيفيت مربوط به مديريت و سيستمهايي ميباشد که به وسيله آنها بوجود آمده است. بنابراين تعهد مديران بايستي قبل از کارگران خط مقدم صورت پذيرد. مديريت کيفيت جامع ايجاب ميکند که تمام افراد درون سازماني شامل کارگردان خط مقدم در فرآيند درگير شوند. بنابراين تعريفي که از مديريت کيفيت جامع در بالا آمده است، نشان دهنده يک وضعيت متعادل بين معني واقعي کلمه و حالت ايدهآل کلمه است. با وجود سال ها سابقه آموزشي در زمينه آموزش مديريت کيفيت جامع و هدايت بيش از 30 مورد تحقيقاتي در ارتباط با بيش از 1000 موضوع مرتبط با مديريت کيفيت جامع، حاصل تجارب و آموزشها در اين مقاله آمده است.
نتايجي که بدست آمده نشان دهنده آن است که به طور ميانگين کمتر از 20% موارد به نتيجه مورد نظر دست يافتهاند. در حقيقت زماني که من براي اولين بار فرآيند مديريت کيفيت جامع را پياده کردم، از زمره همان اکثريت يعني 80% بودم. من معتقدم که ارزش واقعي اين روش و فرآيند در اين موضوع است که اين سيستم به ما نشان ميدهد که در اين شکستها، کارگران مقصر نبوده، بلکه به جاي آنان، مديران مسئول اين شکستها هستند. مديران براي پيادهسازي برنامهها و فراهم آوردن ابزار مناسب چه کاري بايد انجام بدهندهمانند يک مسئول چک کننده هجي کلمات.در اين تحقيق، بر روي يافتههاي دکتر دمينگ در سال 1986 بررسي مجددي صورت ميگيرد. حقيقتاً در سال 1993، قبل از آنکه او فوت کند، او در کتاب قبلي خود يعني اقتصاد نوين، تأثير ساختار را از 94% به 97% تغيير داده است. (Deming, W.E., 1993)
اگر اين موضوع حقيقت داشته باشد، پس سازمان ها از چه راهي ميتوانند مديران شايسته و لايق خود را توسعه و بهبود دهند؟ جواب اين سئوال در يادگيري مستمر مديران ميباشد که اين امر تنها در سازمان هاي يادگيرنده و آموزنده صورت ميپذيرد. براي مثال، فورد (Ford) بيان مي کند که مديريت کيفيت جامع محيط لازم براي ايجاد سازمان يادگيرنده را فراهم مي سازد. موفقيت مديريت کيفيت جامع ارتباط با توانايي يادگيري، جذب، تطابق و اجراي تغيير نگرش هاي سازمان و تلفيق آنها در سازمان دارد. بارو (Barrow) اذعان مي کند که اين ارتباط به دو طريق ظاهر مي گردد. اول: يک رابطه علت و معلولي است، به طور مثال سازمان يادگيرنده نتيجه اجراي مديريت کيفيت جامع در سازمــان است. دوم: همبستگي قوي اي بين اين دو سيستم وجود دارد، بهبود فرآيند و يادگيري سازماني، که به روشي يکپارچه و همزمان در حال اجرا هستند. گاروين (Garvin) شـرح مي دهد که اگر مديريت کيفيت جامع به صورت يک فلسفه اجرا شود، به خوبي مجموعه اي از تکنيک ها، مي تواند چرخه اي براي يادگيري سازمان باشد. (باران دوست و رحماني،
نظام مديريت كيفيت فراگير ازطريق شاخص سازي زمينه هاي بروز بحران را در سازمان ازبين برده و به راحتي به مديران و كاركنان كمك مي كند كه بر بحرانهاي سازماني فائق آيند. به طوركلي، نظام مديريت كيفيت فراگير در بعد شاخص سازي از راههاي زير در پيشگيــري از بحران و مديريت بحران كمك مي كند:
1 – مقادير كمي براي مسائل و مشكلات سازماني تعيين مي كند؛
2 – همواره به دنبال تعيين فاصله وضع موجود و مطلوب است؛
3 – معيارهاي مناسبي براي انتخاب شاخصهاي سازماني به دست مي دهد؛
4 – با الگوبرداري و مقايسه سازمان با آن وضعيت را مشخص مي كند؛
5 – با ارائه چك ليست هاي كنترلي تسلط بر اوضاع سازماني را راحت تر مي كند؛
6 – ترازنامه نقاط قوت و ضعف سازمان را ارائه مي دهد.
مدارس کیفی جامع محصول مدیریت فرایند مدار ومدیریت کیفیت جامع است دراین مدارس بین همه کارکنان ازجمله معلمان و دانش آموزان ارتباط مطلوبی برقرار است به معلمان ، دانش آموزان ، خانواده ها وکارکنان قدرت می دهند تا فرصت را برای توسعه ی کیفیت در مدرسه درک کرده وبا ابزارهای مدیریت موجبات توسعه مدارس را فراهم آورند دراین مدارس همه کارکنان درغنی سازی وارتقای کیفیت مدرسه مشارکت دارند بهسازی همه ی عناصر وعوامل مدرسه ازجمله برنامه های درسی ، آموزشی ، امور پرورشی ، فوق برنامه ، منابع انسانی ارتباط با والدین وروش های ارزشیابی، اصول ناظر بر مدارس کیفی جامع است .
مدیریت این مدارس فرایند مداراست وتلاش می کند برنامه ریزی استراتژیک را وارد رفتار روزانه مدارس کند این مدارس به رهبران ومدیران اثر بخش نیاز دارند مدیرانی که آینده گرا بوده و دیدگاه های آینده را بررسی کرده وایده هایی را برای تغییر پیشنهاد کنند پذیرای ایده های جدید بوده وبرای دیگران بویژه دانش آموزان ومعلمان امید وخوش بینی ونشاط فراهم کنند.
1-5 اهداف تحقیق
با توجه به اینکه هدف کلیه تلاش های مدیریت کیفیت جامع در سازمانها در جهت بهبود ،حفظ کیفیت و جلب رضایت مشتری با حد اقل هزینه و درگیر نمودن همه کارکنان در تمام بخشهای سازمان به کارگروهی است و این امر مستلزم مشارکت همه نقش های سازمان و کلیه افراد یک عملکرد می باشد ، می توان اهداف این تحقیق را با توجه هدف مدیریت کیفیت جامع به در بخش زیر تقصیم بندی نمود.
هدف کلی:
– بررسی رابطه مدیریت کیفیت جامع بر رضایت شغلی کارکنان در اداره اموزش وپرورش گچساران.
اهداف ویژه :
اهداف فرعی وکاربردی تحقیق با توجه به هشت بعد مدیریت کیفیت جامع عبارت اند از :
– بررسی رابطه حمایت و رهبری مدیریت ارشد با رضایت شغلی در اداره اموزش وپرورش.
– بررسی رابطه بین استفاده از برنامه ریزی استراتژیک با رضایت شغلی در اداره اموزش وپرورش.
– بررسی رابطه بین تمرکز بر مشتری مداری و رضایت مشتریان با رضایت شغلی در این اداره.
– بررسی رابطه بین اموزش کارکنان و با رضایت شغلی در اداره اموزش وپرورش.
– بررسی رابطه توانمند سازی کارکنان و مشارکت انها در فعالیت های سازمانی و کار تیمی با رضایت شغلی در اداره اموزش وپرورش.
– بررسی رضایت شغلی و کارایی با توجه به تجزیه تحلیل اطلاعات و اندازه گیری کیفیت
– بررسی تمرکز و عدم تمرکز در اداره اموزش وپرورش.
– بررسی تاثیر نگرش شغلی و رفتار کارکنان بر رضایت شغلی در اداره اموزش وپرورش.
1-6 سؤالات تحقیق
در این تحقیق برای دستیابی به واقعیت ها و محور های مطالعاتی در چارچوب اهداف ،سؤالات پژوهشی زیر مطرح می گردد:
سؤال اصلی
– آیا بین ابعاد مدیریت کیفیت جامع و رضایت شغلی کارکنان اداره اموزش وپرورش رابطه وجود دارد؟
سؤالات فرعی
- 1. ایا بین حمایت و رهبری مدیریت ارشد با رضایت شغلی کارکنان رابطه وجود دارد؟
- ایا بین استفاده از برنامه ریزی استراتژیک با رضایت شغلی در اداره رابطه وجود دارد؟
- ایا بین تمرکز بر مشتری مداری و رضایت مشتریان با رضایت شغلی در این اداره رابطه وجود دارد؟
- ایا بین اموزش کارکنان و با رضایت شغلی در اداره رابطه وجود دارد؟
- ایا بین توانمند سازی کارکنان و مشارکت انها در فعالیت های سازمانی و کار تیمی با رضایت شغلی رابطه وجود دارد؟
- ایا بین اندازه گیری و تجزیه و تحلیل کیفیت در اداره و رضایت شغلی کارکنان رابطه وجود دارد؟
- ایا بین عدم تمرکز در اداره و رضایت شغلی کارکنان رابطه وجود دارد؟
- ایا بین نگرش شغلی و رفتار کارکنان بر رضایت شغلی در اداره رابطه وجود دارد؟
1-7 متغیر های تحقیق
با توجه به عنوان تحقیق متغیر های مورد بررسی عبارتند از:
متغیر های مستقل : « ابعاد مدیریت کیفیت جامع با توجه به هشت بعد اصلی بهبود کیفیت»
- حمایت و رهبری مدیریت ارشد سازمانی .
- برنامه ریزی استراتژیک.
- مشتری مداری.
- اموزش کارکنان .
- بالا بردن پتانسیل کارکنان .
- اندازه گیری و تجزیه و تحلیل کیفیت.
- عدم تمرکز و تمرکز زدایی .
- نگرش شغلی و رفتار کارکنان .
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.